eitaa logo
پله پله تا اجتهاد
290 دنبال‌کننده
99 عکس
2 ویدیو
42 فایل
🔶 کانال معاونت پژوهش مدرسه فقهی آل یاسین علیهم السلام 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin
مشاهده در ایتا
دانلود
4️⃣4️⃣1️⃣ 7️⃣3️⃣ ❇️نکاتی از حلقه ثانیه 🔶 اجتماع دو حكم تكليفى و نيز اجتماع دو فرد از يك نوع حكم، در موضوع واحد محال است. 🔷 به دليل عقلى و نقلى ثابت شده است كه خداوند كامل‏ترين قانون را براى بشر قرار داده و براى هر واقعه، حكمى مقرر داشته است. 👈 حكم دو گونه است؛ واقعى و ظاهرى. ✅ در موضوع احكام واقعى شك اخذ نشده است، ولى در موضوع احكام ظاهرى شك اخذ شده است و از آنجا كه حكم واقعى و حكم ظاهرى از دو سنخ متفاوتند، اجتماع آن دو در يك مورد محال نيست. 🔶 حكم ظاهرى دو قسم است: 1️⃣حكم ظاهرى كه براساس كاشفيت يك دليل ظنى از واقع است؛ اين‏گونه دليل را اماره و جعل حجّيت براى آن را قسم اول از احكام ظاهرى مى ‏دانند. 2️⃣ حكم ظاهرى كه در موارد ترديد بين دو نوع مختلف از احكام است و شارع يكى از آن دو نوع حكم را به عنوان اصل عملى اعتبار مى ‏كند. 👈 اعتبار شارع همان جعل حجّيت براى اصل عملى است كه قسم دوم از احكام ظاهرى به شمار مى ‏رود. ◀️ در حجّيت امارات كاشفيت آنها تمام ملاك براى جعل حجّيت است، ولى در حجّيت اصول يا ملاحظه كاشفيت هيچ كاشفى نشده است يا كاشفيت آن كاشف تمام ملاك نيست. 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
5️⃣4️⃣1️⃣ 7️⃣3️⃣ ❇️ ماهیت پول ✅بیان دو فرق گذشت 👈 نتیجه اینکه : پول مالی است (مال اعتباری) که ارزش مصرفی‌اش عین ارزش مبادله‌ای‌اش است و ارزش مبادله‌ای‌اش هم عین ارزش مصرفی‌‌اش هست. ⬅️ بقیه اموال این گونه نیست. به خاطر این که اموال دیگر (اموال واقعی) ارزش مصرفی‌شان غیر از ارزش مبادله‌ای‌شان است. چون ماهیت پول چنین است یعنی لازمه ماهیتش چنین است که 👈 هم ذخیره ارزش می‌کند 👈هم سنجش ارزش می‌کند 👈 هم طرف مبادله قرار می‌گیرد که به آن می‌گویند وسیله مبادله. 📚 برگرفته از نشست علمی آیت الله نظری شاهرودی (3 آبان 1402) 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
6️⃣4️⃣1️⃣ 4️⃣3️⃣ ❇️ سماع در یک تقسیم بندی به دو دسته تقسیم می شود: 1️⃣ مسموع مطرد: ابن جنی می گوید: طرد در لغت یعنی تتابع و استمرار پس اهل علم عربیه آنچه که در کلام عرب به صورت مستمر در اعراب (مثل رفع ‌فاعل) استعمال شده،مطرد قرار داده اند. 2️⃣ مسموع شاذ:‌ ش ذ ذ در لغت عرب یعنی تفرق و تفرد،با توجه به این معنا، اهل علم عربیه آن استعمالی را که با باب خود در قواعد ادبی مفارقت کرده را شاذ می نامند (مثل استحوذ که با باب خود در اعلال مفارقت دارد و بدون اعلال استعمال شده) خصائص ابن جنی،ج۱،ص۱۱۷ 🔶 استعمال مطرد و شاذ چهار نوع است: 1️⃣ مطرد در قیاس و استعمال؛ (این غایت مطلوبه در ادبیات است): مانند: قال زید ،ضربت عمرا، مررت بسعید 2️⃣ مطرد در قیاس شاذ دراستعمال: ماضی یذر و یدع، مکان مقبل، خبر عسی به صورت اسم صریح باشد. اینها طبق قیاس بوده، در حالی که استعمال اینها شاذ است و استعمال مطرد این کلمات به صورت: ماضی ندارند (یذر و یدع). ( مکان قابل) استعمال مطرد دارد. خبر عسی به صورت فعل کثرت دارد. 3️⃣ مطرد در استعمال، شاذ در قیاس: استحوذ ،استنوق ،استوصب، قیاس اینها اعلال است ولی در سماع عدم اعلال. 4️⃣ شاذ در قیاس و استعمال: رجل معود من مرضه ،فرس مقوود. الاقتراح فی علم اصول النحو،ص۵۹ 📕 به کوشش آقای مجید خوشه چرخ طلبه پایه دهم 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
7️⃣4️⃣1️⃣ 4️⃣3️⃣ ❇️ کسانی که منکر احتیاج به علم رجال شده اند اشکالاتی مطرح کرده اند 1️⃣ اشـکال اول: نجاشـی که شـهادت می دهد کسـی مانند زراره ثقه است، شـرایط اعتبار شـهادت را دارا نیست. زیرا نجاشی، زراره را ندیـده است و با واسـطه از او سـخن می گوید. ✅ جواب: در بسـیاري از شـهادت ها می دانیم که شـهادت مزبور، مسـتند به شـهادت دیگري است یا اینکه شهادت مزبور، مستند به مبادي قریب به حس است. 🔶 اگر کسـی در محکمه ادعا کرده است که زیـد عادل است، واضـح است که عـدالت امري نیست که قابـل حس باشـد بلکه مظهرات و مبادي محسوسه اي دارد که کمتر پیش می آیـد که در آنها خطا و اشـتباه رخ دهـد و از آنها می توان عـدالت را فهمیـد. 👈 مثلا اینکه ابن سـینا که هزار سـال قبـل زندگی می کرده فردي باسواد بوده است امري است مورد قطع و یقین. 🔷 بنـا بر این در جواب می گوییم چه بسـا مبادي ايکه ملازمه با شـهادتش دارد را دیـده است و از این رو شـهادت او اسـتنباطی محض نیست بلکه از مبادي قریب به حس می باشـد در نتیجه شـهادت او بر عـدالت فرد، مورد قبول قرار می گیرد. ❎ بله اگر بـدانیم که شهـادت فرد، از روي حس نیست در اینصـورت شـهادتش مورد قبول قرار نمی گیرد. ولی فحص از اینکه شـهادت او از روي حس بوده است یـا نه نیزلازم نیست. ⬅️ نکته دیگر این است که ما به طور اجمال می دانیم که این افرادي که مشـهور به تقوا و عدالت هسـتند مانند شـیخ انصاري و مـا به عـدالت آنهـا علم داریم، نسل به نسل این نکته را از اساتیـد خود گرفته ایم و آنها از اساتید خود و همینطور تـا خود این افراد این سلسـله ادامه داشـته است و فترتی در میان نبوده است. ◀️ در هر نسل و دوره هم بیش از دو نفر عادل این شـهادت را داده اند. بنا بر این علم اجمالی بر عدالت این افراد وجود دارد و اینگونه نیست که مثلا شیخ بعد از دویست سال، ناگهان مشـهور به عـدالت شـده باشـد. بله درشـهادت به عـدالت آنهـا تصـریح نشـده است که مثلا من از اسـتادم و او از اسـتادش شـنیده است یا نه ولی می دانیم که در هرطبقه، افراد متعددي بوده است که لا اقل عدول متعددي در میان آنها وجود داشته است. 📚برگرفته از دروس آیت الله شبیری زنجانی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
8️⃣4️⃣1️⃣ 8️⃣3️⃣ ❇️نکاتی از حلقه ثانیه 🔶 احكام شرعى در قالب قضيه حقيقيه يا قضيه خارجيه، مى ‏تواند جعل شود. ⬅️ حكم در قضاياى حقيقيه بر يك موضوع فرضى جعل شده و بر هر فردى كه تحقّق بخش آن فرض است، قابل تعميم است. ◀️ برخلاف قضاياى خارجيه كه در آنها افراد معينى در خارج، مورد نظر و اشاره واقع مى ‏شوند و حكم بر آنها فقط جارى مى ‏شود. 🔷 از آنجا كه استنباط حكم شرعى يا براساس دليل محرز يا براساس اصل عملى است، مباحث علم اصول نيز هماهنگ با روند طبيعى عمل استنباط در طى دو بخش مطرح مى ‏شود: 1️⃣ بخش اول ادله محرزه 2️⃣ بخش دوم اصول عملى 🔶 نسبت به هر واقعه همواره يك اصل عملى موجود است. اگر فقيه بر دليل محرز دست ‏يافت آن را بر اصل عملى مقدم مى ‏دارد و اما اگر بر دليل محرز دست نيافت، آنگاه به اصل عملى مراجعه مى ‏كند. [و چنانكه مشهور است: الاصل دليل حيث لا دليل‏]. 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
9️⃣4️⃣1️⃣ 8️⃣3️⃣ ❇️ مقتضای اطلاق عقد 🔶 عبارت از امری است فرعی که هرگاه عقد به طور مطلق یعنی بدون قید و شرط واقع شود عقد اقتضاء آن امر را می‌نماید 🔷 مقتضای اطلاق عقد منظور مستقیم و اصلی متعاملین نمی‌باشد و بدین جهت آنان می‌توانند با درج شرط و قید در عقد اقتضای مزبور را تغییر دهند. ⬅️ اگر شرط خلاف مقتضای ذات عقد نباشد، بلکه خلاف مقتضای اطلاق عقد باشد، فاسد و مفسد نیست. ◀️ بعبارت دیگر مقتضای اطلاق عقد چیزی است که اگر قرارداد به طور مطلق و بدون قید و شرط واقع شود آن را اقتضا می‌کند و معامله‌کننده بدان ملزم می‌گردد؛ لیکن طرفین اصولا می‌توانند برخلاف آن توافق کنند. 📕 به کوشش آقای مجید خوشه چرخ طلبه پایه دهم 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
0️⃣5️⃣1️⃣ 5️⃣3️⃣ ❇️مبتدا و خبر 🔶گفته شد که گاهی هر دو اسم صلاحیت مبتدا واقع شدن را دارند و در این صورت نیاز به ملاک داریم و حکم می شود به ابتداییت اسم مقدم. 1️⃣ و 2️⃣ قسم اول و دوم گذشت 3️⃣ سوّمين قسم از مواضع سه‌گانه‌اى كه حكم به ابتدائيت اسم مقدّم مى‌شود، جائى است كه آن دو اسم از حيث تعريف و تنكير مختلف باشند يعنى يكى معرفه و ديگرى نكره باشد و در ضمن اسم مقدّم نيز آن اسم معرفه باشد كه در اين صورت اسم مقدّم معرفه، مبتدا بوده و اسم نكره مؤخّر، خبر آن مى‌باشد، مانند: «زيد قائم». 🔷 امّا اگر اسم مقدّم، نكره و غيرصالح براى مبتدا شدن بود يعنى مسوّغ و مجوّز ابتداء به نكره را نداشت، آن اسم مقدّم، خبر است و آن اسم مؤخّر كه معرفه و يا نكره مسوّغه است مبتدا مى‌باشد، 👈 مانند: «ذهب خاتمك» كه «ذهب» خبر مقدّم و «خاتمك» مبتداى مؤخّر است چون اوّلى نكره محضه و دوّمى معرفه است 👈 يا در مثل «نادر أفضل منك» كه اسم اوّل «نادر» نكره محضه و اسم دوّم «أفضل منك» نكره مسوّغه است، اسم اوّل، خبر مقدّم و اسم دوّم، مبتداى مؤخّر است. 🔶 امّا اگر اسم اوّل نكره مسوّغه و اسم دوّم معرفه بود، مثل: «خير منك زيد» كه «خير» در اصل «أخير» و افعل التفضيل است و به واسطه عمل‌كردن، صلاحيت مبتدا واقع شدن را دارا مى‌باشد و بعد از آن اسم معرفه «زيد» واقع است، بين جمهور نحويين و سيبويه اختلاف است، که حکم آن خواهد آمد. 📕 مغنی باب رابع 📚 برگرفته از شرح استاد صفایی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
1️⃣5️⃣1️⃣ 5️⃣3️⃣ ❇️ در جواب اشکال به شهادت ها (در کتب رجالی) و اینکه این ها مورد قبول واقع نمی شود می گوییم: ✅ ممکن است کسـی بتواند شهادت هایی که نجاشی وشیخ و مانند آن داده اند را از راهی دیگر معتبر کند و آن اینکه از باب ظن خاص بگوییم که بر اساس ادله حجیت خبر واحـد هر خبري که عـدل و ثقه اي گزارش داده است را باید پذیرفت. 🔶 بله شارع در باب مرافعات شـرایط خاصی را معتبر کرده است مثلا گفته است که شاهد باید متعدد باشد ولی چه بسا این شرایط در غیر باب مرافعات لازم الاتباع نباشد و مثلا در باب موضوعات شهادت هر فردي که عادل باشد معتبر باشد. 👈 آیت الله خوئی اعتقاد دارد که شهادت عدل واحد در موضوعات کافی است بنا بر این اگر کسی به نجاست چیزي شهادت داد بایـد از او قبول شود و همچنین اگر یـک نفر به ثبوت هلال شـهادت دهـد کـافی است. مـا هم در بحث هاي خود این مبنی را اقوي دیدیم. ✅ ما اگر به بناء عقلاء مراجعه کنیم میبینیم که در غیر باب مرافعات، به شـهادت یک نفر اکتفاء می کنند. مثلا اگر کسـی به چیزي شهادت دهد و ما احتمال قوي دهیم که از روي حس شهادت داده و یا از روي مبادي اي شهادت داده که بین آن مبادي و نتیجه اش ملازمه هایی باشد که در آن خطا کمتر واقع می شود، از او می پذیریم. 🔶 در شـهادات رجـالی، شـرایط موجود در بـاب مرافعـات موجود نیست در نتیجه شایـد بتوان گفت که شـرایط شـهادت در بـاب مرافعات در آن جاري نباشد. 📚برگرفته از دروس آیت الله شبیری زنجانی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
2️⃣5️⃣1️⃣ 9️⃣3️⃣ ❇️نکاتی از حلقه ثانیه در مورد قطع ⬅️ قطع خصوصيت انكشاف و محركيت و حجيّت را داراست و خصوصيت سوم در علم اصول محل بحث است. ◀️ حجيّت قطع در دو قضيه خلاصه مى ‏شود: 1️⃣ حجيّت از لوازم قطع است 2️⃣ سلب حجيّت از قطع محال است. 🔶 بر مبناى مسلك حق الطاعة، قطع به تكليف بما هو قطع منجّز نيست، بلكه قطع بما هو انكشاف منجّز است و بدين لحاظ ظن به تكليف و احتمال وجود تكليف نيز منجّز است. 🔷 حجيّت قطع، مطلق يعنى غير مشروط به عدم ورود ترخيص است، اما حجيّت ظن و احتمال، مشروط به عدم ورود ترخيص از طرف شارع است. 🔶 منجّزيت قطع قابل انفكاك از قطع نيست، چرا كه ترخيص شارع در موارد قطع به تكليف محال است؛ چه ترخيص ظاهرى و چه ترخيص واقعى. 🔷 جانب ديگر از حجيّت قطع، معذّريت است؛ يعنى اگر مكلف به عدم تكليف قطع پيدا كرد و در واقع و برخلاف قطع او تكليفى ثابت بود، مولى حق توبيخ و معاقبه ندارد. 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
3️⃣5️⃣1️⃣ 9️⃣3️⃣ ❇️ مقتضای اطلاق عقد بیان شد ✅ مقتضای ذات عقد مقتضای ذات عقد عبارت از امری است که عقد برای پیدایش آن منعقد می‌گردد. می‌توان آن را مقصود اصلی و اساسی از عقد دانست. مقتضای ذات عقد آنچنان اثری است که عقد بدون وجود این اثر محقق نمی‌شود. این اثر را ماهیت عقد ایجاد می‌کند. به طوری که عقد بالذات تولید‌کننده آن است. 🔶 هر نوع از عقود مقتضای مخصوصی دارد که مستقیم به سبب آن حاصل می‌گردد، چنانکه مقتضای عقد بیع، ملکیت مبیع برای مشتری و ملکیت ثمن برای بایع می‌باشد و مقتضای اجاره، ملکیت منافع عین مستاجره برای مستاجر و ملکیت اجرت المسمی برای مالک است، و مقتضای تعهد، مدیونیت متعهد به متعهدله و مقتضای هبه، ملکیت مال موهب برای متهب می‌باشد. 👈 پس اگر در بیع شرط شود که مبیع اصلا به خریدار منتقل نگردد، یا در اجاره شرط شود که مستاجر حق استیفاء منفعت را نداشته باشد، این شرط برخلاف مقتضای عقد و باطل است. ا 👈 ین شرط از لحاظ این که به ارکان عقد لطمه می‌زند موجب فساد و بطلان آن می‌گردد: شرط خلاف مقتضای عقد حاکی از آن است که طرفین قصد جدی به واقع ساختن عقد نداشته‌اند؛ زیرا اگر قصد جدی بر وقوع عقد داشته باشند، نباید شرطی در قرارداد بیاورند که برخلاف مقتضای ذات آن باشد. 📕 به کوشش آقای مجید خوشه چرخ طلبه پایه دهم 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
4️⃣5️⃣1️⃣ 6️⃣3️⃣ ❇️مبتدا و خبر 🔶گفته شد که گاهی هر دو اسم صلاحیت مبتدا واقع شدن را دارند و در این صورت نیاز به ملاک داریم و حکم می شود به ابتداییت اسم مقدم. ✅ بیان سه قسم گذشت 🔶 امّا در صورتی که اسم اوّل نكره مسوّغه و اسم دوّم معرفه بود، مثل: «خير منك زيد» كه «خير» در اصل «أخير» و افعل التفضيل است و به واسطه عمل‌كردن، صلاحيت مبتدا واقع شدن را دارا مى‌باشد و بعد از آن اسم معرفه «زيد» واقع است، گفته شد که بين جمهور نحويين و سيبويه اختلاف است. 👈 جمهور نحويين قائل هستند كه نكره مسوّغه در اين فرض همانند نكره غير مسوّغه در فرض سابق است كه نمى‌توانست تا معرفه در كلام وجود دارد مبتدا واقع شود، بنابراين آن اسم معرفه، مبتدا و آن اسم نكره خبر است. 👈 لكن سيبويه قائل است كه نكره مسوّغه در اين فرض در مثل: «كم مالك؟» كه «كم» استفهامى به واسطه صدرات طلبى خود داراى صلاحيت مبتدا شدن است و يا در مثل: «خير منك زيد» كه «خير» به واسطه عمل‌كردن داراى آن صلاحيت است، مبتدا بوده و اسم معرفه در دو مثال خبر است. ✅ از ديدگاه مؤلف كتاب (ابن هشام) حكم اين صورت، صحيح بودن هردو قول است كه يكى را جمهور و ديگرى را سيبويه قائل است. 📕 مغنی باب رابع 📚 برگرفته از شرح استاد صفایی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)