eitaa logo
مجلهٔ مدام
1.1هزار دنبال‌کننده
287 عکس
11 ویدیو
0 فایل
یک ماجرای دنباله‌دار ارتباط با ادمین👇 @modaam_admin https://modaam.yek.link/
مشاهده در ایتا
دانلود
بخش ابتدایی جستار «به دوستان نادیده‌ام...» نوشتهٔ از ازل که پای نوشتن وسط آمد، همیشه صفحه‌ای برای تقدیم بوده. کلماتی برای پیشکش. سن‌وسال تقدیم‌نامه هم برمی‌گردد به اولین روزهایی که جملات روی کاغذ ثبت می‌شدند و صفحه به صفحهٔ کتابی را می‌ساختند. در قرن‌های گذشته بازار پیشکش‌نامه به سلطان یا امیر حسابی داغ بود. شاید برای اجازهٔ انتشار، به قدری چاپلوسی نیاز بود تا سلطان به نشر کتاب ترغیب شود یا شاید باید امیر مطمئن می‌شد توطئه‌ای در کار متن نیست و همه چیز امن و امان است. در آن روزها، مشتاقان مطالعه کتاب را باز می‌کردند و در اولین صفحاتش تمجید نویسنده از حاکم را می‌خواندند: «هدیه کردم آن را به سلطان عالم عادل پادشاه فاضل کامل سلطان سلاطين عرب و عجم... .» حتی بسیاری از کتاب‌ها به دستور حاکمان زمان نوشته می‌شدند و نویسنده چاره‌ای جز اطاعت امر نداشت. پس کتاب را می‌نوشت و نسخهٔ اولیه‌اش را به حاکم وقت هدیه می‌داد و در ازایش اعتباری به دست می آورد. مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine