روضه - حاج محمدرضا بذری(3).mp3
32.73M
|⇦•بابا شبیه پیرزن ها...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری
◾️◾️◾️
دل دلداده را دل بسته دلبر تصور کن
کمال عشق را عشق پدر دختر تصور کن
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
کانال⬇️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
|⇦•رو نیزه از رقیه...
#زمزمه و توسل به حضرت رقیه سلام اله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی
◾️◾️◾️
سلام بابای خستهام، چه خوب شد آخر اومدی
جامونده پیکرت کجا؟ چی شد که با سر اومدی؟
باباجون باباجون!
اون که شبیه مادرت، نشسته روبروت منم
لبای من خونی میشه، هر جا رو بوسه میزنم
باباجون باباجون!
گلایهای نیست، همه چی خوبه
فقط دلم برا تو آشوبه
زخمای رو لبت برا، چوبه
رو نیزه از رقیه دور بودی
می دیدمت، یه پارچه نور بودی
راسته که میگن، تو تنور بودی؟
«تو رو خدا منو ببر بابا»
غصم شده چرا باهام، یه چادر اضافی نیس
موهای رو سرم دیگه، اونقدی که ببافی نیس
«خودت که میبینی»
مثل مادربزرگ شده، از همه بیشتر این نوه
از بس که سیلی زدنم، گوشم دیگه نمیشنوه
«خودت که میبینی»
از غصه طاقتم دیگه طاقه
ببین گلت شکسته از ساقه
از شبی که افتادم از ناقه
بذار نگم چرا چشام تاره
بذار نگم چی شده گوشواره
رو میگیرم با آستین پاره
«تو رو خدا منو ببر بابا»
#شاعر: محمد رسولی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
کانال⬇️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
Shab03Moharram1402[02].mp3
25.93M
|⇦•رو نیزه از رقیه...
#زمزمه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی
◾️◾️◾️
سلام بابای خستهام، چه خوب شد آخر اومدی
جامونده پیکرت کجا؟ چی شد که با سر اومدی؟
باباجون باباجون!
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
کانال⬇️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
|⇦•ای سیه پوش غمت..
#سینه_زنی و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی
◾️◾️◾️
خون تو میجوشد از قلب زمان
داغِ تو آتش به جان عاشقان
کشته ما را یادت، آخرین فریادت
«ای سیه پوش غمت هفت آسمان»
شد زمین و آسمان آتشفشان
تا که افشاندی به طاق آسمان
خون ذبح آخرت را ناگهان، ای تمام آبروی
این جهان ای سرت بر نیزه مصباحالهدی
گشته بزم روضهات عرش خدا
جان دهم در راهت، ای خدا خونخواهت
«ای سیه پوش غمت هفت آسمان»
از ازل بستی تو عهدی با بلا،
خواندی آنگه عاشقان را الصلا
تا ابد آوازه قالوا بلا
میرسد با موج خون از کربلا
گویی از سر بگذر و سامان بگیر
آری از جان بگذر و جانان بگیر
جان ما حیرانت، چشم ما گریانت
«ای سیه پوش غمت هفت آسمان»
#شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
|⇦•حال دلم تو روضه هات...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی
◾️◾️◾️
حال دلم تو روضههات، حال زیارته حسین
دلای ما از عشق تو، پر از حرارته حسین
حسین جان... حسین جان...
به پرچم مقدست، همیشه تکیه میکنم
از روزی که یادم میاد، برا تو گریه میکنم
حسین جان... حسین جان...
سیاهی کتیبههات نوره
عاشق تو نداره دلشوره
کی گفته کربلا ازم دوره
*من اربعین میام،دلم برات تنگ شده
الان دلم میخواست کربلا بودم، از سرازیری باب القبله پایین می آمدم،می گفتم:آقا!
الان حرف دل می زنم با تو...زیارتنامه بعدا میخونم.حرفای درشت درشت نمیزنم
فقط هی میام پایین میگم:حسین! دوست دارم...*
تو گریههام عشق تو معلومه
اونکه تو رو داره چه آرومه
آقای ما تشنه و مظلومه
«سیدنا الغریب حسین جانم»
#شاعر: محمدرسولی
*سهل ساعدیِ،صحابی پیغمبره.میگه من نبودم...دیر رسیدم...بیت المَقدِس بودم وارد شام شدم...دیدم همه جا رو آزین بستن...پارچه های رنگی از در و دیوار آویزون کردن"والنساء یَلعَبنَ بالدُّفوفِ و الطُّبول"دیدم زن هاشون همه دارن دف می زنند،زن ها دارن طبل میزنند.همه خوشحالند.همه به هم تبریک میگن.میگه رفتم جلو دیدم چند نفر ایستادند،خودمو معرفی نکردم. گفتم:یه سوال دارم! شما مردم شام عیدی دارید که ما بی خبریم؟یه نگاه از سر حقارت بهم انداختند.گفتند:"نَظُنُّک اعرابیا" انگار بیابونی هستی،انگار اهل بادیه ای خبرنداری.گفتم:من صحابی پیغمبرم،من سهل ساعدی ام،من از پیغمبر حدیث نقل کردم.یه نفر برگشت گفت:سهل تعجب نمی کنی چرا آسمون خون نمی باره؟!چرا باید اینطور باشه؟اشاره کرد به باب ساعات"هذا راسُ الحُسَین!یُهدی من العراق"ای سهل! سر پسر پیغمبر و دارن برای امیر هدیه میارن. سهل ساعدی میگه خودمو رسوندم.صحرای محشره...انگار قیامت به پا شده.اولین منظره ای که دیدم این بود*
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد، سر برادر زینب....
*میگه دیدم سرها وارد شد.نیزه دارها سرها رو به دست گرفتن...یه سر نورانی دیدم...
"و الریحُ تَلعبُ بها یَمینا وَ شمالا"باد که می وزید این سر به راست و چپ متمایل میشد."و هو راسٌ زهريُّ قمری،اشبه الناس برسول الله..."گفتم حالا که دیر رسیدی لااقل یه کاری بکن. رفتم وسط این زن ها، دخترها روی کجاوه های بدون عِماری و محمل سوارند.به یه دختر بزرگواری رسیدم گفتم:مَن انتِ ؟!شما کی هستی؟اول خیالشو راحت کردم.گفتم:من سهل ساعدی هستم.صحابی جد شما.صدا زد:"انا سُکینه بنت الحسین"من سکینه دختر امام حسینم. بی بی من بیتُ المَقدِس بودم دیر آمدم. اگه کاری از دست من برمیاد با جون و دل همه جوره در خدمتم،سهل پول همراه داری یا نه؟ بله...یه پولی به این نیزه دارها بده، این سرها رو از بین زن ها بیرون ببرن. ای سهل! "فَقد خُزینا لکثرةِ نظرِ الینا" اینقدر به ما نگاه کردن ما خوار و خفیف شدیم.
سر رو بردن .خانواده اشو کنار دارالاماره جا دادن...اگر نمی دیدم نمی گفتم.بعضی مردم شام آمدن"و یَبصُقونَ فی وجوهِهِنَّ "به صورت این زن ها آب دهن می انداختند. سر رو بردند دارالاماره، سُفرا رو دعوت کرده بود.اتفاقات خیلی زیادی افتاد قصر اون ملعون،یکیش اینه: سر رو گذاشت زیر تختش گوشه ی تشت بیرون بود نشسته بود با سُفرا حرف میزد، شراب می خورد. باقیمونده شراب رو توی تشت می ریخت. یه نگاه می انداخت.میگفت:حسین! چقدر زود پیر شدی.بعد دوباره حرف میزد
سر رو برای دخترش بردنددر چه خرابه ای؟!
زین العابدین میگه ما رودر خرابه ای جا دادن روزها گرم بود، آفتاب داغ بود،شب ها سرد بود"حتی تَقَشَّرَت وُجوهِهِنَّ"این دخترها صورتاشون پوست انداخت.
پارچه رو کنار زد،اول عقب عقب رفت بهش گفتن: "هذا راسُ ابیکِ الحسین" اومد نشست"فَرَفَعَتهُ مِنَ الطَّشتِ حاضِنَةًلَه"دستاش کوچیک بود،مراقب بود سر از بین دستاش نیفته سر را به سینه چسبانید*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
کانال⬇️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
Shab03Moharram1402[01].mp3
39.64M
|⇦•ای سیه پوش غمت...
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی
◾️◾️◾️
حال دلم تو روضههات، حال زیارته حسین
دلای ما از عشق تو، پر از حرارته حسین
حسین جان... حسین جان...
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
کانال⬇️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
|⇦•حال دلم تو روضه هات...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی
◾️◾️◾️
حال دلم تو روضههات، حال زیارته حسین
دلای ما از عشق تو، پر از حرارته حسین
حسین جان... حسین جان...
به پرچم مقدست، همیشه تکیه میکنم
از روزی که یادم میاد، برا تو گریه میکنم
حسین جان... حسین جان...
سیاهی کتیبههات نوره
عاشق تو نداره دلشوره
کی گفته کربلا ازم دوره
*من اربعین میام،دلم برات تنگ شده
الان دلم میخواست کربلا بودم، از سرازیری باب القبله پایین می آمدم،می گفتم:آقا!
الان حرف دل می زنم با تو...زیارتنامه بعدا میخونم.حرفای درشت درشت نمیزنم
فقط هی میام پایین میگم:حسین! دوست دارم...*
تو گریههام عشق تو معلومه
اونکه تو رو داره چه آرومه
آقای ما تشنه و مظلومه
«سیدنا الغریب حسین جانم»
#شاعر: محمدرسولی
*سهل ساعدیِ،صحابی پیغمبره.میگه من نبودم...دیر رسیدم...بیت المَقدِس بودم وارد شام شدم...دیدم همه جا رو آزین بستن...پارچه های رنگی از در و دیوار آویزون کردن"والنساء یَلعَبنَ بالدُّفوفِ و الطُّبول"دیدم زن هاشون همه دارن دف می زنند،زن ها دارن طبل میزنند.همه خوشحالند.همه به هم تبریک میگن.میگه رفتم جلو دیدم چند نفر ایستادند،خودمو معرفی نکردم. گفتم:یه سوال دارم! شما مردم شام عیدی دارید که ما بی خبریم؟یه نگاه از سر حقارت بهم انداختند.گفتند:"نَظُنُّک اعرابیا" انگار بیابونی هستی،انگار اهل بادیه ای خبرنداری.گفتم:من صحابی پیغمبرم،من سهل ساعدی ام،من از پیغمبر حدیث نقل کردم.یه نفر برگشت گفت:سهل تعجب نمی کنی چرا آسمون خون نمی باره؟!چرا باید اینطور باشه؟اشاره کرد به باب ساعات"هذا راسُ الحُسَین!یُهدی من العراق"ای سهل! سر پسر پیغمبر و دارن برای امیر هدیه میارن. سهل ساعدی میگه خودمو رسوندم.صحرای محشره...انگار قیامت به پا شده.اولین منظره ای که دیدم این بود*
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد، سر برادر زینب....
*میگه دیدم سرها وارد شد.نیزه دارها سرها رو به دست گرفتن...یه سر نورانی دیدم...
"و الریحُ تَلعبُ بها یَمینا وَ شمالا"باد که می وزید این سر به راست و چپ متمایل میشد."و هو راسٌ زهريُّ قمری،اشبه الناس برسول الله..."گفتم حالا که دیر رسیدی لااقل یه کاری بکن. رفتم وسط این زن ها، دخترها روی کجاوه های بدون عِماری و محمل سوارند.به یه دختر بزرگواری رسیدم گفتم:مَن انتِ ؟!شما کی هستی؟اول خیالشو راحت کردم.گفتم:من سهل ساعدی هستم.صحابی جد شما.صدا زد:"انا سُکینه بنت الحسین"من سکینه دختر امام حسینم. بی بی من بیتُ المَقدِس بودم دیر آمدم. اگه کاری از دست من برمیاد با جون و دل همه جوره در خدمتم،سهل پول همراه داری یا نه؟ بله...یه پولی به این نیزه دارها بده، این سرها رو از بین زن ها بیرون ببرن. ای سهل! "فَقد خُزینا لکثرةِ نظرِ الینا" اینقدر به ما نگاه کردن ما خوار و خفیف شدیم.
سر رو بردن .خانواده اشو کنار دارالاماره جا دادن...اگر نمی دیدم نمی گفتم.بعضی مردم شام آمدن"و یَبصُقونَ فی وجوهِهِنَّ "به صورت این زن ها آب دهن می انداختند. سر رو بردند دارالاماره، سُفرا رو دعوت کرده بود.اتفاقات خیلی زیادی افتاد قصر اون ملعون،یکیش اینه: سر رو گذاشت زیر تختش گوشه ی تشت بیرون بود نشسته بود با سُفرا حرف میزد، شراب می خورد. باقیمونده شراب رو توی تشت می ریخت. یه نگاه می انداخت.میگفت:حسین! چقدر زود پیر شدی.بعد دوباره حرف میزد
سر رو برای دخترش بردنددر چه خرابه ای؟!
زین العابدین میگه ما رودر خرابه ای جا دادن روزها گرم بود، آفتاب داغ بود،شب ها سرد بود"حتی تَقَشَّرَت وُجوهِهِنَّ"این دخترها صورتاشون پوست انداخت.
پارچه رو کنار زد،اول عقب عقب رفت بهش گفتن: "هذا راسُ ابیکِ الحسین" اومد نشست"فَرَفَعَتهُ مِنَ الطَّشتِ حاضِنَةًلَه"دستاش کوچیک بود،مراقب بود سر از بین دستاش نیفته سر را به سینه چسبانید*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
کانال⬇️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#رباعی_حضرت_رقیه_س
#حضرت_رقیه_س
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
بابا، برلب رسید ازغصه جونم
کجـا بـودی بـابـای مهـربونم
تمـام دختـران شـامی امروز
همه بابا شونو دادن نشونم
بیـا بـابـا یتیـم خـویش دریـاب
شدم از طعنه های شام بیتاب
یکی ازدختران باطعنه می گفت
رقیـه، مـن پـدر دارم،دلـت آب
پدر داران مرا تحقیر کردند
دگر از زنده ماندن سیر کردند
همه بر گریه ام خندیده بودند
سه ساله دخترت را پیرکردند
اگر دردمندی بگو با رقیه
اسیری به بندی بگو یا رقیه
بکارت گره گر فتاده بگو
ز کارت گره وا کند تا رقیه
میان خاک ها دادند جایش
پر از تیغ مغیلان بود پایش
برای دخترک جای عروسک
سر ببریده آوردند برایش
دهان من ز مشت زجر کج شد
تمام دنده هایم رج به رج شد
دگـر پاها و دستم حس ندارند
رقیـه جـان تـو دیگـر فلج شـد
سه ساله بـار غم بـردم بدوشم
دگر افتادم از آن جنب وجوشم
شکسته پهلـویم بـابـا ، بمـانـد
اَمــانـم را بــریـده درد گــوشم
به شام و کوفه دلم رامحک زدند
ز طعنه زخـم درونـم نمـک زدنـد
عـدو بـه خنده مـن و عمه ی مرا
چوشکل فاطمه بودیم کتک زدند
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
2_1152921504663395602.MP3
151.5K
قدم اول:
صلوات
اول مجلس👇
#شب_سوم_محرم
#صلوات_اول_مجلس
هدیه به پیشگاه قطب عالم امکان، حجت ثانی عشر، امام الجن و البشر، امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداه، سلامتی وجود نازنینشون، تعجیل در فرج مقدسشون...
عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
2_1152921504663396116.mp3
1.69M
قدم دوم:
نمونه شروع👇
#شب_سوم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ
🔸بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
🔸دعا, کبوتر عشق است بال و پر دارد
🔸بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
🔸ز پشت پرده ی غیب به ما نظر دارد
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
-
2_1152921504663283475.mp3
2.29M
قدم سوم:
مناجات 1👇
#شب_سوم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸پر کن دوباره کیل مرا أَيُّهَا الْعَزِيز
🔸دست منو نگاه شما أَيُّهَا الْعَزِيز
يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ
یابن الحسن...
🔸رو از من شکسته مگردان که سالهاست
🔸رو کرده ام به سوی شما ایها العزیز
آقا... یه عمره دارم صدات میزنم...
یه عمره میگم یابن الحسن...
یادم میاد از بچگی هام...
پدر و مادرم...
اسم شما رو بهم یاد دادند...
🔸وادی به وادی آمده ام از درت مران
🔸وا کن دری به روی گدا ایها العزیز
آقا میدونم خیلی دلت رو شکستم...
خیلی بی حرمتی کردم...
اما...
امشب اومدم بگم شرمنده ام...
امام زمان علیه السلام. ..
منو از در خونت ردم نکن آقا...
آخه من جز در خونه شما جایی ندارم...
یابن الحسن...
🔸چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود
🔸این کاسه را " فَأَوْفِ لَنَا " ایها العزیز
شب سوم محرم چی میخواهی به آقات بگی...
🔸خالیتر از دو دست من این چشم خالی است
🔸محتاج یک نگاه شما ایها العزیز ...
(شاعر: سقلاطونی)
امشب اومدم بگم آقا...
با همه بدی هام دستمو بگیری آقا...
یک عنایتی هم به ما کنید
(یا صاحب الزمان...)
قدم چهارم:
متن روضه 1👇
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 1
🔸مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست
🔸به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست
زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها...
گوشه خرابه...
🔸نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست
🔸دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
شب سوم محرم...
معمولا رسمه...
متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله...
زهرای سه ساله...
🔸به سنگ قبر من بیگناه بنویسید
🔸اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
چه کردن با این نازدانه...خدا...
🔸عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
(سازگار)
نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه...
کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه...
با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه...
هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه...
اما ...
هر جا شما بچه یتیم ببینید...
حتما نوازشش می کنید...
باهاش همدردی می کنید...
من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله...
چه خوب نوازشش کردند...
چه خوب باهاش همدردی کردن...
کنار سر بابا...
هر کجا رسیدن...
بهش تازیانه زدند...
بهش سیلی زدند...
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
گوشه خرابه... نیمه های شب...
بی بی رقیه...
شروع کرد به گریه کردن...
هی بهونه بابا میگیره...
میگه عمه جان زینب...
من بابامو میخام
عمه جان...بابام کجاست...
بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست...
صدازد...
عمه جان انقده بی تابی نکن...
عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن...
هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد...
اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن
صدای ناله اهل خرابه بلند شد...
خبر به کاخ یزید معلون رسید...
خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده...
گفتن دختر ابی عبدالله...
گوشه خرابه...
هی بهونه بابا می گیره...
نانجیب صدا زد...
خوب ببرید سر بریده باباش حسین براش...
یا صاحب الزمان...
امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه...
گذاشتند جلو دختر بچه...
حالا تصور کن...
یه دختر سه ساله...
سر باباش رو در مقابلش بگذارن...
چه حالی پیدا میکنه...
تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد بابای خوبم...
کجا بودی...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ!
بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ
بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده...
يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي
(نفس المهموم 456)
بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد...
هی دست رو صورت بابا میکشه...
هی نوازش میکنه...
گریه میکنه...
صدا زد... بابا...
نبودی ببینی بعد از چی به سرمون اوردن بابا...
يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ
بابا... بعد از تو داد از غريبي
(انوار الشهادة 244)
خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا
دستهامون رو بستند...بابا
طناب به گردنمون انداختند...بابا
ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند...
بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند...
🔸شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا
🔸عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا
هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب...
بدن رو سپر میکرد...
مبادا تازیانه به ما اصابت کنه...
بابا اصلا باورم نميشه...
🔸زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا
🔸پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا
🔸صورت نیلی، بابا،بابا، بابا
🔸بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا
بابا...
ببین صورتم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
مثل مادرم زهرا قدم خمیده...
بابا دیگه طاقت ندارم...
دیگه تنهام نزار...
منم با خودت با خودت ببر بابا...
انقدر کنار بدن بابا ناله زد...
یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف...
عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده...
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ
شعراء 227
-
قدم چهارم:
متن روضه 2👇
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 2
🔸منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم
🔸گر چه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم
امشب دلها رو روانه کنیم...
کنار حرم با صفای بی بی رقیه سلام الله علیها...
امشب به یاد غربت نازدانه ابی عبدالله اشک بریزیم...
🔸ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من
🔸چادر عصمت زهراست همانا به سر من
نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه...
حتما همتون دیدید...
دخترها علاقه خاصی به بابا دارن...
اصلا معروفه...
میگن دخترها بابایی هستند...
آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم...
خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه...
میگه بزار بابام بیاد...
شکایتت رو به بابام میکنم...
خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه...
میگه بزار بابام بیاد...
بهش نشون میدم...
بهش ميگم...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
🔸دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته
چقدر بهش سنگ زدند...
چقدر بهش تازیانه زدند...
چقدر سیلی زدند...
یاصاحب الزمان...
🔸رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته
اما...
🔸گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته
امشب اگه با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن...
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم...
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم...
طاقت سیلی خوردن ندارم...
طاقت سنگ خوردن ندارم...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
4_5899736209302749491.MP3
164.6K
قدم پنجم:
صلوات آخر 👇
#شب_سوم_محرم
#صلوات_آخر_مجلس
خدای متعال ان شاء الله این قدمها رو به زودي زود به سوریه کنار حرم باصفای بی بی رقیه سلام الله علیها برساند خشنودی روح مطهره بی بی و همه شهدای مدافع حرم عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
2_1152921504663399899.mp3
1.21M
قدم ششم:
دعای پایانی👇
#دعای_پایان_مجلس
#دعای_پایان_مجلس_مناسب_ایام_محرم
▪️ نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم اَلاَْعَزِّ الاَْجَلِّ الاَْکْرَمِ بدماء شُهَداءِنا و بِحَقِ اِمامِ زَمانِنا یاالله...
یا الله....
▪️ حاجات رو مد نظر بگیرید فرج امام زمانمون در راس همه حاجات، شفای همه مریضها (همه باهم)
(أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوء)َ نمل62
1). فرج امام زمان(عج) ما معجل بفرما.
2). قلب نازنین آنحضرت از همه ما راضی و خشنود بفرما.
3 ). این قلیل توسلات، عرض ادب، اشک ریختن، عزاداری، از همه ی ما به کرمت قبول بفرما.
4 ). خدا به بیمار کربلا، مرضای اسلام، ملتمسین دعا، مریض مد نظر، شفای عاجل عنایت بفرما.
5 ). شب اول قبر امیرالمؤمنین به فریاد همه ما برسان.
6 ). آرزومندان عتبات و عالیات، مدینه منوره، مکه مکرمه به آرزوشان برسان.
7 ). حوزه های علمیه، مراجع عظام تقلید، رهبر معظم انقلاب در حفظ و پناه خود موید و منصور بفرما.
8 ). خدا به آبروی آقامون امیرالمومنین، شر وهابیت، تکفیری ها، داعشی ها، دشمنان اسلام، دشمنان شیعه به خودشون برگردان.
9 ). هر که در این مجلس آمده حاجتی داره حوائج مشروعه این جمع برآورده به خیر بفرما.
10). اموات این جمع پدران، مادران، حق داران، ببخش و بيامرز.
11 ). ثوابی از این مجلس و محفل به روح همه اموات، گذشتگان، پدران، مادران، حق داران عائد و واصل بفرما.
بالنبی و آله بخوان سوره الفاتحه مع الاخلاص و الصلوات.
سبک #شاهحسینگویان
#شهادت_حضرت_رقیه
#دهه_اول_محرم
☑️ بند اول
قانه باتان نگاریم ، خوش گلدین
هاردیدین ای قراریم،داریخمیشدیم
نار فراقیویله ، یولاردا
صبح و مسا یانیب،آلیشمیشدیم
زلفون نیه باتیبدی،کوله بابا
هاردا بو حاله قالدین،اولیدیم کاش
آنین نیه یارادی، ای جانیم
ای وای منه بوباشه،ویریبلار داش
نی تک نوالیم بابا باشی بلالیم بابا
سنده یارالیسان بابا منده یارالیم بابا
🔰 ای منیم غریب بابام / ای منیم غریب بابام
☑️ بند دوم
سندن سورا بلایه،دوزدوم من
گئتدی جلال و جاهیم،یغمایه
سنسیز قالاندا بابا،دیل دردین
گاهی گونه دییردیم،گه آیه
شامین یولدندا ناقه،منی یخدی
قوخدوم قرانلیغیدی،تک قالدیم
داده سنی چاغیردیم،ای بابا
بیر سونمیین شراره،دیله سالدیم
سینمی داغلادیم بابا گلمدین آغلادیم بابا
قورخولی یئللر اسدیله گوزومی باغلادیم بابا
🔰 ای منیم غریب بابام / ای منیم غریب بابام
☑️ بند سوم
کربوبلا چولونده، شام اهلی
ظلمه بنا قویاندا،یاندیم من
سویقونچولار توکولدی،اخیامه
گوشواره می سویاندا،یاندیم من
رنج و غم و بلادن،رخساریم
قالدی بیر آیری حاله،اولوب نیلی
بابا منیم ده بو گُل،عذاریمه
زهرا آنام مثالی،دییب سیلی
من ساربانی سویمورم شمر و سنانی سویمورم
حرمله دن گلیلییم تیر و کمانی سویمورم
🔰 ای منیم غریب بابام / ای منیم غریب بابام
☑️ بند چهارم
واردور یادیمدا بابا،عاشورا
عمم گلیردی سمت،گوداله
مخیمده آه و ناله،قاخمیشدی
آغلیردی آل طاها،بو حاله
بولمم نه گوردی عمم،مقتلده
سینه غمینده هرگون،داغلاردی
آغلاردی سو گورنده،یولاردا
هاردا گورنده خنجر، آغلاردی
قلبینده چوخ شراره وار دردینه سانما چاره وار
باشیمه ال چکن زمان گوردوم الینده یاره وار
🔰 ای منیم غریب بابام / ای منیم غریب بابام
صوت سبک👇👇
#فهرست
برای دسترسی به روضه و نوحه ماه محرم
لطفا #هشتک های زیر را دنبال بفرمایید👇👇👇👇👇👇👇
#روضه_حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
.#مناجات_محرمی_امام_زمان_عج
#مناجات_امام_زمان_عج
#روضه_حضرت_مسلم_ع
#روضه_ورود_به_کربلا
#روضه_حضرت_رقیه_س
#روضه_حضرت_زهرا_س
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_ع
#روضه_طفلان_حضرت_زینب_س
#روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_ع
#روضه_حضرت_علی_اصغر_ع
#روضه_حضرت_علی_اکبر_ع
#روضه_حضرت_عباس_ع
#روضه_امام_حسین_ع
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#روضه_دفن_شهدای_کربلا
#زمینه_دهه_محرم
#زمینه_دهه_اول_محرم
#شور_دهه_اول_محرم
#روضه_دهه_اول_محرم
#روضه_شب_اول_محرم.
#حضرت_مسلم_ع
#شب_اول_محرم
#روضه_شب_دوم_محرم. #ورودیه_محرم
#شب_دوم_محرم_
#روضه_شب_سوم_محرم.
#حضرت_رقیه_س
#شب_سوم_محرم
#روضه_شب_چهارم_محرم #دوطفلان_زینب_س
#شب_چهارم_محرم
#روضه_شب_پنجم_محرم. #عبدالله_ابن_حسن_ع
#شب_پنجم_محرم
#شب_ششم_محرم #روضه_حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع
#شب_ششم_محرم
#روضه_شب_هفتم_محرم. #روضه_حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم_محرم
#روضه_شب_هشتم_محرم. #حضرت_علی_اکبر_ع
#شب_هشتم_محرم
#روضه_شب_نهم_محرم.
#روضه_حضرت_ابالفضل_ع
#شب_نهم_محرم
#روضه_شب_دهم_محرم.
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#شب_یازدهم_محرم
#شب_دوازدهم_محرم
#شب_سیزدهم_محرم
#شام_غریبان
#وداع
#اربعین
#شب_جمعه
#زنجیر_زنی
#زمینه_دهه_اول_محرم
#نوحه_زمینه_دهه_اول_محرم
#روضه_حضرت_رسول_صلی_الله_علیه_وآله
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#شهادت_امام_حسن
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#شهادت_امام_رضا
#سیاه_پوشان
#زمینه
#زمزمه
#واحد_سنگین
#واحد_تند
#واحد
#شور. #احساسی
#سه_ضرب
#سنتی
#مسجدی
#زنجیرزنی
#دودمه
#ترکی
#مازنی
#کردی
#دشتی
#سبک_ده_شب
هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید.
ترکیب بند ، در عزای حضرت رقیه (س)
خرد سالی تو ولی وسعت دریا داری
با همین کوچکی ات عصمت زهرا داری
پدرت نیست اگر تا بزند بوسه تو را
در کنار دل خود زینب کبرا داری
گرچه در گوشه ویرانه نشستی اما
مثل طوبی به جنان منزل و مأوا داری
کوچکی لیک همانند پدر ، یا زینب
پیش هر کوه مصیبت قد رعنا داری
قدری آرام بگیر ای گل زیبای حسین
چِقَدر حرف مگر با سر بابا داری
مات و مبهوت نظر دوخته ای بر رأسش
دیده بردار و به بر گیر ، تو مولا داری
به برش گیر که عطر نفس ات را بوید
به برش گیر که آغوش تو را می جوید
فصل پائیز غم توست که پائیزتر است
ابر چشم تو ز هر ابر که لبریزتر است
بهر دیدار تو آمد پدر و می بینی
کنج ویرانه ز گودال غم انگیزتر است
امشب از آه تو ویرانی دشمن حتمی ست
چون که آه تو ز شمشیر عدو تیزتر است
گرچه کوتاه بود لیک پس از داغ فراق
لحظه وصل پدر خاطره آمیزتر است
آسمان گشت دو چشمت ، پی خورشید افتاد
آسمانی که ز ابرش رخ مه نیز تر است
شعله زد این سر خونین به جگرها اما
هق هق ناله تو شعله برانگیزتر است
گریه کن گریه که اشک تو جگرها سوزد
از جگرسوختنت دیده ی دریا سوزد
اهل ویرانه که شمع گل تو گردیدند
خنده را بر لب تو بار دگر می دیدند
وقتی از زخم دل خویش سخن می گفتی
داغ دل های تو را تازه همه فهمیدند
هق هق بغض تو وقتی ز گلو بیرون ریخت
بهر آرامش تو در دل شب کوشیدند
تا تو بهتر به تماشا بنشینی سر را
مثل فانوس ، کواکب به رخش تابیدند
جای آن سر که نشد بوسه زند بر رویت
روی نیلی شده ات را همه می بوسیدند
باز می ریخت به لب های پدر چون گوهر
قطراتی که به رخسار تو می غلتیدند
باز بر چشم تو آئینه ی توحید نشست
سر ، چه گویم که به دامان تو خورشید نشست
ناله های تو ثمر داد ، ثمر آوردند
تو پدر خواستی ، از بهر تو سر آوردند
کنج ویرانه که فانوس نبودش حتّی
شب تاریک تو را دیده قمر آوردند
صدف چشم تو خالی شده بود از گوهر
کنج ویرانه برای تو گهر آوردند
همه دیدند به مهمانی اشک و اندوه
بهر یک دختر غمدیده پدر آوردند
بال و پر باز کن ای طایر قدسی امشب
بهر پرواز تو از عرش خبر آوردند
خواستند از تو بگیرند نفس در اینجا
لیک از داغ جگرسوز اثر آوردند
لاله ی گلشن خود را به خزان دادی تو
سر خونین پدر دیدی و جان دادی تو
ooo
محمود تاری «یاسر»
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
کانال⬇️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
Abozar Biukafi - Navahang - Mamnonam Imam Hosein.mp3
9.68M
🔉 #نواهنگ | ممنونم امام حسین
🎙 با نوای #حاج_ابوذر_بیوکافی
🎬 تنظیم: علی افسری
🎵 نسخۀ #استودیویی
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
کانال⬇️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝