🔥سرنوشت قاتل #امام_حسن (علیه السلام)
💰 « #جعده»، به تحریک معاویه و با وعدهی صد هزار درهم و ازدواج با یزید، همسر خود، امام حسن مجتبی علیه السلام را به شهادت رساند.
🐪️ وقتی جهت گرفتن پاداش به شام رفت، معاویه پاداش مالی را طبق وعده اش به او داد ولی حاضر به ازدواج جعده با یزید نشد!
🏰 معاویه به جعده گفت: «می ترسم فرزندم یزید را هم مثل حسن بن علی مسموم کنی!!»
📜 طبق وصیت امام حسن(ع)، از قصاص جعده صرف نظر نمودند و جعده نیز بعد از شهادت امام حسن(ع) ازدواج کرد و صاحب فرزند هم شد.
🔥ولی همیشه ننگ مسمومیت امام حسن بر پیشانی اش بود به طوری که بچه ها در کوی و برزن به فرزند جعده که حاصل ازدواج مجدد او بود می گفتند:
👈🏻 «ای فرزند کسی که شوهرش را مسموم کرد!»
📚 التذکره الحمدونیه، جلد ۹، صفحه ۲۹۳.
📚 انساب الاشراف، جلد ۳، صفحه ۵۹.
📚 تاریخ مسعودی، جلد ۳، صفحه ۱۸۲.
📚 تاریخ ابوالفرج اصفهانی، صفحه ۳۱.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#داستان_کوتاه
#پندها
#تکیه
💠❓📚 ✍🏻💠 #پــرســمــان
❓سئوال: آیا صحیح است که #جعده به دستور معاویه به #امام_حسن سم داد؟
❓و آیا صحیح است که عایشه مانع دفن امام حسن در کنار پیامبر شد و جنازه حضرت را تیر باران کردند؟
✅ پاسخ:
⚜ شیخ مفید می نویسد:
▪«معاویه می خواست برای یزید بیعت بگیرد اما امام حسن(ع) را مانعی در برابر این کار می دید. دسیسه کرد که او را به قتل برساند و با جعده سازش کرد و او را وادار کرد که به امام سم بدهد و وعده ازدواج با یزید را به او داد و صد هزار درهم برایش فرستاد و جعده امام را سم داد».
📚 الارشاد، ج ٢، ص ١۵.
📚 بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ١۵٧.
📚 همین مطلب در کتب اهل سنت نیز آمده است:
⚜ ابن سعد در طبقاتش می نویسد:
▪«معاویه بارها حسن بن علی را سم داد».
📚 تتمیم طبقات الکبری، ج ١، ص ٣۵٢.
⚜ ابن کثیر می نویسد:
▪«معاویه برخی از نزدیکان حسن(ع) را تطمیع کرد تا او را با سم بکشند».
📚 تاریخ ابن کثیر، ج ٨، ص ۴٧.
⚜ مسعودی می نویسد:
▪«معاویه جعده را تحریک کرد تا حسن(ع) را بکشد و گفت اگر چنین بکنی برایت صد هزار درهم ارسال می کنم و تو را به ازدواج یزید در می آورم و معاویه برای جعده سم را فرستاد و پس از انجام کار پولی را که وعده کرده بود به او داد اما او را به تزویج یزید در نیاورد و گفت ما زندگی یزید را می خواهیم (و ممکن است تو دست به جان او نیز ببری) و الا تو را به تزویج او در می آوردم».
📚 مروج الذهب، ج ٢، ص ۴٢٧.
👌همین جریان را ابوالفرج اصفهانی و ابن ابی الحدید معتزلی نقل می کنند.
📙 مقاتل الطالبین، ص ٨٠.
📚 شرح نهج البلاغه، ١۶، ص ٢٩، ۴٩.
📓 مولف کتاب الاستیعاب نیز نقل می کند:
▪«سم دادن حسن(ع) به دسیسه و تحریک معاویه بود و او به همسر حسن پول داد تا چنین کند».
📓 الاستیعاب، قسم اول، ص ٣٨٩.
⚜ سبط بن جوزی نیز به همین مطلب تصریح می کند.
📔 تذکره الخواص، ص ٢١١.
👌ابن عساکر نیز در تاریخ همین مطلب را می آورد.
📚 تاریخ مدینه دمشق، ج ١٣، ص ٢٨٢.
⚜ مزی نیز می نویسد:
▪«معاویه برخی از نزدیکان حسن(ع) را تطمیع کرد تا او را سم دادند و کشتند».
📚 تهذیب الکمال، ج ۶، ص ٢۵٢.
⚜ زمخشری نیز به همین مطلب تصریح می کند.
📚 ربیع الأبرار، ج ۴، ص ٢٠٨.
📚 مؤلف کتاب عقد الفرید می نویسد:
▪«وقتی خبر شهادت امام حسن به معاویه رسید سجده کرد و خدا را شکر گفت!»
📚 العقد الفرید، ج ۴، ص ١۵۶.
👌اما پاسخ سوال دومتان:
📚 ابن شهر اشوب از کتاب ربیع الابرار زمخشری و عقد الفرید ابن عبد ربه هر دو از علمای اهل سنت نقل می کند:
▪«امام حسین(ع) و ابوالفضل العباس(ع) و عده ای دیگر جنازه امام حسن(ع) را به جایگاه خاصی در نزدیکی مسجد النبی منتقل کرده و در آنجا نماز بر جسم مطهرشان نماز گزاردند بعد از آن برای تجدید عهد و دفن نزدیک مزار پیامبر بردند.
▪در این هنگام مروان بن حکم به همراه عده ای جلو آمد و فریاد زد شما می خواهید حسن بن علی را در کنار پیامبر دفن کنید.
🐪 از طرف دیگر عایشه نیز در حالی که سوار بر استر بود به جمع آنان پیوست و فریاد زد چگونه می خواهید کسی را که من هر گز دوست نداشتم به خانه من داخل کنید!!
⚜ ابن شهر آشوب در ادامه می آورد:
🏹 «جنازه آن حضرت را تیر باران کردند، تا جایی که هفتاد چوبه تیر به تابوت آویخته شد».
📚 مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۴٣.
👌همین جریان را علامه مجلسی در بحار و شیخ مفید در ارشاد نقل می کند.
📚 بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ١۵٧.
📚 الارشاد، ص ١٧۴، ١٧۶.
👌این مضمون را دیگران از علمای اهل سنت نیز نقل کرده اند.
📚 حیاه الحیوان، ج ١، ص ٨٣.
📚 تاریخ الخمیس، ج ٢، ص ٢٩۴.
📚 وفیات الاعیان، ج ٢، ص ۶۶.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🔥 #فکر_پلید
❓در قبال کشتن او چه چیزی به من می رسد؟
💎 ازدواج با یزید، مبلغ هنگفتی پول و یک عمر خوشی و...
👌لبخندی که حالی از رضایت بود بر گوشه لب #جعده جای گرفت، گفت: باشد، قبول است، ظرف را بده به من و از این جا دور شو، نباید کسی تو را ببیند.
💰 بگیر، این ظرف، این هم مبلغی به عنوان پیش پرداخت. من رفتم، بقیه کارها با تو.
💭 زن، ظرف و پول ها را گرفت و در را بست. مدتی پشت در نشست و سپس آنها را در جای امنی مخفی کرد و یک بار دیگر توطئه قتل شوهرش را در ذهنش مرور کرد.
👑 فکر پولدار شدن و ازدواج با پسر فرمانروای شام لحظه ای از خاطرش محو نمی شد، گوشه ای نشسته بود و در رؤیاهای خود غرق بود.
💓 دیگر چیزی به آمدن شوهرش نمانده بود، صدای قلب خودش را می شنید و آرام و قرار نداشت.
☀ مرد، آن روز، روزه مستحبی گرفته بود. گرمای هوای مدینه از یک سو، تشنگی و گرسنگی نیز از سوی دیگر رمقی برایش باقی نگذاشته بود. آرام آرام به طرف خانه اش حرکت می کرد.
🌒 روزهای آخر #ماه_صفر بود و پنجاه سال از هجرت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه می گذشت.
🏴 اکنون نه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در این دنیا بود، نه علی (علیه السلام) و نه فاطمه (سلام الله علیها).
❣تنها خاطرات مظلومیت ها و خون دل خوردن هایشان باقی بود. رنج هایی که در راه بالندگی و ریشه دواندن نهال اسلام متحمل شده بودند فراموش نشدنی بود.
🌄 کم کم غروب می شد. خورشید در نبرد با سیاهی شب عقب نشینی می کرد و جای خود را به سیاهی و ظلمت شب می داد.
📿 به خانه رسید. وضو گرفت و نمازش را خواند. در حال نماز از خوف خدا و قیامت و روز جزا می لرزید. می دانست در برابر چه آفریدگار بزرگی ایستاده و چه می گوید و سر تعظیم بر آستان چه خالق بی همتایی می ساید.
👌نماز را تمام کرد و به همسرش گفت: افطار مرا بیاور!
🍯 جعده مراقب بود تا ظرف شیر نریزد و زحماتش به هدر نرود، ظرف شیری که داخلش کمی عسل ریخته بود و مقدار زیادی زهر؛ زهری بسیار کشنده که #معاویه با قیمت گزافی از روم خریده بود و با وعده های شیرین و آن همه سکه به خانه #امام_حسن (علیه السلام) فرستاده بود.
🍶 جعده در حالی که از ته دل خوشحال بود شربت شیر را سر سفره گذاشت.
🌹 #امام_مجتبی (علیه السلام) بسم الله گفت و کاسه شیر را به لبهایش نزدیک کرد. تشنه بود، چند جرعه نوشید، اما ناگهان کاسه شیر را از لبهایش جدا کرد!
⚡سوزش عجیبی در معده اش احساس کرد و فهمید که شربت مسموم بوده است...
✋🤚 خدا را شکر کرد که هجران پایان یافت و به دیدار جدش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و پدر و مادر بزرگوارش نائل خواهد شد، سپس نگاهی به جعده کرد و فرمود:
▪خداوند تو را بکشد که باعث کشته شدن من شدی. به خدا قسم کسی بهتر از من نخواهی یافت و به آرزوهایت نخواهی رسید، بدان که خدا تو و تحریک کننده ات را ذلیل و خوار خواهد کرد.
🏴 پس از دو روز #امام_حسن (علیه السلام) بر اثر آن سم کشنده شهید شد و پس از چهل و هفت سال زندگی با آن همه تلاش و رنج به دیدار حق شتافت.
🔥جعده نیز همان گونه که امام فرموده بود تا آخر عمر ذلیل و خوار بود و معاویه نیز به وعده هایش عمل نکرد. (١).
📚 پی نوشت ها:
١. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ١۵۴.
📗 #حیات_پاکان ٢، داستان هایی از زندگی #امام_حسن_مجتبی، #امام_حسین و #امام_سجاد (علیهم السلام)، #مهدی_محدثی.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#داستان_کوتاه