1_1124591997.mp3
7.47M
#حسین جان؛❤️
🎶برای رضای #خدا حالمو روبراه کن
تحمل ندارم جدایی ؛تو واسم دعا کن😭
📆 #روز_شمار_محرم
۳ روز مانده تا #محرم
@moridanoshohada🖤
🍃✨🍃✨🍃✨🍃
#امام_حسین علیه السلام هنگام خروج از #مدینه به سمت #مکه این آیه ی شریفه رو تلاوت فرمودند:
فَخَرَجَ مِنها یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ القَومِ الظالِمین (۲۱قصص)
و (موسی) از آنجا ترسان و نگران بیرون رفت و گفت پروردگارا مرا از قوم ستمکار نجات ده
𑁍•┈•𑁍𑁍•┈•𑁍
وقتی #امام_حسین علیه السلام به شهر #مکه رسیدند هنگام ورود به شهر؛ این آیه ی شریفه را تلاوت فرمودند :
وَ لَمّّا تَوَجَّّه تلِقاء مَدیَنَ قال عَسی ربّی أَن یَهدِیَنی سَواءَ السَّبیل » (۲۲ قصص)
و چون به سوی [شهر] مدین رو نهاد [با خود] گفت: «امید است پروردگارم مرا به راه راست هدایت کند».
السلامعلیڪیااباعبداللھ❤️
#آیات_نور
🍃🍃🍃✨🖤✨🍃🍃🍃
@moridanoshohada
🔴۵ مرداد ۱۳۶۷؛
#سالروز_عملیات_مرصاد
♦️منافقان به قصدتهران حرکت کردند اما در ۳۴ کیلومتری کرمانشاه باشکستی مفتضحانه میدان راخالی کردند
آن روز کسی ازجنگ خسته نبود
,,,,🌿🖤❤️🖤🌿,,,,,,,,,,,,
@moridanoshohada
,,,,,,,,,,,,🌿🖤❤️🖤🌿,,,,
💠بسم الله الرحمن الرحیم
💫 *#خلاصه_کتـاب کهکشان نیستی*
(قسمت ۶۷)
سید ابوالقاسم خویی/۱۳۵۶ ق🦋
الم اقل لک انک لن تستطیع معی صبرا
🌿قبل از ظهرها برای خواندن زیارت امین الله به #حرم مشرف میشدم. ان روز صحن #حرم را پر از حیوانات عجیب و غریب دیدم گاو و گوسفند و گوساله و .... برایم قابل تحمل نبود. چاره پیش استاد بردم و استاد گفت حالا که نمیخواهی دیگر نخواهی دید. و این حالت رخت بر بست.
درگیر علوم فقهی و اصولی بودم و به سرعت حلقه درس خارج در یک حجره #حرم برپا کردم. تا با حضور #شیخ_محمدتقی_بهجت اصولم تغییر کرد.
🌿در درس خارج به موضوع مهم « امکان استعمال لفظ در بیش از یک معنا» رسیدم. در اندیشه اصولی ام قائل به « عدم امکان استعمال لفظ در بیش از یک معنا» بودم که کلام محمدتقی مرا در فکر فرو برد. در جواب قاطعیت من گفت « ممکن است نفس انسان به مرتبه ای از قوه برسد که توان جمع بین این دو لحاظ را در خود بیابد» و این بهانهای برای به دام انداختن من به تهذیب و سلوک الی الله بود.
🌿درگیر فکری این امر بودم که او را در #حرم حضرت عباس دیدم و از او راه رسیدن به این مقصود را پرسیدم که گفت:«زانو زدن در برابر استاد #سیدعلی_قاضی_طباطبایی»
🌿با شیفتگی به خدمت او رفتم. روز اول حضورم پیرمرد فقیر ژنده پوشی در مجلس بود. بعد از پایان درس پیرمرد که کم توان بود مبالغ کمک را برداشت و خواست بلندشود.
استاد به من گفت « کمک کن تا این آقا بلند شود» اما من که جوان و مغرور بودم تامل کردم. خود استاد بلند شد و پیرمرد را کمک کرد. بعد از آن هر وقت درس تمام میشد بلند میشد و کفش هایم را جفت میکرد. دیگر کفش هایم را برمی داشتم تا تمیز و جفت نکند. استاد تمام این کارها را کرد تا بگوید جایگاه علمی مرا نادیده نمیگیرد بلکه این را برای تهذیب نفس من گفته است.
🌿پس از مدتی به درخواست من دستورالعمل زیر را داد تا به احوال آینده خویش آگاه شوم
از شب سیزدهم #شعبان تا ۲۳ #رمضان هر شب قرائت هزار مرتبه سوره قدر با آدابی خاص.
پس از آن شبی پرده کنار رفت و خود را دیدم که بالای منبر بودم و هزاران نفر دور من تصویر #مرجعیت خویش را دیدم :
#آیت_الله_العظمی_سید_ابوالقاسم_خویی.
🌿بعد از آن دیدم توسط بعثی ها دستگیر شدم و زندان رفتم و خانواده گریه میکردند. خود را اسیر و دلشکسته و بریده از دنیا و مردم و مرجعیت دیدم. انتفاضه نیمه شعبان عراق و ... دیدم و نهایتا ندای :
« قد توفی مرجع الدینی آیه الله العظمی سید ابوالقاسم خویی رحمه الله»
🌿دیگر توان دیدن بقیه اش و عالم برزخ را نداشتم. استاد گفت اگر نترسیده بودی بقیه اش را هم میدیدی. استاد ذکری تعلیم داد که موقع انجام فراموشش کردم استاد گفت « تو را برای این راه نخواسته اند برو در مسلک خودت».
🌿این جمله را به نحو دیگر از
#سیدمحمدحسین_طباطبایی هم شنیده بودم. طلبه ای عجیب بود و با هم ،بحث های سخت علمی رابا قاطعیت تمام داشتیم روزی که #نجف را ترک میکرد گفت: #نجف و ریاستش را برای شما گذاشتیم و رفتیم.
این حرف باعث شد که فکر ریاست طلبی در وجودم نابود شود.پس از آن تا جایی که توان فهم استاد را داشتم از وجودش استفاده کردم مثل نامه غره حرام. اما از جایی به بعد دیگر نمیفهمیدم و ادامه ندادم تا شب وفات دردآور او پدیده عظیم..
✍ادامه دارد....
🍃❤️🍃〰〰〰〰〰
@moridanoshohada
〰〰〰〰〰🍃❤️🍃
#همه_نمیرسند 🏴(۱)
▫️ماجرای کربلا، ماجرای توست!
ماجرای نَفْسِ توست!
💥اما ماجرای کربلا را همه نمیفهمند!
صدایِ کربلا را همه نمیشنوند!
- اندکند آنان که تفکر میکنند،
- درمییابند،
- و بهسمت کربلای خود بهراه میافتند!
← همانان که فهمیدند:
زن یا مرد ... ماجرایی مجازی است!
آنها "انسان"اَند و برای تکاملِ انسانیت خود، به "انسانِ تمام" نیاز دارند.
▪️ماجرای کربلا را فقـــط "انسان" ها میفهمند!
نه زنان،
و نه مردان ...
#انسان_تمام....
#کربلا❤️
#شهدا
🕊یاد #شهدا با ذکر #صلوات🕊
@moridanoshohada🏴❤️
💠بسم الله الرحمن الرحیم
💫 *#خلاصه_کتـاب کهکشان نیستی*
(قسمت ۶۸)
سید عبدالکریم کشمیری/۱۳۶۰ق🦋
🌿تحول من به دست یک چوپان روستایی رخ داد: مردی ملکوتی به نام
#شیخ_مرتضی_طالقانی؛ کسی که در جوانی با شنیدن صدای #قرآن حالی عجیب بر وجودش مستولی شده بود و چوپانی را رها کرده بود و به دنبال علم و معنویت از اصفهان به #نجف اشرف آمده بود. ۷ ساله که بودم ، در کوچه های #نجف مشغول بازی کردن بودم که او صدایم زد و گفت نزدیکش بروم نگاهی به صورتم کرد و گفت:" در سرت نور هست.
با بچه ها بازی نکن به درد بازی کردن نمیخوری ."پدرم در همان کودکی عمامه ای به سرم گذاشت و مرا به مدرسه جدم فرستاد.
🌿در بین استادانم جوانی بود که
#شیخ_محمدتقی_بهجت نام داشت. نزد او بخشی از کتاب رسائل #شیخ_انصاری را خواندم. #شیخ_مرتضی هم من را به خدمت #سیدعلی_قاضی حواله کرد.
عجیب آنکه این رخداد مصادف شد با پیکی که از طرف خود #سیدعلی_قاضی با صدایی پر از گرمای صمیمیت گفت:" استاد می گوید #سیدعبدالکریم در سرش نور هست"
آنچنان به من محبت نشان میداد که چشمه های امید در وجودم جوشیدن می گرفت و تا آنجا شیفتگی ام به او زیاد شده بود که هر گاه به حضورش مشرّف می شدم غم و غصه هایی را که همچون خار بر دلم خلیده بود به کلی فراموش می کردم. آنچنان رابطه پرمهری میان من و او حاکم شده بود که یک بار که نزد او از علاقه ام به خرمای دری سخن گفتم در کمال حیرت دیدم عصر آن روز این پیرمرد که نزدیک ۸۰ سال سن داشت برای جوان ۱۹ ساله ای به بازار رفته و خرما خریده بود.
وی عصا زنان با آن بیماری عطش طاقت فرسایی که آرامش نمی گذاشت، در خانهمان آمد و در مقابلم با لبخندی ملیح ایستاد و در حالی که دست در قبایش میکرد خرمای مورد علاقه ام را به من تعارف کرد. دیگر او را #پدر خویش می دانستم و از عمیقترین زاویههای هستی ام شیفته اش شده بودم.
🌿عصرهای جمعه که در منزلش دعای سمات و #روضه برگزار میکرد،روضه خوانی را انتخاب میکرد که مقید باشد از روی #مقاتل خط به خط بخواند تا در مجلس ذرهای خلاف نقل های معتبر خوانده نشود. خودش هم انتهای مجلس می نشست و با صدای بلند در مصائبی که از روی #مقاتل خوانده میشد گریه میکرد. شاگردان هم از ترس اینکه در همان حال که در انتهای مجلس است کفش هایشان را جفت و تمیز کند آنها را زیر بغلشان می زدند و همراه خود داخل مجلس میبردند؛ چرا که او احترام خاصی به زوار و اهل مجلس میگذاشت و خودش در انتهای مجلس کف زمین می نشست و تکتک کفش ها را جفت می کرد.
🌿 او عالم جامعی بود که بزرگانی همچون #سیدمحسن_طباطبایی_حکیم که خود از شاگردان #سیدسعید_حبوبی و از خط درخشان معنویت #ملاحسینقلی بود و بعدها به مرجعیت گستردهای در جهان تشیع رسید در مجلس حاضر میشدند.
#سیدابوالحسن_اصفهانی هم پیش از مرجعیت در جلسات جمعه های او حاضر می شد.
✍ادامه دارد....
🍃❤️🍃〰〰〰〰〰
@moridanoshohada
〰〰〰〰〰🍃❤️🍃
مریدان الشهدا دعای کمیل امامه تاسیس۱۳۷۵
🍃✨🍃✨🍃✨🍃 #امام_حسین علیه السلام هنگام خروج از #مدینه به سمت #مکه این آیه ی شریفه رو تلاوت فرمودند:
وقتی خبر شهادت قیس بن مسهر صیداوی را به حضرت امام حسین(علیه السلام) دادند،
𑁍•┈•𑁍𑁍•┈•𑁍
💠چشم هایشان پر از اشک شد و این آیه شریفه را تلاوت کردند:
«من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا»
(۲۳ احزاب)
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
السلامعلیڪیااباعبداللھ❤️
#آیات_نور
,,,,,,,,🍃✨🖤✨🍃,,,,,,,,
@moridanoshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
▪️ به اذن الله و به اذن همهی اهل آسمان؛
آرام آرام به بهشت #حسین (ع) وارد میشوم!
یاریام کنید؛ به طیِّ طریق،
از همین پیراهن مشکی،
تا بوی پیراهن #حسین ِ آخرالزمان!
@moridanoshohada🏴
💠بسم الله الرحمن الرحیم
💫 *#خلاصه_کتـاب کهکشان نیستی*
(قسمت ۶۹)
.....ادامه🦋
🌿استادی که برای روز #عید_غدیر خودش را آماده میکرد و آن روز بهترین لباس هایش را می پوشید. ولیمه، شیرینی و میوه تهیه و آشنایان دوستان و قوم و خویش را دعوت میکرد و از یکی از آنها میخواست #خطبه رسول اکرم صلی الله را که در روز
#عید_غدیرخم ایراد فرموده با صدای بلند و گیرا قرائت نماید. نکته های گوناگون و دلنشین و شیرین بسیار میگفت و انتقال سرور وشادی بر دلهای حاضران در مجلس عنایت می فرمود. چه بسا نکته های کمیاب از شعر و نثر که در حفظ داشت یا خود سروده بود و در مدح #امیرالمومنین علیه السلام و روز #عید_غدیر می خواند.
همه دار و ندارش #ولایت و #غدیر بود و از اینجا بود که راه به ملکوت برده بود.
🌿زمانی طالب مطلب خاصی بود، اما آنچنان که میخواست فتح باب برایش حاصل نمیشد. از هر دری وارد میشد نتیجه نمی گرفت، تا اینکه برای برآورده شدن آن خواسته؛ قصیده بلند و بسیار عالی در مدح
#امیرالمومنین علیه السلام انشا فرمود پس از آن شعر بود که به تمام معنا در آن مطلب خاص که میخواست, فتح باب برایش رخ داد.
🌿با این درجه از عشق به #ولایت مردم کوچه و خیابان و حوزویان که بارها برای دعا و شفا گرفتن مرضهای کودکانشان نزد او می امدند، بعد از آنکه به حاجتشان میرسیدند او را صوفی میخواندند و به او تهمت می زدند.
🌿دستورهای او حول #مراقبه و #شریعت می چرخید و بارها تکرار می کرد که این اذکار و ادعیه، با شرایطش تاثیر میکند و #مراقبه حرف اول را میزند. اصول و فنون او در تربیت منطبق بر #شریعت بود و اجازه نمی داد کسی ذرهای از آن فاصله بگیرد.
🌿 همان دوران در میان شاگردانش این جمله او به شهرت رسید:" اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند."
انس و آرامشش با #قرآن و #ادعیه و پرواز در بلندای فکرتی که داشت, بود. از آنجا که به #سید_بن_طاووس علاقه وافری داشت و او را از مندکین #توحید میدانست،
#کتاب_اقبال_الاعمال او دائماً همراهش بود و این امر، خود حاکی از توجه ویژه اش به #مناجات و دستورهای #اهل_بیت علیهم السلام در طول سالها بود. به خواندن #دعای کمیل در شب های جمعه و #زیارت جامعه کبیره در روزهای جمعه مکرر و ویژه سفارش می کرد.
🌿در یکی از جلساتش یکی از حاضران را کنار کشیده بود و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بوده گفته بود:" فلانی شنیدهام نام مرا در منبر می بری. اگر به حلال و حرام معتقدی من راضی نیستم نه بالای منبر و نه زیر منبر اسم من را بیاوری. هرکه به درس من میآید حرام است در حق من مبالغه کند."
در مجالسی که در منزل میگرفت، بالای مجلس نمی نشست و میگفت:" آنجا جای میهمانان است." وقتی با شاگردانش راه میرفت، عقب همه آنها قدم میزد و هرچه میگفتند آقا شما جلو باشید، میگفت نه من عقب می آیم شما جلو بروید." هنگامی که عدهای از #ایران به خدمتش رسیده بودند و گفته بودند میخواهیم از شما تقلید کنیم ، دست به آسمان برده بود و با اشک به خدای متعال گفته بود:" خدایا، تو می میدانی من اینطور نیستم که این جماعت می گویند" سپس آنها را برای تقلید به خدمت
#سیدابوالحسن_اصفهانی فرستاده بود.
✍ادامه دارد....
🍃❤️🍃〰〰〰〰〰
@moridanoshohada
〰〰〰〰〰🍃❤️🍃
🔊به یاد همه #شهدا👇
🏴آماده میشویم دو رکعت #عزا کنیم
حی علی العزا, که قیامی به پا کنیم
🏴قد قامت العزا که شنیدیم میرویم
تا حق #روضه های عزا را ادا کنیم
🏴بوی #محرمش همه جارا گرفته است
وقتش رسیده تا دو سه ماهی صفا کنیم
حی علی العزا......
حی علی البکا......
سلام بر پرچم و علم
#سلام_بر_محرم
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@moridanoshohada🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرا رسیدن ماه #محرم و ایام سوگواری #حضرت_ابا عبدالله_الحسین علیهالسلام
تسلیت باد🍃
#ما_ملت_امام_حسینیم
#پایتخت_حسینی
🍃❤️🖤❤️🍃_______
@moridanoshohada
____🍃❤️🖤❤️🍃
💠بسم الله الرحمن الرحیم
💫 *#خلاصه_کتـاب کهکشان نیستی*
(قسمت ۷۰)
.....ادامه🦋
🌿پسرش #سیدمهدی در فضای علوم غریبه کار میکرد و عمرش را صرف تخصص در آن کرده بود و برای رسیدن به مقامات در این علوم، ازدواج نمیکرد. استاد با او سر این ماجرا اختلاف داشت. چنان در این امر قدرتمند بود که وقتی در یکی از منزل هایشان انگشتر طلایی گم شد و فضای خانه به هم ریخته بود، #سیدمهدی که علوم غریبه می دانست دست برادر کوچکش را میگیرد و او را در زیر زمین تاریک و خلوت میبرد و ظرف آبی در مقابلش می گذارد و در حالی که خود شروع به خواندن آیاتی از #قرآن_کریم می کند، به او می گوید در آب چه می بیند. ناگهان کودک در آب موجود تنومندی با چهره ای ترسناک می بیند.
🌿#سیدمهدی به او می گوید از او راجع به دزد انگشتر بپرسد. آن موجود هرگونه دزدی را تکذیب می کند و جای انگشتر را که زیر حصیر در گوشه ای از اتاق فوقانی بوده برملا میکند. به این ترتیب ماجرا تمام میشود. اما پسربچه پس از ناپدید شدن آن موجود دچار اختلال حواس می شود و شروع میکند به گریه و زاری. مادر بچه هم سر و صدایش بلند میشود که #سیدمهدی بچه ام را جن زده کرده. بروید بگویید پدرش بیاید و مشکل را حل کند. به محض اینکه پدر می آید غائله ختم میشود و کودک به حال عادی برمیگردد.
🌿 #پدر به فرزند کوچک می گوید:" به آن موجود غیر عادی بگو هرگز نه خودش و نه همنوعانش داخل خانه من نشوند؛ و گرنه با همین عصا خدمتشان خواهم رسید." سپس رو به پسر بزرگ تر کرد و گفت:" انگشتر همان جایی است که نشان دادند."
# سیدمهدی تعریف می کرد:" از شدت خجالت نزدیک بود آب شوم و او می گفت: #پدر که رفت، از برادر کوچکم پرسیدم آقا که آمد چه شد؟ برادرم در حالی که تازه از آن مشاهده مخوف نجات یافته بود ،
گفت: #پدر که آمد دیدم حمله کنان به سوی آن موجودات که مرا در تسخیر خود در آورده بودند رفت و آنها با دیدن پدر پا به فرار گذاشتند و من به حالت عادی برگشتم.
✍ادامه دارد....
🍃❤️🍃〰〰〰〰〰
@moridanoshohada
〰〰〰〰〰🍃❤️🍃
4_5994746151520177632.mp3
6.57M
#نوای_حسینی 🏴
هرکسی ندونه من که خوب میدونم
بخدا به شما خیلی مدیونم...
🎤سیدمهدی حسینی / محتاج توام
#محرم
𑁍•┈•𑁍...❤️...𑁍•┈•𑁍
@moridanoshohada
𑁍•┈•𑁍...❤️...𑁍•┈•𑁍
🏴 ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ #سیدعلی_ﻗﺎﺿﯽ رحمة الله:
🚩 «ﺩﺭ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺯﯾﺎﺭﺕ
#ﺣﻀﺮﺕ_ﺳﯿﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍ علیه السلام ﻣﺴﺎﻣﺤﻪ ﻧﻨﻤﺎﯾﯿﺪ ، ﺭﻭﺿﻪ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻭﻟﻮ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻫﻢ ﻧﺸﺪ ﺩﻫﻪ ﺍﻭﻝ #ﻣﺤﺮﻡ ،
ﺗﺮﮎ ﻧﺸﻮﺩ».
@moridanoshohada🖤
✍️ دستنوشته #حاج_قاسم_سلیمانی بهمناسبت فرارسیدن ماه #محرم:
▪️کشوری که در قلب، اسمِ #حسین را دارد، فرهنگِ عاشورا را دارد، باید در زیست و فرهنگ الگوی جهان شود.
🕊یاد #شهدا با ذکر #صلوات🕊
#ما_ملت_امام_حسینیم
#پایتخت_حسینی
#محرم
,*,*,*,*,🍃🖤🍃,*,*,*,*,
@moridanoshohada
,*,*,*,*,🍃🖤🍃,*,*,*,*,