eitaa logo
در هر حال کتــاب💕
84 دنبال‌کننده
533 عکس
44 ویدیو
16 فایل
❀|یا ناصرنا یا حافظنا|❀ #در_هر_حال_کتاب 📚 کسے کہ با #کتاب آرامش یابد، هیچ آرامشے را از دست نداده است..🍃 🔵ثبت سفارش: @sefaresh_ketabekhoobam
مشاهده در ایتا
دانلود
در هر حال کتــاب💕
📚 #معرفی_کتاب وقتی کسی به زیارت امامی می رود میگویند طلبیده شده است. این کتاب داستان یکی از همان طل
📌 -سلام مجید جان! خواب که نبودی؟ --(باصدای خواب آلود): چرا خواب بودم. طبیعیه که این وقت شب.... -خب الحمدالله خیالم راحت شد. مطمئن بودم که به این زودی نمی خوابی. --به این زودی کدومه؟ الان ساعت سه ی نصفه شبه! -بعله. هیچ آدم عاقلی این وقت شب نمی خوابه که تو دومیش باشی. --مگه کر شدی فاضل؟ من می گم خواب بودم تو می گی... -خب بحث بیهوده نکنیم الان به هر حال بیداری. --بیدار شدم، نبودم. -خب. اینطوری شرمندگیم کمتر شد. می خوام یه تک پا بیایی مغازه، یه مورد ضروریه. اگه اورژانسی نبود بهت زنگ نمی زدم. --برو بگیر بخواب، صبح بهت زنگ می زنم. خداحافظ. -نه قطع نکن مجید، جانِ تو کار واجبه. --خب چرا نذاشتی صبح؟ -دو ساعت دیگه مسافرا می خوان برن یکی شون یه ساک احتیاج داره. --منو مسخره کردی یا خودتو؟! از کی تا حالا کیف و ساک جنبه اورژانسی پیدا کرده؟ -فکر کردم اون وقت صبح شاید خواب باشی. گفتم الان که بیداری بهت زنگ بزنم. --باز میگه الان که بیداری! بابا به پیر به پیغمبر من خواب بودم. -چرا همه اش حرف گذشته رو میزنی؟ من الانو می گم که بیداری... 〰️〰️〰️〰️ 🔹سفارش کتاب از طریق آی دی: 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam 📚 @ketabekhoobam
کتاب حاضر، شرح زندگی نوجوانی است که امام راحل الگوی او قرار گرفت. علیرضای این کتاب، یکی از کسانی است که ره صدساله عارفان را یک شبه طی کرد و خود چراغی شد برای آیندگان. جمعی از دوستان و همرزمان، برادران و مادر این شهید، خاطراتی از وی نقل کرده اند که در این کتاب به رشته تحریر درآمده است. شهید علیرضا کریمی، در سن 17 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل شده است. او مشکل سفر کربلای بسیاری از دوستان را حل کرده اصلا او با همه ی من و شما در کربلا وعده کرده، در پایان آخرین نامه اش این جملات را نوشته بود.. ~°~•~°~•~°~•~°~•~° ♔♡j๑ïท🌱↷ 『 @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب کتاب حاضر، شرح زندگی نوجوانی است که امام راحل الگوی او قرار گرفت. علیرضای این کتاب، یکی
📚 چهارساله بود ، مریضی سختی گرفت . پزشکان جوابش کردند . گفتند این بچه زنده نمی ماند . پدرش او را نذر آقا اباالفضل کرد روز بعد به طرز معجزه آسایی شفا یافت! هرچه بزرگتر می شد ارادت قلبی او به قمر بنی هاشم بیشتر می شد.در جبهه مسئول دسته گروهان اباالفضل از لشکر امام حسین بود. آخرین باری که رفت جبهه گفت : راه کربلا که باز شد بر می گردم ، پانزده سال بعد همان روزی که اولین کاروان به طور رسمی به سوی کربلا می رفت پیکرش بازگشت . آمده بود به خواب مسئول تفحص گفت : زمانش رسیده که من برگردم ! محل حضورش را گفته بود!! عجیب بود پیکرش به شهر دیگر منتقل شد. مدتی بعد او را آوردند . روزی که تشییع شد تاسوعا بود روز اباالفضل(ع) ➖➖➖➖ 🔹سفارش کتاب از طریق آی دی:👇 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam •┈┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046