📌 فرق لشکر علی علیه السلام و لشکر معاویه
✍ از #جعفربن_محمد عليه السلام روايت شده كه: #عقيل نزد على علیه السلام آمد و على علیه السلام در صحن #مسجد_كوفه نشسته بود و گفت: سلام بر تو يا امير المؤمنين و رحمت خدا بر تو.
🔸#على علیه السلام گفت:
عليك السلام اى ابو يزيد(کنیه عقیل).پس روى به فرزند خود #حسن علیه السلام كرد و گفت:
🔸برخيز عمّت را به خانه ببر.حسن، عقيل را به خانه برد و نزد پدر بازگشت.
🔸على علیه السلام او را گفت: برايش جامه اى نو بخر و ردايى نو و ازارى نو و كفشى نو.ديگر روز نزد على علیه السلام آمد سراپا به نو آراسته و گفت:
🔹سلام بر تو يا #اميرالمؤمنين.على گفت:
🔸عليك السلام اى ابو يزيد.
🔹عقيل گفت: يا امير المؤمنين نمى بينم كه جز اين سنگريزهها چيزى از #دنيا نصيبت شده باشد.
🔸على علیه السلام گفت: ابو يزيد چون عطاى خويش گرفتم آن را به تو دهم.
🔻عقيل از نزد على علیه السلام به نزد #معاويه رفت.وقتى كه معاويه از آمدنش خبر يافت، فرمان داد كرسيها نهادند و ياران خويش بر آنها نشانيد.عقيل به مجلس در آمد.معاويه فرمان داد كه صد هزار درهم به او دهند.عقيل درهمها بستد.
🔹معاويه گفت:
مى خواهم بگويى كه ميان لشكرگاه من و لشكرگاه على چه فرقى ديدى.
🔸عقيل گفت: به لشكرگاه امير المؤمنين #على_بن_ابى_طالب علیه السلام گذشتم.شبى داشت چون شبهاى #پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم و روزى چون روزهاى پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم با اين فرق كه پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم در آن ميان نبود.اما به لشكرگاه تو در آمدم جمعى از #منافقين را از آن كسان كه در شب #عقبه (۱) بر #رسول_اللّه غدر كردند، ديدم.
🔸پس عقيل گفت: اى معاويه آن كيست در دست راست تو نشسته است؟
🔹معاويه گفت: #عمروبن_العاص است.
🔸عقيل گفت: اين كسى است كه شش مرد ادعا مى كردند كه پدر او هستند و عاقبت از آن ميان آنكه قصاب بود، بر ديگران غلبه يافت.اكنون بگوى كه آن ديگرى كيست؟
🔹معاويه گفت: #ضحاك_بن_قيس_الفهرى است.
🔸عقيل گفت: به خدا سوگند در زمان #جاهليت كار پدرش اين بود كه مزدى مى گرفت و حيوان نر را بر مادگان مى جهانيد.اكنون بگوى كه آن ديگرى كيست؟
🔹معاويه گفت: #ابوموسى_اشعرى است.
🔸عقيل گفت: مادرش دزد بود.
🔻چون معاويه ديد كه عقيل مجلس نشينانش را به خشم آورده است.
🔹پرسيد: ابو يزيد از من چه مى دانى؟
🔸عقيل گفت: اين سخن رها كن.
🔹معاويه گفت: بايد بگويى.
🔸عقيل پرسيد: #حمامه را مى شناسى؟
🔹معاويه پرسيد: حمامه كيست؟
🔸عقيل گفت: گفتم تو كيستى و بر خاست و برفت.
🔹معاويه يكى از نسب شناسان را خواست و گفت: مرا بگوى كه حمامه كيست؟
🔸گفت: مرا و زن و فرزندم را امان ده.
معاويه امانش داد.
🔸گفت: حمامه جدّه تو بود و در جاهليت آن كاره بود، از آنان كه بر سر خانه خود علم مى زدند.
و گويند كه حمامه مادرِ مادرِ #ابوسفيان بود.(۲)
📚 منابع
۱. شبی بود که #منافقان در راه بازگشت از جنگ #تبوک ، قصد ترور پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را داشتند.
۲. ترجمه #الغارات، ص ۳۶.
🆔 @islam_history
📌 قدر و منزلت #شیعه نزد #امام
✍ #حسن_بن_جهم گويد: به حضرت #ابي_الحسن (#امام_رضا) علیه السلام عرض كردم: مرا از دعا فراموش مكن.
🔸فرمود تو مي داني كه من فراموشت كنم؟
🔹گويد: در فكر فرو رفتنم و با خود گفتم: آن حضرت براي شيعيانش #دعا كند و من هم از شيعيان او هستم (پس براي من دعا كند).عرض كردم: نه، شما مرا فراموش نمي كني.
🔸فرمود: اين را از كجا دانستي؟
🔹عرض كردم: من از #شيعيان شما هستم و شما هم كه براي شيعيان دعا مي كني (پس مرا هم در ضمن دعا مي كنيد).
🔸فرمود: جز اين هم چيزي دانستي؟ گويد: عرض كردم: نه، فرمود: هرگاه خواستي بداني نزد من چگونه هستي بنگر من نزد تو چگونه هستم.
📚 منبع
۱. #کافی، ج۲، ص۶۵۱.
🆔 @islam_history
📌 پاداش هرکس اندازه #عقل اوست
✍ #سليمان_ديلمي گويد: به #امام_صادق علیه السلام عرض كردم فلاني در عبادت و ديانت و فضيلت چنين و چنان است.
🔸فرمود: عقلش چگونه است؟
🔹گفتم نمي دانم.
🔸فرمود: پاداش به اندازه عقل است. همانا مردي از #بني_اسرائيل در يكي از جزاير دريا كه سبز و خرم و پر آب و درخت بود #عبادت خدا مي كرد؛ يكي از #فرشتگان از آنجا گذشت و عرض كرد پروردگارا مقدار پاداش اين بنده ات را به من بنما #خداوند به او نشان داد و او آن مقدار را كوچك شمرد، خدا به او #وحي كرد همراه او باش پس آن #فرشته به صورت انساني نزد او آمد.
🔹عابد گفت: تو كيستي؟
🔸گفت: مردي عابدم چون از مقام و عبادت تو در اين مكان آگاه شدم نزد تو آمدم تا با تو عبادت خدا كنم. پس آن روز را با او بود. چون صبح شد فرشته به او گفت: جاي پاكيزه اي داري و فقط براي عبادت خوب است.
🔹عابد گفت: اينجا يك عيب دارد.
🔸فرشته گفت: چه عيبي؟
🔹عابد گفت: خداي ما چهارپايي ندارد، اگر او خري مي داشت در اينجا مي چرانديمش به راستي اين علف از بين مي رود!
🔸فرشته گفت: پروردگار كه خر ندارد.
🔹#عابد گفت: اگر خري مي داشت چنين علفي تباه نمي شد. پس خدا به فرشته وحي كرد: همانا او را به اندازه عقلش پاداش مي دهم (يعني حال اين عابد مانند مستضعفين و كودكان است كه چون سخنش از روي ساده دلي و ضعف خرد است، #مشرك و #كافر نيست، ليكن عبادتش هم پاداش عبادت #عالم خداشناس را ندارد).
📚 منبع
۱. #کافی،ج۱، ص۱۱.
🆔 @islam_history
📌 #علم_امام
✍ شُرَیسِ وابشی، از #جابربن_یزید_جعفی، از #امام_باقر علیه السلام روایت کرده است که فرمود:
🔴 #اسم_اعظم خدا هفتاد و سه حرف دارد و #آصف_بن_برخیا فقط یکی از این حروف را میدانست و چون آن را بر زبان آورد، زمین میان خودش و #تخت_بلقیس را شکافت و تخت را با دست خود آورد، سپس زمین در یک چشم بر هم زدن به شکل سابق خود برگشت، و این در حالی است که هفتاد و دو حرف از اسم اعظم نزد ماست و یک حرف دیگر را فقط خداوند تبارک و تعالی میداند و ترجیح داده که آن را نزد خود نگه دارد وَ لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِالله.
📚 منبع
۱. #تفسیر_البرهان ،ج۷، ص۳۷.
🆔 @islam_history
📌 #اصحاب_اهل_بیت علیهم السلام(#خزیمة_بن_ثابت)
❓چرا به خزیمة بن ثابت، #ذوشهادتین(صاحب دو شهادت) می گویند؟
✍ #امام_صادق علیه السلام در این مورد میفرماید:
🔸حضرت #پیامبر صلی الله علیه وآله روزی از مرد عربی اسبی خرید. کسانی که با آن حضرت میانه خوبی نداشتند، مرد فروشنده را #وسوسه کرده و به او گفتند:
🔹اگر این اسب را در بازار بفروشی، به چندین برابر قیمت فعلی از تو میخرند!
🔹مرد از این سخن تحریک شده و از روی طمع کاری گفت: آیا بروم و معامله را به هم زده و اسب را پس بگیرم؟!
🔹گفتند: نه! چنین مکن؛ ولی هنگامی که پیامبر صلی الله علیه وآله میخواهد قیمت را به تو بپردازد، بگو من آن را به این مبلغ نفروختهام بلکه به فلان قیمت به تو داده ام. او مرد خوبی است و هرچه پیشنهاد کنی، از تو خواهد پذیرفت.
🔰مرد اسب فروش با این قصد نزد پیامبر صلی الله علیه وآله آمده و منکر قیمت قبلی شد.
🔸حضرت فرمود: به خدایی که مرا به پیامبری برانگیخته! به همین مبلغ فروخته ای. در این میان خزیمة بن ثابت از راه رسیده و از ماجرا سؤال کرد.
🔹گفتند: این مرد سخن پیامبر را قبول ندارد.
🔹خزیمه خطاب به مرد گفت: ای اعرابی! من #شهادت میدهم که تو به همین مبلغ که پیامبر میگوید، این اسب را فروخته ای.
🔹اعرابی گفت: هنگام معامله، کسی پیش ما نبود!
🔸پیامبر به خزیمه فرمود: خزیمه! با آن که تو در هنگام معامله حضور نداشتی، چگونه گواهی میدهی؟
🔹خزیمه گفت: یا #رسول_الله! پدر و مادرم فدای شما باد! ما سخن شما را در امور خیلی مهم و حیاتی مانند خبر دادن از #غیب و خداوند و #وحی آسمانی، تصدیق کرده و از جان و دل میپذیریم، چگونه در قیمت یک اسب تو را تصدیق نکنیم؟!
🔰بعد از این ماجرا، پیامبر صلی الله علیه وآله، شهادت خزیمه را معادل شهادت دو مرد قرار داد و این چنین بود که خزیمه مفتخر به لقب #ذوالشّهادتین گردید.
📚 منبع
۱. #بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۴۱. گفتنی است که این داستان با اندکی تفاوت در اکثر کتابهای فریقین موجود است.
🆔 @islam_history
📌 بی نیازی
✍ #امام_صادق علیه السلام فرمود:
🔰مردي از اصحاب #پيغمبر صلی الله علیه و آله وسلم حال زندگيش سخت شد.
🔹همسرش گفت: كاش خدمت پيغمبرصلی الله علیه و آله وسلم مي رفتي و از او چيزي مي خواستي، مرد خدمت پيغمبرصلی الله علیه و آله وسلم رسید و چون حضرت او را ديد فرمود:
🔸هر كه از ما سؤال كند به او عطا كنيم و هر كه بي نيازي جويد خدايش بي نياز كند.
🔹مرد با خود گفت: مقصودش جز من نيست، پس به سوي همسرش آمد و به او خبر داد.
🔹زن گفت: #رسول_خدا صلی الله علیه و آله وسلم) هم بشر است (و از حال تو خبر ندارد) او را آگاه ساز، مرد خدمتش آمد و چون حضرت او را ديد فرمود:
🔸هر كه از ما سؤال كند به او عطا كنيم و هر كه بي نيازي جويد خدايش بي نياز كند، و تا سه بار آن مرد چنين كرد.
🔰سپس برفت و كلنگي عاريه كرد و به جانب كوهستان شده بالاي كوه رفت و قدري هيزم بريد و بياورد و به نيم چارك آرد فروخت و آن را به خانه برد و بخورد، فردا هم رفت و هيزم بيشتري آورد و فروخت و همواره كار مي كرد و اندوخته مينمود تا خودش كلنگي خريد، باز هم اندوخته كرد تا دو شتر و غلامي خريد و ثروتمندي و بي نياز گشت.
🔰آنگاه خدمت پيغمبرصلی الله علیه و آله وسلم آمد و گزارش داد كه چگونه براي سؤال آمد و چه از پيغمبرصلی الله علیه و آله وسلم شنيد:
🔸پيغمبرصلی الله علیه و آله وسلم فرمود: من كه به تو گفتم هر كه از ما سؤال كند به او عطا كنيم و هر كه بي نيازي جويد خدايش بي نياز كند.
📚 منبع
۱. #کافی ، ج۲، ص ۱۳۸.
🆔 @islam_history
📌 تفسیر #گناهان
✍ #امام_صادق علیه السلام فرمود:
💠 گناهاني كه #نعمت ها را دگرگون سازند #تجاوز (به ديگران) است، و گناهاني كه پشيماني ببار آورند #قتل (و آدمكشي) است، و آن گناهاني كه بلاها نازل كند #ستم است، و آنها كه پرده را بدرند شرابخواريست، و آنها كه روزي را نگهدارند (و در نتيجه كم شود) #زنا است، و آنها كه در نابودي شتاب كنند #قطع_رحم است؛ و آنها كه #دعا را برگردانند و فضا را تيره و تار كنند نافرماني و آزردن #پدر و #مادر است.
📚 منبع
۱. #کافی ،ج۲ ،ص۴۴۷.
🆔 @islam_history
📌 زمین از حجت خالی نمی ماند!
✍ #ابوخالدکابلي مي گويد: به خدمت امام زينالعابدين عليهالسلام وارد شدم و عرض کردم:
🔹اي فرزند #پيامبر! به من خبر ده از کساني که خداوند اطاعت آنها را بر من #واجب کرده و #محبت آنها را بر من فرض نموده، و بر همگان واجب است که بعد از #رسول_اکرم صلي الله عليه و آله از آنها پيروي کنند.
🔸فرمود:«اولي الأمر» که خداي تبارک و تعالي آنها را بر مردم، امام واجب الاطاعه قرار داده، #اميرمومنان #علي_بن_ابي_طالب عليهالسلام، سپس #امام_حسن عليهالسلام، آنگاه #امام_حسين عليهالسلام است و بعد از او امر به ما منتهي شده است».
🔹ابو خالد مي گويد: #امام عليهالسلام ديگر ساکت شد و من پرسيدم:اي سرور من، از امير مومنان به ما روايت شده که خداوند هرگز زمين را خالي از #حجت نمي گذارد، بعد از شما امام و حجت کيست؟
🔸فرمود:«بعد از من پسرم #محمد، که نامش در #تورات، #باقر است؛ زيرا #علم را مي شکافد چه شکافتني، بعد از او پسرش #جعفر، که نامش در آسمانها، #صادق است».
🔹ابو خالد مي گويد: عرض کردم: چگونه است که او را صادق مي گويند، در حاليکه همه ي شما صادق (راستگو) هستيد؟!
🔸فرمود:«پدرم از پدرش، از رسول اکرم صلي الله عليه و آله نقل کرد که هرگاه پسرم: جعفر بن محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابي طالب متولد شود او را «صادق» بناميد، زيرا پنجمين پسرش نيز نامش #جعفر خواهد بود و به دروغ ادعاي #امامت خواهد کرد و نام او در پيش خداي تبارک و تعالي «جعفر کذاب» است که ادعاي دروغ مي کند، با پدرش مخالفت مي کند و بر برادرش #حسد مي ورزد. و به هنگام #غيبت او تلاش فراوان مي کند که او را لو دهد».
🔸آنگاه #امام_سجاد عليهالسلام به شدت گريست و فرمود:«کأني بجعفر الکذاب و قد حمل طاغية زمانه علي تفتيش امر ولي الله، والمغيب في حفظ الله و التوکيل بحرم ابيه، جهلا منه بولادته، و حرصا منه علي قتله ان ظفر به و طمعا في ميراثه حتي يأخذه بغير حقه».
«گويي جعفر کذاب را با چشم خود مي بينم که #طاغوت زمانش را وادار مي کند که اقامتگاه #ولي_الله اعظم را تفتيش کند و به #حرم پدرش سپاه بريزد، در حاليکه آن امام #غائب از نظر در حفظ و حراست خداست».«اين همه تلاش جعفر براي اين است که او از داستان تولد اطلاعي ندارد و بسيار حريص است که اگر او را بيابد به #قتل برساند و چشم طمع به ميراث او دوخته است که به ناحق آن را بخورد».
📚 منبع
۱. کمال الدين و تمام النعمه، ص۳۲۰.
🆔 @islam_history
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
📌 توصیه #امام_رضا علیه السلام به #اباصلت هروی، در روز های پایانی ماه #شعبان
🆔 @islam_history
📌 برخورد با #رشوه خواران
🔰همان امامی که میفرماید: به خدا قسم اگر تمام هفت اقلیم را به من دهند، تا پوستِ جو ای را به ناحق از دهان مورچهای بگیرم، هرگز چنین نخواهم کرد(۱) همان کسی که به خاطر #غارت خلخال و دستبند از #زن غیر مسلمان می فرماید: هر کس از شنیدن این حادثه بمیرد، #مرگ بر او رواست(۲)، به فرماندار اهواز (#رفاعه_بن_شداد) نامه مینویسد که با کسی که در بازار اهواز رشوه گرفته، چنین کند:
🔸ای #رفاعه! زمانی که نامه ام را خواندی، درباره ی #ابن_هرمة مسوول بازار اهواز چنین کن:
🔸بلافاصله عزلش کن، مسامحه و مماشات نکن، و او را چنانکه هست، بی کم و بیش به #مردم معرفی کن. او را حبس کن، و اگر در مجازات او کوتاهی کنی خودت را عزل می کنم، این حکم خداست و باید اجرایش کنی.
🔸او را در #نماز جمعه پیش چشم مردم شلاق بزن تا مردم ببینند. او را در کوچه ها و بازار اهواز بگردان تا همه ببینند و هرکس طلبی و مدرکی دارد، طلبش را از او بستاند.
🔸پایش را در زنجیر کن و به جز وقت نماز، زنجیرش را باز نکن. در زندان ملاقاتی نداشته باشد تا راه پاسخگویی به دادگاه را به او نیاموزند و او را به آزادی امیدوار نکنند.
🔸شبانگاهان وقتی زندانیان را برای هواخوری بیرون می بری او را نبر، مگر بترسی که بمیرد. اگر بدنش کشش داشت یک ماه بعد، یک نوبت دیگر هم ۳۵ ضربه شلاق به او بزن.
🔸گزارش عملکردت را در این باره برایم مکتوب بفرست و بگو که بجای این خائن چه کسی را انتخاب کرده ای.(۳)(۴)
📚 منابع
۱. #نهج_البلاغه ،خطبه ۲۲۴.
۲.نهج البلاغه ،خطبه ۲۷.
۳. دعائم الاسلام ،ج۲، ص۵۳۲.
۴. #مستدرک_الوسائل ،ج۱۷، ص۴۰۳.
🆔 @islam_history
📌 #جهاد_زن
🔰 بى ترديد، #جهاد ابتدايى براى زنان در #اسلام، #حرام است.
🔰 از اين رو هنگامى كه نماينده #زنان #مدينه، به حضور #پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله شرف ياب شد و درباره اين محروميت با پيامبر سخن گفت و اعتراض كرد كه ما تمام كارهاى شوهران را از نظر زندگى تأمين مى كنيم و آنان با خاطر آرام در جهاد شركت مى نمايند، ولى ما جامعه زنان از اين فيض بزرگ محروميم. پيامبر صلی الله علیه وآله از طريق وى به جامعه زنان مدينه پيام داد و فرمود:
🔸اگر چه روى يك سلسله علل فطرى و اجتماعى، از اين فيض بزرگ محروم شده ايد، شما مى توانيد با قيام به وظايف #شوهردارى فيض جهاد را درك كنيد. آن گاه اين جمله تاريخى را فرمود: و إنّ حسن التّبعل يعدل ذلك كله؛ قيام به وظايف شوهردارى به وجه صحيح با #جهادفى_سبيل_اللّه برابرى مى كند.
🆔 @islam_history
📌 پرهيز از شنيدن #غيبت
🔸اي مردم! آن كس كه از برادرش اطمينان و استقامت در #دين، و درستي راه و رسم را سراغ دارد، بايد به گفته مردم درباره او گوش ندهد، آگاه باشيد! گاهي تيرانداز، تير افكند و تيرها به خطا مي رود، سخن نيز چنين است، درباره كسي چيزي مي گويند كه واقعيت ندارد و گفتار #باطل تباه شدني است، و خدا شنوا و گواه است، بدانيد كه ميان #حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست.
🔸پرسيدند، معناي آن چيست؟
🔸#امیرالمومنین علیه السلام انگشتان خود را ميان چشم و گوش گذاشت و فرمود: باطل آن است كه بگويي شنيدم، و حق آن است كه بگويي ديدم.
📚 منبع
۱. #نهج_البلاغه،خطبه ۱۴۱.
🆔 @islam_history
📌 اثر #دعا
✍ ميسر بن عبد العزيز گويد: #حضرت_صادق علیه السلام به من فرمود:
🔸اي ميسر دعا كن و مگو كه كار گذشته است و آن چه مقدر شده همان شود (و دعا اثري ندارد)، همانا نزد خداي عز و جل منزلت و مقامي است كه بدان نتوان رسيد جز به درخواست و مسئلت، و اگر بنده اي دهان خود ببندد و درخواست نكند چيزي به او داده نشود، پس درخواست كن تا به تو داده شود،اي ميسر هيچ دري نيست كه كوبيده شود جز اين كه اميد آن رود كه بر وي كوبنده باز شود.
📚 منبع
۱. #کافی، ج۲، ص۴۶۶.
🆔 @islam_history
📌 #اصحاب_اهل_بیت علیهم السلام (#حنظله_بن_ابی_عامر)
🔰 روزى كه نبرد #احد اتفاق افتاد، شب آن روز عروسى #حنظله بود. او با دختر #عبداللّه_بن_ابى، سرشناس اوسيان #ازدواج كرده و ناچار بود كه مراسم شب زفاف را همان شب انجام دهد.
🔰 هنگامى كه نداى #جهاد در گوش او طنين انداخت، متحير شد. چاره اى نديد جز اينكه از پيشگاه فرمانده كل قوا اجازه بگيرد، تا يك شب در مدينه توقف كند و فرداى آن خود را به ميدان جنگ برساند.
🔰 #پيامبر صلی الله علیه و آله يك شب براى انجام مراسم عروسى به وى اجازه داد. بامدادان، حنظله پيش از آن كه غسل جنابت كند، به سوى ميدان شتافت. وقتى خواست از در منزل بيرون آيد؛ اشك در ديدگان نوعروس كه از ازدواج وى جز يك شب نگذشته بود، حلقه زد.
🔰 دست در گردن #شوهر خود افكند، و درخواست كرد كه چند دقيقه #صبر كند. او چهار نفر مرد را كه روى داشتن عذر در مدينه مانده بودند، گواه گرفت كه ديشب ميان او و شوهر گرامى وى عمل آميزش انجام گرفته است.
🔸حنظله از منزل بيرون رفت، عروس رو به آن چهار نفر كرد و گفت:
🔸ديشب در خواب ديدم كه آسمان شكافت و شوهرم داخل آن شد، سپس شكاف به هم آمد. من از اين رؤيا احساس مى كنم كه #روح شوهر من به سوى جهان بالا خواهد رفت و شربت #شهادت را خواهد نوشيد.
🔰حنظله وارد سپاه شد ديدگانش به #ابوسفيان افتاد كه ميان دو سپاه مشغول جولان بود. او با يك حمله جوان مردانه شمشيرى به سمت او متوجه ساخت، ولى شمشير بر پشت اسب وى فرود آمد و ابو سفيان نقش زمين شد.
🔰داد و فرياد ابو سفيان موجب اجتماع گروهى از سربازان قريش شد.
🔰شدّاد ليثى بر حنظله حمله كرد و بر اثر آن ابو سفيان از چنگال وى نجات يافت.
🔰در ميان سربازان #قريش، نيزه دارى، به او حمله ور شد و نيزه خود را در بدنش فرو برد. حنظله با همان زخم وى را تعقيب كرد و او را با شمشير از پاى درآورد و خود نيز بر اثر زخم نقش زمين شد.
🔸پيامبر گرامى فرمود: من ديدم كه #فرشتگان، حنظله را غسل مى دادند، و از اين نظر او را #حنظله_غسيل_الملائكة مى گفتند.
🔰هنگامى كه قبيله #اوس، مفاخر خود را مى شمردند،چنين مى گفتند: و منّا حنظلة غسيل الملائكة؛ از ما است حنظله كه فرشتگان او را غسل مى دادند.
📚 منابع
۱. اسد الغابه، ج ۲، ص ۵۹.
۲. #بحارالانوار، ج ۲۰، ص ۵۷.
🆔 @islam_history
📌 بهترین صفات #زنان، بدترین صفات #مردان!
🔸وَ قَالَ امیرالمومنین عليه السلام : خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا وَ إِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا وَ إِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يَعْرِضُ لَهَا
🔸و درود خدا بر او فرمود: برخي از نيكوترين خلق و خوي زنان، زشت ترين اخلاق مردان است، مانند، #تكبر و به خود باليدن، #ترس، #بخل، هرگاه زني متكبر باشد، بيگانه را به حريم خود راه ندهد، و اگر #بخيل باشد اموال خود و شوهرش را نگهبان است، و چون ترسان باشد از هر چيزي كه به آبروي او زيان رساند فاصله مي گيرد.
📚 منبع
۱. #نهج_البلاغه، حکمت ۲۳۴.
🆔 @islam_history
📌 #اصحاب_اهل_بیت علیهم السلام (عمار یاسر)
در جریان ساخت #مسجد_النبی صلی الله علیه و آله،
#عمارياسر، صحابی با وفای #پیامبر صلی الله علیه و آله چند قطعه سنگ را روى هم جمع كرده و براى ساختمان #مسجد حمل مى كرد.
🔰گروهى از سادگى و #اخلاص وى سوء استفاده كرده، بيش از مقدار تحمل وى، سنگ بر او حمل مى كردند.
🔹وى مى گفت: من يكى از سنگها را براى خود و ديگرى را به نيت پيامبر حمل كنم.روزى پيامبر او را زير بار گران، در حالى كه سه قطعه سنگ بر او حمل كرده بودند، ديد.
🔹#عمار سخن به گله گشود و گفت: #اصحاب شما سوء قصد به من دارند و خواهان #قتل و مرگ من هستند، آنان سنگها را يك يك مى آورند، ولى سه تا سه تا بر دوش من حمل مى كنند.
🔸پيامبر دست او را گرفت، گرد و غبارى كه بر پشت او بود، پاك كرد و اين جمله تاريخى را فرمود:آنان قاتل تو نيستند، تو را گروه ستمگر خواهند كشت، در حالى كه تو آنان را به سوى #حق و حقيقت دعوت مى كنى.(۱)
🔰اين خبر غيبى يكى از دلايل #نبوّت و راست گويى پيامبر است و آنچنان كه گزارش داده بود اتفاق افتاد، زيرا سرانجام عمار در نود سالگى در جنگ #صفين در ركاب #اميرالمؤمنین علیه السلام به دست هواداران #معاويه كشته شد. اين خبر غيبى در حال حيات عمار اثر عجيبى بر جاى گذارده بود و #مسلمانان پس از اين جريان، عمار را محور حق دانسته و حقانيت هر صنفى را با پيوستن او تشخيص مى دادند.
🔰وقتى عمار در ميدان جنگ كشته شد، ولوله عجيبى در صف شاميان افتاد. كسانى كه با تبليغات زهرآگين معاويه و #عمروعاص، در حقانيت على علیه السلام به شك افتاده بودند آگاه شدند.
🔰هزيمة بن ثابت انصارى كه همراه امير مؤمنان رفته بود، ولى در اقدام به جنگ مردّد بود، پس از كشته شدن عمار شمشير كشيد و به شاميان حمله كرد.(۲)
🔰ذو الكلاع حميرى با بيست هزار تن كه همگى اهل قبيله وى بودند به جنگ على علیه السلام آمده بود و تكيه گاه عمده معاويه همين مرد بود و او تا از همكارى ذو الكلاع اطمينان نيافت، تصميم به جنگ نگرفت. اين سردار فريب خورده، همين كه شنيد عمار ياسر همراه على است سخت تكان خورد.
🔰مبلّغان دستگاه معاويه، خواستند مطلب را بر او مشتبه سازند، گفتند: عمار كجا، صفين كجا؟ عراقيان از ساختن اين دروغها باكى ندارند. ذو الكلاع، متقاعد نشد رو به عمرو عاص كرد و گفت: آيا پيامبر چنين جمله اى در حق عمار گفته است؟ فرزند عاص گفت: آرى فرموده است، ولى هرگز عمار در سپاه على نيست.
🔹وى گفت: من بايد خودم شخصا تحقيق كنم. سپس عده اى را مأمور كرد تا در اين باره تحقيقاتى بكنند. در اين لحظات حساس معاويه و عمرو عاص ديدند كه اگر او از وجود عمار در سپاه على عليه السّلام و يا از #شهادت وى در ركاب على آگاه شود، ممكن است شكافى در سپاه شام به وجود آيد؛ از اين نظر، سردار نام دار شامى به طريق مرموزى كشته شد.
🔰شهرت اين #حديث، ميان محدثان عامه و خاصه، ما را از ارائه مدارك آن بى نياز ساخته است.
🔰 #احمدبن_حنبل نقل مى كند: هنگامى كه عمار در صفين كشته شد، عمرو بن حزم پيش عمرو عاص آمد و گفت: عمار كشته شد و پيامبر در حق وى فرموده است: تقتل عماراً الفئة الباغية؛ گروه ستمگر او را مى كشند. (۳)
📚 منابع
۱. سيره حلبى، ج ۲، ص ۷۶ و ۷۷.
۲. مستدرك حاكم، ج ۳، ص ۳۸۵.
۳. مسند ابن حنبل، ج ۴، ص ۱۹۸.
🆔 @islam_history
📌 #مادران_ائمه علیهم السلام (#آمنه سلام الله علیها)
🔰 #آمنه_بنت_وهب از قبیله #قریش و از تیره بنیزهره بود.
🔰 مادر آمنه، بره بنت عبدالعزی بن عبدالدار بن قصی بن کلاب، که در جد سوم #پیامبر صلی الله علیه و آله (#عبدمناف) به او میرسید.
🔰 آمنه ۲۴ سال قبل از #عام_الفیل به دنیا آمد و بنا بر منابع تاریخی تنها فرزند خانوادهاش بود.
🔰 #ابن_هشام در سیره خود،نقل میکند:
#عبدالمطلب به همراه #عبدالله به خانه وهب بن عبدمناف رفت و او را برای پسرش خواستگاری کرد.
🔰 آمنه در راه بازگشت از #یثرب به #مکه (که بنابر برخی منابع تاریخی برای زیارت قبر شوهرش عبدالله رفته بود) و در حالی که کنیزش #ام_ایمن هم او را همراهی میکرد، بیمار گشت و در منطقهای به نام #ابواء درگذشت.
📚 منابع
۱. طبقات الکبری، ج۱،ص۴۹.
۲. السیره النبویه، ج۱، ص ۱۶۴.
۳. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۰.
🆔 @islam_history
📌 شکوه #امیرالمومنین علیه السلام از دست مردم
✍ رفيع بن فرقد گويد: شنيدم كه #على عليه السلام مى گفت: اى مردم #كوفه آيا ديده نمى گشاييد؟ به خدا سوگند شما را به عصايى كه سفيهان را به آن تأديب مى كنند زدم و شما از اعمالتان دست بر نداشتيد.
🔸شما را به تازيانه اى كه گناهكاران را به آن حد مى زنم زدم به راه نيامديد.اكنون جز شمشيرم باقى نمانده است و من مى دانم كه شما را- به اذن خدا- چه كسى به راه مى آورد ولى دوست ندارم كه خود در حق شما چنان كنم.
🔸در شگفتم از شما و از مردم #شام مردم شام اميرشان خدا را #معصيت مى كند و آنان از او #اطاعت مى كنند و امير شما خدا را اطاعت مى كند و شما فرمانش نمى بريد.
🔸اگر گويم كه به جنگ دشمنتان رويد، گوييد: سرما نمى گذارد.آيا نمى بينيد كه #دشمن شما مانند شما نيست كه از سرما بترسد.شما همانند آن قوم هستيد كه #رسول_اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم گفتشان: «در راه خدا به جهاد رويد» سرانشان گفتند: «نه، در هواى گرم به جنگ مرويد »
🔸خداى تعالى به پيامبرش گفت بگو: «آتش #جهنم گرمى اش سخت تر است، اگر مى فهميد».
🔸به خدا سوگند اگر #مؤمن را با اين شمشير بر بينى زنم تا مرا دشمن دارد، دشمن نخواهد داشت و اگر همه نعمت دنيا را به دامن #كافر ريزم، دوستى من به دل راه نخواهد داد.و اين همان است كه بر زبان #پيامبر امّى گذشت كه گفت: «مؤمن با تو دشمنى نكند و كافر با تو دوستى نورزد» آرى ستم پيشگان و #دروغ پردازان نوميد شوند.
📚 منبع
ترجمه الغارات، ص ۳۱.
🆔 @islam_history
📌 برآوردن حوائج #مومن
مفضل گويد: #امام_صادق علیه السلام به من فرمود:
🔸اي #مفضل! آن چه به تو مي گويم بشنو و بدان كه حق است و انجام ده و به برادران بزرگوارت خبر ده.
🔹عرض كردم: برادر بزرگوارم كيانند؟
🔸فرمود: كساني كه در روا ساختن حوائج برادران خود رغبت دارند
🔸سپس فرمود: هركس يك حاجت برادر مؤمن خود را روا كند، خداي عز و جل روز #قيامت صدهزار حاجت او را روا كند، كه نخستين آن #بهشت باشد و ديگرش اين كه خويشان و آشنايان و برادرانش را اگر ناصبي نباشد به بهشت برد.
🔰رسم مفضل اين بود كه چون يكي از برادرانش درخواست حاجتي مي كرد، به او مي گفت: آيا نمي خواهي كه از برادران بزرگوار باشي؟
📚 منبع
۱. #کافی، ج۲، ص۱۹۲.
🆔 @islam_history
📌 برترين #عبادت
🔰 يكي از پر مخاطره ترين زمينههاي لغزش انسان، شكم و #شهوت است.
🔸از اين رو #امام_باقر علیه السلام ميفرمايد: خداوند مورد عبادت و بندگي قرار نگرفته است به چيزي كه برتر و شريفتر از عفت شكم و شهوت باشد. (۱).
🔹#ابوبصير ميگويد: مردي به امام باقر علیه السلام عرض كرد: من مردي هستم كه از نظر عمل ضعيف هستم، نمازها و روزههاي (مستحبي) كمي دارم ولي در تلاشم كه جز #حلال نخورم و جز حلال همسر نگريم.
🔸امام علیه السلام فرمود: كدام #جهاد از #عفت شكم و شهوت برتر است؟! (۲).
📚 منابع
۱. #بحارالانوار، ج۷۱، ص۲۶۸.
۲. المحاسن، ص۲۹۲.
🆔 @islam_history
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
📌 توصیه #امام_رضا علیه السلام به #اباصلت هروی، در روز های پایانی ماه #شعبان
🆔 @islam_history
📌 بزم ننگين
🔰آشغالهاي ريخت و پاش مهماني را جارو كرده بودم ميخواستم از كنار در حياط به كوچه بريزيم. خسته بودم. جارو و خاك انداز در دست، همان جا روي پله جلو در نشستم تا استراحت كوتاهي كنم.
🔰سرم از سر و صدا پر بود. صداي ساز و آواز مثل پتكي در مغزم صدا ميكرد. رقص و پايكوبي تا آن موقع شب خسته شان نكرده بود.
🔰سرم را به در تكيه داده و روي پله نشسته بودم. از بيرون به جز صداي جغدي كه در خرابه ميخواند صداي ديگري نمي آمد، اما بر عكس داخل خانه غوغا بود و سر و صدا تا سر كوچه شنيده ميشد.
🔰صداي پايي نزديك و نزديك تر شد. با خود گفتم «خدايا، كيست كه اين موقع شب از كوچه پس كوچههاي بغداد عبور ميكند».
🔸با ديدن من و شنيدن صداي #موسيقي از خانه گفت: كنيزك، صاحب اين خانه آزاد است يا #بنده؟
🔹-آزاد است.
🔸- راست ميگويي، اگر بنده وبد از خداي خود ميترسيد.
🔰اين را گفت و رفت. امواج آرام چشم هايش انسان را به ساحل اميد ميبرد، اما حرفي كه زد تن مرا لرزاند. در را بستم و به داخل آمدم. عده اي دور مجلس نشسته بودند و #شراب مينوشيدند. قهقههاي مستانه شان «گوش كر كن» بود.
🔹صاحب مجلس كه ارباب من بود گفت: چقدر دير كردي!
🔸- دم در با كسي صحبت ميكردم.
🔹- با چه كسي، آن هم اين موقع شب!
🔸- نمي دانم، مردي رهگذر و فرزانه بود (و جريان را همان طور كه اتفاق افتتاده بود تعريف كردم).
🔰بُشر لرزيد، حالش دگرگون شد و دوان دوان خود را به در خانه رساند.
🔸گفتم: آقا، او رفت.
🔹- از كدام طرف.
🔸- از اين طرف (و مسير را نشانش دادم).
🔰پا برهنه و دوان دوان به دنبال رهگذر رفت. #بشرحافي (۱) وقتي به او رسيده بود به روي قدم هايش افتاده بود و اظهار شرمندگي كرده بود، در حالي كه اشك ندامت از چشمانش سرازير به #امام_كاظم علیه السلام قول داده بود كه ديگر مجالس #لهوولعب به پا نكند.(۲)
📚 منبع
۱. #حافي به معناي پابرهنه است و علت اين كه او به اين نام مشهور شده بود اين است كه وي از آن شب به بعد تا آخر عمرش پابرهنه بود.
۲. منتهي الآمال، ج ۲، ص ۳۴۸.
🆔 @islam_history