🍃🏴 روز دهم محرم، نذر شهادت مظلومانۂ
#حضرت_أباعبدٱلله_ٱلحسین_علیه_ٱلسلام🍃🏴
-لطفا حقّ روضه ادا شود-
زمین یک آهِ شعله ور درآورد
غم ِ تو اشکِ پیغمبر(ص) درآورد
تنت را تیرباران کرد و دیدم
دوباره نیزه ای دیگر درآود
بمیرد حرمله(لع) که با تبسّم؛
سه شعبه زد به سمتت! پر درآورد
رسید و پیکرت را غرقِ خون دید
دلِ مادر سر از محشر درآورد
یکی آورد با خود نعلِ تازه
یکی پیراهن از پیکر درآورد
نشست و با غضب از دستت ای وای
هم انگشت و هم انگشتر درآورد
نمیدانم چه شد که خنجرِ شمر(لع)
زد و از حنجرِ تو سر درآورد!
#صلی_ٱلله_علیک_یاقتیل_ٱلعطشان
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🏴🍃 زبانحال_حضرت_زینب_سلام_ٱلله_علیها
#نذراربعین_حضرت_سیدٱلشهدا_علیه_ٱلسلام🍃🏴
آمدم! زانو زدم گریان؛ کنار پیکرت
تازه شد داغ بلایایی که آمد بر سرت
ردّی از خونِ تو بر خاک و هنوز افتاده است؛
نیزه هایی سرشکسته...سنگ ها...دور و برت
مانده حسرت بر دلم ایکاش برمیداشتم
از قفایت نیز چندین بوسه مثلِ حنجرت
میسپردی کاش با دستِ خودت دستِ رباب...
تا نمی افتاد دستِ دیگری انگشترت
آتشی در سینه دارم بس که هنگام وداع
حالت بغض ِ حسن(ع) را داشت بغض ِ آخرت
خواهری کردم برایت؟ یا که نه؟! روز دهم
سعی کردم که نباشم از سیاهی لشکرت
راستی دروازهٔ ساعات خیلی بد گذشت
بیشتر آنجا که رقصیدند پیش ِ خواهرت
شد سرازیر از نگاهم اشک، تا جریان گرفت-
قطره اشکی بر ستونِ نیزه از چشم ترت
هیچ از حال پسرهایم نپرسیدم، تو هم
شک ندارم که نمیگیری سراغ از دخترت!
#ألسلام_علیک_یا_أباعبدٱلله
#ألسلام_علیک_یازینب_کبری
#اربعین_تسلیت
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🏴🍃 نذر شهادت حضرت
#امام_حسن_عسکری_علیه_ٱلسلام 🍃🏴
خودش تنها خبر از داغ های بیکرانش داشت
که مانند علی(ع) داغی در عمقِ استخوانش داشت
امان از کینهٔ دیرینه! میدانم که پیش از زهر
چه بغضی خفته در هر لقمه هایِ خشکِ نانش داشت
به خود از درد می پیچید و لبها به کبودی رفت
به جای آب؛ زخم ِ زهر وقتی در نهانش داشت
دلِ سرداب شد آشوب؛ موج ِ گریه راه انداخت
سحر شد... آرزویِ لحن زیبایِ اذانش داشت
عرق می ریخت و از حال رفت و سخت می لرزید
جگر می سوخت از زهری که کامل قصدِ جانش داشت
اگر چه عسکری؛ اما حسن(ع) بود و دم ِ آخر
گمانم ذکر «لا یومَ کَیومکْ» بر زبانش داشت
به یاد ظهر عاشورا، به یاد جدّ مظلومش
دم آخر چه حالِ روضه در اشک روانش داشت
پدر پیش پسر در سامرا...در کربلا امّا؛
پسر پیش ِ پدر جان داد! سر بر زانوانش داشت!
#سلام_بر_امام_حسن_عسکری
#هشت_ربیع_تسلیت
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 در عزای #شب_عاشورا
#نذر_حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#به_تسلای_دل_امام_زمان_عج 🏴🍃
-لطفا حق روضه ادا شود-
سوخت از داغِ تو و غرق حرارت شده بود
پیش ِ مادر به گلویِ تو جسارت شده بود
آسمان تیره شد و سخت زمین-لرزه گرفت
شمر(لع) آن ثانیه که دست-به کارَت شده بود
عرش ِ حق را چه به هم ریخت «بُنیّ قَتلوک»
چونکه مکشوف ترین متن و عبارت شده بود
غرقِ خون! در دل گودال! غریب و تنها
خاکِ صحرا نگرانِ تو و یارت شده بود
سر و انگشتر و پیراهن و دستار و کفن...
دست و پا میزدی و لحظۂ غارت شده بود
حرمله(لع) در پیِ گهواره لبِ خیمه رسید
خیمه ها سوخت و هنگام شرارت شده بود
خیره شد سمتِ سرت زینبِ(س) مضطر! ای وای...
صحبت از بستنِ دستان و اسارت شده بود!
#صلی_ٱلله_علیک_یا_أباعبدٱلله_الحسین
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#امان_از_دل_زینب_س
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 در عزای #روز_عاشورا
#نذر_حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام
#نذرسلامتی_ظهور_امام_زمان_عجل_الله 🏴🍃
-لطفا حق روضه ادا شود-
لب تشنه غرق خون شدی آخر! زبانم لال
پا میکشی بر خاکِ دور و بر! زبانم لال
سرنیزه ها در پیکرت محکم فرو رفتند
محکم! چنانکه زرد شد پیکر! زبانم لال
میکرد اثر زهری که بر سرنیزه ها دادند
هر لحظه میشد حال تو بدتر! زبانم لال
شمر(لع) آمد و شد قتلگاهت گوشۂ گودال
زد بیهوا بر حنجرت خنجر! زبانم لال
افتاد بی رحمانه موهایِ تو در دستش
افتاد یک گوشه تنت بی «سر»! زبانم لال
انگشتِ تو افتاد زیر تیغِ یک نامرد
شد غرقِ در خونِ تو انگشتر! زبانم لال
یک لحظه بین خاک و خون چشمت تکانی خورد
از داغ تو افتاد تا خواهر! زبانم لال
می بُرد با خود خاطراتِ خوبِ مادر را
پیراهنت را بُرد! ای مادر! زبانم لال...
رفتند و برگشتند! دیدم حرمله(لع) هر بار...
انداخت نعلِ تازه ای دیگر! زبانم لال!
#صلی_ٱلله_علیک_یا_أباعبدٱلله_الحسین
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#امان_از_ظهر_عاشورا
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادت حضرت سیدالساجدین
#امام_زین_العابدین_علیه_السلام 🏴🍃
غرقِ تب! افتاد از تاب و توان بعد از پدر
شد نگهدار و پناه کاروان بعد از پدر
دست بر مویِ پریشان رقیه(س) میکشید
بود دستانش امیدِ کودکان بعد از پدر
اشکِ پنهانی او را دیده بود و گشت و گشت
مثل پروانه به دورِ عمّه جان بعد از پدر
گر چه دستش بسته بود اما کماکان غیرتی
شد سپر در پیش چشم دیگران بعد از پدر
خطبه اش جنگِ مجسّم بود و هر ثانیه داد-
کاخ دشمن را چنان محکم تکان بعد از پدر
«أشهدُ أنّ علی(ع)»...داغِ برادر تازه شد...
شد پریشان-حال هنگام اذان بعد از پدر
خورد با بغض ِ گلو! دلتنگ! با چشمان خیس
هر کجا که بر دهان بگذاشت نان بعد از پدر
یادِ آن لب های خشک و پیکرِ در بوریا...
سال ها در خلوتش شد روضه خوان بعد از پدر!
#سلام_خدا_بر_حضرت_زین_العابدین
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#عرض_تسلیت
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 در غم شهادت مظلومانۂ
#حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام 🏴🍃
-لطفا حقّ روضه ادا شود-
شد اسیر غل و زنجیر تنِ بیمارش
سوختم یکسره از غربت و حالِ زارش
چقدر خواند دعا تا که پدر برگردد
رفت دلتنگِ پدر! تازه نشد دیدارش
داشت عادت به اذانِ علي اکبر(ع) امّا...
بی برادر شده بود و غم دل شد یارش
تا در آغوش گرفتش کمی آرام شد و
شد رقیه(س) رمقِ هر نفس ِ تبدارش
او علی(ع) بود و همین داغ برایش بس بود
اینکه عمّه(س) سرِ بازار رسیده کارش
یک نفر خنده زنان هستۂ خرما زد و رفت
گفت با خنده که از روی سرت بردارش
لرزه افتاد به پایش! چه چراغان شده بود
دورِ دروازۂ ساعات و در و دیوارش
مانده هر ثانیه در خاطرِ ویرانۂ شام
چشم ِ گریان شدۂ تا به سحر بیدارش!
#ألسلام_علیک_یاعلی_بن_ٱلحسین
#ألشام_ألشام_ألشام
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🏴🍃 در عزای ورود آل الله(ع) به شام
#نذرخانم_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها 🏴🍃
-لطفا حق روضه ادا شود-
بازارِ شام و بغض ِ ناب ای وای زینب(س)
یک عدّه نامردِ خراب ای وای زینب(س)
سرهای روی نیزه چوب و سنگ میخورد
با هلهله محض ثواب ای وای زینب(س)
اشک و هراس ِ بچّه های دست-بسته
ذکر لبِ بی بی رباب(س) ای وای زینب(س)
یک عدّه غرق پایکوبی پایِ نیزه
با عشوه و با آب و تاب ای وای زینب(س)
کف میزدند و بود پرچم های رنگی
در دستِ چندین بی حجاب ای وای زینب(س)
بینِ شلوغی رد شدن سخت است خیلی
سخت است! دارد اضطراب! ای وای زینب(س)
با داغِ دل شد ساکنِ ویرانۂ شام
بی سایبان، در آفتاب ای وای زینب(س)
چشم یزیدِ هرزه(لع) و کاخی چراغان...
شد واردِ بزم شراب ای وای زینب(س)!
#صلی_الله_علیک_یاأباعبدالله_الحسین
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#امان_از_دل_زینب_س
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادت سراسر غربتِ
#حضرت_محمدمصطفی_صلوات_الله_علیه🏴🍃
از انحرافِ صاحبانِ سیم و زر خون شد دلش
از بت پرستان، مشرکانِ دور و بر خون شد دلش
بتخانه را ترجیح میدادند بر بیت الحرام
حق داشت بین آن همه کافر اگر خون شد دلش
فتنه پس از فتنه فقط شبهه به بار آورده بود
بسکه رسید از بولهب ها دردسر خون شد دلش
بعد از غدیرخم بساطِ کینه ها رونق گرفت
تا دید زهرا(س) دارد آهِ شعله ور خون شد دلش
بدعت گذارانِ منافق! خائنانِ بی خرد
از جهلِ یک عده صحابه بیشتر خون شد دلش
با خشم، از آوردن کاغذ-قلم کرد امتناع
از آن کسی که کرد توهین مستمر خون شد دلش
میخواست بنویسد که بعد از من خلافت با علیست(ع)
آن ساعتی که بود حتی محتضر خون شد دلش
جاری شد اشک از چشم های نیمه بازش باز هم
از کوچه و از آتش و از میخِ در خون شد دلش!
#أللهم_صل_علی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم
#ألسلام_علیک_یارحمة_للعالمین_یارسول_الله
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🏴🍃 زبانحال، نذر شهادت ولی نعمت مان
#حضرت_علی_بن_موسی_الرضا_علیه_السلام 🏴🍃
-لطفا حق روضه ادا شود-
خیلی دلم گرفته از این غربتِ زمان
انگار بغض کرده و تب دارد آسمان
گفتم برایت از غم ِ «إن کنتَ باکیا...»
وقتش رسید و شعله گرفته ست استخوان
یابن الشّبیب داغِ دلم تازه شد بیا...
نوحوا علی الحسین(ع) بگو! روضه ای بخوان
از آن وداعِ سخت بگو! از رقیه(س) که-
با گریه گفت یکسره بابا، نرو! بمان
رفت و زدند سنگ به پیشانی اش چرا؟!
میرفت پشتِ هم چقدَر تیر در کمان
لعنت بر آن سه شعبه که در دست حرمله(لع)
فوراً گرفت سینۂ جدّ مرا نشان
گریه کن و بگو که زمین خورد بیهوا
پیش ِ فرات؛ خسته و لب تشنه جدّمان
از آن تنی که مقصدِ سرنیزه شد بگو
از آن عقیقِ خونیِ در دستِ ساربان
لعنت بر آن که با طرَب و هلهله دوید
تا که سرِ به نیزه به زینب(س) دهد نشان
والله عمّه جانِ مرا پیر کرده بود
زخم زبان و طعنۂ یک عدّه بد دهان
یابن الشبیب از سرِ بازارِ شام نه!
چیزی نگو که قاتل من میشود، بدان!
#ألسلام_علیک_یا_علی_بن_موسی_الرضا
#صلی_ٱلله_علیک_یا_قتیل_ٱلعطشان
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
خودش تنها خبر از داغ های بیکرانش داشت
که مانند علی(ع) داغی در عمقِ استخوانش داشت
امان از کینهٔ دیرینه! میدانم که پیش از زهر
چه بغضی خفته در هر لقمه هایِ خشکِ نانش داشت
به خود از درد می پیچید و لبها به کبودی رفت
به جای آب؛ زخم ِ زهر وقتی در نهانش داشت
دلِ سرداب شد آشوب؛ موج ِ گریه راه انداخت
سحر شد... آرزویِ لحن زیبایِ اذانش داشت
عرق می ریخت و از حال رفت و سخت می لرزید
جگر می سوخت از زهری که کامل قصدِ جانش داشت
اگر چه عسکری؛ اما حسن(ع) بود و دم ِ آخر
گمانم ذکر «لا یومَ کَیومکْ» بر زبانش داشت
به یاد ظهر عاشورا، به یاد جدّ مظلومش
دم آخر چه حالِ روضه در اشک روانش داشت
پدر پیش پسر در سامرا...در کربلا امّا؛
پسر پیش ِ پدر جان داد! سر بر زانوانش داشت!
#سلام_بر_امام_حسن_عسکری
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#هشت_ربیع_تسلیت
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادت مظلومانۂ حضرت
#امام_حسن_عسکری_علیه_ٱلسلام 🏴🍃
از جهان، خورشید عالمتاب رفت
رفت و عالم در دلِ گرداب رفت
گریه کن! که از رکاب سامرا
آن یگانه گوهرِ نایاب رفت
دست هایش سرد شد از زورِ زهر
سوخت در تب! غرقِ آهی ناب رفت
از نفس افتاد و رنگش زرد شد
حالِ خوش از پیکرِ سرداب رفت
پلک های خیس را بر هم گذاشت
تا ابد از چشم عالم؛ خواب رفت
تشنه بود و تشنه بود و تشنه بود
مثل جدّش با دلی بیتاب رفت
مهدی(عج) آمد در کنارِ پیکرش
ماه آمد! حضرتِ مهتاب رفت
تا که قامت بست فوراً بر نماز
آبروی جعفر کذّاب رفت!
#ألسلام_علیک_یا_حسن_العسکری
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#أللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅