eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی
316 دنبال‌کننده
448 عکس
382 ویدیو
78 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
یا امام علیه السلام ادرکنی دو در بچّگي پيغمبر شدند. 1 – علیه السلام "يا يَحْيي خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا" (مريم/12) 2 - حضرت علیه السلام "كَيْفَ نُكلَّمُ مَن كاَنَ فيِ الْمَهْدِ صَبِيًّا" (مريم/29) "قَالَ إِنيّ عَبْدُاللَّهِ ءَاتَانِیَ الْكِتَابَ وَ جَعَلَنيِ نَبِياً" (مريم/30) اگر خدا خواسته باشد بدهد، نمي كند و مي دهد وقتي در مي نشيند، نمي داند كجا برود. يك مي آيد جلو مي رود، اين هواپيما به اين بزرگي اين ماشين كوچولو مي رود. در فرودگاه اينطوري است. يعني گاهي يك هواپيماي بزرگ را گم می کند بسيار اندازه ي يك شكلات، به وصل مي كني يك منتقل مي شود دوربين هاي يك كيلو، دو كيلو وزن دارد چند تا عكس مي گيرد. يك وزن چقدر است؟ در چند ميليون برمي دارد؟ امامان ما دارند، وصل به يك هستند. با يك نخ دارد. اسكناس بدون آن ارزش ندارد. آن نخ است. اين نخ ولايت است. و بايد با هم باشد. الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
امام ـ عليه السلام ـ ۲ آيا اين سخن صحت داردکه : شيعيان را نخواهند ديد؟ لطفاً توضيح دهيد؟ حديث امام صادق ـ عليه السلام ـ گذشت چند : ۱ - كیست ؟ ۲ - چیست ؟ ۳ - آيا شفاعت مطلقاً شامل شيعيان مي شود يا شرائط دارد؟ ۱ - شيعه كيست ؟ روايات ـ عليهم السلام ـ در تعريف شيعه و اوصاف شیعه : 1. امام ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: شيعيان ما : #۱ - تسليم_امر ما هستند ۲ - به فرمايشات ما مي كنند ۳ - با ما مخالفند پس هر كس اين گونه نباشد از ما نيست.[۱] 2. گفت: امام ـ عليه السلام ـ فرمود: اي آيا كافي است براي كسي كه ادعاي تشيع داردبگويد كه دوستدار ما است ؟ بخدا سوگند شيعة ما نيست مگر آن كسي كه : ۱ - تقواي خدا را رعايت كند ۲ - از او اطاعت نمايد.[۲] 3. امام ـ عليه السلام ـ فرمود: ( نكنيد در ) و رأي هاي را نكنيد (كه ما شيعه هستيم و انتساب به اهل بيت ماست) «بخدا قسم شيعه ما نيست مگر كسي كه : اطاعت خداي تعالي كند.»[۳] ۱. صفات الشيعه، ص 18. ۲. همان، ص 38. ۳. اصول كافي، ج 2، ص 73، ح1. الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
امام ـ عليه السلام ـ ۳ پس، از روايات ـ عليهم السلام ـ فهمیده می شود که : كسي است كه : ۱ - مطيع فرمان خدا به دستورات ـ عليهم السلام باشد ۲ - باشد ۲ - در هم فردي باشد. سؤال : كسي كه : مطيع فرمان خدا و اهل تقوي و عمل صالح باشدديگر چه نيازي به دارد ؟ شفاعت چیست ؟ چه شرائطی دارد ؟ حقيقت شفاعت عبارت است از : وصول و و به بندگانش از طريق اولياء و برگزيدگان از عبادش. همانطور كه را از و نخبگان از بندگان به در ارزاني مي كند همينطور هم # را به سوي از همين انسانهاي وارسته در ارسال مي كند.[۱] ۱. الالهيات، ج 4، ص 344. الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan سلام علیکم 🔅استاد عظیم الشأن ما (رحمه الله) از قول یکی از دوستان خود نقل می کردند که گفته بود: در بودم و در صندلی پهلوی من یک نشسته بود. خیلی مؤدّب و راز و نیاز خودش بود. وقتی رسیدیم به جایی که حدود چهار فرسخ تا حرم مطهّر فاصله داشت، دیدم آن یک تلاطم درونی پیدا کرد و شروع کرد به . به وی گفتم: ای جوان چه شده؟ گفت: می دانی اینجا کجاست؟ اینجا کربلا است. من هم اینک شنیدم که (ع) به همه ما خوش آمد گفتند. 🔅آن می گوید: خیلی تعجّب کردم و با خود گفتم : این جوان به کجا رسیده است که صدای آمد گوئی امام حسین (ع) را می شنود. از او پرسیدم : تو چه کرده ای و چه شد که به این رسیدی؟ 🔅 جوان گفت: من سر تا پا بودم. به گناهان خود کرده بودم و نمی توانستم از عصیان بکشم. شبی در یک تا نیمه شب ماندم و بعد از خروج از جلسه، به خدا گفتم: خدایا من را بگیر، ای خدا خسته شده ام. از این نوع و از گناه کردن خسته شده ام. به طور جدّی و همراه با از گناهان گذشته از خداوند کردم. صبح فردا شهر مرا خواست و قبول کرد که من شاگرد او بشوم. اوّل یک دوره به من آموخت. 🔅سپس گفت: تو اعتقادات را از نظر آموختی. ولی به تنهایی کاربرد ندارد. تو را به خواندن و دعا و به (علیهم السلام)، مخصوصاً توسّل به حضرت عصر «ارواحنافداه» سفارش می کنم. اگر هم گناه کردی، فوراً جبران کن. فوراً از خداوند کن. در این صورت می توان گفت که : دلت را پذیرفته است. بعد از مدّتی هم استادم به من گفت: الحمدلله و تو اعتقادات و را باورکرده است. امّا اکنون لازم است قدری اعتقادات خود را با « »، کنی تا شود. به همین جهت من را به فرستاد. آمده ام به کربلا تا از امام حسین (ع) یک و جذبه ای بگیرم و برگردم. 🔅 در انصراف از گناهانی که برای انسان به صورت در آمده است، است. امّا پاداشی اینچنین دارد. 📚 : سیر و سلوک، ص181 الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
به علیه السلام روزی اکرم به خانه آمدند . حضرت علی و حسنین (صلوات الله علیهم اجمعین) هم در خانه حضور داشتند . پیامبر خطاب به خود فرمودند : چه میوه ای از میوه های بهشتی میل دارید بمن بگوئید تا به بگویم از برایتان بیاورد. که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیه اهل خانواده سبقت گرفتند. رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند : پدر جان به جبرائیل بگوئید از برای ما بیاورد . و حضرت رسول اکرم هم به خواسته حسین خود جامه عمل پوشانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهای بهشتی برای اهل بیت بیاورد. مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق خرمای بهشتی را آورده و در حجره حضرت زهرا سلام الله عليها گذاشت. پیامبر خطاب به دختر خود فرمودند : فاطمه جان یک طبق خرمای بهشتی در حجره تو نهاده شده است ، آنرا نزد من بیاور . حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند. پیامبر خرمای اول از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهل بهشت امام حسین نهادند و فرمودند : « حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » سپس خرمای دوم را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت نهادند و باز فرمودند : «حسن جان نوش جانت ، گوارای وجودت ». خرمای سوم را در دهان جگر گوشه خود حضرت زهرا نهادند و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند. خرمای چهارم را هم در دهان حضرت علی نهادند و فرمودند : « علی جان نوش جانت‌، گوارای وجودت » خرمای پنجم را از درون ظرف برداشتند و باز دوباره در دهان حضرت علی نهادند و همان جمله را تکرار نمودند . خرمای ششم را برداشتند، ایستادند و در دهان حضرت علی گذاشتند و باز همان جمله را تکرار کردند. در این هنگام حضرت زهرا فرمودند : پدر جان به هر کدام از ما یک خرما دادید اما به علی سه خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرما در دهان علی گذاشتید . چرا بین ما اینگونه رفتار کردید ؟ رسول اکرم خطاب به دختر خود فرمودند: فاطمه جان وقتی خرما در دهان حسین نهادم ، دیدم و شنیدم که جبرائیل و از روی عرش ندا بر آورده اند که : «حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم وقتی خرما در دهان حسن نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردند و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که : « حسن جان نوش جانت ». فاطمه جان وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم سر از غرفه ها در آورده اند . و می گویند : « فاطمه جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم. اما وقتی خرما در دهان علی نهادم شنیدم که از روی صدا می زند : « علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت » . به اشتیاق شنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم باز هم خداوند از روی عرش ندا زد که : «هنیأ مرئیاً لک یا علی » نوش جانت ، گوارای وجودت علی جان. به احترام صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان علی نهادم ، شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود: « یامحمد ، بعزّت و جلالم قسم اگر تا صبح قیامت خرما در دهان علی بگذاری من خدا هم تا قیامت می گویم علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت». .
🗓 تقویم مناسبت‌های ماه ▪️، ماه حزن علیهم‌السلام تسلیت باد ‌‌✅‌✨ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم ورود در اربعين : بدون ترديدي اهل بيت بعد از واقعه ، به زيارت اباعبداللّه‏ عليه ‏السلام مشرف شدند. در اللهوف مي‏نويسد : وقتي زنان و فرزندان حسين عليه ‏السلام از شام برگشته و به سرزمين عراق رسيدند، به راهنماي قافله گفتند: «ما را از کربلا ببر». وقتي به کربلا رسيدند، ‏ انصاري و جمعي از بني هاشم و مرداني از اولاد پيغمبر صلي ‏الله ‏عليه ‏و‏آله را ديدند که براي زيارت مرقد مطهر حسين عليه ‏السلام آمده ‏اند. پس همگي در يک زمان در آن سرزمين گرد آمدند. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم اهل بيت (عليهم السلام) گفته است : من مقيم كوفه بودم . همسايه اى داشتم كه با او رفت و آمد و نشست و برخاست مى كردم . شب جمعه اى نزد او آمده ، گفتم : در مورد زيارت حضرت (عليه السلام) چه رأى و نظرى دارى ؟ گفت : و خلاف مقرارت شرع ، و هر بدعتى گمراهى است و هر آلوده به گمراهى و ضلالتى در آتش است ! ! سليمان مى گويد : در حالى كه همه وجودم پر از خشم بود از نزد او برخاستم و پيش خود گفتم : هنگام سحر نزد او مى روم و حقايقى از و مناقب حضرت امام حسين (عليه السلام) را براى او مى گويم ، اگر بر عناد و تعصب جاهلى اش اصرار و پافشارى ورزيد او را به مى رسانم . چون وقت سحر شد به سوى او شتافته ، درِ خانه اش را كوبيدم و او را به نام صدا زدم كه ناگهان همسرش به من گفت : او ابتداى شب به قصد زيارت حضرت حسين (عليه السلام) به سوى رفت ، من هم از پى او به زيارت حضرت امام حسين (عليه السلام) شتافتم . هنگامى كه وارد حرم شدم همسايه خود را ديدم كه در حال سجده براى خدا ، مشغول مناجات و گريه و درخواست و آمرزش است . پس از مدتى طولانى سر از سجده برداشت و مرا نزديك خود ديد ، به او گفتم : تو ديشب مى گفتى زيارت حضرت حسين (عليه السلام) است و هر بدعتى گمراهى است و هر گمراهى در آتش است ولى امروز به حرم آمدى ، او را زيارت مى كنى ؟ گفت : سليمان ! سرزنشم مكن ! من كسى بودم كه براى (عليهم السلام)قائل به پيشوايى و و نبودم تا ديشبم فرا رسيد كه ديدم كه : مرا در حيرت و بهت فرو برد و دچار ترس و وحشت نمود . به او گفتم : چه ديدى ؟ گفت : انسانى بلند مرتبه و با عظمت را ديدم كه قامتى معتدل داشت نه بسيار بلند بود و نه بسيار كوتاه . از توصيف جمال و جلالش ناتوانم و از بيان ارزش و كمالش عاجزم . با گروه هايى كه گرداگردش بودند به سرعت در حركت بود و پيش رويش سوارى بود كه بر سرش تاجى قرار داشت ، داراى چهار ركن بود و بر هر ركنى گوهرى كه از مسير سه روزه راه مى درخشيد . از برخى از خادمان آن بزرگوار پرسيدم : اين كيست ؟ گفتند : مصطفى ! گفتم : اين ديگرى كيست ؟ گفتند : مرتضى جانشين رسول اللّه ! سپس چشم به آن فضاى ملكوتى انداختم ، كه ناگهان اى از نور ديدم كه هودجى از بر آن بود و در آن دو قرار داشتند و ناقه ميان آسمان و زمين در پرواز بود ! گفتم : اين ناقه از كيست ؟ گفتند : از كبرى و زهرا (عليهما السلام) ; گفتم : اين جوان كيست ؟ گفتند : بن على ; گفتم : اين گروه كجا مى روند ؟ همه گفتند : زيارت مقتول به ستم ، شهيد كربلا بن على المرتضى . من به سوى هودجى كه حضرت فاطمه زهرا در آن بود رفتم كه ناگهان ورقه هاى مكتوب را ديدم كه از آسمان به زمين مى آيد ! پرسيدم اين اوراق چيست ؟ گفتند : اوراقى است كه در آن ايمنى از آتش براى زائران حسين در نوشته شده است . من امان نامه اى را درخواست كردم ; به من گفت : مگر تو نمى گويى زيارت حسين بدعت است ؟ ! اين امان نامه به تو نمى رسد ، مگر آنكه حسين را زيارت كنى و به فضل و شرفش اعتقاد ورزى ! با ترس و هول از خواب بيدار شدم و همان وقت و ساعت قصد زيارت آقايم حسين (عليه السلام) را نمودم و اكنون به پيشگاه خدا توبه و آورده ام و به خدا سوگند اى سليمان ! از قبر او جدا نمى شوم تا روح از بدنم جدا گردد ! ! حاج بر پايه نقل محدث قمى درمفاتيح الجنان صفحه 801 در با به حضرت عرضه داشت حديث صحيح است ؟ حضرت فرمود : آرى ، درست و کامل است الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم كمالات چهارده معصوم (عليهم السلام ) از شاگردان آن علیه السلام ، از آن امام بزرگوار پرسيد: منظور از اين آيه چيست : اطيعوا الله الرسول واولى الامر منكم . (نساء-59). امام صادق علیه السلام فرمود : اين آيه درباره بن ابيطالب و حسن و حسين (علیهم السلام نازل شده است (كه در عصر نزول اين آيه ، اين سه نفر حاضر بوده اند.) ابوبصير پرسید : مردم (اهل ) مى گويند: چرا نام على و خانواده اش ‍ (حسن و حسين عليهم السلام ) در ذكر نشده است ؟ امام صادق علیه السلام فرمود : به آنه بگو؛ نماز بر پيامبر (ص ) (در قرآن ) نازل شد ولى از سه ركعتى و چهار ركعتى آن (در قرآن ) ذكرى به ميان نيامده است ، بلكه پيامبر(ص ) خودش كيفيت نماز را بيان كرد، و همچنين اصل زكات در قرآن نازل شد، ولى در مورد اينكه از هر چهل درهم ، يك درهمش است ، در قرآن ذكرى نشد، بلكه (ص ) آن را براى مردم بيان كرد، و همچنين اصل وجوب در قرآن نازل شد، ولى در قرآن نيست كه هفت بار كعبه را طواف كنيد تا اينكه رسول خدا(ص ) اين مطلب را براى مردم بيان نمود. همچنين آيه مذكور اطيعوا الله واطيعوا الرسول ... نازل شد، و (طبق فرموده پيامبر- ص ) اين آيه درباره على و حسن و حسين علیهم السلام نازل شده است . و شخص پيامبر(ص ) در شاءن على علیه السلام فرمود : (من كنت مولاه فعلى مولاه ) و نيز فرمود: (شما را در مورد خدا(قرآن ) و خاندانم ، سفارش ‍ مى كنم ، و من از خداوند خواسته ام كه ميان قرآن و خاندانم ، جدائى نيندازد، تا آنها را در كنار ( ) به من برساند، خداوند خواسته مرا پذيرفت ). و نيز فرمود: (شما چيزى به بيتم نياموزيد كه آنها از شما داناترند، و آنها شما را از راه هدايت خارج نكنند، و به راه گمراهى ، وارد نسازند). اگر پيامبر(ص ) سكوت مى كرد و درباره اهلبيتش ، چيزى رابيان نمى كرد، آل فلان و آل فلان ، آن (آيات قرآنى ) را براى خود ادعا مى كردند. بلكه خداوند در قرآن ، بيان پيامبرش را تصديق كرد (كه منظور، اهل بيت اويند، نه آل فلان و آل فلان ) و (در آيه 33 ) فرمود: انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا منظور از ( ) (در اين آيه ) على و حسن و حسين و فاطمه علیهم السلام هستند كه در آن وقت در خانه (يكى از همسران پيامبر(ص ) بودند) كه پيامبر(ص ) آنها را زير ( ) ( ) گرد آورد و فرمود: (اللهم ان لكل نبى اهلا و ثقلا و هولاء اهل بيتى وثقلى ) :(خدايا هر پيامبرى اهل و يادگار گرانمايه دارد، و اينها(اشاره به على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام )، اهل بيت من و يادگارهاى گرانقدر من هستند). ام سلمه : آيا من از اهل تو نيستم ؟ پيامبر: (تو در راه سعادت هستى ، ولى من ويادگار گرانمايه من ، اينها(على ، فاطمه ، حسن و حسين عليهم السلام ) هستند). سپس امام (ع ) فرمود: هنگامى كه پيامبر (ص ) رحلت كرد، على (ع ) براى رهبرى مردم ، از همه آنها برتر و سزاوارتر بود، به خاطر فضائل بسيارى كه پيامبر(ص ) در شاءن على (ع )، براى مردم بيان كرد... و پس از على (ع ) حسن (ع ) سزاوارتر به مقام رهبرى بود، زيرا او در سن ، بزرگتر از حسين (ع ) بود... حسين (ع ) بعد از حسن (ع ) سزاوارتر به مقام رهبرى بود، و پس از او طبق تاءويل آيه : واولو الارحام بعضهم اولى ببعض فى كتاب الله ( :75). مقام رهبرى به فرزندش ( بن الحسين ) (ع ) رسيد، و او سزاوارترين افراد به آن مقام بود، و پس از او (محمد بن على ) (ع ) سزاوارتر به آن مقام و در پايان امام صادق (ع ) فرمود: منظور از ( ) (۱)شك و ترديد است ، والله لانشك فى ربنا ابدا: (سوگند به خدا ما هرگز درباره پروردگارمان ، شك نكرده ايم ). (۲) ۱ - در آيه 33 احزاب ، كه در بالا ذكر شد. ۲ - کافی باب ما نص الله عزوجل و رسوله على الائمه ، حديث 1،ص 286 تا288- ج 1. (با تلخيص ). الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم در مى گويد : زمانى كه حضرت (عليه السلام) سوار بر استرى به رنگ سياه و سپيد وارد نيشابور شد من همراه حضرت بودم ، دانشمندان نيشابور براى استقبال از حضرت بيرون آمدند . هنگامى كه حضرت به محلّه مربعه منتقل شد ، لگام استرش را گرفته ، گفتند : اى پسر رسول خدا ! به حق پاك پدرانت حديثى از آنان ـ كه درود خدا بر همه ايشان باد ـ براى ما بازگو . حضرت در حالى كه ردايى از خز بر تن داشت ، سر از محمل بيرون آورده ، فرمود : حديث كرد مرا پدرم موسى بن جعفر (عليهما السلام) از پدرش جعفر بن محمّد (عليهما السلام) از پدرش محمد بن على (عليهما السلام) از پدرش على بن الحسين (عليهما السلام) از پدرش حسين (عليه السلام)سرور جوانان اهل بهشت از اميرالمؤمنين (عليه السلام) از رسول خدا (صلى الله عليه وآله)كه فرمود : روح الامين از خدا ـ تقدست اسمائه و جل وجهه ـ مرا خبر داد : به درستى كه من خدايم ، معبودى تنها جز من نيست . بندگانم ! مرا بپرستيد و بدانيد كه هركس از شما مرا به شهادت « لا إله إلاّ اللّه » در حالى كه به آن ورزد ملاقات كند وارد حصار من شده است و هركس وارد حصار من گردد از عذابم ايمن است ، گفتند : اى پسر رسول خدا ! اخلاص شهادت به خدا چيست ؟ امام (عليه السلام)فرمود : خدا و طاعت رسول خدا (صلى الله عليه وآله) و (عليهم السلام) . الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b