🍁 بحث روايتى سوره فلق🍁
✳️ تفسیرالمیزان
✅ قسمت اول
🔹چند #روايت حاكى از نزول (معوذتين) بعد از #بيمار شدن پيامبر (صلى الله عليه و آله) بر اثر #سحر يك #يهودى است.
در #الدر-المنثور است كه #عبد بن حميد، از #زيد بن اسلم روايت كرده كه گفت: مردى #يهودى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) را جادو كرد، و در نتيجه آن حضرت #بيمار شد، #جبرئيل بر او نازل گشته دو سوره #معوذتين را آورد و گفت:
مردى يهودى تو را #سحر كرده و سحر مذكور در فلان #چاه است، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) #على (عليه السلام) را فرستاد آن سحر را آوردند، دستور داد #گره هاى آن را باز نموده، براى هر گره #يك آيه بخواند، على (عليه السلام) هر گرهى را باز مى كرد يك آيه را مى خواند، به #محضى كه گرهها باز و اين دو سوره تمام شد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) برخاست، گويا #پاى بندى از پايش باز شده باشد.
🍁🍁🍁🍁🍁
و از كتاب (#طب_الائمه) نقل شده كه به سند خود از #محمد بن سنان از مفضل از #امام صادق (عليه السلام) نظير اين معنا را روايت كرده. و در اين معنا روايات بسيارى از طرق اهل #سنت با مختصر #اختلافى وارد شده، و در بسيارى از آنها آمده كه #زبير و #عمار را هم با على (عليه السلام) فرستاد، و در آن كتاب رواياتى ديگر نيز از طرق #ائمه اهل بيت (عليهم السلام) نقل شده است.
🍁🍁🍁🍁🍁
و به اين دسته روايات #اشكالى كرده اند، و آن اين است كه:
اين روايات با #مصونيت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از #تاثير سحر نمى سازد، و چگونه سحر ساحران در آن جناب #موثر مى شده با اينكه قرآن كريم #مسحور شدن آن جناب را #انكار نموده، فرموده:
(و قال الظالمون ان تتبعون الا رجلا مسحورا انظر كيف ضربوا لك الامثال فضلوا فلا يستطيعون سبيلا).
ليكن اين اشكال وارد نيست، براى اينكه منظور #مشركين از اينكه آنجناب را #مسحور بخوانند، اين بوده كه آن جناب #بى_عقل و #ديوانه است، آيه شريفه هم اين معنا را #رد مى كند، و اما تاثير سحر در اينكه #مرضى در بدن آن جناب پديد آيد، و يا اثر ديگرى نظير آن را داشته باشد، #هيچ دليلى بر #مصونيت آن جناب از چنين تاثيرى در دست نيست.
🍁 بحث روایتی سوره فلق🍁
✳️تفسیرالمیزان
🔹قسمت دوم
⬅️در #مجمع_البيان است كه: از رسول خدا (ص) روايت شده كه بسيار مى شد #رسول خدا (ص) #حسن و #حسين را با اين دو سوره #تعويذ مى كرد و نيز در همان كتاب از #عقبه بن عامر روايت شده كه گفت: #رسول خدا (ص) فرمود:
آياتى بر من نازل شده كه #نظيرش نازل نشده، و آن #دو سوره (قل اعوذ) است، اين حديث را در #صحيح آورده.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: در #الدر_المنثور اين حديث را به #ترمذى و #نسائى و #غير آن دو نيز نسبت داده، و نيز روايتى در اين معنا از كتاب (اوسط) #طبرانى از #ابن_مسعود نقل كرده.
و بعيد نيست كه مراد آن جناب از نازل نشدن #مثل اين دو سوره اين باشد كه تنها اين دو سوره در مورد #عوذه و #حرز نازل شده، و هيچ سوره اى ديگر اين خاصيت را ندارد.
🍁🍁🍁🍁🍁
نظر #ابن_مسعود دائر بر اينكه
(معوذتين) #جزء قرآن نيست، #رد اين نظر و بيان اينكه #تواتر_قطعى بر اينكه اين دو سوره جزء قرآنند وجود دارد.
و #آز ابن عباس و #ابن_مسعود روايت كرده اند كه ابن مسعود دو سوره (قل اعوذ) را از قرآن ها #پاك مى كرد و #مى تراشيد و مى گفت:
قرآن را به چيزى كه جزء قرآن #نيست #مخلوط مكنيد، اين دو سوره جزء قرآن نيست، بلكه تنها به اين منظور نازل شد كه #رسول خدا (ص) خود را به آن دو #حرز كند. و ابن مسعود #هيچ وقت اين دو سوره را به عنوان قرآن نمى خواند.
#مؤلف: سيوطى بعد از نقل اين حديث مى گويد: #بزار گفته #احدى از صحابه ابن مسعود را در اين سخن #پيروى نكردند، و چگونه مى توانستند پيروى كنند، با اينكه به #طرق صحيح از رسول خدا (ص) نقل شده كه در #نماز اين دو سوره را مى خواند، و علاوه بر اين در قرآن كريم #ثبت شده است.
🍁بیان آیه (۱) سوره توحید🍁
🔹بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد1⃣
✳️تفسیرالمیزان
🔹كلمه (#الله) مورد #اختلاف واقع شده، #حق آن است كه (علم به #غلبه) براى خداى تعالى است، يعنى #قبلا در زبان عرب اسم #خاص براى حق تعالى نبود، ولى از آنجايى كه استعمالش در اين مورد #بيش از ساير موارد شد، به خاطر همين #غلبه استعمال، تدريجا اسم خاص خدا گرديد، همچنان كه اهل هر زبانى ديگر براى خداى تعالى نام #خاصى دارند.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅فرق بين (#احد) و (#واحد) و #معناى احد بودن خداى تعالى
⬅️ كلمه (احد) #صفتى است كه از ماده (#وحدت) گرفته شده، همچنان كه كلمه (واحد) نيز #وصفى از اين ماده است، چيزى كه هست، بين احد و واحد #فرق است، كلمه احد در مورد چيزى و كسى بكار مى رود كه #قابل_كثرت و #تعدد نباشد، نه در #خارج و نه در #ذهن، و اصولا داخل اعداد نشود، به #خلاف كلمه واحد كه هر واحدى يك #ثانى و #ثالثى دارد يا در خارج و يا در توهم و يا به فرض عقل، كه با #انضمام به ثانى و ثالث و رابع كثير مى شود، و اما احد اگر هم برايش #دومى فرض شود، باز #خود همان است و چيزى بر او اضافه نشده.
🍁🍁🍁🍁🍁
⬅️ مثالى كه بتواند تا #اندازه اى اين فرق را روشن سازد اين است كه:
وقتى مى گويى (#احدى از قوم نزد من نيامده )، در حقيقت هم آمدن يك نفر را #نفى كرده اى و هم دو نفر و سه نفر به بالا را.
اما اگر بگويى: (#واحدى از قوم نزد من نيامده ) #تنها و تنها آمدن يك نفر را نفى كرده اى، و #منافات ندارد كه چند نفرشان نزدت آمده باشند، و به خاطر همين #تفاوت كه بين #دو كلمه هست، و به خاطر همين معنا و #خاصيتى كه در كلمه (احد) هست، مى بينيم اين كلمه در #هيچ كلام ايجابى به جز در باره خداى تعالى #استعمال نمى شود، (و #هيچ وقت گفته نمى شود: جاءنى احد من القوم - احدى از قوم نزد من آمد)
بلكه هر جا كه استعمال شده است كلامى است #منفى، تنها در مورد خداى تعالى است كه در كلام #ايجابى استعمال مى شود.
🍁بیان آیه (۲) سوره توحید🍁
الله الصمد2⃣
✳️تفسیرالمیزان
🔹اصل در معناى كلمه (#صمد) #قصد كردن و يا قصد كردن با #اعتماد است، وقتى گفته مى شود: (صمده، يصمده، صمدا) معنايش اين است كه فلانى #قصد فلان كس يا فلان چيز را كرد، در حالى كه بر او اعتماد كرده بود. #بعضى از #مفسرين اين كلمه را - كه #صفت است - به معانى #متعددى تفسير كرده اند كه #برگشت بيشتر آنها به معناى زير است:
(#سيد و بزرگى كه از #هر_سو به جانبش #قصد مى كنند تا حوايجشان را برآورد) و چون در آيه مورد بحث #مطلق آمده همين معنا را مى دهد، پس خداى تعالى سيد و بزرگى است كه #تمامى_موجودات عالم در تمامى #حوائجشان او را قصد مى كنند.
🍁🍁🍁🍁🍁
آرى وقتى #خداى تعالى پديد آورنده همه عالم است، و هر چيزى كه داراى #هستى است هستى را خدا به او داده، پس هر چيزى كه نام (#چيز) صادق بر آن باشد، در #ذات و #صفات و آثارش #محتاج به خدا است، و در رفع حاجتش او را #قصد مى كند، همچنان كه خودش فرموده:
(الا له الخلق و الامر)، و نيز به طور #مطلق فرموده:
(و ان الى ربك المنتهى )، پس خداى تعالى در هر #حاجتى كه در عالم وجود تصور شود #صمد است، يعنى #هيچ چيز قصد هيچ چيز ديگر نمى كند مگر آنكه #منتهاى مقصدش او است و بر آمدن حاجتش به وسيله او است.
🍁🍁🍁🍁🍁
از اينجا روشن مى شود كه اگر #الف و #لام بر سر كلمه (#صمد) در آمده، منظور #افاده_حصر است، مى فهماند #تنها خداى تعالى صمد #على_الاطلاق است، به #خلاف كلمه (احد) كه الف ولام بر سرش در نيامده، براى اينكه اين كلمه با معناى #مخصوصى كه افاده مى كند در جمله #اثباتى بر احدى غير خداى تعالى اطلاق نمى شود، پس حاجت نبود كه با آوردن الف و لام حصر #احديت را در جناب حق تعالى افاده كند، و يا احديت #معهودى از بين احديت ها را برساند.
🍁 بحث روایتی سوره توحید🍁
✳️تفسیرالمیزان
⬅️ در اصول #كافى به سند خود از #داوود بن قاسم جعفرى روايت آورده كه گفت: به امام ابى جعفر دوم #جواد الائمه (ع) عرضه داشتم: كلمه #صمد چه معنايى دارد، فرمود به معناى #سيد_مصمود_اليه است، يعنى #بزرگى كه #تمام موجودات عالم در #حوائج كوچك و بزرگ به او #مراجعه ميكنند و #محتاج اويند.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: و در #تفسير كلمه (صمد) معانى ديگرى از #ائمه اهل بيت (ع) روايت شده، از آن جمله امام #باقر (ع) فرمود: #صمد به معناى #سيد و #بزرگى است كه سايرين او را #اطاعت كنند، سيدى كه #مافوق او هيچ آمر و ناهى نباشد.
و از #حسين بن على (ع) روايت شده كه فرموده است: #صمد كسى و چيزى را گويند كه #جوف ندارد، و نيز به كسى گويند كه #نمیخوابد، و همچنين به كسى گفته مى شود كه #لم_يزل بوده و لا يزال خواهد بود. و از امام #سجاد (ع) نقل شده كه فرمود: #صمد كسى است كه هر گاه #بخواهد چيزى را #ايجاد كند تنها بگويد: #باش آن چيز موجود شود. و باز صمد به معناى كسى است كه موجودات را #بدون الگوى قبلى خلق كرده، آنها را #اضداد و به #اشكال مختلف و ازواج خلق كرده، كسى است كه در #يكتايى و #ضد نداشتن يگانه است، و نيز در نداشتن شكل و مثل و شريك #يكتا است.
🍁🍁🍁🍁🍁
و اصل در معناى #صمد همان معنايى است كه از #ابى جعفر دوم (ع) نقل كرديم، چون در معناى آن #لغتى از مفهوم قصد گرفته شده بود، و بنابراين، معانى ديگر و #مختلفه اى كه از #ساير_ائمه (ع) نقل شد تفسير به #لازمه معناى اصلى است، چون همه آنها از لوازم #مقصود بودن خداى تعالى است، آرى خداى تعالى #مقصودى است كه هر موجودى در هر #حاجتى كه دارد به سوى او رجوع دارد، و خود او دچار #هيچ حاجتى نمى شود.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در كتاب #توحيد از #وهب بن وهب قرشى از امام #صادق (ع) از آباى گرامى اش (ع) روايت آورده كه اهل #بصره به #حسين بن على (ع) #نامه اى نوشته، و در آن از كلمه(#صمد) پرسيدند، حضرت در پاسخشان اين نامه را به ايشان نوشت:
بسم الله الرحمن الرحيم
اما بعد، مبادا در #قرآن كريم #خوض كنيد. و در آن #جدال راه نيندازيد، و بدون #علم و از روى #مظنه و #سليقه درباره آن چيزى مگوييد، كه از #جدم رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شنيدم كه مى فرمود:
كسى كه بدون #علم در باره قرآن سخن بگويد، #نشيمنگاه او پر از #آتش خواهد بود، و خداى سبحان #خودش كلمه (#صمد) را تفسير كرده، بعد از آنكه فرمود: (الله احد الله الصمد)، آن را با #دو آيه بعد تفسير نموده، فرمود:
(لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا احد).
🍁🍁🍁🍁🍁
و باز در آن كتاب در #خطبه_ديگر از #امير المومنين(ع) آمده كه فرمود: #خداى عزوجل كسى است كه از كسى #متولد نشده تا در #عزت شريكى داشته باشد، و خود #فرزنددار نمى شود تا موروثى از بين رفتنى باشد.
و در #همان كتاب در #ضمن خطبه اى از آن جناب آمده كه فرمود: #خداى تعالى #بزرگتر از آن است كه #كفوى داشته باشد تا به آن كفو #تشبيه شود.
#مؤلف: در اين معانى كه تاكنون از روايات نقل كرديم روايات ديگرى نيز هست.
🍁 بحث روایتی سوره نصر🍁
✳️ تفسیرالمیزان
⬅️ اين بیقرارى #عباس عموی پیامبر(ص) را وادار كرد #شبانه بر #استر رسول خدا (ص) سوار شده به راه بيفتد، با خود مى گفت: بروم بلكه لابلاى درختهاى #اراك اقلا به هيزم كشى برخورم، و يا دامدارى را ببينم، و يا به كسى كه از سفر مى رسد و به طرف #مكه مى رود برخورد نمايم، به او بگويم به قريش #خبر دهد كه لشكر رسول خدا (ص) تا كجا آمده، بلكه بيايند #التماس كنند و امان بخواهند تا آن جناب از ريختن خونشان #صرفنظر كند.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅ ديدار #ابوسفيان با پيامبر(ص) و اسلام آوردن او به نقل از #عباس
⬅️ #عباس: به خدا سوگند در #لابلاى درختان اراك دور مى زدم تا شايد به كسى برخورم، كه #ناگهان صدايى شنيدم كه چند نفر با هم #صحبت مى كردند، خوب گوش دادم #صاحبان صدا را شناختم، #ابوسفیان بن حرب و #حکیم بن حزام و #بدیل بن ورقاء بودند، و شنیدم #ابوسفیان می گفت به خدا سوگند #هیچ شبی در همه #عمرم چنین آتشی ندیده ام.
#بدیل در پاسخ گفت: به نظر من این آتشها از قبیله #خزاعه باشد.
ابوسفیان گفت: خزاعه #پست تر از اينند كه چنين لشكرى #انبوه فراهم آورند.
🍁🍁🍁🍁🍁
من او را از #صدايش شناختم و صدا زدم اى #اباحنظله - ابوسفيان - تا صدايم را شنيد شناخت، و گفت: ابوالفضل تويى؟ گفتم آرى، گفت: لبيك پدر و مادرم فداى تو باد، چه خبر آورده اى؟ گفتم: اينك #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است با لشكرى آمده كه شما را تاب #مقاومت آن نيست، #ده_هزار نفر از مسلمين است. پرسيد: پس مى گويى چه كنم؟
گفتم: با من #سوار شو تا نزد آن جناب برويم تا از حضرتش برايت #امان بخواهم، به خدا قسم اگر آن جناب بر تو دست يابد #گردنت را مى زند، ابوسفيان با من سوار شد، با #شتاب استر را به طرف رسول خدا (ص) راندم، از هر اجاق و #آتشى رد مى شديم مى گفتند: اين #عموى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و سوار بر #استر آن جناب است، تا به آتش #عمر_بن_خطاب رسيديم، صدا زد: اى اباسفيان #حمد خداى را كه وقتى به تو دست يافتيم كه #هيچ عهد و #پيمانى در بين نداريم، آنگاه به #عجله به طرف رسول خدا (ص) دويد، من نيز استر را به شتاب رساندم، به طورى كه عمر و استر من #جلو درب #قبه راه را به يكديگر بستند، و بالاخره عمر #زودتر داخل شد، آنطور كه يك سواره #كندرو، از پياده كندرو #جلو مى زند.
🍁🍁🍁🍁🍁
عمر #عرضه داشت: يا رسول الله اين ابوسفيان #دشمن خدا است كه خداى تعالى ما را بر او #مسلط كرده و اتفاقا عهد و #پيمانى هم بين ما و او نيست #اجازه بده تا گردنش را بزنم.
من عرضه داشتم: يا رسول الله من او را #پناه داده ام، و آنگاه بلافاصله نشستم و #سر رسول خدا (ص) را «به #رسم_التماس» گرفتم، و عرضه داشتمه به خدا سوگند كسى #غير از من امروز درباره او سخن نگويد، ولى عمر #اصرار مى ورزيد. به او گفتم: اى عمر #آرام بگير، درست است كه اين مرد چنين و چنان كرده، ولى هر چه باشد از #آل_عبد_مناف است، نه از #عدى بن كعب - #دودمان تو - اگر از دودمان تو بود من #وساطتش را نمى كردم. عمر گفت: اى عباس، #كوتاه بيا، اسلام آوردن تو آن روز كه اسلام آوردى #محبوب تر بود براى من از اينكه #پدرم خطاب اسلام بياورد. مى خواست بگويد: #تعصب_دودمانى در كارم نيست، به شهادت اينكه از اسلام تو #خوشحال شدم #بيش از آنكه پدرم مسلمان مى شد، اگر مى شد.
🍁بیان آیه 1⃣ سوره کوثر🍁
✳️ تفسیر المیزان
⬅️صاحبان #دو قول اول استدلال كرده اند به #بعضى روايات، و اما #باقى اقوال #هيچ دليلى ندارند به جز #تحكم و بى دليل حرف زدن، و به هر حال اينكه در #آخر_سوره فرمود:
(ان شانئك هو الابتر).
با در نظر گرفتن اينكه كلمه (#ابتر) در ظاهر به معناى #اجاق_كور است، و نيز با در نظر گرفتن اينكه جمله مذكور از باب #قصر_قلب است، چنين به دست مى آيد كه منظور از كوثر، #تنها و تنها #كثرت_ذريه اى است كه خداى تعالى به آن جناب #ارزانى داشته، (و بركتى است كه در نسل آن جناب قرار داده )، و يا مراد #هم خير كثير است و هم كثرت ذريه، چيزى كه هست كثرت ذريه يكى از #مصاديق خير كثير است، و اگر مراد مساله ذريه به #استقلال و يابه طور #ضمنى نبود، آوردن كلمه (إن) در جمله (ان شانئك هو الابتر) #فايده اى نداشت، زيرا كلمه (إن) علاوه بر #تحقيق، #تعليل را هم مى رساند و معنا #ندارد بفرمايد ما به تو #حوض داديم، چون كه #بدگوى تو اجاق كور است و يا بى خبر است.
🍁🍁🍁🍁🍁
و روايات هم #بسيار زياد رسيده كه سوره مورد بحث در پاسخ كسى نازل شده كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را به اجاق كورى #زخم_زبان زد و اين زخم زبان هنگامى بود كه #قاسم و #عبداللّه دو فرزندان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) از #دنيا رفتند، پس با اين بيان روشن شد كه سخن آن #مفسر كه گفته:
(منظور #صاحب اين زخم زبان از كلمه (#ابتر) بريدگى از #مردم يا انقطاع از #خير بوده و خداى تعالى در #رد گفتارش فرموده او خودش #منقطع از هر چيز است) سخن #بی_وجهى است.
🍁🍁🍁🍁🍁
و چون جمله (انا اعطيناك الکوثر) در مقام منت نهادن بود، با #سياق متكلم مع الغير (#ما) آمد كه بر #عظمت دلالت مى كند، و چون منظور از آن #خوشدل ساختن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) بود مطلب را با واژه #اعطاء كه ظاهر در #تمليك است بيان داشت و فرمود: ما به تو #كوثر عطا كرديم.
🍁 بیان آیه 1⃣ سوره کوثر🍁
⬅️ اين جمله از اين دلالت خالى نيست كه فرزندان فاطمه (عليهاالسلام) ذريه رسول خدا (ص) هستند، و اين خود يكى از خبرهاى #غيبى قرآن كريم است، همانطور كه مى بينيم خداى تعالى #بعد از درگذشت آن حضرت #بركتى در نسل آن جناب قرار داد، به طورى كه در همه عالم #هيچ نسلى معادل آن ديده نمى شود، آن هم با آن همه #بلاها كه بر سر ذريه آن جناب آوردند و گروه گروه ایشان را کشتند.