واحد؛ لحظههای آخر.mp3
5.32M
🕯🥀🍂
🥀
◈ݼشممو آروم آروم مـےبندم
منتظر موندم بـہ راه بـےبـے
✍متن سبک و شعر سینه زنی ویژه وفات حضرت اُم البنین سلام الله علیها
#⃣ #سبک_حضرت_ام_البنين
#⃣ #حضرت_ام_البنين
#⃣ #وفات_ام_البنین
#⃣ #واحد
✅ بند اول
چشممو، آروم آروم میبندم
منتظر، موندم به راه بیبی
تا شاید، دست منم بگیره زهرا
دلخوشیم، این لحظههای آخر
اینه که، برای روز محشر
عزتم، میشه دو دست پاک سقا
قشنگترین سالهای عمرم
مادری واسه حسنین بود
مادری واسه زینبین بود
آروم نمیگیره دلم ای خدا
پر میزنه دوباره تا کربلا
واویلا
«وای ام البنین وای»
✅ بند دوم
سر اومد، غمهای بیحسابم
اما باز، شرمنده از ربابم
اصغرش، نشد که سیراب بشه آخر
مادرم، دلم طاقت نداره
بعد من، سکینه بیقراره
گریههاش، هم برا عباسه هم اصغر
ام البنینِ بیبنینم
دلم میخواد بازم دوباره
روی اباالفضلو ببینم
چشم تر و اشکای نمنم دارم
یه کربلا توی دلم غم دارم
واویلا
«وای ام البنین وای»
✅ بند سوم
ای حسین، بیا همه وجودم
روز و شب، روضهخون تو بودم
رفتنم، به تو رسیدنه، عزیزم
ممنونم، صدام میکردی مادر
باز ببین، این نفسای آخر
آب دیدم، به یاد اصغر اشک میریزم
خودم کنیز زهرا بودم
تموم بچههام غلامش
وظیفهشونه احترامش
حلال کنید گریۀ روز و شبو
برام بیارید چادر زینبو
واویلا
«وای ام البنین وای»
✍ #محمدجواد_الهیپور
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
2_1152921504682053835.mp3
4.18M
🕯🥀🍂
🥀
◈اے واے
با حـال زار و قلب مضطر
شنیدم از حضرت حـیدر
✍متن سبک و شعر سینه زنی ویژه وفات حضرت اُم البنین سلام الله علیها
#⃣ #سبک_حضرت_ام_البنين
#⃣ #حضرت_ام_البنين
#⃣ #وفات_ام_البنین
#⃣ #واحد
#⃣ #زمينه
#⃣ #شور
#⃣ #زمزمه
👌 #سبک_ایران
✅ بنداول واحد
ای وای
با حال زار و قلب مضطر
شنیدم از حضرت حیدر
همسرشو کشتن نامردا
مابین اون دیوار اون در
ای وای
ام البنین بی بی بنیم
کنیز بانوی مدینم
عمریه که سنگ صبوره
غصه های حبل المتینم
ای وای
ام البنین مو سپیدم
من مادر چهارشهیدم
مادر عون و جعفر و هم
عثمان و عباس رشیدم
عباس عباس ابوفاضل اباالفضل
✅ بنددوم زمینه شور
ای وای
این لحظه های آخره من
سوخته همه بال و پره من
گریه کنی کنارمن نیست
کجایی قرص قمره من
ای وای
کجایی ای نور دوعینم
ساقی طفلانه حسینم
شیرم حلالت باشه مادر
عباس مقطوع الیدینم
عباس
گفتن که نامردا رسیدن
مشک پر از آب و دریدن
نا نجیبا با بعض وکینه
دستاتو از بدن بریدن
عباس عباس ابوفاضل اباالفضل
✅ بندسوم روضه ای
عباس
بعد تو شد حسین بی یاور
بدون سقا و بی لشکر
حرمله زد تیرسه شعبه
به حنجر نازک اصغر
عباس
بعد تو غوغا شد تو گودال
تو اون شلوغیا و جنجال
سر حسینم و بریدن
شد جسم اطهرش لگد مال
عباس
بعد تو شد خیمه ها غارت
زینب و بردن باحقارت
سهم نوامیس خدا شد
بعدتو شلاق اسارت
حسین من حسین مظلوم
✍ #مجید_مرادزاده
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
2_1152921504682053835.mp3
4.18M
🕯🥀🍂
🥀
◈اے واے
با حـال زار و قلب مضطر
شنیدم از حضرت حـیدر
✍متن سبک و شعر سینه زنی ویژه وفات حضرت اُم البنین سلام الله علیها
#⃣ #سبک_حضرت_ام_البنين
#⃣ #حضرت_ام_البنين
#⃣ #وفات_ام_البنین
#⃣ #واحد
#⃣ #زمينه
#⃣ #شور
#⃣ #زمزمه
👌 #سبک_ایران
✅ بنداول واحد
ای وای
با حال زار و قلب مضطر
شنیدم از حضرت حیدر
همسرشو کشتن نامردا
مابین اون دیوار اون در
ای وای
ام البنین بی بی بنیم
کنیز بانوی مدینم
عمریه که سنگ صبوره
غصه های حبل المتینم
ای وای
ام البنین مو سپیدم
من مادر چهارشهیدم
مادر عون و جعفر و هم
عثمان و عباس رشیدم
عباس عباس ابوفاضل اباالفضل
✅ بنددوم زمینه شور
ای وای
این لحظه های آخره من
سوخته همه بال و پره من
گریه کنی کنارمن نیست
کجایی قرص قمره من
ای وای
کجایی ای نور دوعینم
ساقی طفلانه حسینم
شیرم حلالت باشه مادر
عباس مقطوع الیدینم
عباس
گفتن که نامردا رسیدن
مشک پر از آب و دریدن
نا نجیبا با بعض وکینه
دستاتو از بدن بریدن
عباس عباس ابوفاضل اباالفضل
✅ بندسوم روضه ای
عباس
بعد تو شد حسین بی یاور
بدون سقا و بی لشکر
حرمله زد تیرسه شعبه
به حنجر نازک اصغر
عباس
بعد تو غوغا شد تو گودال
تو اون شلوغیا و جنجال
سر حسینم و بریدن
شد جسم اطهرش لگد مال
عباس
بعد تو شد خیمه ها غارت
زینب و بردن باحقارت
سهم نوامیس خدا شد
بعدتو شلاق اسارت
حسین من حسین مظلوم
✍ #مجید_مرادزاده
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
Vafat Omolbanin 1402 Sibsorkhi [Mohjat_Net] (5).mp3
1.29M
◈اے والا مـقام یا ام البنین
عرض احـترام یا ام البنین
👤 #حسین_سیب_سرخی
🎧 #شور
▪️#وفات_حضرت_ام_البنین
▫️#حضرت_ام_البنین
#⃣ #شور
✅ بند اول
ای والا مقام یا ام البنین
عرض احترام یا ام البنین
سایت مستدام یا ام البنین
از بس امام حسینی بودی
که بانو اینچنین فرمودی
اولادی من تحت الخضرا
بفداء اباعبدالله
دُر نایابی عالیجنابی
آبروی قوم بنی کلابی
از مقامات تو همین بس که
انتخاب شخص ابوترابی
ام البنین ام البنین
✅ بند دوم
دریای ادب یا ام البنین
فاطمی لقب یا ام البنین
با اصل و نسب یا ام البنین
شب جمعه ها کربلایی
نائبه الزیاره ی مایی
فاطمه مادر ساداتو
تو مادر سینه زن هایی
تا به پا میشه محشر کبری
وقتی سرگردونن همه ی دنیا
باورم اینه همه میبینن
تو میای همراه حضرت زهرا
ام البنین ام البنین
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
Vafat Omolbanin 1402 Sibsorkhi [Mohjat_Net] (5).mp3
1.29M
◈اے والا مـقام یا ام البنین
عرض احـترام یا ام البنین
👤 #حسین_سیب_سرخی
🎧 #شور
▪️#وفات_حضرت_ام_البنین
▫️#حضرت_ام_البنین
#⃣ #شور
✅ بند اول
ای والا مقام یا ام البنین
عرض احترام یا ام البنین
سایت مستدام یا ام البنین
از بس امام حسینی بودی
که بانو اینچنین فرمودی
اولادی من تحت الخضرا
بفداء اباعبدالله
دُر نایابی عالیجنابی
آبروی قوم بنی کلابی
از مقامات تو همین بس که
انتخاب شخص ابوترابی
ام البنین ام البنین
✅ بند دوم
دریای ادب یا ام البنین
فاطمی لقب یا ام البنین
با اصل و نسب یا ام البنین
شب جمعه ها کربلایی
نائبه الزیاره ی مایی
فاطمه مادر ساداتو
تو مادر سینه زن هایی
تا به پا میشه محشر کبری
وقتی سرگردونن همه ی دنیا
باورم اینه همه میبینن
تو میای همراه حضرت زهرا
ام البنین ام البنین
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#⃣ #متن_کامل_روضه
#⃣ #وفات_حضرت_ام_البنين
#⃣ #حضرت_ام_البنين
«حَسْبُنَا اللَّهُ و نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى و نِعْمَ النَّصیرُ»
یا مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفآءٌ ..
یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین. اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة یا صاحب الزمان ..
ای اُم بنین که فاطمه بودت نام
بر تربت توُ چهار شهیدِ تو سلام
دیروز کنارِ چهار فرزندِ علی
امروز کنارِ تربت چهار امام
نیستی زهرا ولی مانندِ زهرا اطهری
خانۀ شیرِ خدا را خانه دارِ دیگری
بعدِ زهرا ، بعدِ زینب از همه زن ها سری
ای تمام مادران قربانِ تو نامادری
پیش تو تعظیم کرده آسمان ها و زمین
مادری کردی تو بر مثلِ امیرالمومنین
با تو میشد عطر و بویِ فاطمه احساس کرد
عفت دامانِ تو ، عباس را عباس کرد
مانند نوری آمدی تابیدیُ بعد
با دستِ زهرا موردِ تاییدیُ بعد
خود را دم بیتِ ولایت دیدیُ بعد
آن چارچوبِ سوخت بوسیدیُ بعد
گفتی اگرچه در حرم تازه عروسم
من آمدم دستانِ زینب را بوسم
*دخترِ قبیلۀ بنی کلابِ ، طائفه دارِ ، فامیل داره .. از یه طرم داماد علی ابن ابیطالب امیرالمومنینِ ، نمیشه که این عروس رو تنها بدرقۀ خانۀ داماد کرد ، فامیل باهاش اومدن اما تا رسیدن به محلۀ بنی هاشم بی بی فرمود به دور و بری هاش این کوچه حرمت داره .. حواستون باشه ..*
کم کم پسرهایِ تو بال و پر گرفتند
دور و برت را مثلِ یک لشکر گرفتند
بویِ امیرِ فاتحِ خیبر گرفتند
درسِ شجاعت از خودِ حیدر گرفتند
گویی از اوصافِ عظیمِ تو همین حد
زینب پس از زهرا تو را مادر صدا زد
ای وای از روزی که قلبت را شکستند
حجاجِ زهرا بارِ بیت الله بستند
دیدی همه سرها گرفته رویِ دستند
با چه شکوهی رویِ محمل ها نشستند
بر زانویِ عباس زینب پا گذارد
شکرِ خدا که محملِ او پرده دارد
*آمادۀ حرکت شدن ، یه وقت دیدن اُم البنین اومد صدا زد عباس بیا بگو برادرات هم بیان .. پسراشو دورِ خودش جمع کرد گفت خوب دقت کنید چی میگم ؛ با حسین میرید بی حسین برگردید حلالتون نمی کنم ..*
اما پس از شش ماه شام غم سحر گشت
با دیدنِ یک صحنه ای چشم تو تر گشت
باور نمی کردی ولی دل با خبر گشت
از این مصیبت عالمی حونین جگر گشت
بالاترین روضه همین در عالمین است
از راه آمد زینب ، اما بی حسین است
*بشیر میگه امامِ سجاد به من فرمود بشیر در مدینه اعلامِ عزا کن ، بگو اون قافله ای که با حسین رفته حالا بی حسین برگشته .. میگه جار زدم تو مدینه ، آی اهلِ مدینه بیاید ببینید چه خاکی به سرمون شده .. بنی هاشم بیرون ریختن ، یکی میگه وا محمدا .. یکی میگه وا علیا .. خلاصه همه رو خبر کردم ؛ یه وقت دیدم اُم البنین داره میاد آقازاده هایِ عباسم بودن .. رفتم عرضِ ادب کنم ، اولین سوالی که پرسید گفت بشیر از حسین چه خبر؟ ..
تو خودم جرات گفتنشُ نداشتم ، گفتم بی بی جان عونتُ کشتن ، گفت بشیر از حسین چه خبر ؟.. بی بی جان عثمانتُ کشتن .. گفت میگم از حسینم چه خبر ؟.. جعفرت رو کشتن ، بشیر از حسین چه خبر ؟..
گفتم تا اسم عباس رو بیارم دیگه حرف عوض میشه .. اما تا گفتم عباس رو هم کشتن ، نهیب زد بشیر میگم از حسین چه خبر ؟.. میگه دیدم نمی تونم جواب بدم ..
بزار اینجور بگم صدا ناله ت بلند شه .. مجلسِ مادرِ قمر بنی هاشمِ .. مجلسِ مادرِ اون آقاییِ که هر وقت گرفتار میشیم صداش میزنیم .. میگه دیدم نمی تونم جواب بدم با دست اُسرا رو نشون دادم ، گفتم خودِ زینبِ کبری بهش میگه .. این خانمی که شش ماهِ این همه داغ دیده الان دلش یه آغوشِ مادرانه می خواد .. دید اُم البنین داره میاد گفت الان خودمُ میندازم تو آغوشِ اُم البنبن دلمُ خالی میکنم .. اما تا اُم البنبن رسید به زینب زینبُ نشناخت .. از خودِ بی بی پرسید زینب کجاست ؟.. بگم صدا ناله ت بلند شه ..
فریاد زد اُم البنین گیسو سفیدم
مادر نبودی عصرِ عاشورا چه دیدم
از خیمه تا گودال با زحمت دویدم
با دستِ خود از پهلویش نیزه کشیدم
اُم البنین تاجِ سرم را سر بریدن
پیراهنش را از تنش بیرون کشیدن
اُم البنین دروازۀ کوفه قیامت ساختم من
بر مرکبِ طوفانِ خطبه تاختم من
تا چشم رویِ نیزه ها انداختم من
در یک نظر عباس را نشناختم من
از دردِ غیرت صورتش چرخاند مادر
بستند او را تا به نیزه وای مادر
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#⃣ #متن_کامل_روضه
#⃣ #وفات_حضرت_ام_البنين
#⃣ #حضرت_ام_البنين
«حَسْبُنَا اللَّهُ و نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى و نِعْمَ النَّصیرُ»
یا مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفآءٌ ..
یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین. اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة یا صاحب الزمان ..
ای اُم بنین که فاطمه بودت نام
بر تربت توُ چهار شهیدِ تو سلام
دیروز کنارِ چهار فرزندِ علی
امروز کنارِ تربت چهار امام
نیستی زهرا ولی مانندِ زهرا اطهری
خانۀ شیرِ خدا را خانه دارِ دیگری
بعدِ زهرا ، بعدِ زینب از همه زن ها سری
ای تمام مادران قربانِ تو نامادری
پیش تو تعظیم کرده آسمان ها و زمین
مادری کردی تو بر مثلِ امیرالمومنین
با تو میشد عطر و بویِ فاطمه احساس کرد
عفت دامانِ تو ، عباس را عباس کرد
مانند نوری آمدی تابیدیُ بعد
با دستِ زهرا موردِ تاییدیُ بعد
خود را دم بیتِ ولایت دیدیُ بعد
آن چارچوبِ سوخت بوسیدیُ بعد
گفتی اگرچه در حرم تازه عروسم
من آمدم دستانِ زینب را بوسم
*دخترِ قبیلۀ بنی کلابِ ، طائفه دارِ ، فامیل داره .. از یه طرم داماد علی ابن ابیطالب امیرالمومنینِ ، نمیشه که این عروس رو تنها بدرقۀ خانۀ داماد کرد ، فامیل باهاش اومدن اما تا رسیدن به محلۀ بنی هاشم بی بی فرمود به دور و بری هاش این کوچه حرمت داره .. حواستون باشه ..*
کم کم پسرهایِ تو بال و پر گرفتند
دور و برت را مثلِ یک لشکر گرفتند
بویِ امیرِ فاتحِ خیبر گرفتند
درسِ شجاعت از خودِ حیدر گرفتند
گویی از اوصافِ عظیمِ تو همین حد
زینب پس از زهرا تو را مادر صدا زد
ای وای از روزی که قلبت را شکستند
حجاجِ زهرا بارِ بیت الله بستند
دیدی همه سرها گرفته رویِ دستند
با چه شکوهی رویِ محمل ها نشستند
بر زانویِ عباس زینب پا گذارد
شکرِ خدا که محملِ او پرده دارد
*آمادۀ حرکت شدن ، یه وقت دیدن اُم البنین اومد صدا زد عباس بیا بگو برادرات هم بیان .. پسراشو دورِ خودش جمع کرد گفت خوب دقت کنید چی میگم ؛ با حسین میرید بی حسین برگردید حلالتون نمی کنم ..*
اما پس از شش ماه شام غم سحر گشت
با دیدنِ یک صحنه ای چشم تو تر گشت
باور نمی کردی ولی دل با خبر گشت
از این مصیبت عالمی حونین جگر گشت
بالاترین روضه همین در عالمین است
از راه آمد زینب ، اما بی حسین است
*بشیر میگه امامِ سجاد به من فرمود بشیر در مدینه اعلامِ عزا کن ، بگو اون قافله ای که با حسین رفته حالا بی حسین برگشته .. میگه جار زدم تو مدینه ، آی اهلِ مدینه بیاید ببینید چه خاکی به سرمون شده .. بنی هاشم بیرون ریختن ، یکی میگه وا محمدا .. یکی میگه وا علیا .. خلاصه همه رو خبر کردم ؛ یه وقت دیدم اُم البنین داره میاد آقازاده هایِ عباسم بودن .. رفتم عرضِ ادب کنم ، اولین سوالی که پرسید گفت بشیر از حسین چه خبر؟ ..
تو خودم جرات گفتنشُ نداشتم ، گفتم بی بی جان عونتُ کشتن ، گفت بشیر از حسین چه خبر ؟.. بی بی جان عثمانتُ کشتن .. گفت میگم از حسینم چه خبر ؟.. جعفرت رو کشتن ، بشیر از حسین چه خبر ؟..
گفتم تا اسم عباس رو بیارم دیگه حرف عوض میشه .. اما تا گفتم عباس رو هم کشتن ، نهیب زد بشیر میگم از حسین چه خبر ؟.. میگه دیدم نمی تونم جواب بدم ..
بزار اینجور بگم صدا ناله ت بلند شه .. مجلسِ مادرِ قمر بنی هاشمِ .. مجلسِ مادرِ اون آقاییِ که هر وقت گرفتار میشیم صداش میزنیم .. میگه دیدم نمی تونم جواب بدم با دست اُسرا رو نشون دادم ، گفتم خودِ زینبِ کبری بهش میگه .. این خانمی که شش ماهِ این همه داغ دیده الان دلش یه آغوشِ مادرانه می خواد .. دید اُم البنین داره میاد گفت الان خودمُ میندازم تو آغوشِ اُم البنبن دلمُ خالی میکنم .. اما تا اُم البنبن رسید به زینب زینبُ نشناخت .. از خودِ بی بی پرسید زینب کجاست ؟.. بگم صدا ناله ت بلند شه ..
فریاد زد اُم البنین گیسو سفیدم
مادر نبودی عصرِ عاشورا چه دیدم
از خیمه تا گودال با زحمت دویدم
با دستِ خود از پهلویش نیزه کشیدم
اُم البنین تاجِ سرم را سر بریدن
پیراهنش را از تنش بیرون کشیدن
اُم البنین دروازۀ کوفه قیامت ساختم من
بر مرکبِ طوفانِ خطبه تاختم من
تا چشم رویِ نیزه ها انداختم من
در یک نظر عباس را نشناختم من
از دردِ غیرت صورتش چرخاند مادر
بستند او را تا به نیزه وای مادر
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
babolharam GhafarNejad.mp3
19.75M
◈آمادۀ حرکت شدن ، یه وقت دیدن اُم البنین اومد صدا زد عباس بیا بگو برادرات هم بیان .. پسراشو دورِ خودش جمع کرد گفت خوب دقت کنید چی میگم ؛ با حسین میرید بی حسین برگردید حلالتون نمی کنم ...
🎙 #کاظم_غفارنژاد
📋 #متن_کامل_روضه
🥀 #حضرت_ام_البنین
▪️#وفات_حضرت_ام_البنین
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
babolharam GhafarNejad.mp3
19.75M
◈آمادۀ حرکت شدن ، یه وقت دیدن اُم البنین اومد صدا زد عباس بیا بگو برادرات هم بیان .. پسراشو دورِ خودش جمع کرد گفت خوب دقت کنید چی میگم ؛ با حسین میرید بی حسین برگردید حلالتون نمی کنم ...
🎙 #کاظم_غفارنژاد
📋 #متن_کامل_روضه
🥀 #حضرت_ام_البنین
▪️#وفات_حضرت_ام_البنین
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#⃣ #فیش_روضه_ام_البنين
#⃣ #حضرت_ام_البنين
#بدون_صوت⏬
اللهم صل علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک
السلام عليكِ يا زوجة ولِي الله، السلام علَيكِ يٰا زوْجةَ أمِيرالمومِنِينَ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكِ يٰا أُم الْبنِينَ، اَلسلاٰمُ عَلَيْكِ يٰا أُمَّ الْعباسِ بْنِ أَمِيرالْمؤمِنِينَ عَلِي بْنِ أَبِي طٰالِب، رَضي اللّٰهُ تَعٰالىٰ عَنْكِ، وَجَعَلَ الجنَّةَ مَنْزِلكِ وَمَاوٰاكِ، ورحْمة اللّٰهِ وبَرَكٰاتُه
اللهم کن لولِیکَ....
آهم چرا از سوزِ هجرت آتشین نیست
قلبم چرا چون قبل از دوری غمین نیست
من را همیشه در بدی می بینی اما
دیگر شرارِ قهرت آقا، در کمین نیست
آنقدر که غیر از تو را با چشم دیدم
چشمم دگر با گریه در روضه قرین نیست
دیگر ندارم انتظارِ دیدنت را
تقدیرِ این آلوده دامن، اینچنین نیست
تنها مسیری که نجاتِ من در آن است
جز کربلایِ روزهایِ اربعین نیست
روضه بخوانم، مادری جانسوز می گفت
بعد از حسین، ام البنین ، ام البنین نیست
*آقاجان یابن الحسن! خودتون فرمودید: هرجایی نام عموم عباس برده بشه سراسیمه میام، آقا جانم! امشب مجلس روضه ی اُم البنین مادرِ عموجانتون عباسِ، نمی دونم کجای مجلس نشستید دارید روضه گوش میدید...
روضه روضه ي همون خانومی است که وقتی آقا امیرالمومنین فرمود یه همسری میخوام با چنین خصوصیاتی، بی بی اُم البنین رو انتخاب کردن
وقتی میخواست برا اولین بار بره خونه ی امیرالؤمنين، دَم در ایستاد وارد خانه نشد گفتن وارد نمیشی؟ گفت اجازه بدید زینب بیاد، یه عدهگفتن هنوز نیومده داره بزرگی میکنه، نقل میکنن: وقتي حضرت زينب سلام الله عليها اومد خودش رو روی پای زینب انداخت صدا زد: خانوم! نیومدم توی این خونه خانومی کنم، من کنیز این خونه ام
تو خانه فاطمه صداش میزدن یه روز سرش رو پایین انداخت فرمود: یا امیرالمومنین! مادر و پدرم خیلی سفارش کردن تو این خونه از شما چیزی نخوام، اما ازت یه خواهش دارم، دیگه من رو فاطمه صدا نزن
نام به این زیبایی چرا؟ صدازد: آقا وقتی من رو فاطمه صدا میزنی، بچه های فاطمه غصه دار میشن
وقتی عباسش به دنیا اومد بی بی دید آقا بند قنداق رو باز کرد، دستهارو بیرون آورد شروع کرد بوسیدن، دید چشای امیرالمؤمنین خیس شده گریه میکنه، آقا بچه ام ایرادی داره اینطور بی تاب گریه میکنید؟فرمود نه اُم البنین نمیدونی این دستها قراره قطع شه، این چشمها قراره تیر بخوره *
عهدی است بین اُم بنین و خدای خود
من دل نبسته ام به دل بچه های خود
اصلا حسین و زینب و کلثوم جای خود
عباس من فدای علی اصغر حسین
*یه وقت صدا تومدینه بلند شد"یا اهل المدینه قُتِلَ الحُسینُ بكربلا" همه پریشان دور بشیر جمع شدن، گفتن: اُم البنین هم اومده راه رو باز کردن، یه نگاه کرد اُم البنین فرمود:"أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین" بشیر گفت:کیه این خانم احترام میکنید؟ گفتن این خانوم ،خانوم امیر المؤمنینِ، مادر عباسِ ،یه نگاه کرد گفت خانم عباست رو کشتن، دوباره اُم البنین صداش بلند شد "اأخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین" باز بشیر صدا زد: عثمانت رو کشتن ، جعفرت رو کشتن، اُم البنین صدا زد:"أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین"همه ی بچه هام فدای حسین، یه نگاه کرد بشیر صدا زد: خانوم! حسینت رو بین دو نهر آب لب تشنه، درحالی که دوره اش کرده بودن سرش رو از قفا جدا کردند، یه آه اُم البنین کشید و از حال رفت.
چند روز بعد بشیر رو صداش زدن بیا بی بی اُم البنین کار باهات داره، رسید محضر خانوم، صدا زد: بشیر! چندروزی دارم فکر میکنم باورم نمیشه از خبری که آوُردی.... بشیر گفت: خانم! هرچی دیدهو شنیده بودم عرض کردم، گفت: هیهات اگه کسی بتونه به سر عباسم عمود بزنه! عباس من رشید بود، شنیدم با عمود به سرش زدن،گفت: خانوم! چون سؤال میکنی میگم.. اول دستاشو قطع کردن، جرأت نمی کردن به چشاش نگاه کنن، با سه شعبه به چشمش زدن .. خانوم جان! خم شد تیر رو بین زانو قرار بده، کلاه خود ازسرش افتاد... حَکیم بن طُفَیل صدا زد: عباس اگه دست به بدن نداری من دست دارم، چنان با عمود به سرش زد...
لذا مقتل نوشته: حسین مثل باز شکاری اومد طرف علقمه، یه وقت متحیر ایستاد ..میدونید چی شده بود؟ صدا زد: عباس! *
دیدم از دور که با نیزه بلندت کردند
بی سبب نیست که بال و پر تو می ریزد
*یه وقت یه سرباز زمین میخوره یه نفر سراغش میره کارش رو تموممیکنه .. اما عرب رسم داره برا خودش افتخار میدونه وقتی سردار زمین میخوره همه میرن، افتخار میکنن میگن ما این نیزه رو تو تن فلان سردار شکستیم .. فلان بزرگرو ما این طور شمشیر زدیم .. لذا همه حمله کردن ..*
نیزه زار آمده ام یا تو پُر از نیزه شدی؟!
چو ملائک بدنت پُر شده از بال و پر است
سقای دشت کربلا اباالفضل
دستش شده ازتنجدا اباالفضل
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
روضه_حضرت_ام_البنین(ع)
#روضه دفتری (3)
بسم الله الرحمن ارحیم
یا رحمن یا رحیم
اللهمصلعلیفاطمةوابیهاوبعلهاوبنیهاوالسرالمستودعفیهابعددمااحاطبهیعلمک
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی..
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته بی دست کربلاست.
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده..
⬅️اماروز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی مولا امیرالمومنین شد.. مرحوم ربانی خلخالی تو (ستاره درخشان مدینه) مینویسه میگه اُمُّ البنین رسید مقابل در خانهٔ امیرالمومنین داخل نشد.
به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم..وارد نمیشم همه تعجب کردند
گفتن این خانمی که روز اول زندگیش
چه شرطی داره)
❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد..همه تعجب کردند چه می خواد بگه این مادر خانم زینب آمد در آستانه در به نقل تاریخ دختر هفت ، هشت ساله
تاریخ مینویسه روزی که ام البنین واردخانهٔ امیرالمومنین شد حسنین بیمار بودند.
بودند تب داشتند میگن..خانم ام البنین ایستاد دم در.
خانم زینب تو آستانه ی دَره.
میدونی این مادر چه کرد.
از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم..
نیومدم خانم جان جای مادرت زهرا رو بگیرم..
فقط اومدم یه جمله بگم..
اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزی وخدمت این خونه رو بکنم..
من اومدم کنیزت باشم خانم جان..
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند
⬅️ ااما اونایی که مدینه رفتند می دوند همه شهر نورانیه همه جا چراغ داره
فقط یه جا عزیزان تو مدینه است نه شمعی داره.. نه چراغی داره..
(دلتو آماده کن)
همه میدونن کجاست..آره اونجا بقیعه.است..4تا عزیز دل زهرا تو بقیعه.
آدم که بقیع بره...بی اختیار میگه قبر مادر کجاست..
همه قبرا یه نشونی داره..اما قبر مادر نه..
هر چی بگردی چیزی پیدا نمیکنی..
اما برا دلخوشی شیعه یه قبری گوشه بقیعه..
اونم قبر مادر ادب ام البنینه..😭
امروز بریم کنار قبر بیبی ام البنین..
💔قربون مقامت برم بیبی جان..
ان شالله یه روزی پشت دیوار بقیع..برا دردای دل این مادر اشک بریزیم.
☑️همین قدر از ادب خانم برات بگم.
امیرالمومنین وارد منزل شد..
دید خانم ام البنین زانوهای غم بغل گرفته..داره آروم آروم گریه میکنه..
(امان از دل امیرالمومنین)
صدا زد ام البنین چی شده چرا گریه میکنی.
صدا زد آقا یه خواهش ازتون دارم..
(چی شده)
آقا جان میشه دیگه منو فاطمه صدا نزنید..😭
(هاا ناله داری یا نه)
(چرا فاطمه نگم)
مگه از اسم فاطمه بدت میاد
(نه آقا جان نستجیرُ باالله اسم خانممِ اسم خاتونمِ.. همه افتخارم اینه که کنیز فاطمه باشم
🔷آقا جان راستشو بخوای همینی که به من میگی فاطمه.. میبینم بچه هاحسنین و زینبین به یاد مادر می افتند.😭
یاد مصیبتای مادر میافتن.
تن و بدن بچه ها میلرزه.
زینبم ناراحت میشه محزون میشه.
دلم نمیاد غم تو چهره زینبم ببینم.
آقا فرمود پس از این به بعد امالبنین صدات میزنم .
💟صدا زد آقا جان ام البنین یعنی مادر پسرها.
من که پسری ندارم.
فرمود ام البنین.
خدا بهت چهار تا پسر میده... یکی از یکی رشیدتر..با ادب تر... زیباتر..
ولی گل سر سبدشون یه پسره..
( با اینکه بنی هاشم زیبا رو هستن) ولی این قمر بنی هاشم میشه..
♥️ ای وای 3
(آی قربون این ناله ها برم) امروز بلند بلند برای ام النین ناله بزنید😭
⬅️همین قدر برات بگم..
همین مادر می اومد تو قبرستان بقیع..می نشت
4صورت قبر با انگشت دست درست میکرد.
مینشست کنار این قبرا ناله میکرد گریه میکرد
🔸ام البنين مضطر نالد چو مرغ بى پر
🔸گويد به ديده تر، ديگر پسر ندارم
🔸زنها! مرا نگوييد ام البنين از اين پس
🔸من ام بى بنينم ، ديگر پسر ندارم
🔸آخ مرا ام البنين ديگر مخوانيد
🔸من ام بی بنینم دیگر پسر ندارم
زنهای مدینه دیگه منو ام البنین صدا نزنید.
من یه زمانی ام البنین بودم که 4تا پسر داشتم.
دیگه به من ام البنین نگین..چون دیگه هیچ پسری ندارم😭
میگفتن طوری خانم ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
#حضرت_ام_البنین علیهاالسلام
#ترکیب_بند
🔹آه آتشین🔹
به خون دیده، تر کن آستین را
به یاد آور حدیث راستین را
ببار از آسمانِ دیده باران
اگر گلپوش میخواهی زمین را...
به دشت سینه چون تنپوش خورشید
بپوشیم اشک و آه آتشین را
بیا روشن کنیم ای دیده با اشک
چراغ خاطر امّالبنین را
همان بانو که حُسنش آفریدهست
به ذهن آفرینش آفرین را
بگیر ای عشق پرواز کلامی
که گویم آستانش را سلامی
::
چو شمعی در حریم خانه میسوخت
که از هُرمش پر پروانه میسوخت
چه داغی داشت در جان کز شرارش
دل هر عاقل و دیوانه میسوخت
ز حسرت از تنور سرخ آهش
در و دیوار هر کاشانه میسوخت
دل و جانش چو بغض سرخ خورشید
ز داغ ماتم جانانه میسوخت...
به یاد آن کبوترها که رفتند
دل او در قفس تنها نمیسوخت
تمام هیئت افلاک از این درد
نگاه ابر بود و گریه میکرد!
::
مگر خورشید، آتش در جگر داشت؟
که در دل، زخمهایی شعلهور داشت
دل سنگ از شرار سینهاش سوخت
به قلب صخره هم آهش اثر داشت
پس از کوچ شهیدان از دل دشت
چو دریا دامنی از گریه تر داشت
به یاد دستهای ساقی عشق
ز غم دستی به دل، دستی به سر داشت
نه تنها روز، چون مرغ شباهنگ
سر فریاد هر شب تا سحر داشت
چو رنگ کاروان کوچ، صد داغ
به دل آن مادر از هجر پسر داشت
دلی بود و در آن آلالۀ درد
چه میرُست از نگاهش؟ نالۀ درد...
📝 #غلامرضا_شکوهی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
|⇦•ام البنین شدم...
#روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج رضا گرمابی
🥀🥀🥀
"لا حول و لاقوة الا بالله العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر"
ام البنین شدم که شوم یاور حسین
تا گل بیاورم، بشود پرپر حسین
قصدم نبود اینکه شوم مادر حسین
هستند دختران علی در بر حسین
هستند مثل مادرشان مضطر حسین
*وقتی میخواست کاروان حرکت کنه، دیدن ام البنین اومد زانو زد جلو ابی عبدالله..*
عهدی ست بین ام بنین و خدای خود
غیر از رضای دوست نخواهم برای خود
من دل نبسته ام به دلِ بچه های خود
اصلا حسین و زینب و کلثوم جای خود
عباس من فدای علی اصغر حسین
گفت آقا..
شرمنده ام نشد سپر مجتبی شوند
قسمت نبود زودتر از این فدا شوند
حالا بناست راهی دشت بلا شوند
حتی اگر که تک تک شان سر جدا شوند
جای گلایه نیست، فدای سر حسین
هر چند او دگر پسر خویش را ندید
*الهی قربونت برم مادر یا ام البنین، بخدا خیلی از تو این روضه حاجت گرفتن، اگر کاری داشتن گره خیلی کوری داشتن به دست با کفایت ام البنین حاجت گرفتن، مادر ابالفضله، مگر میشه نگاه نکنه..*
هر چند او دگر پسر خویش را ندید
اما غمین نبود که عباس شد شهید
*برا این غمگین نبود که عباسشو کشتن..*
دق کرد بعد از آنکه به او این خبر رسید
بودند دیو و دد همه سيراب و میمکید
خاتم ز قحط آب لب انور حسین
کارش دگر نشستنِ در آفتاب شد
آب زلال در نظر او مذاب شد
شرمنده ی نگاه غریب رباب شد
از اینکه هم قبیله ی شمر است آب شد
رو میگرفت نزد دو تا خواهر حسین
دیگر مدینه خنده به لب های او ندید
او نیز مثل زینب کبری قدش خمید
گرچه صبور بود کم آورد تا شنید
یک مرد بی حیا وسط مجلس یزید
با دست اشاره کرد سوی دختر حسین
شام یک محشر کبری ست، کجایی عباس؟
خواهرت بی کس و تنهاست، کجایی عباس؟
به نوامیس خدا پیر و جوان خندیدند
آستین معجر زن هاست، کجایی عباس؟
گاهی از طشت غضب کن که نگاهم نکنند
بی حیا روبروی ماست، کجایی عباس؟
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی_بروزو_کاربردی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
روضه خانگی - حضرت ام البنین(س) - 1387.mp3
9.22M
|⇦•ام البنین شدم.....
#روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج رضا گرمابی
🥀🥀🥀
حجت الاسلام والمسلمین سید محمد باقر علم الهدی استاد حوزه علمیه:
ادب و ولایتمداری را از شاخصههای شیوه تربیتی حضرت امالبنین (س) دانست و گفت: حضرت امالبنین شخصیتی با بصیرت بود.
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی_بروزو_کاربردی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
|⇦•مادری آمده به استقبال...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری
🥀🥀🥀
کاروان بازگشته و حالا
مادری آمده به استقبال
مادری که نبود علقمه و
مادری که نبود در گودال
دخترِ از سفر رسیده ی او
در بساطش به غیر آه نداشت
دخترش تا که سیر گریه کند
غیر آغوش او پناه نداشت
*میگن این خانم دائماً چشمش به راه بود هی میگفت: پس چرا برنمیگردند از کربلا..تا حالا منتظر کسی بودی؟ اصلا ثانیهای نمیکشه چشمت از در بره کنار، هی میگی الان میاد، الان میاد؛ دیر نکرده؟ بنشین صبر کن الان میاد؛ دیر نکرده؟ منتظر اینطوریه دیگه، هی راه میرفت میگفت نمیدونم چه خبره ؟بیخبری بدترین درده.. یه وقت دید صدای بشیر داره میاد یعنی بشارت قافله را میده میگن خانم سریع، چادر سرش کرد رفت.ایستاد گفت بالاخره اومدند از دور داره نگاه میکنه چقدر مردای کاروان کم شدند. مگه کجارفتن؟ عباسم، حسینم کجاست؟ بشیر اومد خانم جان! تا قافله میرسه حکم بشیر اینه بشارت بده به همه. سرت سلامت خانم جان یه نگاهش کرد.. بشیر هرچه نگاه میکنم مردای کاروان نیستند. عباس کجاست؟ حسین کجاست؟ علی اکبرم کجاست؟ چرا مردان رو نمیبینم گفت خانم جان سرت سلامت گفت بذار آروم آروم بهش بگم مادر شهید شده. خانم سر سلامت عونت را کشتند کربلا میگه همون اقتدار که ایستاده بود یه نگاه کرد گفت فدای سر حسین. حسین کجاست؟ میگفت چی بگم به ام البنین؟ گفتم خانم جان سرت سلامت جعفرت هم کشتند کربلا. نگاهش را از تو چشمهام برنداشت گفت بشیر میگم فدای سر حسینم. حسینم کجاست؟ خانم جان عثمانت هم کشتند بشیر فدای سر حسین. حسین کجاست؟ گفت اگر این خبر را بهش بدم دیگه آروم میگیره نمیذاره من اینقدر من براش روضه بخونم خانم جان! عباست هم کشتند میگفت همانطور که نگام میکرد «انگار مادر را یه خبری بهش بدن چهار ستون بدنش داره میلرزد ها اما میخواد خودش رو نگه داره» گفت: بشیر از حسین چه خبر.. گفتم خانم جان از عباست نمیپرسی گفت بذار دونه دونه اشون را میپرسم بگو حسینم کجاست؟ گفت دیدم راهی ندارم شروع کردم روضه خوندن، گفتم "قتل الحسین بکربلا" میگه بچه قمر بنی هاشم تو دست ام البنین بود بچه از دستش رها شد خودش نشست رو خاکا هی رو پاهاش میزنه میگم خانم چهار تا بچهات رو بهت خبر دادم هیچی نگفتی گفت هیچی نگید بچههای من مادر دارند..آمد به سرم از آنچه میترسیدم اما حسین مادر نداره...روضه ام البنین از همین لحظه شروع شد...آی غریب مادر حسین..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ادامه⏬⏬⏬
#قسمت_دوم #روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری
🥀🥀🥀
...رفقا برادرا اگر یه دردی داری یه گرفتاری داری یه حاجتی داری سفره، سفره ام البنینهها نباشه سفره امشب جمع بشه بری بیرون بگی یادم رفت گرفتاری دارم پول ندارم میخواستم برم کربلا یادم رفت رفیق الان دارم میگم روضه ام البنین یعنی از قدیم هر کسی هر گرفتاری داشت مادرا یه سفره میانداختن یه روضه خون دعوت میکردن یه روز ام البنین میخونی، پسرم مریضه، مادرم مریضه رفیقم درد داره.. آخه سر سفره ام البنین دو دست قلم شده ی عباس حاجتها رو امضا میکنه.. وسط روضه میگم همانطوری که مادرت برا حسین گریه میکرد به ما اشک چشم بده میگن سنگدلترین آدما با گریه ام البنین گریه میکرد.گفت بشیر یه سوال دارم ازت من میدونم چه پسری بار آوردم میگی عباس من رو کشتن باشه قبول اما من میدونم چه شیر دلاوری برا حسین بار آوردم.. بذار براتون یه خاطرهای بگم شروع کرد تعریف کردن لحظهای که همه از مدینه رفتند هی عباس میخواست منو بغل کنه خداحافظی کنه، هی من میرفتم یک قدم عقبتر مادرما دلم برای بچهام پر میزنه داشت میرفت اما تا میومد بغلم کنه میرفتم عقب. گذاشتم همه که رفتن قافله رفت یک پیکی فرستادم، گفتم عباسمو صدا کنید بگیدکارش دارم پیک رسید به قمر بنی هاشم آقا جان مادرت خانم ام البنین صدات زده. قمر بنی هاشم تعجب کرد مادرم منو یک عمر برا این لحظه بار آورده چطور الان صدام زده ابی عبدالله یه نگاه کرد، عباسم مادرمون را معطل نگه نداریا برو ببین خانم چی میگه. میگه برگشت از اسب پیاده شد مثل همیشه خاضعانه مقابل مادر؛ جانم مادر! تا ایستاد مقابل مادر دیدن مادر بغلش کرد حالا بیا بغل من. عباس هی اومدی بغلم کنی عقب رفتم حسین اونجا وایساده بود عزیز دلم حسین مادر نداره.. لحظه آخر دوباره صدات زدم عباسم خوب به ذهنت بسپار الان که داری از مدینه میری، داری با حسین میری اگه خواستی برگردی نکنه بدون حسین برگردی.. یعنی بشیر عباسم رو سفیدم کرده اما میدونم چه شیری پرورش دادم هیچ کسی جرأت رو درو شدن با پسر من را نداشته پسر من شیر عرب بود یه همچین پسری ، یه همچین علمداری برا حسین بار آورده بودم بگو ببینم چه جور عباسم را زدند؟ گفت خانم راست میگی کسی جرات نداشت رو در روش بایسته اول چهار هزار تیرانداز دوره اش کردند امام زمان فرمودند: هرجا اسم عموم عباس برده بشه من سراسیمه میام..از قدیم میگن چند تا روضه رو بلند بلند گریه کنید یکی روضه ی علی اکبره چون ابی عبدالله شروع کرد بلند بلند داد زدن. هفت بار شروع کرد فریاد زدن؛ یه جام بالاسر عباسه، تا ابی عبدالله گفت:" الان انکسر ظهری" دیدن همه دشمن شروع کردن کف زدن، شروع کردن هلهله کردن تیر زدن به چشمش. ام البنین! دستاشو قطع کردن، خانم قبل از اینکه بره، بهت بگم همه طوره میخواست بره بجنگه اما لحظه آخر از تو خیمه دختر ابی عبدالله اومد مشک را آورد گفت عمو العطش تمام خیمه بلند شده*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ادامه⏬⏬
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری
🥀🥀🥀
میبینی رباب، علی اصغرو گرفته تو بغلش، همه چشم انتظارند، سقای حرم یه کاری کن...خانم! مشکو گرفته بود بره علقمهها گفت بگو ببینم مشکو برگردوند پسرم حتی اگر پسرم نیومده مدینه بگو ببینم مشکو رسوند به خیمهها یا نه گفت خانم تا لحظه آخر مشکو به دندونش گرفت اما لحظهای که تیر به مشکش خورد "فوقف العباس متحیرا "میگه دیدن عباس متحیر شد..مرحوم مازندرانی مینویسه خودش اسب را هی کرد سمت علقمه یعنی برو دیگه آبروی عباس ریخت..حالا میخوایم روضه بخونیم..*
کاش از دخترش نپرسد که
زینبم از حسین من چه خبر؟
از علی اکبر و علی اصغر
از جگر گوشهٔ حسن چه خبر؟
آه عون و محمدت را من
در کنارت چرا نمیبینم
از رقیه بگو چرا او را
بین این بچهها نمیبینم
*رقیهام کو؟ قربون اسمت برم تا اسمت میاد دلا زیر و رو میشه سه ساله ی حسین.. خانم ام البنین داره میپرسهها*
دخترم قامتت خمیده شده
دخترم صورتت شکسته شده
چیست این ... به روی دستانت
دستهایت مگر که بسته شده؟
عاقبت بغض دخترش ترکید
گفت مادر هر آنچه شد دیدم
بنشین تا که خوب گریه کنی
روضهها را به چشم خود دیدم
*بسم الله، گریه کنا! خانم داره روضه میخونه..*
دیدم از خیمهگاه مادر جان
علی اکبرش زمین افتاد
کاش بودی کنارم ام بنین
داشت آنجا حسین جان میداد
*روضه بعدی رو بگم ام البنین *
تیر وقتی به حلق اصغر خورد
دیدم از دور اضطرارش را
آه! در پشت خیمه خاکش کرد
تا مبادا کسی مزارش را پیدا کند
*اما ام البنین چشمت روز بد نبینه *
آه ام البنین چرا هرگز
از پسرهای خود نپرسیدی؟
مادر ما ای حزینه چرا از قمرهای خود نپرسیدی؟
قبل عباس هیچکس حتی
*شما که نپرسیدی بگذار من برات بگم ام البنین*
قبل عباس هیچکس حتی
فکر غارت به خیمهگاه نداشت
تا علم بود بین دستانش
هیچکس سمت خیمه راه نداشت
*اما چی شد؟ ام البنین میگه چی شد زینب؟*
آه بعد از برادرم عباس
دست غارت حریص شد مادر
میگذاری که بگذرم سخت است
یاد آن لحظههای دردآور
کاش بودی کنارم ام بنیین
* امام زمان این دو بند را برا شما میخونم سادات منو ببخشید آقا منو ببخشید اما برا ابی عبدالله مگه ننوشتی میکشی مرا حسین.. برا چی ما را میکشه*
کاش بودی کنارم ام بنین
روی تل عصر روز عاشورا
لشکری رفت سمت گودال و
پسر فاطمه تک و تنها
بدنش مانده بود روی زمین
که رسیدند ده نفر از راه
با چهل نعل تازه شد تشییع
*به شرف لا اله الا الله ام البنین برات روضه بخونم ..*
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تو را بردند دیر رسیدم
ای حسینم ای حسینم
ای ضیاء هر دو عینم
ای حسینم ای حسینم
ای ضیاء هر دو عینم
ای حسینم ای حسینم
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی_بروزو_کاربردی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
1401102003.mp3
49.14M
|⇦•مادری آمده به استقبال.....
#روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری
🥀🥀🥀
ادب حضرت عباس نیز ریشه در مدل تربیت حضرت امالبنین (س) دارد لذا حضرت عباس به شدت نسبت به امام حسین (ع) علاقه داشت چون با مدل رفتاری مادر تربیت شده بود.
امالبنین (س) شخصیتی ولایتمدار بود و فرزندانی ولایتمدار تربیت کرد.
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی_بروزو_کاربردی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
مداحی آنلاین - سلام ای تکیهگاه امت - کریمی.mp3
5.85M
سلام ای تکیهگاه امت
سلام ای نور بی نهایت
سلام ای هر کجا که هستی
آقاجانم سرت سلامت
#مناجات🔊
#غروب_جمعه💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔅
#محمود_کریمی🎙
مداحی آنلاین - سینه ی تنگم مجال آه ندارد- سماواتی.mp3
5.08M
سینهی تنگم مجال آه ندارد
جان به هوای لب است و راه ندارد
#مناجات🔊
#غروب_جمعه💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔅
#مهدی_سماواتی🎙
مداحی_آنلاین_دیدم_به_خواب_آن_آشنا_دارد_میاید_استاد_میرزامحمدی.mp3
1.78M
دیدم به خواب آن آشنا دارد میآید
دیدم که بر دردم دوا دارد میآید
#مناجات🔊
#غروب_جمعه💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔅
#میرزامحمدی🎙
مداحی_آنلاین_نماهنگ_حال_دلتنگی_حسین_ستوده.mp3
4.19M
نوشتم از حالِ دلتنگی
که در دلتنگی غیاثی نیست
به پِلکت جانم گره خورده
بگیر جانم را هراسی نیست
#استودیویی🔊
#غروب_جمعه💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔅
#حسین_ستوده🎙
زمینه؛ روضهخون مدینه.mp3
4.84M
#حضرت_ام_البنین علیهاالسلام
#زمینه
🔹روضهخونِ مدینه🔹
هر تپش صدای پای کاروونه
آخرین وداع ماه از آسمونه
پشت سر دعا و اشک مادرونه
با گریهٔ امالبنین مدینه گفت
صدا چه آشناست، صدای فاطمهست
راهی شدن چار تا دلاورش ولی
دلنگران بچههای فاطمهست
چشم اباالفضلو با چشم تر نگا کرد
واسه دل صبور زینبش دعا کرد
سفارش حسینشو به بچهها کرد
«بارونی میشه، چشم مدینه
که روضهخونش، امالبنینه»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از سفر رسیدن با دلای مضطر
کاروان بیدست کاروان بیسر
بی حسین و عباس، بی علیِ اکبر
رسیده زینب از سفر چه زینبی
باغ گل یاس اومده ولی کبود
رقیه که کنج خرابه پر کشید
تو بغل رباب دیگه علی نبود
مادر چیزی نپرسید از چار تا شهیدش
این که چی اومد سر عباس رشیدش
از مشک خالی و نگاه ناامیدش
«بارونی میشه، چشم مدینه
که روضهخونش، امالبنینه»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روضه بیشماره روز و شب میباره
داغ دست سقا داغ موندگاره
گریه میشه مرهم دل که بیقراره
از تو بقیع میرفت کنار قتلگاه
همین که تربت حسینو بو میکرد
امالبنین همون که مثل فاطمه
مدینه رو با گریه زیر و رو میکرد
گریه میکرد برا حسین برا اباالفضل
زبون گرفته یا حسین و یا اباالفضل
تو نفسای آخرم بیا اباالفضل
«بارونی میشه، چشم مدینه
که روضهخونش، امالبنینه»
شاعر: #حسین_عباسپور
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#حضرت_عباس_ع_شهادت
نشستم در بقیع اشکی بریزم
شنیدم علقمه رفتی عزیزم
شنیدم کودکان بیتاب بودند
تو بودی و همه بیآب بودند
شنیدم از عطش افتاده بودند
به دستت مشکِ خالی داده بودند
الا ای ماه! بی شمشیر رفتی
میان روبهان چون شیر رفتی
صدایت میزنم با اشک، عباس
به جای نیزه بُردی مشک، عباس
شنیدم مشک بردی بر نگشتی
هزاران تیر خوردی بر نگشتی
شنیدم مشک، زیر آب بردی
در اوج تشنگی آبی نخوردی
الا مادر به قربان تو عباس!
جدا کردند دستان تو عباس!
شنیدم راه نخلستان گرفتی
شنیدم مشک بر دندان گرفتی
شنیدم مشکِ آبت تیر خورده
شنیدم پیکرت شمشیر خورده
الا ایکه دل از من بُرده چشمت
شنیدم که شده آزرده چشمت
شنیدم کردهای غوغا اباالفضل
کنارت آمده زهرا اباالفضل
الا ای عُمْر مادر! ای جوانم!
جوانم! مهربانم! پهلوانم!
شنیدم بعد تو غوغا شد عباس
عزای زینب کبری شد عباس
پیِ تو رویِ تَل اطفال رفتند
همه اهل حرم از حال رفتند
شنیدم دشمنان خوشحال بودند
همه دور و بر گودال بودند
شنیدم زینت اطفال بردند
حسینم را تهِ گودال بردند
در آن ساعت کجا بودی اباالفضل؟
به زیر نیزهها بودی اباالفضل؟
من از بعد حسین، همراهِ زهرا
زنم ناله: حسینا وا حسینا
✍ #مجتبی_شکریان
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی_بروزو_کاربردی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝