📌 #برشی_از_کتاب
می دوم؛ مثل جت. از لا به لای بچه ها دویدن، خیلی مشکل است. هنوز به وسط های راه نرسیده ام که یک دفعه یادم می افتد نرگس دیگر مدرسه نمی رود. انگار همه ی دنیا روی سرم خراب می شود. صدایی از دور می آید. برمی گردم. یک نفر دوان دوان می آید طرفم. نزدیک تر که می شود، می شناسمش. مصطفی است. نفس زنان می گوید:" یک دفعه کجا غیبت زد؟"
-چه کار داری؟
-تو الان جایی کار داری؟
-نه.
-پس بیا بریم تو راه بگم.
راه می افتیم. مصطفی کمی مِن مِن می کند: ببین چیزه تو آبجی داری؟
گوش هایم سرخ می شود. به او چه که من آبجی دارم یا نه؟! می خواهم برگردم و یک جواب درست و حسابی بگذارم کف دستش.
-اِ، یعنی منظورم اینه....
➖➖➖➖➖
🔹سفارش کتاب از طریق آی دی:
🆔 @sefaresh_ketabekhoobam
#نرگس
#رحیم_مخدومی
#رمان_نوجوان
#کتاب_خوب_بخوانیم
🍃 @ketabekhoobam
لیست اول ✨🌱
#تکفیری
#مادر
#خرمالو_ها_را_به_گنجشک_ها_بفروش
#رویای_نیمه_شب
#سلام_بر_ابراهیم1
#سلام_بر_ابراهیم2
#تاریخ_مستطاب_آمریکا
#سایه_ملخ
#خاطرات_سفیر
#ایرج_خسته_است
#نرگس
#فرشته_ای_در_برهوت
#شاهرخ
#پسران_دوزخ_فرزندان_قابیل
#آقای_سلیمان_می_شود_من_بخوابم
#پدر
#کشتیبان_دوست
#تن_تن_و_سندباد
#فریادرس
#هوای_من
#پدر_عشق_و_پسر
#خواب_باران
#یوما
#از_کدام_سو
#کمیک_استریپ_های_شهاب
#از_دیار_حبیب
#زایو
#سو_من_سه
#جستجوگران_شمشیر_عدالت
#زنی_در_جزیره_ای_گمنام
#یادت_باشد
#بچه_های_فرات
#پنجره_چوبی
#و_آنکه_دیرتر_آمد
#ناقوس_ها_به_صدا_در_می_آیند
#مفرد_مذکر_غایب
#اقیانوس_مشرق
#زمانی_برای_بزرگ_شدن
#کیمیاگر
#تولد_در_لس_آنجلس
#امام_من
#پر_پرواز
#گریه_های_مسیح
#مسافر_کربلا
#فواره_گنجشک_ها
#امام_رئوف
#پنجشنبه_فیروزه_ای
#مسلخ_عشق
#زنان_عنکبوتی
#پروانه_در_چراغانی
#حاج_قاسم
#آن_ها
{📚×🌱×🇮🇷}
✍|ماجرای پسری به نام اسماعیل که خواهرش نرگس به دلیل محجبه بودن از مدرسه اخراج شده.. او برای ادامه تحصیل خواهرش به هر دری می زند؛ اما این تنها دغدغهٔ اسماعیل نیست..
دایی اسماعیل و پدرش دائما در تعقیب و گریز با نیروهای ساواک هستند تا اینکه پدرش به زندان می افتد و...
برگـ☘ـی از کتاب|
از این… اعلامیه ها… چندتا داری؟
– اعلامیه چیه؟
عصبانی میشود.
– بازی در نیار اسماعیل! گفتم از اینا چند تا داری؟
این اعلامیه، مهم و فوریه. فهمیدی؟ زود باید پخش بشه.
دیگر نمی توانم خودم را به نفهمی بزنم. می ترسم اگر راستش را نگویم، همین جا آبرویم را ببرد. دوروبرم را خوب نگاه میکنم؛ کسی نیست.
میپرسم: «توش چی نوشته؟»
قیافهاش را جدی میکند و می گوید: « توطئهی آتیش زدن سینما رکس آبادان، برای سرگرم کردن مردم بوده. میخواستن بندازن گردن انقلابیا. تو تظاهرات هفده شهریور تهران، دویست نفر از مردم شهید شدن. روز بیست و سوم مهر، که چهلم شهدای هفده شهریوره، از طرف آیت الله خمینی، عزای عمومی اعلام شده. امروز بیست و یکمه. وقت نیست. باید هرچی اعلامیه هست تا صبح پخش کنیم. فهمیدی؟»
#نرگس