*⚘﷽⚘
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔸قسمت١٠٦
- يه چيز ديگه هم كه الان راجع به اون بحث "قيموميت" يادم اومد اينه كه ما اين همه از اول تا حالا راجع به نقش زن و مقام مادريش صحبت كرديم. ميبينيم طبيعت خيلي به زن اهميت داده، يعني زن رو محور حفظ بقاي نسل انسان كرده وتمام لوازم وامكاناتي روهم كه لازم داره در اختيارش گذاشته. مثل استعدادهاي درونيش. اما هنوز نيازهاي بيرونيش مونده كه يك كسي بايد بياد و اين نيازها و احتياجاتش رو تامين كنه تا زن با خيال راحت به ايفاي نقش خودش در صحنه خانواده بپردازه؟! البته بخشي از اين احتياجات هم نيازهاي معنوي و عاطفي زنه كه شوهرش بايد به خوبي اونها روتامين كنه!
بايد اعتراف كنم كه از اين توضيح، كلي كيف كردم. شايد هم به همين علت بود كه فوري يك مثال برايش آوردم:
- من فكر ميكنم ما اين رابطه رو در تئاتر هم به اين شكل داريم كه هنر پيشه روي صحنه تئاتر بايد به دستورات كارگردان گوش كنه. چون خيلي از مسائل كه روي صحنه است به عهده كارگردانه. اما به هر جهت همه چيز، حتي دستورات مدير صحنه هم در اين جهته كه هنر پيشه نقشش رو به بهترين شكل اجرا كنه.
طبق معمول اعتراض راحله توي ذوقم زد.
- اما همين قدرت كارگردان يا مرد باعث شده كه مردها بتونن هر چي خواستن بگن و هيچ كس هم ازشون باز خواست نمي كنه.
فاطمه جواب داد:
-اولا چون چند تا كارگردان، هنر پيشهها رو ميذارن سركار و اونها رو اذيت ميكنن، دليل نميشه كه ما منكر نقش كارگردان در اجراي تئاتر بشيم. ثانيا اشتباه تو ام مثل خيلي از مردها همين جاست كه فكر ميكني كسي از اونها باز خواست نميكنه. در صورتي كه خداوند متعال در قبال هر قدرت واستعدادي كه به هر شخص ميده، بعدا گزارش كار ازش ميخواد و او رو باز خواست ميكنه. مثل مديري كه يه سازمان رو اداره ميكنه، ممكنه كه كارمند زير دستش نتونه ازش باز خواست كنه، ولي وزير كه بالادست اين مديره ميتونه چنين كاري رو بكنه.
ثريا اعتراض كرد:
- اي بابا! ما كه نميتونيم همه چيزو بندازيم به آخرت و بگيم كه ان شاءالله خدا جزاي اين مرد رو ميده! اين زن امروز داره زجر ميكشه.
- اون كه من گفتم جنبه آخرتي اش بود، در دنيا هم قانون وضع شده براي همين ديگه، قانون به مرد چنين اجازه اي نميده كه هر بلايي خواست سر زنش بياره. البته به اين نكته هم اشاره كنم كه اين ظلمها در همه دنيا وجود داره، يعني هيچ قانوني هنوز نتونسته جلو اين ظلمها رو بگيره. چون بعضي از اين مسائل به گونه اي هستن كه با قوانين مدني يا حتي اخلاقي حل نمي شه، بلكه بايد بينش فرد از اساس تغيير كنه. در اين زمينه اسلام علاوه بر پيش بيني هاي حقوقي و سفارشات زياد اخلاقي، ميخواد بينش جنس مرد رونسبت به زن اصلاح كنه. در مورد ارتباط زن و شوهر، اسلام با هر گونه ظلمي كه به همسر بشه، از هر دو طرف، چه زن و چه مرد، مخالفه!
راحله با لحني معترضانه گفت:
- به همين دليله كه در قرآن به مردها سفارش شده كه زنها شون رو بزنن؟*
* _ #ادامــــــه.دارد....
🌸 #شــادی.روح.شهـــدا.صلـــوات🌸
#قسمت106
*⚘﷽⚘
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔸قسمت١٠٧
در مورد ارتباط زن و شوهر، اسلام با هر گونه ظلمي كه به همسر بشه، از هر دو طرف، چه زن و چه مرد، مخالفه!
راحله با لحني معترضانه گفت:
- به همين دليله كه در قرآن به مردها سفارش شده كه زنها شون رو بزنن؟
- نه راحله جون! اين شيوه بحث و قضاوت كردن درست نيست.
- مگه چه عيبي داره؟
- عيبش اينه كه نه خودت به قبل و بعدش توجه ميكني و نه در بحث اجازه ميدي كه بقيه از اونها اطلاع پيدا كنن. اينطوري نميشه جوانب مختلف يه مسئله رو بررسي كرد. و در نتيجه به راحتي هم نميشه به حكمتش پي برد.
- خوب حالا اگه ممكنه شما اين آيه رو بگين تا ببينيم حكمتش چيه!
فاطمه چند لحظه چشمهايش را بست. مكثي كرد و گفت:
- اين مسئله در آيه۳۴ سوره نساءآمده: "زنهايي رو كه نگرانيد درمسائل زناشويي نا فرماني كنند، نصيحتشان كنيد، و بعد از خوابگاهشان دوري كنيد و اگر باز هم تمكين نكردند آنها را بزنيد. پس اگه اطاعت كردند ديگه به اين راه ادامه ندهيد! "
راحله خنديد. خنده اي كه بيشتر عصبي بود تا از روي شادي يا نشاط:
- خب چه فرقي كرد؟ گفته بود اگه زنتون به حرف شما گوش نكرد، اونها رو بزنيد، يا به طور مودبانه ادب كنيد، غير از اينه؟
جمله آخر، رو به همه گفت. فاطمه هم گفت:
- بله، غير از اينه! اولا كه اين اطاعت در هر موردي نيست. فقط در مورد تمكين زن در امور زناشويي حكم داده. پس اگه در غير اين امور باشه، و زن از مرد اطاعت نكنه، مرد حق دست درازي به سمت اون نداره.
فهيمه هم به جبهه راحله پيوست:
- بسيار خوب حالا فرض ميكنيم كه موارد كاربرد اين حكم، محدود بشه. ولي اين چيزي از زشتيه اين حكم كم نميكنه.
- ببين بچه ها! قبول دارين كه اسلام در محدوده خانواده براي هر دو طرف حقوقي قرار داده كه هر دو موظفن به اين حقوق عمل كنن. يعني زن بايد در مسائل زناشويي از مرد تمكين كنه و مرد هم بايد خرج و نفقه زن رو بده، درسته؟!
- درست!
- پس اين حقيه كه هر مردي بر گردن زنش داره. حالا اگه يكي از اين دو طرف حق خودش رو ادا نكرد. چه اتفاقي ميفته؟ اگر مرد به وظيفه اش عمل نكنه، زن حق داره كه به دادگاه يا حاكم شرع يا هر مرجع ديگه از مرد شكايت كنه و در صورتي كه مرد حاضر نشه حق زن رو بده، اون رو به زور ازش ميگيرن. حتي اگه شده اموال شخصي مرد رو ضبط كنن. اما موقعي كه زن از مرد در مسائل زناشويي تمكين نكنه، مرد نميتونه براي حل اين مسئله به كسي مراجعه كنه. چون مقوله اي نيست كه مرد پاي كس ديگه اي رو وسط بكشه. در حقيقت هيچ كس ديگه خارج از فضاي خانواده، نميتونه در اين مورد زن رو وادار به اداي حق مرد بكنه و چون مسئله ايه كه به غريزه و طبيعت زن و مرد مربوطه، به طور معمول و در اثر پافشاري دو طرف ميتونه به دعوا كشيده بشه.
عاطفه ادامه داد:
و چون مرد هم از زن قوي تره، طبيعتا زن در اين دعوا از مرد شكست ميخوره!
من پرسيدم:
- پس چه كار بايد كرد؟
راحله شانه هايش را بالا انداخت، فهيمه و سميه هم جوابي نداشتند. ثريا زير لب گفت:
من فقط اينو ميدونم که بعضي از زنها تا كتك نخورن آدم نميشن*
* _ #ادامــــــه.دارد....
🌸 #شــادی.روح.شهـــدا.صلـــوات🌸
#قسمت107
*⚘﷽⚘
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔸قسمت١٠٨
چشمهاي راحله از تعجب گرد شد.
- ثريا!
ثريا اما جواب نداد، حتي نيم نگاهي هم به راحله نكرد. باز هم گفت:
- كتك هميشه هم بد نيست بعضي وقتها ميتونه به عنوان آخرين راه حل، مناسب باشه، دست كم عقدههاي آدم خالي ميشه.
فهيمه متعجب با خودش زمزمه كرد:
- خداي من اين دختر چقدر از زنها متنفره!
ثريا باز هم چيزي نگفت. اما فاطمه در مورد ثريا هم موضع گرفت:
- نخير اسلام با اين شدت و با اين نيت كه به قصد خالي كردن عقدهها باشه، مخالفه. بلكه يه راه حل تربيتي سه قسمتي تعيين كرده كه حتي المقدور، وضع، پيچيده تر نشه. يعني اول از مرد خواسته كه با زن به شكل دوستانه با اندرز و نصيحت طرف بشه و سعي كنه تا جايي كه امكان داره، قضيه رو با خيرو خوشي برطرف كنه. حالا اگه اين راه نتيجه نداد، اون وقت به مرد سفارش كرده كه چند وقتي از زن دوري كنه نه اينكه خانه و زندگيش رو رهاكنه وبره، بلكه در روايت تصريح شده كه مرد با پشت كردن به زن در بستر، به او بي اعتنايي كنه. حتي اين به روانشناسي زن مربوط ميشه كه معمولا در چنين حالتي، يعني بعد از اينكه به زن محبت شده و او ناز كرد اگه اين محبت از او دريغ بشه، زن زودتر آشتي ميكنه. در آخر اگه اين راه هم نتيجه نداد، اسلام به مرد اجازه داده كه با زن برخورد كنه. منتها به خاطر اينكه اين مسئله به خشونت و گستاخي هاي زياد كشيده نشه، به مردها سفارش شده اين زدن به شكل كاملا نرم و آهسته اي باشه. يعني به شكلي كه هيچ اثري از خودش به جا نذاره و به حد پرداخت ديه نرسه. البته اين نحوه زدن در روايات تصريح شده و حتي بيان شده كه اين "زدن" با چوب نازك مسواك باشه! و اين مسئله نبايد زدو خوردهاي خشن خانوادگيرو در ذهن تداعي كنه. و اگه بعد از چنين برخوردي، زن تمكين كرد، مرد ديگر حق ادامه دادن به برخوردش رو نداره. و الا اين خيلي سادگي و بي انصافيه كه ما فكر كنيم قران به مرد اجازه داده كه هر ظلمي رو به زن انجام بده.
- راحله خواست باز هم ادامه دهد:
"آخه...! "
انگار هنوز هم به حرف فاطمه اعتراض داشت. اما فاطمه گفت:
- اگه حرف منو قبول ندارين، به آيههاي ديگر قران مراجعه كنين. در قرآن اومده "و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنو اليها و جعل بينكم موده ورحمه". ديگه صريح تر از اين ميخواين؟! ميگه كه ما براي شما همسراني قرار داديم تا در كنار انها آرامش پيدا كنين و بين شما دوستي و رحمت قرار داديم. توجه كنين! اين آيه اشاره به همون بحثي داره كه گفتيم خداوند در وجود زن و مرد، استعدادهاي مختلف ولي تكميل كنندهایي رو قرار داده كه بدون همديگه احساس آرامش و راحتي! ولي توجه كنين كه محور اصلي تحقق اين سه مورد در خانواده بر دوش زنه. يعني وظيفه اصلي زن همينه كه اين آرامش، مودت و رحمت رو در خانه و خانواده ايجاد كنه.*
* _ #ادامــــــه.دارد....
🌸 #شــادی.روح.شهـــدا.صلـــوات🌸
#قسمت108
*⚘﷽⚘
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔶فصل سي و سوم
🔸قسمت١٠٩
حالا ميفهميدم كه چرا پدر مدت هاست دارد در جا ميزند، چرا اينقدر اوضاع خانه آشفته است و هر سه ما مشكل اعصاب پيدا كرده ايم. چون ديگر مشغله مادر در سينما به او اجازه نميداد كه تشعشعات نوراني آرامش و مودت را
در خانه بپراكند و همين باعث آشفتگي همه ما شده بود. من هم در تاييد صحبتهاي فاطمه گفتم:
- و اگر زن به اين وظيفه اش عمل كنه، زن و شوهر هر دو ميتونن راحت تر در مسير خودشون رشد كنن و فرزندان سالمي پرورش بدن، از جهت رسيدگي به امور روز مره زندگي هم، فضاي خوب خونه، مرد رو آماده ميكنه، شارژ ميكنه تا با نيروي بيشتري به مقابله با مشكلات بيرون از خونه و محل كار بره. هر وقت هم كه در اون محيط مشكلي پيدا كرد، ميتونه بياد توي چنين فضاي آرامي تجديد روحيه كنه.
فاطمه با لبخندي پنهاني از من تشكر كرد و گفت:
-بله! همين طوره! من نميدونم چرا همه قضايا رواز جنبه منفي اش نگاه ميكنيم. چرا بايد فكر كنيم كه كار كردن زن تو خونه كلفتيه؟! همه ما يه روز ازدواج ميكنيم. چند وقت پيش، مصاحبه قشنگي در يكي از مجلهها خوندم. در اون مصاحبه خانمي حرفاي جالبي ميزد. ميگفت اكثر فجايعي كه در جامعه رخ ميده فقط از كمبود عاطفه است. گاهي مرد با چه لذتي به همسرش ميگه: "خانم من آب ميخوام". اين زيباترين نقطه وصل بين زن و شوهره، در صورتي كه خودش هم ميتونه بلند بشه و ليوان آبي برداره. اصلا ميتونه به بچه هاش بگه. اما ميگه خانم من آب ميخوام،. تشنه ام. نقاط وصل ما فقط در حرف زدن نيست، با اشارات هم بايد وصل بشيم، و اين خودش نوعي اشاره ست. "من از دست تو آب ميخوام" و چقدر زيباست كه من زن به اين شكل پاسخ بدم كه"چشم الان برات ميارم". چرا كلفت واري به اين كار نگاه ميكنيم! چرا به عنوان محبت نگاه نكنيم؟ چرا فكر نكنم كه شوهرم ميخواد به بهانه يك ليوان آب با من حرف بزنه؟ صداي منو بشنوه؟! پس من هم ميتونم به بهانه يه ليوان آب به محبتش پاسخ بدم. اگه ما بتونيم ديدمون رو درست كنيم، واقعا عشق در زندگيمون جاري ميشه، چون هيچ چيز زيباتر از اين نيستكه در زندگي عشق وجود داشته باشه. مادر نبايد غذا پختن رو كارگري بدونه. چه اشكالي داره اين غذارو توام با محبت و عاطفه درست كنه؟ يعني نعوذ بالله ما از حضرت زهرا (س) بالاتريم؟ از او كه با يه دست آسياب رو ميچرخوند و بايه دست حسنين (ع) رو نگه ميداشت؟ او كه بود؟ واقعا اگه قراره زهرا رو به سينه بزنيم چرا به زندگي او نگاه نكنيم؟*
* _ #ادامــــــه.دارد....
🌸 #شــادی.روح.شهـــدا.صلـــوات🌸
#قسمت109
*⚘﷽⚘
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔸قسمت١١٠
در روايت نقل شده حضرت علي (ع) وقتي از جنگ بر ميگشتن، ميگفتن: "يا زهرا (س) خذ سيفي و اغسلي" يا زهرا (س) شمشير مرا بگير و بشوي. آيا ايشان دوست داشتن به حضرت زهرا (س) دستور بدن، نه! به عنوان دستور نميگفتن. يا آن روايتي كه ما داريم كه حضرت علي (ع) هر وقت از جامعه و كار و مسئوليتهاي اجتماعي خسته ميشدن، به منزل ميرفتن و با حضرت زهرا (س) صحبت ميكردن تا آرامش پيدا كنن. حضرت علي (ع) به منزل بر ميگشتن و در را ميزدن، وقتي حضرت زهرا (س) ميآمدن كه در رو باز كنن، حضرت علي (ع) ميگفتن"صداي پاي فاطمه (س) به من آرامش ميده" چرا ما اين نكات رو از دينمون ياد نميگيريم؟
فاطمه انگار تازه به اشتياق آمده بود. نم اشكي هم در چشمانش ميدرخشيد، كمي صبر كرد و بعد در حالي كه سرش را از روي شوق و تحسين تكان ميداد، گفت:
- به به! چه حرفي ميزدن استاد ما، چه تشبيه قشنگي ميكردن! ايشون زن رو به ملكه زنبور عسل تشبيه ميكردن. ميگفتن همين طور كه كندو جاييه كه ملكه باشه، كانون خانواده هم جاييه كه در اون عواطف و احساسات وجود داشته باشه و رشد كنه و بچهها در اون كانون محبت و نوازش باشن. دقيقا حرفشون اين بود: " طبيعت مرد در يه محدوده خاصي خام تر و شكننده تر از زنه و لذا مرهم زخم او فقط نوازش زنه. حتي نوازش مادر هم براي او نميتونه جايگزين نوازش همسر باشه. يعني همسر براي او كاري رو ميكنه كه مادر براي بچه كوچك خود ميكنه. زنهاي دقيق و ظريف با اين نكته آشنا هستن. احساسات و عواطف خانوادگي محتاج محور اصليه كه آن خانم خانه است و اگر او نباشد، خانواده شكل بد و نا هنجاري به خودش ميگيره. "
سميه پرسيد:
- تدبير منزل كه ميگن به عهده زن هاست يعني همين؟
- بله! يعني شما به عنوان خانم و كدبانوي منزل، محيط منزل رو به شكلي مطلوب اماده و مهيا كني. حالا اگه شوهر ميتونه براي تو كلفت استخدام كنه، تو به طور مستقيم در امور خانه دخالت نميكني، بلكه اونو مديريت ميكني. اگر هم پولتون در چنين حدي نيست، خوب خودت بايد مستقيما محيط منزل رو براي ايجاد چنين فضاي پر مهر و دوستانه اي آماده كني. البته شوهر هم وظيفه داره كه درحد شئون خانوادگي تو، وسايل چنين محيطي رو تهيه كنه. حالا اگه تو خواستي در قبال كارهات از شوهرت حق الزحمه بگيري يا سرش منت بذاري، اولين كسي هستي كه اين فضاي مودت و دوستي رو شكستي.
راحله با لحن غمزده اي گفت:
- پس چي به مردها اجازه ميده كه چنين برخوردهاي ستمگرانه اي با زن بكنن؟
- به نظر من در درجه اول نا اگاهي ما زنها از حقوقمون و در درجه دوم هم جهل و غرور بعضي مردهاست كه به اونها اجازه ميده تا با زن به شكل يه كنيز برخورد كنن. من به شماها گفتم قوانيني وجود داره كه طبق اونها ميشه حق زن رو از مرد گرفت. اگر چه هنوز بعضي از اين قانونها مشكل دارنو بايد تكميل بشن، ولي جواب اين سوال كه چرا خيلي از زن هابراي گرفتن حقشون اقدام نميكنن، اينه كه به حقوق خودشون آگاهي ندارن. خود اونها هم به كمالات و شخصيت خودشون واقف نيستن. وگرنه اجازه نميدادن هيچ مردي چنين برخوردي با اونها بكنه. استاد ما تاكيد ميكردن، ظلم، فقط كتك زدن زن ها، نيست! بلكه ممانعت از تحصيلاتو كسب علم و معرفتو تربيت صحيح براي زن، فرصت ندادن به زن براي رسيدگي به امور اخلاقي، ديني و معرفتي اش، امكان ندادن به زن براي استفاده مستقل از مايملك خودش و ممانعت از زن براي بردن بهره عاطفي از فرزندان خودش در خانواده و يا حتي پس از جدايي از همسر هم، ظلم وستم در حق زن محسوب ميشه.
سميه اين گونه نتيجه گيري كرد:
- پس به اين ترتيب ميشه گفت كه زن براي اينكه بتونه به خوبي بتونه امور منزل و شوهرش رو اداره كنه يا به تربيت صحيح بچه هاش بپردازه، احتياج به تحصيلات و بالا بردن بينش و آگاهي داره. اما چيزي كه من سر در نميارم اينه كه چرا بعضي از ما به دانشگاه ميريم و تحصيلات عاليه ميكنيم تا حتمابريم سر كار؟! والّا درس خوندن رو بي فايده ميدونيم. يعني واقعا داشتن زندگي درست وصحيح اينقدر ارزش نداره كه ما به خاطرش به تحصيل و مطالعه بپردازيم؟!*
* _ #ادامــــــه.دارد....
🌸 #شــادی.روح.شهـــدا.صلـــوات🌸
#قسمت110
هدایت شده از سعداء/حجت الاسلام راجی
⭕️ بازی زندگی
#داستان_فکت
🔻 ساعتها به کندی میگذشت و الیزابت با اضطراب به ساعت خیره شده بود. انگلستان باخته بود و او میدانست که شب سختی در پیش دارد. آمارها را بارها خوانده بود. وقتی تیم ملی انگلیس میباخت، آمار خشونت خانگی در انگلستان به طرز وحشتناکی اوج میگرفت. ۳۸ درصد افزایش! یعنی تقریباً دو برابر شدن این خشونتها در یک شب.
🔺 صدای کلید در قفل پیچید و قلبش از جا کنده شد. نگاه خشمگین همسرش به او دوخته شد. «باز هم باختی!» صدای خشن مرد خانه را پر کرد. الیزابت چیزی نگفت، میدانست حرف زدن فایدهای ندارد.
🔻 آن شب، الیزابت دوباره طعم تلخ خشونت را چشید. شبهایی که قرار بود شیرین باشند، با کابوسهایی وحشتناک همراه میشد. او تنها نبود. هزاران زن دیگر در انگلستان، هر بار که تیم ملی میباخت، همین کابوس را تجربه میکردند. فوتبال، این بازی زیبا، برای آنها به یک کابوس تبدیل شده بود.
🔺 صبح، وقتی آفتاب به اتاق تابید، الیزابت با چشمان پف کرده از گریه به اطراف نگاه کرد. کبودیهای روی صورتش، گواهی بر شب وحشتناکی بود که پشت سر گذاشته بود...
📚 #داستانهای_تبیینی
#زن #غرب #خشونت
=======================
⚠️ این داستان، الهامگرفته از آمارهای پژوهشی است که میتوانید در اینجا مشاهده کنید.
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🆔 @soada_ir
فنجانی چای با خدا ....
*⚘﷽⚘ ☀️ #دختران_آفتاب ☀️ 🔸قسمت١١٠ در روايت نقل شده حضرت علي (ع) وقتي از جنگ بر ميگشتن، ميگفتن: "
ادامه این رمان تا ساعتی دیگر در کانال قرار داده میشود با عرض پوزش بسیار از تاخیر در ارسال قسمتها😔😔
*⚘﷽⚘
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔸قسمت١١١
عاطفه با تاسف، دستشو به اين طرف و آن طرف تكان داد:
- به به! به به! همين يكي رو كم داشتيم، اگه چهار روز ديگه اينجا بمونيم، همه مث فاطمه و راحله ميشن.
- اما من هنوز معتقدم كه قانون طرف مرد هارو داره!
همه با تعجب به سمت فهيمه برگشتند، انگار نه انگار كه اين همه وقت بحث كرديم! دوباره حرف خودش را تكرار ميكرد. فهيمه وقتي تعجب و ناباوري را در نگاهاي متعجب بچهها ديد، در حالي كه انگار داشت از خودش دفاع ميكرد، گفت:
- چرا اينطوري به من نگاه ميكنين؟ اخه ببينين بچه ها! ما ادعا ميكنيم كه محور و كانون خانواده زنه و ميگيم كه زن بنيان خانواده است. اما عملا حق طلاق رو داديم دست مردتا هر وقت كه دلش خواست شيرازه خانواده رو از هم بپاشونه و زن رو با اين همه لطافتش له كنه، چون بعد از طلاق، اون كسي كه بيش از همه آسيب ميبينه، زنه، نه مرد!
براي چند لحظه احساس كردم كه هر چه را فاطمه رشته بود پنبه كرد. فهيمه راست ميگفت: بعد از طلاق، زن بيشتر از مردآسيب ميبيند. نمونه اش خاله مرجان بود. شوهرش بعد از اينكه خاله ازش طلاق گرفت، دوباره ازدواج كرد، ولي خاله مرجان ماند و خودش. مادر گفت خودش نميخواهد. ميخواهد بيشتر به كارش برسد. اما پدر دور از مادر ميگفت كه چند نفري به خواستگاري اش آمده اند، اما همه يا پيرو پاتال بوده اند، يا چندتا بچه قدو نيم قد داشته اند.
سميه رو به فهيمه گفت:
- يعني تو ميخواي بگي كه اسلام همه بايد مثل مسيحيت طلاق رو ممنوع ميكرد؟
فهيمه حيرت كرد:
- نه من كي چنين حرفي زدم؟ همون مسيحيت كه مرتكب اين اشتباه شد براي همه اديان واقوام كافيه!
فاطمه پرسيد:
- چه طور مگه؟ چي شد؟
فهيمه خنده اش گرفت:
- بچهها گوش بدين! انجيل متي چي گفته! گفته كه هر كس به غير از علت زنا، زن خودش رو طلاق بده، باعث زنا كردن او شده و هر كس با زن طلاق گرفته ازدواج كنه با اون زنا كرده. اون وقت ميدونين چي شد؟ حواريون گفتند: "با اين حساب بهتره كه آدم زن نگيره. "
عاطفه با لحني كاملا جدي و همدرد طلبانه، توضيح داد:
- اقعا هم آدم از كجا ميدونه گير كدوم آدم نا اهلي ميفته. حالا دست كم دلمون خوشه كه اگه ديديم اوضاع خرابه، ميدون رو خالي ميكنيم. ولي اگه قرار باشه اين راه فرار، رو هم از ادم بگيرن، چه درديه كه ادم خودشو توي يه همچين هچلي بندازه!
انگار عاطفه هم خيلي بي راه نميگفت: چون فهيمه تاكيد و مثال تاريخي اش را هم آورد.
- اتفاقا تا همين چند سال پيش كه طلاق در كشورهايي مثل ايتاليا ممنوع بود، اين مشكلات وجود داشت. روز نامههاي اروپا نوشته بودن كه به خاطر نبودن طلاق در ايتاليا، عملا بسياري از مردم به صورت نامشروع روابط جنسي برقرار ميكنن. وعده اي از مردم ايتاليا كه ازدواج كردن و ميخوان طلاق بگيرن، تابعيت ايتاليا رو ترك ميكنن تا بتونن طلاق بگيرن. حالا هم كه خود علماي مسيحي قانون طلاق روقبول و تصويب كردن.
راحله با اشتياق عجيبي گفت:
- اونوقت همين علماي مسيحي تا چند سال پيش اسلام رو مسخره ميكردن
كه چرا قانون طلاق روممنوع نكرده! گوش كنين من به خود قانون طلاق اعتراضي ندارم. مشكل من اينه كه چرا اين قانون رو در اختيار مردها گذاشتن.
فاطمه گفت
- فهيمه! تو كه سرت تو تاريخه بگو ببينم، توي تاريخ از قديم تا حالا، در كدوم قوم يا جامعه اي حق طلاق با زن بوده؟!
- در اين كه در تمام تاريخ حق طلاق به دست مرد بوده هيچ بحثي نيست. حتي در تمدن بابلي اگه زن جرات ميكرد تقاضاي طلاق كنه، اون رو به مرگ محكوم ميكردن. من خودم همه اينها رو ميدونم. حتي اين رو هم ميدونم كه در دين يهود، به مجرد اينكه مرد از زنش ناراضي باشه، مطلقا ميتونه اون رو رها كنه. حتي به مجرد نيت هم ميتونه پيوندش رو بشكنه حتي نيازي به اثبات و ابراز خطاي زن نداره. وحتي هيچ تشريفاتي هم نداره! ولي حرف من چيز ديگه ايه، اولا اينكه ما قائليم كه اسلام بهترين قانون حقوقي رو آورده كه با قانونهاي حقوقي بقيه اقوام واديان قابل مقايسه نيست. ثانيا خيلي از اون قوانين هم در قديم بودن، ولي قوانين مدني جوامع امروز كه ديگه چنين چيزهايي رو
ندارن.*
* _ #ادامــــــه.دارد....
🌸 #شــادی.روح.شهـــدا.صلـــوات🌸
#قسمت111
*⚘﷽⚘
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔸قسمت١١٢
الان در خيلي از كشورهاي اروپايي هر كدوم از دو طرف ازدواج كه اراده طلاق داشته باشن، ميتونن به دادگاه مراجعه كنن. دادگاه هم به درخواست اونها رسيدگي ميكنه و طلاق اون شخص رواز طرف ديگه ميگيره.
- و حتما ميدوني يكي از دلايل اينكه آمار طلاق در كشورهاي غربي اينقدر بالا رفته، همينه كه زن و مرد با كوچكترين بهانه اي و كمترين مشكلي كه براشون پيش مياد ممكنه به فكر طلاق بيفتن. اونوقت عملا به جايي ميرسن كه به خاطر متزلزل
شدن بنياد خانواده، نظام اجتماعيشون هم از همديگه ميپاشه.
ثريا گفت:
- مگه نمي گيد كه محور بقاي خانواده مهرو محبت بين زن وشوهره. و مگه نميگيد كه عامل پيوند بين اين دو نفر براي شروع زندگي عشق و علاقه به همديگه و تفاهم بين دونفره. خوب وقتي اين عشق وعلاقه از بين بره و خانواده ديگه او گرمي و حرارت سابق رو نداره، چه اشكالي داره كه زن و شوهر از همديگه جدا بشن تا بلكه با يه زندگي جديد، خوشبخت تر بشن.
من ديگر طاقت نياوردم ساكت بمانم. با لحني ناراحت وعصبي گفتم:
- همين! پس تكليف بچهها چي ميشه. سرنوشت اونها چي؟ يعني بچهها هيچ حقي رو در خانواده ندارن كه تا يه زن و مرد از همديگه سير شدن، از هم جدا بشن؟
فصل سي و چهارم
- آخه وقتي قرار باشه زن و مرد به زور همديگه رو تحمل كنن و عملا محيط خانواده رو گرم نكنن، چه لزومي داره كه خانواده به اين جريان ادامه بده؟ حتي بچهها هم در يه چنين خانواده اي آسيب ميبينن.
- بله! ممكنه آسيب ببينن. ولي مسلما اين آسيب كمتر از وقتيه كه از همديگه جدا شده باشن. چون اينطوري دست كم خانواده اي هست كه بچهها بهش متكي باشن.
راحله در حالي كه سرش پايين بود و با خودكارش بازي ميكرد گفت:
- فكر نميكنين اين خود خواهي باشه كه ما توقع داشته باشيم يه پدرو مادر به خاطر بچه هاشون يه عمر زجر بكشن؟! پس تكليف زندگي خود اونا چيه؟
هر چه سعي كردم جلو خودمو بگيرم، نشد. باز هم اين اشك لعنتي حلقه زد درون چشمهايم. نميدانستم چه بگويم! فقط يك لحظه فكر كردم كه راحله چقدر خود خواه شده. ولي بلافاصله پشيمان شدم. از كجا معلوم كه من خودخواه نيستم؟! واقعا هم آيا من ميتوانم از مادرم توقع داشته باشم كه آينده خودش رو فداي آينده من كند؟ خوب شد كه فاطمه بلافاصله جواب راحله رو داد. والا ممكن بود بچهها چشمهاي من كه از اشك پر شده بود رو ببينند! چقدر از ضعف خودم بدم ميآمد. توجه بچهها به فاطمه جلب شد.
- حتي اگه آينده بچهها رو هم در نظر نگيريم براي آينده خود زن و مرد هم بهتره كه در صورت امكان، مانع از هم پاشيده شدن خانواده بشن. چون خود صرف وجود خانواده افراد اون رو از آفات و گناهان زيادي حفظ ميكنه. وجود خانواده كرامت و شرافتي به افراد اون ميبخشه كه اعضاي اون اجازه هر كاري رو به خودشون نميدن.
عاطفه گفت:
- شايد به همين علت باشه كه صاحب خانهها معمولا به افراد مجرد، خونه اجاره نميدن. يا وقتي توي يه مجتمع مسكوني چند تا جوان مجرد باشن، حتي اگه خوب و سالم باشن، باز هم خانوادهها آرامش و قرار ندارن، انگار هميشه نگرانن!
- درسته! و مسئله ديگري هم كه بايد در نظر داشت اينه كه وجود عشق و علاقه زياد بين دو طرف براي شروع زندگي و ازدواج مهمه. ولي وقتي ازدواجي سر گرفت و خانواده اي به وجود اومد، ما ديگه حق نداريم اون رو به هر بهانه اي از دست بديم. حتي اگه اين عشق و علاقه اوليه كه عامل پيوند بوده كم بشه. درست مثل دانشگاه؛ وقتي كه كسي در كنكور قبول شد و وارد دانشگاه شد، ديگه به اين راحتيها كه اخراجش نميكنن. حتي اگه درسش ضعيف تر از وقتي كه در كنكور قبول شد هم بشه، باز هم سعي ميكنن حتي المقدور باهاش مدارا كنن.*
* _ #ادامــــــه.دارد....
🌸 #شــادی.روح.شهـــدا.صلـــوات🌸
#نشر = #صدقه_جاریه
#قسمت112
*⚘﷽⚘
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔸قسمت١١٣
من هم گفتم.
- اصلا خود ماها هم تا موقعي كه با كسي دوست نشديم ممكنه خيلي سخت با اون ارتباط بر قرار كنيم. در حقيقت تا صد جور امتحانش نكنيم و مطمئن نشيم كه اون از لحاظ روحي و اخلاقي به ما نزديكه باهاش دوست نميشيم. ولي بعد كه دوست شديم با هر قهر و دعوا يا مسئله اي كه از دست همديگه ناراحت شديم اين دوستي رو از بين نميبيرم.
فهيمه گفت:
- اين همون چيزيه كه بچههاي مهندس بهش ميگن منحني "اشميت تريگل" ! يعني مثلا آب يه آبگرمكن بايد به نقطه ۶۰ درجه برسه تا خاموش بشه، ولي وقتي سرد شد و آب رسيد به ۴۰ درجه روشن نميشه. بلكه مثلا بايد برسه به ۲۰ درجه تا روشن بشه و وقتي روشن شد اگه به ۴۰ درجه رسيد، خاموش نميشه تا برسه به ۶۰ درجه.
من گفتم:
- يعني دو نفر اگر از ابتداي ازدواج عشق و علاقه اي به هم پيدا كردن، يعني رسيدن به نقطه اتصال و بعد از مدتي به هر دليلي اين عشق و علاقه اصلي رو از دست دادن، حق ندارن طلاق بگيرن تا اينكه به مقداري نفرت از همديگه برسن كه نتونن همديگه رو تحمل كنن كه ميشه اسمشو گذاشت نقطه انفصال.
راحله هم تذكر جالبي داد:
- منتها با اين تبصره كه مقدار ظرفيت افراد در تحمل اين نفرتها فرق ميكنه، يه نفر ممكنه با اولين برخورد كه بين اون و همسرش بوجود به اين درجه انفصال برسه و كس ديگه اي هم باشه كه شديدترين برخوردها و زجر آورترين زندگيها رو تحمل كنه و به اين نقطه انفصال نرسه.
فاطمه با رضايت خاطر سرش را به نشانه تاييد تكان داد.
- آفرين! و دين اسلام سعي كرده كه با اتخاذ تدابير مختلف و بوجود آوردن موانع متعدد اين نقطه جوش رو در افراد، عقب تر ببره تا افراد به اين زودي به اين نقطه نرسن
- مثلا؟!
- اينكه در حوزه اخلاق مرتب زن و شوهرها رو به خوش رفتاري با همديگه و دوري از مسائلي كه ممكنه به برخورد بين اونها منجر بشه سفارش كرده تا اين نفرتها در زن و شوهر بوجود نياد از طرف ديگه هم نهي هاي شديد اخلاقي براي كساني كه ميخوان دست به چنين كاري بزنند صادر كرده. در روايت داريم كه طلاق مغبوض ترين حلال خداست و از مومنان خواسته شده كه حتي المقدور با در پيشه رو گرفتن راه صبر و تحمل بر مشكلات زندگي غلبه كنن تا بنيان خانواده از هم نپاشه.
فهيمه با لحني معترضانه گفت:
- فاطمه جان! تمام اين حرفهايي كه تو ميزني در حوزه اخلاقه. امروزه هم كه ديگه كسي گوشش به اين حرفا بدهكار نيست. فقط قانونه، كه در اين قانون هم مرد هر وقت اراده كنه، ميتونه فوري در عرض چند روز زن رو طلاق بده. ولي اگه زن به اين نقطه اتصال برسه، هيچ راهي به جز سوختن نداره.
- كي گفته كه مرد هر وقت بخواد، يه شبه ميتونه زنش رو طلاق بده؟ اينقدر زود باور نباشين!
- پس بگوببينم مرد چه طوري زن ور طلاق ميده؟
- دقت كنيد ما كه ديديم، اسلام تلاش ميكنه هر چقدر كه ممكنه از وقوع طلاق جلو گيري كنه. به همين علته كه طلاق رو محدود كرده. يكي از محدوديت هايش اين بود كه كليد اون رو فقط به دست يه نفر داده ولي در عين حال هم اجازه نداده كه اون يه نفر هر وقت دلش خواست از اين كليد استفاده كنه. يعني قوانيني رو براي انجام طلاق وضع كرده.
- مثلا چه قوانيني؟*
* _ #ادامــــــه.دارد....
🌸 #شــادی.روح.شهـــدا.صلـــوات🌸
#قسمت113
*⚘﷽⚘
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔸قسمت١١٤
- مثلا قوانيني كه موانع مادي رو سر راه مرد قرار ميده. اين كه مرد مجبوره مهريه زن رو تمام وكمال بپردازه، نفقه زن رو در زمان عده و خرج بچه هاش رو تا بزرگسالي بپردازه. اگر هم دوباره بخواد ازدواج كنه پرداخت مهريه و نفقه زن دوم هم مانع ديگه ايه، بر سر راه اون كه به اين راحتي نتونه پيوند رو از بين ببره.
راحله پرسيد:
- حالا فرض كنيم كه شخص از لحاظ مادي وضعش خوب بود وهمه كارها رو تونست انجام بده، اونوقت تكليف چيه؟!
من گفتم:
اينها بخشي از موانعه. قوانين ديگه اي رو هم اسلام قرار داده كه با اجراي اونها مدت اجراي طلاق به تعويق بيفته تا اگه مرد و زن تحت تاثير احساساتن و يا بدون آينده نگري و با بي فكري ميخوان دست به چنين اقدامي بزنن، پشيمان بشن و به طرف هم برگردن.
- كدوم قوانين رو ميگي؟
- يكيش اينكه براي اجراي صيغه طلاق احتياج به دو شاهد عادله. ميبينين كه پيدا كردن اين دوشاهد عادل كه براي چنين كار مغبوضي بخوان شهادت بدن، كار خيلي سختيه و زمان ميبره. تازه وقتي اين دوشاهد مومن پيدا شدن معمولا سعي ميكنن با ميانجي گري و وساطت مشكل دو طرف رو حل كنن كه در خيلي از موارد هم موفق ميشن. پس زن و مرد به مجرد تصميم گرفتن و كاملا مخفيانه نميتونن دست به اين كار بزنن. يا اينكه اگه زن در وضعيت خاصي مثل عادت ماهيانه باشه، مرد نميتونه اونو طلاق بده، كه خود اين حكم جالبي هم داره. چون معمولا در اين ايام زن در وضع روحي خاصي قرار داره كه ممكنه زود عصباني بشه و يا زود برنجه. همين مسئله ممكنه باعث برخورد بين اون و شوهر بشه و هر دوتصميم به طلاق بگيرن. اما وقتي كه اين زمان بگذره و هر دو بعد از گذشت چند روز به حالت عادي برگردن و از شدت ناراحتي شون كم بشه. شايد دوباره به همديگه تمايل پيدا كنن.
- جالبه!
- حالا يه چيز ديگه! اگه زن و مرد از همديگه طلاق گرفتن، باز هم اسلام قوانين ديگه اي رو وضع كرده تا در صورت تمايلشون به همديگه بتونن برگردن سر خونه و زندگيشون.
- چه طور؟
- اولا كه مرد تا پايان عده زن بايد او را داخل منزل خودش نگه داره كه اين مدت در زنهاي باردار تا بعد از دوران زايمانه. خود اين مسئله ميتونه دوباره اونها رو نسبت به همديگه بر سر لطف بياره و در صورتي كه مرد با كوچكترين نشانه اي اعلام پشيماني كنه يا نسبت به زن اظهار تمايل كنه بدون اينكه ديگه احتياج به صيغه عقد مجدد داشته باشن، نسبت به همديگه محرم ميشن و به همين علته كه به زن اجازه داده شده با اينكه نسبت به اين مرد نامحرمه ولي خود رو آرايش كنه تا دوباره زمينه محبت بين آن دو ايجاد بشه. پس اين خبرا هم نيست كه مرد به مجرد تصميم گرفتن بتونه زن رو طلاق بده!
راحله با خود كارش كمي چانه اش را خاراند. لب هايش را روي هم فشار داد و فكر ميكرد، نگاهش مردد بود. اما همه فهميده بودند كه راحله حرفي براي گفتن دارد.
- باشه حرفهاي تو قبول، اسلام موانعي رو بر سر راه مرد و زن قرار داده تا نتونن خيلي هم راحت از هم جدا بشن. ولي ما ميپرسيم كه اصلا چرا بايد اين حق در اختيار مرد باشه. چرا در اختيار زن نيست؟!
- من يه بار ديگه اين تذكر رو ياد آوري ميكنم كه ما بايد براي بررسي يه قانون اون رو در نظام قانوني خودش بررسي كنيم. نبايد اونو جدا گانه درنظر بگيريم.
- خب!
- حالا با در نظر گرفتن اين تذكر ميبينيم كه در نظام حقوق اسلام حق ازدواج با زنه و حق طلاق با مرد. ديگه اينكه مرد سرپرست خانواده است، يعني قراره كه مسئوليت اين خانواده مخارجش رو بپردازه و خلاصه چرخ زندگيش رو بگردونه. حالا چند لحظه عمومي تر فكر كنين. مثلا فكر كنين كه برادرتون ميخواد ازدواج كنه و مسئوليت چنين خانواده اي رو قبول كنه. حالا اگه اين زن برادر شما باشه كه حق طلاق داشته باشه، برادر شما نگرانه كه بعد از اين همه زحمت و مكافاتي كه براي خانوادش ميكشه، يه روز زنش بي هيچ بهانه اي زندگيش رو رها كنه و بره. چون خود ماها در زندگيهاي اطرافمون ديديم كه چون زن احساساتي تر و زود رنج تره، معمولا زود تر قهر ميكنه و از خونه ميره تا مرد.
سميه استدلال فاطمه را كامل كرد
- اون وقت يه چنين مردي با چه انگيزه اي ميتونه مسئوليت خانواده رو قبول كنه؟*
* _ #ادامــــــه.دارد....
🌸 #شــادی.روح.شهـــدا.صلـــوات🌸
#قسمت114
*⚘﷽⚘
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
🔸قسمت١١٥
- اون وقت يه چنين مردي با چه انگيزه اي ميتونه مسئوليت خانواده رو قبول كنه؟ بخصوص وقتي ميبينه اختيار از بين بردن اين خانواده به دست كس ديگه ايه.
- از اون گذشته، تكليف پرداخت نفقه روي دوش مردهاست. اين رو هم بگم كه شما امروز رو نبينين كه زن بايد كلي جهاز داشته باشه. اينها هيچ ربطي به دين نداره. در اسلام زن خودشه و خودش. نفقه يعني اينكه مرد بايد تمام لوازم زندگي زن رو از مسكن و ماشين گرفته تا لوازم زندگي و خورك و پوشاك براي زن تهيه كنه. تازه اون هم در حد شئونات خانواده دختر. يعني اينكه اگر دختر در خانواده خودش كلفت داشته، اينجا هم مرد وظيفه داره براش كلفت استخدام كنه. قبلا هم ديديم كه زن براي كارهايي كه تو خونه انجام ميده، ميتونه از مرد حق الزحمه بگيره! و زن در قبال همه اينها يه تكليف تمكين به عهده اش هست و مرد يه حق طلاق! حالا شما دوباره به زندگي برادرتون نگاه كنين كه اگه زن برادرتون بدون هيچ جهازي بياد تو خونه برادر شما، برادرتون خرج اين رو با اين شرايط و اين همه تفاصيل كه گفته بده، حالا اين حق زياديه كه
برادر شما داره؟! فكر نميكنين كه برادرتون مظلوم هم واقع شده؟! در غرب كه حق طلاق رو براي زن گذاشته چه شد...!!؟*
* _ #ادامــــــه.دارد....
🌸 #شــادی.روح.شهـــدا.صلـــوات🌸
#قسمت115