eitaa logo
محسن قنبریان
14.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
754 ویدیو
102 فایل
کانال نشر سخنان و مطالب استاد محسن قنبریان (توسط ادمین اداره میشود) . ارتباط با مدیر کانال @admin_ghanbarian . کانال دروس @doros_ghanbarian . پیج اینستاگرام instagram.com/ghanbarian.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍مطالبه گری ، اقتضای مخرج مشترک گرفتن با دشمن را ندارد .. ♦️حجت الاسلام محسن قنبریان مراسم بزرگداشت ارتحال امام خمینی ره ۱۵ خرداد ۱۴۰۲ / اهواز هیئت محبان فاطمه الزهرا(س)اهواز 🆔 http://T.me/fater14 🆔 eitaa.com/fater14 🆔http://sapp.ir/fater14
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه بیستم/ ۱۹خرداد۱۴۰۲ ▫️ تتمه فراز مربوط به نظامیان حاوی سه نکته کلیدی و مهم: 1⃣ سپاهیان در خدمت جمهوریت و عدالت! - نظامیان نگهبان مردم، مردم نگهبان ولایت 2⃣ چگونه مدیریت جهادی را بر دیوان سالاری حاکم کنیم؟! - چالش اراده-سازمان و مشکلات بروکراسی - چگونه اراده بر سازمان فائق و روحیه جهادی در سازمان شکل گیرد؟! 3⃣ مالک اشتر، تولیت از طرف امام یا جعل ولایت؟! - فرق ولایت و تولیت - استشهاد به ۵۹ نساء، جعل ولایت برای مالک حجت الاسلام محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه بیستم/ ۱۹خرداد۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان ▫️تتمه فراز مربوط به نظامیان در این جلسه سه نکته مهم داریم: ۱. سپاهیان در خدمت جمهوریت و عدالت! ۲. نکاتی برای فائق آمدن بر دیوان سالاری و تحقق مدیریت جهادی ۳. مالک اشتر، تولیت از طرف امام یا جعل ولایت (ولایت فقیه)؟! ...................................... 1⃣ سپاهیان در خدمت جمهوریت و عدالت! جلسه قبل معیارهای ۹گانه انتخاب فرماندهان نظامی و معیارهای ترجیح بین آنها بیان شد. به فرق مهم اردوی نظامیان در دوره های گذشته و ارتش مدرن اشاره شد. در دوره های گذشته سپاهیان، نیروی نظامی قبایل و ایلات بودند. این خوبی ها و بدی هایی داشت از جمله خوبی هایش "تعدیل قدرت" بود و بدی هایش در تعارض عصبیت های قبیله ای با اهداف عالیه حاکمان عدل (مثل دوره امیرالمومنین) خود را نشان می داد. دولت مدرن، مردم را شهروندان شهرهای بزرگ و نیروی نظامی اش را از جوانان تهیه و ارتش متمرکز را یکی از ابزارهای قدرت و اقتدار خود قرار می دهد. در نامه۵۳ بین معیارهای انتخاب فرماندهان و معیار ترجیح بین آنها، به روش تجهیز اردوگاه از خانواده های صالح و افراد شحاع اشاره شد. ❓منطقی است پرسیده شود: در حکمرانی علوی بطور کلی سپاهیان برای چه مقصودی است؟! • در همان سیاق می فرماید: "برترین چیزی که موجب روشنایی چشم زمامداران می شود برقراری عدالت در همه شهرها (استِقامَةُ العَدلِ فِی البِلادِ) و آشکار شدن علاقه و محبت مردم (ظُهورُ مَوَدَّةِ الرَّعیَّة) است. محبت و علاقه مردم جز با پاکی دلهایشان آشکار نمی شود. خیرخواهی آنها در صورتی کاملا مفید واقع می شود که با میل خود گرداگرد زمامدار جمع شوند (لاتَصحُ نَصیحَتُهُم الا بِحیطَتِهم علی وُلاةِ الامور) و حکومت برایشان سنگین نباشد و انتظار پایان گرفتن مدت حکومت را نکشند". ⬅️ مردم نگهبان ولایت اند و ارتش و سپاه نگهبان مردم اند. عدالت پایدار و ظهور مودت مردم با نگهبانی شان برای ولایت (= جمهوریت) در این سیاق و ذیل مباحث مربوط به نظامیان حاوی لطائف و نکات زیادی است. • سپس به توصیه های دوباره ای درباره نظامیان برمی گردد: "پس آرزوهایشان را برآور. پیوسته آنها را تشویق نما و پیاپی کارهای مهمی را که افرادی از آنها انجام داده اند برشمار. زیرا یادآوری کارهای نیک آنها افراد شجاعشان را به فعالیت بیشتر وا می دارد و کم کاران را به کار تشویق می کند ان شاء الله"! ⬅️ مشوقهای زبانی و این جهانی برای سپاهیان لازم است. 2⃣ نکاتی در مدیریت جهادی اول یک نکته مهم در بیان لوازم "سازمان" و دیوان سالاری: سازمان -در مقابل نهاد- از یک تمرکز برخوردار است. نظام دیوانی هم از بالا به پایین، "فرمان" می آید و هم "خدمت" از پایین وقتی بالا می رود به حساب آن بالا و تمرکز می رود. این موجب می شود کارها، متجزی شده و تقسیم شود. کارمند فقط در یک حیطه خاص کاری تعریف شده انجام دهد و کاری به خروجی و نتیجه نداشته باشد. از اینرو عملا دیوانسالاری خروجی نهایی اندک دارد اما خودش را دائم فربه می کند. به تعبیر دیگر در دوگانه "اراده-سازمان" جانب سازمان می ایستد و اراده ها را کوچک و منقاد و متجزی می کند. کار و مدیریت جهادی بعکس، اراده را بر سازمان ترجیح داده، نتیجه نهایی را مطالبه می کند و بالتبع سازمان را کوچک و چابک و سیال و منعطف می کند. بلکه بعضا "نهاد" را بجای سازمان می نشاند. در این قسمت حضرت امیر(ع) نکاتی می گوید که مدیریت جهادی را در سازمان یا نهاد نظامی دیروز نهادینه می کرد؛ شایسته سالاری، چابکی و تحرک را موجب می شود: "سپس باید ارزش زحمات هریک را به دقت بشناسی؛ هرگز کار خوب کسی را به دیگری نسبت ندهی؛ ارزش خدمت او را کمتر از آنچه هست به حساب نیاوری. مبادا شخصیت کسی موجب این شود که کار کوچکش را بزرگ بشماری یا کوچکی مقام کسی سبب گردد که خدمت پر ارجش را ناچیز به حساب آوری". ⬅️ علیرغم سلسله مراتب، این توصیه ها، عنصر جهادی و فضیلتها را در سازمان دوانده و آنرا شایسته و صالح می کند. یک خادم در پایین، ارج و قرب می گیرد و خدمت او پای مافوق نمی رود و این تحرک و اراده را بیشتر و نتیجه نهایی از سازمان را بیشتر می کند. (تفصیل را در فایل صوتی بشنوید) ادامه در بخش دوم ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه بیستم/ ۱۹خرداد۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان 3⃣ ولایت یا تولیت؟! در جلسه دوم از شرح نامه۵۳ هم ذیل (لمّا ولّاة علی مصر) این سؤال مطرح شد: ❓حضرت برای مالک جعل ولایت کرده یا فقط تولیت داده است؟! • توضیح اینکه ولایت دو مرتبه دارد: - ولایت بالتولیه مثل وکالت و وصایت - ولایت بغیر التولیه مثل ولایت اب و جد یا ولایت حاکم اولی ولایت ضعیفه و فقط در همان شرایط و ضوابط است مثلا وکیلِ فروش، نیابت از ولاء ملک از ما میگیرد اما فقط همان کالا را میتواند بفروشد دیگر نمی تواند خارج از آن قرار داد و ضوابط عمل کند و مثلا همسر موکل را طلاق دهد. اما ولایت پدر بر بچه اعم است و فقط منوط به رعایت مصلحت مولی علیه است. نکته اینکه اگر ولایتی (مثل حاکم) مشروط به بیعت و مشورت و... باشد باز ولایت بغیر التولیه است و حدش مصلحت مولی علیهم است؛ و اینها آنرا تولیت نمی کند. اما تولیت آستان های مقدس یا ائمه جمعه، تولیت از طرف ولیّ فقیه است نه ولی فقیه استان یا...! یعنی باید در همان وظایف محوله انجام وظیفه کند. ولی فقیه اساسا جعل ولایت برای دیگری ندارد. دیگری اگر فقیه است خود ولایت شأنی از معصوم دارد اما در عمل نمیتواند مزاحم حکم ولی فقیه شود... حال سؤال این است که حضرت، برای مالک جعل ولایت کرده یا تولیت زده است؟! یعنی مامور شده است فقط همین منشور را عمل کند ولاغیر؟! • این فراز پاسخ به این سؤال است: "امور مهمی که برتو سنگین می شود و در کارهای مختلف مشتبه می شود را به خدا و رسول باز گردان. خداوند به قومی که ارشاد آنها را دوست داشت فرمود: ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را اطاعت کنید و از پیامبر و کسانی که امر شما را در اختیار دارند (اولی الامر منکم) پیروی کنید. پس اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید چنانچه در امری اختلاف کردید آنرا به خدا و پیامبر ارجاع دهید(۵۹نساء) پس باز گرداندن به خدا به معنای تمسک جستن به محکمات قرآن و باز گرداندن به پیامبر، همان تمسک به سنت او -که جامع است و مانع تفرقه- است". ⬅️ این فراز صریحاً دلالت می کند که مالک در امور مهمه و مشتبه، اجتهاد کن! - منبع اجتهاد هم محکمات قرآن و سنت پیامبر است. سنتی که جمع کننده مسلمین و مانع تفرقه آنهاست نه سنت های حاکی ای که شاذ و نادر و فرقه ساز باشد. - وقتی به حکمران می فرماید در امور مهم و مشتبه اجتهاد کن؛ یعنی براساس اجتهاد خود عمل کن! ⬅️ این یعنی ولایت فقیه! • نکته جالب این است که در آیه۸۳ نساء باز "اولوا الامر" مطرح می شود و دستور به رجوع به اولوا الامر دارد: "پس چون خبری حاکی از امنیت یا ترس به آنان برسد، آنرا در میان مومنین پخش می کنند و اگر آن را به پیامبر یا صاحبان فرمان خود (اولی الامر منهم) باز می گرداندند، کسانی از آنان که حقیقت ماجرا را با بررسی و تحقیق کشف می کنند درستی یا نادرستی آنرا تشخیص می دادند..." ⬅️ اگر حضرت به این آیه استشهاد می کرد نتیجه این می شد که در امور مهم و مشتبه جای اجتهاد کردن به اولو الامر -که خود حضرت است- رجوع کن! آنوقت مالک فقط تولیت داشت و در امور جدیدی که در عهدنامه نیست باید دوباره از امام استبصار کند.(دقت کنید) * تفصیل نکات را در فایل صوتی بشنوید ☑️ @m_ghanbarian
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیشـــرفتِ‌ مردم‌پایه، همان عــــدالت است. 🔻پیشـــران‌های توسعه در دنیـــای امــروز، «بخش خصــوصی» است که جایی برای عـــدالت نمی‌گذارد. در بهتـــرین حالت یک «عـــدالت پینه‌دوزانه‌‌ی دولـــت رفاهی» تعریف می‌کنند تا عــــدالت را به آن سنجاق کنند. 🔻مسأله‌ی ما «پیشـــرفت‌ِ همراه‌با عدالت» است که درواقع همان «پیشـــرفتِ‌مـــردم‌پایه» است. یعنی «همه‌ی مـــردم ایـــران» در پیشرفت دخیل باشند که این خود همان عدالت است. 🔻مطالبه‌ی رهبری از شـــورای نگهبان مبنی بر تأسیس «مــــرکز رصـــد عدالت» برای سنجـــش عــــدالت در قوانــــین کشور به‌خصوص برنــــامه‌های توســـعه بر زمین مانده است. 📽 برشی از کارگاه یک روزه آشنایی با اصل ۴۳ و ۴۴ و سیاست‌های کلّی اصل ۴۴ قانون اساسی (معنا) ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ ‌ 🆔 @sch_negah
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 جمهوریت و تکثر گرایی اجتماعی در اندیشه و فقه امام خمینی ارائه در پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات وزارت ارشاد اسلامی/ ۲۳خرداد۱۴۰۲ 🔸 یک مدخل مهم:هستی شناسی ولایت - ولایت یک "واقعیت" قبل از یک "اعتبار" و تقنین - طول و عرض ولایت و آثار واقعی آن در جامعه - نظام بخش مسائل مردم • واقعیتِ ولاء طولی و عرضی تولید یک الهیات در کلام امام خمینی کرد: - مردم مجرای اراده الهی - مردم لسان خداوند ❓ پاسخ به ۴سؤال مهم از فقه امام خمینی: 1⃣ جایگاه اکثریت(جمهور) در نظام ولایت(حکومت اسلامی): - در اصل تشکیل حکومت ولایت فقیه؟ - در مسائل حکمرانی؟ 2⃣ نسبت اکثریت و احکام شرعی: - در فرض تعارض "مصلحت" جمهور مردم (مسلمین، پابرهنگان زمین، محرومان و...) با احکام شرعیه فرعیه؟ - در فرض ناسازگاری "امیال" مردم با برخی احکام شرعی؟! ☑️ @m_ghanbarian
💠 جمهوریت و تکثرگرایی اجتماعی در اندیشه و فقه امام خمینی(ره) چکیده ارائه در پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات وزارت ارشاد اسلامی/ ۲۳خرداد ۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان 🔸 یک مدخل مهم: هستی شناسی ولایت • ولایت قبل از پیکره قانونی و تشریعی و اعتبار، یک واقعیت و هستی هم دارد. واقعیتی که "پیوستگی اجتماعی" است. • این پیوستگی یکبار بین مردم باهم و یکبار بین مردم با ولیّ اتفاق می افتد(ر.ک: فصل ولایت کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن) اولی ولایت عرضی و دومی ولایت طولی را موجب می شود. • نکته مهم این است که ولیّ حق و مشروع با دست گذاشتن بر نظام مسائل مردم، مصائب آنها و... در آنها "وحدت کلمه"(ولاء عرضی) می سازد و با خود همراه می کند(ولاء طولی). لذا امام از ولایت فقیه -بخاطر همین "هستی"- قبل از "کتاب البیع" در کتاب "مصباح الهدایه" و بحث عرفانی سفر چهارم سخن گفت... از "یکی شدنش با مردم" گفت(صحیفه امام ج۴ص۴۷۴) • امام از همین حیث، الهیاتی قبل از قانون، تولید کرد که چنین مردمی با آن ولایت طولی و عرضی را: - مجرای اراده خداوند می دانست (صحیفه امام ج۴ص۴۵۹تا۴۶۶/ ۲۱آبان۵۷) - لسان خداوند می شمرد (صحیفه امام ج۵ص۳۲۲وص۳۲۳/ ۱۰دی۵۷) ⬅️ بدون درک این مدخل مهم پرسشهای آتی جوابهای دیگری دارد بلکه گاهی اصلا نامساله در این نظام است.(توجه کنید) ❓ ۴پرسش اساسی: 1⃣ جایگاه جمهور و اکثریت یادشده در تشکیل نظام سیاسی ولایت (حیثیت تقنینی ولایت طولی): از مدخل، چنین واضح شد که "واقعیتِ ولایت" بدون همراهی اکثریت و جمهور اصلا محقق نمی شود. اعتبار و تقنین آن هم حتما بدان واقعیت رهسپار است. • امام تصریح می کند: "(ولی فقیه) ولایت در جمیع صور دارد لکن تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگی دارد به آرای اکثریت ..." (صحیفه امام ج۲۰ص۴۵۹) - برخی از صور این ولایت (مثل قیام مقابل جائر) محتاج اکثریت نیست چنانچه در قیام سیدالشهداء و در مرحله نهضت امام شاهدیم. وقتی تبعید و مرز کویت هم برش بسته شد فرمود اگر هیچ جا راهم ندهند در آبهای آزاد دنیا لنجی اجاره و با شاه مبارزه می کنم! مرحله قیام از خود امام و ولیّ شروع می شود (ان تقوموا لله مثنی و فرادی) گرچه همین قیام برای مصائب ملت و دین است که موجب پیوستن جمهور میشود... • لکن "صورت حکومت بر مردم" در فقه امام نیاز به آراء اکثریت دارد. این نشستن جمهوریت کنار ولایت در فقه ایشان است. در ادامه استفتاء قبل می فرماید: "(بستگی به آراء اکثریت مسلمین) که در قانون اساسی هم از آن یاد شده است و در صدر اسلام تعبیر می شده به بیعت با ولیّ مسلمین"(همان) - اینجا به لحاظ اصولی، از وحدت ارتکاز آراء اکثریت با ارتکاز بیعت در گذشته و صرفا توسعه در مصداق (صندوق رأی بجای بیعت های سابق) می گویند. لذا امام انتخابات و رجوع به آراء عمومی را ارتکاز مستحدث از عصر شارع نمی دانست تا محتاج دلیل تصحیح باشد(دقت کنید) - ولایت فقیه امام، مطلقه است. بر احکام فرعیه شرعیه و قوانین عادی و حتی قانون اساسی ولایت دارد لکن با این بیان در کنار "حقوق اساسی" از جمله "حق تعیین سرنوشت" است. یعنی مثلا آنجور که در رویه های قانون اساسی می تواند در صورت ضرورت تصرف کند، نمی تواند حق اساسی تعیین سرنوشت را از مردم سلب کند.(دقت کنید) 2⃣ جایگاه اکثریت و جمهور در مسائل حکمرانی: امام در این بخش هم فتاوای روشنی دارد که موجب رجوع دائمی به آراء عمومی شده است: • در نوشتن قانون اساسی به خبرگان قانون اساسی فرمود شما وکیل مردمید ولیّ آنها نیستید(ج۹ص۲۹۶تا۳۰۵) لذا هم در انتخاب آنها رأی مردم را گرفت و هم در قانونی شدن مصوبه آنها (قانون اساسی) بعد نهادهای قانونی (دولت، مجلس، خبرگان و...) مستقیم و غیر مستقیم متکی به انتخاب مردم شد. • امام با نیابت کردن بجای حضور جمهور مخالفت کرد. اینکه سیاست حق مجتهدین(متخصصین) شود و ۵۰۰مجتهد جای مردم بنشینند را توطئه ای بدتر از جدایی مجتهدین از سیاست در دوره پهلوی خواند! (صحیفه امام ج۱۸ص۳۶۷و۳۶۸) این منع از کمیسیون های تخصصی در تقنین و اجرا نمی کند؛ دست آخر تخصص ها باید رأی مردم یا نمایندگان و منتخبین آنها را بگیرد. (توجه شود) • در مرحله دیگر، ارزش جناح های سیاسی و لیست بندهای انتخابات را برای رأی مردم، صرفا در حد "شهادت عدول" خواند.(صحیفه امام ج۱۸ ص۲۸۴) مردم باید در رأی دادن به اطمینان خود عمل کنند حداکثر از شهادت برخی افراد و گروه ها آن اطمینان حاصل شود. ادامه در بخش دوم ☑️ @m_ghanbarian
💠 جمهوریت و تکثرگرایی اجتماعی در اندیشه و فقه امام خمینی(ره) چکیده ارائه در پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات وزارت ارشاد اسلامی/ ۲۳خرداد ۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان 3⃣ نسبت "مصلحت" اکثریت و جمهور با احکام شرعی: توجه به مطلب ضروری است که گاهی تعارض بین "مصالح" جمهور و عموم مردم، با یکی از احکام فرعیه شرعیه می افتد و گاهی متصور است "امیال" مردم با حکم شرعی ای همراهی نکند! بین ایندو فرق است و دو نتیجه متفاوت دارد. • امام خمینی مصالح واقعی اسلام و مسلمین -که در کلماتشان با تعابیر عموم مردم، پابرهنگان زمین و منافع محرومین و... بیان می شد- را مقدم بر یک حکم شرعی فرعی می دانست و "ولایت مطلقه فقیه" را دقیقا برای اینجا به کار می برد که بخاطر آن مصلحت اسلام یا مسلمین، "موقتاً" حکم شرعی ای را تعطیل کند. - در همان کتاب البیع(ج۲ص۴۷۲) قائل شد: "اسلام عبارت است از یک نظام حکومتی با همه شئون و ابعاد آن که در این فرض احکام اسلامی، قوانین آن نظام حکومتی به شمار می آیند و در واقع یکی از شئون آن است؛ بلکه می توان گفت: احکام، مطلوبیت ذاتی ندارند بلکه مطلوب بالعرض و ابزاری هستند که برای اجرای حکومت اسلامی و گسترانیدن قسط و عدالت در جامعه به کار می روند". - در دوره نظام اسلامی هم با توجه به همین اصل به نفع مصالح عامه و محرومان برخی احکام فرعیه را تعطیل کردند. مثلا در دنیایی که کارگرِ مزد بگیر، یک طبقه اجتماعی و نیم خانوار یک کشور شده و صف بیکاران و متقاضیان کار هم وجود دارد؛ تراضی بین کارفرما و کارگر در عقد اجاره، به ضرر کارگران خواهد بود لذا به دولت اجازه ورود درون این عقد طرفینی شرعی داد چه در الزام به بیمه و چه در تعیین کف دستمزد و... (ر.ک: صحیفه نور ج۲۰ص۱۶۳تاص۱۷۱ ) ادامه در بخش سوم ☑️ @m_ghanbarian
💠 جمهوریت و تکثرگرایی اجتماعی در اندیشه و فقه امام خمینی(ره) چکیده ارائه در پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات وزارت ارشاد اسلامی/ ۲۳خرداد ۱۴۰۲ حجت الاسلام محسن قنبریان 4⃣ نسبت "میل" مردم با احکام شرعی: اگر ناسازگاری نه بین "مصالح واقعی" مردم و احکام شرعی بلکه بین "امیال و خواست" آنها و احکام شرعی بود چه؟! به تعبیر دیگر امام با "تکثرهای اجتماعی" جایی که تصادم با احکام شرعی دارد، چه می کرد؟! • طبق آنچه در مدخل گذشت، عادتا قابل تصور نیست اکثریت و جمهوری که در ولاء اجتماعی و سیاسی یک جامعه اسلامی و نظام سیاسی را آزادانه موجب شده اند، اکثریتشان مغایر احکام صریح شرعی شوند. لکن اگر قاطبه قابل توجهی آمادگی برای پذیرش حکم شرعی ای نداشتند، بجای "تغییر تشریع ولو موقت" (که در قسمت۳ گذشت)، "تدریج و مدارای در اجرا" می نشیند و بین ایندو فرق واضح است (دقت کنید) - برخی شاگردان امام در توضیح این قسمت گفته اند: "فقیه نباید از مکتبی بودن حکومت به اندازه سرسوزنی بکاهد. نمی تواند مکتبی بودن حکومت را فدای پذیرایی مردم کند. بله گاهی مسأله به گونه ای است که فعلا مردم آمادگی پذیرش بخشی را ندارند در این صورت ممکن است فقیه آنرا عقب بیاندازد هم چنان که در زمان رسول گرامی اسلام تحریم خمر در ۴مرحله انجام شد تا اینکه فرمود: ان الخمر و المیسر و... رجس من عمل شیطان. البته فقیه هم باید مساله ای را که مردم پذیرا نیستند ابراز نکند چون امکان دارد اصل نظام در خطر بیافتد" (ر.ک:مصاحبه با آیت الله سبحانی/ مجموعه آثار کنگره امام خمینی و اندیشه حکومت اسلامی ج۱۰ ص۱۵۶ و هم ص۱۵۷) چنین چیزی در سیره امیر المومنین(ع) هم وجود دارد که بدون امضای شرعی برخی بدعتها (مثل جماعت خواندن نافله و...) بخاطر حفظ نظام و سپاه آنها را در اجرا و تغییر به تاخیر انداخت (ر.ک:الروضه فی الکافی ترجمه رسول محلاتی ج۱ص۸۵) • امام خمینی در مساله حجاب همان اول پیروزی اعلام وجوب شرعی کرد. ۱۵اسفند۵۷ از "کارمندان زن" خواست با حجاب سر کار بروند (تدریج در اجرا). بعد تا یکسال و اندی (۱۰ تیر۵۹) صبر و تدبیر و تبیین گذاشتند. در این مدت تجمع مخالفان (۱۵هزار نفری) در ۱۷اسفند۵۷ تا چندین روز اتفاق افتاد و بحثهای موافق و مخالف حجابِ الزامی داغ شد. امام در این مدت تعرض به زنان بی حجاب و تجمعات آنان را از سوی موافقینِ الزام منع کرد و حتی دادستان را برای متعرضین فعال کرد. بعد از بیش از یکسال دوباره در ۱۰تیر۵۹ موضع گرفتند. اینبار توده های میلیونی در تمام شهرها در حمایت آمدند. تشکل های مدنی و بازار حمایت اعلام کردند؛ حتی شورای خلیفه گری ارامنه بیانیه داد: "به پاس احترام فرمایشات امام از زنان ارمنی می خواهد در ادارات و مراکز کار از لباس آستین بلند و روسری استفاده کنند". اینبار تجمع مخالفین با فراخوان رادیو صدای آمریکا به ۱۰۰۰زن آنهم از طبقه مرفه کاهش یافت! شورای انقلاب و ریاست جمهوری دستور الزام داد(۱۶تیر۵۹). ارزشهای دفاع مقدس، حجاب را نهادینه کرد و در سال۶۲ در قانون مجازات برای ناقض آن تعزیر معلوم شد. این نمونه ای عینی از سیره امام در تحقق یک حکم شرعی بود. • اما امام در مقابل گردن کلفتی برخی گروه های خاص مقابل احکام شرعی که قانون شده بود موضع جدی می گرفت و می فرمود: "یک چیزی قانونی شد دیگر نق زدن در آن، اگر بخواهد مردم را تحریک بکند، مفسد فی الارض است؛ و باید با او دادگاهها عمل مفسد فی الارض بکنند. و اگر نه، رأی می دهد آرام. با رأی آرام هیچ کس مخالف نیست. شما می گویید نخیر، اینکه گفتند اینها اشتباه کردند؛ ولی ما در مقام عمل قبول داریم، رأیمان این است که این جوری نیست؛ اما در عمل ملتزم هستیم این هیچ مانعی ندارد. البته مسائل اگر مسائل اسلامی باشد، اگر در رأی هم مخالف باشید، باید تو سرتان زد! اما اگر یک مسائل سیاسی هست، مسائل [دیگر] هست، می‌گویید اینها اشتباه کرده‌اند، بسیار خوب، ممکن است یک میلیون جمعیت هم اشتباه بکنند؛ این اشکال ندارد؛ اما در عین حالی که اعتقادتان این است که اینها اشتباه کرده‌اند، در عین حال باید بپذیرید. چاره ندارید." (صحیفه امام ج۱۴ص۳۷۷و۳۷۸) - در نمونه فراخوان ملی مذهبی ها علیه لایحه قصاص هم موضع صریح و محکم گرفت. بین "تحقق عملی" حکم شرعی در عموم مردم و همراه کردن قاطبه با "مخالفت با قانون" توسط گروه های وابسته و فاصله دار با اسلام باید این فرق مهم را دقت کرد. ☑️ @m_ghanbarian
💠 پشت و پناه اجتماعی قرآن با صراحت مى گويد، مردم باايمـان، مـردان و زنــان باايمــان، پشــت و پنــاه اجتمــاعى يكديگرنــد. «والمؤمنون والمؤمنات بعضـهم اوليـاء بعـض» (توبه/۷۱) بـراى اينكه خصلت انسان اين است كه در جامعه نمى توانـد تنهـا زنـدگى كنـد. همكـارى و تعـاون در راه تـأمين نيازهاى گوناگون اجتماعى، از نيازهاى جارى متعارف گرفته تا ايجاد جامعه اى كه سياست و اقتصـاد و نظـام ادارى سالم داشته باشد، همه داخـل در دايـره بعضـهم اولياء بعض است؛ نه تنها براى مردان، بلكه حتى بـراى خانمها؛ نه تنهـا بـراى آقايـان و خانمهـا، بلكـه بـراى بچه ها. بايد براى پسران و دختران برنامه هايى تهيه كرد تا حس نكنند به حكم ايمان و به حكم پايبندى به دين از مواهب زندگی کلا محروم می مانند. (شهید بهشتی/ موسیقی و تفریح در اسلام ص۳۲) ✍ پ.ن: روی دیگر این پشت و پناه اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر متقابل همگانی است. محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian