eitaa logo
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
1.4هزار دنبال‌کننده
883 عکس
498 ویدیو
4 فایل
جایی برای نشر آنچه از جنگ فهمیدم و نگاشتم. برای انتشار بخش‌هایی از زندگی، کتاب‌ها، لذت‌ها، رنج‌ها و تجربه‌هایی که در این مسیر روزی‌ام شد. نویسنده کتاب‌های: 🌷لشکر خوبان (۱۳۸۴) 🌷نورالدین پسر ایران (۱۳۹۰) 🌷مرد ابدی (۱۴۰۳) راه ارتباطی: @m_sepehri
مشاهده در ایتا
دانلود
بخشی از سخنرانی تاریخی جاویدالاثر احمد متوسلیان در ۲۸ خرداد ۱۳۶۱ در پادگان زبدانی سوریه ( چند روز قبل از اسارت و شهادت) 🔻با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد و عملیات‏مان را علیه آن‌ها شروع خواهیم کرد. هرکس با ماست؛ بسم‌‏الله! هرکس با ما نیست، خداحافظ! ما با ایمانمان مى‌‏جنگیم؛ بگذار بوق‏‌هاى تبلیغاتى رسانه‏‌هاى صهیونیستى و سران اسرائیل به ما بگویند شما براى خودکشى آمده‌‏اید. ما ثابت مى‏‌کنیم که خون ما باعث خواهد شد که سرزمین‏‌هاى مقدس اسلامى از دست امپریالیزم آمریکا و این رژیم غاصب و فاسد صهیونیستى آزاد بشود. 🔻تا در اقصى نقاط جهان گوینده "لااله الا الله” هست، همان جا نیز مرز اسلامى ماست. ما این هنرنمایى‏‌هاى فرسوده و نقاشى‌‏هاى از بین رفته در طول تاریخ بر روى صفحات لجن‌مالى شده‌‏اى را که به نام مرزهاى جغرافیایى در بین ممالک اسلامى علم کرده‌‏اند، هرگز قبول نداریم. 🔻اسرائیل را به سقوط مى‏‌کشانیم. روزى را نزدیک خواهیم کرد که اسرائیل چنان بترسد و در فکر این باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بیرون بیاید. باشد که ما شبانگاهان بر سرشان بریزیم؛ همچون عقابان تیزپروازى که شب و روز برایشان معنا ندارد و باشد آنجایى به هم برسیم که با گرفتن هزاران اسیر از صهیونیست‏‌ها به جهانیان ثابت کنیم که ما به اتکا به سلاح ایمان‏مان مى‏‌جنگیم... آیا فکر می‌کنید نسل جوانانی چون احمد متوسلیان تمام شده است؟ والله چنین نیست! خونی تازه در رگان نسل جوان ما شکل گرفته است که احمد و حسن و مهدی و ابراهیم و ... راه را نشان‌شان داده‌اند🇮🇷 https://eitaa.com/lashkarekhoban
کارت معافیت دائم از خدمت حسن طهرانی مقدم... جالبه، نه؟! این کارت، متعلق به جوانی‌ست که می‌توانست مسیر موفقیت را در راهی دیگر بجوید و با روحیه خاصی که داشت ، قطعا موفق می‌شد. اما، انقلاب خمینی، روح بزرگ مسئولیت‌پذیری،ایثار، تلاش و جهاد را در این جوانها شکفت... حسن در تابستان ۵۹، کمتر از دو ماه قبل از آغاز جنگ تحمیلی به سپاه پیوست و از عمر ۵۲ ساله‌اش، ۳۱ سالش را در خدمت سپاه بود، عاشقانه، صادقانه، جانانه، تا شهادت! https://eitaa.com/lashkarekhoban
... حاج حسن آن روز آدرسی به او داد که برود و آنجا را برای کارش آماده کند. وقتی حامد آنجا رفت، جا خورد, آپارتمانی که گویی مدت‌ها خالی مانده بود و همه جایش کثیف و به هم ریخته بود! ـ حتما حاج آقا می‌دونسته اینجا چه خبره! یعنی منظورش این بود من خودم اینجا رو تمیز کنم؟! با این که حس خوبی نداشت و به غرورش برخورده بود، اما تا شب آنجا را تمیز کرد. فضولات و پَر کفترها را که روی هم تلنبار شده بود، به زحمت پاک کرد، اما هنوز تا منظم شدنِ محیط، خیلی کار داشت. شب با ناراحتی به خانه رفت و به مادرش گفت که چه اتفاقی افتاده و سردار مقدّم او را به جایی فرستاده که باید اول آشغال‌هایش را جمع کند و اصلا معلوم نیست بعدش می‌خواهد به او کار دیگری بدهد یا نه! ـ پسرم! به نظرم ایشون خواسته این طوری امتحانت بکنه که از زیر کار در می‌ری یا محکم وایمیستی!..... ندگی_نامه_شهید_حسن_طهرانی_مقدم https://eitaa.com/lashkarekhoban
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
حسن از زبان حسن #شهید_حسن_طهرانی_مقدم #شهید_حسن_شفیع‌زاده https://eitaa.com/lashkarekhoban
یکی از مصادیق رشد و بالندگی و اخلاص در فرماندهان دوران جنگ، همین روحیه بود که می‌بینید.... حسن مقدم وقتی به ادوات رسید، حسن شفیع‌زاده فرماندهش بود. بعد با تاسیس توپخانه، حسن مقدم، فرمانده شفیع‌زاده شد...‌ مردان بزرگ هرگز به هم حسادتی نداشتند. بد هم را نمی‌گفتند. زیرآب هم را نمی‌زدند. اخلاق برایشان اصل بود. آنها مایه رشد و تعالی هم بودند. آنها از موفقیت هم لذت می‌بردند. 😊 اگر توانستیم در روابط اکنون خودمان، (علاوه بر برخی اصول مهم و واضح دیگر) چنین روابطی ایجاد کنیم، حق داریم بگوییم دوستدار شهدا و حتی ادامه دهنده راه نورانی آنها هستیم. https://eitaa.com/lashkarekhoban
18.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای امثال ما که اهل مصاحبه و خاطره و شنیدن هستیم، این خاطره آقای قالیباف فوق‌العااااده‌س😅 ) البته اگر یکی از اون شنونده‌ها، یکی مثل ما بود و چند سوال بعد از روایت می‌کرد، خیلییی عالی و کامل می‌شد. یاد خاطره‌ای یکی از فرماندهان لشکر عاشورا افتادم که به دلیلی، شب عملیات در کوهستانهای ماووت شیطنت کرده به چند تن از فرماندهان دیگر یک چیزی خورانده بود که پای بی‌سیم ..... 😱😂 خلاصه صرف نظر از حال و هوای انتخاباتی این ایام، مهمان این خاطره ناشنیده و خیلی شیرین باشید از روابط و شیطنت‌های فرماندهانی که بسیاری‌شان به شهادت رسیدند و ما از اینان فقط بخش کوچکی از خاطرات را شنبده‌ایم، آن هم‌خاطرات اتوکشیده نه همین واقعیتها که چهره زیبای جنگ بود... 😊 روح شهیدانمان شاد https://eitaa.com/lashkarekhoban
خاتون (ام‌البنین حسینی، همسر شهید علیرضا توسلی ( ابوحامد)) می‌گفت: افغانها فیس‌بوک‌بازهای قهاری هستند. اما علیرضا علاوه بر فضای مجازی، در سخت‌ترین دوران زندگی هم ، همیشه اشتراک روزنامه و مجله را داشت. او همیشه در هر سفر علاوه بر قرآن و کتاب دعا، با خودش دیوان حافظ همراه داشت و بسیار عالی اکثر شعرهای حافظ را حفظ بود و می‌خواند‌...‌ # https://eitaa.com/lashkarekhoban
یک بار همراه میر رضوان رضویان به استخر رفته بود. استخر و کوه و فوتبال، بهانه بود تا جسم و فکرش را آماده نگه دارد برای آن همه کار. اتفاقا تنها بودند و باز هم در سونا شروع کردند به صحبت دربارۀ کارهایشان که گره خورده بود و سخت پیش می‌رفت. حاج حسن ناگهان بغض کرد و در حالی که چشم‌هایش خیس شده بود گفت: «سید! کار، دلسوز نداره!» رضویان جا خورد! هرگز فکر نمی‌کرد حاج حسن این‌قدر تحت فشار باشد. سعی کرد بگوید حاج آقا! ما در رکابتون هستیم! تا هرجا که بخواهید با شما هستیم! ... اما می‌دانست حاج حسن خیلی جلو رفته و شاید همین، راز تنهایی‌اش بود. 🍂🍃🍂 پ.ن: خیلی جلو رفتن... خیلی جلو رفتن... هفته‌هاست درگیر این مفهوم هستم. شاید برای خلق مرد ابدی خیلی جلو رفتم که اینک .... https://eitaa.com/lashkarekhoban
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
، مشاور فرمانده نیروی هوافضای سپاه، یکی از ۱۲ نفری بود که در پاییز سال ۶۳ همراه با به مأموریت محرمانه آموزش موشک اسکاد_بی به سوریه رفتند. آنها ۱۳ نفر بودند که در وضعیتی شگفت، توانایی اراده و ایمان و سرسختی ایرانیها را به رخ افسران سوری کشیدند. سردار بلالی یکی از نیروهای تخصصی یگان موشکی بود که با خط خوشش روی موشک‌ها شعارهای ملت ایران را می‌نوشت‌. او یکی از راویان مهم کتاب است که در برخی جلسات با سردار موسوی نیز حضور داشت. او بخش‌هایی از کتاب را پیش از چاپ خواند و اولین نفر از نیروهای موشکی بود که قبل از همه، کتاب سه جلدی مرد ابدی را خواند و هر جا موردی به نظرش می‌رسید در دم برایم پیامک می‌کرد. قدردان این مرد بزرگ هستم که ارزش هر صفحه کتاب را هم مثل موشک و پهپاد و نیروهای موشکی، خوب می‌داند. اینجا سردار بلالی، روایت شگفتی از به دست آوردن پهپاد RQ170 آمریکایی‌ها را بیان می‌کند... بله: إِن يَنصُركُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَكُم ۖ وَإِن يَخذُلكُم فَمَن ذَا الَّذي يَنصُرُكُم مِن بَعدِهِ ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَليَتَوَكَّلِ المُؤمِنونَ﴿۱۶۰﴾ آل عمران اگر خداوند شما را یاری کند، هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد! و اگر دست از یاری شما بردارد، کیست که بعد از او، شما را یاری کند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند باید توکل کنند! https://eitaa.com/lashkarekhoban
در سال 78، ایام آخر ماه صفر مصادف با اواخر خردادماه و آخرین امتحانات بچه‌ها بود. یکی از همان روزها، صبح زود، هاشم با ظاهری معمولی در حالی که دمپایی به پا داشت از خانه بیرون زد و به سمت کوچۀ حسن آقا راه افتاد. سرِ کوچه یک ماشین خارجی داتسون پارک كرده و سه نفر داخلش نشسته بودند. هاشم در یک نگاه، متوجه چهره‌های آفتابْ سوخته و بدنِ ورزیدۀ آنها شد که نشان از حضور در سختی عملیات و کار زیرِ آفتاب داشت. احساس کرد اوضاع عادی نیست! از كنار ماشين رد شد و در یک لحظه ماشین را دید زد؛ روی صندلی عقب، چند قبضه اسلحۀ‌ كلاشِ كوتاه شده دید و شکش تبدیل به یقین شد! چنان اسلحه‌هایی، ویژه برای عملیات ترور منافقین ساخته شده بود! هاشم سعی کرد بدون جلب توجه آنها، سریع به نیروهایش خبر دهد. آن روزها هنوز تلفن همراه در اختیار عموم مردم نبود. او به‌سمت تلفن عمومی رفت و تماس کوتاهی گرفت: «سریع بیایین سمت خونۀ حسن آقا!» خودش به‌سرعت برگشت سمت کوچه و زیرچشمی دید که یک نفر از ماشین پیاده شد. دیگر مطمئن شده بود که تیم ترور منتظر حسن آقا هستند. https://eitaa.com/lashkarekhoban
499.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر... ره‌برم... ره‌بر ما ای تنها و صبور و سربلند، ایستاده در غبار حادثه‌ها ای آیت خدا در روزگار دشوار تاویل‌ها ای که کلامت؛ جوانمردی را جوان می‌کند... ابهت نگاه و مهربانی پاک لبخندت به دوستان حیات می‌بخشد و غضب چشمان نافذ و پاکت و گره ابروانت با سِحر کلام استوارت، لرزه بر جبهه دشمن می‌اندازد... رهبرم رهبر ما مولای ما آقای منطق و شجاعت و اخلاص... سن ما قد نداد و امام را درک نکردیم، او را تنها از ورای تصاویر و کلمه‌ها شناختیم و از روایت عشق شهیدان وقتی در روزهای خیبر؛ به اشاره‌اش تن مجروحشان را از زمین نمور جزیره مجنون جدا کردند و به سوی دشمن رفتند تا فرمان امامشان که فرموده بود جزایر باید حفظ شود، بر زمین نماند. ما شاکریم که وجدانمان با ندای شهیدان غریب نیست. ما مفتخریم که در عصر طهرانی مقدم‌ و سلیمانی و سیدرضی موسوی و حاج علی زاهدی‌ها زیستیم و عشق و ارادت صادق‌ترین سربازان و یاران آخرالزمانی حضرت بقیه‌الله الاعظم ارواحنا له الفدا را به چشم خویش دیدیم. معجزه ولایت پذیری خالصانه و عاشقانه‌ مردان خدا با رهبر و امام و مرادشان را دیدیم تا حقیقت ولایت و سرسپردگی به اهل بیت علیهم‌السلام را در وجود خویش محک بزنیم. خوشا سربازان گمنام و آشنا؛ دور و نزدیک در سرتاسر جبهه اسلام... خوشا قله‌ای که نشان‌مان دادید و وصفش نمودید و غم‌ها و خستگی‌هامان را زدودید... خوشا سرسپردن به راه پرامیدی که از کلام‌ شما روشن شده است: سید مقاومت، یک شخص نبود. یک راه و یک مکتب بود و این راه همچنان ادامه خواهد یافت. https://eitaa.com/lashkarekhoban
شهید حسن طهرانی مقدم در یکی از مراسمات سالگرد شهید احمد کاظمی درباره نقش فرماندهان دوران جنگ و پس از آن سخن می‌گوید. سخنانی که از یک سو مظلومیت و ایثار فرماندهان را نشان می‌دهد و از سویی شجاعت و اقتدارشان را ... او می‌گوید: همیشه از مظلومیت رزمندگان صحبت‌های زیادی شنیدین اما هیچ وقت از مظلومیت فرماندهانِ جنگ کسی نیومده صحبت بکنه! پس از جنگ کتابی منتشر شد که صدام رو 46 کشور به صورت مستقیم و غیرمستقیم یاری می‌کردند و نام برد و دقیقا می‌گفت که این کشورها چه کمکی به صدام می‌کردند یعنی عراق تماما کشورهای عربی پشتش و 46 کشور حامی صدام بودند. [اما] کی می‌تونه تو این جنگ بگه که کشور ما تماما در [کمکِ] جنگ بود؟ کی می‌تونه امروز مدعی بشه نیروهای مسلح ما تماما در جنگ بود؟ کی می‌تونه بگه تمام تجهیزات ما در جنگ بر علیه صدام به کار گرفته شد؟ فرماندهان، شما در نظر بگیرید، با تمام محرومیت ومظلومیت در برابر 46 کشور مستقیم و غیرمستقیم با یه مشت بچه‌هایی که فقط اخلاص وجودشون رو گذاشته بودن در طَبَق اطاعت و با تیزهوشی و درایت و مدیریتِ فوق‌العاده [جنگ را اداره می‌کردند] من این‌و به شما بگم و امروز ثبت بشه این قضایا. تک تک این فرماندهان بزرگ، شاید از این مزیت نسبی برخوردار بودن ولی هرگز از این مزیت‌هاشون استفاده نکردن که من اینجا حیفم میاد و مردانگی نیست که به شما نگم؛ برای مثال زحمات آقا محسن در زمان جنگ. مظلومیت و زحماتِ طاقت‌فرسایی که [آقا محسن] کشید و تمام فرماندهان قرارگاه و فرماندهان لشکرها. شما در نظر بگیرید لشکری که وقتی بازدید می‌کردین هیچ چی از دارا بودنِ یک صبغۀ نظامی پیدا نمی‌کردین، چیزی نبود ولی طرف مقابل[چنین نبود!] این جاها بود که تو این مکتب و توی این شدائد بزرگان تربیت می‌شدن. احمد کاظمی‌ها، یزدانی‌ها، رَشادی‌ها، مردان اینجا رشد می‌کردن. احمد کاظمی همیشه ضجه می‌زد که چرا نرفت با شهید خرازی و شهید باکری؟ ولی دو تا مأموریت براش باقی مونده بود. خداوند عزوجل به این دلیل که این نظامِ مقدس، زمینه و آغازگر ظهورِ آخرین حجت خودش بر روی زمینه، یک مرد بزرگ می‌خواست که مشکلات این کشور رو در اوج شدائد حل بکنه و اون احمد کاظمی بود. [احمد از جنگ زنده] باقی ماند برای حل دو مشکل بزرگ کشور، یکی کردستان، که من یه خاطره‌ای رو می‌خوام اینجا محضر شما عرض بکنم که خیلی شنیدنیه! کردستانی که وقتی احمد کاظمی اومد تأمین‌ها رو جمع کرد و عبور و مرور در کردستان 24 ساعته شد و می‌گفت من به شاخ‌وبرگ کاری ندارم، می‌رم سراغ ریشه. و سپاه خودش رو تا عمق 200 کیلومتری عراق بالای قلعه‌دیزه بُرد و به ما مأموریت داده شد با استقرار سیستم‌های موشکی این مأموریت رو حمایت بکنیم. گوش کنید! اینجا [کارِ] این آدم دوراندیش و بزرگ و مقتدر رو. ما اومدیم سیستم‌های موشکی رو دقیقا جایی نصب کردیم که شهید بروجردی شهید شده بود. به یاد شهید بروجردی در همون نقطه سیستم‌های موشکی رو که یک سیستم موشکی پیشرفته بود نصب کردیم که اینجا جا داره از دکتر قالیباف به نیکی و بزرگی یاد بکنم برای حمایت از این مأموریت... . https://eitaa.com/lashkarekhoban
دیروز سردار کریم حرمتی؛ رزمنده قدیمی و باصفای لشکر عاشورا، در تبریز با عظمتی که در شان یک خادم اهل بیت و رزمنده پاکبازشان بود تشییع و در وادی رحمت، به خاک سپرده شد. در تصاویر دیدم که ، کسی که بعد از شهادت آقا مهدی باکری در اسفند ۱۳۶۳؛ به عنوان فرمانده لشکر عاشورا منصوب شد، در مراسم شرکت و سخنانی ایراد کرده است. حقیقتا حس سپاسگزاری و قدردانی را باید از رزمندگان قدیمی و فرماندهان زمان جنگ آموخت. قطعا سردار شریعتی بهتر از خیلی‌ها می‌دانست کریم حرمتی که بود و در دوران فرماندهی او در لشکر عاشورا چه جان‌فشانی‌ها کرد بی‌هیچ ادعایی؛ بی‌بهانه و بی‌منت! امیدوارم بچه‌های پرتلاش تبریز، تک خاطره‌ها ازین مرد گمنام لشکر عاشورا را ثبت کنند. از کریم حرمتی بزرگ که ثابت کرد چقدر برخی اسم‌ها؛ رسم‌ها را فاش می‌کنند. در صرف همه توان و جوانی‌اش در راه ایران و اسلام؛ کریمانه کوشید و حرمت ایران و اسلام را با بذل همه سرمایه‌های خویش پاس داشت. درود بر او روزی که زاده شد... روزی که به خاک پیوست و روزی که ان‌شاءالله در لشکر شهدا و یاران حضرت حجت عج برانگیخته خواهد شد.