eitaa logo
آموزش تخصصی مداحی و روضه
7.5هزار دنبال‌کننده
240 عکس
184 ویدیو
23 فایل
کانال رسمی حاج اسماعیلی آموزش نغمات مداحی انتشار کلیه مطالب این کانال بلامانع است (و همراه لینک کانال نغمات باشد آدرس سایت: https://madehin14.ir 🌷تبادل فقط با کانال های مرتبط با مداحی🌷 ادمین ثبت نام: @madehine14 🌴آیدی استاد حاج اسماعیلی @hajsmaeeli
مشاهده در ایتا
دانلود
7. شام غریبان.mp3
7.43M
زیر نورِکمی از ماه ، بدنها پاره ... 19/6/1398 مسجد حضرت ولی عصر )عج ( جزیره خارک @madehin14
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِک .. دهه ی اول محرم تمام شد ، نمیدونم اشکها و گریه هامونو خریدی ارباب یا نه ؟ نمیدونم تونستیم با اشکامون ، دلِ امام زمان رو بدست بیاریم یا نه ؟ اما چند جمله ذکر روضه بخوانم ، شب شام غریبانه ، امشب چه خبره کربلا ؟ زیر نورِکمی از ماه ، بدنها پاره خیمه ها سوخته ، جمعی زحرم آواره آنطرف تر، تن هجده گلِ زهرا بی سر این طرف (غیرتیها ، سیدا ) این طرف مقنعه و چادر و چندین معجر آنطرف نعشِ امامی ته مقتل ، عریان اینطرف جسم امامیست به خیمه سوزان (عجب شبی بوده امشب کربلا) آنطرف ریخته هرسو بدنِ ثارَالله (قربونت برم آقای « مُقَطَّعُ الأعْضَاء » یعنی بدن مبارکشو قطعه قطعه کردند ) آنطرف ریخته هر سو بدنِ ثارَالله این طرف خِرمن آتش به تنِ آلُ الله آنطرف ، بر سرِ هر نیزه سری بالا رفت ؟ این طرف ، آهِ دل از هر جگری بالا رفت ... ( آه ، خیلی شعر نخونم ، اذیتت نکنم ، از صبح تا حالا سینه زدی ، گریه کردی برا ارباب ، اما ببین زینب چه حالی پیدا کرده ؟ بعضیها همین یکی دو روزه یه مقدار سینه زدن ، هی میگن پامون درد گرفت ، کمرمون درد گرفت ، اما بببین زینب چی کشیده ؟آه از امشب بگم .. یکی یکی بچه ها رو جمع کرد توی خیمه ی نیم سوخته ، شروع کرد بچه ها رو شمردن ، یه وقت دیدن زینب هی به سرو صورت میزنه ، چیه خانم ؟ هرچی میگردم دوتا از بچه ها گم شدن ... شروع کرد بیابونا رو جستجو کردن ، اینقدر دنبال این بچه ها گشت ، یه وقت دید یه گوشه ای نشستن دستاشونو گردن همدیگه انداختند ازغُصه دق کردند ... اما اون روضه ای که خیلی جانسوزه ، میگن نیمه های شب ، زینب یه فرصتی پیدا کرد ، همه رو خوابوند بچه ها رو خوابوند، رباب رو آروم کرد ، به اُم کلثوم سپرد خواهرجان مراقب اهل حرم باش ، کجا میخوای بری ؟ من برم دنبال داداشم بگردم ، اومد سمت گودال از زیر نور ماه یکی یکی شمشیر شکسته ها ، نیزه شکسته ها رو کنار میزنه ، هر چی میگرده دنبال حسین پیدا نمیکنه ... اگه آدم بخواد یه گم شده ای رو بشناسه از چند تا نشونی دنبالش میگرده ، اول میگه ببینم صورتش چه شکلیه ؟ شبیه گم شده ی من هست یا نه ؟ قربون اون بدنی برم سرش رو هم به غارت بردند ... دوم نشونی ، میگه ببینم عزیز من فلان لباس تنش بود از رو لباساش میشناسم اما بدن نازنین حسین رو غارت کردند ، حتی لباسا را هم به غارت بردند ، بدنش عریانه ، آماده ای بگم ؟ یه نشونه های دیگه ای هم داره حسین ... حسین من یه انگشتری تو دست داره ، زینب هی میگرده خدا داداشم کجاست ؟ بمیرم برا اون بدنی که انگشتو با انگشتر بردن ... یه وقت دید از نای مبارک از گلوی بریده یه صدایی بلند شد: « اُخَیَّ اِلَیَّ » خواهرم بیا من اینجام ... أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ ( سوره هود ، آیه 18 ) 19/6/1398 مسجد حضرت ولی عصر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) جزیره خارک @madehin14
❁﷽❁ روضه شام غریبان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یابن الحسن از کربلا فریاد فریاد شام غریبان بر تو مولا تسلیت باد ما از فراق روی ماهت بیقراریم چون اهل کوفه نیستیم ما جان نثاریم شب شام غریبانه، روضه برده شده در گودال قتلگاه به گودال خون آید این زمزمه حسین جان منم مادرت فاطمه ببینم حقشو امشب ادا میکنی یا نه؟؟ ضیا دو عینم مادر داره با حسین حرف میزنه ضیـاء دو عینـم سرت کو حسینم غریبم حسین غریبم حسین صدای ناله تون بلند بشه، اجازه ندید صدای گریه و شیون زینبو نامحرما بشنون ، هر کسی ناله داره با من صدا بزنه ،حسین..... امشب ناله ت ،قطع نشه ها، با مادرش فاطمه ی زهرا هم ناله شو شب است و من و گودی قتلگاه بــه رگ‌هـای خــونیـن نمــودم نگـــاه رخ از خون بشویم گلـم را ببــویم غریبم حسین حسین...... در این نیمه شب می‌زند مادرت بـه دریــای خــون بـوسه بـر حنجرت بگو نـور دیـده، که دستت بریده؟ غریبم حسین غریبم حسین من امشب کنم ناله و زمزمه گهــی قتلگــاه و گهــی علقمـه گهی بـا ربابـم دو چشم پـر آبم غریبم حسین شب شام غریبانه، امشب تو خیمه های ابی عبدالله ،چه خبر بود؟! زینب ، یکی یکی بچه ها و زنها رو جمع کرده تو خیمه ی نیم سوخته، آمار بچه ها رو با ام کلثوم گرفت، هر چی فکر میکنم دو تا از بچه ها نیستن، زینب و ام کلثوم، به سر زنان، تو این بیابونا تو تاریکی شب، داره دنبال بچه های حسینش میگرده، یه مرتبه دید کنار یه بوته ی خاری، این دو تا بچه ، دست گردن همدیگه انداختن ، اینقدر گریه کردن ،از غصه ،دو تایی جون دادن روضه ای که میخام امشب بخونم اینه هر کی میخاد گریه کنه ،بسم الله مادرا بیشتر گریه کنن آخرای شب، زینب یکی یکی زنها و بچه ها رو امر کرد بخابید بچه ها، کسی خواب به چشمش نمیاد، به امر ولایی زینب ،همه ی بچه ها خابیدند زنها خابیدند، یه مرتبه دید صدای گریه و شیون بلند شد زینب نگاه کرد دید یه خانمی از خواب بیدار شده زبون گرفته، فهمیدی کیو میخام بگم، صدا زد رباب، عروس مادرم، قربونت برم، چرا تو نخابیدی رباب، صدا زد بی بی جان، چقدر گفتم من آب نمیخورم، خیلی اصرار کردی خانم جان، یه قطره آب خوردم، الان که شیر دارم علی ندارم، حسین.... اینم بگم روضه ی شام غریبانه، شاید سال دیگه زنده نباشیم و گریه کنیم. فرمود برا چند لحظه زینب، یه فرصتی پیدا کرد دید همه خابیدن، از خیمه ها زد بیرون، اومد سمت گودال قتلگاه، چند ساعته زینب از حسینش خبر نداره، اومد سمت گودال قتلگاه، یکی یکی شمشیر شکسته ها،نیزه شکسته ها، سنگها و کلوخها رو کنار میزنه صدا زد گلی گم کرده ام می‌جویم او را به هر گل میرسم می‌بویم او را هر چی گشت حسینشو پیدا نکرد صدا زد گل من یک نشانی در بدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت قربونت برم ، حتی کهنه پیراهنم به غارت بردن، اگه بخای کسی رو بشناسی اول از صورت میشناسی، اگه سر نباشه از لباسا میشناسی، قربون اون آقایی برم حتی لباس ها شم رو غارت کردن، اگه اینهام نشد یه نشونه هایی، مثلا انگشتری که تو دست داره، قربونت برم حسین جان، حتی انگشترتم به غارت بردن، هر جا نشستی ناله بزن یا حسین.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━ °•🏴•°━━━┓ @madehin14 ┗━━━ °•🏴•°━━━┛