🔴یه جرعه ناب از صفحه ی ۸۸ قرآن👇
سیماى یک #جامعه و مدیریّت سالم آن است که مردمش با ایمان، رهبرش آسمانى، فرمان برى و اطاعت مردم قوى، منحرفانش پشیمان و اهل #استغفار و رهبرش پذیرا و #مهربان باشد.
چنانکه دعاى پیامبر در حقّ مؤمنان مستجاب است، «استغفر لهم الرسول لوجدوا اللّه» دعاى نیکان و #فرشتگان نیز در حقّ آنان اثر دارد. در یک جا #استغفار فرشتگان براى مردم مطرح است. «و یستغفرون لمن فى الارض»[۱] و در جاى دیگر براى مؤمنان. «و یستغفرون للذین آمنوا»[۲]
۱) شورى، ۵٫
۲) غافر، ۷٫
پیام ها:
۱✅- هدف از فرستادن انبیا، #هدایت مردم از طریق اطاعت از آنان است. «الا لیطاع»
۲✅- اطاعت مخصوص خداست. حتّى اطاعت از پیامبران باید با اذن #خدا باشد و گرنه شرک است. «لیطاع باذن اللّه»
۳- ✅توبه ى ترک رهبر، بازگشت به #رهبر است. «لیطاع – جاؤک»
۴- ✅رها کردن انبیا ورجوع به طاغوت، ظلم به مقام انسانى خود است. «ظلموا انفسهم» (با توجّه به ارتباط این آیه با آیات قبل)
۵ –✅ پیوند همه مردم با رسول اللّه باید محکم باشد. چه مؤمن چه فاسق. #مؤمن براى کسب فیض و فاسق براى درک شفاعت. «جاؤک»
۶✅- راه بازگشت و #توبه براى خطاکاران و حتّى منافقان باز است. (با توجّه به آیات قبل که مربوط به منافقان است) «فاستغفروا اللّه»
۷- ✅زیارت رهبران آسمانى و استمداد و توسل از طریق آن عزیزان، مورد تأیید #قرآن است. «جاؤک فاستغفروااللّه و استغفر لهم الرسول»
۸ –✅ پیامبر بخشنده ى #گناه نیست، واسطه ى عفو الهى است. «استغفر لهم الرسول»
۹-✅ خطاکار، ابتدا باید پشیمان شود وبه سوى حقّ برگردد، سپس براى استحکام #رابطه با خدا، از مقام رسالت کمک بگیرد. «استغفروا اللّه واستغفر لهم الرسول»
۱۰- ✅گناهکاران نباید مأیوس شوند، #استغفار، توبه و زیارت اولیاى خدا، وسیله اى براى بازسازى روحى آنان است. «جاءوک فاستغفروا…»
۱۱-✅ در زیارت رسول خدا و اقرار به لغزش و استغفار خود #احساس سبک شدن از گناه به انسان دست مى دهد. «لوجدوا اللَّه تواباً»
۱۲-✅ اگر خطاکاران را بخشیدید به آنان #محبّت نیز بکنید. «توّاباً رحیماً»
۱۳-✅ گناه، حجابى میان انسان و رحمت الهى است و همین که آن #حجاب برطرف شد، رحمت دریافت مى شود. «استغفر…. لوجدوا اللَّه»
۱۴-✅ اقرار و اعتراف به گناه و استغفار از آن در محضر اولیاى خدا، وسیله و زمینه ى #عفو الهى است. «جاؤک فاستغفروا… لوجدوا اللَّه توّاباً رحیماً»
نکته ها:
در آیات این صفحه از کشتن یک نفر به منزله ى کشتن همه مردم مطرح شده است. براى توضیح این حقیقت چند بیان و معنا مى توان عرضه کرد:
✅️الف: قتل یک نفر، کیفرى همچون قتل همه #مردم را دارد.
✅️ب: حرمت قتل یک نفر نزد خداوند، به منزله #قتل همه ى مردم نزد شماست.
✅️ج: قتل یک نفر، بى اعتنایى به مقام #انسانیّت است.
✅️ه : قتل یک نفر، سلب امنیّت از همه ى مردم است.
✅️و: چون انسان ها به منزله ى اعضاى یک پیکرند، پس قتل یکى قتل همه است.
✅️ز: جایگاه دوزخى قاتل یک نفر، جایگاه کسى است که #قاتل همه باشد. [۱]
✅️ح: قتل یک نفر، زمینه ساز قتل همه است.
✅️ط: یک انسان مى تواند سرچشمه ى یک #نسل باشد، پس قتل او به منزله ى قتل یک نسل است. (به نظر مى رسد این احتمال بهتر است)
در روایات مى خوانیم: فانى شدن تمام دنیا نزد خداوند، از کشتن یک مؤمن آسان تر است. [۲]
امام صادق علیه السلام فرمودند: کسى که در موضعى که آب یافت نمى شود، تشنه اى را سیراب کند، مانند کسى است که نفسى را زنده کرده باشد. [۳]
طبق آیات و روایات، #هدایت و#ارشاد مردم به راه حقّ، نوعى احیا مى باشد و گمراه کردن مردم، نوعى قتل است. سوره انفال، آیه ۲۴، دعوت پیامبر را مایه ى حیات مردم مى خواند: «دعاکم لما یحییکم».
امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: «مَن اخرجها من ضلال الى هدى فکانّما أحیاها ومن اخرجها من هدى الى الضلال فقد قتلها» هرکس نفس منحرفى را هدایت کند او را زنده کرده و هر کس دیگرى را منحرف کند او را کشته است. [۴]
امام صادق علیه السلام فرمودند: «نجاها من غرق او حرق او سَبُع او عدوّ» مراد از احیاى نفس، نجات گرفتاران از غرق وآتش سوزى ودرّنده یا دشمن است. [۵] و در روایت دیگر آنمده است: کسى که به گرسنه اى غذا ندهد، به منزله ى کشتن اوست وغذا دادن، به منزله ى زنده کردن اوست. [۶]
امام باقرعلیه السلام فرمود: مسرفان همان کسانى هستند که حرام ها را حلال مى شمرند و خون ها را مى ریزند. [۷]
۱) کافى، ج ۷، ص ۲۷۱٫
پیام ها:
۱- ✅براى خرافه زدایى از دین، باید عقائد حقّ را بسیار باز و روشن مطرح کرد. «ثمانیه ازواج…»
۲-🌺 در فتوا یا عقیده به حلال و حرام چیزى، علم لازم است. «نبّئونى بعلم»
۳-✅ حلال بودن نیازى به دلیل ندارد زیرا اصل در خوردنى ها حِلّیّت است بلکه حرام بودن دلیل لازم دارد. «قل الذکرین حرّم ام الاُنثیین… نبئونى بعلم»
۴-🌺 افترا بر خدا، بزرگ ترین #ظلم است. «فمن أظلم ممّن افترى على اللّه»
۵ –✅ #دروغ بستن به #خدا، مایه ى گمراه ساختن مردم است. «لیضلّ النّاس»
۶-🌺 افترا، #انسان را از #هدایت پذیرى خارج مى کند. «لایهدى»
۷-✅ باورها و عقائد یا باید بر اساس #علم و #عقل باشد که در آیه قبل خواندیم، «نبّئونى بعلم» و یا بر اساس #شرع. «ام کنتم شهداء اذ وصّاکم اللَّه»
نکته ها:
#خداوند، با فطرت توحیدى که در انسان قرار داده و با #هدایت انبیا و #عقل، حجّت را بر مردم تمام کرده و راه خیر و شرّ و پایان #نیک یا بد هر کدام را هم بیان نموده است. براى خطاکاران هم راه #توبه و جبران را باز گذاشته است. معجزه هاى روشن انبیا وشیوه ى نیکوى دعوت و استدلال هاى محکم آنان وسازگارى دین با فطرت وعقل، حجّت را برمردم تمام کرده است✅.
و با این همه، مشرکان جز گمان بى اساس، دلیلى بر شرک خود ندارند و اگر راه غیر خدا را بپویند، از خطاها، ضعف ها، محدودیّت هاى علمى و فکرى و #هوسها پیروى کرده اند.✅
در روایات آمده که خداوند در قیامت به انسان مى فرماید: راه حقّ را مى دانستى یا نمى دانستى؟ اگر بگوید: مى دانستم، مى پرسد: چرا عمل نکردى؟ و اگر بگوید: نمى دانستم، مى پرسد: چرا در پى یاد گرفتن نبودى،⁉️ این است حجّت بالغه ى خدا بر مردم. [۱]
۱) تفسیر نورالثقلین.
گرچه هدایت به دست خداست «مَنْ نَشاءُ» لکن بستر هدایت، روح بندگی و دوری از #تکبّر است. «عِبادِنا»
کسی که میخواهد دیگران را #هدایت کند باید خود بر راه حقّ مسلط باشد. «إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» «یس، ۳ »، «إِنَّکَ لَتَهْدِی إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» «یس۴»
#قرآن و رسول وسیله هدایتند. «نُوراً نَهْدِی بِهِ ... إِنَّکَ لَتَهْدِی»
ملاک، لیاقت فعلی افراد است؛ گرچه در گذشته دست آنها خالی باشد. «ما کُنْتَ تَدْرِی ... إِنَّکَ لَتَهْدِی»