eitaa logo
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
584 دنبال‌کننده
332 عکس
127 ویدیو
1 فایل
جایی برای نشر آنچه از جنگ فهمیدم و نگاشتم. برای انتشار بخش‌هایی از زندگی، کتاب‌ها، لذت‌ها، رنج‌ها و تجربه‌هایی که در این مسیر روزی‌ام شد. نویسنده کتاب‌های: 🌷لشکر خوبان (۱۳۸۴) 🌷نورالدین پسر ایران (۱۳۹۰) 🌷مرد ابدی (۱۴۰۳) راه ارتباطی: m_sepehri@
مشاهده در ایتا
دانلود
جهان به آب و غذای حاج حسن می‌رسید. رفته رفته به علایق و سبک غذا پختن مهدی نواب دقت کرده و سلیقۀ حاج حسن را فهمیده بود. همنشینی طولانی با حاج حسن، علاقۀ عجیبی در دل او کاشته بود. حاج حسن هم جهان را خیلی دوست داشت. طالب سادگی و صفای باطن جهان بود و همیشه به او محبت می‌کرد. جهان، قبل از این‌که حاج حسن همراه مهندس حامد به سوله‌ سر بزند، برایش چای و میوه برده بود. انار را هم گل کرده بود، می‌دانست او انار دوست دارد. مثل همیشه با ورودِ جهان، حاج حسن متوجه او شد و با لبخند گفت: «یاشاسین آذربایجان!! جهان، چطوری؟!» رگ خواب همۀ بچه‌ها دست حاج حسن بود و بلد بود چطور خوشحال‌شان کند. گفت: «جهان، به این بچه‌ها خوب برس!» ـ چشم حاج آقا! چشم! حاج حسن به بشقاب انار دست نزد و برای اولین بار به جهان گفت: «جهان! اینجا قرصِ مُسکِنی، چیزی پیدا می‌شه؟!» ـ حاج آقا چیزی شده؟! ـ سرم درد می‌کنه! ـ حاج آقا! بچه‌های بهداری سرِ شب رفتن، ولی من الان ردیفش می‌کنم! حاج حسن با خنده گفت: «جهان! مگه دکتری هم بلدی؟!» از اوایل سال، در مدرس دو نیروی بهداری با یک آمبولانس مستقر بود تا در صورت بروز هر حادثه‌ای، زمان را برای کمک از دست ندهند. جهان سریع رفت سمت آشپزخانه. آنجا قرص استامینوفن کدئین داشتند. برداشت و برگشت پیش حاج حسن! حاج حسن تبسمی کرد و دو تا قرص خورد. جهان با خودش گفت تا حالا هیچ‌وقت ندیده بودم حاجی مسکن بخوره، الان مگه چه قدر درد داشت!! ـ جهان! قرص‌و بذار تو یخچال اگه لازم شد بردارم! چراغِ سوئیت خاموش شد. حاج حسن گفته بود بعد از نماز صبح کارشان را شروع می‌کنند! https://eitaa.com/lashkarekhoban
جهانگیر فرنودی، جوانی که تقدیر پایش را به مدرس باز کرد و به خاطر ایمان و اخلاقش، چشم علی کنگرانی را گرفت و او را نگه داشتند برای کارهای خدماتی.... او، آبدارچی ویژه‌ی حاج حسن بود و حاج حسن او را "جهان" صدا می‌کرد. آقا جهان با حرف‌هایش، با جزییات خاص و صداقت ذاتی‌اش، رنگ و بویی دیگر به فصل‌های نهایی کتاب حاج حسن بخشید... او گفت و گریست و من شنیدم و بارانی شدم و نوشتم تا تاریخ باز هم گواهی دهد بر مردی که در تمام عمر، اطرافیان نزدیکش را عاشق خود کرد و رفت تا باز هم شهادت تنها برای خوبان خالص باشد... https://eitaa.com/lashkarekhoban
شهید سید محمد حسینی فردویی، با ۲۰ سال سن، جوان‌ترین شهید پادگان مدرس بود. شبیه بسیجیان دوران دفاع مقدس، آنها که زود سبقت گرفتند و خالص و مخلص، پر کشیدند، چند ماه در مدرس مشغول به کار شد و حاج حسن را درک کرد. با فعالیتهایش، چشمان تیزبین فرمانده را گرفت. حاج حسن بچه‌های پاکی را که دل به کار داده و با هوش و توان فنی خود، سریع وارد کارهای خاص می‌شدند، دوست داشت.... زهرا خانم اسدیان، مادر شهید محمد، تنها دو پسر دو قلو داشت؛ سید محمد و سید مصطفی که محمدش سربلند و باوقار، جزو یاران شهید حاج حسن طهرانی‌مقدم شد. داغی التیام ناپذیر و افتخاری ابدی... در سیزدهمین سالروز شهادت شهیدان اقتدار، بر دست و روی مادران جوان شهدا بوسه می‌زنم که در روزگار عافیت، عزیزترین‌هایشان را فدای راه عزت و اقتدار میهن‌مان کردند... https://eitaa.com/lashkarekhoban
سلام خانم سپهری عزیزم فکر میکردم در این گردونه کسی حواسش نیست که امروز چه روزیست برای من، روزی که مرغ جانم پرکشید چند روزیست در خفا دلم بال بال میزند و زخم دلتنگیهایم سر باز کرده، دوباره در سکوتی گلوگیر گل محمدی ام را طلب میکنم و دوباره درد استخوان سوز فراق راه نفسم را بسته و دوباره دوباره دوباره کسی چه می داند که این فراق ذره ذره وجودم را میخورد و التیامی برای این جراحت عمیق نمی یابم جز وصال.... راضیم به رضایت یا سریع الرضا زیباترین کبوترم آرامتر بخواب من ماندم و دو صد غم و اندوه بی حساب هرچند سخت باشدم این پر کشیدنت این داغ هم فدای سر حق ابوتراب
پیام خواهر بزرگوارم سرکار خانم اسدیان، مادر گل شهید آقا سید محمد حسینی عزیز.... فدای غم و اشک و دلتنگی شما... شما روسفیدان روز محشرید و امیدوارم آن روز هم با شما قابل دوستی باشیم و مورد عنایت و شفاعت شهیدتان باشیم ان‌شاءالله ...
🔰جبهه انقلاب بر روی هرکدام اجماع کند به همان رای می‌دهیم. ✅من طرفدار آقای هستم، اما اگر جبهه انقلاب بر روی آقای قالیباف اجماع کنند حتما به آقای قالیباف رای خواهم داد. ✅من طرفدار آقای هستم، اما اگر جبهه انقلاب بر روی آقای جلیلی اجماع کنند حتما به آقای جلیلی رای خواهم داد. 👌این باید شعار تک تک بچه های انقلابی باشد، این را اعلام عمومی کنید
سلام و عرض ارادت همراهان عزیزم. عیدتان مبارک. انشالله همگی سلامت و خوب و خوش باشید ... در جریان هستید که کتاب مرد ابدی، زندگی نامۀ شهید عزیز اسلام حسن اقای طهرانی مقدم قریب 50 روز پیش منتشر شد. در حالی که جریانات فرهنگی هم مشغول مسائل سیاسی هستند و .... در تلاش هستم کارهایی پیرامون کتاب شکل بگیرد. برای چندین گروه جوان و دانشجو، قرار است برنامه هایی برگزار بشود و بخشی ازآن را قرار است بنده با حضور خانواده یا دوستان شهید مقدم، از این مرد بزرگ بگوییم و بشنویم... بیش از 95 درصد جامعۀ مخاطب ما هیچ شناختی از این شهید ندارند و اکثریت قاطع‌شان، جز یک نام نشنیده اند...
برای این که وقت و هزینه و نیرویی که بناست صرف این کار فرهنگی مهم شود، اثر بهتر و ماندگارتری داشته باشد لازم است چند کلیپ کوتاه ( مثلا 2 دقیقه ای ) از این شهید ساخته بشود. کلیپهایی که اکنون در فضای مجازی هم هست به وجهه نظامی و اکثرا متمرکز روی کارهای موشکی و جبهه‌ای ایشان بوده است که فقط بخشی از وجود شریف ایشان است. در حالی که رویکرد بنده، استفاده درست از فرصت جوانی، محبت ورزی در خانواده، انتخابهای درست، خودسازی، امیدواری، اعتماد و ایمان به سنتهای الهی و نصرت الهی، توحید محوری در همۀ زندگانی و ... بوده است ... فیلم، تصاویر خانوادگی و متن‌های مرتبط را من در اختیار عزیزانی که مایلند در این کار کمک کنند، می‌گذارم. از بین عزیزان اگر کسی فرصت و علاقه برای این کار داشته باشد ممنون می‌شوم در خصوصی به من پیام دهید. کار حداکثر تا دوهفتۀ دیگر باید آماده بشود. انشاالله ... حاج حسن، شیعۀ مخلص مولا علی علیه السلام بود و بارها گفته : من همان کاری را الان انجام می دهم که اگردر زمان حضرت امیر المومنین بودم دوست داشتم برای ایشان انجام دهم ... راز سخت کوشی، امیدواری، صبوری، مهربانی، اتحاد قلوب، ایمان و توکل عجیب و .... حاج حسن در همین باورش بود. و من هم واقعا نیتم نشر این تفکر و این روحیه در بین جامعه مخاطبین است. اگر عزیزی توان کمک در تهیه کلیپها را دارد خواهشمندم کمک کند. انشاالله این شهید شاهد، خودش کمک کند و جبران کند. ممنونم از توجه شما .... یا علی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر کاری سخت‌تر است، درست‌تر است‌....
علی جان، در این دنیا، همین که سرنوشتم به نام و راه شما گره خورده، نشان فخر من است... عجب صاحب کاملی دارم... عجب ذره‌پرورید... عجب مهربانید ای پدری که محبت شما، عشق مشترک ماست و برات نجات ما ان‌شاءالله... 🌱 پ.ن: به الهام خانم می‌گفتم: این زیارت خیلی فرق دارد. من کنار عشق کسی هستم که همه عمرش، تن به زیر سخت‌ترین بارها و مسئولیتها داد با این باور محکم که می‌خواهم کاری را انجام دهم که اگر زمان امیرالمؤمنین علیه السلام هم بودم، همان کار را انجام می‌دادم... اگر من و ما هم همین فکرِ حسن مقدم را نسبت به عمر و استعداد و کار خودمان داشتیم، چطور کار می‌کردیم درین عصر غیبت و حیرت؟! (عکس را عصر ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ گرفتم، کنار خانم الهام حیدری، همسر و همراه مرد ابدی رو به مولایمان) https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منتظر ماندیم نامزدهای جبهه انقلاب، به اجماع برسند، اما ظاهرا خبری نیست! خب! تکلیف ما مشخص است و مدیریت راهبردی، برنامه‌ها، اخلاق و ادبیات اقای ، ثابت کرد که: ✅️دلسوز و به فکر همه مردم ایران است، ✅️برای استفاده از توان همه مردم برنامه دارد، ✅️همه مردم برایش مهمند، ✅️برای حل مشکلات و پیشرفت کشور عزیزمان، با احترام به همه مردم ایران و همه مسائل داخلی و خارجی در ابعاد و زوایای مختلف توجه دارد... ✅️به فرهنگ همانقدر اهمیت می‌دهد که به اقتصاد و سیاست و کشاورزی و ...‌ ✅️در گذشته‌، زمانی که فریاد شوالیه‌های برجام گوش فلک را کر کرده بود، با شجاعت نظر خودش را گفت که گره زدن سرنوشت کشور به برجام، اشتباه محض است و تحریم‌ها با برجام رفع نمی‌شود.... بله! رئیس جمهور شهید، ما را از یاسی که با روحانی کلیدساز به جانمان افتاده بود، رهانید و آرمانهای انقلاب اسلامی را در عمل یادمان آورد. کاش، دیگرانی که صاحب مناصب مهم هستند، به فرمایش رهبرمان وفادار می‌ماندند و مسئولیت و همان جایگاه مهم خودشان را مرکز جهان می‌دانستند و به فکر ارتقاء به ریاست جمهوری نمی‌افتادند، بلکه با تمام توان، مسئولیت مهم خودشان را درست انجام می‌دادند تا اینک، بخشی از جبهه انقلاب بین این و آن مردد نماند و رای انقلابی‌ها پخش نشود! و در نهایت ‌کلام: خدایا! به هر خیری که بر ما فرو فرستی محتاجیم! https://eitaa.com/lashkarekhoban
صبح، رفتیم زیارت ... ‌حاج آقا ،راضی و مطمئن در حلقه شهیدان داشت می‌خندید... سلام بر شهدا که از امتحان‌های دشوار دنیوی رها شده و عند ربهم یرزقون هستند و شاید الان فقط غم کسانی را دارند که سعی در تداوم راهشان دارند و در میان امواج ابتلائات، گاه متحیرند... .. .‌‌‌. 🌷 🤍🌷 حقیقتا در فکر بودم و نگران و مثل همیشه امیدوار به هدایت و عنایت شهدا که همیشه بهترین میزبانند‌. با اینکه دیشب در کانال مطلبی نوشتم و با ناراحتی از عدم اجماع نمایندگان جبهه انقلاب، تصور کردم بازگشت دکتر قالیباف به صدر مجلس و رای به آقای جلیلی بهتر است، اما با صحبتهای متعدد با دوستان بسیار مطمئن ولایی‌ام و بررسیهای دیگر به این نتیجه رسیدم که صحنه دشوار فعلی، زمان ایده‌آل گرایی و نقدهای شخصی نیست و ✅️ برای اینکه انتخابات را به تقدیم نکنیم ✅️برای اینکه راه تداوم یابد ✅️ برای اینکه هم مسائل داخلی کشور عزیزمان شایسته تدبیر شود ✅️ هم عزت و اقتدار جهانی ایران عزیزمان حفظ شود ✅️ هم خیال رزمندگان مقاومت منطقه که چشم به انتخابات ما دوخته‌اند، از اتحاد در راهبری جبهه مقاومت مطمئن شود، با توکل به خدای متعال، حجت شرعی خویش را در رای به آقای می‌بینم و ان‌شاءالله به رای خواهم داد. امیدوارم در زمان باقی‌مانده اجماع اقایان قالیباف و جلیلی، کار را بر مردم ولایتمدار آسان نماید. ان‌شاءالله https://eitaa.com/lashkarekhoban
با ماجراهای فعلی، یاد این فراز از کتاب مرد ابدی افتادم... از جمله بحث‌های ناگفته‌ای که برای اولین بار مطرح شد و نوشته شد... اوج ولایتمداری حاج حسن طهرانی مقدم که در عمل سرسپرده‌ی ولی بود. لطفا به دقت بخوانید: بریده از کتاب مرد ابدی؛ فصل پنجاهم: سرسپردگان. بخش اول ـ من هر چی‌و که «ولی» بگه این کارو نکن، حتی اگه فکر کنم درسته اما می‌ذارم کنار، اصلا دیگه دنبالش نمی‌کنم!! چند روز بود همکاران نزدیک حاج حسن فقط همین جمله را از او می‌شنیدند. او که برای پیش بردن پروژۀ قائم مرتب در دانشگاه امام حسین و جاهای دیگر مشغول کار بود، مدتی بود دچار چالش جدی‌ای شده بود. برای تأمین مالی پروژه‌اش، مجبور بود گاهی افراد خاصی را برای بازدید از مجموعه دعوت کند. برایشان نمایشی از کارشان ترتیب می‌داد تا بتواند از طریق‌شان اعتباری کسب کند، مثل بازرس رئیس‌جمهورِ وقت، داوود احمدی‌نژاد و برخی دولت‌مردان دیگر. یک‌بار، چند روز پس از آن‌که دبیر شورای امنیت ملی را دعوت کرده بودند، توسط یکی از دوستان، پیغامی دریافت کرد که فکرش را سخت مشغول کرد: «وقتی آقای لاریجانی در دیدار با حضرت آقا گزارشی از دیدارش از مجموعۀ کار شما ارائه داد و کسب تکلیف کرد که تا چه حد باید از شما حمایت کنن، آقا گفتن من که به آقای مقدّم گفته‌ام بالاتر از 2000 کیلومتر کار نکنن! برای چی دارن این کارو می‌کنن؟!» ـ اوه اوه! خیلی خراب شد!! حاج حسن این را گفت و در فکر فرو رفت.... https://eitaa.com/lashkarekhoban
روزهایی که حاج حسن در اوج فشار کاری، دنبال تامین منابع مالی بود و از افراد مختلف برای بازدید از بخشی از کارهای بزرگش دعوت می‌کرد ...
.... کمی با مرد ابدی باشیم: 😊 بریده از کتاب مرد ابدی، فصل پنجاهم، سرسپردگان، بخش دوم ...حاج حسن این را گفت و در فکر فرو رفت. دوستان قدیمی‌اش می‌‌دانستند که او در پی یک جواب قاطع است: «اگه آقا نظرشون این نیست که من بُردهای بالا کار کنم کلاً می‌ذارم کنار! اما الان چیکار باید بکنم؟» همۀ نزدیکانش می‌دانستند حاج حسن تا چه اندازه سرسپردۀ ولایت است. حالا شاهد بودند او با وجود همۀ دلایلش برای این کار، به محض احساس عدم رضایت آقا، راهش را عوض کرد و نشان داد استادِ بی‌نظیرِ دور در جاست! خودش بارها درجمع‌های خصوصی‌شان بر همین تاکید کرده و گفته بود: «مسیری که نظرِ ولی و دعای ولی، پشتش باشد انتهایش فتح و نصرت الهی را حتما ما خواهیم داشت، اِلا این که ما لیاقتمان را در مسیر را از دست بدهیم، حُب دنیا ما رو بگیره، سختی کار ما رو از پا دربیاره، به عبارتی لیاقت از ما سلب توفیق بشه. وگرنه بنده به شما هم عرض می‎کنم با قاطعیت تمام‌تر، من عزت و پیروزی و نورانیتی در این مسیر می‌‌بینم که هم باعث شکوفایی و نورانیت زندگی دنیا و هم ان‌شاءاللّه این کار به عنوان یک صدقۀ جاریه دست ما را در آخرت، ان‌شاءاللّه خواهد گرفت. یک دلیل، امتثال امر ولی‌ست! ما اگر داریم تلاش می‎کنیم، تلاشی‌ست که امر آقا را داریم اطاعت می‌کنیم و مستقیما آقا مورد عنایت و توجه قرار داده و راهنمایی و سوال و پیگیری... .» https://eitaa.com/lashkarekhoban
کمی با مرد ابدی باشیم: بریده از کتاب مرد ابدی، فصل پنجاهم، سرسپردگان، بخش سوم ..... مدتی در سکوت، فقط پیگیر کارهای قبلی‌اش بود. تا آن روز، او برخی کارهایش را ذیل پژوهشکدۀ فضایی مطرح کرده بود اما ساخت پرتابگرِ فضایی یا موشک ماهواره‌برِ سوخت جامد، هنوز یک رویای بسیار دور بود که با اتفاقات اخیر، حسن بیش از همیشه جذب آن شده بود! او در تمام طول زندگی‌اش، از این خیالات نترسیده و به اتکای ایمانش آنها را دست‌یافتنی می‌دانست. حالا بیش از پیش، به فضایی فکر می‌کرد که ابرقدرت‌ها از ده‌‌ها سال پیش با صرف سرمایه‌های مادی و انسانی فراوان، به آن رسیده بودند. حاج حسن برای اولین بار، فکرش را در صف نماز جمعه مطرح کرد! خطیبِ جمعه در حال سخنرانی بود و حامد جعفری کنار حاج حسن نشسته بود. ـ حامد! من یه موتوری می‌خوام! حامد گوشش را تیز کرد و وقتی مشخصات موتور را از زبان حاج حسن شنید، خیلی تعجب کرد: «حاج آقا! زمان کارِ این موتور خیلی کوتاه نیست؟!» ـ درسته، حامد! من این موتورو به‌عنوان شتاب‌دهندۀ ماهواره می‌خوام! این موتوریه که باید ماهواره رو توی مدار تزریق کنه! هیجانی وجود مهندس جوان را دربرگرفت. او به دقت به سخنان حاج حسن گوش می‌داد و فکر می‌کرد حاج آقا بالاخره گام اصلی را برداشت! و مستقیما آقا مورد عنایت و توجه قرار داده و راهنمایی و سوال و پیگیری... .» https://eitaa.com/lashkarekhoban
خدایا تو شاهد باش، با حساسیت و دقت و صحبت با بهترین یاران شهید حسن طهرانی مقدم و دانشمندانی که اینک وسط میدان و ادامه دهنده راه عزتمند اویند، و با صحبت با متقی‌ترین افرادی که احتمال می‌دادم رای بزرگان مقبولم را بدانند، رای خود را از آقای جلیلی به آقای برگرداندم. برای همه عزیزانم که مخلصانه، دل در گرو انقلاب اسلامی دارند آرزوی خیر می‌کنم.‌ ان‌شاءالله کارهای ما هم، امتثال امر ولی‌ست، هم تلاش برای افزایش مشارکت مردم عزیزمان و هم متحد کردن آرای عزیزان جبهه انقلاب برای که میدان‌ها را آزموده... ان‌شاءالله این ملت و کارگزارانش، همگی تحت عنایت حضرت ولیعصر عج باشند و منتخب جمهور، منتخب همه خواهد بود. خوش به حال کسانی که در هر شرایطی، ذره‌ای در کار خود سستی و تنبلی نمی‌کنند... یا علی
حسن آقای شفیع‌زاده من که یادم‌نمیرود در چه ایام تلخ و سردی، خسته از سنگینی کار و تنهایی‌ها و ... کار آن حسن را پیش شما آوردم و به شما سپردم.... خدا را شکر به وجود شما حسن‌های پر مهر و پرقدرت
صوت دلسوزانه و روشنگرانه سرکار خانم حیدری، همسر مکرم شهید طهرانی‌مقدم را می‌شنوید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ دکتر ناصر سیم فروش ؛ استاد پیشکسوت و چهره ماندگار علوم پزشکی کشور از جامعه پزشکی دعوت کرد با رای به دکتر محمدباقر قالیباف، مقدمه ای باشد تا در جهت حل مسائل اصلی نظام سلامت گام برداشته شود. 📮 ستاد سلامت دکتر قالیباف تلگرام 👇 https://t.me/Ghalibaf_Salamat ایتا👇 https://eitaa.com/Ghalibaf_Salamat