─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
#خطبه154:
از جلسه گذشته: «...پس مراد از رویش عمل آثار حقیقی عمل است و مقصود از آب، علم اهل بیت علیهم السلام است و اداب این رویش دل کندن از چشمه های واهی علوم دیگران و اتصال به علم اهل بیت است.»
#سؤال7⃣:باتوجه به پاسخِ استاد 👆 در مورد چیستی رویش اعمال و آب های آبیاری کننده، آیا مراد از آب، آگاهی هایی نیست که فرد قبل از عمل باید کسب کند؟
#جواب:
👈امام(علیه السلام) در این تشبیه زیبا، انسان و اعمالش را به درختان و میوه هایش تشبیه نموده است.
‼️همان گونه که درختان وگیاهان از آب براى رویش بى نیاز نیستند، انسان ها نیز به تعلیم و تربیت و تبلیغ نیاز دارند.
⬅️آن کس که از تعلیم و تربیت و تبلیغ صحیحى برخوردار باشد اعمالش پاک و آن کس که تحت تأثیر تبلیغات سوء قرار گیرد، عملى ناپاک خواهد داشت.
↩️به تعبیر دیگر ارزش میوه هاى درختان در واقع از سه چیز نشأت مى گیرد: بذر خوب و زمین خوب و آب خوب.
💯به یقین بذر انسان ها با توجه به فطرت پاک خداداد خوب است.
✅هر گاه وراثت محیط که به منزله زمین است و تعلیم و تربیت که به منزله آب است پاک و پاکیزه باشد، آثار وجودى انسان ها ارزشمند و پاک و پاکیزه خواهد بود.
#سؤال8⃣: در انتهای #خطبه154 (پیامبر فرمود: همانا خداوند بنده ای را دوست اما کردارش را دشمن می دارد و کردار بنده ای دوست اما شخص را ناخوش می دارد.)
لطفاً این قسمت رو توضیح بدید.
#جواب:
✍ راه شناخت نیکان از بدان را نشان مى دهد، مى فرماید: «بدان هر ظاهرى باطنى دارد همانند خود، آن چه ظاهرش پاک و خوب است باطنش نیز پاک و خوب است و آن چه ظاهرش خبیث و بد است باطنش نیز خبیث است»
⏪زیرا معمولاً اعمال انسان ها بازتاب افکار و اخلاق و صفات درونى آن هاست و ظاهر آنان تراوشى از باطن شان است.
🔁 همان گونه که در ضرب المثل معروف نقل شده: «از کوزه همان برون طراود که در اوست».
↔️بر این اساس هنگامى که باطن کسى براى ما مشکوک شود باید در اعمال او دقت کنیم و از لابه لاى آن به باطن او پى ببریم.
📖قرآن مجید نیز این حقیقت را در آیات مختلف تأیید کرده و درباره منافقان گاه مى فرماید: «(قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِى صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ)»نشانه هاى عداوت آن ها از دهان و کلامشان آشکار شده و آن چه در دل هایشان پنهان مى دارند از آن مهم تر است».
📣و در جاى دیگر مى فرماید: «(وَلَوْ نَشَاءُ لاََرَیْنَاکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِیمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِى لَحْنِ الْقَوْلِ)» اگر ما بخواهیم منافقان را به تو نشان مى دهیم تا آن ها را به قیافه هاشان بشناسى، هر چند مى توانى آن ها را از سخنانشان بشناسى».
و در جاى دیگر مى فرماید: «(وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِى خَبُثَ لاَ یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِداً) سرزمین پاکیزه گیاهش (پاکیزه) به فرمان پروردگار مى روید؛ اما سرزمین خبیث و بد جز گیاه ناچیز و بى ارزش از آن نمى روید».
#سوال9⃣:باتوجه به این سوال 👆 و پاسخ استاد، در ادامه آمده که پیامبر راستگو فرمود: «همانا خداوند بنده ای را دوست دارد اما کردار او را دشمن ، و کردار بنده ای را دوست دارد اما شخص او را دشمن» پس ظاهرا این حرف چندان غلط نیست که فردی ظهور غلطی داشته باشد اما بگوید که باطن خوبی دارم. آیا این اشکال صحیح است؟
#جواب:
✍ این یک قاعده کلى است که هر ظاهرى باطنى دارد همانند خود، آن چه ظاهرش پاک و خوب است باطنش نیز پاک و خوب است و آن چه ظاهرش خبیث و بد است باطنش نیز خبیث است.
اما این قاعده کلى مانند سایر قواعد بدون استثنا نیست؛ زیرا افرادى هستند بسیار پیچیده و به تعبیر عامیانه «تودار» که به آسانى نمى توان آن ها را از اعمالشان شناخت.
↩️ چنان ریاکار و متظاهر و مردم فریبند که گاه افراد عاقل و هوشیار را نیز به خطا مى افکنند.
📣و به همین جهت امام(علیه السلام) در ادامه سخن چنین مى فرماید: «پیامبر راستگو(صلى الله علیه وآله) فرمود: گاه خداوند بنده اى را دوست دارد ولى عملش را مبغوض مى شمرد و گاه عملش را دوست دارد و شخصش را مبغوض مى داند»
🖊 حجتالاسلام مهدوی ارفع
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣(در سال ۳۶ هجری در مدینه، وقتی مردم را برای شورشیان بصره آماده می کرد، ایراد فرمود.)
1⃣وصف گمراهان و غفلت زدگان
♦️چند روز از طرف خدا به گمراه، مهلت داده شد، و او با غافلان و بی خبران در راه هلاکت قدم می نهد، و تمام روزها را با گناهکاران سپری می کند، بی آن که از راهی برود تا به حق رسد و يا پيشوايی برگزيند که راهنمای او باشد. و تا آن زمان که خداوند کيفر گناهان را می نمايد، و آنان را از پرده غفلت بيرون می آورد، به استقبال چيزی می روند که بدان پشت کرده بودند (يعنی آخرت)، و پشت می کنند بدانچه روی آورده بودند (يعنی دنيا). پس نه از آنچه آرزو می کردند و بدان رسيدند سودی بردند، و نه از آنچه حاجت خويش بدان روا کردند بهره ای به دست آوردند، من، شما و خود را از اين گونه غفلت زدگی می ترسانم.
2⃣درمان غفلت زدگيها
♦️هر کس بايد از کار خويش بهره گيرد، و انسان بينا کسی است که به درستی شنيد و انديشه کرد، پس به درستی نگريست و آگاه شد، و از عبرت ها پند گرفت، سپس راه روشنی را پيمود، و از افتادن در پرتگاه ها، و گُم شدن در کوره راه ها، دوری کرد، و کوشيد تا عدالت را پاس دارد و برای گمراهان جای اعتراض باقی نگذارد، که در حق سخت گيری کند، يا در سخن حق تحريف روا دارد، يا در گفتن سخن راست بترسد. پس به هوش باش ای شنونده! و از خواب غفلت بيدار شو، و از شتاب خود کم کن، و در آنچه از زبان پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر تو رسيده انديشه کن، که ناچار به انجام آن می باشی و راه فراری وجود ندارد. و با کسی که رهنمودهای پيامبر(صلی الله علیه و آله) را به کار نمی بندد و به جانب ديگری تمايل دارد مخالفت کن و او را با آنچه برای خود پسنديده رها کن. فخرفروشی را واگذار، و از مرکب تکبّر فرود آی. به ياد قبر باش که گذرگاه تو به سوی عالم آخرت است، که همانگونه به ديگران پاداش دادی به تو پاداش می دهند، و آن گونه که کاشتی، درو می کنی؛ آنچه امروز، پيش می فرستی، فردا بر آن وارد می شوی، پس برای خود در سرای آخرت جايی آماده کن، و چيزی پيش فرست. ای شنونده! هشدار، هشدار، ای غفلت زده! بکوش، بکوش! «هيچ کس جز خدای آگاه تو را با خبر نمی سازد.»
3⃣صفات ناپسند
♦️ از واجبات قطعی خدا در قرآن حکيم که بر آن پاداش و کيفر می دهد، و به خاطر آن خشنود شده يا خشم می گيرد، اين است که اگر انسان يکی از صفات ناپسند را داشته و بدون توبه خدا را ملاقات کند، هر چند خود را به زحمت اندازد، يا عملش را خالص گرداند فايده ای نخواهد داشت. و آن صفات ناپسند اين است که شريکی برای خداوند در عبادات واجب برگزيند، يا خشم خويش را با کُشتن بی گناهی فرونشاند، يا بر بی گناهی به خاطر کاری که ديگری انجام داده عيب جويی کند، يا به خاطر حاجتی که به مردم دارد، بدعتی در دين خدا بگذارد، يا با مردم به دو چهره ملاقات کند، و يا در ميان آنان با دو زبان سخن بگويد. در آنچه گفتم نيک بينديش، که هر مثال را همانند فراوان است.
4⃣ روانشناسی
♦️ همانا تمام حيوانات در تلاش برای پُر کردن شکمند، و درندگان در پی تجاوز کردن به ديگران، و زنان بی ايمان، تمام همّتشان آرايش زندگی و فسادانگيزی در آن است، امّا مؤمنان فروتنند. همانا مؤمنان مهربانند، همانا مؤمنان از آينده ترسانند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه153
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
1⃣خداشناسی (شناخت صفات خدا)
♦️ستايش خداوندی را که با آفرينش بندگان، بر هستی خود راهنمايی فرمود، و آفرينش پديده های نو، بر اَزَلی بودن او گواه است، و شباهت داشتن مخلوقات به يکديگر دليل است که او همتايی ندارد. حواس بشری ذات او را درک نمی کند، و پوشش ها او را پنهان نمی سازد، زيرا سازنده و ساخته شده، فرا گيرنده و فرا گرفته، پروردگار و پرورده، يکسان نيستند. يگانه است نه از روی عدد، آفريننده است نه با حرکت و تحمّل رنج، شنواست بدون وسيله شنوايی، و بيناست بی آن که چشم گشايد و بر هم نهد. در همه جا حاضر است نه آن که با چيزی تماس گيرد، و از همه چيز جداست، نه اينکه فاصله بين او و موجودات باشد. آشکار است نه با مشاهده چشم، پنهان است نه به خاطر کوچکی و ظرافت، از موجودات جداست که بر آنها چيره و تواناست، و هر چيزی جز او برابرش خاضع و بازگشت آن به سوی خداست. آن که خدا را وصف کند، محدودش کرده، و آن که محدودش کند، او را به شمارش آورده، و آن که خدا را به شمارش آورد، ازليّتِ او را باطل کرده است، و کسی که بگويد: خدا چگونه است؟ او را توصيف کرده، و هر که بگويد: خدا کجاست؟ مکان برای او قائل شده است. خدا عالم بود آنگاه که معلومی وجود نداشت، پرورنده بود آنگاه که پديده ای نبود، و توانا بود آنگاه که توانايی نبود.
2⃣عظمت امامان دوازده گانه و قرآن
♦️ همانا طلوع کننده ای آشکار شد، و درخشنده ای درخشيد و آشکار شونده ای آشکار گرديد، و آن که از جادّه حق منحرف شد، به راه راست بازگشت، خداوند گروهی را به گروهی تبديل، و روزی را برابر روزی قرار داد، و ما چونان مانده در خشکسالان که در انتظار بارانند، انتظار چنين روزی را می کشيديم. همانا امامان دين از طرف خدا، تدبير کنندگان امور مردم، و کارگزاران آگاه بندگانند. کسی به بهشت نمی رود جز آن که آنان را شناخته، و آنان او را بشناسند، و کسی در جهنّم سرنگون نگردد، جز آن که منکر آنان باشد و امامان دين هم وی را نپذيرند.
3⃣ویژگیهای اسلام
♦️ همانا خدای متعال شما را به اسلام اختصاص داد و برای اسلام برگزيد، زيرا اسلام نامی از سلامت است، و فراهم کننده کرامت جامعه می باشد، راهِ روشنِ آن را خدا برگزيد، و حجّت های آن را روشن گردانيد. اسلام ظاهرش علم، و باطنش حکمت است، نوآوری های آن پايان نگيرد و شگفتی هايش تمام نمی شود. در اسلام، برکات و خيرات، چونان سرزمين های پُر گياه در اوّل بهاران فراوان است، و چراغ های روشنی بخش تاريکی ها فراوان دارد، که دَرِ نيکی ها جز با کليدهای اسلام باز نشود، و تاريکی ها را جز با چراغ های آن روشنايی نمی توان بخشيد. مرزهايش محفوظ و چراگاه هايش را خود نگهبان است. هر درمان خواهی را درمان، و هر بی نيازی را در طلب، کافی است.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه152
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه152
#بند_اول:
«...و آفرینش پدیده های نو ، بر ازلی بودن او گواه است...»
#سؤال1⃣ : نو بودن نسبت به چه زمان؟ وقتی ما از عدم ، به هستی رسیدیم، پس از زمان ِ ماقبل مان خبری نداریم که نو یا تکراری بودن پدیده ها را تشخیص دهیم.
#سؤال2⃣:نو بودن پدیده ها چه ارتباطی به ازلیبودن خدا دارد؟
#جواب:
✍ نو بودن یعنی حادث بودن یعنی قبلاً نبود و الان بود شد!
⁉️خب ! سؤال پیش می آید که اگر چیزی سابقه عدم داشته است برای به وجود آمدن نیاز به علتی دارد که او را به وجود بیآورد و چیزی که نیاز به چیز دیگری داشته باشد که نمی تواند خدا و واجب الوجود باشد.
↩️پس طبق برهان خلف! چون خدا محتاج غیر نیست پس محال است که دوره ای نبوده باشد و بعد بود شده باشد و این یعنی ازلی است و بی آغاز است.
#بند_اول:
«...آنکه خدا را به شمارش آورد، ازلیت او را باطل کرده است»
#سؤال3⃣ : منظور از به شمارش در آوردن خدا چیست؟
#سؤال4⃣:به شمارش آوردن چه ارتباطی به ابطال ازلیت دارد؟
#جواب:
✍ کلام مولا را باید با قبل و بعدش فهمید می فرمایند: هر کس خدا را وصف کند او را محدود کرده است چرا؟
‼️جواب را در #خطبه1 داده اند که هر صفتی شهادت می دهد که غیر از موصوفش است و همچنین هر موصوفی گواهی می دهد که با صفتش فرق دارد.
↩️پس موصوف یک چیز می شود و صفت چیز دیگری آن گاه صفت ، موصوف را محدود می کند مثلاً اگر گفتید کفش قهوه ای یعنی دیگر مشکی و زرد و ... نیست.
⬅️و اگر خدا را با توصیف محدود کردید او را قابل شمارش کرده اید یعنی گویا گفته اید خدا یکی و فلان صفت یکی دیگه و فلان یکی دیگر و ....
👌و اگر چیزی قابل شمارش شد و در عِداد چیزهای دیگر قرار گرفت و محدود شد نمی تواند ازلی باشد چون قبل از ان معدود دیگری قابل تصور است.
♨️ مثلاً اگر ۳ عدد باشد قبل از آن هم عدد دیگری قابل فرض است و قبل از آن هم باز عدد دیگری و ... بدون انتها و این یعنی ازلیت ندارد .
#بند_دوم :
«...خداوند گروهی را به گروهیتبدیل و روزی را برابر روزی قرار داد...»
#سؤال5⃣ : منظور چیست؟
#جواب:
✍ یعنی با ظهور اسلام خداوند آقایی و سیادت را از گروهی که شایسته آن نبودند(مشرکین و کفار) گرفت و به گروهی که لایق آن بودند داد (اهل بیت و مؤمنان)
⬅️و روزی برابر روزی یعنی روز پیروزی اهل ایمان را در مقابل روز گردنکشی مشرکین قرار داد.
🔊یک روز فریاد می زدند : لات و هُبَل لات و هبل اما یک روز فقط این ندا به گوشها می رسید که الله اعلی و اجل .
#بند_سوم:
«اسلام، ظاهرش علم و باطنش حکمت است»
#سؤال6⃣ : آیا مرتبه ی حکمت ، نزد خداوند بالاتر از علم است؟
#سؤال7⃣ :چرا علم به ظاهر اختصاص داده می شود؟
#سؤال8⃣ :آیا به علمی که به فعلیت رسیده میتوان گفت حکمت؟
#جواب:
✍ بله حکمت از علم بالاتر است زیرا حضرت درباره اش در نهج البلاغه فرموده است گاهی حکمت در سینه منافق است ولی آنجا قرار نمی گیرد آنقدر خلجان می کند تا از سینه منافق خارج شده و در سینه مؤمن قرار و آرام می گیرد.
‼️اما منافق می تواند به علم ظاهر برسد حتی به علم فقه و تفسیر و عرفان و ...
✅حکمت آن مرتبه ای از مواجهه با حق است که با قلب شهود شود و به یقین متصف گردد.
⏪ محل ظهور و قرار حکمت، #قلب است و اگر در دلی قرار داده شد به او خیر کثیر داده شده است.
◀️یوءتِ الحکمهَ من یشآء و من یؤتَ الحکمه فقد اوتِیَ خیراً کثیرا
#بند_سوم:
«مرزهایش محفوظ و چراگاه هایش را خود نگهبان است »
#سؤال9⃣ : مرز همان حدود الهی(واجبات و محرمات) است؟
اگر بله ، آیا بهتر نبود میفرمودند مرزهای آن آشکار است؟(چون این مرزها از طرف مسلمانان گاهی محفوظ نیست)
#سؤال0⃣1⃣: منظور از چراگاه چیست؟
#جواب:
✍ آنچه در عبارت عربی آمده این است قد اُحمَی حماه و این تعبیر استعاری یعنی حمایت هایش قطعی است به این معنا که هر کس خود را در حمایت قرآن قرار بدهد حمایت کردن قران از او قطعی است و بهتر بود مرحوم دشتی از واژه مرز استفاده نمی کردند تا با حدود شرعی اشتباه نشود.
👌البته برای ترجمه ایشان هم می شود توجیه خوبی درست کرد و آن این است که وقتی شما وارد حد و مرز یک دژ و قلعه بشوید در واقع با خیال راحت در حمایت و حصن ان قرار گرفته اید.
↔️مراد از چراگاه همان است که در خود خطبه امده آنجا که فرمود :" در قرآن برکات و خیرات چونان سرزمین های پر اب و گیاه در اول بهار، فراوان است."
#سؤال9⃣ : «...هربی نیازی را در طلب، کافیست» یعنی چه؟
✍ عبارت عربی این است و کفایه المکتفی یعنی قرآن برای کسی طالب چیزی باشد که امور و احتیاجاتش را تأمین کند، کفایت می کند.
🖊 حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
1⃣ ارزش شهادتين
♦️خدای را می ستايم، و در راندن شيطان، و دور ساختن و نجات پيدا کردن از دام ها و فريب های آن، از خدا ياری می طلبم و گواهی می دهم که جز خدای يگانه معبودی نيست، و شهادت می دهم که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده برگزيده و انتخاب شده اوست، که در فضل و برتری، همتايی ندارد و هرگز فقدان او جبران نگردد. شهرهايی به وجود او روشن گشت، پس از آن که گمراهیِ وحشتناکی همه جا را فرا گرفته بود؛ و جهل و نادانی بر انديشه ها غالب و قساوت و سنگدلی بر دل ها مسلّط بود، و مردم حرام را حلال می شمردند، و دانشمندان را تحقير می کردند، و جدای از دين الهی زندگی کرده و در حال کفر و بی دينی جان می سپردند.
2⃣نكوهش مردم گمراه
♦️شما ای عرب ها، هدف تيرهای بلا هستيد، که نزديک است. از مستی های نعمت بپرهيزيد، و از سختی های عذاب الهی بترسيد و بگريزيد، و در فتنه های در هم پيچيده، به هنگام پيدايش نوزاد فتنه ها و آشکار شدن باطن آنها، و برقرار شدن قطب و مدار آسيای آن، با آگاهی قدم برداريد. فتنه هايی که از رهگذرهای ناپيدا آشکار گردد، و به زشتی و رسوايی گرايد، آغازش چون دوران جوانی پر قدرت و زيبا، و آثارش چون آثار باقيمانده بر سنگ های سخت، زشت و ديرپاست، که ستمکاران آن را با عهدی که با يکديگر دارند، به ارث می برند. نخستين آنان پيشوای آخرين، و آخرين گمراهان، اقتداکننده به اوّلين می باشند. آنان در به دست آوردن دنيای پَست بر هم سبقت می گيرند، و چونان سگ های گرسنه، اين مردار را از دست يکديگر می ربايند. طولی نمی کشد که پيرو از رهبر، و رهبر از پيرو، بيزاری می جويد، و با بغض و کينه از هم جدا می شوند، و به هنگام ملاقات، همديگر را نفرين می کنند.
3⃣خبر از آينده خونين عرب
♦️ سپس فتنه ای سر برآوَرَد که سخت لرزاننده، در هم کوبنده و نابودکننده است، که قلب هايی پس از استواری می لغزند، و مردانی پس از درستی و سلامت، گمراه می گردند، و افکار و انديشه ها به هنگام هجوم اين فتنه ها پراکنده، و عقايد پس از آشکارشدنشان به شکّ و ترديد دچار می گردد. آن کس که به مقابله با فتنه ها برخيزد کمرش را می شکند، و کسی که در فرو نشاندن آن تلاش می کند، او را در هم می کوبد. در اين ميان، فتنه جويان چونان گورِخران، يکديگر را گاز می گيرند، و رشته های سعادت و آيين محکم شده شان لرزان می گردد، و حقيقت امر پنهان می ماند. حکمت و دانش کاهش می يابد، ستمگران به سخن می آيند، و بيابان نشين ها را در هم می کوبند و با سينه مرکب های ستم، آنها را خرد می نمايند. تک روان، در غبار آن فتنه ها نابود می گردند و سوارانِ با قدرت در آن به هلاکت می رسند. فتنه ها، با تلخیِ خواسته ها وارد می شود، و خون های تازه را می دوشد، نشانه های دين را خراب، و يقين را از بين می برد. فتنه هايی که افراد زيرک از آن بگريزند، و افراد پليد در تدبير آن بکوشند. آن فتنه ها پر رعد و برق و پر زحمت است، در آن پيوندهای خويشاوندی قطع شده، و از اسلام جدا می گردند. فتنه ها چنان ويرانگرند که تندرست ها بيمار، و مسکن گزيدگان کوچ می کنند، در آن ميان، کشته ای است که خونش به رايگان ريخته، و افراد ترسويی که طالب أمانند، با سوگندها آنان را فريب می دهند، و با تظاهر به ايمان آنها را گمراه می کنند.
4⃣ رهنمودها در مقابله با فتنه ها
♦️ پس سعی کنيد که شما پرچم فتنه ها و نشانه های بدعت ها نباشيد، و آنچه را که پيوند امّت اسلامی بدان استوار، و پايه های طاعت بر آن پايدار است، برخود لازم شماريد، و بر خدا، ستمديده وارد شويد نه ستمگر؛ و از گرفتار شدن به دام های شيطان، و قرار گرفتن در وادی دشمنی ها بپرهيزيد، و لقمه های حرام به شکم خود راه ندهيد. شما برابر ديدگان خداوندی قرار داريد که گناهان را حرام کرد و راه اطاعت و بندگی را آسان فرمود.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه151
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
#خطبه151
،#بند_دوم:
«شما ای عربها هدف تیرهای بلا هستید که نزدیک است از مستی نعمت ها بپرهیزید و از سختی عذاب الهی بترسید و بگریزید...»
#سؤال1⃣ : آیا جهان اسلام تنها عرب بوده که امام ، آنها را هدف تیر بلا می شمرند؟
#سؤال2⃣ :آیا این هدف تیر بلا و عذاب بودن به علت عدم یاری امام بوده است؟
#سؤال3⃣ : منظور از فتنه و سختی عذاب، حکومت فاسد بنی امیه است؟
#جواب:
✍ جهان اسلام فقط اعراب نبوده اند اما به دلیل گستردگی جغرافیای امت اسلام حضرت در مناطق مختلف مثل ایران و آذربایجان و آفریقا و ... نمایندگانی را حاکم فرموده بودند و با مردم آن مناطق از طریق حاکمان منصوب و ... ارتباط داشتند ولی با مردم کوفه و بصره و مدینه و مکه و ... مستقیما گفتگو می کردند لذا تعبیر به اعراب کرده اند.
✅بله علت آن فتنه ها همانطور که در متن خطبه آمده یکی مستی نعمت ها بود و دوم عدم پرهیز از عذاب الهی.
↩️مراد از فتنه ای که در این خطبه توصیف فرموده اند، فتنه بنی امیه است.
#بند_دوم:
«...در فتنه های درهم پیچیده، به هنگام پیدایش نوزاد فتنه ها و آشکارشدن باطن آنها، و برقرارشدن قطب و مدار آسیای آن، با آگاهی قدم بردارید...»
#سؤال4⃣ : این قدم برداشتن با آگاهی، به گونه ایست که در#حکمت1 فرمودند؟ یا آگاهی های دیگری هم نیاز است؟
#جواب:
✍ امام(علیه السلام) در این عبارت گاه، فتنه را به جنینى تشبیه مى کند که به طور پنهانى پرورش پیدا مى کند و ناگهان متولّد مى شود و گاه همانند آسیابى مى شمرد که نخست قطب و محور آن را برپا مى سازند و سپس سنگ آسیا به چرخش در مى آید.
‼️تجربیات تاریخى نیز نشان مى دهد که واقعاً فتنه ها چنین اند؛ مراحل کمون و شکل گیرى دارند که بر اثر عوامل مختلف اجتماعى شکل مى گیرد.
♨️ناگهان انفجارى رخ مى دهد و آن چه در درون جامعه است، ظاهر مى شود.
⏪با این توضیح هشیاری در ابتدای شکل گیری عوامل فتنه زا و آگاهی از ریشه ها و ابعاد آن می تواند در بسیاری از موارد عامل پیشگیری از فتنه ها یا لااقل کاهش آسیب های فتنه گردد.
#بند_دوم:
«...طولی نمی کشد که پیرو از رهبر و رهبر از پیرو بیزاری میجوید و با بغض و کینه از هم جدا میشوند و به هنگام ملاقات، همدیگر را نفرین میکنند...»
#سؤال5⃣ : آیا هنگامه ی بیزاری جستن پیرو و رهبر فتنه و جداشدن با بغض و کینه، زمان رسوایی فتنه است یا اشاره به آخرت دارد؟
#سؤال6⃣: مراد از «هنگام ملاقات»، آخرت است؟
#جواب:
✍ «عند اللقاء» اشاره به «لقاء الله» و روز قیامت می باشد.
📣 همان گونه که در قرآن مى فرماید: «(اِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الاَْسْبَابُ)
⬅️ در آن هنگام رهبران (گمراه و گمراه کننده) از پیروان بیزارى مى جویند و کیفر خدا را مشاهده مى کنند و دستشان از همه جا کوتاه مى شود.
👌البته این منافات با بیزاری و برائت اصحاب فتنه از سران فتنه در همین دنیا و پس از رسوایی ندارد همانطور که در فتنه ۸۸ شاهد بودیم.
↩️ادامه دارد...
🖊 حجتالاسلام مهدوی ارفع
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
#خطبه_151
#بند_دوم:
#سؤال7⃣: لطفاً این مطلب را توضیح بدهید : نخستین آنان پیشوای آخرین و آخرین گمراهان اقتدا کننده به اولین میباشند .
#جواب:
✍ یعنی فتنه گران _ بنی امیه_ یکی پس از دیگری دنباله رو افکار و روش همدیگر هستند قبلیها پیشوای بعدی ها و بعدیها دنباله رو قبلیها.
#بند_سوم:
«...افکار و اندیشه ها به هنگام هجوم این فتنه ها پراکنده ... میشود»
#سؤال8⃣: لطفاً در مورد این مطلب توضیحاتی بفرمایید.
#جواب:
✍ مى دانیم «بنى امیّه و بنى عباس» گرچه هر دو یک هدف شیطانى را تعقیب مى کردند، ولى «بنى امیّه» همان گونه که سردمدار آن ها معاویه گفت کار به نماز و روزه و برنامه هاى دینى مردم نداشتند، مگر در جایى که با حکومت خودکامه آن ها مزاحمت داشت.
↩️ در حالى که «بنى عباس» پنجه در عقاید مردم افکندند و مى دانیم بسیارى از مکتب هاى انحرافى و مذاهب فاسد در عصر آن ها به وجود آمد و اختلاف در مسائلى مانند «حدوث و قدم قرآن» و «جبر و تفویض» و اختلافات «اشاعره و معتزله» در زمان آن ها بالا گرفت و به یقین بنى عباس به دنبال آن بودند تا مردم و حتى دانشمندان و علما و متفکران را به این مباحث سرگرم کنند و خودشان به حکومت ادامه دهند.
⁉️در چنین فتنه عقیدتی_مذهبی روشن است که بسیاری از صاحبان فکر و اندیشه دچار شبهه و اختلاف و پراکندگی می شدند.
#بند_سوم:
«حکمت و دانش کاهش می یابد...»
#سؤال9⃣ :این مسئله در همه ی فتنه ها رخ می دهد؟
#سؤال0⃣1⃣: راه مقابله با کاستی حکمت و دانش در این فضا چیست؟
#سؤال1⃣1⃣:چه حکمت و دانشی مدنظر است؟
#جواب:
✍ وقتی فتنه ای در جامعه ظهور می کند، حق و باطل درهم آمیخته و تشخیص آن جز برای اندک افراد دارای آگاهی و بصیرت ناممکن یا دشوار می شود.
⏪اهل فتنه با انواع دسیسه ها کاری می کنند که دانش و حکمت دانایان و اهل بصیرت در جامعه تأثیرگذار نشود.
⁉️ دقیقاً مانند کاری که بی بی سی و صدای امریکا و... در فتنه ۸۸ کردند. ان قدر اخبار کذب و هیجانی را به ذهن جامعه تزریق کردند که ندای اصحاب حق و بصیرت حتی رهبر معظم انقلاب به خیلی ها نرسید...
💯 این است مقصود از کاهش یافتن حکمت و دانش.
#بند_سوم:
«...آن کس که به مقابله با فتنه ها برخیزد کمرش را میشکند و کسی که در فرونشاندن آن تلاش میکند، او را درهم میکوبد...»
#سؤال2⃣1⃣:آیا این مطلب یعنی در هنگام فتنه کاری نکنیم چون خودمان مغلوب میشویم؟
#سؤال3⃣1⃣:این چه فتنه ای است که افرادی که به مقابله با آن به پا خیزند و برای اصلاح تلاش کنند، چنین درهم کوبیده میشوند؟
#جواب:
✍ نه به هیچ وجه به معنای منفعل بودن و دست روی دست گذاشتن نیست؛ بلکه این تعبیر، تأکیدى است بر آن چه در بخش پیشین خطبه درباره فتنه اوّل ذکر شد که سردمداران فتنه ها در آغاز متحدند، ولى هنگامى که پیروز شدند براى حذف یکدیگر تلاش مى کنند.
↩️ لذا کسانی که در ابتدای فتنه به مقابله با آن برخیزند باید بدانند که کاری بس دشوار و شکننده در پیش خواهند داشت.
در #بند_سوم آمده : فتنه ها با تلخی خواسته ها وارد میشود و خونهای تازه را میدوشد...
#سؤال4⃣1⃣: خونهای تازه را میدوشد ؟
#جواب:
✍ یعنی انسانهای بی گناهی را از بین می برد .
#سؤال5⃣1⃣: در پاسخ سوال هفت ، اشاره به بنی عباس کردید یعنی حضرت منظورشان ایشان بوده ؟
#جواب:
✍ با توجه به نوع فتنه ای که تبیین فرمودند و جنس کلامشون که پیش بینی و پیشگوییه، تاریخ اینگونه نشان داده است.
#بند_سوم
«...فتنه هایی که افراد زیرک از آن بگریزند و افراد پلید در تدبیر آن بکوشند...»
#سؤال6⃣1⃣: لطفاً توضیح بفرمایید چرا آنها که در صدد رفع فتنه برمی آیند پلید شمرده شده اند؟
#جواب:
✍ مراد از " تدبیر کردن" مدیریت کردن فتنه است.
⏪یعنی افراد پلید در جامعه تولید فتنه می کنند و آن را مهندسی و مدیریت می کنند.
#بند_سوم:
«در آن میان، کشته ای ست که خونش به رایگان ریخته و افراد ترسویی که طالب امانند، با سوگندها آنان را فریب میدهند و با تظاهر به ایمان، آنها را گمراه میکنند»
#سؤال7⃣1⃣: آیا آن کشته ای که خونش به رایگان ریخته است، اشاره به امام حسین(علیه السلام) دارد؟
#جواب:
⁉️ دلیلی نداریم برای اینکه منظور از کشته ای که به رایگان خونش ریخته می شود ، فقط سید الشهدا علیه السلام باشد ، چون بعد از امیرالمؤمنین ، توسط بنی امیه و بنی العباس و دیگران خون خیلی از انسانهای شریف و پاک بی گناه ریخته شد.
↩️ ادامه دارد...
🖊 حجتالاسلام مهدوی ارفع
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
#خطبه151
#بند_چهارم:
«پس سعی کنید که شما پرچم فتنه ها و نشانه بدعت ها نباشید»
#سؤال8⃣1⃣: چگونه به این امر ملتزم شویم؟ گاهی افرادی ، کاری را با نیت خیر انجام میدهند اما از آن فتنه ساخته میشود. درتاریخ هم نمونه هایی مشاهده شده است.
#جواب:
✍ راه پیشگیری از پرچمدار فتنه شدن ، در نهج البلاغه آمده است.
✅اول: بصیرت که را آن شناخت شاخص های حق و شاخص های باطل است تا در فتنه ها آنها را بر افراد و گروهها تطبیق دهیم و اهل حق و اهل باطل را از هم بتوانیم تشخیص بدهیم.
✅دوم: صبر و استقامت است یعنی در پیدایش فتنه که با شبهه همراه است ، از اقدام عجولانه پرهیز کنیم و بر مواضع اصولی و انقلابی خود پابرجا بمانیم تا گرد و غبار فتنه رفع شود.
✅سوم: تمسک جدی و التزام عملی به ولی زمان است.
#سؤال9⃣1⃣: در مورد شاخصهای حق و باطل در فضای فتنه بفرمایید.
#جواب:
✍ مهمترین راههای مصون ماندن از باطل و ماندن در مسیر حق در ادامه همین خطبه آمده است:
۱_ التزام به وحدت امت اسلامی
۲_ التزام بر امامت و ولایت که پایه های اطاعت امت بر ان استوار است
۳_ ظلم نکردن حتی به قیمت مظلوم شدن
۴_ مراقبت از دامهای شیطان (گناه و ...)
۵_ پرهیز از دشمنی ها
۶_ پرهیز از لقمه های حرام
‼️اما از همه مهمتر اطاعت محض از امام عادل و ولیّ زمان ما را در شناخت حق و باطل یاری می دهد .
↩️همانطور که حضرت در #حکمت261 به حارث بن حوط (كه از ياران آن حضرت علیه السلام محسوب مى شد؛ ولى راه خطا را مى پيمود) و خدمت حضرت آمد و عرض كرد :
⁉️ شما فكر مى كنيد من هم لشكر جمل را گمراه مى دانم؟ (چنين نيست)
📣 امام علیه السلام فرمود : «اى حارث! تو به پايين نگاه كردى نه به بالاى سرت به همين دليل حيران و سرگردان شدى (اگر به من و جمعيت مهاجران و انصار پيامبر صلی الله علیه وآله نگاه مى كردى در شناخت حق گرفتار سرگردانى نمى شدى) تو حق را نشناختى تا كسانى را كه به سراغ حق آمده اند بشناسى.
باطل را نيز نشناخته اى تا كسانى را كه به سراغ باطل رفته اند شناسايى كنى».
⛔️حارث (براى تبرئه خود) گفت: «من همراه سعید بن مالك (سعید بن مالك، مشهور به سعد ابى وقاص) و عبدالله بن عمر كناره گيرى مى كنم (و بى طرف مى مانم)».
↔️ امام علیه السلام فرمود: «سعيد (سعد) و عبدالله بن عمر حق را يارى نكردند و باطل را نيز خوار نساختند (آنها راه خطا پيمودند، چگونه به آنها اقتدا مى كنى؟)
#بند_چهارم:
«...آنچه پیوند امت اسلامی بر آن استوار و پایه های طاعت برآن پایدار است برخود لازم شمارید...»
#سؤال0⃣2⃣: لطفا توضیح بفرمایید.
#جواب:
✍ اشاره به این که تا مى توانید قوانین و دستورات الهى را که ضامن بقاى جامعه اسلامى و اطاعت پروردگار است، حتى درگیر و دار فتنه ها تا آن جا که مى توانید محترم بشمرید.
↩️ چرا که اگر راه نجاتى از فتنه باشد پیروى ازاین دستورات است.
⬅️این سخن مخصوصاً برنامه هایى همچون جمعه و جماعت و حج و کمک به محرومان و ستمدیدگان را شامل مى شود؛ چرا که حفظ آن ها سبب نجات از فتنه هاست.
🖊 حجتالاسلام مهدوی ارفع
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣(در این خطبه ، به حوادث سخت آینده اشاره دارد.)
1⃣ آينده بشريت و ظهور حضرت مهدی (عج)
♦️به راه های چپ و راست رفتند، و راه ضلالت و گمراهی پيمودند، و راه روشن هدايت را گذاشتند. پس درباره آنچه که بايد باشد شتاب نکنيد، و آنچه را که در آينده بايد بيايد دير مشماريد. چه بسا کسی برای رسيدن به چيزی شتاب می کند، امّا وقتی به آن رسيد دوست دارد که ای کاش آن را نمی ديد، و چه نزديک است امروزِ ما به فردايی که سپيده آن آشکار شد. ای مردم! اينک ما در آستانه تحقّق وعده های داده شده، و نزديکی طلوع آن چيزهايی که بر شما پوشيده و ابهام آميز است، قرار داريم.
2⃣ ره آورد حكومت حضرت مهدی (عج)
♦️بدانيد، آن کس از ما (حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه)) که فتنه های آينده را دريابد، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد، و بر همان سيره و روش پيامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان: رفتار می کند تا گره ها را بگشايد، بردگان و ملّت های اسير را آزاد سازد. جمعيّت های گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جويان پراکنده را جمع آوری می کند. «حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه)» سال های طولانی در پنهانی از مردم به سر می برد، آن چنان که اثر شناسان، اثر قدمش را نمی شناسند، گر چه در يافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای در هم کوبيدن فتنه ها آماده می گردند، و چونان شمشيرها صيقل می خورند. ديده هاشان با قرآن روشنايی گيرد، و در گوش هاشان تفسير قرآن طنين افکند، و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سر می کشند.
3⃣ سرنوشت امت اسلامی پس از پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)
♦️ روزگار آنان به طول انجاميد تا رسوايی آنها به نهايت رسيد، و خود را سزاوار بلای زمانه گرداندند، و چون پايان مدّت آنها نزديک شد، گروهی در فتنه ها آسودند و گروهی دست به حمله و پيکار با فسادگران زدند و با شکيبايی که داشتند بر خدا منّت ننهادند، و جان دادن در راه خدا را بزرگ نشمردند، تا آنجا که اراده الهی به پايان دوران جاهليّت موافق شد. شمشيرها در راه خدا کشيدند، و بينش های خود را بر شمشير نشاندند، و طاعت پروردگار خود را پذيرفتند، و فرمان پنددهنده خود را شنيدند، و در پيروزی و سربلندی زيستند تا آن که خدا، پيامبرش را نزد خود برد، (افسوس) که گروهی به گذشته جاهلی خود بازگشتند، و با پيمودن راه های گوناگون به گمراهی رسيدند، و به دوستان منحرف خود پيوستند و از دوستی با مؤمنان بريدند که به آن امر شده بودند، و بنيان اسلامی را تغيير داده در جای ديگری بنا نهادند. آنان کانون هر خطا و گناه، و پناهگاه هر فتنه جو شدند، که سرانجام در سرگردانی فرو رفته، و در غفلت و مستی به روش و آيين فرعونيان درآمدند، يا از همه بريده و دل به دنيا بستند، و يا پيوند خود را با دين گسستند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه150
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾
#خطبه150
#بند_اول:
«...چه نزدیک است امروز ما به فردایی که سپیده ی آن آشکار شد...»
#سؤال1⃣: آیا مراد امام از سپیده ایی که آشکار شده ، نزدیکی تحقق وعده های داده شده در مورد ظهور است؟
#جواب:
✍ بله همینطور است.
#بند_دوم:
«بدانید آن کس از ما(حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف)...جمعیت های گمراه و ستمگر را پراکنده میکند...»
#سؤال2⃣: یعنی در زمان حضرت، ستمگران به کل نابود نمیشوند و همچنان وجود خواهند داشت اما بواسطه اینکه پراکنده شده اند و اتحاد ندارند، قدرت عمل نخواهند داشت وگرنه همان ستمگر هستند که بودند؟
#جواب:
✍ بله ظاهر اکثر روایات مربوط به زمان ظهور امام زمان(علیه السلام) همین است که قدرت از اهل فساد و ظلم و کفر گرفته می شود .
⁉️نه اینکه لزوماً تمام انسانها صالح می شوند و هیچ ظالم و فاسدی روی زمین نمی ماند .
#بند_دوم:
«...و سپس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند و چونان شمشیرها صیقل میخورند...»
#سؤال3⃣: آنانکه همچون شمشیر صیقل خورده اند چگونه اند؟
#سؤال4⃣:آیا ادامه ی جمله، توصیف صیقل خورده بودن است؟
#جواب:
✍ مراد از همچون شمشیر صیقل خوردن، این است که در حوادث و فتنه های آخرالزمان چنان آب دیده و تیزبین می شوند که مانند شمشیر صیقل خورده اند.
#بند_دوم:
«...و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سرمی کشند»
#سؤال5⃣:قبلاً فرمودید حکمت ، آن مرتبه از مواجهه ی با حق است که با قلب شهود میشود و به یقین میرسد. حالا باتوجه به این عبارت نهج البلاغه در مورد یاران امام و توضیح قبلی خودتان در مورد حکمت میشود توضیح بیشتری بفرمایید؟
#سؤال6⃣ :یعنی یاران حضرت هر صبح و شام به حقایق قلبی ایی میرسند؟
#جواب:
✍ اولاً: منظور حضرت از هر صبح و شام کنایه از دوام است یعنی آنها دائما دنبال حکمت هستند ، همچنانکه در جای دیگری درباره خود امام عصر ارواحنا له الفداه می فرماید : زره حکمت به تن کرده ، مهمترین مطالبه و اشتیاق ایشان به حکمت است .
⬅️بنابراین کسانی که منتظر امام زمان و ان شاءالله یار ایشان هستند ، چون باید حوادث بسیار پیچیده ای را در آن قرار بگیرند و با بصیرت کامل از آن عبور کنند ، چاره ای جز زندگی کردن با حقیقت اشیاء ، با حقیقت پدیده ها و وقایع ندارند .
↩️و این راه همان راه رسیدن به حکمت است . یعنی زندگی کردن با آن معارفی که در درون خودشان حقایقی را دارند نه معارف بشری که هیچ ما به ازای حقیقی بعضاً ندارند .
#سؤال7⃣: با توجه به پاسخ بالا لطفاً در مورد زندگی با حقیقت اشیاء، پدیده ها و وقایع ، معارفی که درون خودشان حقایقی دارند و معارفی که مابه ازای حقیقی ندارند توضیح بیشتری بفرمایید.
#جواب:
‼️امام سجاد (سلام الله علیه )دعایی دارند که البته از بعضی ائمه دیگر و پیامبر (ص) هم شبیه اش نقل شده.
📣به خداوند عرضه می دارند : " اللهم ارنی الاشیاء کما هی ، خدایا اشیاء و پدیده ها را همانگونه که هستند به من نشان بده . " بجهت اینکه انسان یا از درون گاهی دچار خطا و اشتباه می شود ، یا از بیرون برایش حق و باطل را با هم مخلوط می کنند و چیز دیگری نشانش می دهند .
↩️در این فضایی که انسان احتمال زیاد می دهد یا خودش دچار اشتباه بشود یا از بیرون امر را برایش مشتبه کنند ، تلاش برای اینکه با حقیقت مسائل و حقیقت اشیاء ارتباط بگیرد تلاشی بسیار ضروری است .
⁉️ خب ، راهش چیست ؟
✅اولاً : انسان باید عقل خودش را تا می تواند تقویت کند یعنی بین مقدماتی که برایش می سازند یا خودش می سازد باید ربط قطعی منطقی پیدا کند تا بتواند نتیجه بگیرد والا در امور و مسائلی که اطرافش پیش می آید خدای نکرده به شایعه ، به تهمت ، به خلاف واقع مبتلا شده و تصمیم می گیرد .
⏪مثل قاضی که باید اینقدر تلاش و کنکاش کند تا واقعیت از لابلای آنهمه ادعاهای شاکی و متهم و شاهد و ... برایش کشف شود .
⬅️اگر تحت تأثیر احساسات یا فشارهایی از بیرون یا ضعف بینش از درون بشود احتمال قریب به یقین دائما ظلم می کند یعنی اشتباه حکم می ڪند .
↔️ پس یکی تقویت نگرش عقلانی و عمیق نگریستن به مسائل با برهان و دلیل قطعی است .
↩️ادامه دارد...
🖊 حجتالاسلام مهدوی ارفع
✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾
✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾
#خطبه150
↩️#ادامه_جواب سؤال قبل...
✅دوم :طهارت باطن است.
‼️انسان اگر باطنش آلوده شود ، کم کم حقیقت مسائل را نمی تواند درک کند ، چون سنخیت با حقیقت پیدا نمی کند .
⛔️انسان گنهکار چون میل و کشش به گناه دارد دائما مسائل را بگونه ای که نفسش می پسندد می بیند و از مسائلی که نفس اماره اش از آن ها روی برگردان است خوشش نمی آید و نسبت به آنها ضعف دارد در فهم و بینش ،
↩️ لذا گناه بعنوان یکی از عوامل نفهمیدن و ضعف معرفت در روایات معرفی شده .
✅سوم : داشتن شاخص است .
⏪انسان اگر بخواهد با حقیقت امور و اشیاء مرتبط شود باید شاخص حق در دستش باشد .
💯مثلاً کسی که وارد می شود در معارف اهل بیت علیهم السلام و می خواهد نظر بدهد اگر مسلط به ابعاد گوناگون قرآن کریم و علوم مربوط به روایات یعنی علم حدیث شناسی نباشد ممکن است با چهار تا آیه و دو تا روایت خیال کند که فهمیده و نسبت به مسائل دینی نظری بدهد که بعدها خودش یا دیگران که از او دقیقتر و عمیقتر هستند به این نتیجه برسند که او به نیت تبلیغ دین داشته تخریب دین می کرده است چون با حقیقت این آیات و روایات آشنا نبوده است .
⏪ داشتن شاخص و معیار و مبنا یکی دیگر از راههایی است که انسان می تواند با حقیقت امور آشنا شود .
⁉️حالا جایگاه حکمت کجاست ؟
♦️قلبی که پاک می شود ، عقلی که کامل می شود و نگاهی که بواسطه شاخصهای درست به مسائل نگاه می کند انسان را محکم می کند .
📌حکمت اصلاً یعنی همین ، و انسانی که دارای حکمت شده پرده های پوشیده ی پشت معارف و مسائل و آدمها را می تواند پرده برداری کند و با حقیقت آنها آشنا شود .
بند_سوم:
« روزگار آنها به طول انجامید تا رسوایی آنها به نهایت رسید و خود را سزاوار بلای زمانه گرداندند.... تا آنجا که اراده الهی به پایان دوره جاهلیت موافق شد»
#سؤال8⃣ :این جملات اشاره به زمان قبل از پیامبری حضرت محمد صلی الله علیه وآله دارد ؟ و جملات بعد به زمان رسالت حضرت ؟
#سؤال9⃣:این که خود را سزاوار بلای زمانه کردند را لطفاً توضیح بفرمایید.
#سؤال0⃣1⃣: اگر مراد، مردم قبل از بعثت باشند که با بعثت رسول خدا(صلوات الله علیه و آله و سلم) به بزرگی دست یافتند نه بلا آیا زمان بعد از وفات پیامبر را میتوان منطبق با زمانه کنونی و بعد از ارتحال امام ره دانست ؟
#جواب:
✍ اولاً: همانطور که فرمودید این عبارات در توصیف اوضاع دوران جاهلیت است.
↩️ لذا عده ای از مردم که در ضلالت غرق شده بودند خود را سزاوار بلای زمانه کردند مانند خیلی از سران قریش که نمی توانستند منافع مادی طالمانه خود را رها کنند و دین پیامبر را بپذیرند.
⏪زمان بعد از رسول مکرم اسلام از جهاتی شبیه دوره ما هست اما نه کاملاً منطبق بر آن.
♨️مثلاً از جهت حجم نسبت های دروغ به پیامبر و تحریف سیره ایشان و خاطره نگاریهای کذب خیلی شبیه به دوران بعد از امام است.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾