داغ ابراهیم بر دل ماند و اسماعیل رفت
یک خبر تسکین این درد است: اسرائیل رفت🇵🇸💔
#خونخواهی
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
به گفتهی خود او :«شهادت در خانوادهی ما مرحلهای از زندگی است.»
از زمان آغاز طوفان الاقصی تا اکنون حدود سی تن از خانوادهاش را در راه مقاومت از دست داد.
و در کل هم حدود شصت تن... .
آرمانهایش فراتر از روزمرگیها بود که زمان شنیدن خبر شهادت سه پسر و سه نوهاش از خدا طلب صبر کرد و مجدانه به مقاومت ادامه داد.
و شهادت هدفش از زندگی بود...
شهادت هدف زندگی آدمیت است.
منتها باید حق واژهی آدمیت و انسایت را ادا کرد...
حاج قاسم
سید رضی
سردار زاهدی
سید ابراهیم
و هم اکنون حاج اسماعیل هنیه.
این بار با فاصلهی بسیار کمی ابراهیم و اسماعیل به قربانگاه شتافتند،
تا به حقیقت بپیوندند،
و فنای او شوند...
دعای خیرشان بیشک بدرقهی راه مجاهدان حقیقت هست و خواهد بود؛ و هر روز به ظهور نزدیکتر خواهیم شد.
بکشید که ما بیدارتر از گذشته در راه نابودی شما _که باطل هستید_ از همه چیز گذشتهایم.
«یَقیناً کُلَهُ خَیْر»
✍🏻 مطهره ناطق
#خونخواهی
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
.
«شهادت آرزوی دیرینه»
در کتابی به نام ظهور نزدیک است میخواندم که در آخر زمان شیعه خیلی مورد ظلم قرار میگیرد، آن هم به جرم محب علی و اولاد علی علیه السلام بودن.
شیعه عاشق شهادت هست، آن همچو مولایش امام حسین علیه السلام.
شیعیان را با سر بریدن نهراسانید!
قبل اینکه خنجر زیر گلویشان بگذارید سرشان در دامان امام حاضر عج و امام حسین علیه السلام قرار میگیرد، رسول خدا با لبخند و با آغوش باز به استقبالشان می آید. چه حس بهتر از این؟!
درد و مشکل شما حب علی و آل علی نیست. درد شما این است که چشم دیدن قدرت، عظمت و اقتدار اولاد زهرا و پیروانش را ندارید.
به فرمودهی امام راحل ما را بکشید زنده تر میشویم. حال شیعیان مظلوم و بی گناه #پاراچنار_پاکستان زنده زنده سر میبرید.
همین خون ها جوانانی در آن دیار ظهور میکنند که خود از کردهی خویش پشیمان میشوید.
شما پیروان کسانی هستید که به نوهی رسول اکرم (ص) و فرزند زهرا و علی( ع) رحم نکردند، خوب شما برایمان آشنا هستید از هند جگر خوار تا خود شما وهابیان بی دین یهود!
هرسال سینه میزنیم و گریه میکنیم، ولی در واقعیت داریم با خدا عهد میبندیم و راز نیاز میکنیم، همچین شهادتی روزیمان شود.
یکی از شهدای #پاراچنار_پاکستانرا دو نفر میکشند تا به مقتل رساندن تو را خواباندن و شروع به سر بریدن کردند، یک صدای آخ هم از او بلند نمیشود. با چشم خود این اقتدار را میبینید،اما کور دل را چه به دیدن این زیبایی!!
هنیاً لهم💔
اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ”
معهم معهم والا معا اعدهم....
✍ #سیده_ال_موسوی
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بار آخر بود و او قرآن خود را باز کرد
محو آیات الهی شد و لبخندی ز درد
ناگهان بغداد و بیروت از نگاهش رد شدند
صهیونیسم در قلب تهران، قلب او را هم زدند
باز هم در نیمهشب قلبی کمی آرام یافت
باز هم در نیمه شب مردی به سوی او شتافت
راز این در نیمه شبها برملا خواهد شود
گرچه نامأنوس، دشمن عاقبت رسوا شود
این جنایت گرچه اسماعیل را از ما گرفت
آن شهادت گرچه ابراهیم را در برگرفت
رنگ دیگر یافت آزادی، به خون آغشته شد
خون شود پیروز بر موشک، تو گویی کشته شد؟
آرزوی من شهادت در ره آزادی است
گرچه اهریمن پی کشتن در این آبادی است
باز میگویند مردم:«حاج اسماعیل رفت
مرهم دل یک خبر باشد که اسرائیل رفت.»
من ولی گویم:«که مردم حاج اسماعیل هست
ما مشخص میکنیم، آیا که اسرائیل هست؟»
حملهای بر خاک اسرائیل، آن هم مستقیم
صادره از رهبرم، چون شد تعرض بر حریم
شد ترور مهمان ما در خاک ایران عزیز
انتقامی سخت در راه است در این رستخیز
در ختام صحبتم آغاز ما را بنگرید
تفرقه در عین وحدت؟ نه... شما خوشباورید
#امت_واحده
#اسماعیل_هنیه
#مقاومت
✍🏻 مطهره ناطق
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
هدایت شده از راوینا | روایت مردم ایران 🇮🇷
📌 #شهید_هنیه
پروژه تعطیل شدنی نیست
امروز صبح زود طبق معمول اکثر روزها اول از همه مادرم زنگ زد و با بهت و تأثر درباره تیتر خبر شوکه کنندهای که از همهی شبکهها پخش میشد، جلز ولز کردیم. بعد نوبت دوستانم بود که یکی زنگ زد، یکی پیام داد. مهمترین قسمت تحلیل این خبر، موقعیت مکانیاش بود. همه با تعصب میگفتند: «نباید اینجا شهید میشد.»
این یعنی ما با شهادت مسئله نداریم. «ما ملت شهادتیم». ما ملتی هستیم که شیر مادرانمان در روضههای اباعبدالله جوشیده و به کام ما ریخته شده. گوش و چشم و ضمیر آشناییم با این کلمه.
حتی میهمان بودن شهید دیشب هم برای ما قرابتی تاریخی دارد. تاریخی حوالی سال ۶۰ هجری. هر کس که خبر شهادت مسلم را میشنید، اول رد میکرد. چون میدانست مسلم میهمان خانهی "هانیبن عروه" بزرگ قبیلهی مذحج است. کسی وجودش را نداشت حرمت خانهی بزرگ قبیله را بشکند. اما شکستند و خون میهمان را به دامن میزبان معتبرش ریختند.
این گزارههای تاریخی همیشه در حال تکرار یادم می آورد که ستم دلیل نمیخواهد. ستم با حرمت و بزرگی کاری ندارد. چون شیطان در ستمگر به حکومت نشسته.
اما چیزی که بعد از ریختن خون میهمان دیشبمان از نگاه و کلام و تأثر دوستانم قلیان میکرد، کلمهی "اینجا" ست. اینجا یعنی خاک. ما همیشهی خدا سر این کلمه غیرت عجیبی داشتهایم. این کلمه نه شوخی بردار است نه قابل اغماض. خاک یعنی محور حضور تک تکمان. یعنی بستر رشد و ریشه. خاک یعنی همان چیزی که دشمن ستمگر از آن محروم است. خاک یعنی آرزوی اسراییل....
به دیماه غمگین ۹۸ نگاه میکنم. یادم میآید همین آقای رییس دفتر حماس، همین میهمان شهیدمان برای تشییع برادرش حاج قاسم پشت تریبون با لحنی غرّا و دلگرم کننده میگفت: «با این ترورها پروژهی مقاومت در منطقه ضعیف نخواهد شد». یعنی ما سر میدهیم، سردار میدهیم، پیمانکار عوض میکنیم، اما پروژه مقاومت تعطیل شدنی نیست.
من هم بابت مکانِ واقعه ی دیشب، کلافهام اما وقتی صدای پدرانهی حاج قاسم که تاکید میکرد: «جهوری اسلامی حرم است» در گوشم میپیچد. به خودم میگویم برای بازوی مقاومت، شهادت هر جایی غیر از خاک حرم، کم بود.
بعد دوباره به این میرسم که "خاک" همان آرزوی همیشگی اسراییل است که باید به گور ببرد.
حمیده عاشورنیا
چهارشنبه | ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ | #گیلان #رشت
پس از باران، روایت نویسندگان گیلانی
eitaa.com/pas_az_baran
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌چگونه بهتر بنویسیم؟!
💠اقسام قید از لحاظ معنی و کارکرد
🔅زمان: امروز، فردا، در آن هنگام...
🔅مکان: اینجا، آنجا...
🔅حالت: آهسته،گریان، نالان
🔅منفی: هرگز، اصلاً، هیچ نه...
🔅استثنا: مگر، جز، وگرنه، غیر ...
🔅تأکید: آری، بیگمان، بلکه، راستی، ناچار، هرآینه، بی چون و چرا ...
🔅کیفیت: خوب، تند، به آرامی...
🔅استفهام: چون، کی، چرا، چطور، چگونه 🔅تأسف: افسوس، متأسفانه...
🔅تعجب: چه عجب، عجبا...
🔅شک و تردید: شاید، اگر ..
🔅قید تکرار: دوباره و ...
☕️ادامه دارد....
منبع:
نویسنده شو/ انتشارات بیکران دانش
#دستور_زبان
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
1_12832597232.mp3
3.09M
#آخرین_دعوتشده
روایت محبان اهل بیت در دو ماه محرم و صفر
گوینده: حدیث انصاری زاده
تدوین: فاطمه کرباسفروشان
نویسنده: ثریا عودی
تولید شده در استودیو جریان
#محرم_صفر
#روایت_حسین(ع)
#شور_عاشقی
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
مرا گر تو بگذاری ای نفس طامع
بسی پادشاهی کنم در گدایی
#حافظ_خوانی
#حفظ_شعر
🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
🌱 در جریان باشید.
Saleh al-Arouri était un palestinien martyrisé au Liban.
Jihad Mughniyeh était un libanais martyrisé en Syrie.
Qasim Soleimani était un iranien martyrisé en Irak.
Et puis, Ismail Haniyeh était un palestinien martyrisé en Iran.
Le sang de ces martyrs, qui a coulé dans tout l’axe de la résistance, montre que la Oumma islamique est étroitement liée.
On ne peut pas supposer que ces martyrs ont été martyrisés en exil, car ils ont combattu dans l’axe de la résistance et leur sang a coulé sur ce même axe de resistance
#Oumma_Unie
#Ismaïl_Haniyeh
#Résistance
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
«تازه از راه رسیده بودیم . پیرزنی که همراه مان بود بی تاب رفتن به زیارت به ما اصرار می کرد تا زودتر راه برویم. پرسان پرسان از کوچه ها گذشتیم. آخرین پیچ را که رد کردیم چشم مان به گنبد طلایی امام رضا علیهالسلام افتاد. پیرزن همان طور که لنگان جلو می رفت اشک هایش را با گوشه چارقدش خشک می کرد.صدای غریبی را شنیدیم که با صوت حزینی: ضامن آهو رضا ای گل خوش بو رضا صدا نزدیک تر شد. پیرمرد لاغر و تکیده ای که عرق چین سبز روی سرش داشت و شال سیدی دور گردنش بود جعبه ای پر از نوارهای کاست را روی دوچرخه گذاشته بود و اطراف حرم حرکت می کرد . او شده بود زبان حال همه زائران خسته دلی که از دور و نزدیک به زیارت آمده بودند.
پیرزن جلو رفت و یکی از نوارها را از پیرمرد گرفت و گفت: این باشد برای وقتی که نفس های آخرم رو می کشم، برایم بگذارند...»
✍آمنه افشار
#نوستالژی
#زیارت
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
«کوچکتر که بودم، من هم زائر آقا بودم. تابستان ها و عید به عید همراه خانواده، پانصد کیلومتر را می آمدیم برای پابوسی خاک آقا.
بزرگتر که شدم، شدم مجاور و حال و هوای حرم و زیارت برایم متفاوت شد.
در همان عالم کودکی، آن ذوق بعد از طی پانصد کیلومتر و دیدن صحن و حوض و آینه کاری ها برایم خوشایندتر و دلچسب تر بود و هنوز هم خیلی وقت ها دلم برای تجربه ی آن حس تنگ می شود.
بعد از کوچ به مشهد، روی دیگری از زیارت و زائر را می دیدم. بیشتر عیدها و تابستان ها ما میزبان زائران آقا می شدیم.
پررنگ ترین خاطره ی من از آن روزها و زائرها، برمیگردد به تابستانی گرم. وقتی با تعداد زیادی از آن مهمان ها، پیاده راه افتاده بودیم به طرف حرم، یادم می آید که همبازی کودکی های پدرم، وقتی به نزدیکی حرم و درب های اصلی می رسید، همانطور که اشک می ریخت و دستانش را رو به حرم بلند می کرد، می خواند: ممنونم امام رضا که رام دادی تو حرمت، حالا این دست من و این همه لطف و کرمت.....»
✍فاطمه ممشلی
#نوستالژی
#زیارت
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
«یک رادیوی ژاپنی داشت که به اندازه سیستمهای صوت پارتیها صدا میداد بیرون. هر آهنگی فکرش را بکنی توی کیف نوار کاستش پیدا میشد. اصفهانیِ شاد ، شجریانِ غمگین.
صبح به صبح بندِ رادیو را به گردن میانداخت و سرازیر میشد توی کوچهها. کم و بیش کسی پیدا میشد که از کارش استقبال کند و سکهای، اسکناس پارهای، چیزی صله دهد. دستگاه میخواند و میخواند . لاینقطع. سالی یکی دو بار پیش میآمد که برود تعمیرگاه یا باتریاش عوض شود. شبها فرقی نمیکرد کجا باشد، خوابش که میگرفت چوب پنبه ها را از گوشش بیرون میکشید و کیفش را زیر سرش میگذاشت و تا صبح چشمانِ ریزِ بادامیاش به خطی صاف بدل میشد.
زندگیاش به همین منوال بود تا محرم ها. نواری داشت مخصوص این روز ها. یک نوحهی قدیمی بیربط بود که کسی از نام و نشان خوانندهاش خبر نداشت. اما سی روز محرم، پی در پی همان را پخش میکرد. هیچ وقت دنبالِ نوحهی جدید نرفت. اهل مقدسبازیها نبود. فقط میدانست محرم حرمت دارد و نمیشود مثل ماه های گذشته ترمز بریده زندگی کرد و به دانستهاش پایبند بود.
نوار میخواند: «اومدم امام رضا خونه به دوش تو باشم»
سالها گذشت و مردِ رادیو به دوش مرد. محرم نبود اما سر قبرش رادیو همان نوحه را میخواند که: «ممنونم امام رضا رام دادی توی حرمت، حالا این دست منو این همه لطف و کرمت».
✍نجمهسادات اصغری نکاح
#نوستالژی
#زیارت
#محرم
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
.
وسفكت دماء قادة المقاومة في وطنهم
دماء صالح العاروري، فلسطيني في لبنان
دماء الفنان اللبناني جهاد في سوريا
دماء الحاج الإيراني قاسم سليماني في العراق
ودماء إسماعيل هنية الفلسطيني في إيران
وهذه الدماء تدل على أن الأمة الإسلامية متشابكة متواتطة مع بعضها البعض .
#أمة_واحدة
#اسماعيل_هنية
🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
🌱 در جریان باشید.
رفیقان چنان عهد صحبت شکستند
که گویی نبوده است خود آشنایی
#حافظ_خوانی
#حفظ_شعر
🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
🌱 در جریان باشید.
#لحظه_نگاشت
تا چند سال پیش وقتی میگفتند:«فلسطین مسئله ی اول دنیای اسلام است.»
عمق مطلب را درک نمیکردم.
اما حالا ردپای فلسطین و سوگ کودکان غزه پایش به کلاس کوچک نویسندگی خلاق در گوشه ای از شهر مشهد هم باز شده است.
«غم» را گذاشته بودم وسط و یا هنرجو هایم کالبد شکافی اش میکردیم.
احساس غم شما را یاد چه کسی می اندارد؟
یاد کجا؟
شبیه چیست؟
و....
پاسخ هایشان شگفت انگیز تر از تصورم بود.
✍انسیهسادات یعقوبی
#غزه
#فلسطین
🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
🌱 در جریان باشید.
«بسم الله الرحمن الرحیم»
#ادبیات_کودک
🔷چه کسی داستان را تعریف می کند؟
بیشتر کتاب های درسی در قلمرو نقد ادبی، دو گونه روایتگر را معرفی می کنند :👇
_ روایت گر اول شخص (که به یکی از شخصیت های داستان با ضمیر من اشاره می کند)
_ روایت گر سوم شخص(که به همه ی شخصیت های داستان با ضمیر او اشاره می کند)
همچنین ممکن است از جنبه ی نظری روایتگر دوم شخص (که به یکی از شخصیت های داستان با ضمیر تو/شما، اشاره می کند و این تو /شما، نباید با خواننده یا روایت گر اشتباه گرفته شود) هم وجود داشته باشد، اما به ندرت در داستان ها به کار گرفته می شود و تنها در متن های تجربی دیده می شود.
شکل های دیگری از روایت هم هست مانند روایت گر اول شخص جمع (که به گروهی از شخصیت ها با ضمیر ما اشاره می کند) در این نوع روایت سرچشمه ی دقیق روایت گری مشخص نیست.
با این همه، بیشتر داستان های کودک، از زاویه ی دید اول شخص یا سوم شخص نوشته می شوند.
فرض عمومی این است که کودکان روایت سوم شخص را برتر می دانند. برای چنین فرضی علت های گوناگونی وجود دارد.
طبیعی است که روایت گر اول شخص خواننده را بیشتر درگیر می کند و ممکن است از زاویه ی دید کودک خردسال زیادی احساسی یا ترسناک باشد.
افزون بر این خردسالان هنوز به اندازه ای رشد نکرده اند که از «من»، مفهومی روشن داشته باشند یا دست کم این است که نمی توانند «من» را جدا از وجود خودشان تصور کنند. بنابراین خوانندگان خردسال نمی توانند در سوژگیِ این «من» بیگانه سهیم شوند .
منبع :کتاب درآمدی بر رویکردهای زیبایی شناختی به ادبیات کودکان
✍ مرضیه پوستچیان
🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
🌱 در جریان باشید.
1_13015575793.mp3
5.97M
#مربی_کاریزماتیک
روایت دغدغهمندان تربیت در وادی پر شور و رشد مربیگری
گوینده: حدیث انصاری زاده
تدوین: فاطمه کرباسفروشان
نویسنده: ثریا عودی
راوی:سعیده عرببیک
تولید شده در استودیو جریان
#مربیان
#درسهای_ازیادنرفتنی
#گامهای_رشد
#مربی_متربی
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
بسم الله الرحمن الرحیم
#معرفی_کتاب_کودک
🌱نام کتاب : روباه و دانه کوچولو
📚انتشارات : جامعه القرآن کریم
📌گروه سنی : ب و ج
🦊🌱🦊🌱
🖋نویسنده در مقدمه ی کتاب اینطور نوشته است:
«فکر کردم به داستانی احتیاج دارم تا تصور کنم ما چگونه در بزنگاه های ترس میتوانیم به خدا اعتماد کنیم و بفهمیم که او همیشه خوب است، حتی اگر گاهی سخت گیر به نظر برسد.»
🔰
دانه کوچولو دلش نمی خواهد از گوشه ی دنج خودش بیرون برود. باغبان اما برای او برنامه هایی دارد. یک روز که باغبان دانه کوچولو را از گوشه ی دنج قفسه بیرون میآورد، دانه و دوستش روباه حسابی میترسند.
مدتی بعد که دانه از دل خاک جوانه میزند و کمکم یک درخت تنومند میشود می فهمد ترس او بی دلیل بوده است و باغبان مهربان همیشه مراقب او هست، حتی اگر دانه حواسش نباشد.
🦊🌱🦊🌱
❗️خرید این کتاب را فقط برای کودکان توصیه نمی کنم. هرکسی در هر سن و سالی تجربه ای مشابه دانه کوچولوی داستان داشته است و خواهد داشت.آن چه دانه کوچولو متوجه میشود برای همه ی آدم ها لازم و آرامش بخش است.
✍ انسیه سادات یعقوبی
🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
🌱 در جریان باشید.