eitaa logo
نوشته
98 دنبال‌کننده
125 عکس
137 ویدیو
2 فایل
احادیث کاربردی سخنان زیبا و کاربردی حکمت
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹چنانچه مثلاً است شود، یا فعالیت اقتصادی کند، یا در رشته‌های علمی کار کند، یا در دانشگاه تدریس کند، یا در کارهای وارد شود، یا روزنامه‌نگار شود، برای او میدانها باز است. به رعایت و و و زن و مرد ۱۳۷۵/۱۲/۲۰ 🔹بنده با انواع مشارکتهای اجتماعی موافقم؛ منتها دو سه تا اصل را باید ندیده نگرفت. یک اصل این است که این کار اساسی را - که کارِ خانه و خانواده و همسر و کدبانوئی و مادری است - تحت‌الشعاع قرار ندهد. میشود هم. به نظرم میرسد مواردی داشتیم که خانمهائی اینطور عمل میکردند. البته یک قدری به آنها سخت میگذرد؛ هم درس خواندند، هم درس دادند، هم خانه‌داری کردند، بچه آوردند، بزرگ کردند، تربیت کردند. پس ما با آن و کاملاً موافق هستیم که به این قضیه‌ی اصلی ضربه و صدمه نزند؛ چون این جایگزین ندارد. شما اگر بچه‌ی خودتان را در خانه تربیت نکردید، یا ، یا اگر تارهای فوق‌العاده ظریف عواطف او را - که از نخهای ابریشم ظریف‌تر است - با سرانگشتان خودتان باز نکردید تا دچار عقده‌ی [عاطفی] نشود، دیگر نمیتواند این کار را بکند... مسئله، مسئله‌ی و است. است. ۱۳۹۰/۱۰/۱۴ 🔹اسلام حدودی را معیّن کرده است که این حدود، مربوط به زن و اجازه داشتن او برای فعّالیت نیست؛ مربوط به زن و مرد است که اسلام روی این مسأله دارد. اسلام معتقد است که مرد و زن باید یک میان خودشان در همه جا -در خیابان، در اداره، در تجارتخانه- داشته باشند. میان زن و مرد مسلمان، حجاب و مرزی معیّن شده است. اختلاط و امتزاج زن و مرد، مثل اختلاط و امتزاج مردان با هم و زنان با هم نیست. این را باید رعایت کنند. هم مرد باید رعایت کند و هم زن باید رعایت کند. اگر این حسّاسیتِ اسلام نسبت به روابط و نوع مرد و زن رعایت شود، همه‌ی کارهایی که مردان میتوانند در عرصه‌ی اجتماعی انجام دهند، زنان هم -اگر قدرت جسمانی و شوق و فرصتش را داشته باشند- میتوانند انجام دهند... برای این‌که محیط سالم و دارای امنیت باشد؛ زن بتواند کار خود را در جامعه انجام دهد، مرد هم بتواند مسؤولیتهای خود را انجام دهد، اسلام حجاب را معیّن کرده است که این حجاب، یکی از آن احکام برجسته‌ی اسلام است. ۱۳۷۵/۱۲/۲۰ ادرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
و الإخلاص للّه تعالى في الأعمال و الحالات، كجواز سفر إلهي للسياحة في عوالم الغيب و إتيان التحف منها إلى عالم الشهادة بحسب مراتب الإخلاص و ظرفية المخلص، و هذا مقام عال جدّا، و لذا تواترت نصوص الفريقين بما مضمونة : «إنّ السعي في الأعمال أحسن من السعي في زيادة و إنّ في العقائد و الأخلاق أهم من السعي في الأعمال» 📚 الأحكام (للسبزواري)، ج‌6، ص: 104 https://eitaa.com/neveshteh313
✅إذا عرفت هذا فنقول: انّ مجموع ما ذكره الماتن (ره) في تكميل الصلاة يرجع إلى أمور ثلاثة: 1️⃣أحدها: الأوصاف القلبية كالاقبال و الخضوع و التوجّه إلى اللّه و التذكّر للمعاصي و التوبة منها. 2️⃣ثانيها: الأوصاف و الأفعال العدميّة، سواء كانت صادرة من القلب كالحسد و الكبر و نحوها أو البدن كأكل الحرام و النشوز و الآيات، كما يأتي. 3️⃣ثالثها: الحالات العارضة للنفس بما هي متعلّقة بالبدن كالنوم، و الغفلة، و اللهو، و الاستعجال، و دفع الأحداث الثلاثة و طمح البصر- أو تلبسه- بما يوجب الزينة و التهيّؤ للحضور عند عظيم كاستعمال الطيب، و لبس النظيف، و الخاتم، و التمشّط، و الاستياك و أمثالها. 📚 العروة (للإشتهاردي)، ج‌14، ص: 305 https://eitaa.com/neveshteh313
فلو كان الإتيان متوقّفا على صفاء الباطن لزوم لغويّة الأمر بالنسبة إلى غير النبيّ صلّى اللّه عليه و آله أو الوصيّ و هو باطل بضرورة من العقل و النقل، فلا مناص عن كون الصحّة و الإجزاء غير القبول و اختلاف مناطيهما. 📚 العروة (للإشتهاردي)، ج‌14، ص: 304 https://eitaa.com/neveshteh313
🔹 یجب علی الولی منع الأطفال عن کل ما فیه ضرر علیهم أو علی غیرهم من الناس و عن کل ما علم من الشرع إرادة عدم وجوده فی الخارج لما فیه من الفساد و و بل و علی الظاهر و کذا عن أکل الأعیان النجسة و شربها مما فیه ضرر علیهم و أما فلا یجب منعهم عنها بل حرمة مناولتها لهم غیر معلومة و أما لبس الحریر و الذهب و نحوهما مما یحرم علی البالغین فالأقوی عدم وجوب منع الممیزین منها فضلا عن غیرهم بل لا بأس بإلباسهم إیاها و إن کان الأولی ترکه بل منعهم عن لبسها https://eitaa.com/neveshteh313
اگر توانایی رد اهل باطل را به درستی نداری لطفاً با آنها جدال نکن... الإمام أبو محمد العسكري (عليه السلام)، قال: «قال الصادق (عليه السلام)، و قد ذكر عنده الجدال في الدين، و أن رسول الله (صلى الله عليه و آله) و الأئمة (عليهم السلام) قد نهوا عنه، فقال الصادق (عليه السلام): لم ينه عنه مطلقا، لكنه نهي عن الجدال بغير التي هي أحسن، أما تسمعون الله عز و جل يقول: وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْكِتابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ، و قوله تعالى: ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ؟ 🔹فالجدال بالتي هي أحسن قد قرنه العلماء بالدين، 🔹و الجدال بغير التي هي أحسن محرم، حرمه الله تعالى على شيعتنا و كيف يحرم الله الجدال جملة، و هو يقول: وَ قالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصارى و قال تعالى: تِلْكَ أَمانِيُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ ؟ فجعل الله علم الصدق و الإيمان بالبرهان، و هل يكون البرهان إلا في الجدال بالتي هي أحسن؟ 🔹فقيل: يا بن رسول الله، فما الجدال بالتي هي أحسن، و التي ليست بأحسن؟ 🔹قال: أما الجدال بغير التي هي أحسن، بأن تجادل مبطلا، فيورد عليك باطلا، فلا ترده بحجة قد نصبها الله، و لكن تجحد قوله، أو تجحد حقا يريد ذلك المبطل أن يعين به باطله، فتجحد ذلك الحق مخافة أن يكون له عليك فيه حجة، لأنك لا تدري كيف المخلص منه، فذلك حرام على شيعتنا أن يصيروا فتنة على ضعفاء إخوانهم، و على المبطلين: 🔹أما المبطلون فيجعلون ضعف الضعيف منكم إذا تعاطى مجادلته، و ضعف ما في يده، حجة له على باطله، 🔹و أما الضعفاء منكم فتغم قلوبهم لما يرون من ضعف المحق في يد المبطل. 🔹و أما الجدال بالتي هي أحسن، فهو ما أمر الله تعالى به نبيه أن يجادل به من جحد البعث بعد الموت و إحياءه له، فقال الله تعالى حاكيا عنه: وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ ؟ 🔹فقال الله في الرد عليه: قُلْ يا محمد: يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ . 🔹جدال به شیوه غیر احسن آن است که: 1⃣ با اهل باطلی جدال کنی و او مطلب باطلی را عرضه کند و تو ان را با حجتی که خدا قرار داده است رد ننمایی ولی گفتارش را انکار نمایی ، 2⃣ یا این که حقی را انکار کنی که ان اهل باطل می خواست با آن ، باطلش را اثبات نماید پس آن حق را انکار نمودی بخاطر ترس از این که او بر تو پیروز شود، چون تو بلد نیسنی که چگونه رهایی یابی و او را ابطال نمایی. پس این نحوه جدال بر شیعیان ما حرام است بخاطر این که برای برداران دینی خود که ضعیف الاعتقاد هستند موجب فتنه ضعیف می گردد و هم چنین برای کسانی که اهل باطل هستند نیز موجب فتنه می گردند . 🔸اما اهل باطل از ضعف ، ضعفای شما و ضعف ادله ی شما استفاده کرده برای اثبات اعتقادات باطل خودشان . 🔸 و اما ضعفای شما پس اندوهناک میگردند بخاطر این که میبینند اهل حق نزد اهل باطل ضعیف هستند . 🔷اما جدال احسن آن جدال هایی است که خداوند پیامبر خویش را امر نموده با ان با اهل باطل جدال کند. 🆔 آدرس کانال ایتا: 🆔 https://eitaa.com/neveshteh313/369
اگر نفس را در اوقات کسالت و خستگی وادار به عبادت کند ممکن است آثار بدی به آن مترتّب شود که از جمله آنها آن است که انسان از عبادت منزجر شود و تکلّف آن زیاد گردد و انسان را بکلّی از ذکر حق منصرف کند و روح را از مقام عبودیت که منشأ همه سعادات است برنجاند، [و] از چنین عبادتی نورانیت قلبیه حاصل نگردد و صورت عبودیت صورت باطن قلب نشود. پیش از این ذکر شد که مطلوب در عبادات آن است که باطن نفس صورت عبودیت شود. 🆔 آدرس کانال: https://eitaa.com/neveshteh313/370
🔹چنان‌که اطبّا را عقیده آن است که اگر غذا را از روی سرور و بهجت میل کنند زودتر هضم شود همین طور طبّ روحانی اقتضا می‌کند که اگر انسان غذاهای روحانی را از روی بهجت و اشتیاق تناول کند و از کسالت و تکلّف احتراز کند، آثار آن در قلب زودتر واقع شود و باطن قلب با آن زودتر تصفیه شود. 🔹در حدیث است از حضرت عسگری (سلام الله علیه): «اِذا نَشَطَتِ الْقُلُوبُ فَاَوْدِعُوها، و إذا نَفَرَتْ فَوَدِّعُوها». این دستور جامعی است که فرموده اند که در هنگام نشاط و بهجت قلوب ودیعه به آن‌ها بسپارید، و در وقت نفار و گریز آنها را راحت بگذارید؛ پس در کسب معارف و علوم نیز این ادب را باید منظور داشت و قلوب را با کراهت و تنفر وادار به کسب نکرد. 🆔 https://eitaa.com/neveshteh313/371
🔹از این احادیث و احادیث دیگر استفاده ادب دیگر شود که آن نیز از مهمّات باب ریاضت است و آن عبارت از «» است 🔹و آن، چنان است که سالک در هر مرتبه که هست، مراعات حال خود را بکند و با رفق و مدارا با نفس رفتار نماید و زاید بر طاقت و حالت خود تحمیل آن نکند 🔹؛ خصوصاً برای و تازه کارها این مطلب از است که ممکن است اگر جوانها با و مدارا با نفس رفتار نکنند و طبیعت را به اندازه احتیاج آن از طرق محلّله ادا نکنند، گرفتار شوند که جبران آن را نتوانند کرد؛ 🔹 و آن خطر آن است که گاه نفس به واسطه سخت گیری فوق العاده و عنان گیری بی اندازه شود و را از دست بگیرد. https://eitaa.com/neveshteh313
یکی از علتهای غم و اندوه 🔹 اگر شما يكی، دوسال هر روز بنشينيد و ببينيد، اوّل از آن خوشتان می آيد، ولی بعد دلتان می زند، درست است که نگاه كردن به كارتون را رها نمی كنيد، حاضر هم نمی شوید وسط قصه آن را رها كنيد و اگر تلویزیون بعد از كارتون، يك فيلم هم داشته باشد آن را هم می بينيد، ولي باز هم در حین نگاه به فیلم، دلتان می زند، می دانيد بايد بلند شويد و كاری اساسی انجام دهید امّا نمی دانيد چه كار بكنيد، می دانيد كه اين كار را نبايد انجام بدهيد ولي چون نمی دانید چه کار باید بکنید، نگاه کردن به را ادامه می دهيد، 🔹اگر فردا و پس فردا را هم به همین نحو بگذرانید، و چند سال همین روند را در پیش بگیرید، بعد متوجه می شوید شما را گرفته، نمی دانيد چه كار بكنيد، شديداً ، ، ، ، ، ، ، و... خواهيد شد . 🔹 آيا می دانيد پدید آمدن این روحیات برای آن است که انتخاب تان مناسب سنّ تان نبوده است؟ 🔹 شما به وسعت است و شما هم ، لذا می توانید انتخابی به بلندی روح خود داشته باشید. حالا اگر شما به شد انتخابی در شأن خود انجام داده اید و هرگز گرفتار آن نوع و بداخلاقی که عرض شد نمی شوید . 🔹 علت آن كه با های زياد همراه است مربوط به وسعت روح است و این که انتخاب بزرگ باید مربوط به روح باشد که ابدی است و لذا اگر انسان دنيا را انتخاب كرد نسبت به روح خود، مقصد كوچك و محدودی را انتخاب كرده است. خداوند در وصف دنيا مي فرمايد: «مَتاعٌ قَلِيلٌ» يعنی دنيا كالايی است كم و بهره ای است محدود. به همین دلیل، دنیا نمی تواند به جای انتخاب بزرگ روح جوان قرار گیرد و اگر دنيا را انتخاب كند نسبت به روح خود چيز بسیار كوچكی را انتخاب كرده است. معلوم است که وقتی روح، خود را گرفتار قفس دنیا کرد، مأيوس و و  خواهد شد. 🆔 آدرس کانال: https://eitaa.com/neveshteh313 https://eitaa.com/neveshteh313/373
❇️ ‌در‌ روایات‌ ‌آمده‌ كه‌ گفته‌ بودند: ‌محمّد‌ (ص‌) ‌به‌ ‌ما وعده‌ می‌دهد كه‌ شهرهای‌ و ‌را‌ ‌برای‌ ‌ما فتح‌ می‌كند، ‌با‌ اینكه‌ ‌ما جرأت‌ نداریم‌ ‌در‌ خانه‌ ‌خود‌ ‌تا‌ مستراح‌ برویم‌ !؟؟" ۲۵_سال_آینده_را_نخواهد_دید 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
🔹-وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَحْمَدَ الْبَیْهَقِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی الصَّوْلِیِّ عَنْ عَوْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ الْیَسَع ِ قَالَ سَمِعَ الرِّضَا ع بَعْضَ أَصْحَابِهِ یَقُولُ: 🔹لَعَنَ اللَّهُ مَنْ حَارَبَ عَلِیّاً ع فَقَالَ لَهُ قُلْ إِلَّا مَنْ تَابَ وَ أَصْلَحَ ثُمَّ قَالَ ذَنْبُ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ وَ لَمْ یَتُبْ أَعْظَمُ مِنْ ذَنْبِ مَنْ قَاتَلَهُ ثُمَّ تَابَ 🔹امام رضا علیه السلام شنیدند کسی میگوید : خداوند لعنت کند کسی را که با علی( علیه السلام ) جنگید 🔹امام ع فرمودند: بگو بجز کسانی که توبه کردند و اصلاح کردند (کار خویش را) و 🔹سپس فرمودند: کسی که از فرمان امام علیه السلام سرپیچی کردند و توبه نکردند گناهشان از کسی که با امام جنگیدند و توبه کردند بیشتر است. 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
✅ عن أبي عبد اللّٰه (ع): 🔹«من سعادة المرء أن لا تطمث ابنته في بيته» 🔹از سعادت مرد این است که دخترش در خانه اش عادت ماهانه نشود . ✅ (مسألة ۱۴) : 🔹 يستحب تعجيل تزويج البنت و تحصينها بالزوج عند بلوغها 🔹 مستحب است عجله کردن در شوهر دادن دختر و این که هنگام بلوغش بوسیله ازدواج او را (از فتنه ها ) حفظ نماید . 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
🔹سؤآل:  حضرت عالی در عدم جواز مخالفت با استخاره، احتیاط واجب کرده اید؟ ✅پاسخ: بله. ✅سؤال:  وجه این احتیاط را می فرمایید؟ ✅پاسخ: من قضیه ای را که طریق بسیار صحیح و معتبری دارد برای شما نقل می کنم. این قضیه را من از حاج آقا یحیی [یکی از علمای محترم تهران] و ایشان از پدرشان، آقا شیخ حسن طالقانی [که ایشان نیز یکی از علمای موجّه تهران بودند و هنگامی که فوت کردند، حوزه علمیه قم چند روز تعطیل اعلام شد] و ایشان از آقا میرزا [از علمای درجه اول علما و عملا] نقل کرده اند که ایشان می فرمود: 🔹 مرحوم حاجی معروف، که از اتقیاء و علمای طراز اول بود، مخالفت با استخاره را به دلیل دفع ضرر محتمل، می دانست. و بلکه در مخالفت با استخاره، بالاتر از احتمال ضرر وجود دارد بنابراین نباید با آن مخالفت شود. مرحوم حاجی کلباسی دو قضیه را در رابطه با مخالفت با استخاره نقل می کرد: ✅قضیه اول این بود که روزی یکی از تجار و بازاری ها، ایشان را برای شام دعوت می کند. مرحوم کلباسی هم جواب مثبت می دهد ولی بعد یادش می آید که بدون استخاره به آن شخص جواب مثبت داده است. زیرا ایشان مقیّد بود در این موراد، با استخاره جواب بدهد. لذا برای مهمانی آن شب استخاره می گیرد ولی استخاره بد می آید. اما برای مهمانی در شب بعد، استخاره خوب می آید. مرحوم کلباسی، فردی را به سراغ آن شخص بازاری می فرستد تا ماجرا را به وی توضیح بدهد. آن شخص با شنیدن ماجرا، ناراحت می شود و می گوید من علمای محترم شهر را دعوت کرده ام و چگونه می توانم به آنها بگویم که مهمانی امشب منتفی است؟ مرحوم کلباسی به ایشان پیغام می دهد که شما اگر مهمانی را از طرف من کنسل کنید، به آقایان بر نمی خورد و ناراحت نمی شوند. این شخص هم همین کار را میکند و مهمانی آن شب، منتفی می شود. همان شب حدود دو ساعت و نیم بعد از غروب، یعنی زمانیکه به طور معمول جلسه یا منبر علماء به پایان می رسد و از کارهای خود فارغ می شوند، همان اتاقی که قرار بود مهمانی در آن برگزار شود، می ریزد. به طوری که اگر آن شب، جلسه مهمانی برگزار می شد همه علماء زیر آوار می ماندند. ✅ قضیه دوم این است که : پس از آنکه مرحوم حاجی کلباسی به نجف می رود، نابینا می شوند. ایشان خیلی ناراحت می شود و در توسّلی به حضرت امیر علیه السلام عرض میکند: چشم و بینایی یک نعمتی بود که شما صلاح ندانستید من متنعّم به آن نعمت باشم، از این جهت هیچ گله ای ندارم ولی از یک جهت ناراحتم و آن اینکه ظاهرا من توفیق و لیاقت خدمت به اسلام و مسلمین را ندارم زیرا یک روحانی نابینا چگونه می تواند به اسلام خدمت کند؟ در همین حال، به ایشان القاء میشود که علاج تو، در کف دست توست. سپس احساس میکند که یک سنگ ریزه در کف دست او قرار دارد. آن سنگ ریزه را به چشمان خود می مالد و همانجا شفا پیدا میکند. بعد نگاه می کند و می بیند که آن سنگ ریزه، درّ است. ایشان، آن درّ اعطایی حضرت را نگین انگشتری می کند و از آن برای شفاء خودشان و خاندان و اصحاب و دیگر افراد، استفاده می نماید. تا اینکه یک روز، مرحوم کلباسی، به دلیل خراب شدن و فروریختن دیوار منزل شان، با کمک چند کارگر شروع به تعمیر و چیدن دیوار میکند. موقع اذان کار را رها می کند و برای نماز به مسجد می رود و در آنجا متوجه می شود انگشتر او گم شده است. ایشان سریع برمی گردد و مشاهده می کند که بخش عمده ای از دیوار توسط کارگرها چیده شده است. دیگران سعی می کنند مرحوم کلباسی را منصرف کنند ولی ایشان قبول نمی کند و برای جستجو در میان یکی از دو طرف دیوار استخاره میکند. دوباره برای جستجو در یکی از دو طرف آن قسمتی که استخاره آن خوب آمده، استخاره می کند و همین طور استخاره ها را ادامه می دهد تا اینکه یک قسمت محدود، متعین می شود. کارگرها آن قسمت را خراب می کنند ولی اثری از انگشتر نمی یابند. مرحوم کلباسی می فرماید: امکان ندارد که انگشتر در آنجا نباشد، فلذا خودشان می روند و با دقت در لابه لای گل ها و خشت ها جستجو می کنند و انگشتر را پیدا می کنند. خلاصه آنکه مرحوم حاجی کلباسی تجربیات زیادی در رابطه با عدم جواز مخالفت با استخاره دارد. 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
نوشته
#احتیاط_در_عدم_مخالفت_با_استخاره 🔹سؤآل:  حضرت عالی در عدم جواز مخالفت با استخاره، احتیاط واجب کرده
✅البته این مطلب را هم عرض کنم که استخاره باید به جا باشد. و الا مخالفت با استخاره بی جا، محذوری ندارد. 🔹 مثلا در کتاب می گوید: من به نحو علم اجمالی می دانستم سلطان العلماء، وزیر یکی از سلاطین ثلاثه صفویه بوده است. استخاره کردم و نام یکی از آن سه نفر خوب آمد و همان را نوشتم. بعد به مصادر مراجعه کردم و دیدم که نام آن پادشاه را درست نوشته ام. درست است که در این مورد استخاره ، موافق با واقع در آمده ولی هیچ وجهی برای اینگونه از استخاره ها وجود ندارد. وقتی انسان نسبت به مطلبی علم ندارد، نمی تواند آن را مکتوب کند. 🔹مرحوم هم در کتاب کشف الاسرار، در ردّ آن شخصی که این مسائل را به سخره گرفته بود، استخاره را تایید نموده اند. ✅ به هر حال، حداقل آن است که با  در صورتی که باشد، مخالفت نشود. 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
🔹آیا استخاره فقط رافع شک است؟ 🔹در مورد استخاره هم بعضی سوال می‌کند که استخاره چه کاره است؟ 🔹بعضی در جواب می‌گویند استخاره رفع شک است، می‌خواهد شک را رفع کند. ولی از ما استخاره رفع شک نیست، بلکه است، 🔹دعا می‌کنیم که خدایا ما را به واقع هدایت کن، اگر واقعاً دعای ما مستجاب بشود، ما را به واقع هدایت می‌کند، نه اینکه فقط رفع شک است 🔹، یعنی از روایات استفاده می‌شود که استخاره برای ارائه واقع است. ✅ مرحوم می‌گفت : پدر من زنده استخاره است، در زندگی  می‌کند،‌ به گونه‌ای که اگر تسبیح یا قرآن را از دستش بگیریم،‌زندگی‌اش می‌شود،‌ معلوم می‌شود که خیلی استفاده کرده است، شواهدی هم برای این کار است. 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
✅ به هر حال نتیجه این شد که هرچند اماره قبل از اصول عملیه است 🔹 ولی قرعه اماره ای است در جایی که حتی اصل هم جاری نباشد 🔹 و این علامت آن است که ما اماره بعد از اصول نیز داریم 🔹یعنی قرعه اماره ای است در جایی که همه ی راه ها بر روی انسان بسته شده باشد. 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
🔹اما بحث استخاره و اینکه نوعی از قرعه است: 🔹 بهترین کسی که این بحث را مطرح کرده است مرحوم علامه در بحار الانوار است که حدود شصت و پنج صفحه در مورد انواع استخاره بحث می کند. 🔹اولا بحث می کند که آیا استخاره مشروع است یا نه 🔹و بعضی مانند و آن را قبول ندارند 🔹و اکثرا آن را مشروع می دانند 🔹و اینکه اگر استخاره مشروع است به چه شکل است 🔹 آیا باید دید که چه چیزی به قلب انسان می افتد و یا با تسبیح و امثال آن. 🔹درس خارج فقه آیت‌الله مکارم 🔹کتاب الشرکه. 96/02/31 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
✅ استاد بزرگوار ما علامه طباطبائي «رضوان‌الله‌تعالي‌عليه» ‌مي‌فرمودند مخالفت با استخاره خذلان مي‌آورد 🔹 و اين جمله‌ی ايشان، انصافاً جمله‌ی تکان دهنده‌اي است. 🔹به هم اثبات شده که استخاره نکن و اگر استخاره مي‌کني به استخاره عمل کن و 🔹 اسلام مي‌گويد پا گذاشتن روي استخاره خيلي بد است 🔹 و علامه طباطبائي هم مي‌فرمودند مخالفت با استخاره خذلان مي‌آورد. 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
✅ تبيين جايگاه استخاره در بيان امام سجاد(سلام الله عليه) 🔹 مطلب بعدي آن است كه در مورد استخاره كه سؤال مي‌شود استخاره اگر كسي واقعاً مشورت كرده فكر كرده كار ضروري هم هست متحيّر شده 🔹 بله, ممكن است به قرآن مراجعه بكند 🔹ولي آن استخاره‌اي كه خيلي روي آن تأكيد شده همان استخاره نوراني امام سجاد(سلام الله عليه) است در صحيفه سجاديه كه انسان كاري را كه مي‌خواهد انجام بدهد به وسيله آن دعا خيرش را از خدا مي‌خواهد, مي‌گويد خدايا اين كار را من بررسي كردم ظاهراً كار بدي نيست ولي از اسرارش از باطنش از گذشته‌اش از آينده‌اش كه من خبر ندارم خيرِ مرا در اين كار قرار بده آن استخاره براي رفع حيرت نيست آن طلب خير است آن خيلي چيز نافعي است و چيز بسيار خوبي است. 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
﴿إِن تَتَّقُوا اللّهَ يَجْعَل لَكُمْ فُرْقَاناً﴾,  ﴿يَجْعَل لَكُمْ فُرْقَاناً﴾  يعني نوري به شما عطا مي‌كند كه ديگر مردّد نيستيد در شك و ترديد و ابهام و اجمال به سر نمي‌بريد خيلي ها هستند كه اصلاً ساليان متمادي ديگر بدون  زندگي مي‌كنند راه برايشان مشخص است در تصميم‌گيري در انجام در امضا كردن در و نكول راه برايشان مشخص است 🔹 اين نعمتي است كه انسان زندگي مي‌كند مي‌داند چه چيزي است چه چيزي است چه كار است چه كار شرّ است چه كار حسن است چه كار است چه كار است چه كار كذب است 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
نوشته
✅ به هر حال نتیجه این شد که هرچند اماره قبل از اصول عملیه است 🔹 ولی قرعه اماره ای است در جایی که حتی
✅اصل بودن قرعه به جهت عدم وجود کشف عقلائی و عدم حجیت لوازم عقلی (مختار) 🔹بنابراین در مورد قرعه کاشفیت عقلائی وجود ندارد 🔹و ادعای کاشفیت عقلائی خلاف وجدان عقلایی است و ✅نکته مهم در اماره نبودن همین عدم کاشفیت عقلائی است؛ 🔹چون در امارات ملاک کاشفیت ظنیه عقلائیه است. 🔹شاهد آن اینکه اگر از بین صد گوسفند گله، یک گوسفند موطوءه باشد و برای تعیین آن از قرعه استفاده شود، قرعه نخواهد داشت از اینکه کدام گوسفند موطوءه است 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
✅ «النّساء عيّ و عورة، فاستروا العورة بالبيوت» ✅«فاحبسوهن فى البيوت» و امثال آن. 🔹 اين احكامى كه بر عورت بودن زن متفرّع شده، بلا اشكال ، واجب و الزامى نيست و بيرون رفتن زن از خانه و امثال آن حرام شرعى نمى‌باشد 🔹(البته اگر حكم وجوب ستر را مطابق فتاوا رعايت كرده باشد) ✅بنابراين روايات مزبور در صدد بيان يك حكم اخلاقى و يك اصل اوّلى اخلاقى (مستور بودن زن) مى‌باشد ✅ به بيان ديگر، اين روايات دلالت بر از بيوت براى زنان دارد كه برخى مراتب آن و برخى ديگر مى‌باشد و عنوان جامع همان از بيوت است.» احتمال دیگری در مورد بیوت وجود دارد که در جلسه‌ی بعد بدان پرداخته می‌شود 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
🔹قاعده قرعه یک قاعده عقلایی است ✅ و از روایت‌ها یا از آیات استفاده ماورای آن چه قاعده عقلایی است نباید بکنیم 🔹 لذا عقلاء قرعه دارند شارع مقدس هم این قاعده را امضا کرده باید برویم در میان عقلاء ببینیم کجا جاری می‌شود ؟ کجا نمی‌شود؟ 🔹 باید ببینیم که چه مقدار سعه دارد ؟ و چه مقدار هم باید آن را جاری نکرد؟ اما یک تعبد بخواهیم درست بکنیم و از آن تعبد هم هر کجا شک کردیم قدر متیقن بگیریم آن تعبد را نبریم برسانیم مطلب را به آن جا که اصلا قرعه پشمی به کلاهش نیست 🔹 اگر فقهاء طبق آن عمل کردند حجت است و الا نه، اگر در موردش روایتی داشتیم آن روایت حجت است نه قرعه ، 🔹گفتم این فرمایش درست نیست ولو این که بزرگانی نظیر مرحوم انصاری مرحوم در کفایه فرموده‌اند  📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
 🔹 قرعه چون که عقلایی است مختص به موضوعات است نه احکام 🔹حالا البته اگر هم تعبدی بود نمی‌توانستیم تمسک به عمومش بکنیم  🔹القرعه لکل امر مشکل 🔹اما عقلایی است و عقلاء این قرعه را در موضوعات جاری می‌کنند نه در احکام 🔹حکم را از قانون باید گرفت اگر متشرعه است حکم را از خدا باید گرفت لذا احکام مربوط به قرعه نیست قرعه هم مربوط به احکام نیست 🔹لذا وقتی هم برویم توی سیره عقلاء می بینیم به طور ناخودآگاه قرعه را در موضوعات جاری می‌کنند اصلا مماس با احکام ندارد ✅وقتی هم بیاییم توی توی روایات اهل بیت می‌بینیم که موارد قرعه موضوعات است نه احکام، 🔹در قرآن مثلا حضرت یونس را با قرعه انداختند توی دریا حضرت مریم ر ا حضرت زکریا با قرعه برد برای تربیت یا پیامبر اکرم خانه خدا خراب شده بود نزاع عجیبی در عربها بود نزدیک به کشت و کشتار بود با قرعه مطلب را صافش کردند حتی در احکام که نه، در موضوعاتش 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
راجع به حضرت هم قرعه کشید روی شترها نه روی احکام بالاخره نذری کرده بود اگر درست باشد من نمی‌دانم اصلا اصل قضیه درست است یا نه ؟ برای این که پدر پیامبر آن هم پیامبر اکرم یک خرافت به جا بیاورد من قبول ندارم اما خب است که نذر کرده بود بچه‌اش را سر ببرد بالاخره حاجتش بر آورده شد بنا شد بچه‌اش را سر ببرد بالاخره به او گفتند که بیا با شترها قرعه بزن و هر چه قرعه می‌زد به نام عبدالله می‌آمد عبدالمطلب و بالاخره هی قرعه زد وزد تا به شتر، هفت هشت ده تا شتر فدای حضرت عبدالله کرد این‌ها اصلا همه‌اش است خسن و خسین هر سه دختران مغاویه پشت دروازه مصر سگ آنها را درید همه دروغ است من هیچ این چیزها را قبول ندارم ، حضرت عبد المطلب یک متدین است یک مسلمان است موحد است نذر بکند که بچه‌ام را سر ببرم نمی‌شود که حالا بالاخره گفته‌اند می‌شود 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
نوشته
راجع به حضرت #عبدالله هم قرعه کشید روی شترها نه روی احکام بالاخره نذری کرده بود اگر درست باشد من نم
میان عقلاء قرعه داریم اما میان عقلاء خرافت نداریم لذا بخواهد که نذر کند نذر در میان عقلاء هست خب بله اما نذر بچه‌اش را سر ببرد در میان عقلاء هست یا نه؟ نه، اصلا نیست این چنین چیزی یک خرافت است بله خرافت در میان مردم زیاد است اما خرافت در میان عقلاء هست یا نه؟ نه، شما یک خرافت در میان عقلاء نمی‌توانید پیدا بکنید. 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
🔹حتی ما استخاره را از مصادیق قرعه می‌دانیم 🔹 ما می‌گوییم چون اسلام بن بست ندارد اسلام می‌گوید که تو اگر می‌توانی با مشورت با کارت را انجام بده، اگر کار نکرد اگر کار نکرد برایت مبهم شد  بکش در بعضی جاها هم دارد  بکن و این استخاره همان قرعه است قرعه همان استخاره است 🔹 و این که بعضی گفته‌اند قرعه دلیل ندارد ما می‌گوییم بهترین دلیل برای استخاره ادله قرعه است در حالی که بین الاثنیتی هم نیست 🔹اما نمی‌داند این مهمانی را برود یا نه؟ 🔹نمی‌داند این دختر را به این بدهد یا نه؟ 🔹دختر را از این بگیرد یا نه؟ 🔹 تحقیق‌هایش را کرده عقلش را به کار انداخته به جایی نرسیده ✅ آن وقت می‌تواند با توکل بر خدا برود جلو اگر نمی‌تواند قرعه می‌کشد استخاره می‌کند 📚📚📚آدرس کانال : https://eitaa.com/neveshteh313
✅ نظرات درباره حجّیت سیره‌ها در اینجا در بادی امر و ابتدای نظر ممکن است دو نظریه قابل ارائه باشد: 🔹نظر اول: حجیّت فقط به امضا و عدم ردع شارع ممکن است نظر اول که شاید به شکلی در ارتکاز اصولیین و فقها بوده است این است که: سیره‌ مستحدثه اصلاً جایگاهی برای اعتباربخشی ندارد و سیره‌ای می‌تواند معتبر و حجّت شود که به نحوی به امضای شارع برسد و یا عدم ردع کاشف از ‌امضا در آن محقق گردد و اینها در سیره‌های جدید و مستحدثه وجود ندارد. آنچه بیشتر در اذهان مرتکز و محفوظ بوده است این است که سیره‌ عقلاییه بایستی به شکل و صورتی به تأیید و ‌امضا برسد و لو از طریق عدم ردع. و تمامیت این مقدّمات مبتنی است بر اینکه سیره در مرئی و منظر معصوم باشد و معصوم شاهد بر شکل گیری و جریان آن سیره بوده باش و یا آن را ‌امضا کند و یا آن را منع نکند و اعتبار آن سیره از نگاه شارع فهمیده شود. اما در جایی که سیره‌ای در عصر معصوم نیست بلکه ده قرن بعد از عصر حضور معصوم است، چگونه می‌توان این را به شارع نسبت داده و آن را معتبر دانست و حجّیت برای آن قائل شد؟ پس طبق نظر اول حجّیت سیره اصلاً وجه و جایگاهی ندارد و تقریباً در کتاب‌های اصولی (حتی متأخرین) هم کسی متعرض این نشده است و فقط در این دو دهه اخیر گاهی افرادی همچون حضرت امام توجهی به این مسأله کرده‌اند و یا مرحوم شهید صدر و برخی از متأخرین و... که آن هم فقط در حدّ یک سؤال و مرور خیلی سریع می‌باشد. اما قبل از آن معمولاً کسی متعرّض آن نشده است چرا که شاید خیلی مفروض و مسلّم می‌دانستند که اصلاً سیره‌ جدید را نمی‌توان معتبر دانست زیرا سیره‌ جدید ارتباطی به امام و معصوم ندارد. https://eitaa.com/neveshteh313
 آیت الله بهجت می‌گفت اگر کسی در معنویات به مرحله‌ای رسید که دیگر نمی‌داند کدام راه را برود، یقینا اگر آنجا برای خدا بایستد و حتی با نود درصد اطمینان نیز حرکت نکند غیر ممکن است که خدا برایش معلمی نفرستد و راه را نشانش ندهد. https://eitaa.com/neveshteh313