eitaa logo
کشکول تبلیغ
3 دنبال‌کننده
405 عکس
164 ویدیو
128 فایل
اینجا محتواهای مختلف تبلیغی با قابلیت جستجوی موضوعی دسته بندی شده و خیلی سریع میتونید به مطالب ناب مورد نظرتون برسید ارتباط با ادمین👇🏻 @admin_kashkol
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆ايثار و حمايت نسبت به مهاجران پس از آنكه هجرت پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) از مكه به مدينه ، و سپس هجرت مسلمانان به سوى مدينه شروع شد، مردم مدينه كه آنها را انصار گويند، از مهاجران ، استقبال كرده و با جان و مال به حمايت از آنها برخاستند. پيامبر (ص ) پس از پيروزى بر يهود بنى نضير (كه در سال پنجم هجرت واقع شد) به انصار فرمود: اگر شما مايل باشيد، اموال و خانه هايتان را با مهاجران تقسيم كنيد، و در اين غنائم جنگى با آنها شريك شويد، و اگر مى خواهيد اموال و خانه هايتان مال خودتان باشد ولى از اين غنائم ، چيزى به شما نرسد. انصار در پاسخ گفتند: هم اموال و هم خانه هايمان را با آنها تقسيم مى كنيم و هر چشم داشتى به غنائم جنگى نداريم ، و مهاجران را بر خود مقدم مى شمريم . اين ايثارگرى و فداكارى انصار موجب شد كه آيه 9 سوره حشر در شاءن و مقام و ستايش انصار، نازل گرديد، كه در قسمتى از اين آيه مى خوانيم :...ويؤ ثرون على انفسهم ولو كان بهم خصاصة و من يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون .: آنها (انصار) مهاجران را بر خود مقدم مى دارند، هر چند در فقر سختى بسر برند، و كسانى را كه خداوند آنها را از حرص و بخل نفس ، باز داشته ، رستگارند. به اين ترتيب خداوند بزرگ ، انصار را به خاطر مهمان نوازى و ايثار و فداكاريشان نسبت به مهاجران مى ستايد، و به ما مى آموزد كه در سختيها و مشكلات (مانند مهاجرت جنگ زده ها در سرزمينهاى مورد هجوم دشمن به سرزمينهاى ديگر و...) مهمان نواز نيكى نسبت به مهاجران باشيم ، و تا حد ايثار و توان از آنها حمايت كنيم . و با فداكاريهاى دستجمعى و مردمى ، بارهاى سنگين اجتماعى را از دوش حكومت اسلامى برداريم و خود دوشى براى آن بارها باشيم ، تا چرخهاى اقتصاد كشور به طور طبيعى به گردش خود ادامه دهد. 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣نمونه ای از ایثار و فداکاری 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
وس از اینکه پیامبر از خیبر برگشتند، زنی یهودی که اظهار اسلام می‌کرد، ذراعی پخته‌شده و مسموم را خدمت حضرت آورد. حضرت فرمود: این چیست؟ زن یهودی گفت: پدر و مادرم فدای شما یا رسول الله، شنیده بودم که خیبر مردان قدرتمندی دارد، وقتی شنیدم می‌خواهید به خیبر بروید، نذر کردم اگر به سلامت برگردید، گوسفندی ذبح کنم و گوشت ذراعش را برای شما بیاورم. امیرالمؤمنین و براءبن‌معرور نیز در مجلس حضور داشتند. پیامبر نان درخواست کردند. [در این فاصله] براء دستش را دراز کرد و مقداری از گوشت کند و در دهان قرار داد. امیرالمؤمنین فرمود نگیر. براء که شخصی اعرابی بود گفت: گویا تو رسول خدا را بخیل و خسیس می‌دانی! امیرالمؤمنین فرمود: بخیل نمی‌پندارم بلکه به‌جهت بزرگواری و کرامت ایشان می‌گویم دست‌درازی نکن. نه من و نه تو و نه هیچ‌یک از خلایق نباید بر پیامبر تقدم جویند. نه در گفتار، نه در افعال، نه در خوردن و آشامیدن. این گوشت را زن یهودیه آورده و ما او را نمی‌شناسیم. اگر به دستور پیامبر از آن بخوری، سلامتت تضمین‌شده است و اگر بدون اذن ایشان بخوری، سلامتی‌ات بر عهده خودت می‌باشد. امیرالمؤمنین سخن می‌گفت و براء همچنان مشغول خوردن بود و لقمه را فرو داد. ناگهان گوشت به سخن در آمد و گفت: یا رسول الله، مرا نخورید که مسمومم. در همین اثنا، حال براء [بر اثر آن زهر] به هم خورد و به حالت احتضار افتاد و از دنیا رفت.حضرت آن زن را خواستند و به وی فرمودند: چه چیزی تو را به این جنایت وا داشت؟ زن یهودیه گفت: مصیبت بزرگی به من وارد ساختی، تو باعث مرگ پدر و عمو و شوهر و برادر و فرزندم شدی! با خود گفتم اگر او پادشاهی بیش نباشد، با این کار انتقامم را می‌گیرم و اگر پیامبر باشد، او وعده فتح مکه را داده، پس خدا جانش را حفظ خواهد کرد پیامبر فرمود: راست گفتی، ولی به مرگ براء دل‌خوش نباشی! خداوند او را به‌خاطر تقدمش بر رسول امتحان کرد و اگر صبر می‌کرد، خدا شرّ این سم را از او دفع می‌کرد. پس پیامبر، عده‌ای از بهترین اصحاب، من‌جمله: سلمان، مقداد، ابوذر، عمار، صهیب و بلال را فرا خواندند و دور گوشت حلقه زدند، پیامبر دستشان را بر گوشت نهادند و بر آن فوت کردند و دعایی خواندند: سپس فرمود: بخورید. همه خوردند تا سیر شدند و بعد از آن، آب نوشیدند. زن یهودیه را هم حبس کردند. روز دوم، او را آوردند و گفتند: مگر همین‌ها نبودند که پیش تو آن گوشت مسموم را خوردند؟ گفت: چرا! یا رسول الله، من تاکنون در نبوتت شک داشتم، الآن یقین کردم که رسول خدایی و شهادتین بر زبان جاری کرد. از آن طرف، جنازه براء را خدمت پیامبر آوردند تا بر او نماز بخوانند. حضرت پرسید: علی‌بن‌ابی‌طالب کجاست؟ گفتند: یکی از مسلمانان کاری داشت، ایشان به مسجد قبا رفته‌اند. پیامبر نشستند و نماز را اقامه نکردند. از حضرتش وجه آن را سؤال کردند! فرمود: خداوند دستور داده که نماز را به تأخیر اندازم تا علی‌بن‌ابی‌طالب حاضر شود و او را به‌خاطر آن حرفی که زده بود، حلال کند تا خداوند مرگ براء را کفاره آن کلامش قرار دهد! یکی از افرادی که شاهد حرف براء بود، گفت: یا رسول الله، براء با علی‌بن‌ابی‌طالب شوخی کرد، جدی نگفت تا مورد مؤاخذه پروردگار قرار گیرد. پیامبر فرمود: » اگر جدّی گفته بود، خداوند همۀ اعمالش را حبط و نابود می‌کرد، گرچه به‌مانند ما بین زمین تا آسمان، طلا و نقره در راه خدا انفاق کرده بود؛ لکن او شوخی کرد ؛ امیرالمؤمنین رسیدند، کنار جنازه ایستادند و فرمودند: « ای براء، خدای تو را رحمت کند، تو فردی بودی که زیاد روزه می‌گرفتی و بسیار نماز می‌خواندی، و در راه خدا از دنیا رفتی. پیامبر فرمود: اگر بنا بود شخصی از نماز میت پیامبر بی‌نیاز باشد، همین براء است، با این دعایی که علی‌بن‌ابی‌طالب برایش نمود. سپس بلند شدند و بر او نماز خواندند و دفنش کردند. بعد در جمع عزاداران براء قرار گرفتند و فرمودند: ای اقوام براء، شما به تبریک سزاوارتر از تعزیه هستید! [زیرا براء بهشتی از دنیا رفت] و هر گناهی داشت با طلب مغفرت علی(ع) آمرزیده شد. ای مردم دنبال این باشید که علی‌ برایتان دعا کند، نه اینکه مشمول نفرین او واقع شوید اگر او کسی را نفرین کند، خداوند هلاکش می‌کند، اگرچه حسناتش به‌مقدار تمام خلایق باشد! و کسی که علی برایش دعا کند، نجات می‌یابد، اگرچه گناهانش به‌عدد خلایق باشد. بحار الانوار، ج۱۷، ص۳۱۹-۳۲۱ علیهم السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: علیه السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣راهکار آمرزش و نجات و دعای ولی خدا 2️⃣نمونه ای از کرامت امیرالمومنین علیه السلام 3️⃣آمرزش یکی از آثار دعای ولی خدا 4️⃣پیامد بی ادبی به ولی خدا بلا و مصیبت است 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
❇️ 🌹داستانی زیبا به مناسبت ✍ به جرج جرداق گفتند : شما یک مسیحی هستی و خیلی هم مذهبی نیستی ، چه شد که در مورد حضرت علی (ع) کتاب نوشتی؟! به گریه افتاد و گفت : مرحوم علامه امینی هنگامی که را نوشت چند جلد از کتاب را برای من فرستاد. یک نامه هم نوشت و گفت آقای جرج جرداق شما یک حقوقدان و وکیل دادگستری هستی، نه شیعه هستی و نه سنی که بگوییم طرفداری می‌کنی، کار تو دفاع از مظلوم است. ما با اهل سنت بر سر علی (ع) دعوا داریم ما می‌گوییم 👇 حق با علی است آنها میگویند نه حالا این چند جلد کتاب الغدیر را به عنوان پرونده مطالعه کنید. تمام مدارک هم از اهل سنت است. من از شیعه چیزی در آن ننوشته‌ام. شما هم در حد یک وکیل دادگستری قضاوت خود را برای من بنویسید. ✴️ جرداق می گوید: من دیدم وقتی انسانی مرا به عنوان یک وکیل دادگستری مخاطب قرار داده و از من کمک خواسته بی‌انصافی است اگر کمک نکنم بنابراین پذیرفتم. وقتی کتاب‌ها را دقیق خواندم دیدم در تاریخ از علی(ع) مظلوم‌تر نمی‌شناسم و لذا تصمیم گرفتم به اقتضای شغلم که وکیل دادگستری است، از این مظلوم دفاع کنم و کتاب 👈 "الامام علی صوة العدالة الانسانیة" را نوشتم. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: علیه السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣ذکر فضائل امیر المومنین هلیه السلام در بیان غیر مسلمان 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
نام دخترت را تغيير بده !!! « يعقوب سراج » گويد: روزي به قصد زيارت امام صادق عليه السلام شرفياب حضور مبارك آن حضرت شدم و ديدم آن جناب بر سر گهواره ي فرزندش امام موسي كاظم عليه السلام ايستاده است و با او سرگرم است. امام عليه السلام رو به جانب من نمود و فرمود: « اي يعقوب! به مولاي خودت كه در گهواره آرميده نزديك شو و بر او سلام كن »! من فورا نزديك رفتم و سلام كردم. آن حضرت در حالي كه كودكي شيرخوار بود به زبان فصيح سلام مرا جواب داد و فرمود: « اذهب فغير اسم ابنتك التي سميتها امس فانه اسم يبغضه الله ». « زود برو و آن اسمي كه روز گذشته بر دختر خود گذاشته اي عوض كن، زيرا خداوند آن اسم را دشمن مي‌دارد. » يعقوب گويد: « روز گذشته خداوند به من دختري داده بود كه نام او را « حميرا » گذاشته بودم. چون اين سخن را از آن طفل شنيدم انگشت عبرت به دندان گزيدم. » حضرت صادق فرمودند: « تعجب مكن او حجت خدا بعد از من است و امتثال امر او چون واجب است بايد نام دخترت را تغيير دهي تا رستگار شوي ». اصول كافي، ج ۱، ص ۳۱۰، علیهم السلام علیهم السلام علیه السلام علیه السلام (کرامات) 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣یکی از مسائل مهم در تربیت فرزند نامگذاری است 2️⃣نمونه ای از کرامت امام کاظم علیه السلام 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
امام كاظم عليه السلام: مَن وَلَهَهُ الفَقرُ أبطَرَهُ الغِنى ؛ آن كه نادارى حيرانش كند، توانگرى سرمستش سازد. علیه السلام بحار الأنوار، ج ۷۴، ص ۱۹۸. علیهم السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
در داستان معروفى كه يكى از شعرا آن را به شعر درآورده مى خوانيم كه شخصى يك درهم به جماعتى داد كه يكى از آن ها فارس بود و ديگرى عرب و ديگرى ترك و ديگرى رومى و گفت كه هرچه مى خواهيد با آن بخريد. شخصى كه فارس بود گفت: انگور مى خواهم، عرب گفت: عنب دوست دارم، آن كه ترك بود گفت: نمى شود بايد اوزوم بخريم، چهارمى گفت: امكان ندارد بايد استافيل تهيه كرد. همه يك چيز مى گفتند اما براثر ناآگاهى به جان هم افتادند و قيل و قال كردند: در تنازع آن نفر جنگى شدند كه ز سرّ نام ها غافل بدند مشت برهم مى زدند از ابلهى پر بدند از جهل و از دانش تهى صاحب سرّى عزيزى صد زبان گر بدى آن جا بدادى صلحشان. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣یکی از عوامل تفرقه عدم آگاهی و جهل است... گاهی منظورمان یکی است با بیان مختلف 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
داستانی که کاندیداها و مسئولان و طرفداران آنها باید بخوانند 🔷مرحوم‌آیةالله‌سیدحسین‌کوه‌کمره‌ای (شاگرد صاحب‌جواهر)ازمجتهدین‌واساتید مشهورنجف بود هر روز به یکی از مساجد نجف می‌رفت و درس خارج فقه و اصول(که‌زمینه مرجعیت است) را تدریس می‌کرد روزی‌مرحوم‌کوه‌کمری زودتر به‌محل تدریس رسید و منتظر شاگردانش بود که دید در گوشه‌ای از مسجد شیخی‌ژولیده با چند شاگردنشسته وتدریس میکند مرحوم کوه‌کمری به‌سخنان او گوش کرده با کمال تعجب احساس کرد آن شیخ بسیار محققانه بحث می‌کند برای اطمینان بیشتر از جایگاه علمی او چند روز دیگر زودتر آمد و به سخنان او گوش کرد تا برایش یقین حاصل شد که این شیخ ازخودش عالم‌تر است و میتواند از درس این شیخ استفاده کند و اگر شاگردانش به‌جای درس او به درس این شیخ حاضر شوندبهره بیشتری خواهند برد او خودرا میان تسلیم و عناد، ایمان و کفر، آخرت و دنیا و منیًت‌وتواضع‌دید وتوانست بر هوای‌نفس‌و وساوس‌شیطان پیروز شود روزدیگر وقتی شاگردانش آمدند به آن‌ها گفت: امروز می‌خواهم مطلب تازه ای به شما بگویم: این شیخ که در آن گوشه با چند شاگرد نشسته برای تدریس از من شایسته‌تر است وخود من هم ازاو استفاده می‌کنم همه‌باهم می‌رویم و از درس او بهره می‌بریم... این شیخ ژولیده بعدها به‌نام شیخ الفقها و المجتهدین آیةالله‌العظمی شیخ مرتضی انصاری معروف شد 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣نمونه ای از گریز از ریاست طلبی و تقوا و حب دنیا و حب مقام 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
مهدی از کشتن نفرت داشت، هدف او پیروزی بر سران عراق بود نه بر مردم شان. از کشته شدن کسی خوشحال نمی شد. از آن طرف اگر یک عراقی برای بچه ها ایجاد خطر می کرد، هر طوری بود او را می زد تا آسیبی به بچه ها نرساند. طوری طراحی می کرد و نقشه می کشید که دشمن در محاصره بیفتد و مجبور به تسلیم شود. همیشه می گفت: «تا دیدید تسلیم شدن، دیگه شلیک نکنین.» دیدن کشته های عراقی، ناراحتش می کرد طوری که روی جنازه های آنها پا نمی گذاشت. پیش می آمد که گاهی مجبور بودیم از داخل یک کانال که پر از جنازه ی عراقی بود، عبور کنیم، مهدی به هیچ عنوان روی این جنازه ها یا نمی گذاشت و می گفت: «هر کدوم از این ها، عزیز یه خونواده هستن. خدا می دونه که زن و بچه و پدر و مادرشون الان در چه حالی هستن و چه حالی می شن وقتی بفهمن ما داریم از روی جنازه ی عزیزان شون رد می شیم و پا روی اونا می ذاریم.» درصد ایمان او آن قدر بالا بود که حتی به جنازه ی دشمن هم احترام می گذاشت. می گفت: «من نمیدونم این کشته سنیه یا شیعه، عربه یا غیر فقط عرب، می دونم آدمه و حالا مرده و ما باید به مرده ی این ها احترام بذاریم و بهشون بی احترامی نکنیم. اینا رو صدام با زور به جبهه فرستاده، اگه به خودشون بود خیلی هاشون سر جنگ با ما نداشتن و ندارن. اگه سر جنگ هم داشته باشن، حالا که کشته شدن، باید به جسدشون احترام بذاریم. برگرفته از کتاب نمی‌توانست زنده بماند/ خاطراتی از شهید مهدی باکری راوی: محمد جعفر اسدی شهدا 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣نمونه ای از برخورد کریمانه با دشمن 2️⃣نمونه ای از ادب و احترام اسلامی حتی به کشتگان دشمن 3️⃣نمونه ای از مهربانی و مهروزی و رأفت 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
جوانِ مرا اصلاح کرد! حجة الاسلام و المسلمين حسين مدرسى مى گويد: يكى از دوستان از قول ميوه فروشى واقع در خيابان آزادى ـ نزديك منزل حاجى میرزا علی آقا فلسفی تنکابنی ـ مى گفت: «رفتار حضرت ايشان، جوان مرا متحول كرد و او را از بدبينى به ناحق نسبت به روحانيون و از بى دينى به ديندارى برگرداند. از وضع او نگران بودم، ولى اينك خوشحالم كه نجات يافته است. ماجرا از اين قرار بود كه حاجى آقا گاهى از مغازه ما ميوه مى خريدند. هرگاه تشريف مى آوردند، من پاكت به دست با اشتياق جلو مى دويدم كه بهترين ميوه را تقديم ايشان بكنم. پاكت را با اصرار از من مى گرفتند و مى گفتند: من خودم بلد هستم ميوه برچينم آن گاه يك دانه ميوه خوب، يك دانه متوسط و يك دانه ميوه نامرغوب در پاكت مى گذاشتند. من جلو مى پريدم و مى گفتم: حاجى آقا چه مى كنيد، چرا ميوه خوب بر نمى داريد؟ حاجى آقا بدون توجه به درخواست من، كار خود را ادامه مى دادند و مى فرمودند: ديگران هم حقى دارند. جوان من كه ايستاده بود و نظاره مى كردپس از رفتن ايشان با شگفتى به من مى گفت: آيا چنين آدمى ممكن است؟! همين مشاهده او را اصلاح كرد و حالا نماز مى خواند، آن هم به جماعت.» 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣نمونه ای از انصاف 2️⃣نمونه ای از تبلیغ عملی و تاثیر آن 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
>>> تکبیر در نماز تکبیر در نماز دارای احکامی است : ۱- اولین تکبیر در نماز (تکبیرة الاحرام) نه تنها واجب است بلکه رکن می باشد یعنی چه عمدا وچه سهوا ترک شود نماز باطل است ولی بقیه تکبیرهای داخل نماز مستحب است یعنی چه عمدا وچه سهوا ترک شوند نماز صحیح است . پس فرق زیادی است بین اولین تکبیر ودیگر تکبیرها ۲- تکبیرة الاحرام نماز را باید در حال آرامش بدن بگوییم( اما اگر کسی نماز مستحبی را در حال حرکت می خواند در همان حال تکبیرة الاحرام آن را می گوید ) ولی بقیه تکبیر هارا می شود در حال حرکت گفت (یعنی مثلا در حال رفتن به رکوع ) به شرط اینکه به قصد ذکر مطلق (از باب اینکه ذکر خدا در هر حال خوب است ) گفته شود ولی اگر به قصد ورود باشد (به طور مثال ذکر مستحب قبل ازرکوع ) باز باید در حال آرامش بدن گفته شود. (۱) ۳- در همه تکبیر های نماز، مستحب است در حال تکبیر، دست هارا تا مقابل گوش ها بالا بیاورد. ۴- مستحب است پس ازسلامنماز ، سه مرتبه دستها را تا مقابل گوش ها بیاورد ودر هر بار الله اکبر بگوید. ۵- مستحب است تکبیرات خاصی بعد از پانزده نماز یومیه برا ی کسیکه در منی باشد که اولش بعد از نماز ظهرروز عید وآخرش نماز صبح روز سیزدهم است وکسانی که در شهر های دیگر هستند بعد از ده نماز یعنی از نماز ظهر روز عید تا نماز صبح روز دوازدهم وآن تکبیرات اینها است :اللَّه أکبر اللَّه أکبر لا إله إلا اللَّه و اللَّه أکبر اللَّه أکبر و للّه الحمد اللَّه أکبر على ما هدینا اللَّه أکبر على ما رزقنا من بهیمة الانعام و الحمد للّه على ما أبلانا. (۲) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- المبسوط فیفقه الامامیة، ، ج۱ ، ص۱۰۲ -العروة الوثقی محشی ، ج۲ ، ص۴۶۳. ۲- مفاتیحالجنان، اعمال روز عید قربان. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
قلب ما از تو غم عشق تقاضا دارد چشم ما نیز فقط گریه تمنّا دارد قدر بال مگسی گوهر اشک غم تو  قیمتی بیشتر از گوهر دریا دارد هر که در بزم عزای تو قدم بگذارد زیر پایش پَر جبریل مَلَک را دارد غیر آغوش تو هر جا بروم نا امن است روضه ات امن ترین جاست که دنیا دارد آی مردم به خدا تربت قدسیِ حسین اثر بیشتری از دم عیسی دارد *شیخ جعفر شوشتری رحمه الله علیه در کتاب اشک روان بر امیر کاروان، خصائص الحسینیه، نوشتن همه ی پیغمبرا وقتی اومدن برا حسین  گریه کردن...* نیستم در پیِ درمان مگر از دست حسین عبد هنگام بلا چشم به مولا دارد *هر کدوم از شهدای کربلا وقتی رو زمین افتادن، همشون حضرت رو صدا زدن و سلامی دادن اما دو تا شهیده که وقتی افتادن روشون نشد آقا رو‌صدا بزنن.. یکی جناب حر بود که وقتی افتاد رو زمین، یه مرتبه حس کرد دستی اومد زیر سرش، ابی عبدالله اومد بالا سرش.... دوم نفر اون غلام سیاه بود گفت: همین که اجازه داده بری میدان بَسِتِه، اما آقای من و شما انقدر مهربونه، همون کاری که با علی اکبرش کرد با غلام سیاش کرد صورت رو صورتش گذاشت.... برا همینه انقد آقاست با این همه گناه تو این شلوغیِ دنیا همه مونو جمع کرده، تو هم لبیک بگو دستت بیاد بالا بگو حسین..* 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: علیه السلام علیه السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
💠
 رغبت ناروا

🔸 وجود مبارك امام عسکری (سلام الله علیه) در یك بیان نورانی فرمود: «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّه‏». ما گرایش هایی داریم علاقه ‌هایی داریم اشتها و میلی داریم، این میل های ما گاهی صادق است گاهی كاذب. همان ‌طوری كه عطش، گاهی صادق است و گاهی كاذب و تشخیص عطش صادق و كاذب به عهده پزشك معالج است. صبح، گاهی صادق است و گاهی كاذب و تشخیص صبح صادق و كاذب به عهده منجم اخترشناس است، رغبت و میل هم گاهی صادق است و گاهی كاذب و تشخیص آن به عهده واقعی است. انسان ‌شناس واقعی، همان واقعی است كه خدای سبحان باشد و انبیا و معصومین (علیهم الصلاة و علیهم السلام) سخنان همان انسان ‌آفرین را می ‌گویند. 🔸 ما گاهی به غذایی اشتها داریم و ذائقه ما لذت می ‌برد؛ لكن این لذت ، لذت كاذب است، چرا؟ برای اینكه این غذا را كه مصرف كردیم و به دستگاه گوارش دادیم، می ‌بینیم که آسیب دیدیم و درد شروع می‌ شود، معلوم می‌ شود این لذت، لذت كاذب است. ما به بعضی از امور رغبت داریم میل داریم ولی نمی ‌دانیم این میل، میل صادق است یا كاذب، این را طبیب ظاهری متوجه نمی ‌شود، این را می ‌داند نه معده شناس و روده شناس و طبیعت شناس. فطرت شناس، است. 🔸 وجود مبارك فرمود: «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّه‏»؛ چقدر ناشایست است که انسان به چیزی علاقه داشته باشد كه باعث ذلت اوست. می ‌بینید برخی ها برای رسیدن به یك مقام و پست و جاه، تلاش و كوشش می ‌كنند، در حالی كه توان آن را ندارند یا برای آنها مصلحت نیست، همین كه به آنجا رسیدند ذلت اینها ظاهر می ‌شود! فرمود مبادا شما به چیزی داشته باشید كه با شما سازگار نیست. علیهم السلام علیه السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣نمونه ای از لذت کاذب 2️⃣گاهی عزت حقیقی نیست و کاذب است 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh