#لاتاری دیدنی نیست، گریستنی است،
#فیلم نیست، #روضه_سینمایی روزگار ماست،
#لاتاری #سینما نیست، فراتر از سینما است، #فراسینما است، بغضفروخفتهای است که بر روی #پرده_نقره_ای سر باز کردهاست... فیلم نیست، #دردنامه است، #درد است و چهقدر امروز، همه ما به این #اکسیر_درد محتاجیم...
.
اینبار#محمدحسین_مهدویان بر شاخه درخت سینما نشسته و فریاد میزند پادشاه #مصلحت سالهاست که برهنه است! و همین کافی است که مغضوب و مبغوض این #هیأت_داوران خسته باشی، از #مغزهای_کوچک_زنگ_زده چه توقعی داری؟!
.
گفته بودند که شهر خالی است زعشاق، بود کز طرفی مردی از خویش برون آید و کاری بکند، حالا #محمدحسین_مهدویان در میانه کرختی و خرفتی من و تو، در زمانه »توسعه حداکثری اقصینقاط بدن« تو و من، در روزگار رونق #بی_غیرتی و حراج شرف، نمیتواند فیلمهای بیمزه آپارتمانی یا فیلمهای پرافاده #روشنفکری بسازد، حتی در این شرایط سراغ #فیلم_جنگی یا #تاریخی هم نمیرود، نه اینکه نتواند، که قبلتر ثابت کرده خوب هم میتواند، نمیتواند چون احتمالاً «چیزی» در اعماق وجودش نمیگذارد، «چیزی» که هرچند اینروزها کمیاب است، اما قدیمترها بیشتر پیدا میشد، «چیزی» که هرچند در دیکشنری انتلکتوئلْجماعت وطنی پیدا نشود، اما در قاموس عوامالناس به آن #غیرت میگویند... عبارتٌاخرای #درد.
شیر مادرش حلال و دم پدرش گرم که این #مقوله را جز از سر سفره حلال و طیب نمیتوان برداشت...
بعد از #آخرین_روزهای_زمستان و پس از مدتی ایستادن در غبار، حالا پس از #ماجرای_نیمروز وقت آن رسیده بود که ببینی امرپز #حسن_باقری و #احمد_متوسلیان و #کمال و #صادق، اگر بودند بر کدام مصیبت گریبان چاک میدادند.
خوش بهحال #امیرعلی، وقتی که #حاج_احمد میآید برای یاریاش! میدانم اینجا اسمش #موسی است، اما برای من #حاج_احمد است، بیچاره #هادی_حجازی_فر! چه بار سنگینی بر دوشش نشسته، #حاج_احمد_بودن در روزگار #بنی_صدر ها، #مردبودن در دوره خالهزنکها...
.
در شرایطی که من و تو فقط شاهدِساکت قصهایم، تنها یک #مرد فریاد میزند... وقتی قدیمیترها دستدردست #پنه_لوپه_کروز بادقت آداب معاشرت را بهجا میآورند، باز هم یک #دهه_شصتی است که هنوز حسگرهایش کار میکند و وجودش سِرّ نشده... دردش میگیرد و این درد را فریاد میکند بر پرده سینما...
من فارغ از خوب و بد فیلم و نقدها و نظرها، تعجب میکنم از مسؤولی که لاتاری را ببیند و... نه، توقع ندارم برود و بمیرد، اما تعجب میکنم اگر شب راحت بخوابد...
.
کاش جایی پیدا میشد و مصوب میکرد، شرط لازم برای پذیرش مسؤولیت در #جمهوری_اسلامی، دوبار دیدن بادقت #لاتاری است، بعد از سهبار نوشیدن #آژانس_شیشه_ای! کاش جایی بود که مجاب میکرد، شرط شرکت در هر مذاکرهای از طرف #جمهوری_اسلامی، مطالعه دقیق متن دیالوگهای #موسی است، بعد از مباحثه عمیق حرفهای #حاج_کاظم
.
ممنونیم #آقا_محمدحسین، #حاج_محمدحسین... ممنونیم که اونجای وجودمون رو... اسمش چی بود؟... داشت یادم میرفت، آها! غیرت، آره غیرتمون رو دوباره تکون دادی، دمت گرم...
#آقا_محمدحسین! دلمون برای #آژانس تنگ شدهبود، برای #حاج_کاظم و قصههایش، یادت نرفته که؟:
«ایام، ایام جشن بود. #جشن_غیرت. همه تو اوج شادی بودن که یهو یه غول حمله کرد به این جشن... من شما رو نمیشناسم، اما اگه مثل ما #فارسی حرف میزنید، پس معنی غیرتو میفهمید. این #غیرت داره خشک میشه. شاهرگ این غیرت... کمک کنید نذاریم این اتفاق بیفته. من برا صبرتون یه #یا_علی میخوام؛ همین!»
#سلمان و #عباس و #امیرعلی و #نوشین، #احمد_کوهی و #نعیم، #سلحشور و #مرتضی، همه و همه برای من قهرمانهای دوستداشتنی یک قصهاند...
.
چهقدر حس غریب پایان فیلم، این درهمآمیختگی #اشک_و_لبخند شیرین بود... زنده باشی #برادر! سالیان سال برای #درد فیلم بسازی، نه، نه، سالیان سال، #فیلم ها را بدل کنی به #دردواره، که آنگاه #سینما هم #مقدس خواهدشد...
.
يک روز اگر از من و عشق و تو بپرسند:
«پيغمبرتان كيست؟» بگو درد، بگو درد!
.
کجا باید برم یه دنیا خاطرهات تو رو یادم نیاره
کجا باید برم که یک شب فکر تو منو راحت بذاره
@qoqnoos2
ققنوس
حاشیهنگاری دیدار ستایشگران اهلبیت(ع) با رهبر معظم انقلاب؛ ۱۴۰۲ (قسمت بیستویکم) «تذکری برای سرباز
حاشیهنگاری دیدار ستایشگران اهلبیت(ع) با رهبر معظم انقلاب؛ ۱۴۰۲
(قسمت بیستودوم)
«باید سینه سپر کنید!»
روز پانزدهم شعبان هم به پایان خودش نزدیک میشود و قم یکپارچه سفیدپوش شده...، نمیدانم چوبکاری پدرانه است یا رحمت مشفقانه یا هر دو با هم، این بارش نعمت الهی در روز میلاد حضرتش...
شاید هم این حضور عاشقانه مردم با دویدنها و عرقریختنهای بچههای نوجوان و جوان هیأتها و موکبها در این چندروز، شفیع گناهان امت شده و بهانه بارش نعمت...
💠💠💠
گوشه خیابان زدهام کنار و زیر برف اسفندگاهی قم، برمیگردم به حسینیه امام خمینی(ره)...:
آقا بعد از آنکه تأکید کردند:
«#مجاهد_تبیین بداند امروز چه چیزی را باید #تبیین کند؛ مسأله روز خودش را بشناسد.»
دو مصداق را برای مسأله روز بیان کردند، یکی غزه بود و دیگری:
«امروز شما باید #دشمنیهای_با_نظام_اسلامی را تبیین کنید.»
و بعد هم این دشمنیها را شرح میدهند:
«...از لحاظ کارهای نظامی و تسلیحاتی و مانند اینها به صلاح خودشان نمیدانند،
امّا از لحاظ #قدرت_نرم
ــ حالا نه فقط آمریکا، دنبالهروهای آمریکا و مخالفین اسلام ــ
فیلم میسازند،
تبلیغات دروغین میکنند،
علیه اسلام و علیه نظام اسلامی.»
و در برابر این دشمنیها، امر میکنند:
«باید سینه سپر کنید.»
💠💠💠
شاید همه این مباحث را گفتند و گفتند تا مقدمه باشد برای این بخش از کلامشان:
«ما #انتخابات در پیش داریم؛
یک عدّهای
نمیخواهند این #انتخابات
آنچنان که شایسته این ملّت است انجام بگیرد؛
تلاش میکنند #مردم را مأیوس کنند،
#مردم را بیاعتماد کنند،
وانمود کنند که #انتخابات
فایدهای ندارد،
تأثیری ندارد...»
و جهاد تبیین را بهمثابه قهرمانی اساطیری میبینند که:
«در مقابل اینها «#جهاد_تبیین» باید سینه سپر کند،
در مقابل اینها باید #حقیقت را بیان کند.»
و باز هم سناریوی دشمنانی که میخواهند «#حضور_مردم در اداره کشور ــ که ثابتکننده تحقّق مردمسالاری دینی در کشور است ــ ضعیف بشود» را برملا میکنند...
هدف آنها را این میدانند که «وعده الهی را مخالف واقع نشان بدهند.»
ابتدا این حرکت را #خصمانه معرفی میکنند و بعد هم بر تلاش در مقابل این #حرکت_خصمانه تأکید دارند...
آقا در اینجا چند جمله طلایی را به صراحتِ تمام، پشت هم ردیف میکنند:
۱. «هر کس با #انتخابات مخالفت کند،
با #جمهوری_اسلامی مخالفت کرده،
با #اسلام مخالفت کرده.»
۲. «#انتخابات یک #وظیفه است.»
۳. «امروز #احساس_وظیفه نسبت به #انتخابات یکی از کارهای نقدِ #جامعه_مجاهد در «#جهاد_تبیین» است.»
ادامه دارد...
✍️ #رحیم_آبفروش
@qoqnoos2
«برای آقای جمهوری اسلامی...»
قسم به آیههای فتح و ظفر؛
قسم به جِدّ و جَهد، به همت، به هجرت، به سفر؛
قسم به سُمّ ستوران مجاهدان جهاد تبیین؛
به تِرتِر پراید #سید_مطهر؛
به حرص و جوش و درد و داغ #سید_خضری؛
قسم به لکنت زبان و تیزی بیان #امیر_عباسی؛
به گفتوگوهای مهتابیِ شیفت شب اورژانس #عبدالله_باقری؛
به سوز نوحه #بی_مردم و خطابههای بین روضه #مهدی_رسولی؛
به سادگی و ادب، به اورکت همچنان خاکی حاج #مهدی_سلحشور؛
قسم به نجابت طلبه جوانی که تا آخر شب، تا آخرین لحظات رأیگیری، در سوز سرما، وسط میدان آستانه، برای آخرین برگههای رأی، با جوانانی که نمیشناختشان و نمیشناختندش، هممباحثه شده بود؛
ما با همین دستهای خالیمان، با همین پاهای برهنه، برای آقای جمهوری اسلامی، برای آقایی جمهوری اسلامی، هرآنچه داشتیم، آوردیم وسط...
اما شرمندهایم، شرمندهایم که جان ندادهایم در راهش... و البته #گله_مندیم از خودمان که جانمان قابل نبود تا قبولش کند، #گله_مندیم از کالبد جسممان که پرنده روحمان را به حبس درآورده است...
💠💠💠
ما افتخار میکنیم فدای #جمهوری_اسلامی شویم،
بدون آنکه از ویلاهای راست و برجهای چپش، بهرهای برده باشیم، فدای مظلومترین جمهوری جهان... یگانه جمهوری اسلامی...
ما فارغ از لیستهای دراز و کوتاه اینور و آنور، ورای ائتلافهای سفت و سست #چنارها و #پاجوشها، فرای تمام خطونشانکشیدنهای #صدای_ملت و #صبح_ایران... خارج از تمام این خطکشیها پای جمهوری اسلامی ایران ایستادهایم...
💠💠💠
ما حتی در این راه، رأی خریدیم... آری! رأی خریدوفروش کردیم! ما دست به معاملات سنگینی زدیم...
همسنگر حاج قاسم، کل پاداش هشتسال جنگ و ششسال سوریهاش را با یک رأی مردم معامله کرد، چه معامله بزرگی! حاج #رحیم_نوعی_اقدم! خداوند برکت دهد بر این معاملهات...
آن بانوی دیگر، بیستسال زیارت حرم بانوی آب و آیینه را تا آخر عمرش به شراکت گذاشت با رأی آنکه تا حالا رأی نداده بود...
مادران شهیدان که روزی جوانانشان را تقدیم این راه کرده بودند، پارههای تنشان را... امروز آبرویشان را بر دست گرفتند...
💠💠💠
قسم به آیههای فتح و ظفر؛
قسم به جِدّ و جَهد، به همت، به هجرت، به سفر؛
قسم به سُمّ ستوران مجاهدان جهاد تبیین؛
چرا سرود فتح نخوانیم؟ چرا ز فتح نگوییم؟
چرا از فتح و ظفر در این نبرد نابرابر، خوشحال نباشیم، چرا این فتح را روایت نکنیم؟ چرا بگذاریم این فتح را دیگران وارونه روایت کنند؟ اگر نتیجه چنین مقابله نابرابری، اسمش فتح نیست، چیست؟ پس فتح کجاست؟
البته ناراحتیم، نگرانیم، شرمندهایم، گلهمندیم به خاطر تکتک دخترکان و پسرکانی که نتوانستیم حرفهای انقلاب را به گوش جانشان برسانیم، به خاطر تکتک همه انسانهایی که هنوز نتوانستهایم پیام جانفزای انقلاب را با هم مباحثه کنیم... شاید باورش سخت باشد، اما به واقع ناراحتیم، نگرانیم، شرمندهایم، گلهمندیم از اینکه حرفهای ناب امام، کلمات روحبخش آقا، شراب طهور معارف اسلام اصیل را به #مهسا نرساندیم، به #نیکا، حتی به #مسیح... به #سالومه، به #ندا، به #فرانَک...
💠💠💠
ما به فردایی امید داریم که صدای رسای جبهه حق، در گوش عالمیان طنینانداز شود... جهان بر مدار محبت حسین بن علی(ع)، حول فرزندش برای پایان سیاهی و ظلمت، یکدل و یکصدا شوند...
✍ #رحیم_آبفروش
@qoqnoos2
«ما هر روز در جمهوری اسلامی در حال انتخابات هستیم...»
(گزیدهای از سخنان وحید جلیلی در جمع اعضای دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی؛ ۳۱فروردین۹۶ (یکماه قبل از انتخابات))
شما فرض کنید
صبح روز #انتخابات بلند شدهاید و
میبینید که همه ضدانقلابها و بیتفاوتها
دارند رأی میدهند،
ولی انقلابیها هیچکدام از خانه بیرون نمیروند و
به انتخابات بیاعتنا هستند.
اگر این صحنه تکاندهنده را ببینیم،
میگوییم انقلاب از دست رفت.
▫️▫️▫️
این اتفاق، هر روز دارد میافتد.
هر روز در #جمهوری_اسلامی،
انتخاباتهای فرهنگیای در حوزههای
#نشر،
#سینما،
#تئاتر،
#رسانه
و...
برگزار میشود و
آنهایی که سبک زندگی و پارادایم فکریشان در یک فضای دیگر است
با صفهای دراز چندصدهزار نفری رأی میدهند،
بعد اینطرف، بهترین فیلمهایش،
نه در فضای عمومی،
بلکه در فضای حزباللهی شکست میخورد.
▫️▫️▫️
بعد از ۳۵ سال، برای #رجائی، برای #بهشتی، یک فیلم ساخته شده است.
#ماجرای_نیمروز... ترازش هم هالیوودی است.
چهطور ایام انتخابات رویمان میشود که
عکس فلان کاندیدا را بگیریم
سر چهارراه ولیعصر تبلیغات کنیم،
خب این هم یک #انتخابات است و
برآیندی را به فضای سینمایی کشور منتقل میکند.
ماجرای نیمروز مثل این میماند که
رجائی کاندیدا شده است.
▫️▫️▫️
مقام معظم رهبری در #انتخابات_های_سیاسی میگویند
من ورود نمیکنم،
فقط ۴۰ میلیون رأی میخواهم،
ولی در #انتخابات_های_فرهنگی،
ورود میکنند،
داد هم میزنند که به فلان اثر رأی بدهید.
بعد ما همینجوری نگاه میکنیم که
آثار دیگر رأی بیاورد.
در حوزه اقتصاد مقاومتی هم
مثلاً مستندی مثل #آفراندن،
درباره آن فرد کردِ اهلسنت در #مهاباد که
کشور را از واردات باسکول بینیاز کرده است،
کاندیدای #اقتصاد_مقاومتی ما است که
باید به ملت معرفی کنیم تا رأی بیاورد.
▫️▫️▫️
ما دائم در حال #انتخابات هستیم و
بخشی از شکستهای ما و
بخشی از پیروزیهای دیگران
در عرصه #انتخابات_های_سیاسی،
ناشی از همین است.
چون او #ذائقه_سازی کرده است.
#فروشنده مثلاً ۱۴ میلیارد رأی آورده،
#ماجرای_نیمروز سه ونیم میلیارد،
#یتیم_خانه دو ونیم میلیارد.
اگر در یک سال گذشته جمعیت معتنابهی، #یتیم_خانه_ایران،
#ماجرای_نیمروز،
#سیانور و
#ایستاده_در_غبار
را میدیدند،
حتماً قاعده فرهنگی جامعه رشد میکرد.
وقتی طرف مقابل
در فرهنگ رأی میآورد،
در هنر رأی میآورد،
در رسانه برنده میشود،
در ساحت سرگرمی پیروز میشود
چرا در انتخابات سیاسی برنده نشود؟
شکست سیاسی یکباره که اتفاق نمیافتد.
▫️▫️▫️
فرق #نیروی_فرهنگی با #نیروی_سیاسی باید در همین باشد.
چهطور در دو هفته تبلیغات انتخابات شور و ابتهاج داریم، #نیروی_فرهنگی
باید در تمام طی سال ناظر به
همه انتخاباتهای مختلفی که
در همه حوزههای فرهنگی، اقتصادی، رسانهای و...
برگزار میشود
چنین حس و حضور بهروز و زندهای داشته باشد.
نه اینکه #انتخابات_های فرهنگی، هنری، رسانهای و... را تحریم کنیم و
بخواهیم در #انتخابات_سیاسی توقع پیروزی قطعی داشته باشیم.
مثلاً امروز انتخابات است،
بعد شما بروید پیکنیک یا زیارت و بگویید ما شنبه میآییم در خیابان داد میزنیم.
دیگر فایدهای ندارد.
یتیمخانه ایران، ماجرای نیمروز و... روی پرده است،
بگوییم ما در تلویزیون میبینیم.
وقتی در #انتخابات_سینمایی،
شکست خوردی دیگر چه فایدهای دارد؟
باید
هم خودمان به وظیفه عمل کنیم
هم از دیگران مثل
#نمایندگان_مجلس و
#ائمه_جمعه_و_جماعات و
#نخبگانی
که به وظیفه عمل نکردهاند مطالبهگری کنیم.
🎙️ #وحید_جلیلی
@qoqnoos2