eitaa logo
پژوهشکده تاریخ معاصر
2.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
64 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️مریم‌السادات حسینی: مسئله احداث راه آهن از هشتاد سال قبل از دوره رضاشاه مطرح بود دومین سخنران همایش «کودتای سوم اسفند 1299؛ زمینه‌ها و پیامدها» بود موضوع کشیدن راه آهن در دوره پهلوی اول را بررسی کرد. او با طرح این پرسش که «پروژه راه آهنی که مطرح کرد چقدر ملی و در راستای منافع ما بود؟» سخن خود را آغاز کرد: در نقطه شروع ما نمی‌توانیم فقط به این دوره بپردازیم؛ باید چشم‌انداز تاریخی بیشتری داشته باشیم؛ چراکه این طور نبوده که فقط برای احداث راه آهن در ایران تصمیم گرفته باشد. تقریبا از هشتاد سال قبل از دوره پهلوی اول، بحث خط آهن سراسری برای ایرانیان مطرح بود، اما در دوره این خواسته‌ها اجرایی شد. حسینی در ادامه افزود: این بحث از دوره صدارت در ایران مطرح شد. بسیاری از صنعتگران و صاحب‌نظران سیاسی خصوصا در دوره مشروطه طرح‌هایی برای خط آهن ارائه کردند. حدودا 31 طرح در دوره قاجار اعم از داخلی و خارجی مطرح شد، اما به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک ایران و مداخله قدرت‌های خارجی، که احداث راه آهن سراسری برخلاف منافع آنها بود، این امر به تأخیر افتاد. وی با بیان اینکه انگلستان به نوعی به احداث راه آهن در ایران تمایل داشت، گفت: در خاطرات و کتاب‌ها وجود دارد که افراد مختلفی در این زمینه نظر داده‌اند. انگلیسی‌ها حتی امتیاز رویتر را هم که انحصار کل راه آهن شمال ـ جنوب بود، گرفتند، اما با تلاش علما و مخالفت روس‌ها این امتیاز لغو شد و این انحصار تحقق نیافت. روس‌ها هم نمی‌خواستند ایران راه آهن داشته باشد؛ چون آنها سلطه خود را در خطر می‌‎دیدند. آنها با همین دید، ایران را مجبور کردند که به موافقت‌نامه‌ای تن دهد که به موجب آن، دولت ایران متعهد می‌شد که امتیاز راه آهن را به مدت ده سال به کسی ندهد. حسینی اظهار کرد: اوایل قرن بیستم به خاطر توافقات، تغییر و تحولاتی در روابط روس و انگلیس رخ می‌دهد و ترسی که از آلمان‌ها داشتند، آنها را به توافق با هم متمایل می‌کند. هرچند در این دوره هم در بحث راه آهن اتفاقی نیفتاد، منتها با تشکیل انجمن راه آهن توسط انگلیسی‌ها و روس‌ها، آنها درصدد مشخص کردن مسیرها برآمدند؛ البته در این اقدامات، بر همان مسیر شمال ـ جنوب تأکید می‌شد. وی با اشاره به روی کار آمدن و طرح لایحه راه آهن در مجلس توضیح داد: در آن زمان سیاستمداران و روزنامه‌نگاران هم به این امر دامن می‌زنند؛ قوام هم در مجلس سخنرانی و بر آن تأکید می‌کند. بعد هم لایحه در مجلس مطرح و تصویب می‌شود؛ البته بسیاری از نمایندگان مثل آیت‌الله مدرس و محمد  به علل مختلف، از جمله مسیر مطرح‌شده که شمال ـ جنوب بود، با آن مخالفت می‌کنند. وی همچنین مطرح کرد: مصدق یکی از نمایندگانی بود که به این مسیر اعتراض کرد و گفت که این مسیر به جز استفاده سوق‌الجیشی برای انگلستان، هیچ فایده‌ای برای ما ندارد. رضاخان هم در پاسخ به این ایراد گفت او چون زمین‌های خودش از آن سمت بوده، می‌خواسته راه آهن از آنجا بگذرد. البته در خاطرات آمده است که یک برگه آبی‌رنگی به رضاخان داده بودند که همین مسیر باشد و به نوعی این مسیر به او دیکته شده بود. حسینی اظهار کرد: در نهایت راه آهن در خدمت اشغالگران قرار گرفت و در عمل هم دیدیم که همان هدف محقق شد؛ یعنی با اشغال ایران و پل پیروزی قرار گرفتن آن، با این راه آهن حدود 5.5 میلیون کالا به روسیه انتقال داده شد. برای مطالعه متن کامل گزارش روز سوم همایش بر روی لینک کلیک کنید https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ دکتر مجید صادقانی: براساس اسناد، صهیونیست‌ها بچه‌های یهودی را می‌دزدیدند و به فلسطین منتقل می‌کردند «ابعاد تجارت قاچاق توسط یهودیان ایرانی در دوره » موضوع سخنرانی دکتر ، پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر، بود که سخن خود را چنین آغاز کرد: یهودی‌ها معمولا به تجارت‌های فراقانونی علاقه نشان می‌دهند. در کنار فعالیت‌های قانونی یهودی‌ها تا دوره ، دو مورد فعالیت فراقانونی هم دیده شده است که ظاهرا قانونی بود، اما در عمل موجب کنش‌های فراوانی می‌شد. وی در ادامه افزود: اول مسئله سلف‌خری بود؛ یهودی‌ها خرما را از کشاورزان و تجار می‌خریدند و نهایتا کمترین بهره به کشاورز می‌رسید و یهودی‌های جنوب بیشترین بهره را از این معامله می‌بردند. اما آنچه موضوع این سخنرانی است به‌طور خاص بحث قاچاق کالا مثل تریاک و کوکائین، اسلحه و انسان، سکه و ارز است که یهودی‌‎ها از زمان رضاخان به آنها مشغول بودند و بسیاری از شهروندان معمولی و گزارش‌نویسان گمرگی هم آن را می‌دانستند. صادقانی با بیان اینکه یهودی‌های صهیونیست در دوره دو مورد قاچاق، یعنی قاچاق اسلحه و انسان، را پیگیری می‌کردند، اظهار کرد: یهودی‌ها کوکائین را در قوطی‌های کاکائو وارد می‌کردند و مأمورین گمرک هم با آنها همکاری کرده و رشوه می‌گرفتند و تریاک را هم از ایران خارج می‌کردند. یک گزارش بین‌المللی هست که میزان مصرف تریاک در ایران 38 برابر بیشتر از معدل جامعه جهانی بود؛ یعنی 459 پوند در ایران به ازای هر نفر؛ درحالی‌که این عدد برای جامعه جهانی 12 پوند بود. وی در ادامه گفت: از سال‌های 1302 و 1303 گزارش‌ها و اسناد زیادی داریم که افرادی مثل منوچهر کلیمی، داود الیاس کلیمی و... تریاک را به تهران و بندر بابل و شهرهای شمال غربی و نهایتا اروپا منتقل می‌کردند. بخش دوم هم قاچاق عتیقجات است که شامل خرید عتیقجات از مالداران و متمولین بود. صادقانی یادآور شد: فعالیت دیگر یهودی‌ها قاچاق ارز، طلا و نقره بود. در دوره پهلوی، بانک ملی مأمور شده بود که مسکوکات طلا و نقره را بگیرد و مبلغ ریالی آن را به فرد تحویل دهد؛ یهودی‌ها با اینکه می‌دانستند در این زمینه درآمد کافی ندارند، مسکوکات را از خانواده‌ها تحویل می‌گرفتند و این را با استفاده از حلقه‌هایی که از جنوب داشتند به هندوستان، عراق و نهایتا اروپا منتقل می‌کردند. وی با اشاره به پرونده قطور دو یهودی به نام‌های یحیی کلیمی و بابا الیاهو سنندجی که تصمیم داشتند مقدار زیادی طلا، نقره و ارز از کشور خارج کنند، گفت: افزون بر این دو نفر، یکی دیگر از یهودیان قاچاقچی شعبان کلیمی بود که چندین بار دستگیر، اما هربار آزاد شد و در نهایت هم نتوانستند با او کاری کنند. صادقانی اظهار کرد: به‌هرحال یهودی‌ها هم قرن‌ها هم‌وطنان ما بودند، اما معمولا وقتی بحث قاچاق مطرح می‌شد، همه اذهان به سمت یهودی‌ها می‌رفت؛ چون همین‌طور بود. در مصوبات مجلس هم وقتی قاچاق مطرح می‌شد، ناخودآگاه از یهودی‌ها سخن به میان می‌آمد و این مسئله در ذهنیت‌ها هم جا افتاده بود. این پژوهشگر تاریخ معاصر با اشاره به این موضوع که صهیونیست‌های آغاز دوره رضاشاه معمولا از مفهوم واقعی صهیونیسم آگاهی نداشتند و در پایان دوره بود که صهیونیست‌ها به قوام صهیونیسم جهانی رسیدند، گفت: دو نوع قاچاق فقط توسط صهیونیست‌های ایرانی انجام می‌شد و آن قاچاق اسلحه و انسان بود که دومی، یعنی قاچاق انسان، در دایره بسیار گسترده‌تری از اولی انجام می‌شد. وی توضیح داد: یکی از کانون‌های اصلی انتقال یهودی‌ها به ، ایران بود؛ چه اینکه قاچاق یهودی‌ها از اروپای شرقی، آسیای میانه، یمن و عراق به ایران صورت می‌گرفت و نهایتا آنها با طیب خاطر و بدون مجوز و ویزا از ایران به فلسطین می‌رفتند. دو سند هم هست که نشان می‌دهد صهیونیست‌ها بچه‌های یهودی را می‌دزدیدند و به فلسطین منتقل می‌کردند. برای مطالعه متن کامل گزارش روز سوم همایش بر روی لینک کلیک کنید https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ دکتر مرتضی باقیان: رضاخان مجلس را از انتفاع انداخت «جایگاه مجلس در عصر رضاشاه» عنوان سخنرانی پژوهشگر دیگر این همایش، دکتر مرتضی باقیان، بود که این گونه آغاز شد: انقلاب مشروطه یک اتفاق مهم در اوایل قرن بیستم است که با آن، سلطنت مطلقه تغییر و مشروطه شد. مجلس سلطنت را در ایران مشروطه کرد. با تأسیس مجلس، یعنی مهم‌ترین نماد و دستاورد انقلاب مشروطه، ایران در زمره کشورهای دارای نظام پارلمانی قرار گرفت و با انقلاب مشروطه مرکز ثقل قدرت سیاسی در ایران به سمت نهاد مجلس سوق یافت. وی در ادامه افزود: مجلس تحقق حاکمیت عینی مردم در تصمیم‌گیری‌ها بود و درواقع همه عناصر حاکمیت مردم در مجلس محقق شد. در اعلامیه‌های مراجع نجف، عنوان «مجلس مقدس شورای ملی» و دعای «خدا ارکان آن را مستحکم کند» برای این نهاد به‌کار برده می‌شد. در قانون اساسی مشروطه، هیچ مکانیسم و سازوکاری برای انحلال مجلس نبود و به همین خاطر سیدحسن تقی‌زاده از مجلس به عنوان دیکتاتور روشنگر یاد کرد. وی با بیان اینکه علاوه بر قانون‌گذاری، وظایف زیادی بر عهده مجلس گذاشته شد مثل حق سؤال و استیضاح از وزرا، عنوان کرد: مجلس از همان ابتدا تحت فشارهای زیاد داخلی و خارجی بود. هر تنش سیاسی بر فعالیت‌های مجلس اثر می‌گذاشت و گاه آن را تا آستانه انحلال پیش می‌برد. همان‌گونه که می‌دانید، هر سه مجلس اول نتوانستند دوره 24 ماهه خود را کامل به پایان ببرند. باقیان اظهار کرد: روند شدن رضاخان تدریجی و پیوسته بود. او سعی داشت با همه روش‌های ماکیاولیستی به رأس ایران و عالی‌ترین مناصب کشور برسد. بنابراین او از تمام ابزارها و نهادهای رسمی کشور، از احزاب، مطبوعات، ارتش و مجلس استفاده ابزاری کرد. وقتی مجلس چهارم شکل گرفت، چند ماه از کودتا گذشته بود و سعی می‌کرد راه صعود خود را در عرصه سیاست باز کند. در این مجلس تعدادی از طرفداران او حضور داشتند، اما چون اکثریت نمایندگان تحت رهبری آیت‌الله سیدحسن در مقابل آنها قرار داشتند، رضاخان تا پایان عمر مجلس چهارم نتوانست به آرزوی خود، که مقام نخست‌وزیری بود، برسد، اما در دوران فترت بین مجلس چهارم و پنجم، او با امضای احمدشاه، نخست‌وزیر شد و با خروج شاه از کشور، رسما حکومت را به دست گرفت. وی با تشریح نقش و جایگاه مجلس پنجم در قدرت‌گیری رضاخان گفت: این مجلس شاه‌ساز است و موجب در کشور می‌شود و انتخاباتش هم یکی از متقلبانه‌ترین انتخابات‌ها در تاریخ ایران است. طرفداران رضاخان در سال 1304 موفق شدند او را به رأس حکومت برسانند؛ بنابراین مجلس ششم به بعد، در عصر پهلوی برپا شدند. وی اظهار کرد: سیستماتیک در انتخابات از مجلس پنجم آغاز شد، اما بعد از آن دیگر به یک رویه معمول تبدیل شد. رضاخان قبل از هر انتخاباتی، لیستی از نمایندگان مورد اعتماد دولت را اخذ می‌کرد و پس از تأیید وی، حمایت از آنها صورت می‌گرفت. این رویه آن‌قدر نظم و ترتیب داشت که قانونی هم شده بود. وی در پایان گفت: با به سلطنت رسیدن تنها نمادهایی از انقلاب باقی ماند و در این شانزده سال، مجلس به عنوان نماد مشروطه، بیش از پیش تضعیف شد و بسیاری رجال خوشنام از ساحت مجلس حذف شدند و سطح مجلس پایین آمد. می‌توان گفت که رضاخان مجلس را از انتفاع انداخت و دموکراسی نوپای ایران را تضعیف کرد.   برای مطالعه متن کامل گزارش روز سوم همایش بر روی لینک کلیک کنید https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ : کل ایران را یک سربازخانه می‌دید حسین مولائی، پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر، با موضوع «ارزیابی مدرنیزاسیون ارتش پهلوی اول» نیز در صحبت‌هایی گفت: یکی از کارهای مهم دوره پهلوی اجماع کردن قوای پراکنده ذیل یک ارتش نوین بود. از یک بعد، تمام اصلاحات در عرصه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از اصلاحات نظامی آغاز شد و از سوی دیگر رضاخان به پشت‌گرمی ارتش کار خود را پیش برد و نیروهای نظامی به عنوان یک سازمان منسجم سامان‌یافته در دسترس بودند و بعدها هم با استفاده از همین نیروهای نظامی، او ساختار سربازخانه‌ای را به وسعت ایران ساخت. وی در ادامه افزود: بنابراین اگر در بعد خارجی انگلستان و دیگر کشورها از رضاخان حمایت می‌کردند، در بعد داخلی ارتش هوای او را داشت و به او کمک کرد تا اهداف خود را محقق سازد. رضاخان خود را در این پروژه‌ای که شروع کرده بود سرباز ـ شاه تصور می‌کرد و به باور من هم کل ایران را یک سربازخانه می‌دید، اما به‌هرحال ما با یک ادعایی به اسم ارتش مدرن روبه‌رو هستیم؛ این یعنی پروسه مدرنیزاسیون ارتش طی شده است در صورتی که در چند بعد می‌توان نشان داد که این مهم اتفاق نیفتاده است. وی یادآور شد: من تعدادی شاخص را مشخص کردم که این ادعا را نقض می‌کند. اول، خود خاندان پهلوی و نظامیانش هستند که در مقابل این ادعا با چالش روبه‌رو بودند. دوم، گزارش‌هایی از مستشاران خارجی است که آنها را هم می‌توان بررسی کرد؛ چرا که آنها شناخت خوبی از ارتش رضاشاهی داشتند؛ سوم هم مورخانی هستند که به عنوان مورخ بی‌طرف مطرح هستند. مولائی توضیح داد: یکی از ویژگی‌های این دوره، دست باز رضاخان در بودجه ارتش و عدم نظارت درست بر خرج این بودجه بود؛ بنابراین رضاخان به نیروهای نظامی خیلی توجه می‌کرد، اما خود همین را اگر مستقل درنظر بگیریم خودش ماهیت نظام پهلوی را نشان می‌دهد و همین تک‌معیار بودجه و اینکه به چه نحوی خرج می‌شد، بسیار مورد تبلیغ قرار می‌گیرد. این پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر با اشاره به اینکه یکی دیگر از شاخصه‌های ارتش مدرن این است که در آن ساختار تصمیم‌گیری عقلایی حاکم باشد، گفت: این را هم می‌توانیم بررسی کنیم و چند نمونه بیاورم که این ساختار عقلانی، آن دوره شکل نگرفته بود و رضاخان تصمیم‌گیر صرف بود. در بخشنامه در جایی آورده بود که هیچ احدی حق ندارد یک دینار از وجوه دولتی را بدون اجازه به مصرف چیزی برساند. حتی برای کوچک‌ترین اقدامات، از مانوری کوچک تا خرید چادر، همه با اجازه و دستور او انجام می‌شد. مولائی در پایان سندی مربوط به سال 1308 درباره تیپ گارد سوار تهران را تشریح کرد. برای مطالعه متن کامل گزارش روز سوم همایش بر روی لینک کلیک کنید https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️دکتر : طراح و بانی تز بود دکتر مصطفی جوان، پژوهشگر تاریخ معاصر، که بنا بود «مواضع علی دشتی، مدیر روزنامه شفق نسبت به جمهوری‌خواهی رضاخان» را بررسی کند، سخنان خود را چنین آغاز کرد: پس از کودتای 1299، رضاخان به وزارت جنگ و نخست‌وزیری انتخاب و مسئله جمهوری‌خواهی توسط عده‌ای از طرفدارانش مطرح شد. در یک تقسیم‌بندی کلی، موافقان و مخالفان او به دو دسته تقسیم می‌شوند. موافقان رضاخان، اکثریت نمایندگان مجلس، نظامیان و در کنار آنها روشنفکران و مطبوعات وابسته به آنها بودند. در حوزه مخالفان جمهوری‌خواهی، اقلیت مجلس به رهبری آیت‌الله سیدحسن مدرس، بازاریان، توده‌های مذهبی مردم، نهاد سلطنت و احمدشاه قرار داشتند. او افزود: یکی از نیروهای اصلی که در آن مقطع از جمهوری‌خواهی رضاخان حمایت کرد، علی دشتی در روزنامه «شفق سرخ» بود. او با نگارش مقالات و ارسال تلگراف برای ایالات و ولایات و نقد سلطنت، به تبلیغ جمهوری‌خواهی دست زد؛ یعنی دشتی با نقد سلطنت و مشروطه و تخریب احمدشاه، به دنبال مطرح کردن فردی به نام رضاخان بود و در واقع مثلثی میان روشنفکران، نظامیان و کشورهای بیگانه شکل گرفت که اینها با حمایت از رضاخان دنبال هدفی خاص بودند. جوان با طرح این نکته که «علی دشتی طراح و بانی تز استبداد منور بود» گفت: او با توجه به ناکامی مشروطه و هرج‌ومرج‌های بعد از آن، مثل جنگ جهانی اول و اشغال ایران، قرارداد 1919 و مداخلات انگلیس در ایران، قطحی و بیماری و غارت به نوعی به دنبال الغای این موضوع بود که تمامی این مشکلات از بی‌کفایتی احمدشاه است و ما باید به دنبال آوردن فردی باشیم که اراده قوی دارد و می‌تواند ثبات و امنیت را حاکم و بحران‌ها را برطرف کند. این فرد در ذهن و زبان دشتی، رضاخان بود که او را به عنوان مشت آهنی مطرح می‌کرد. این پژوهشگر تاریخ معاصر یادرآور شد: خواسته جریان روشنفکری آن دوره تبعیت و پذیرش تجدد غرب، جدایی دین از سیاست، ایجاد ارتش منظم و کارآمد در جهت سرکوب نیروهای مردمی و بروکراسی کارآمد و آموزش زنان بود. دشتی در روزنامه شفق سرخ، که به مدت چهارده سال در آن دوره منتشر شد، قلم زد و به عنوان یک روشنفکر غرب‌گرای حامی رضاخان به نقد سلسله قاجاریه و مشروطه پرداخت. دشتی از اولین افرادی بود که به منظور تخریب احمدشاه یک عکس از او با لباس فرنگی و کلاه شاپو منتشر کرد یا در همین روزنامه با ترجمه و انتشار شعری از شاعر فرانسوی، به نقد احمدشاه پرداخت. برای مطالعه متن کامل گزارش روز سوم همایش بر روی لینک کلیک کنید https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
‍ ✳️ دکتر رضا قریبی: یک بهائی مسئول مالی کل ارتش رضاخان بود دکتر ، پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر و ، که «نقش کالت بهائیت در کودتای سوم اسفند 1299 و تأسیس و تثبیت سلطنت » را موضوع بحث و بررسی خود قرار داده بود، در بخش پایانی این همایش طی سخنانی گفت: دو واقعه در دویست سال گذشته، تاریخ معاصر را تکان داد: اول بحث کودتای 3 اسفند 1299 و تبعاتش و دوم هم انقلاب اسلامی که موضوع بحث امروز ما نیست. در واقع کودتای 1299 هم به کودتا شباهت دارد و هم به انقلاب. وی در ادامه افزود: در ارتباط با نقش و فرقه با توجه به سیاست‌های این فرقه بحث خیلی گسترده است. این افراد در تشکیلات فرقه‌ای تابع رأس فرقه هستند. تشکیلات بهائیت از ابتدا توسط کانون‌های استعماری تشکیل شد و با توجه به سیاست انگلستان در ابتدای قرن بیستم تغییر کرد. اینها دائم تلاش کردند ایران را تضعیف کنند تا توسعه پیدا نکند، اما بعد از جنگ جهانی اول به نتیجه رسیدند که در ایران باید حکومت مرکزی تشکیل شود. قریبی اظهار کرد: امام خمینی در پایان کتاب «کشف الاسرار» در ارتباط با کودتای 1299 بیان عجیبی دارند و می‌گویند که استعمارگران قبلا می‌خواستند نقشه‌های خود را با آرامش عملی کنند و در این بیست سال که پیش‌بینی جنگ جهانی را می‌کردند و بین کشورهای اروپایی سنتی رقابت بود، نقشه‌های خود را با بعضی دیگر در میان گذاشتند. در واقع این نقشه از بیست سال قبل طراحی شد و دو سال قبل از کودتا هم در روزنامه نوشته شد که ایران باید جسما و روحا فرنگی‌مآب شود. کالت بهائی در واقع در نقشی که در این عرصه به او می‌دهند منتفع می‌شود و در دوره 57 ساله‌ای که پهلوی‌ها در ایران قدرت دارند از همه امکانات استفاده می‌کند. این پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر با اشاره به اینکه «کالت بهائی در همه وجوه خود همه جوره از رضاخان حمایت کرد» گفت: یکی از سران بهائیت عین‌الملک موقرالدوله بود که در روزنامه «رعد» مطلب می‌نوشت و بعد از کودتای 1299 وزیر عامه شد. فرد دیگر صنیعی است که آجودان محمدرضای ولیعهد شد. رضاخان بعد از سلطنت اولین کاری که انجام داد این بود که آجودان خود را یک شخص بهائی انتخاب کرد و این تا پایان دوره‌اش تداوم دارد. از افراد دیگری که جزء کالت بهائی هستند مسعود سلطان بود که بلافاصله والی فارس شد. مجید آهی، شوهرخواهر بها، مستشاری دیوان عالی را در دست داشت. از سوی دیگر یک بهائی مسئول مالی کل ارتش رضاخان بود. قریبی درباره رویکرد رضاخان به بهائیت اظهار کرد: منابع آمریکایی می‌گویند که رضاخان روابط خوبی با کالت یا همان فرقه بهائی داشت. وقتی او به عنوان یک نگهبان در بیمارستان مشغول کار بود به شکل مستقیم نمی‌توان او را بهائی دانست، اما مسئله تحصیل محمدرضا و اشرف، دو فرزند او، در مدارس بهائی این نگاه رضاخان را نشان می‌دهد. به‌هرحال همه اینها ریشه دارد و حضور بهائیان در فرایند کودتا به سال‌های قبل بازمی‌گردد. وی در پایان گفت: کالت بهائی از روزی که تشکیل شد همواره به دنبال حذف حکومت قاجار بود، اما این هم‌زمانی فرصت خوبی می‌شود برای اینکه بهائیت پروژه بلندمدت خود را، که انقراض قاجار است، عملی کند. حتی آنها در جایی، حکومت قاجار را حکومت اموی نامیده بودند که رضاخان آمد و آنها را از دست این حکومت نجات داد. بنابراین به نظر می‌رسد فرایند کودتا فرایند غربی کردن کشور بود که بهائیت نیز در آن نقش پررنگی داشت. برای مطالعه متن کامل گزارش روز سوم همایش بر روی لینک زیر کلیک کنید https://b2n.ir/j54521 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ چرا در شهریور 1320 ایران اشغال شد؟ ناگفته‌های سقوط دوره بیست‌ساله خودکامگی رضاخان با حمله متفقین به ایران، در شهریور 1320 به پایان رسید. پهلوی اول اگرچه کوشید با اعلان بی‌طرفی، خود را از شراره آتش بزرگ‌ترین جنگ تاریخ جهان، یعنی جنگ بین‌الملل دوم، حفظ کند، با درک نادرست از آینده جنگ و محتوم دانستن پیروزی نهایی آلمان، سیاست نزدیکی به رایش سوم را در پیش گرفت و با این کار، سبب رنجش گمارندگان اولیه خود در سال 1299 شد. رضاخان که از شعور سیاسی ـ نظامی بهره چندانی نداشت، درنیافت که به دلیل اعلان جنگ آلمان به آمریکا و ملحق شدن دولت واشنگتن به اتحاد انگلیس و شوروی و جبهه‌گیری آنها علیه نازی‌ها، هیتلر با وجود برتری نظامی بر مخاصمان خود در سال 1320، نهایتا نمی‌تواند پیروز نهایی این جنگ باشد. نکته دیگری که از ناتوانی رضاخان در تحلیل درست اوضاع نظامی و سیاسی جهان در آن هنگامه حکایت می‌کند بی‌توجهی وی به موقعیت نیروهای نظامی جبهه متفقین (جبهه مقابل آلمان) بود. ایران از شمال با شوروی همسایه بود و نیز از سمت غرب در معرض هجوم نیروی زمینی انگلستان از عراق قرار داشت و از سمت جنوب، ناوگان نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا در خلیج فارس، آن را تهدید می‌کرد؛ بنابراین حتی در صورت پیروزی آلمان در جبهه لنینگراد، ایران در برابر نیروهای روس و انگلیس آسیب‌پذیر بود. با وجود این تهدیدهای چندجانبه، براساس خاطرات حاجعلی رزم‌آرا، رضاخان فقط خود را از جهت شمال، در معرض خطر حمله می‌دید و به دلیل بزرگ‌بینی در مورد ارتش، تصور می‌کرد که درصورت این حمله، توانایی مقابله و دفع آنها را دارد! او به رزم‌آرا گفته بود که با مشاهده هر گونه نشانه‌ای از قصد روس‌ها برای تهاجم به ایران، چهارده روز قبل از این حمله، به او اعلام آماده‌باش خواهد داد! برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید؛ https://b2n.ir/w00745 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ روابط ایران و شوروی در دوره رضاشاه؛ چرا رویکرد رضاشاه در قبال مسکو دوام نداشت؟ که نظام قاجاری را گروهی آریستوکرات فئودال به‌شمار می‌آورد، از روی کار آمدن و رژیم فئودال بورژوازی استقبال کرد؛ در مقابل رضاشاه نیز تلاش کرد مناسبات اقتصادی دو کشور را که به تیرگی گراییده بود سامان دهد؛ رویکردی که چندان به درازا نکشید... برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک کلیک کنید! https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ بررسی پیامدهای قانون انحصار تجارت خارجی؛ علل به حاشیه رفتن سرمایه ملی در دوره سابقه اقتصاد دولتی در ایران به دوره پهلوی اول و برنامه متجدد کردن جامعه ایرانی با اراده سیاسی و حکومتی بازمی‌گردد. تصور بر این بود که نه‌تنها برای ایجاد زیرساخت‌های اقتصادی بلکه برای ایجاد واحدهای صنعتی و تجاری موفق و مدرن، دولت باید پیش‌قدم شود؛ چراکه بخش خصوصی توان مالی و مدیریتی کافی برای چنین فعالیت‌هایی را ندارد. برای عبور از وضعیتِ بحرانی، قانون انحصار تجارت خارجی برای دولت تصویب شد. این قانون در درازمدت نتوانست سرمایه ملی را حفظ کند و بهبود بخشد. قانون انحصار تجارت خارجی از سیاست‌زدگی آسیب دید. گرایش رضاشاه به آلمان باعث وابستگی کامل اقتصادی ایران به این کشور شد. دولت بسیاری از نهادهای تخصصی اقتصادی مانند اتاق تجارت را به تعطیلی کشاند. قانون انحصار تجارت خارجی در چهارچوب سیاست کلی تسلط دولت بر اجتماع و زندگی سیاسی تفسیر شد که فرار سرمایه به خارج از کشور را در پی داشت. علاقه و تمرکز رضاشاه بر تجهیزات نظامی سد دیگری بود که مانع شکوفایی اقتصاد و سرمایه ملی شد. برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک کلیک کنید! https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
📢 فراخوان مقاله همایش هشتادمین سالگرد «اشغال ایران و سقوط رضاخان» 📝 پژوهشکده تاریخ معاصر برای همایش هشتادمین سالگرد «اشغال ایران و سقوط رضاخان» فراخوان مقاله داد ✍🏻 دبیر علمی همایش: دکتر موسی حقانی 📑 محورهای اصلی فراخوان مقاله همایش: 1. سیاسی 2. فرهنگی ـ اجتماعی 3. اقتصادی 4. نظامی ـ امنیتی 📄 برای اطلاع از زیرمحورهای این فراخوان به لینک زیر مراجعه کنید: ➡️ http://www.iichs.ir/s/19654 ⏱️ آخرین مهلت ارسال چکیده مقالات: 31 خردادماه 1400 ⏱️ آخرین مهلت ارسال اصل مقالات: 15 مردادماه 1400 ☎️ شماره تماس دبیرخانه همایش: 22003490-021 📧 رایانامه: soghot80@iichs.ir 📆 زمان برگزاری همایش: شهریور 1400 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
4_5922596464793487600.pdf
2.74M
📢 فراخوان مقاله همایش هشتادمین سالگرد «اشغال ایران و سقوط رضاخان» 📝 پژوهشکده تاریخ معاصر برای همایش هشتادمین سالگرد «اشغال ایران و سقوط رضاخان» فراخوان مقاله داد https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ چگونه در مذاکرات قرارداد 1933، شرایط انگلیسی‌ها را پذیرفت؟ برگ برنده انگلیسی‌ها در مذاکره نفتی با رضاشاه بررسی‌ها نشان می‌دهد نقش مذاکره‌کنندگان انگلیسی و به‌ویژه شخص کدمن با توجه به آگاهی و شناختی که از موقعیت ایران و شخص رضاشاه و تهدیدها و ترس‌های پیرامونش داشت، در انعقاد قرارداد 1933 شاخص است. مذاکره‌کنندگان انگلیسی ابتدا با شناخت از نظام سیاسی و استبداد شاهی، مخاطب خود را شخص شاه قرار دادند و با دور زدن هیئت مذاکره‌کننده ایرانی که از خود قدرت تصمیم‌گیری نداشتند، کار خود را راحت کردند، سپس زبان تهدید را در مقابل رضاشاه به‌کار گرفتند و با استفاده از موقعیت‌شناسی او را در تنگنای سختی گرفتار کردند و در نهایت به آنچه می‌خواستند رسیدند. برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک کلیک کنید! https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ نگاهی به زیست شخصی عامل کودتای 1299؛ رضاشاهی که خانواده‌اش می‌شناخت خودمحوری، استبداد فردی و دیکتاتوری مطلق چنان با نام رضاشاه عجین شده‌اند که از نام او این ویژگی‌ها به ذهن هر کسی خطور می‌کند. بررسی زندگی خصوصی رضاشاه نشان می‌دهد که رفتارهای سلطه‌جویانه او تنها به مردم یا رجال سیاسی مربوط نمی‌شد، بلکه خانواده وی را نیز دربرمی‌گرفت. تجربه چهار بار ازدواج ناپایدار شخص ، برگزیدن شیوه‌های تربیتی نظامی‌گرایانه در محیط خانه، الگوی ازدواج‌های فرمایشی و سرانجام بروز بحران‌های شخصیتی و روانی در میان اعضای خاندان پهلوی مهر تأییدی بر این نکته است که «حکم‌هایِ رضاخانی» در محیط خانه و زندگی خصوصی او نیز برقرار بوده و کسی یارایِ مقابله و مخالفت با آنها را نداشته است. برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک کلیک کنید! https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ آیت‌‎الله العظمی سیدمحمدهادی حسینی در آیینه تصاویر در روزهایی که بر ما گذشت، از سالروز رحلت مرجع والامقام و مجاهد شیعه، زنده‌یاد آیت‌‎الله العظمی سیدمحمدهادی حسینی میلانی عبور کردیم (۲۹ رجب ۱۳۹۵ق). هم از این روی و در نکوداشت مکانت علمی و عملی آن بزرگ، بخشی دیگر از تصاویر آن فقید سعید در ادوار گوناگون حیات را به شما تقدیم می‌کنیم. برای مشاهده تصاویر بیشتر و شرح این تصاویر بر روی لینک کلیک کنید! https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ اسنادی از حیات علمی، اجتماعی و سیاسی آیت‌الله العظمی سیدمحمدهادی در موسم سالروز ارتحال مرجع نامور و مجاهد شیعه، زنده‌یاد آیت‌الله العظمی سیدمحمدهادی حسینی میلانی، سومین بخش از اسناد تلاش و تکاپوی مستمر و پیگیر آن بزرگ، در عرصه‌های علمی، اجتماعی و سیاسی ایران را به شما تقدیم می‌کنیم. برای مرور این اسناد و مشاهده شرح مربوط به هر سند بر روی این لینک کلیک کنید! https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ بررسی روابط ایران و مصر در دوره پهلوی اول؛ نقش انگلیس در ازدواج پهلوی و روابط خارجی ایران در دوره پهلوی با اتفاقات و تحولات جدیدی روبه‌رو شد. سیاست ایران در این دوره برقراری رابطه گسترده با کشورهای همسایه و منطقه بود. رابطه با مصر نیز در قالب این سیاست قابل تبیین است، اما نکته‌ای که در این رابطه اهمیت دارد نقش کشورهای خارجی از جمله انگلیس در ایجاد و گسترش آن است. انگلیس بنا بر سیاست و منافع خاص خود تمایل داشت کشورهای تحت کنترل خود را به یکدیگر نزدیک کند. این کشور با ابزارها و سیاست‌های خاص خود به این اقدامات دست می‌زد. یکی از این اقدامات فراهم ساختن زمینه لازم برای ازدواج محمدرضا و فوزیه بود. این ازدواج به‌رغم آنکه از نظر قوانین ایران با مشکلاتی همراه بود انجام و حتی باعث تغییر قانون مربوطه نیز شد. این موضوع بیانگر اهمیت این وصلت برای رضاشاه و لزوم نزدیکی دو کشور برای منافع انگلیس است. برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک کلیک کنید! https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ بررسی مناسبات حاکم بر کشاورزی ایران در دوره پهلوی اول؛ چرا سفره کشاورزان در دوره کوچک‌تر شد؟ بررسی وضعیت اقتصاد کشاورزی در دوران پهلوی اول نشان می‌دهد که در این دوران، نه‌تنها مناسبات حاکم بر این بخش و ظلم مالکان بر دهقانان از بین نرفت، بلکه طمع رضاخان برای تصاحب املاک بیشتر و تبدیل‌شدن به مالکی بزرگ سبب شد بر میزان فشارها بر کشاورزان افزوده شود. برای رضاخان، باج‌هایی که از اربابان با واسطه یا بلاواسطه دریافت می‌کرد دیگر جلوه‌ای نداشت؛ به همین دلیل او بی‌محابا زمین‌های زیادی را به نفع خود مصادره کرد تا بر ثروتش بیفزاید؛ همچنین هرچند رضاخان در ابتدا با عنوان تأمین نیازهای داخلی سعی کرد کشاورزی صنعتی را در ایران نهادینه کند، بعد از عقد قرارداد تأمین مواد اولیه با آلمان نازی در این مسئله موفقیتی به‌دست نیاورد و میزان واردات محصولات کشاورزی به ایران افزوده شد. برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک کلیک کنید! https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ اسنادی از حیات فردی، اجتماعی و سیاسی آیت‌الله العظمی آنچه در پی می‌آید، برگی دیگر از پرونده این تارنما، برای عالم مجاهد زنده‌یاد آیت‌الله العظمی سیدنورالدین حسینی هاشمی است که پاره‌ای از اسناد مرتبط با حیات فردی، اجتماعی و سیاسی آن بزرگ را در بردارد. امید می‌بریم که انتشار این برگ‌های نادیده یا کمتر دیده‌شده، جریان پژوهش در باب حیات آن مبارز نامور و نیز حزب برادران شیراز را از خویش متاثر سازد. برای مشاهده اسناد و شرح این اسناد بر روی لینک کلیک کنید! https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ کارکرد در دوره پهلوی اول؛ کرمی که در تمام بدنه زندگی مردم نفوذ کرد سیستم استبدادی خود را با تشکیلات نظامی، سیاسی و بوروکراتیک متمرکز پایه‌گذاری کرد. در بخش نظامی، شهربانی یکی از مهم‌ترین سازمان‌های شناسایی و سرکوب مخالفان بود. درحالی‌که این سازمان با هدف تأمین امنیت مردم در برابر مجرمان شکل گرفته بود. شهربانی در دوره فعالیت خود نقش مهمی در سرکوب و حذف مخالفان ایفا نمود، اما در نهایت این نقش، به حفظ و تداوم سلطنت رضاشاه کمکی نکرد؛ چراکه بسیاری از مخالفان به دلیل ترس از حذف شدن، به جای فعالیت‌های سیاسی، به سمت فعالیت‌های فرهنگی رفتند و به جای تعامل و همراهی با حکومت، به دشمنی با آن روی آوردند؛ ازاین‌رو شاهدیم بعد از اشغال کشور در شهریور 1320، روشنفکران و مخالفان سیاسی به جای آنکه در کنار شاه و حکومت باشند، از برکناری رضاشاه استقبال کردند. برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک کلیک کنید! https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ دیدارها و تصمیمات مهم امام خمینی در ؛  چرا مدرسه علوی پایگاه تثبیت انقلاب شد؟  با توجه به اینکه روزهای حضور امام در مدرسه علوی روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی بود و هنوز پیروزی نهایی و قطعی به‌دست نیامده بود تصمیمات مهمی برای ادامه مسیر مبارزه گرفته شد؛ از نحوه چگونگی برخورد با ارتش که هنوز به صورت کامل به انقلاب نپیوسته بود تا تشکیل دولت موقت که وظیفه مدیریت کشور در دوران گذار را بر عهده داشت. البته تصمیمات به همین موارد محدود نماند و تکمیل کردن اعضای شورای انقلاب و سازمان‌دهی مبارزات از دیگر مواردی بود که نام آن با مدرسه علوی گره خورد و در تاریخ معاصر ایران ثبت شد. برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک کلیک کنید https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ از سوی دبیرخانه جایزه مردمی و ادبی شهید سیدعلی اندرزگو؛ فراخوان دومین دوره جایزه ادبی شهید سیدعلی اندرزگو منتشر شد به گزارش روابط عمومی ، مجمع ناشران انقلاب اسلامی با همکاری سایر تشکل‌های فرهنگی و مراکز انقلابی مرتبط با کتاب و محتوا، دومین دوره جایزه مردمی و ادبی شهید سیدعلی اندرزگو را برگزار می‌کند. دوره نخست جایزه مردمی و ادبی با همراهی ناشران، نویسندگان و پژوهشگران متعهد و دلبسته به انقلاب اسلامی توانست خلأ وجود یک جایزه مردمی، هدفمند و راهبردی برای تقدیر از کتاب‌های تولیدشده در بیان و روشنگری حقایق دوران رژیم پهلوی‌ را تا حدی برطرف کند. اینک در دهه پنجم انقلاب اسلامی و گام دوم این انقلاب شکوهمند، دومین دوره این جایزه با رویکرد بیان و روشنگری حقایق درباره دوره منحوس پهلوی‌ها و با هدف برجسته‌نمایی و تقدیر از کتاب‌ها و آثار تولیدی با موضوع مقابله با تحریف تاریخ و تطهیر پهلوی‌ها برگزار می‌شود. با توجه به این هدف، دبیرخانه دائمی جایزه مردمی و ادبی «شهید سیدعلی اندرزگو»، از تمامی پدیدآورندگان و ناشران در سه گروه داستان بلند و رمان بزرگ‌سال، داستان و شعر کودک و رمان نوجوان و همچنین روایت تاریخ دعوت می‌کند تا آثار خود با درون‌مایه‌های مقابله با تحریف تاریخ و تطهیر پهلوی‌ها و همچنین بیان حقایق و روشنگری درباره آن‌ دوران را به این دبیرخانه ارسال کنند. گفتنی است آثار با ویژگی‌های زیر از سوی دبیرخانه جایزه پذیرفته و برای ارزیابی و امتیازدهی به هیئت‌های علمی مختلف ارسال خواهد شد: 1. آثار با درون‌مایه مقابله‌گری با تحریف تاریخ و تطهیر پهلوی‌ها و روشنگری درباره آن دوران؛ 2. آثار چاپ اول سال‌های 1398 و 1399؛ 3. آثار منتشرنشده در قالب‌ها و موضوعات موردنظر جایزه از نویسندگان دارای حداقل یک کتاب چاپی؛ 4. روایت زندگی شخصیت‌های مؤثر و برجسته در پیروزی انقلاب اسلامی. مهلت و شیوه ارسال آثار: پدیدآورندگان می‌توانند دو نسخه از آثار خود را از 14 فروردین‌ماه تا 10 اردیبهشت‌ماه 1400 برای دبیرخانه دائمی جایزه شهید سیدعلی اندرزگو به نشانی تهران، خیابان انقلاب، خیابان دوازدهم فروردین، خیابان شهدای ژاندارمری، پلاک 140، مجمع ناشران انقلاب اسلامی ارسال کنند. برگزیدگان جایزه شهید اندرزگو در آیین سالانه اهدای این جایزه، که در شهریورماه 1400 و هم‌زمان با ایام شهادت شهید سیدعلی اندرزگو برگزار خواهد شد، معرفی و تجلیل خواهند شد. تارنما: www.mananashr.ir شماره تماس: 02166976482، داخلی 208 و 209 کد پستی: 1314673884 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
رژیم پهلوی به روایت کارگزاران اقتصادی؛ سیستمی یعنی چه؟ بررسی اقدامات اقتصادی انجام‌شده در دوره پهلوی دوم از دید کارگزاران اقتصادی رژیم نشان می‌دهد که در آن زمان هرچند به‌ظاهر حکومت تلاش می‌کرد با اجرای برنامه‌های اقتصادی تحولات گسترده‌ای در ایران انجام دهد، اما در عمل فساد گسترده حاکم بر حکومت و بی‌توجهی شاه به نظرات متخصصان و استبداد سیاسی سبب شد بسیاری از این برنامه‌ها به نتیجه نرسند و بر نارضایتی مردم بیفزایند. درمجموع مرور خاطرات مسئولان اقتصادی دوره پهلوی دوم نشان می‌دهد که نابسامانی و بی‌لیاقتی در اداره امور و از طرفی نبود گوش شنوا برای حل مشکلات سبب شد ایران در دهه 1350 به آتش زیر خاکستری تبدیل شود که سرانجام این آتش در سال 1356 شعله‌ور و به سرنگونی رژیم دیکتاتوری پهلوی در سال 1357 منجر شد. برای خواندن متن کامل این مقاله بر روی لینک کلیک کنید! https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir