در هر حال کتــاب💕
📚 #معرفی_کتاب رمان «پنجره چوبی» داستان عاشقی است. عشقی که در کوران حوادث پخته میشود. قصه عاشقی دختر
📌 #برشی_از_کتاب (1)
با تردید دستم را دراز کردم و با احتیاط داخل جیب پیراهنش فرو بردم کوبش قلبش را حس میکردم.
دستش را روی جیبش گذاشت و دست مرا که هنوز توی جیب پیراهنش بود به سینه اش چسباند و گفت:
-برای تو میزنه!
دستم را به سرعت از جیبش بیرون کشیدم. کلید که لای انگشتانم بود، توی هوا رها شد و روی میز افتاد. نفس هایم به شماره افتاده بود. به شدت هیجان زده شده بودم. قبل از آشنایی با او گرچه با جنس مخالف نشست و برخاست هایی داشتم ولی حالا در برابر او و اظهار علاقه اش که از روی پاکی و صداقت بود مغلوب شده بودم. چه قدر زیبا و پاک مرا میخواست...
〰〰〰〰〰
📌 #برشی_از_کتاب (2)
صبح روز عید، روی میز غذایش سفره هفت سین کوچکی درست کردم: قرآن جیبی مهدی، آینه جیبی خودم، یک سیب، چند عدد سکه، یک نعلبکی سمنو که یکی از پرستارها از خانه آورده بود، کمی از علف های حیاط به جای سبزه و به جای سه سین باقیمانده یک سرنگ، یک سرم و یک قوطی ساولون گذاشتم.
〰〰〰〰
🔹سفارش کتاب از طریق آی دی:
🆔 @sefaresh_ketabekhoobam
#پنجره_چوبی
#فهیمه_پرورش
#کتاب_خوب_بخوانیم
@ketabekhoobam
لیست اول ✨🌱
#تکفیری
#مادر
#خرمالو_ها_را_به_گنجشک_ها_بفروش
#رویای_نیمه_شب
#سلام_بر_ابراهیم1
#سلام_بر_ابراهیم2
#تاریخ_مستطاب_آمریکا
#سایه_ملخ
#خاطرات_سفیر
#ایرج_خسته_است
#نرگس
#فرشته_ای_در_برهوت
#شاهرخ
#پسران_دوزخ_فرزندان_قابیل
#آقای_سلیمان_می_شود_من_بخوابم
#پدر
#کشتیبان_دوست
#تن_تن_و_سندباد
#فریادرس
#هوای_من
#پدر_عشق_و_پسر
#خواب_باران
#یوما
#از_کدام_سو
#کمیک_استریپ_های_شهاب
#از_دیار_حبیب
#زایو
#سو_من_سه
#جستجوگران_شمشیر_عدالت
#زنی_در_جزیره_ای_گمنام
#یادت_باشد
#بچه_های_فرات
#پنجره_چوبی
#و_آنکه_دیرتر_آمد
#ناقوس_ها_به_صدا_در_می_آیند
#مفرد_مذکر_غایب
#اقیانوس_مشرق
#زمانی_برای_بزرگ_شدن
#کیمیاگر
#تولد_در_لس_آنجلس
#امام_من
#پر_پرواز
#گریه_های_مسیح
#مسافر_کربلا
#فواره_گنجشک_ها
#امام_رئوف
#پنجشنبه_فیروزه_ای
#مسلخ_عشق
#زنان_عنکبوتی
#پروانه_در_چراغانی
#حاج_قاسم
#آن_ها