در هر حال کتــاب💕
📚 #معرفی_کتاب تا حالا شده که از دنیا و اتفاقاتش خسته بشی؟ به عدالت و حکمت #خدا شک کنی و بهش اعتراض
📌 #برشی_از_کتاب
دستبند سرد و آهنی، روی مچ های ظریف و شکننده هما سنگینی می کرد؛ اما سنگین تر و آزاردهنده تر از آن، تندی و تیزی نگاه امیر بود که آتش به جانش می زد.
در اتاق بغل دست امیر باز شد و ستوان با پرونده ای زیر بغل بیرون آمد.
-شما همراه این خانم هستین؟
نگاه ملتمس و بی قرار هما، بدون اراده و بی اختیار پرکشید روی صورت سرد و بی تفاوت امیر.
-امری بود؟
ستوان کلاهش را روی سر جا به جا کرد:" این خانم رو فرستادن مرکز بازپروری... اما برای دستگیری پدرشون، به همکاری آشنایان و اهل محل نیاز داریم. اگر مایل باشین فرمی هست که..."
امیر بی حوصله پرید وسط حرف ستوان:" متاسفانه هیچ کمکی از دست من برنمیاد، چون آشنایی چندانی با این خانواده ندارم."
ستوان شانه ای بالا انداخت و به هما اشاره کرد که راه بیفتد. نگاه ملتمس هما برای آخرین بار در نگاه امیر گره خورد. امیر با لبخند تلخی که نشان دهنده عمق تاسفش بود، سر تکان داد:" برای خودم و احساساتم که دو سال تموم به بازی اش گرفتی، متاسفم!".....
〰〰〰〰〰
🔹سفارش کتاب از طریق آی دی:
🆔 @sefaresh_ketabekhoobam
#خواب_باران
#وجیهه_سامانی
#کتاب_خوب_بخوانیم
@ketabekhoobam
لیست اول ✨🌱
#تکفیری
#مادر
#خرمالو_ها_را_به_گنجشک_ها_بفروش
#رویای_نیمه_شب
#سلام_بر_ابراهیم1
#سلام_بر_ابراهیم2
#تاریخ_مستطاب_آمریکا
#سایه_ملخ
#خاطرات_سفیر
#ایرج_خسته_است
#نرگس
#فرشته_ای_در_برهوت
#شاهرخ
#پسران_دوزخ_فرزندان_قابیل
#آقای_سلیمان_می_شود_من_بخوابم
#پدر
#کشتیبان_دوست
#تن_تن_و_سندباد
#فریادرس
#هوای_من
#پدر_عشق_و_پسر
#خواب_باران
#یوما
#از_کدام_سو
#کمیک_استریپ_های_شهاب
#از_دیار_حبیب
#زایو
#سو_من_سه
#جستجوگران_شمشیر_عدالت
#زنی_در_جزیره_ای_گمنام
#یادت_باشد
#بچه_های_فرات
#پنجره_چوبی
#و_آنکه_دیرتر_آمد
#ناقوس_ها_به_صدا_در_می_آیند
#مفرد_مذکر_غایب
#اقیانوس_مشرق
#زمانی_برای_بزرگ_شدن
#کیمیاگر
#تولد_در_لس_آنجلس
#امام_من
#پر_پرواز
#گریه_های_مسیح
#مسافر_کربلا
#فواره_گنجشک_ها
#امام_رئوف
#پنجشنبه_فیروزه_ای
#مسلخ_عشق
#زنان_عنکبوتی
#پروانه_در_چراغانی
#حاج_قاسم
#آن_ها