eitaa logo
در هر حال کتــاب💕
87 دنبال‌کننده
533 عکس
44 ویدیو
16 فایل
❀|یا ناصرنا یا حافظنا|❀ #در_هر_حال_کتاب 📚 کسے کہ با #کتاب آرامش یابد، هیچ آرامشے را از دست نداده است..🍃 🔵ثبت سفارش: @sefaresh_ketabekhoobam
مشاهده در ایتا
دانلود
#معرفی_کتاب این رمان پرماجرا و جذاب به قلم «محمد حنیف» داستان‌هایی از عشق و نیرنگ، وفا و خدعه و عزت و ذلت را روایت می‌کند. «خرمالوها را به گنجشک‌ها بفروش» داستان زندگی دختر و پسری که است که به رسم خویشاوندی به نام هم خورده‌اند اما طمع و زیاده‌خواهی، این رابطه را وارد چالش‌های جدیدی می‌کند. چالش‌هایی که همگی از حرام‌خواری و بی‌مبالاتی آدمیان سرچشمه می‌گیرد. در این داستان به حکم عشق و طمع آدم‌ها، داستان‌های هر کدام را با هم پیوندی می‌خورند و داستان زندگی‌شان در مسیر جدیدی قرار می‌گیرد. آدم‌های از جنس خودمان با افکاری که همیشه در سر داریم. #خرمالو_ها_را_به_گنجشک_ها_بفروش #محمد_حنیف @ketabekhoobam
"خرمالوها را به گنجشک‌ها بفروش" به قلم محمد حنیف داستان‌هایی از عشق و نیرنگ، وفا و خدعه و عزت و ذلت را روایت می‌کند. این رمان پرماجرا و جذاب، داستان زندگی دختر و پسری که است که به رسم خویشاوندی به نام هم خورده‌اند اما طمع و زیاده‌خواهی، این رابطه را وارد چالش‌های جدیدی می‌کند. ══════°✦ ❃ ✦°══════ ➣ @ketabekhoobam
✂️ (۱) از همان روزی که با وساطت مادرش آمد خانه، به دلم نشست. سادگی اش را با پوشیدن شلوار سیاه و پیراهن آبی رنگ و رو رفته بی آستینش نشان داد. وقتی صحبت کردیم بیشتر شنونده بود می‌فهمیدم که پشت حرف های اندکش ثبات رأی ندارد. پی در پی نظراتش را با من هماهنگ می‌ کرد یا از حرف‌هایش عقب‌ نشینی می‌ کرد. ✂️ برشی از کتاب (۲) همه جوره یغما را امتحان کرده بودم. نه دستش کج بود و نه نگاهش ناپاک. درست همان پسری بود که من می خواستم… . با کاری هم که پدرم در حقش کرده بود حسابی خودش را مدیون خانواده ما می دانست مانده بودم چه جوری علامت بدهم تا خودش پا پیش بگذارد. باید بیشتر محبت من را حس می کرد. وقتی دیدم با خانم کیان ارثی، خانم کیان ارثی گفتنش ولم نمیکنه، لجم درآمد، گفتم: اسم من مریمه، لطفاً منو مریم صدا بزن! ولی مگر باورش میشد؟ چشم خانم کیان ارثی. ➖➖➖➖ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046