eitaa logo
قران پویان
441 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
656 ویدیو
602 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیه 131 تا 137 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan ‏‏‏‏‏
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️امان از و فاذا جاءتهم الحسنه قالوا لنا هذه وان تصبهم سیئه یطیروا بموسی ومن معه الا انما طائرهم عندالله و لکن اکثرهم لا یعلمون 131/اعراف 🌱پس زمانی که خیرو خوبی به ایشان می رسید، می گفتند:این به خاطر ماست و اگر بدی به آنهامی رسید، می گفتند، به علت بدیمنی موسی و پیروان اوست ،آگاه باشید که سرنوشت و اقبال آنها در نزد خداست ، اما بیشتر آنها نمی دانند. 🔹قوم فرعون درسرزمین بسیار حاصلخیزی زندگی می گردند و چون تا قبل از آمدن موسی ازقحطی و خشکسالی خبری نبود، لذا می گفتند: آن خیر و فراوانی سابق به جهت خوبی و خوش اقبالی ما بود و این قحطی و خشکسالی به جهت بدشگونی و بدیمنی موسی (ع ) و پیروان اوست و(تطیر)از ماده (طیر)به معنای شومی و بدشگونی است و آنها حقیقتا بعد از مشاهده قحطی و خشکسالی ارزش نعمات سابق رافهمیدند و به همین جهت هم این سخنان راگفتند،لکن خداوندمی فرماید:بهره ای که ایشان از شومی و شر دارند در نزد خداست و آن همان عذابیست که خداوند برایشان مهیا نموده ، اما بیشتر آنها از این عذاب غافلند ومی پندارند که هیچ اثری از این گناهان و جنایاتشان باقی نمی ماند و ثبت نمی شودو حال آنکه تمام اعمالشان در نزد خداوند محفوظ است و به سبب آنها مؤاخذه می شوند. 🔹فرعونيان، تنها خود را شايسته و حقّ كاميابی را مخصوص خود می‌دانستند. ‏«قالُوا لَنا هذِهِ» ‏ 🔹رفاه و كاميابی برای فرعونيان امری شناخته شده و عادّی بود، امّا تلخی‌ها برای آنان ناشناخته و ناباور بود. (كلمه‌ی «الحسنة» همراه الف و لام و حرف‌ ‏«فَإِذا» نشانه‌ی شناخته شدن و كلمه‌ی «سَيِّئَةً» بدون الف و لام در كنار «إِنَّ»، نشانه‌ی ناشناخته و ناباور بودن است.) ‏ 🔹اكثر فرعونيان به جای آنكه از قحطی و هشدارهای الهی بيدار شوند، به تحليل غلط پرداختند و آن را به موسی نسبت دادند. «يَطَّيَّرُوا بِمُوسی‌» ‏ 🔹نسبت دادن خوبی‌ها به خود و بدی و بدبختی‌ها به انبيا و دين، نشانه‌ی خودبينی و جهالت است. فَإِذا جاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قالُوا لَنا هذِهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسی‌ ... أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ‌ ‏ 🔹ريشه‌ی خرافات و فال بد، جهل است. يَطَّيَّرُوا ... لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ‌ 📚تفسیر المیزان و نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 3⃣5⃣ تدبر در سوره 🔹تفسیر سوره حجر از عبدالعلی بازرگان حجر : ۹۱ الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ همان کساني که قرآن را بخش بخش کردند [تا هر بخشي را که موافق مطامع‌شان است بپذيرند]. ۵۱ __ ۵۱- از جمله تجزيه‌کنندگان قرآن، گروهي از سردمداران اهل کتاب بودند که براي ايجاد شک و ترديد ميان مسلمانان، به پیروانشان توصيه مي‌کردند: به آنچه به مؤمنان در آغاز روز نازل شده، [ظاهراً] ايمان آوريد و منکر بقيه آن شويد [تا باور آنها سُست شده] و چه بسا [از عقايد خود] برگردند. [وَقَالَتْ طَائِفَهٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ- آل‌عمران ۷۲ (۳:۷۲) ]. اين همان توطئه تفرقه افکنانه جمعي از منکران است که با حيله پذيرش قسمتي از قرآن و انکار قسمتي ديگر [نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ] مي‌خواستند حجيت و استواري قرآن را از اعتبار بيندازند که هشدار عذابي خوارکننده به آنها داده مي‌شود: نساء ۱۵۰ (۴:۱۵۰) و ۱۵۱: إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلاً أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا حجر : ۹۴ فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ پس آنچه را بدان مأموري آشکار [=ابلاغ عمومي] کن و از مشرکان کناره بگير [=با آنان درگير مشو]. ۵۲ __ ۵۲- اعراض هرگاه با حرف اضافه «عن» بيايد، معناي عدم تعرض و درگير نشدن و معترض نبودن مي‌دهد. حجر : ۹۸ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ پس [براي آرامش يافتن] به ستايش پروردگارت تسبيح کن و از سجده‌کنندگان باش. ۵۴ __ ۵۴- تغيير نگاه از زمين به آسمان و از مناسبات مخالفت‌آميز جوامع بشري به نظام حکيمانه الهي، در طلوع و غروب خورشيد، کسي را که از آزادي مشرکين و کفار در انکار توحيد، قيامت و نبوّت ناراضي و دلتنگ است، در نمازهاي پنج‌گانه‌اش در اوقات متنوع شب و روز به اين حقيقت مي‌رساند که در تداخل نور و تاريکي و در تناوب و تداوم شب و روز، خير و برکتي نهفته است که دلالت بر مشيت حکيمانه الهي مي‌کند. در اين نظام بي‌عيب و نقص، وجود مخالف، نه تنها عيب و ايرادي محسوب نمي‌شود، بلکه بايد از ميدان دادن به آنان استقبال کرد و از آن «راضي» بود. در اين زمينه به اين آيات نيز نگاه کنيد: طه ۱۳۰ (۲۰:۱۳۰) ، ق ۳۹ (۵۰:۳۹) ، فرقان ۵۸ (۲۵:۵۸) ، طور ۴۸ (۵۲:۴۸) و ۴۹. حجر : ۹۹ وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ و پروردگارت را بندگي کن تا يقين [=مرگ / آگاهي يقينی] تو را در رسد. ۵۵ __ ۵۵- گويا به استناد آية ۴۶ (۷۴:۴۶) و ۴۷ سورة مدثر [وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ حَتَّى أَتَانَا الْيَقِينُ- يکسره روز جزا را تکذيب مي‌کرديم تا يقين به ما رسيد] مرگ را همان رسيدن به يقين گرفته‌اند که پرده‌ها کنار مي‌رود و ناپايداري دنيا و تعلقات آن به وضوح نمايان مي‌گردد. https://zaya.io/cn2xb کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🔵 و شهيدمطهری در مباحث و نهادهاي 🛑قسمت دوم ❇آسیب شناسی و 🔻امر به معروف مطهری فقیهی برجسته بود ولی فقهش در محدوده تقلید از فقهای پیشین نبود. در فقه او، اجتهاد و استنباط در روایات خلاصه نمی‌شد. فقه مطهری جدای از عقلانیت نبود، لذا وقتی به امر به معروف تاکید می‌کرد، فقط آن را در قلمرو شیوه‌ها و روش‌های مورد تایید علوم اجتماعی، مشروع و مجاز می‌دانست. و در زمانی که به تعبیر خودش کسی "غیر از پند و بند" نهی از منکری نمی‌شناخت، می‌گفت: "روانشناسی و جامعه شناسی می‌خواهد تا انسان بفهمد که چگونه کند و تشخیص دهد منکر از کجا سرچشمه می‌گیرد؟" البته او اگر امروز بود، پاسخ اینگونه سوالاتش را دریافت می‌کرد که "سرچشمه منکر" معلوم است، نه روانشناسی می‌خواهد و نه جامعه شناسی، فقط یک چیز می‌خواهد و آن هم "دشمن شناسی" 🔻نطق و منطق مطهری در برابر مدعیان امر به معروف (که می‌گفتند: ما احتمال تاثیر می‌دهیم پس وظیفه داریم) این بود که: ⭕️"تو که نمی‌دانی راه امر به معروف چیست، تو که روانشناسی نمی‌دانی که برای نفوذ در بشر از چه راهی باید با روح او مواجه شد، تو که جامعه شناسی نمی‌دانی، حق نداری بگویی من می‌دهم و یا احتمال نمی‌دهم." مطهری چون حکیم بود، دین را تفسیر می‌کرد. در نگاه عقلانی او تاکید اسلام بر این فریضه، بمعنی صحه گذاشتن بر روش‌های خردمندانه و عقل پسند برای اصلاح فرد و جامعه است. او به کلمات فقهاء بسنده نمی‌کرد و به سخن حکماء نیز اعتنا داشت و از بوعلی سینا در اشارات را نقل می‌کرد که "امر بمعروف با و مداراست، نه با زور و : العارف ....اذا امر بالمعروف امر برفق ناصح لا بعنف معیر." 🔻نگاه تاریخی : چگونگي تغيير جهت نهي از منكر از اصحاب قدرت به صاحبان فضيلت در تحلیل همه جانبه و بحث‌های آسیب شناسانه استاد مطهری، آگاهی‌های تاریخی او نیز سهم وافری داشت. اینکه چگونه خوارج این فریضه را ریل عقلانیت خارج گردند و یا عباسیان عنصر اساسی نقد قدرت را آن گرفتند و تا دوره اخیر که آن را به امور جزئی محدود ساختند و اختیار مباحات را هم از مردم سلب کردند، در بررسی تاریخی مطهری دیده می‌شود و همین آگاهی تاریخی است که او را نسبت به داعیه های نهی ازمنکر، هوشیار و حساس ساخته و متوجه خطرات پنهان می‌کند. او در بحث نشان می‌دهد که آنان به نهی از منکر بسیار اهمیت می‌دادند و از خطر نیز استقبال می‌کردند ولی ایراد کارشان این بود که اجرای این فریضه، تابع منطق نبوده و نابخردانه اقدام می‌کردند. ولی مطهری در این نقطه توقف نمی‌کند و به سراغ دنباله های خوارج می‌رود، کسانی که همان خُشک سری و بی فکری خوارج را دارند و به نتایج و پیامدهای نهی از منکر خود نمی‌اندیشند، ولی مانند خوارج شجاعت نهی از منکر در برابر اصحاب قدرت را ندارند. اینها بمراتب از خوارج دیروز خطرناک ترند زیرا آنها سراغ حاکمان می‌رفتند و اینها سراغ اصحاب فضیلت، آنها شمشیر بر فرق قدرتمندان می‌زدند و اینها با سلاح و اتهام، ارباب کمال و اخلاص را ساقط می‌کنند. سخن مطهری در باره این جریان چنین است: 🔻"، شمشیر پولادین را به کناری گذاشتند و از امربه معروف که برایشان خطر ایجاد می‌کرد، صرف نظر کردند و با شمشیر زبان به جان افتادند و هر صاحب فضیلتی را به نوعی متهم کردند." (جاذبه و دافعه علی ع) 🔻اینک در میان ما نیست ولی ایا و فکر او در میان ما زنده است؟ آیا امروز ما نیز مانند مطهری امر به معروف را می‌شناسیم و می‌شناسانیم؟ آیا نهاد امر به معروف در جامعه ما بر مبنای اندیشه مطهری شکل گرفته و عمل می‌کند؟ 👈امروز هر چند خلأ مطهری دردناک است ولی تاثر بیشتر آن است که این خلا را با شِبه مطهری ها پر کرده ایم. مصیبت بزرگ امروز ما این است اندیشه‌های متحجرانه بَدَلی، جای تفکر روشنگرانه مطهری را گرفته و مطهریِ امام در غربت و انزوا قرار داده است! 🎙استاد سروش محلاتي 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم قُلْ لِمَنْ فِی أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَى إِنْ يَعْلَمِ اللهُ فِی قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ اگر خداوند خيری در دلهای شما بداند ( و نيات نيك و پاكی داشته باشيد ) بهتر از آنچه از شما گرفته شده به شما می‌دهد، و شما را می‌بخشد، و خداوند آمرزنده و مهربان است. 🌹 سوره انفال ، آیه ۷۰ 🆔️ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیه 138 تا 143 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
🕊 مربوط به 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️تحقيق و تدبر در آيه 🔸قسمت اول 1⃣ بعضی روایات همین را تایید می‌کند که اول سی شب قرار بود که وجود مبارک موسای کلیم (سلام الله علیه) مهمان ذات اقدس اله باشد و بعدا ده شب اضافه شده است لذا فرمود ﴿وَأَتْمَمْناها بِعَشْرٍ﴾ آن ده شب را برای دریافت تورات و مکالمه مستقیم ذات اقدس اله ... که آن ده شب نتیجه آن سی شب هست شاید این روایت ناظر به این باشد که در مقام اظهار و افشا اینچنین بود وگرنه میعاد اولی همان چهل شب است. 2⃣ لیله چهل شب تفکیک شده است به یک سی شب و یک ده شب تا مشخص بشود که چهل شب مطلق نیست .یک سی شبی است یعنی یک ماه است . 🔷✨مشخص است که از اول ذی قعده است مثلاً تا پایان ذی قعده یعنی یک ماه یک دهه‌ای هم هست که دهه فجر است و لیالی عشرا ست و همان است که ضمیمه یک ماه ذی قعده می‌شود می‌شود چهل شب .اگر بفرماید چهل شب خب ممکن است که از دهم یک ماه شروع بشود تا بیستم ماه دیگر این هم می‌شود چهل شب. ولی این نصاب خاص و آن معیار مخصوص نیست .آن وصف مشخصی که برای اربعین گیری سودمند است همین اول ذی قعده است تا دهم ذی حجه. گرچه همیشه اربعین گیری نافع است و اما آن اربعین گیری ماثور و مجرب همین اربعین گیری موسای کلیم (سلام الله علیه) است که از اول ذی قعده شروع می‌شود تا دهم ذی حجه. 3⃣ این مواعده چهل شبه چهل شبانه روز بود حالا شرحش آن طوری که رد روایات هست این است که وجود موسای کلیم (سلام الله علیه) در این چهل شب که ضیف الرحمان بود نه خوابی داشت و نه غذایی روزش هم شب بود شبش هم شب بود. 🔷✨اما تعبیر قرآن کریم این است که ما سی شب با او قرار گذاشتیم و ده شب هم اضافه کردیم شده چهل شب. نفرمود سی روز قرار گذاشتیم که او سی روز مهمان ما باشد و ده روز اضافه کردیم شده چهل روز. برای آن است که کسی که کار او روزانه است مثل روز کار می‌کند این نمی‌تواند اهل مناجات باشد .روز همان است که ﴿إِنَّ لَکَ فِی النَّهارِ سَبْحًا طَویلاً﴾ روز همان است که انسان با کارهای عادی مانوس است .شب همان است که ﴿وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقامًا مَحْمُودًا﴾ شب است و این چهل شبانه روز وجود مبارک موسای کلیم چهل شب بود نه اینکه چهل تاروز داشت چهل تا شب داشت و حضرت شبانه روز با خدا صحبت می‌کرد روز هم با خدا صحبت می‌کرد شب هم با خدا صحبت می‌کرد . 👈وقتیکه روز آدم کار سحر را بکند چنین روزی پر برکت است و می‌شود شب. 4⃣ جریان اربعین موسای کلیم (سلام الله علیه) همانند اربعینهای دیگر به این معنا نیست که اگر کسی چهل شبانه روز مخلصا قیام کرد نتیجه را بعد از اربعین می‌گیرد .بلکه به این معناست هر قدمی از این قدمهای چهل گانه را که برداشت به همان اندازه نتیجه را هم می‌گیرد ولی کمال نتیجه متفرع بر اربعین است. 🔷✨ یک وقت است که عدد اربعین نقش تعیین کننده دارد که اگر آن اربعین حاصل شد آن حکم حاصل است وگرنه اصلاً حاکم نیست اما جریان اربعین صباحا «من اخلص لله اربعین صباحا» «من اصبح لله اربعین» معنایش این نیست که اگر کسی چهل روز مخلص بود نتیجه می‌گیرد و اگر ۳۰ روز مخلص بود اصلاً نتیجه می‌گیرد یا ۱۰ روز مخلص بود اصلاً نتیجه نمی‌گیرد این طور نیست. 📚نکاتی از  آیه وواعدنا در تفسیر تسنيم (اقای جوادی املی) https://b2n.ir/d95490 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️تحقيق و تدبر در آيه 🔶 قسمت دوم: 🔷✨اينكه به ۳۰ شب اول ، ۱۰شب اضافه ميشود مي تواند دو حالت داشته باشد:🔻 1⃣ قرار اول براي رسيدن به هدف كافي نبوده وبايد با اضافه كردن جندشب ديگر به عدد ۴۰ ميرسيده است(با توجه به اهميت وخواص عدد ۴۰) 2⃣ بدون تاكيد زياد بر طول دوره ،زمان انتها يا پايان ميقات به موعد خاصي منتهي گردد. 🔷✨ با توجه به پست بالا كه اين ۱۰ شب اضافه شده ،همين دهه اول ذيحجه بوده است،پس زمان پايان ميقات روز بوده است.واين يعني كه عيد قريان فقط منحصر به زندگي نيوده و اين روز در سرنوشت نيز مهم بوده است. 🔷✨ مطابق مناسك حج كه از زمان ابرهيم تشريع شده است"وارنا مناسكنا"حاجيان پس از وقوف در وكسب معرفت (خودشناسي وخداشناسي) در روز نهم ذيحجه ،شب دهم به صحراي مشعر ميروند (بدون هيچ منزلگاه معيني -اجتماعي از سفيد پوشان منتظر) تا تصوير كوچكي از قيامت را در ذهن مجسم كنند.با طلوع افتاب روز دهم به سرزمين منا ميروند تا شيطان بزرگ را رمي جمره كنند واز ان تبري بجويند. سپس به ياد ابراهيم خليل در اطاعت از اوامر معبود گوسفندي مي كنند .انگاه تقصير ميكنند يا سر مي تراشند. 🔷✨ پس از مراحل بالاست كه تمام احرام (بجز ۲ مورد ) برانها حلال ميشود و اجازه ورود به حريم وخانه معبود را پيدا مي كند.و بايد به طواف بيت اله برود. 👈پس هم موسي وهم حاجي بايد و آدابي را رعايت كنند تا ظرفيت تعالي ورسيدن به مرتبه اي بالاتر (بسته به هدف ) را پيدا كنند. 👌براي رضاي معبود و رسيدن باو ،بايد نقشه راه را همانطور كه او گفته طي كرد. 📚برگرفته از سایت قرآن پویان https://b2n.ir/y92950 https://b2n.ir/y77474 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 4⃣5⃣ تدبر در سوره 🔹پیام های آیات ۸۸-۸۵ سوره حجر از تفسیر نور ۱- آفرینش،هدفدار است و هدفش حقّ است. ما خَلَقْنَا ... إِلاّ بِالْحَقِّ ۲- خلقت،هدفدار و مسیرش معاد است. «إِنَّ السّاعَهَ لَآتِیَهٌ» ۳- اگر توان تنبیه کفّار را ندارید،نگران نباشید،قیامتی در کار است. «إِنَّ السّاعَهَ لَآتِیَهٌ فَاصْفَحِ» ۴- زیر بنای مسائل اخلاقی وگذشت وعفو،باید ایمان به مبدأ ومعاد و هدف گیری های صحیح باشد. خَلَقْنَا ... بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السّاعَهَ لَآتِیَهٌ فَاصْفَحِ ۵- اکنون که قیامت حقّ است و به حساب همه رسیدگی می شود،پس نگران حیله ها و عنادهای کفّار مباش و آنان را عفو کن. «إِنَّ السّاعَهَ لَآتِیَهٌ فَاصْفَحِ» ۶- کسی که فرمان گذشت می دهد،خدایی است که مربّی وخلاّق وعلیم است «إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلاّقُ الْعَلِیمُ» (او می داند که عفو وگذشت در روح فرد وجامعه و جذب و رشد مردم چه اثری دارد،پس عمل به فرمان صَفح برای شما سنگین نباشد.) ۷- کرار در مسائل تربیتی یک اصل است. «الْمَثانِی» (تکرار نزول آیات،تکرار کلمات،تکرار داستان ها،تکرار صفات الهی،تکرار آیات عذاب ومعاد،تکرارسرنوشت امّت ها،تکرار الطاف الهی،تکرار دستورات و تکرار تلاوت قرآن ۸- در برابر امکانات دیگران،بر توانایی ها وامکانات خود تکیه کنید.تو که قرآن داری، «آتَیْناکَ سَبْعاً» به دنیای کفّار دل نبند، وَ لا تَمُدَّنَّ ... ۹- به نعمت های دنیوی خیره و وابسته نشوید. «لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ» (زیرا دنیا هم کم است«قلیل»هم زودگذر است«عرض»هم غنچه ای است که برای کسی بطور کامل باز نمی شود «زَهْرَهَ الْحَیاهِ الدُّنْیا» ) ۱۰- خیره شدن سبب علاقه و دلبستگی می شود.(نگاه نکن تا دل اسیر نشود) «لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ» (گناه و انحراف را باید از سرچشمه جلوگیری کرد) زدست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد ۱۱- کسی می تواند مردم را به معنویّت سوق دهد،که خود گرفتار مادیات نباشد «لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ» (خطاب آیه به پیامبر است) ۱۲- همه ی کسانی که به سراغ دنیا می روند،به آن نمی رسند. «أَزْواجاً مِنْهُمْ» ۱۳- تواضع و نرمی در برابر دنیا ودنیاپرستان،هرگز. «لا تَمُدَّنَّ» ولی در برابر دینداران همواره. «وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ» ۱۴- رهبر و مربی باید در برابر مردم،نرمش و عطوفت داشته باشد. «وَ اخْفِضْ» کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معرفی : 280 درس از 30 جزء قران» توسط مولف کتاب آقای سیدکاظم فرهنگ، در برنامه مصباح ✅✅ اگر ميخواهيد خود يا عزيزانتان با مهمترين بايدها و نبايدهاي اعمال و عقايدزندگي فردي و اجتماعي از منظر قران آشنا شويد، مطالعه كتاب" را به شما پيشنهاد ميكنيم. ✅ با سفارش كتاب "" ميتوانيد ضمن تلاوتهاي روزانه، برگزيده اي از نكات و مفاهيم جزء را هم به همراه توضيح و تفسير مختصر نيز مطالعه نماييد. 🔶 يك نسخه را هم ميتوانيد به عنوان به دوستان و اشنايان تان و يا كتابخانه مسجد، مدرسه، هيات، شركت ،موسسه و ...موردنظرتان اهدا نماييد تا همواره در ثواب مطالعه و عمل به كتاب باشيد. ✅اطلاعات بيشتر در : https://t.me/raftarequrani https://eitaa.com/raftarequrani https://chat.whatsapp.com/EzuHMZGIPR1BsZnmRrQcqQ
🔵 و شهيدمطهری در مباحث و نهادهاي 🛑قسمت سوم: انتقادهاي تند استادمطهري از 🔻"بدون شک، یکی از ویژگی های مرحوم شهید مطهری، وی بود. بخشی از این شهامت، در انتقاد وی از بود، و در این باره فراوان گفت و نوشت. ایشان راه حل دینی برای جامعه قائل بود و طبعا می بایست بر اصلاح جامعه روحانیت اصرار می ورزید، چون آنها شرط اجرای درست این راه حل دینی بودند. مطهری که آمدنش به تهران به نوعی برای ، اخلاقیات حاکم بر حوزه و برخی از مناسبات موجود در سیستم جاری آن بود، در تهران، در جستجوی یافتن راهی تازه در تأثیرگذاری دین بر جامعه بود. به همین دلیل، همزمان با طرح انتقادهای جدی نسبت به ، تلاش می‌کرد روحانی نوگرایی باشد که به مشکلات فکری جدید توجه دارد. فضای آن دوره به گونه ای بود که هنوز تحرک جدی و مستقلی از روحانیون دیده نمی شد. به همین دلیل، مطهری در آن سال‌ها به عنوان یک فرد پیشرو و یک روشنفکر (در اینجا یعنی منتقد) دینی، منتقد روحانیت بود. بخشی از این انتقادها بعدها نیز ادامه یافت اما در این سال‌های اخیر به خصوص در برابر انتقادات تند شریعتی از روحانیت، به سختی از روحانیت دفاع کرد. 🖋در این زمینه، یادداشت های ایشان را از سال 1338 که در مجلد سیزدهم یادداشتهای ایشان آمده مرور می کنیم. ⭕️انتقادها تند است و باید اندیشید که چرا این مقدار تند مطرح شده است. استاد_مطهری در یک مورد، با اشاره به برخی از ، می‌گوید: 📌«از وقتی که برای روحانیت دربار درست شده (به تقلید جبابره و فراعنه و سلاطین زمان و دربار پاک که آن هم تقلیدی از جبابره است) همیشه دیدن رؤسای روحانی تمنای ریاست را در وجود طلاب بیدار می‌کند... همین وضع ریاست مآبی این آقایان است که را فاسد کرده است.» (يادداشتها ج13/ 89) 📌وی در جای دیگری از «روح » در علما سخن گفته و ضمن متهم کردن «سلاطین» که چنین شرایطی را برای آنان فراهم کردند، می‌افزاید: «تا کار به موضوع سهم امام و پیش نمازهای بیکار و تنبل کشید که هم خود عضو عاطل هستند و هم مانع و سد پیشرفت‌های دینی هستند» (13/ 50) 📌ایشان در جای دیگری از روحانیون به خاطر این که «با وسائل تبلیغاتی جدید مبارزه می‌کنند و از آنها احتراز می‌کنند و دربست آنها را در اختیار دشمن می‌گذارند» انتقاد کرده و می‌گوید: «روحانیین ما با سه چیز که رکن اساسی است مبارزه می‌کنند و آن را حرام می‌دانند: یکی اشغال مواضع حساس در اجتماع که آنها را وابسته به دولت می‌دانند، دوم داشتن تاکتیک و نقشه و می‌گویند نظم روحانیت در بی نظمی آن است، سوم استفاده از فرصت‌های جدید که آنها را بدعت می‌شمارند». (13/ 115) 📌آقای مطهری ضمن تأکید بر این که به منزله فرزندان انبیاء هستند که وارث عقیده و فکر و مبادی و اصول آنها هستند. از این که برخی «از ورّاث در صدد این هستند که بر سرمایه ارثی بیفزایند»‌ و همین‌ها هستند که آثار برجسته ای مانند کافی و فقیه و خلاف و مبسوط و اسفار و غیره را پدید آورده‌اند، به انتقاد از دسته ای دیگر می‌پردازد: «ولی بعضی از ورّاث هستند که کارشان فقط تلف کردن و مصرف کردن سرمایه اصلی پدر است و چشم دوخته اند به مابقی سرمایه پدر که کی آن را بخورند و تمام کنند و فکر آینده به کلی از دماغ آنها بیرون رفته». وی سپس ادامه می‌دهد: 👈«امروز روحانیین ما نسبت به سرمایه انسانی اسلامی همان حال را دارند. شما اگر به روحیه ملاهای تهران آشنا باشید می‌دانید که فقط چشمشان به چهار تا بازاری قدیمی است که تا کی این سرمایه ـ که با رفتن این نسل و پیدایش نسل‌های جوان رو به نقصان و تمام شدن است ـ تمام شود. بله همه علمای بزرگ و مراجع فقط چشمشان به سرمایه‌های موجود است که با رساله و تقلید آشنا هستند و هیچ توجه ندارند که آخر این سرمایه پدری که محصول زحمت‌های چند صد ساله کلینی‌ها و صدوق‌ها و علامه‌ها و خواجه نصیرها هستند، دارند از بین می‌روند».(13/ 170 و بنگرید: 248)" 🖋حجت الاسلام رسول جعفريان ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛