پرتو اشراق
🔥 فرجام شوم برخی #قاتلان_کربلا
1⃣ #عبیداللّه_بن_زیاد:
⚔ یاران #مختار، سر عبیداللّه را از بدن جدا کردند. هنگامی که سرش را نزد مختار آوردند، با دیدن سر، درحالی که سرگرم خوردن غذا بود، خدا را سپاس گفت و برخاست و با کفش هایش روی صورت او ایستاد و آن را لگدمال کرد.
2⃣ #عمر_بن_سعد:
⚔ وی با ضربات شمشیر و جدا کردن سر از بدن در خانه اش به هلاکت رسید.
3⃣ #شمر_بن_ذی_الجوشن:
⚔ #ابوعمره، شمر را دستگیر کرد و نزد مختار آورد. مختار ثقفی، سر او را از بدن جدا کرد و بدنش را درون دیگی پر از روغن جوشان انداخت. یاران مختار سرش را لگدکوب کردند و نزد #محمد_بن_حنفیه فرستادند تا تسکینی بر دل زخم دار وی باشد.
4⃣ #حرمله:
⚔ پس از حادثه عاشورا، #امام_سجاد (علیه السلام)، حرمله را نفرین کرد و فرمود:
▪«خدایا سوزش و گرمای آهن و آتش را به او بچشان».
🔥به دستور مختار، دست و پای حرمله را بریدند و سپس در آتش افکندند و مختار از اینکه دعای حضرت به دست او تحقق یافته بود، بسیار خوشحال شد.
🗡 در نقلی دیگر آمده است که مختار دست و پاهای او را قطع کرد، سپس آهنی را در آتش گداختند تا کاملاً سرخ گردید آن میله را در گردن او قرار داد و گوشت گردن او را با آن سوزاند.
5⃣ #خولی:
⚔ هنگامی که سپاهیان مختار به دنبال خولی بودند، خولی در خانه اش پنهان شد و ناچار به درون
🕳 چاه مستراح خانه اش رفت. مأموران به راهنمایی زن خولی به مستراح رفتند و وی را در حالی که فضولات بر بدنش چسبیده بود و بوی تعفن می داد، دست بسته نزد مختار آوردند.
🔥 مختار دستور داد وی را در برابر خانه اش کشتند، جسدش را نیز در آتش انداختند و خاکسترش را به باد دادند.
6⃣ #سنان_بن_انس_نخعی:
⚔ او کسی بود که سر #امام_حسین (علیه السلام) را از بدن جدا کرد.
🖐🏿 به دستور مختار، انگشتان دست و پایش را بریدند و درحالی که هنوز جان در بدن داشت، در دیگ روغن جوشان زیتون انداختند.
🔥فرجام غارتگران پیکر امام حسین (علیه السلام):
🏴 نقل است هنگامی که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید، سپاهیان یزید برای غارت غنایم به سوی پیکر حضرت هجوم آوردند.
🔥 پیراهن حضرت را #اسحاق_بن_حُوبه_حَضْرَمی برد، ولی همین که پوشید، دچار پیسی شد و موهایش ریخت.
🔥 شلوار امام حسین (علیه السلام) را #بحر_بن_کَعب_تمیمی برد و وقتی آن را پوشید، زمین گیر شد و پاهایش از کار افتاد.
🔥 عمامه و دستار امام حسین (علیه السلام) را اَ#خْنَس_بن_مُرْشِد_بن_عَلْقَمه_حَضْرمی یا به قولی #جابر_بن_یزید_اودی برد، ولی همین که بر سر بست، عقلش زایل گردید و دیوانه شد.
🔥 #بَجْدَل_بن_سلیم_کَلْبی برای بردن انگشتر حضرت، انگشت حسین علیه السلام را قطع کرد.
🗡🖐🏿 وقتی مختار به او دست یافت، دست و پاهایش را برید و رهایش کرد تا با همان حال در خون خود بغلتد و جان دهد.
🖥 منبع: پایگاه حوزه.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🌍 آگاهی امام حسین (علیه السلام) بر جهان هستی!
👳🏻♂️ یکی از اصحاب #پیامبر (صلی الله علیه و آله) بنام #حذیفه می گوید:
🌴 روزی در محضر #امام_حسین (علیه السلام) بودم فرمود:
⚔️ به خدا سوگند! ستمگران #بنی_امیه برای کشتنم اجتماع خواهند کرد که در پیشاپیش آنها #عمر_بن_سعد است!!
👳🏻♂️ از حضرت پرسیدم: آیا رسول خدا این موضوع را به شما خبر داده؟
🌷 فرمود: نه!
👣 به حضور پیامبر خدا رسیدم و سخن حسین را به عرض رساندم، حضرت فرمود:
🔅«علمی علمه، و علمه علمی، لانا نعلم بالکائن قبل کینونته»:
🔅«علم من عین علم حسین است، و علم او عین علم من است، و ما خاندان حوادثی که رخ می دهد پیش از آنکه رخ بدهد آگاه هستیم». (۱)
📚 پی نوشت:
۱. بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۱۸۶.
📘 داستان های بحارالانوار، جلد ۶،
محمود ناصری.
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#روایت
#کرامات
#داستان_کوتاه
پرتو اشراق
🔥 عمر بن سعد (لعنة الله علیه) را بهتر بشناسيد!
🗡 به مناسبت ایام به درک واصل شدن این جنایتکار به دست جناب مختار ثقفی (نهم ماه ربیع الاول)
⚔ در ماجراى حضرت مسلم بن عقيل و دستگيرى آنحضرت در درگيرى جنگ، او را اسير كرده نزد ابن زياد آوردند.
🌷 پس از آنكه #حضرت_مسلم (ع) يقين كرد كه او را خواهند كشت، خواست وصيت كند، در آنجا #عمر_بن_سعد را ديد، به او فرموود:
🔅بين من و تو خويشاوندى هست، اكنون احتياج به تو پيدا كرده ام، لازم است كه نيازم را برآورى ولى اين نياز، سرّى است كه تنها بايد تو بدانى!
🔥 عمر سعد دنياپرست كه تنها به دنياى خود فكر مى كرد، حاضر نبود كه با مسلم (ع) بطور سرّى صحبت كند مبادا ابن زياد به او ظنين گردد.
👈🏻 اما خود ابن زياد به عمر سعد گفت: در مورد حاجت پسر عمويت، خوددارى مكن!
👥 در اين هنگام عمر سعد برخاست و با حضرت مسلم (ع) به كنارى رفت ولى ابن زياد آنها را مى ديد.
🌷 حضرت مسلم عليه السّلام به او چنين وصيت كرد:
🔳 ۱. شمشير و زره مرا بفروش و با پول آن قرض مرا ادا كن چرا كه از آن وقتى كه به كوفه آمده ام تا حال، ششصد درهم (و به قولى فرمود: هزار درهم) قرض گرفته ام.
🔳 ۲. پيكرم را پس از قتل، از ابن زياد بگير و دفن كن.
🔳 ۳. و براى امام حسين (ع) نامه بنويس و در آن نامه جريان قتل مرا گزارش كن.
🔥 عمر سعد بلند شد و نزد ابن زياد آمد و همه اين اسرار را فاش نمود، كه ابن زياد با آن خباثتش عمر سعد را خائن خواند.
👌🏻در اينكه به وصيت حضرت مسلم (ع) عمل نشد، فعلاً كارى نداريم، آنچه در اينجا مطرح است، اوج خباثت و پستى عمر سعد است، كه اسرار نماينده #امام_حسين (ع) را فاش نمود، با اينكه كتمان سرّ از دستورات مؤكد اسلامى و اخلاقى انسانى است.
🌴 ولى در اين اسرار، نكته مهمى جلب توجه مى كند و آن اينكه حضرت مسلم (ع) وقتى وارد كوفه شد، حدود ۲۰ هزار نفر با او بيعت كردند و اموال بسيار در اختيار او گذاشتند ولى او از بيت المال مسلمين برنداشت به گونه اى كه هنگام شهادت ششصد يا هزار درهم مقروض با اينكه ۶۴ روز در كوفه صاحب اختيار، و والى و فرماندار از طرف امام برحق بود.
🔺نمايندگان و واليان و سرپرستان امور بايد اين درس بزرگ را از حضرت مسلم (ع) شهيد آغازگر كربلا بياموزند.
📗 داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#کربلا
#روایت
#عاشورا
#داستان_کوتاه