eitaa logo
مجلهٔ مدام
1.5هزار دنبال‌کننده
604 عکس
49 ویدیو
1 فایل
یک ماجرای دنباله‌دار ارتباط با ادمین👇 @modaam_admin https://modaam.yek.link/
مشاهده در ایتا
دانلود
بخش ابتدایی داستان «مارپیچ» نویسنده: مترجم: نادژدا گیورگیونا از زمان‌های قدیم و قبل از عصر دیجیتال، کتابدار بود. وقتی در زندگی هم‌نسل‌های نادژدا کامپیوتر پدید آمد، نادژدا اولین کسی بود که مسحور توانایی این اختراع شد و از اعماق وجودش احساس کرد که دنیا حسابی عوض شده و دیگر گذشته برنمی‌گردد. او در آن کتابخانۀ بزرگ اولین کسی بود که از کامپیوتر سر ‌درآورد. کارمند‌‌‌‌‌های کتابخانه که دورشان پر بود از کتاب‌ها‌ی عتیقه و اخبار ‌‌ِتاریخ‌گذشته، آدم‌های محافظه‌کاری بودند که طبق طبیعت‌شان، با هرگونه نوآوری، حتی کوچک‌ترین تغییر، مثلاً جابه‌جایی برگه‌دان از یک گوشۀ اتاق به گوشۀ دیگر مخالفت می‌کردند. شروع عصر‌ کامپیوتر، درست مثل پیدایش دره‌ای عمیق بود. گروهی از مردم، آن را پشت سر گذاشتند، عده‌ای به‌راحتی و عده‌ای با سختی زیاد. ولی گروهی دیگر تسلیم شدند و برای همیشه در دنیایی متوقف ماندند که در آن فیش‌های کتابخانه‌ها‌ با دست‌خطی تمیز نوشته و محکم روی میله‌ای سوار شده بود. اسم کتاب، فامیل نویسنده و اطلاعات مورد نیاز دیگر روی آن برگه‌‌ها‌ نوشته شده بود. با اینکه خیلی‌‌ها‌ توی کتابخانه جوان‌تر از نادژدا بودند، اما او به‌راحتی وارد هزارۀ جدید شد. نه دخترش لیدا و نه پسرش میشا مثل او زبر ‌و‌‌‌‌‌‌ زرنگ نبودند. البته هیچ کس از زرنگی نادژدا و از موفقیت‌‌‌ها‌ و دستاورد‌ها‌یش به‌طور خاص شگفت‌زده نشد؛ چراکه همۀ اطرافیانش می‌دانستند حافظه‌اش مثل کامپیوتر دقیق است و گنجایش زیادی دارد. مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine