eitaa logo
قران پویان
464 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
💠🌐نقش هاي سه گانه حضرت در نفي ، و 🔹✨ حضرت خدیجه (سلام الله علیها) در عصر دلالی محقق بود، ما یک محقق داریم و یک دلال؛ آن که حرف دیگران را نقل می ‌کند و تحویل شاگرد می ‌دهد او دلال علم است، او که تولید نکرده است! اگر بخواهید عالم باشید و اگر آن حرمت علمی عالمان را ببرید، باید بفهمید که چه آوردید! نه بفهمی چه چیزی دیگران بار کردند! بین علم و بین فرق است، بین دلال علم و مفسّر فرق است. حضرت خدیجه (سلام الله علیها) در عصر دلالی محقق بود، او موحّد بود، او قبل از اینکه وجود مبارک حضرت به مقام بعثت برسد، موحّدانه خدا را عبادت می ‌کرد، هرگز نمی‌ گفت: ﴿إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی‏ أُمَّة﴾،هرگز نمی ‌گفت: ﴿ما سَمِعْنا﴾، 🔹 وجود مبارک امام صادق (سلام الله علیه) فرمود «إِنَّ اللَّهَ (سُبْحَانَهُ وَ تَعَالی) حَصَّنَ عِبَادَهُ بِآیتَینِ مِنْ كِتَابِهِ أو خَصَّ أو حَضَّ»، دو قلعه و دژ است، هر دو هم دژبان دارند، دو طرف «حصن» است، بسته است، کجا می ‌خواهی بروی؟! می‌ خواهی تصدیق کنی، چیزی را بگویی «آری»، باید برهان دستت باشد، ﴿عَلَی اللَّهِ إِلاَّ الْحَق﴾، بخواهی تکذیب کنی و چیزی را نفی کنی، باید برهان دستت باشد،شما اگر بخواهید عالمانه زندگی کنید، باید برهان دستت باشد؛ بخواهید سر خم کنید، تصدیق کنید و فتوا بدهید، باید برهان دستت باشد، نه دلال باشی! نه چون «گفتند»، چون «می‌ گویم»! 🔹 این عصر، است که فرهنگ، است، دلالی است، نه و نه استدلال. در چنین عصری خدیجه کبریٰ عالمه، عابده، زاهده، موحده ‌ای بود، این است. ما فخر می ‌کنیم که چنین مادری داریم! درست است او دوازده معصوم و معصومه به بار آورد؛ اما مادر ما هم هست، فرمود ﴿وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُم‏﴾، قدر این مادرها را بدانیم! چه کسی آن روز او را موحّد کرد؟ در کدام مکتب درس خواند؟ این «حنفاء» قبلاً این طور بودند، این بخش فرهنگی که وجود مبارک مادر ما خدیجه کبریٰ(عَلَیها آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) آمده، را در فضای جاهلی پیاده کرد. چون آن فرهنگ فرهنگ جاهلی بود، 🔷 اقتصاد جاهلی هم داشتند و اقتصاد جاهلی در محدوده ربا دور می ‌زند. در جاهلیت که ربا یک پیمان تجاری و اقتصادی رسمی بود، از یک سو؛ دامن‌فروشی یک تجارت رسمی بود که فرمود: ﴿لا تُكْرِهُوا فَتَیاتِكُمْ عَلَی الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنا﴾، از سوی دیگر؛ هر دو را خدیجه خط بطلان بست، مال فراوان داشت، هم را تحریم کرده بود، هم را. این کار مادر ماست. آن ثروت کلان، نیازی نداشت که انسان کالای مال التجاره را در آن راه ناامن از شام به مکه و از حجاز به مکه ببرد، این با می ‌توانست آسوده زندگی کند، هم جلوی ربا را گرفت که تجارتِ رسمی عده ‌ای بود،این کار مادر ماست، پس را عوض کرده، اقتصاد را عوض کرده، طهارت را عوض کرده، را تحریم کرده و عمل کرده، این کار مادر ما بوده است. ▫❓ بنابراین ما اگر بخواهیم ببینیم آن ره ‌آوردش در اسلام چیست؟ الآن امروز ما باید همین کار را بکنیم، [یعنی] ♦️تبدیل فرهنگ جاهلیت به فرهنگ عقلانی، یک؛ ♦️ تحریم بانک‌های ربوی، دو؛ ♦️ تحریم مراکز فساد، در فضای مجازی و غیر مجازی، سه. 🎙ايت الله جوادي آملي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️، داروی دردهای اجتماعی‌ 💠يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلی‌ ما فَعَلْتُمْ نادِمِينَ (۶/حجرات) 🌱‏ای كسانی‌كه ايمان آورده‌ايد! اگر فاسقی برای شما خبری مهم آورد تحقيق كنيد، مبادا (از روی زودباوری و شتاب‌زدگی تصميم بگيريد و) ناآگاهانه به گروهی آسيب رسانيد، سپس از كرده‌ی خود پشيمان شويد. 👈‏در طول تاريخ، انبيا با مردم و اجتماعاتی روبرو بوده‌اند كه به انواع بيماری‌های اجتماعی و اخلاقی مبتلا بوده‌اند و حتّی امروز با آن همه پيشرفت‌های مهمی كه در زندگی بشر شده است، هنوز آن بيماری‌ها به قوّت خود باقی است. 🔹افراد مؤمن بايد اهل تحقيق و بررسی باشند، نه افرادی زودباور و سطحی‌نگر. ‏يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... فَتَبَيَّنُوا 🔹همه‌ی اصحاب پيامبر عادل نبوده‌اند، بلكه در ميان آنان افراد فاسق و منافق نيز بوده‌اند. «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ» 🔹افشاگری و رسوا كردن افرادی كه كارشان سبب فتنه است، مانعی ندارد. ‏«إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ» 🔹زمينه فتنه دو چيز است: تلاش فاسق، زودباوری مؤمن. الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ‌ ... فَتَبَيَّنُوا 🔹اصل در اسلام، اعتماد به مردم است، امّا حساب كسی كه فسق او بر همه روشن شد، از افراد عادّی جداست. إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ‌ ... فَتَبَيَّنُوا ‏ 🔹افراد فاسق، در صدد ترويج اخبار دروغ و نوعی شايعه پراكنی هستند. «جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ» ‏ 🔹ايمان، با خوش‌باوری سازگار نيست. آمَنُوا ... فَتَبَيَّنُوا 🔹تحقيق وبررسی را به تأخير نيندازيد. «فَتَبَيَّنُوا» (حرف «فاء» نشانه‌ی اقدام سريع است) 🔹گاهی فاسق راست می‌گويد، بنابراين نبايد همه جا سخن او را تكذيب كرد، بلكه بايد تحقيق شود. «فَتَبَيَّنُوا» ‏ 🔹جامعه اسلامی، در معرض تهاجم خبری است و مردم بايد هوشيار باشند. ‏إِنْ جاءَكُمْ‌ ... فَتَبَيَّنُوا ‏ 🔹در مديريّت، بايد علاج واقعه را قبل از وقوع كرد. ابتدا تحقيق و سپس اقدام كنيم. «فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ» 🔹بيان فلسفه و رمز و راز احكام الهی، انگيزه‌ی مردم را برای انجام دستورات زياد می‌كند. (فلسفه تحقيق، دوری از ايجاد فتنه است.) «فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا» 🔹يكی از اهداف خبرگزاری‌های فاسق، ايجاد فتنه و بهم زدن امنيّت نظام است. «أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ» ‏ 🔹اقدام بر اساس يك گزارش بررسی نشده، می‌تواند جامعه‌ای را به نابودی بكشاند. «أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً» ‏ 🔹اقدام عجولانه و بدون بررسی و تحقيق، نوعی جهالت است. «بِجَهالَةٍ» ‏ 🔹عمل به دستورات الهی، مانع پشيمانی است. تحقيق كنيم تا مبادا پشيمان شويم. فَتَبَيَّنُوا ... نادِمِينَ‌ ‏ 🔹پايان كار نسنجيده، پشيمانی است. «نادِمِينَ 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
و از هر جزء قرآن روز بیست و ششم: قسمت‌_اول جزؤ 26 شامل سوره هاي احقاف فتح محمد حجرات و قاف ميباشد. ✅ از انتشار و اقدام براساس كه مطمئن نيستيد اجتناب كنيد كه مبادا به ديگران اسيبي بزنيد. اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد اگر فاسقى برايتان خبرى آورد تحقیق کنید كنيد مبادا به نادانى گروهى را آسيب برسانيد و [بعد] از آنچه كرده‏ ايد پشيمان شويد {6} حجرات ♦هرچند اول آیه،ما را به تحقیق از اخبار نقل شده توسط اشخاص فاسق امر میکند،اما وقتی در قسمت دوم هدف از این دستور را می گوید در واقع به ما توجه میدهد که از هرگونه اقدام و واکنش بر مبنای اخبار غیر قطعی و از روی نا آگاهی که ممکن است به دیگران، آسیبی (اعم از روحی و جسمی و مالی وآبرویی)بزند و موجب پشیمانی ما را فراهم کند،خود داری کنیم. این مفهوم بارها در قرآن تذکر داده شده که بر اساس ظن و گمان اقدام نکنیم یا از آنچه که به آن علم نداریم،پیروی نکنیم. ❇️، داروی دردهای اجتماعی‌ 🔹افراد مؤمن بايد اهل تحقيق و بررسی باشند، نه افرادی زودباور و سطحی‌نگر. 🔹ايمان، با خوش‌باوری سازگار نيست. آمَنُوا ... فَتَبَيَّنُوا 🔹گاهی فاسق راست می‌گويد، بنابراين نبايد همه جا سخن او را تكذيب كرد، بلكه بايد تحقيق شود. «فَتَبَيَّنُوا» ‏🔹اقدام عجولانه و بدون بررسی و تحقيق، نوعی جهالت است. «بِجَهالَةٍ ‏ 🔹پايان كار نسنجيده، پشيمانی است. «نادِمِينَ 📚تفسیر نور ✅پرهیز از مهم ترين اصول مثبت انديشي در اسلام و سوره حجرات ذکر شده است :" ای کسانی که ایمان آورده اید، از بسیاری از گمانها بپرهیزید ،زیرا بعضی از گمانها گناه است" (یا ایها الذین امنوااجتنبوا کثیرامن الظن ان بعض الظن اثم).(12)حجرات 👈منظور از این نهی، نهی از ترتیب آثار است، یعنی هر گاه گمان بدی نسبت به مسلمانی در ذهن شما پیدا شد در عمل کمترین اعتنایی به آن نکنید، طرز رفتارخود را دگرگون نسازید و مناسبات خود را با طرف تغییر ندهید. 🌹امیر مومنان علی (ع) در حدیثی فرمود:" 👌 رفتار برادرت را به بهترین وجه آن حمل کن تا زمانی که کاری از او سربزند که راه توجیه را بر تو ببندد،و هیچ گاه به سخنی که از دهان برادرت بیرون آید تا وقتی که برای آن محمل خوبی می یابی،گمان بد مبر. " 🔶هم چنین در تفسیر البرهان حدیثی از امام صادق به نقل از امیرالمومنین آمده است: درباره برادر مومن خود بیشترین مقدار حسن ظن را داشته باش مگر زمانی که خلاف آن برایت ثابت شود. هرگاه توجیهی برای نیکوکار بودن برادر مومنت داری،هرگز بخاطر خبری که درباره بی تقوایی او به تو رسیده،نسبت به او بدگمان مشو. ✅ دادن به ديگران ممنوع❌ وَ لاَ تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ اَلاِسْمُ اَلْفُسُوقُ بَعْدَ اَلْإِيمانِ آيه 11 سوره حجرات و لقب‌هاى زشت بر يكديگر مگذاريد. چقدر بَد است فردى بعد از ايمان آوردن، اسم فاسق و كافر بر او نهاده شود. ✅ لقب زشت دادن یکی از مصادیق فحش و ناسزا و تمسخر محسوب می شود. اهل تقوا منزّه از آن هستند که به بهانه ی شوخی و یا در مقام تمسخر، دیگران را با القاب زشت و ناپسند صدا بزنند. "بسيارى از افراد بى بند و بار در گذشته و حال اصرار داشته و دارند كه بر ديگران القاب زشتى بگذارند، و از اين طريق آن ها را تحقير كنند، شخصيتشان را بكوبند، و يا احياناً از آنان انتقام گيرند، و يا اگر كسى در سابق كار بدى داشته سپس توبه كرده و كاملاً پاك شده باز هم لقبى كه بازگو كننده وضع سابق باشد بر او بگذارند. اسلام صريحاً از اين عمل زشت نهى مى ‏كند، و هر اسم و لقبى را كه كوچك ترين مفهوم نامطلوبى دارد و مايه تحقير مسلمانى است ممنوع می شمرد." 📚 تفسیر نمونه ج22 جهت مطالعه سایر نکات جزء بيست و شش به لینک زیر مراجعه نمایید https://b2n.ir/joze26 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
چيست؟ ايا ، موجب و فرد ميشود؟ 🛑 قسمت نهم: در قسمتهاي قبل بيان شد كه طبق نظر مشهور فقها، ا موجب ارتداد و در نتيجه بارشدن احكام سنگين فرد مرتد بر وي ميشود. 📌در اين قسمت، به تعريف متفاوت ايت الله منتظري از منكرضروري دين و ارتداد اشاره ميشود. ✳رابطه و ازدين ❓❓سؤال: آيا اگر مسلماني با استدلال، احكام عبادي اسلام را نپذيرد ولي به توحيد و نبوت و معاد و عدل و امامت معتقد باشد ميتوان او را از مسلماني خارج دانست؟ اگرنه، پس اين چه ضروري دين است كه تعطيل آن نميتواند سبب خروج از اسلام تلقي شود؟ ♻️جواب: اگر مقصود از نپذيرفتن، انكار عقيدتي باشد بايد گفت: صرف انكار ضروري اگر مسلتزم از قبيل نبوت نباشد موجب خروج از دين نميباشد و اگر كسي واقعا به اصول دين مذكور در سؤال، معتقد باشد 👈اما به نظر خودش با استدلال به اين تنيجه رسيده است كه امروز انجام عبادات لازم نيست، چنين كسي هرچند تشخيص او باطل و خلاف حق است، اما موجب خروج او از دين نميشود و حتي حكم به فسق او نيز بعيد است. اما اگر ضمن قبول داشتن اصول دين، ضروري بودن عبادات را نيز قبول دارد و با اين حال، آنها را عملاً ترك ميكند، چنين شخصي فقط محكوم به ميباشد؛ و اگر حكمي ضروري باشد و مسلمان با قطع و يقين به ضروري بودن، آن را انكار مينمايد، 👈👈اين انكار كه برگشت به انكارنبوت كرده و نوعي و است، موجب ارتداد و خروج از دين ميباشد. ✳تعريف مراد از ارتدادي كه طبق بعضي از روايات، مجازات آن مقرر گرديده، اين است كه شخص پس از اين كه حقانيت توحيد يا نبوت پيامبر اسلام(ص) و يا برخي از ضروريات ديگر دين براي او ثابت گرديده، از روي عمد و عناد با حق، به و آشكار برخيزد و بخواهد را بر هم زند و اعتقادات ديگران را مورد قرار دهد، كه چه بسا اين امر، كشف از توطئه اي پنهان از سوي مخالفان دين مينمايد. 👈👈 اما كسي كه در مسير عالمانه، براي او نسبت به اصلي از اصول دين يا فرعي از فروع ضروري آن، و ترديد حاصل شده و يا به نتيجه اي ديگر رسيده است، محسوب نشده و حكم ارتداد را ندارد. در اين رابطه ميتوانيد به رساله حقوق اين جانب صفحه 51 مراجعه نماييد. 📚کتاب‌ پاسخ به پرسش های دینی، تاليف ايت الله حسينعلي منتظري کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❓ آیا تنها با خود دوست باشیم و بقیه مردم را بدانیم؟! 👈 در کافی از زرارة نقل می‏ کند که گفت: «با برادرم حمران- یا برادر دیگرم بکیر-بر امام باقر (ع) وارد شدیم؛ من به امام گفتم: ما افراد را با شاقول اندازه می ‏گیریم، هر کس مانند ما شیعه باشد، خواه از اولاد علی و خواه از غیر آنها، با او پیوند دوستی (به عنوان یک مسلمان و اهل نجات) برقرار می ‏کنیم و هر کس با عقیده ما مخالف باشد ما از او (به عنوان یک گمراه و اهل هلاک) تبرّی می ‏جوییم.» 👈 امام فرمود: «ای زرارة! سخن خدا از سخن تو راست‏ تر است؛ اگر آنچه تو می‏ گویی درست باشد، پس سخن خدا آنجا که می ‏فرماید:" الّا المستضعفین من الرّجال و النّساء و الولدان لا یستطیعون حیلة و لا یهتدون سبیلا "کجا رفت؟! پس‏ "المرجون لامر اللّه"‏ چه شد؟! آنها که خدا درباره آنها می‏ فرماید: " خلطوا عملا صالحا و آخر سیئا" کجا رفتند؟! اصحاب الاعراف چه شدند؟! المؤلفة قلوبهم‏ چه کسانی هستند و کجایند؟!» 👈 حمّاد در روایت خود از زرارة درباره این ماجرا نقل می ‏کند که گفت: «در این هنگام کار من و امام به مباحثه کشید، فریاد هر دومان بلند شد که هر کس در بیرون در خانه بود می ‏شنید». 👈 جمیل بن درّاج از زرارة در این ماجرا نقل می‏ کند که امام فرمود: «ای زرارة! حقّ است بر خدا که گمراهان (نه کافران و جاحدان) را به بهشت ببرد». 👈 اگر کسی در روایاتی که از ائمه اطهار(ع) رسیده است, که بیشترین آنها در «کتاب الحجّة» کافی و«کتاب الایمان و الکفر» کافی گرد آمده است, دقت کند می ‏یابد که ائمه (ع) تکیه‏ اشان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان می‏ آید از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصّب و بورزد، و یا لااقل در شرایطی باشد که می ‏بایست و جستجو کند و نکند. 👈 اما افرادی که ذاتا و به واسطه قصور فهم و ادراک و یا به علل دیگر در شرایطی بسر می ‏برند که مصداق منکر و یا مقصّر در تحقیق و جستجو به شمار نمی‏ روند، آنها در ردیف و نیستند، آنها از و مرجون لامر اللّه به شمار می‏روند؛ و هم از روایات استفاده می‏شود که ائمه اطهار بسیاری از مردم را از این طبقه می‏ دانند. مرتضي مطهری, عدل الاهی , ص٣٥٥_ ٣٥٧ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
، ممدوح يا مذموم؟ 🛑قسمت نهم : در پرتو تفکر قرآنی و عقلی ✅انسانی که است و عقلانیت را پیشه خود ساخته است هرگز متعصب نخواهد بود چون همه انواع تعصب ریشه در عدم استدلال‌گرایی و خردورزی شخص متعصب دارد با این وصف در مورد تعصب دینی می‌توان گفت: ↩️ اولاً: انسانیت انسان به عقل اوست پس باید تابع عقل بود نه تابع احساسات و عواطف نابجا و غیر منطقی؛ ↩️ ثانیاً: دین حق در سایه یافتنی است و اسلام هرگز نگفته است دین را بدون انتخاب کنید؛ بلکه به تعبیر علامه طباطبایی: ⭕«این آیات، مقاصد خود را با دلایل و حجت‌های کافی، به غریزه واقع‌بینی و درک استدلالی انسان عرضه می‌دارد 👈👈هیچ یک از این آیات نمی‌گوید که مقصد مرا بی‌چون و چرا بپذیرید و پس از آن به‌عنوان تفنن یا هدف دیگری به استدلال بپردازید، بلکه می‌گوید: آزادانه به عقل سلیم خود مراجعه کنید، اگر چنانچه سخن مرا به همراه دلایل و شواهدی که ذکر می‌کنم، تصدیق نمودید (و قطعاً هم خواهید کرد) بپذیرید (و این همان طرز تفکر فلسفی و استدلال آزاد است)» (طباطبایی، شیعه، ص 192). فقها نیز تصریح دارند که باید اصول دین را از روی استدلال پذیرفت نه از روی تقلید و تعبد. 👌به فرموده علامه طباطبایی بیش از سیصد آیه در قرآن کریم در ستایش و سفارش به و تدبر وجود دارد 📚(طباطبایی، 1390، ج 5، ص 255) و «اسلام دینی است که با توحید آغاز می‌گردد و توحید مسئله‌ای است تعقلی که تقلید و تعبد در آن جایز نیست، حتماً باید تعقل و استدلال و تفلسف در آن باشد» 📚 (مطهری، ج 30، ص 109). ❓آیا تحقیق، چیزی غیر از معیار قرار دادن عقل و به‌کار گرفتن قوه تفکر بدون هرگونه پیش‌داوری و تعصب، برای رسیدن به دین حق است و آیا این‌که باید اصول دین را از روی استدلال پذیرفت، معنای جز خردورزی و عقلانیت دارد؟ همچنان که در انتخاب دین عقل معیار است و باید با عقل و استدلال دین حق را پذیرفت و حقانیت و صدق هر چیزی از راه و دلیل اثبات شدنی است، این معیاربودن عقل و استدلال، باید همیشگی و در تمام زمینه‌ها باشد تا انسان از راه حق و حقیقت دور نشود و در دام جهل و کور نیفتد. ⁉چرا عقل زمانی که بر نفع مدعای تو استدلال نماید برایت معتبر است؛ اما زمانی که همین عقل با دلیل دیگری مدعایت را رد می‌کند معتبر نیست؟! ثالثاً: اگر ما نباشیم حتی در دین و مسائل دینی نیز به بن‌بست مواجه می‌شویم به این صورت که اگر فردا کسی بیاید و ادعا کند که من دین جدیدی آورده‌ام مثل کسانی که بعد از پیامبر اسلام، ادعای پیامبری کردند یا ادعا کند که من خلیفه پیامبر هستم، ما این ادعاها را چگونه رد کنیم ؟ و با چه معیاری مدعای او را ارزیابی کنیم و بر فرض بپذیریم؟! اگر به او بگویی دین تو حق نیست و تو حق نداری چنین حرفی بزنی و چنین ادعا کنی، می‌تواند برای ما بگوید، چرا تو حق داشته باشی و ادعای حقانیت کنی؛ اما من حق نداشته باشم؟ چه دلیلی وجود دارد؟! و اینجا است که بازهم برمی‌گردیم به استدلال‌گرایی که باید استدلال اقامه کرد یا ادعای او را رد کرد و یا بر فرض پذیرفت. ⭕اگر راه استدلال بسته شود راه برای خشونت و فریب‌کاری باز می‌شود و عوام را با فریب‌کاری و خواص را با خشونت از سرراه برمی‌دارند؛ بنابراین برای این‌که در دین نیز به بن‌بست مواجه نشویم لازم است، استدلال‌گرایی را پاس بداریم و👈👈 علاوه‌بر آن‌که دین خود را با استدلال و معیار قراردادن عقل می‌پذیریم، حاضر باشیم حرف دیگران را نیز بشنویم و با زبان استدلال و برهان، سخن دین خود را با سایر مردم در میان بگذاریم. 👈پس اگر راه فلسفی باز بود، راه تعصب دینی بسته می‌شود و یگانه راه از میان برداشتن تعصبات دینی که باعث انواع و اقسام خشونت می‌شود؛ ترویج تفکر عقلی و خردورزی و این‌که با دیگران فقط از در دلیل و برهان درآییم تا کار به خشونت کشیده نشود. و قومی نیز از آنجای که مستند به هیچ دلیلی نیست، از منظر قرآن و عقل محکوم است و با و عقل از میان خواهد رفت؛ چون اگر ما تابع عقل باشیم به این معنا است که هیچ مدعایی را بدون دلیل نپذیریم و دست به هیچ کار و عملی نزنیم مگر این‌که مورد تأیید عقل باشد و برتری نژادی مستند به هیچ دلیلی نیست. 🖊نویسنده:غلام سرور عظیمی دوفصلنامه يافته هاي فقهي معارفي 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🌷 و 🛑قسمت اول را با و باید شناخت و نه با کورکورانه. خداوند از عمل كسي كه در دينش تفقه نكرده، راضي نيست ✅امام (ع) می فرماید: «تفقهوا فی دین الله، فان الفقه مفتاح البصیرة و تمام العبادة و السبب الی المنازل الرفیعة و الرتب الجلیلة فی الدین و الدنیا. و فضل الفقیه علی العابد کفضل الشمس علی الکوکب. و من لم یتفقه فی دینه لم یرض الله له عملا؛ 🔻در دین خدا آگاهی پیدا کنید، چرا که آگاهی کلید بصیرت و روشن بینی و کمال عبادت است و باعث می شود انسان به درجات بلند و مراتب ارزشمند در دین و دنیا دست یابد. و برتری کسی که از دین آگاهی دارد نسبت به عابد مثل برتری خورشید نسبت به دیگر ستارگان است و کسی که در دین آگاهی نداشته باشد خداوند اعمالش را نمی پسندد» (تحف العقول، کوتاه سخنان امام کاظم«ع»). 🛑کلمه در آیات و روایات به معنای شناخت عمیق دین است که شاید بتوان آن را معادل اسلام شناسی قرار داد (مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، اصول فقه، فقه، ص53-54). ♦️واژه تفقّه به معنای تلاش برای شناخت دین است. اگر عقل انسان ها دینداری را بر آنان واجب و لازم کرده است همین عقل دین شناسی و تلاش برای شناخت درست دین را به عنوان مقدمه تکلیف، واجب می کند. کما اینکه عقل و خرد آدمی حق پرستی و تسلیم بودن نسبت به حق را تکلیف می کند و امام کاظم(ع) از لقمان حکیم نقل می کند که: «تواضع للحق تکن اعقل الناس؛ در مقابل فروتن باش تا مردم باشی» (تحف العقول، وصیت امام کاظم«ع» به هشام). اما اگر عقل می گوید انسان باید در مقابل حق و حقیقت تسلیم باشد، قطعا همین عقل حکم می کند که انسان باید مطالعه و تامل کند تا با روشن بینی و بصیرت مصادیق حق را بشناسد تا به آنها گردن نهد. اگر تنها تکلیف انسان در این دنیا است، عقل و خردی که چنین حکمی را داده است می گوید باید مطالعه و تفکر و تعمق کنی تا مصادیق حق را بشناسی و الا به هیچ وجه معذور نیستی. هیچ کس نمی تواند در پیشگاه خداوند مدعی شود که من حق پرست بوده ام، اما درباره حق اندیشه نکرده ام و آنچه را که دیگران گفته اند چشم بسته پذیرفته ام و به آن گردن نهاده ام. حتی کسی که می خواهد تسلیم حق و حقیقت باشد در صورتی معذور است که وظیفه حق شناسی خود را انجام داده باشد. امام کاظم(ع) در سخنی که نقل شد مطالعه و دقت در دین خدا را کلید بصیرت و روشن بینی می شمارد و می فرماید که هیچ عبادتی بدون مطالعه و تفکر و روشن بینی، کامل و تمام نیست و هیچ درجه و مقامی بدون تامل و مطالعه حاصل نمی شود و این امر، هم در امر دین و هم دنیا صادق است. 🔴معنای این سخن این است که دینداری با تبعیت کورکورانه هیچ سنخیتی ندارد و تمام ارزش آن به بصیرت و روشن بینی است که با مطالعه و دقت حاصل می شود. به همین جهت است که آن حضرت پس از آنکه به برتری نسبت به اشاره می کند می فرماید که 👈👈هیچ عملی نزد خدا ارزشمند نیست مگر اینکه از آگاهی دینی ناشی شده باشد. 🔹امام موسی ابن جعفر(ع) کسانی را که نمی کنند و از این و آن تبعیت می کنند مذمت می کند و به این آیه قرآن مجید استناد می کند که: «و هرگاه به آنان گفته می شود پیروی کنید از آنچه خدا نازل کرده می گویند بلکه پیروی می کنیم آنچه را که آباء و اجدادمان بر آن بودند. آیا اینگونه نبود که پدرانشان نیز تعقل نمی کردند و در نتیجه راه درست را نیافته بودند (انفال/22)» (تحف العقول، وصیت امام کاظم(ع) به هشام). ♦آن حضرت می فرماید که خدا به اهل فهم و بشارت داده و فرموده است که: مژده بده به بنده های من، کسانی که سخن را می شنوند و از بهترین آنها پیروی می کنند. اینان کسانی هستند که خدا هدایتشان می کند و اینان همان خردمندان هستند (زمر/17 و 18). همچنین خدا نیز وقتی با بندگان سخن می گوید با دلیل روشن سخن می گوید و حتی خود را با دلیل معرفی می کند (همان). ⭕ پس مطابق سخنان امام کاظم(ع) و نیز آیات و روایات اسلامی دینداری با مطالعه و تعقل و تدبر رابطه ای تنگاتنگ دارد و با تبعیت کورکورانه هیچ سنخیتی ندارد. 👈انسان ها در همه زمان ها وظیفه دارند که درباره ، خود و تامل کنند و از دیگران تقلید و تبعیت نکنند. اما این امر هرچند در همه زمان ها سختی های خاص خود را دارد ولی در برخی زمان ها سختی اش بسیار بیشتر است. در برخی از زمان ها شناخت دین واقعی بسیار مشکل است و آن زمانی است که حاکمان از دین به عنوان ابزاری برای استحکام و تداوم قدرت خود استفاده کنند. 🎙استاد سليماني قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و 🛑قسمت یازدهم : لزوم فهم نظام فكري دين براي عمل اگاهانه ↩️دو حدیث در اصول کافی هست که امام صادق(ع) فرمودند: در دین پیدا کنید که هر کسی تفقه در دین پیدا نکند در حکم اعراب بادیه نشین است که هیچ ارتباطی با دین و نداشته اند و خداوند به کسی که تفقه در دین ندارد، توجهی نکرده و اعمال او را پاکیزه نمی دارد. ⬅️نکته مهم در این احادیث تأکید بر در دین است. متأسفانه بعد از رحلت رسول خدا(ص) انحرافی که در جامعه اسلامی توسط حاکمان و به آنها شکل گرفت این بود که تفقه در دین جای خودش را به و صرف انجام یکسری تکالیف دینی و شرعی داد و مسلمانان تصور کردند همین که رفتار دینی براساس توصیه های قرآن و نبی داشته باشند، کفایت می کند. در حالی که خواسته اصلی پیامبر(ص) تنها این نبود بلکه او به دنبال تحقق تفقه در دین بود. ❓حال در دین به چه معناست؟ تفقه در دین یعنی دین را عمیق شناختن و توجه جدی و عالمان و آگاهانه به دین داشتن. ⬅️تفقه در دین یعنی را از روی با دیدگانی باز انتخاب کنیم، تفقه در دین احاطه بر است که با سعی و کوشش فراوان برای طالبان حقیقی آن مکشوف خواهد شد. ✅در روایت دیگری حضرت می فرماید: هر کسی که مورد توجه و عنایت خداوند قرار بگیرد، در دین نصیبش می شود. 🖊حجت الاسلام وحیدی، سايت شفقنا ❇️ انس بن مالک می‌گوید: مردى نزد پیامبر خدا آمد و عرض کرد: اى رسول خدا کدام عمل برتر است؟ حضرت فرمود: و معرفت به خدا. عرض کرد: ای رسول خدا، من از عمل مى‌پرسم و تو از علم مى‌گویى؟ آن حضرت فرمود: 🔻إنَّ قَلیلَ العَمَلِ یَنفَعُ مَعَ العِلمِ و إنَّ کَثیرَ العَمَلِ لایَنفَعُ مَعَ الجَهلِ. 🔺 همراه با سودمند است و اعمال فراوان با نادانى فایده‌ای ندارد. 🛑 "و نکته بسیار مهم این است که: تفقّه باید به خاطر دین باشد و تعلّم به خاطر اینکه کنیم به آنچه را یاد گرفتیم. عَنِ النَّبِی اَوْحَی الله عَزَّ وَ جَلَّ اِلی بَعْضِ انبیائه قُلْ للّذین یَتَفَقَّهُونَ لِغَیْرِ الدِّینِ وَ یَتَعَلَّمُونَ لِغَیرِالعَمَلِ وَ یَطلُبُونَ الدُّنیا لِغَیرِ الاخِرَۀِ ... خداوند وحی کرد به یکی از پیامبرانش و به او فرمود: بگو به کسانی که برای غیر دین تفقّه می‎کنند و علوم را یاد می‎گیرند نه برای عمل‎کردن و دنیا را برای آخرت نمی‎خواهند این‎ها لباس میش پوشیدند ولی دل آن‎ها دل گرگ است زبان آن‎ها از عسل شیرین‎تر است ولی اعمال آن‎ها از زقّوم تلخ‎تر است این‎ها با من مکر و حیله می‎کنند و مرا مسخره می‎کنند. (بحار ج ١ ص ٢٢٤)" 🖊عباس ابوالحسنی پايان قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛