💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_حجر آیات 52 تا 70
📄#صفحـہ_265
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_265
❇️در #حوادث مهم لطف خدا لحظه به لحظه امداد میكند
💠فاسرباهلک بقطع من الیل و اتبع ادبارهم و لا یلتفت منکم احد و امضواحیث تؤمرون 65/حجر
🌱پس خانوادهات را شبانه بیرون بر و خودت بدنبال آنها برو وابدا هیچ یک از شما متوجه پشت سر خود نباشد و به راهی که امر شدهاید برویدو بگذرید.
🔹(اسراء) یعنی حرکت شبانه و (قطع من الیل)یعنی قسمتی یا پارهای ازشب، آیه شریفه در مقام امر به حضرت لوط است و میفرماید: شبانه اهل وعیالت را حرکت بده و آنان را مقدم نما و خودت بدنبال آنها حرکت کن تا کسیاز آنها باقی نماند و مواظب باش کسی به پشت سرش نگاه نکند و مستقیم بهسویی که مأمور شدهاید پیش روید، چون در پیش روی شما هدایت الهی است،یعنی یک هادی و قائد الهی آنها را هدایت کرده و پیش میراند.
🔹از غفلت كفّار برای نجات مؤمنان استفاده كنيد. «فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ»
🔹حركت انبيا، زير نظر وفرمان خداوند است. «تُؤْمَرُونَ»
🔹در حوادث مهم لطف خدا لحظه به لحظه امداد میكند. (هجرت در چه زمانی:
«بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ» با چه افرادی: «بِأَهْلِكَ» با چه روشی: «لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ» وبه چه مقصدی: «حَيْثُ تُؤْمَرُونَ»
📚تفسیر المیزان و نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
May 11
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
0⃣6⃣ تدبر در سوره #هود
🔹پیام های آیات ۷۳-۶۹ سوره هود از تفسیر نور
۱- سخن را باید با سلام آغاز کرد. «قالُوا سَلاماً»
۲- سلام،یک شعار آسمانی و شیوه ای ملکوتی است. «قالُوا سَلاماً»
۳- سلام را به نحو بهتر باید جواب داد.(جمله ی«سلام»جمله ی اسمیّه است که دوام وثبوت آن از جمله ی فعلیّه ی «قالُوا سَلاماً» بیشتر است)
۴- در پذیرایی باید تسریع نمود. «فَما لَبِثَ»
۵- پذیرایی از میهمان یک ارزش است،اگر چه ناشناس باشد. «جاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ»
۶- ابراهیم علیه السلام،میهمان دوست و سخاوتمند بود. «جاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ»
۷- پذیرایی از میهمان،مطلوب و ویژه باشد.«بِعِجْلٍ حَنِیذٍ»
۸- علم انبیا محدود است.«نکرهم»
۹- گاهی ریشه ی ترس انسان،جهل است. أَوْجَسَ مِنْهُمْ ... لا تَخَفْ إِنّا أُرْسِلْنا
۱۰- از بهترین بشارت ها،نعمتی مستمر و دنباله دار است. «وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ یَعْقُوبَ»
۱۱- با اینکه هر دسته از فرشتگان الهی مأموریّت خاصّی دارند،امّا این گروه از فرستادگان،چند منظور را دنبال می کردند،یکی قلع و قمع و هلاکت مفسدان قوم لوط، و دیگری بشارت فرزند به ابراهیم علیه السلام وساره. «أُرْسِلْنا إِلی قَوْمِ لُوطٍ، فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ»
۱۲- قدرت خدا را در امکانات محدود خود محصور نسازیم. «أَنَا عَجُوزٌ ،بَعْلِی شَیْخاً» (همیشه اسباب و علل ظاهری،کارساز نیست)
۱۳- هرگز از امدادهای غیبی الهی،مأیوس نشویم. «أَ تَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ»
۱۴- برای برطرف کردن استبعاد وتعجّب در امری،نعمت های بیشمار الهی را یاد کنیم. أَ تَعْجَبِینَ ... رَحْمَتُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ (همان خدایی که آتش را بر ابراهیم علیه السلام، سرد و او را بر بت پرستان پیروز نمود،می تواند به پیرزنی عقیم و شوهری سالخورده، فرزندانی عطا فرماید)
۱۵- فرزند صالح،رحمت وبرکت از جانب خداست. «رَحْمَتُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ»
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#زندگی_قرآنی
شماره 68
سوره #بقره صفحه_42
⭕️ نكاتي از #مرگ_صدساله_عزير
🔸 أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ "259/بقره"
🌱يا همچون [تجربة] كسي كه بر قريهاي از پايه فروريخته گذشت و [پيش خود] گفت: خدا چگونه اين [مردمان مدفون زير آوارها] را زنده ميكند!؟ پس خدا صد سال او را ميراند و سپس برانگيخت. [آنگاه به او] گفت: چقدر درنگ كردهاي؟ گفت: يك روز يا قسمتي از روز را درنگ كردهام. [خدا] گفت: [نه] بلكه صد سال درنگ كردهاي! پس [با وجود گذشت يك قرن] به خوردني و آشاميدني خود نگاه كن كه دگرگون نشده است و [نيز سالم بودن] الاغت را بنگر. [اين تجربه براي اين است] تا تو را نشانهاي براي مردم قرار دهيم و [حال كه به چشم ظاهري ديدي، به چشم باطن و خرد يقين آور؛] به استخوانها بنگر كه چگونه [در قيامت ذرات پوسيده آن را به هم] پيوند ميدهيم سپس گوشتي بر آن ميپوشانيم. پس [چون مدل و نمونه] رستاخير بر او آشكار شد،گفت: دانستم كه خدا بر هر كاري توانا [=قدر و اندازهگذار] است.
🔷در این آیه سرگذشت یکی دیگر از انبیاء پیشین بیان شده، که مشتمل بر شواهد زندهای بر مسائل معاد است.
آیه اشاره به سرگذشت کسی میکند که در اثنای سفر خود در حالی که بر مرکبی سوار بود و مقداری آشامیدنی و خوراکی همراه داشت از کنار یک آبادی گذشت در حالی که به شکل وحشتناکی در هم ریخته و ویران شده بود و اجساد و استخوانهای پوسیده ساکنان آن به چشم میخورد هنگامی که این منظره وحشتزا را دید گفت چگونه خداوند این #مردگان را زنده میکند؟
در باره این که او کدامیک از پیامبران بوده مشهور و معروف این است که «عزیر» بوده است.
🔷در اين آيه، همچون آية قبل، هيچ نام و نشاني از شخص رهگذر، مقصد و تاريخ اين رويداد نيست كه اگر لازم بود حتماً ذكر ميشد. آنچه مهم است، نه ظرف تجربه، بلكه محتواي حكمتآميز آن و عبرتگيري و انديشهورزي است.
🔷 اين سؤال براي هر كسي ميتواند پيش بيايد، كماآنكه در آية بعد همين سؤال را #ابراهيم_خليل مطرح ميكند. گويا سؤال كننده كه سوار بر مركب خود از اين قرية ساكت و متروك ميگذشت، در سير انديشه با خود ميگفت: «خدا چگونه و در چه زماني از عمر» اينها را زنده ميكند [أَنَّىَ يُحْيِـي هَـَذِهِ اللهُ بَعْدَ مَوْتِهَا]؟ به سنّ كودكي، جواني، پيري يا هنگام مرگ؟ وقتي زمان در حركت است، چگونه ممكن است حيات ثابت مانده باشد؟ آيا مردمان اين دهكده با همة مشخصات زمان مرگ زنده ميشوند، پس گذشت زمان چه ميشود!؟ ما چون «زمان» يا حيات و مرگ را در ظرف ذهني خود ميفهميم و گذشته و حال و آينده را جدا ميپنداريم، حيّ و قيّوم بودن خدايي را كه اول و آخر و ظاهر و باطن است نميفهميم و حقيقت «حيات» را، كه مستقل از تأثيرپذيري حوادث است، درك نميكنيم.
🔷 در اين تك آيه 3 بار فعل «لَبَثَ» [درنگ كردن- اقامت] به كار رفته است. اين فعل دربارة خواب اصحاب كهف نيز 3 بار در آية 19 آن سوره [و 6 بار در كلّ آن سوره] آمده است. درنگ كردن دلالت بر نوعي زندگي، هرچند در كمون [مثل دانه در خاك يا خواب برخي حيوانات در زمستان] ميكند. احياء آنان را نيز با «ثُمَّ بَعَثَهُ» بيان كرده است كه نوعي برانگيختگي و حركت را نشان ميدهد. گويي زمان در آن صد سال براي آن مرد متوقف شده و هيچ تأثيري از بيرون نپذيرفته است.
🔷تأثير نپذيرفتن حيات از گذشت زمان، شامل حيات حيواني [آن الاغ]، و حيات ملكولي [باكتريها و عوامل تغيير دهنده و تجزيه كنندة طعام و آب] ميشود. اگر امروز با موارد نگهدارنده [Preservatives] تا مدتي از تجزيه و فساد ميوهها و مواد غذايي جلوگيري ميكنند، چرا اين زمان به صد سال نينجامد؟ مگر عسل فاسد شدني است؟
📚تفاسير نمونه و بازرگان
┄═❁🍃
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━
❇️ #اسلام دین #غم یا #شادی؟
🛑 قسمت اول:
📌 ایا برگزاری این همه مجلس #عزاداری، دلیل بر اصل بودن عزا در فرهنگ اسلامی است؟
📝 در این نوشتار نظر اسلام در رابطه با #شادی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
✅ بسیاری تصور می کنند که در فرهنگ مذهبی، رفتار اصلی، گریستن و زاری کردن، و داشتن غم واندوه است و شادی کردن و تفریح امری ناپسند است. کسانی این تصور برای آنها بوجود آمده اگر مردمی اندوهناک و غمزده باشند، صفات خدایی در آنها بهتر یافت می شود.
↩️ محافل دینی، به طور معمول برای عزاداری برگزار می شود. مجالس دعا و ندبه، در فضایی آکنده از #ناله و گریه تشکیل می گردد .
طبیعی است که در چنین فضای عمومی فکری، بویژه در فرهنگ شیعی که عزاداری و گریه سنت دینی است، چنین برداشت می شود که در فرهنگ دینی، غلبه با ناشاد بودن است و این تصور ایجاد شود که اصل در دین، غم و حزن و گریه و ناله و توجه به عالم مرگ و ترس دائمی همراه با ملالت غصه است .
✅ در صورتی که همه ی حالات و غرایز انسان در اصل هیچ کدام بد نیست . همه ی غرایز در نهاد انسان به طور مساوی آفریده شده و محبت ، شادی و خندیدن از غرایزی است که در نهاد انسان وانهاده شده و هر یک در جای خود مفید است؛ چنان که خشم و نفرت در جای خود ضروری و نشانه ای از نظام دفاعی انسان در نظام هستی و در برخورد با حوادث و دشمنی ها است.
↩️ حزن برای فرار از غرور و وابستگی به دنیا است و این منافات با شادی و نشاط ندارد.
👈قرآن کریم، خداوند را آفریننده #خنده و #گریه می داند:
🔸وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى «اوست که می خنداند و می گریاند.» (نجم/43)
اهمیت شادی و خنده چنان است که در کنار زنده کردن و میراندن انسان آورده شده، گویی نقش آفرینی آن در زندگی مانند حیات است.
↩️ دلیل آن روشن است. گاه با یک شادی درست، از مرگ روحی و روانی فردی جلوگیری می شود و از افسردگی ، خودکشی و سکته نجات پیدا می کند. به همین دلیل حالت خنده ای که به انسان دست می دهد،آیه ای از آیه های آفرینش جهان است.
✅ از سوی دیگر، سنت مذهبی و فراگیر عزاداری ، دعا و ندبه و زاری کردن، دلیل بر اصل بودن آن نیست . در سنت های دینی، جشن وشادی هم وجود دارد. اعیاد مذهبی هم وجود دارد و در آن ها دستور به شادی نیز داده شده است .
↩️ بگذریم که این برگزاری این همه مجلس عزاداری گویای صحت و اصل بودن عزا در فرهنگ اسلامی نیست. قدر متیقن آن است که در میان موالیان #اهل_بیت و مسلمانان نخست، این همه مجلس عزا نبوده است .
✅ همان گونه که زیبایی های طبیعت و رفتارهای انسانی والا شادی آفرین است،
خودِ #شادی، شادی آفرین است.
هر انسانی ، شادی را تجربه کرده و تأثیر آن را در زندگی و رفتار خود دیده و ضرورت آن را لمس کرده است . گاهی جسم خسته است، استراحت می کند، می خوابد و گاه روح خسته می شود و باید استراحت کند و گاه جسم و روح هر دو خسته اند، این جاست که پای استراحت روح به میان می آید و شادی التیام بخش روح خسته و نیرو دهنده ی آن است .
🎙ایت الله سید محمد علی ایازی
ادامه دارد
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━
#دعاهای_روزانه
🌸🤲 اللّٰهُمَّ بِنُورِكَ اهْتَدَيْتُ، وَبِفَضْلِكَ اسْتَغْنَيْتُ، وَبِنِعْمَتِكَ أَصْبَحْتُ وَأَمْسَيْتُ؛
💫خدایا! به نورت هدایت یافتم و به احسانت بینیاز گشته و به نعمتت صبح و شام کردم؛.
فرازی از دعای عشرات
@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_حجر آیات 71 تا 90
📄#صفحـہ_266
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_266
❇️نتیجه اعراض از #حقّ وبیاعتنايی به مردان حقّ
💠فما اغنی عنهم ما کانوا یکسبون 84/حجر
🌱پس آنچه آورده بودند سودی برایشان نداشت و آنها را بی نیاز نکرد.
🔷اصحاب حجر همان قوم ثمود هستند،یعنی قوم صالح (ع ) و (حجر) نام شهر آنها بوده و قرآن می فرماید، اینها تمام پیامبران را تکذیب کردند با آنکه معاصر صالح (ع ) بوده اند، ولی چون دعوت همه انبیاء واحد است ، اگر کسی یکی از آنها را تکذیب کند، گویا همه آنان راتکذیب کرده است .
🔷به هر جهت اینها از معجزات الهی اعراض کرده اند و مقصود از (آیات ) همان ناقه صالح و ماجرای کشتن او و عذاب شدن آنها در ادامه ماجراست ، و یا معارف حقه ایست که صالح (ع ) به آنان تعلیم می داد به هر جهت آنها از این آیات اعراض کردند و این قوم در کوهها و در شکاف غارها برای خود منازلی تراشیده و به پندار خویش از همه حوادث ایمن بودند، اما به واسطه کفر و تکذیب آیات الهی ،صیحه آسمانی و عذاب الهی آنها را در هنگام صبحدم فراگرفت و آنچه درزندگی دنیوی برای خود بدست آورده بودند هیچ اثری در تأمین سعادت حیات آنها نداشت و نتوانست مانع از وقوع عذاب بر آنها شود.
📚تفسیر المیزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_266
❇️چشم به امكانات ديگران دوختن مايه #انحطاط است!
💠لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلی ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ (۸۸/حجر)
🌱ای پيامبر! به آنچه كه ما با آن گروههای از كفّار را كامياب كردهايم، چشم مدوز و بر آنان اندوه مخور و بال محبّت خويش را برای مؤمنان فروگستر.
🔹در برابر امكانات ديگران، بر توانايیها وامكانات خود تكيه كنيد. تو كه قرآن داری، «آتَيْناكَ سَبْعاً» به دنيای كفّار دل نبند، وَ لا تَمُدَّنَ ...
🔹به نعمتهای دنيوی خيره و وابسته نشويد. «لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ» (زيرا دنيا هم كم است «قليل» هم زودگذر است «عرض» هم غنچهای است كه برای كسی بطور كامل باز نمیشود «زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا»)
🔹خيره شدن سبب علاقه و دلبستگی میشود. (نگاه نكن تا دل اسير نشود) «لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ» (گناه و انحراف را بايد از سرچشمه جلوگيری كرد)
زدست ديده و دل هر دو فرياد
كه هر چه ديده بيند دل كند ياد
🔹كسی میتواند مردم را به معنويّت سوق دهد، كه خود گرفتار ماديات نباشد «لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ» (خطاب آيه به پيامبر است)
🔹همهی كسانی كه به سراغ دنيا میروند، به آن نمیرسند. «أَزْواجاً مِنْهُمْ»
🔹برای كسانی كه قابل هدايت نيستند، نبايد غصه خورد. «لا تَحْزَنْ»
🔹تواضع و نرمی در برابر دنيا ودنياپرستان، هرگز. «لا تَمُدَّنَّ» ولی در برابر دينداران همواره. «وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ»
🔹رهبر و مربی بايد در برابر مردم، نرمش و عطوفت داشته باشد. «وَ اخْفِضْ»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
May 11
♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
1⃣6⃣ تدبر در سوره #هود
🔹تفسیر سوره هود از عبدالعلی بازرگان
هود : ۷۱
وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ
و همسر او که [در آنجا] ايستاده بود، [با رفع ترس و نگراني، يا مسرّت از ريشه کني قوم ستمگر لوط] خنديد! پس ما او را به اسحق و پس از اسحق به يعقوب [=نوادهاش] بشارت داديم. ۸۰
۸۰- اين ديگر بشارتي فوق بشارت و نور علي نور است، يعقوب نيز ۱۲ فرزند، از جمله يوسف داشت که قوم بني اسرائيل از آنان پديد آمد و موسي در ميان آنان نخستين اُمت مبتني بر شريعت را بنيان نهاد.
هود : ۷۴
فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَى يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ
پس چون دل نگراني از ابراهيم برفت ۸۱
و بشارت [فرزند] به او رسيد، با ما درباره قوم لوط به مجادله [=چون و چرا] پرداخت ۸۲
[و دلش به حال قوم لوط سوخت و خواستار نجاتشان شد].
۸۱- واژة ترس در زبان عربي معادلهاي متعددي مثل: خوف، خشيت، وجلت، شفقت، رهبت، فزع و... دارد و حتي تقوا و تنذير را نيز بعضاً ترس ترجمه کردهاند، اما «رَوْعُ» که به قلب نيز گفته ميشود، نگراني و اضطراب و تپشي است که بر دل عارض ميشود.
۸۲- مجادله بحث و گفتگوئي دوطرفه براي منصرف ساختن کسي از عقيده و عمل خود ميباشد، گويا مجادله ابراهيم با پروردگار خويش، دعا و درخواست و توسلي به مغفرت و رحمت او براي قوم لوط بوده است و اين به راستي شگفتانگيز است که کسي براي قوم مفسد و متجاوز لوط که حريم پيامبرشان را نيز شکسته و بيشرمانه قصد تجاوز به ميهمانانش را داشتند، نه تنها دل بسوزاند، بلکه با پروردگار خويش چون و چرا کند!؟ به راستي که در دل ابراهيم کوچکترين کينه و بدخواهي حتي نسبت به دشمنان حق وجود نداشت.
هود : ۷۵
إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُّنِيبٌ
به راستي که ابراهيم بردباري دلسوز و بازگشت کننده [به درگاه خدا، بدون کوچکترين غفلتي] بود. ۸۳
۸۳- «أَوَّاهٌ» صيغة مبالغه از ريشة «اُوِّهِ» [سخني که در تأسف و تأثر ادا ميشود] به کسي گفته ميشود که داراي احساسات لطيفي است و در دعا و تضرّع به درگاه خدا حضور قلبي خاضعانه دارد و بسيار ميگريد. منيب نيز کسي است که مراقبت دائمي بر رفتار خود دارد و پس از هر خلاف و خطائي به خدا باز ميگردد، گوئي همچون زنبور عسل [نوب] که يکسره در حال رفت و آمد به کندوست، از خدا دور نميشود و بازگشتش همواره به اوست.
هود : ۷۶
يَاإِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ
[فرشتگان گفتند:] اي ابراهيم، ۸۴
از اين [درخواست] صرف نظر کن، که فرمان قطعي پروردگارت صادر گشته و آنها را عذابي بازگشت ناپذير فرا گرفته است.
۸۴- در انتهاي آيه قبل آمده بود که ابراهيم با «ما» درباره قوم لوط مجادله ميکرد، و در اين آيه ميگويد: «فرشتگان» گفتند: ...از اين مقايسه معلوم ميشود ضمير «ما» [در يُجَادِلُنَا] نه خدا، بلکه کارگزاران نظام خدا [فرشتگان] هستند، و گرنه خود خدا اين سخن را به ابراهيم ميگفت.
https://zaya.io/ldpig
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#زندگی_قرآنی
شماره 69
سوره #بقره صفحه_42
🌱🌸 آیه الکرسی در کنار #انفاق ، #صلات در کنار #زکات
🔶 مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِـمَن يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
بقره:261
مَثَل كساني كه اموال خود را در راه خدا [=تداركِ مالي جهاد] انفاق ميكنند، همچون دانهاي است كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشه صد دانه باشد و خدا [اين چنين] براي هر كه بخواهد [=شايسته بداند] چندين برابر كند و خداوند وسعت دهندة داناست.
__
🔸 آيهالكرسي و سه آية بعدي آن در تبيين و تشريح صفات ذاتي «حيّ و قيّوم»، همچون جملة معترضهاي در وسط آيات مربوط به انفاق قرار گرفتهاند. آيهالكرسي از الله و طاغوت، و پيوستن بندگان به «ولايت» اين دو قطب مثبت و منفي و خروج از تاريكيها به سوي نور [و برعكس] سخن ميگويد. و آيات انفاق در تدارك مالي مبارزه با طاغوتها.
👈 اصولا دو واژة #صلات و #زكات در قرآن مترادف و مرتبط با يكديگر هستند، آن كس كه با صلاتش به خدا رو ميآورد، صادق نيست اگر خسيس و خودمحور باشد. انفاق نيز واژة مشابهي با زكات است، زكات موجب رشد و نمو شخص ميشود، و انفاق، مستمندان را دستگيري ميكند. صدقات نيز همان عمل است، اما اثبات كنندة «صدقِ» ايمان از طريق كمك مالي به ديگران.
🔸 بديهي است منظور از 7 شاخه و در هركدام صد دانه، ذكر دقيق عدد نيست، بلكه اين اعداد در ذهنيت معاصرين معناي كثرت داشته است.
🔸 افزايش به اضعاف مضاعف، تنها مربوط به «اجر» #انفاق_كنندگان نيست، اجر آنها همان گسترش شخصيت ايماني و دريادل گشتن نفس باسخاوت آنهاست.
انفاق جوششي دروني است كه دانة قدسي روح انسان را شكفته و بارور ميسازد و همچون حبّهاي كه هفتصد برابر شود، به اعليعلّيين سر ميكشند.
💫تفسیر بازرگان
🌾هر دانهاى، در هر زمينى، هفت خوشه كه در هر خوشه صد دانه باشد نمىروياند، بلكه بايد دانه، سالم و زمين، مستعد و زمان، مناسب و حفاظت، كامل باشد. همچنين انفاق مال حلال، با قصد قربت، بدون منّت و با شيوهى نيكو آن همه آثار خواهد داشت.
🌱 #انفاق، تنها پاداش اخروى ندارد، بلكه سبب رشد وتكامل وجودى خود انسان مىگردد. «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ»
🌱 ستايش قرآن از كسانى است كه #انفاق سيرهى هميشگى آنان باشد. «يُنْفِقُونَ» فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد.
📚تفسیر نور
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━