eitaa logo
قران پویان
466 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 7⃣4⃣ تدبر در سوره 🔹نکات سوره حجر منظور از مقتسمین کیانند؟ منظور از قرآن چیست؟ و چگونه قرآن را بخش بخش کردند؟چه چیزی بر آنها نازل شد؟ در تفاسیر چند احتمال بیان شده است: بخش اول ۱. سران کفّار که نیروهایى را در ایام حج بر سر جاده‏ها و ورودى‏هاى مکّه تقسیم مى‏کردند، تا به مسافران بگویند که شخصى به نام محمّد ادّعاهایى دارد، مبادا به سخنان او گوش فرا دهید و حضرت را کاهن، ساحر و مجنون معرّفى مى‏کردند. خداوند بر آنها عذاب نازل کرد و به خواری و سختی جان سپردند. ۲. گروهى که قرآن را در میان خود تقسیم کردند، تا هر یک مشابه بخشى از قرآن را بیاورند. ۳. طائفه‏اى از قریش بودند که قرآن را پاره پاره کرده عده‏اى گفتند سحر است، عده‏اى دیگر گفتند افسانه‏ هاى گذشتگان است، جمعى گفتند ساختگى است. ۴- کسانى که به بخشى از قرآن عمل و بخشى را رها مى‏کردند. ۵. برخى گفته‏اند: یهودیان و مسیحیان پیش از اسلام‏اند که در دین خودشان دچار تفرقه گردیدند و فرقه فرقه شدند، هر گروهى به آنچه داشتند شادمان بودند و مراد از قرآن کتاب آسمانى است. ۶- یعنی قرآن را بر تو نازل کردیم، همان طوری که بر یهودیان و مسیحیان که قرآن را قسمت قسمت کرده، میان اجزای آن تفرقه افکندند و بعضی را قبول و بعضی را رد کردند، نیز نازل کرده‌ایم. اینان در قرآن کریم، هر چه با کتاب خودشان موافق بود می‌پذیرفتند و هر چه مخالف بود، رد می‌کردند. ۷- احتمال ديگري نيز وجود دارد كه آية « الَّذِينَ جَعَلُواْ الْقُرْءَانَ عِضِينَ »،مبتدا باشد و جمله « لَنَسْلَنَّهُم » در آية بعد، خبر آن باشد.يعني آنان كه قرآن را تكذيب نمودند (ويا آن را قسمت، قسمت كردند)، در قيامت، همة آنان بازخواست مي‎شوند كه چگونه با دعوت انبياء برخورد نمودند. ادامه دارد... https://zaya.io/cn2xb کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
چيست؟ ايا ، موجب و فرد ميشود؟ 🛑 قسمت نهم: در قسمتهاي قبل بيان شد كه طبق نظر مشهور فقها، ا موجب ارتداد و در نتيجه بارشدن احكام سنگين فرد مرتد بر وي ميشود. 📌در اين قسمت، به تعريف متفاوت ايت الله منتظري از منكرضروري دين و ارتداد اشاره ميشود. ✳رابطه و ازدين ❓❓سؤال: آيا اگر مسلماني با استدلال، احكام عبادي اسلام را نپذيرد ولي به توحيد و نبوت و معاد و عدل و امامت معتقد باشد ميتوان او را از مسلماني خارج دانست؟ اگرنه، پس اين چه ضروري دين است كه تعطيل آن نميتواند سبب خروج از اسلام تلقي شود؟ ♻️جواب: اگر مقصود از نپذيرفتن، انكار عقيدتي باشد بايد گفت: صرف انكار ضروري اگر مسلتزم از قبيل نبوت نباشد موجب خروج از دين نميباشد و اگر كسي واقعا به اصول دين مذكور در سؤال، معتقد باشد 👈اما به نظر خودش با استدلال به اين تنيجه رسيده است كه امروز انجام عبادات لازم نيست، چنين كسي هرچند تشخيص او باطل و خلاف حق است، اما موجب خروج او از دين نميشود و حتي حكم به فسق او نيز بعيد است. اما اگر ضمن قبول داشتن اصول دين، ضروري بودن عبادات را نيز قبول دارد و با اين حال، آنها را عملاً ترك ميكند، چنين شخصي فقط محكوم به ميباشد؛ و اگر حكمي ضروري باشد و مسلمان با قطع و يقين به ضروري بودن، آن را انكار مينمايد، 👈👈اين انكار كه برگشت به انكارنبوت كرده و نوعي و است، موجب ارتداد و خروج از دين ميباشد. ✳تعريف مراد از ارتدادي كه طبق بعضي از روايات، مجازات آن مقرر گرديده، اين است كه شخص پس از اين كه حقانيت توحيد يا نبوت پيامبر اسلام(ص) و يا برخي از ضروريات ديگر دين براي او ثابت گرديده، از روي عمد و عناد با حق، به و آشكار برخيزد و بخواهد را بر هم زند و اعتقادات ديگران را مورد قرار دهد، كه چه بسا اين امر، كشف از توطئه اي پنهان از سوي مخالفان دين مينمايد. 👈👈 اما كسي كه در مسير عالمانه، براي او نسبت به اصلي از اصول دين يا فرعي از فروع ضروري آن، و ترديد حاصل شده و يا به نتيجه اي ديگر رسيده است، محسوب نشده و حكم ارتداد را ندارد. در اين رابطه ميتوانيد به رساله حقوق اين جانب صفحه 51 مراجعه نماييد. 📚کتاب‌ پاسخ به پرسش های دینی، تاليف ايت الله حسينعلي منتظري کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام سجّاد علیه السلام: خدایا کیست آن که شیرینی محبتت را چشید پس به جای تو دیگری را برگزید؟ و کیست آن که با مقام قرب تو انس یافت پس مایل به روی برتافتن تو شد؟ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیه 82 تا 87 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
4_5895513255723405523.mp3
1.61M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
🕊 مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️دشمنان ، برای جلوگيری از راه خدا، همه جا در كمين هستند و از هر راه و شيوه‌ای استفاده می‌كنند 💠‏وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُمْ وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (۸۶/اعراف) 🌱‏و بر سر هر راهی منشينيد تا مؤمنان را تهديد كنيد و (آنان را) از راه خدا، كه كج جلوه می‌دهيد بازداريد و ياد كنيد زمانی را كه اندك بوديد، پس خداوند شما را بسيار گرداند و بنگريد كه عاقبت مفسدان چگونه بود! 🔹‏مراد از نشستن بر سر هر راه، ممكن است نشستن كنار خيابان و كوچه‌ها برای فتنه‌گری باشد، و شايد مراد تلاش در راه فساد از هر راه و با هر شيوه باشد، همچنانكه در آيه ۱۶ خوانديم كه شيطان سوگند ياد كرد برای انحراف انسان در كمين راه حقّ نشسته است، «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» كه مراد، نشستن ظاهری نيست. ‏🔹دشمنان حقّ، برای جلوگيری از راه خدا، همه جا در كمين هستند و از هر راه و شيوه‌ای استفاده می‌كنند. «وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ» ‏🔹ترساندن مردم و ايجاد مزاحمت برای آنان، ممنوع است. «تُوعِدُونَ» ‏🔹دشمن می‌كوشد تا سيمای دين را تحريف كند و بدجلوه دهد. «تَبْغُونَها عِوَجاً» ‏🔹گاهی افزونی جمعيّت (با نظم و برنامه)، می‌تواند يك ارزش باشد. «فَكَثَّرَكُمْ» ‏🔹يكی از عوامل تربيت و هدايت مردم، توجّه به نعمت‌ها و يادآوری سرگذشت پيشينيان است. وَ اذْكُرُوا ... وَ انْظُرُوا ‏🔹مطالعه‌ی تاريخ و عبرت‌گرفتن از آن، سفارش الهی است. وَ انْظُرُوا كَيْفَ‌ ... ‏🔹در مطالعه‌ی زندگی مردم، به پايان و سرانجام كارشان بنگريد، نه كاميابی‌های مقطعی آنان. «عاقِبَةُ» ‏🔹بستن و منحرف كردن راه خدا، نوعی فساد است. تَصُدُّونَ‌ ... عِوَجاً ... المفسدين‌ 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️در مكتب انبيا، و به هدف و راه آنان لازم است 💠وان کان طائفه منکم امنوا بالذی ارسلت به و طائفه لم یؤمنوا فاصبروا حتی یحکم الله بیننا وهو خیر الحاکمین 87/اعراف 🌱و اگر گروهی از شما بدانچه من برای ابلاغ آن مبعوث شده ام ایمان آورده اند و گروهی ایمان نیاورده اند، پس صبر کنیدتا زمانیکه خدا بین ما و شما حکم کند و او بهترین داوران است 🔷✨ و در این آیه چهارمین دستور خود را به آنان گوشتزد می کند و می فرماید: در صورتی که اختلاف کلمه در بین شما روی داد و عده ای از شما به طرف کفر تمایل یافتند،شما بخاطر آنان دست از حق و حقیقت بر ندارید، بلکه به طرف حق بگروید و در مقابل کارشکنی کافران صبر کنید، از این کلام بر می آید که آن حضرت از ایمان آوردن همه آنها مأیوس بوده و می دانسته که بزودی توانگران ومستکبران قومش مشغول آزار مؤمنین و سد نمودن راه خدا می شوند ،ناچار همه آنها اعم از مؤمن و کافر را امر به صبر نموده تا زمانیکه خداوند در میانشان حکم براند، چون خدا بهترین داور است و همین حکم به صبر بهترین دلیل بر احکم الحاکمین بودن خداست ،چون بهترین کار برای جامعه ای که مرکب از مؤمن وکافر هستند، همانا صبر و خویشتنداری می باشد تا مؤمنان در ناامیدی و اضطراب قرار نگیرند و کفار نیز کارهائی که باعث پشیمانیست انجام ندهند. 👈 لذا خداونددر موقع مناسب ، حکمی می کند که باعث خیر همه مردم است و حکم خدا عاری از جور و ستم می باشد، بنابراین حکم (فاصبروا) حکمی ارشادی نسبت به کافران و حکمی مولوی نسبت به مؤمنان است که هر دو گروه را به صلاحشان رهنمون می شود، امابعضی مفسران می گویند: این کلام در مقام تهدید به عذاب برای کافران می باشد . 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 8⃣4⃣ تدبر در سوره 🔹نکات سوره حجر منظور از مقتسمین کیانند؟ منظور از قرآن چیست؟ و چگونه قرآن را بخش بخش کردند؟چه چیزی بر آنها نازل شد؟ در تفاسیر چند احتمال بیان شده است: بخش دوم از میان اقوال و احتمالات مطرح، با توجه به سیاق آیات سوره حجر گزینه های ۳-۱ که به تلاش برخی از مشرکان برای مبارزه با قرآن دلالت دارد،قابل پذیرش می باشد. در آیه ۹ بر حفظ قرآن نازل شده بر پیامبر و در دسترس مردم توسط خداوند تاکید شد(که تنها تاکید اینگونه در کل قرآن است). در آیات ۹۰ و ۹۱ به مقتسمینی که قرآن را جزء جزء کردند اشاره شده است. این امر می تواند قرینه ای باشد بر اینکه هدف مقتسمین محو و نابودی قران بوده است. گزینه ۴ با توجه به اینکه در آن هنگام تعداد مسلمانان حتی ظاهری، انقدر نبوده که بخشی از انها بخواهند برای مبارزه با قران بخشی را عمل کنند و بخشی را عمل نکنند. هم چنین هنوز بیش از نیمی از محتوای قران و ازجمله احکام عبادی هم نازل شده که این کار مفهوم داشته باشد. ضمن اینکه گزارش تاریخی هم در این زمینه که مرتبط با سوره حجر باشد در دست نیست. سالها بعد در مدینه تنها در سوره نسا خداوند از منافقینی که میخواهند بین خدا و رسولش جدایی اندازند و میگویند نومن ببعض و نکفر ببعض ،نام برده است. گزینه ۵ هم قابل قبول نیست زیرا در هیچ کجای قران، کتب اسمانی قبلی را با قران نام نبرده است. احتمال ۶ هم قابل قبول نیست زیرا در سوره حجر که مکی است هنوز اهل کتاب به اسلام دعوت نشده اند تا چالشی با پیامبر و قران داشته باشند که بخواهند بخشی از قران را قبول و بخشی را رد کنند. گزینه ۷ هم بلحاظ نحوی پذیرفته نیست. "الذین جعلوا..." صفت است برای اسم معرفه قبل از خودش، یعنی المقتسمین. اگر بین این دو جزء رابطه‌ای نبود، ان مشبهه بالفعل سر الذین می آمد تا نشان دهد، جمله استینافی است. لذا منظور قریشی هستند که برای مقابله با قران ،انرا قسمت قسمت کردند( یا برای اوردن مثل ان یا اتهام زدن های مختلف به ان که در خود قران و سوره های قبلی هم به این امر اشاره شده است . یا اینکه در ایام حج در مبادی شهر تقسیم شده و هر کدام بخشی از قران را برای مسافرین قرایت و انرا نقد و هجو میکردند) اما اگر مقتسمین،از قریش بودند، چه عذابی بر انها نازل شده است؟ هر چند در برخی تفاسیر روایاتی دال بر هلاکت فردی و ناخوشایند این افراد ذکر شده،اما خیلی قابل اعتماد تاریخی نیست. در خود ایات هم صحبتی از نزول عذاب نیست. بلکه از جمله قل انی انا النذیر المبین مفسران برداشت انذار از عذاب نموده و جمله کما انزلنا علی المقتسمین را به معنای عذاب نازل شده بر مقتمسین فرض کرده اند. حال انکه حتی اگر ایه اول انذار از عذاب باشد،ایه دوم نیز باید به همین مفهوم باشد یعنی مردم را از عذاب انذار بده همانگونه که مقتسمین را هم انذار داده بودیم. اما با توجه به ایات ۸۵ و ۹۲ و ۹۳ که صحبت از قطعی بودن قیامت و بازخواست از اعمال است، انذار پیامبر هم باید حاوی همین موضوع باشد.این مفهوم با کنار گذاشتن ایات فرعی که حاوی نکاتی به شخص پیامبر است و پشت سر هم گذاشتن ایاتی که وظیفه ایشان در قبال سایرین را بیان میکند، قابل استنباط است. و در نهایت یعنی مردم و بندگانم را انذار کن از مواخذه اعمالشان در قیامت همانطور که قبلا مقتسمین را هم انذار کردیم. https://zaya.io/cn2xb ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
چيست؟ ايا ، موجب و فرد ميشود؟ 🛑 قسمت دهم: 📌 جمع بندي-بخش اول ❇ از انجا كه طبق فتواي فقها يكي از مصاديق ارتداد محسوب شده و تبعات سنگین حكم مشهور فقها در خصوص بر نامبرده بار ميگردد، اهميت ويژه اي دارد. البته قبلا در بررسی موضوع ارتداد بيان شد كه قران به هيچ وجه مجازات دنيوي براي شخص مرتد تشريع نكرده است و برخي از فقها هم مجازات فقهي حكم ارتداد را حكمي اجتماعي و نه صرفا منحصر به تغيير عقيده و برگشت از دين فرد مرتد دانسته اند، (مشاهده نظرات مختلف در خصوص مجازات مرتد) B2n.ir/u22572 اما در این مباحث ،عنوان منکر ضروری دین فارغ از اینکه مجازات مرتد چیست، بطور جداگانه بررسی گردید. ⭕خلاصه مهم ترين نكات مطرح شده در این موضوع در قسمتهاي قبل بشرح زير است: 1⃣- عنوان ضروری دین و مصادیق ان و حکم ان در قرآن ذکر نشده است. در روایات نیز تنها در یک روایت از ضروری دین نام برده شده که انرا بخشی از دین که مورد اتفاق بین تمام امت اسلامی است و در ان هیچ شک و شبهه ای نیست دانسته و البته حکمی راجع به منکر ضروری دین بیان نشده است. در نتیجه تنها توجیه آمدن کلمة «ضروری» و برساختن "حکم منکر ضروری دین" در عبارت فقها، کنار هم گذاشتن و تلفیق روایات (روایاتی مانند «جَحَدَ الفَرَائِضَ» یا «ارتَکَبَ کَبِيرَةً») میباشد. 2⃣- خود مفهوم و تعریف ضروری، در میان فقها داراي يك تعريف نبوده و مورد اختلاف است. صرف نظر از تعریف ضروری، مصادیق ضروری هم اجتهادي و مورد اختلاف بين علماست. چرا كه خود دين ، ضروريات را بر نشمرده است. نكته بعد اینکه مصداق ضروری، در همه زمان ها ثابت نبوده و تغييراتی داشته است. و این، به سبب تحول در افکار و اشخاص در زمان‌های مختلف است؛ گاه اعتقادی به سبب یک واقعه تاریخی یا اجتماعی در جامعه گسترش می‌یابد، به گونه‌ای که همه آن را می‌دانند و به صورت ضروری مذهب یا دین در می‌آید؛ اما در زمان دیگر این گونه نیست. 👈از سوی دیگر وجود تنوع مصداق در که شامل کفر در برابر اسلام، كفر در برابر ایمان و كفر در برابر اطاعت می باشد، صدور قطعی حکم خروج از در روایاتی که شخص انکارکننده‌ي عمدی و اگاهانه‌ي فرایض یا حلال‌کننده‌ی حرام‌ها را کافر دانسته، با مشکل و اختلاف نظر مواجه کرده، بنا بر قول خود فقها، کلمات فقها در این زمینه و مشوش بوده، از این جهت حکم نمودن در مسأله حقیقتاً مشکل است. 3⃣-.دسته زيادي از علما، انكار ضروري را حكم مستقلي نميدانند يعني اگر انكارضروري نشانه يا عاملي براي انكار رسالت پيامبر و توحيد خداوند شود، فرد مرتكب را كافر و مرتد ميدانند. ضمن انكه و فرد از اينكه ان حکم منسوب به رسول الله و جزو ضروريات دين بوده است را شرط انطباق حكم منكر ضروري دين بر وي ميدانند. در نتیجه، اگر نسبت به شخصی که ضروری دین را انکار می کند، یقین پیدا شد که به توحید و نبوت ایمان دارد و پیامبر را تصدیق می کند، ولی در موردی خاص، امر بر وی شده و ضروری دین را انکار می نماید، محکوم به کفر و ارتداد نخواهد بود. 👈 بنابراین به محض انکار ضروری دین نمیتوان حکم به مرتد بودن شخص داد، بلکه اگر انکار ضروری دین توسط مرتد به دلیل وجود و او باشد باید پاسخ به سوالات او مورد توجه قرار گیرد. اینگونه فتاوا و ارا و تعیین شرایط خاص برای تحقق انکار ضروری دین، نشان از احتیاط این دسته از فقها در مواجهه با این موضوع می باشد. 💫ادامه دارد 💫جهت مطالعه نظرات مختلف به لينك زير مراجعه فرماييد B2n.ir/h88404 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیه‌های‌نور 🔹إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ 🔸همانا ما قرآن را نازل كرديم، و يقيناً ما نگهبان آن [از تحريف و زوال] هستيم 📗سوره حجر، آیه ۹ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیه 88 تا 95 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
4_5900016855350776472.mp3
2.19M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
🕊 مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️اگر موثر نیفتد 💠وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ 🌱ما هیچ پیامبری را به شهری نفرستادیم مگر این‌که اهل آن را (به خاطر انکارشان) به فقر و گرفتاری و بیماری دچار کردیم؛ شاید خضوع و زاری کنند؛ أعراف - ۹۴ 👈این آیات که بعد از ذکر سرگذشت جمعى از پیامبران بزرگ مانند نوح و هود و صالح و لوط و شعیب ، و پیش از پرداختن به سرگذشت موسى بن عمران آمده ، اشاره به چند اصل کلى است که در همه ماجراها حکومت مى کند، اصولى که اگر در آن بیندیشیم پرده از روى حقایقى پر ارزش که تماس با زندگى همه ما دارد برخواهد داشت . 🔹نخست مى گوید: ((ما در هیچ شهر و آبادى ، پیامبرى نفرستادیم مگر این که مردمش را گرفتار ناراحتی ها و بلاها ساختیم ، تا کمى به خود آیند و دست از طغیان و سرکشى بردارند و به سوى آن کس که همه نعمتها از وجودش سرچشمه مى گیرد بازگردند (و ما ارسلنا فى قریة من نبى الا اخذنا اهلها بالباساء و الضراء لعلهم یضرعون ). 🔹و این به خاطر آن است که مردم تا در ناز و نعمتند کمتر گوش شنوا و آمادگى براى پذیرش حق دارند اما هنگامى که در تنگناى مشکلات قرار مى گیرند و نور فطرت و توحید آشکارتر مى گردد، بى اختیار به یاد خدا مى افتند و دلهایشان آماده پذیرش مى گردد، ولى این بیدارى که در همه یکسان است در بسیارى از افراد زودگذر و ناپایدار است و به مجرد برطرف شدن مشکلات بار دیگر در خواب غفلت فرو مى روند ولى براى جمعى نقطه عطفى در زندگى محسوب مى شود و براى همیشه ، به سوى حق باز مى گردند، و اقوامى که در آیات گذشته از آنها سخن گفته شد، جزء دسته اول بودند! 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️غوطه‌ور شدن در دنيا و از ياد خدا، انسان را به عذابی ناگهانی و غافلگيرانه دچار می‌كند 💠ثم بدلنا مکان السیئه الحسنه حتی عفوا و قالوا قدمس اباءنا الضراء و السراء فاخذناهم بغته و هم لا یشعرون 95/اعراف 🌱آنگاه به جای بدی ، خوبی برایشان آوردیم تا فزونی یافتند و گفتند: بیماری و سختی به پدران ما رسید، پس به ناگاه ایشان را بگرفتیم ،درحالی که بی خبر بودند. 🔹یعنی ایشان به وسیله حسنه ونعمتهایی که به آنها داده شده بود آثار سوء سیئات و نقمتهای سابق را محوکردند، یا آنکه بگوئیم از نظر اموال و انفس در فزونی واقع شدند، لکن به جای آنکه به راه حق هدایت شوند و بدی و خوبی را از ناحیه خدای متعال بدانند،گفتند: این سختی وشدتهای سابق به جهت امتحان الهی نبوده ، بلکه جریان طبیعی عالم که همواره در تغییر و دگرگونی است خواه ناخواه منجر به تحول وناکامی یا کامروائی می گردد. 🔹لذا دیروز پدران ما گرفتار بودند، اما امروز ما کامروائیم ، پس عادت روزگارچنین است و با این سخن منکر امتحان الهی شدند. 🔹آنگاه می فرماید، پس به ناگاه آنها را فرا گرفتیم ، در حالی که بی خبر بودند،این جمله اشاره است به اینکه انسان به جریان امور الهی جاهل است و لذا به ناگاه دچار عذاب خداوند گردیدند ،با آنکه ادعای علم نسبت به اسباب امور عالم می نمودند. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 9⃣4⃣ تدبر در سوره 🔹نکات سوره حجر ❓در آیات انتهای سوره حجر منظور از مقتسمین کیانند؟ و چگونه قرآن را بخش بخش کردند؟ عذابشان چه بود؟ وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ ﴿۸۹﴾و بگو من همان هشداردهنده آشكارم (۸۹) كَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ ﴿۹۰﴾همان گونه كه [عذاب را] بر تقسيم‏ كنندگان نازل كرديم (۹۰) الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ ﴿۹۱﴾همانان كه قرآن را جزء جزء كردند (۹۱) پاسخ ۱ : عضين: كَمٰا أَنْزَلْنٰا عَلَي الْمُقْتَسِمِينَ. الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ حجر: ۹۰. عضو (بر وزن فلس) بمعني متفرق و جزء جزء كردن است در لغت آمده: عضا الشي ء عضوا: فرقه» عضة (بر وزن عنب) بمعني تكّه و قطعه است عضون جمع عضه است يعني قطعه‌ها و تكّه ها، اصل عضه عضو (بر وزن علم) و جمع آن غير قياسي است مثل سنون. پس معني آيه چنين ميشود: آنانكه قرآن را پاره‌ها و تكه‌ها قرار دادند. در جوامع الجامع و مجمع نقل شده: وليد بن مغيره در موسم حجّ شانزده نفر را مأمور كرد بدروازه‌هاي مكه رفته و واردين را از استماع كلمات رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله منع ميكردند و ميگفتند بسخن او گوش ندهيد. بعضي ميگفت: او دروغگو است، بعضي ميگفت ساحر است و بعضي ميگفت شاعر است (تمام شد) بدينگونه آيات وحي را ميان سحر و دروغ و شعر و غيره قسمت كردند خداوند بر آنها عذاب فرستاد و با بدترين وجهي از بين رفتند. در تفسير عياشي از امام باقر و صادق عليهما السلام نقل شده كه: الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ قريش اند. معني دو آيۀ فوق با آيۀ ما قبل كه عبارت است از وَ قُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ. چنين ميشود: بگو من انذار كنندۀ آشكارم شما را از عذاب خدا ميترسانيم چنانكه عذاب را بر تقسيم كنندگان نازل كرديم آنانكه قرآن را پاره پاره كردند و بآن دروغ، سحر، شعر و سخن مجنون نام گذاشتند. اين كلمه فقط يكبار در كلام اللّٰه آمده است. [قاموس قران - عضل: ؛ ج ۵، ص: ۱۳ - صفحه۱۴۴۸] https://zaya.io/cn2xb ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛