🍀 #حاجاحمد_فردی_مبتکر_بود 🍀
🍀 #قسمت_7 🍀
_خاطره از جلسه آخر #مریوان که #حاجاحمد با نیروها داشت دارید؟
در اواخر جلسه مشخص کرد که چه کسانی باید بمانند و چه کسانی بروند. آنهایی که قرار بود در #مریوان بمانند انگار تمام زندگیشان را از آنها گرفته بودی. حضور #حاجاحمد پشتوانه بچهها بود. آن شب حاجی زیاد صحبت کرد. کسانی که قرار بود بیایند خیلی خوشحال بودند. اما آنها که ماندند دنبال رایزنی بودند که به منطقه جنوب بیایند. از طرفی هم باید امنیت منطقه #مریوان حفظ میشد. حاجی حتی جانشین خود، #آقای_اکبری را به جنوب نیاورد. خب برایش مهم بود چون زحمات زیادی در #کردستان کشیده بود، ضمن اینکه به مردم آنجاهم علاقهمند بود.
ادامه دارد...
╭═━⊰*🍀*⊱━═╮
🆔️ @javid_neshan
╰═━⊰*🍀*⊱━═╯
🌺 ولادت آسمانیترین جوان ، حضرت علیاکبر (ع) بر تمام شیعیان و جوانان ، تبریک و تهنیت باد. 🌺
#روز_جوان💐
🆔 @javid_neshan
🍀 #حاجاحمد_فردی_مبتکر_بود 🍀
🍀 #قسمت_8 🍀
_چگونه به جنوب رفتید؟
روزیکه از #مریوان خارج شدیم همه با اتوبوس آمدیم. آمارها مختلف است من یادم است ۵۲نفر بودیم. بعضی دوستان میگویند ۴۷_۴۸ نفر بودهایم. حاجی وسط اتوبوس ایستاد و شعری خواند. حاجی به کوه و دشت و صحرا اشاره میکرد و خطاب به شهدا شعر میخواند. مضمون شعر این بود که به کوه و دشت و صحرا قسم ما برمیگردیم و انتقام خون شما را میگیریم. بچهها از منطقه بیرون میآمدند و حس خاصی پیدا کرده بودند. #حاجاحمد هم با آن حس شعر میخواند. #حاجاحمدی که #ضدانقلاب با شنیدن نامش خودش را خراب میکند، ایستاده و شعر میخواند. تمام وجودش آن مناطق بود، اما بنا به صلاحدید مسئولین درحال خارج شدن از آنجا بود. متأسفانه این اشعار نه ضبطشده و نه در ذهن من است. او با صلابت خاص شعر میخواند. میگفت رفتنمان هم بهخاطر شما شهداست. صحنهی خیلی عجیبی بود.
ادامه دارد...
╭═━⊰*🍀*⊱━═╮
🆔️ @javid_neshan
╰═━⊰*🍀*⊱━═╯
🍀 #حاجاحمد_فردی_مبتکر_بود 🍀
🍀 #قسمت_9 🍀
فردای آن روز به #دزفول آمدیم. در #دزفول جایی را به ما دادند فکر میکنم مقر سپاه بود. بچهها در زیرزمین بزرگ آنجا مستقر شدند. #عملیات_تنگهچزابه آن زمان انجامشده بود. حاجی هم بچهها را برد تا منطقه را از نزدیک ببینند. #حاجاحمد پای رکاب اتوبوس ایستاد و گفت برادرها اسم تیپ ما به نام ۲۷ محمد رسولالله نامگذاری شده که بچهها صلوات فرستادند و از اینموضوع خوشحال شدند. تکهکلام #حاجاحمد کلمهای (برادرها) بود که حاجی با لحن محکمی آن را ادا میکرد. آن روز از چزابه بازدید کردیم و برگشتیم #حاجاحمد شروع به سازماندهی تیپ کرد. در ابتدای کار هنوز مسئولیتها مشخص نبود. چند روز اول صبحگاه را برگزار میکردیم #حاجاحمد هم میآمد. قاطعیت خاصی داشت. زمین خوزستان آب زیاد در آن نفوذ نمیکند. ساختمانی که ما آنجا مستقر شدیم یکی از بزرگترین ساختمانهای #دوکوهه است که از ساختمانهای دیگر جداست. ساختمانی که بعدها بچههای #ذوالفقار در آنجا مستقر شدند. یک روز از صبحگاه برمیگشتیم بارندگی شدیدی از قبل شده بود و مقداری آب جلوی ساختمان جمع شده بود. یکی از بچهها اهل اصفهان بود و #سیفاللهمنتظری نام داشت.
#شهید_رضا_دستور به حاجی گفت: #حاجاحمد بگو #سیفالله در این آب سینهخیز برود.
#حاجاحمد هم همهی بچهها را جمع کرد و به آنها فرمان سینهخیز داد.
به #رضا گفت: اول خودت شروع کن.
هر چه التماس کرد حاجی گفت: امکان ندارد. بعد هم خودش در آن آب سینهخیز رفت.
اولین کاری که #حاجاحمد انجام داد، تشکیل یک تیم اطلاعاتی بود که لازمه هر عملیات است. ما به منطقهای (ارتفاعات بلتا) که قرار بود عمل کنیم رفتیم. #حاجاحمد ما را آنجا برد یک تیم ۵_۶نفره شدیم و شناسایی آنجا را شروع کردیم. خود #حاجاحمد هم در #دوکوهه نیروها را سازماندهی میکرد. بنده هم مسئول آن تیم ۵_۶نفره اطلاعاتی شدم. کار را شروع کردیم. واقعاً نمیدانستیم چه باید بکنیم. منطقه جنوب برایمان سخت بود. کار اطلاعاتی را بهصورت ابتدایی آغاز کردهایم مثلاً جاهایی که برای شناسایی میرفتیم به صورت شکل روی کاغذ میکشیدیم.
ادامه دارد...
╭═━⊰*🍀*⊱━═╮
🆔️ @javid_neshan
╰═━⊰*🍀*⊱━═╯
🚩
🔰 مستضعف در کلام مقام معظم رهبری :
« ما منتظریم ؛ یعنی این امید را داریم که با تلاش و مجاهدت و پی گیری ، این دنیایی که به وسیله دشمنان خدا و شیاطین از ظلمات و جور و طغیان و ضعیف کشی و نکبت حاکمیت ستمگران و قلدران و زورگویان پر شده است ، در سایه تلاش و فعالیت بی وقفه ما یک روز به جهانی تبدیل خواهد شد که در آن انسانیت و ارزش های انسانی محترم است و ستمگر ، زورگو ، ظالم ، قلدر و متجاوز به حقوقِ انسان ها، فرصت و جایی برای اقدام و انجام خواسته و هوا و هوس خود پیدا نخواهد کرد . این روشنایی در دیدگاه ما نسبت به آینده وجود دارد ...
مسئله امام زمان(عج) یکی از زنده ترین مسائل اسلامی است که هم در دوران مبارزه با طاغوت به مبارزین امید می داد، و هم امروز که حکومت مستضعفین زمین است، ما را تشویق می کند که حرکت خود را تسریع کنیم.»
#نیمه_شعبان
#روز_جهانی_مستضعفین
🆔 @javid_neshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت میلاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🌷
"ما همواره به یادِ امام زمان زنده بودیم
و با این یاد صحبت کردیم
و با این یاد نفس کشیدیم
و به این یاد هستیمون بوده
و به این یاد هم مُردیم"
حاج احمد متوسلیان 🌷
🆔️ @javid_neshan
🍀 #حاجاحمد_فردی_مبتکر_بود 🍀
🍀 #قسمت_10 🍀
_منطقه #کردستان اینطور نبود که کار اطلاعاتی به این صورت انجام شود؟
کارهای شناسایی انجام میشد اما انجام کار اطلاعاتی در منطقه #خوزستان بهلحاظ باز بودن منطقه سخت و حساستر است. در اینجا شما دائم در دید دشمن هستی و خطرات زیادی بههمراه دارد. هر شب #حاجاحمد به #بلتا میآمد و گزارش میگرفت. بااینکه هنوز گردانها شکل نگرفته بودند و نیروهای بسیجی نیامده بودند و فرماندههای گردانها هم مشخص نشده بودند. ما تا جایی پیش رفتیم که به پشت سنگرهای دشمن رسیدیم و تعداد سنگرها و نفرات عراق را شناسایی کردیم. یکبار حاجی گفت: خودم میخواهم بیایم. گفتیم: خطرناک است. اگر ما را بگیرند مسئلهای نیست اما اگر شما را بگیرند گرفتار میشویم. گفت: نه من باید بیایم. اون منطقه هم یه جایی بود که باید ۳۰۰_۴۰۰متر را چهاردستوپا میرفتیم. مسیر آبرویی بود که دست و پایمان هم خیس میشد. ما چند نوبت از این منطقه عبور کرده بودیم تا این راهکار را پیدا کردیم. حاجی با ما آمد آنجا را کامل و از نزدیک بررسی کردیم. این خیلی مهم بود اینکه یک فرمانده تیپ خیلی ریز در کار شناسایی دخالت کند و خودش محل را ببیند. چون اگر فرمانده محل را دیده باشد شب عملیات خیلی راحت عمل خواهد کرد و نیروهایش را هدایت خواهد کرد.
ادامه دارد...
╭═━⊰*🍀*⊱━═╮
🆔️ @javid_neshan
╰═━⊰*🍀*⊱━═╯
✅ فروش ویژه کتاب «سی و هفت سال» به مناسبت ولادت شهید متوسلیان از سوی نشر شهید کاظمی آغاز شد .
🔸 این کتاب ، نگاهی است کنجکاوانه به این گروگانگیری که طولانیترین گروگانگیری چهار نفره در قرن اخیر است .
🔸 این مجموعه ، چکیده حدود ۲۵ سال تحقیقات شخصی یک رزمنده، خبرنگار، پژوهشگر و نویسنده در ایران و لبنان است .
http://hvasl.ir/news/314745
#جاوید_نشان
🆔 @javid_neshan
🍀 #حاجاحمد_فردی_مبتکر_بود 🍀
🍀 #قسمت_11 🍀
_سازماندهی لشکر چگونه شکل گرفت؟
چند روزی آنجا بودیم. یک روز #شهید_چراغی آمد و گفت فرماندهان گردانها مشخص شدند و مسئولیتهای تیپ هم مشخص شد. #حاجاحمد روی مقوای پشت شیشهی در ورودی ساختمان اسامی را زده بود. #چراغی فرمانده #گردان_حمزه شده بود. در آنجا با من شوخی کرد و گفت تو از این به بعد جانشین من هستی هر چه بگویم گوش میدهی. تا آن زمان سازماندهی این شکلی مثل گردان، دسته و گروهان را نداشتیم. کار تیم اطلاعاتی به #شهید_عباس_کریمی تحویل داده شده بود. ایشان تجربه کار اطلاعاتی داشت. کمکم هم نیرو به گردانها تزریق شد. گردانهای #سلمان، #حمزه، #انصار و... شکل گرفتند. در این مدت #حاجاحمد روی آموزش بچهها تلاش و تاکید داشت. کار خیلی خوبی که ایشان گفت انجام بدهیم این بود که نیروها را بردیم و زمین عملیاتی را نشانشان دادیم. این خیلی مهم است که وقتی نیرویی میخواهد وارد عمل شود قبلاً منطقه را دیده باشد. البته آن موقع این شرایط فراهم بود. من کاری به بعدها ندارم. خب هرچه جنگ جلوتر میرفت شناساییها سختتر میشد. ما نیروها را گروهانی به خط #بلتا میبردیم. بچهها دستهدسته روی سنگرها میرفتند، مینشستند و منطقه را میدیدند. ارتفاعات #علیگرهزد و قبل از آن هم جادهی #مهران_دهلران پشت آنهم توپخانهی دشمن که نیروهایی باید آنجا عمل میکردند، همه این مناطق توسط نیروها دیده میشد.
ادامه دارد...
╭═━⊰*🍀*⊱━═╮
🆔️ @javid_neshan
╰═━⊰*🍀*⊱━═╯
6.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽یک قوم تو را شهید میخوانند...🕊❤️
+بمناسبت تولد شناسنامهای حاج احمد متوسلیان✨🌱
۱۵/فروردین/۱۳۳۲
╭═━⊰*💠*⊱━═╮
🆔️ @javid_neshan
╰═━⊰*💠*⊱━═╯
🍀 #حاجاحمد_فردی_مبتکر_بود 🍀
🍀 #قسمت_12 🍀
... روزی که یکی از گروهانها را برای بازدید بردیم و داشتیم برمیگشتیم، #حاجاحمد گفت: بایستید ببینم چه کردید؟ اوضاع چطوری بود؟
گفتیم: خیلیخوب بود.
ما هم به کار خودمان نمره۲۰ میدادیم. به یکی از بچههای بسیجی دستور خیز سه ثانیه داد. این بنده خدا هم از هیبت و تیپ #حاجاحمد ترسیده بود. #حاجاحمد قبراق و سرحال و منظم بود، چهره مصممی داشت. بسیجی ترسید و نتوانست حرکت را انجام دهد.
#حاجاحمد یکی دو تیر کنارش زد و گفت: بخواب برادر.
او خیلی ترسیده بود. بچههای گروهان هم داشتند نگاه میکردند و با خود میگفتند نکند الان نوبت ما بشود که این حرکت را انجام دهیم. نزدیک ظهر هم بود. ما همیشه بچهها را بعد از شناسایی به کمپ میآوردیم تا نماز بخوانیم و سپس به #دوکوهه برمیگرداندیم.
#حاجاحمد آمد پشت همان بسیجی ایستاد. بسیجی که شروع به نماز خواندن کرد #حاجاحمد به او اقتدا کرد. این حرکتها خیلی ظریف است. البته بعد از این که بسیجی نتوانست حرکت را انجام دهد، #حاجاحمد صورتش را بوسید و گفت: تمام کارهایی که من میکنم بهخاطر این است که وقتی شما به میدان میروید بیخود از دشمن نخورید. اگر خونی از بینی شما بیاید من ناراحت میشوم. خانواده شما چند سال برایتان زحمت کشیدهاند. از دست من ناراحت نشوید.
#حاجاحمد خیلی عجیب بود. گاهی در شرایطی قرار میگرفت که به هیچ عنوان نمیتوانستید کاری کنید که #حاجاحمد بخاطر یک کلمه حرفی که زده عقبنشینی کند. این آدم یک دفعه چنین برخوردی را با یک بسیجی میکند، علت برخوردش را میگوید. او را در آغوش میگیرد و میبوسد و بعد پشت سرش میایستد و به او اقتدا میکند. بههمین دلیل بچهها مرید او بودند. آقایانی هستند که هنوز بعد از سالها مرید او هستند و دوست دارند او را ببینند و میگویند به عمرمان چنین فرماندهای را ندیدیم و دلیلش بخاطر همین حرکاتش است. حاجی به تمام گردانها ابلاغ کرده بود که بروند منطقه را ببینند و از منطقه تا کمپ به بچهها آموزش دهند. آن وقت یک مرتبه #حاجاحمد در یکجا مچ گیری میکرد تا نتیجهی آموزش را ببیند.
ادامه دارد...
╭═━⊰*🍀*⊱━═╮
🆔️ @javid_neshan
╰═━⊰*🍀*⊱━═╯