eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
770 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
جاهلیت عالمانه و شاخصه های آن در قرآن.pdf
472.8K
16 🔅🔅🔅 💢 موضوع:جاهلیت عالمانه و شاخصه های آن در قرآن کریم 🍀🍀🍀 📜 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم و از قرآن کمک بگیریم 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(90) 🔅🔅🔅 ✅آیه 3 - الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلوه و مما رزقنهم ينفقون 💢گزيده تفسير ▫️قرآن هادى با تقوا است كه غيب (خداى سبحان و اسماى حسناى او، وحى، فرشتگان و معاد) را باور دارند (گرچه غيب مطلق، يعنى كنه ذات خدا نه مشهود تفصيلى عارف است و نه معقول حكيم و متكلم و نه متعلق ايمان تفصيلى هيچ مومن). ▫️تقوا پيشگان هم اهل نمازند و هم حقيقت آن را بر پا مى دارند؛ آنان پيام اصلى نماز را از مدار لفظ و مفهوم آن خارج ساخته، به وجود عينى مى رسانند، يعنى، ابتدا در محدوده جان خويش حقيقت نماز را متمثل ساخته سپس آن را با سنت مستمر خود در جامعه متجلى مى كنند و با تبليغ و تعليم ديگران، آنان را نيز به عنوان روح متمثل نماز پرورش مى دهند، تا حقيقت نماز كه ناهى از فحشا و منكر، و شفا بخش درد هلوع و جزوع و منوع بودن انسان خاكى است در جامعه متمثل گردد. ▫️آنان با انفاق آنچه خدا روزيشان كرده، ابتدا پيوند خو را با خداوند مستحكم و در پرتو آن به تحكيم پيوند خو با بندگان خدا مى پردازند.انفاق پرواپيشگان منحصر به مال نيست ؛ آنان از هر رزقى مانند مال، علم، عقل، قدرت، جاه و جان خود در راه حق نثار و ايثار مى كنند. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
(33) 🔆🔆🔆 💢 راهبردهای فرهنگی 📌 2.تدریجی بودن وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‏ مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزيلاً (106/اسراء) ترجمه: و قرآنى كه آياتش را از هم جدا كرديم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانى و آن را به تدريج نازل كرديم. يكى از اعتراض‌هاى كفّار اين بود كه چرا قرآن يكباره نازل نمى‌شود، «لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً» « فرقان، 32.» اين آيه پاسخى به گفته‌ى آنان است. ⏪ آيات قرآن چون با حوادث مختلف ارتباط دارد و براى رفع نياز همه‌ى طبقات در طول تاريخ است، بخش بخش نازل شده تا با رويدادهاى گوناگون، تطبيق داشته و براى منتظران دلچسب‌تر باشد. مثلًا اگر آيات جهاد در زمان صلح نازل مى‌شد، در جايگاه واقعى خود نبود. ☑ تدريج، يكى از سنّت‌هاى الهى است، چه در آفرينش، كه جهان را در شش روز آفريد و چه در نزول قرآن، با آنكه مى‌توانست يكباره نازل كند يا بيافريند. ☑ نزول تدريجى آيات قرآن براى آن بود كه علم به آن توأم با عمل به آن شود. البتّه از نزول تدريجى قرآن، ارتباط دائمى پيامبر صلى الله عليه و آله با مبدأ وحى نيز استفاده مى‌شود. ☑ تعليم و تربيت و ارشاد و فعالیت های فرهنگی، بايد تدريجى باشد. ☑ فعال فرهنگی، بايد براى دراز مدّت برنامه داشته باشد و از زمان و نيازمندى‌هاى جديد غافل نباشد. «عَلى‌ مُكْثٍ» 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت16: نکته های تفسیری آیات 15تا 17سوره تکویر ✳️فَلاَ أُقْسِمُ‌ بِالْخُنَّسِ‌ 15 ۱ - سوگند مؤکّد خداوند به ستارگانى که در مسیر حرکت خود، بر اثر نور خورشید از نظرها ناپدید مى گردند. (فلاأُقسم بالخنّس) حرف «لا» در «لااُقسم» زاید است و سوگند را تأکید مى کند. برخى گفته اند: «لااُقسم» با همین ترکیب، کلمه قسم است و براى سوگند مؤکد به کار مى رود. ⏹ «خنّس» جمع «خانس» است و مصدر آن «خنوس»; یعنى، منقبض شدن و پنهان گشتن و فعل «خَنَس»; یعنى، متوارى و غائب شد (لسان العرب). به قرینه ذکر شب و صبح در آیات بعد، مراد از آن ستارگان است و توصیف آنها به این وصف، به اعتبار نامرئى بودن آنها در روز است. ۲ - سوگند خداوند به ستارگانى که در طى مسیر، به نقطه هایى که از آن گذشته اند، بازمى گردند. (فلاأُقسم بالخنّس) ⏹ برخى از اهل لغت و تفسیر «خُنّس» را به معناى رجوع کنندگان مى دانند (لسان العرب و کشاف). بر این اساس مراد از آن، بازگشت ستارگان در حرکت انتقالى به مدار حرکت قبلى خود است. ۳ - سوگند خداوند به سیاره هاى زحل، مشترى، مرّیخ، زهره و عطارد (فلاأُقسم بالخنّس) بسیارى از اهل لغت و تفسیر، «خنّس» را عنوان ستارگان یاد شده مى دانند. ۴ - ستارگان، آفریده هایى با عظمت (فلاأُقسم بالخنّس) سوگند خداوند، حاکى از عظمت چیزى است که به آن سوگند یاد شده است. ۵ - طرح جزئیات حوادث قیامت در قرآن، نشانه وحى بودن آن (فلاأُقسم) جمله «إنّه لقول رسول» در آیات بعد - که سوگندهاى مکرر در این آیات، مربوط به آن است - از انتساب قرآن به فرستاده الهى حکایت دارد. حرف «فاء» در آیه شریفه، مجموعه را بر آیات پیشین تفریع کرده است که درباره حوادث قیامت بود; یعنى، حال که رخدادهاى قیامت و آینده جهان را بیان کردیم، جاى آن دارد که قرآن را به مبدأ وحى مربوط بدانید. 🔅🔅🔅 ✳️الْجَوَارِ الْکُنَّسِ‌16 ۱ - سوگند خداوند، به ستارگانى که به مسیر قبلى خود بازگشته و در آن جریان مى یابند. (بالخنّس . الجوار) ⏹ «جوارى» (جمع «جاریة») به معناى چیزهایى است که سیلان داشته و روان باشند. توصیف سیّارات به این وصف، ممکن است از آن جهت باشد که آنها را نورى روان مى بینیم. و یا مراد، اخترانى است که جرم سیال دارند. ۲ - سوگند خداوند، به ستارگان متحرک که مسیر خود را طى کرده و مانند رفتن حیوانات غیر اهلى به مخفیگاه خود، از نظرها محو مى گردند. (الجوار الکنّس) ⏹ «کُنّس» جمع «کانِس» است و آن چیزى است که پنهان مى شود. این کلمه از ریشه «کَنَسَ الظبى» گرفته شده است; یعنى، آهو خود را در «کِناس» (پناهگاه) خود پنهان ساخت و استتار کرد. (نهایه ابن اثیر) ۳ - بعضى از اختران در طلوع، حرکت و غروب خود، شبیه آهوان پنهانى هستند که ظاهر شده و با حرکت به سمت مخفیگاه خود، ناپدید شوند. (بالخنّس . الجوار الکنّس) توصیف ستارگان با وصف «کُنّس» - که از اوصاف آهوان است - تشبیه بدیع و استعاره است. 🔅🔅🔅 ✳️وَ اللَّيْلِ‌ إِذَا عَسْعَسَ‌ 17 ۱ - سوگند خداوند به شب، زمان فرارسیدن و برچیده شدن تاریکى آن (و الّیل إذا عسعس) «الّیل» عطف بر «الخُنّس» است و قسم مؤکد در «لا اُقسم» به آن نیز تعلق دارد. فعل «عسعس» گاه بر آمدن تاریکى و گاه بر زوال آن دلالت دارد. تقابل این آیه با آیه بعد (و الصبح إذا تنفّس) معناى زوال را در این آیه مناسب تر مى نمایاند; ولى هر دو معنا نیز مى تواند مراد باشد. راغب گوید: «عسعسة»; یعنى، تاریکى خفیفى که در آغاز و پایان شب حاصل مى شود. بر این اساس فعل «عسعس» هر دو زمان را شامل است. ۲ - لحظه آغاز و پایان شب، لحظاتى برجسته در ساعات و مواقع شب (و الّیل إذا عسعس) «إذا» در «إذا عسعس»، قسم به شب را به حالت خاصى از شب اختصاص مى دهد. در این موارد «إذا» را ظرف براى «کائناً» به شمار مى آورند که محذوف است و حال مقدّرة براى «اللیل» به حساب مى آید; اختصاص قسم به این حالت از شب، نشان برجسته تر بودن ارزش آن است. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آيات ۴ ـ ۱ 📌 الی بايد بداند که چه عهد با خدا باشد يا با مردم، چه در عالم و عالم باشد و چه در دنيا بدترين کارها است. و سختگيری پروردگار در سوره نسبت به مشرکين بيشتر برای آنها بوده است. بنابراين الی بايد بکوشد که متعهد باشد و حتّی نسبت به مسائل کوچک هم بی نباشد. زيرا وفا نکردن به انسان را از دور نگه می دارد. و حال آنکه خدای تعالی را دوست می دارد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
32 🔅🔅🔅 💢مثَل 4 ☑️ج - تابلوی حشره شناسی ◽️از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمود : ((علّت این که در قرآن به پشه مثال زده شده این است که خداوند تمام آنچه را که در جثّه بزرگ فیل آفریده ، در بدن این حشره کوچک نیز قرار داده به اضافه دو عضو دیگر (که در پشه وجود دارد و فیل فاقد آن است و آن دو عبارتند از : شاخکها و بالها) )) . ▫️خداوند می خواهد با این مثال ظرافت آفرینش را برای مؤ منان بیان کند ، تفکّر در باره این موجود ظاهراً ضعیف که خدا آن را شبیه فیل آفریده است ، انسان را متوجه عظمت آفریدگار می سازد . برای اینکه خرطوم پشه همانند خرطوم فیل ، تو خالی است و با نیروی مخصوصی خون را به خود جذب می کند ؛ این لوله ظریفترین سرنگهای دنیاست و سوراخ درون آن فوق العاده باریک است . ▫️بعضی از محققان می گویند : ((نیش پشه همانند متّه ای است که وقتی آن را در بدن انسان یا حیوانات فرو می برد ، در هر ثانیه سه هزار بار می گردد ! درست مثل این که به یک دستگاه فشار قوی برق متّصل است و در یک چشم به هم زدن مقدار لازم از خونی که روزی اوست ، از بدن می کشد ! )) . ((خدا نیروی جذب و دفع و هضم و همچنین دست و پا و گوش مناسب به او داده ، بالهایی به او مرحمت کرده تا در طلب غذا پرواز کند ، این بالها آنچنان به سرعت بالا و پایین می شود که حرکت آن با چشم قابل رؤ یت نیست ، این حشره به قدری حسّاس است که به مجرّد تکان خوردن چیزی ، احساس خطر می کند و به سرعت ، خود را از منطقه خطر دور می سازد و عجب این است که در عین ناتوانی بزرگترین حیوانات را عاجز می کند)) . ◽️صاحب تفسیر ((کشف الاسرار)) می گوید : ((پیل و شیر و نهنگ و مار و کژدم ازو گریزان و بر حذر)) . نویسنده کتاب ((اسراری از زندگی حیوانات )) می نویسد : ((حشره شناسان تا کنون برای پشه ها سه نوع صدا و سخن تشخیص داده اند ، صدای خشم ، صدای کمک و صدای طلب معشوق . ▫️دانشمندان آمریکایی برای از بین بردن پشه های موذی صدای جنس نر آن را به هنگامی که ماده را به سوی خود می طلبد ، ضبط کرده و در نقاط معیّنی پخش می کنند . وقتی پشه های ماده در اطراف دستگاه پخش صدا که ((زبان پشه )) نامیده شده ، جمع می شوند آنها را به وسیله ((دِدِتِ)) یا سمهای دیگر معدوم می نمایند . تقلید از سخن پشه های نر و آواز آنها برای گرد آوردن پشه ها از سمپاشی مزارع و کشتزارها بهتر و به صرفه تر است ، زیرا سم تنها حشره موذی را از بین نمی برد بلکه میلیونها حشره مفید مانند ((زنبور عسل )) را نیز نابود می سازد و از میزان میوه ها و حبوبات هم می کاهد زیرا حشرات به لحاظ گرده افشانی و تلقیح گلها میوه ها را فراوان می کنند . از طرف دیگر هزینه سمپاشی مزارع خیلی بیشتر و سنگین تر از سمپاشی اطراف دستگاه پخش صدای پشه می باشد)) . ▫️به طور کلّی مطالعه در جهان حشرات و آگاهی از آیات و دقایقی که در آفرینش آنها به کار رفته ، یکی از مهمترین رشته های دانش بشر است . در دنیای کنونی ، دانشکده های حشره شناسی در سراسر کشورهای پیشرفته بسیار است . اسلام در چهارده قرن قبل با مثل زدن به پشه ، مگس و عنکبوت و نامگذاری بعضی از سوره های قرآن مجید به اسم بعضی از حشرات ، مانند نحل (زنبور) و نمل (مورچه ) ، در حقیقت تابلو ((حشره شناسی )) را بالابرده و افکار پیروان خود را به مطالعه در آفرینش حیرت زای حشرات جلب کرده است . ◽️در تاریخ نوشته اند که : طغیان و سرکشی ((نمرود)) به حدّی رسیده بود ، که با کمال گستاخی به جنگ با خدا برخاسته و لشگر انبوهی را برای این نبرد آماده کرده بود ! خداوند متعال پشه های کوچکی را به جنگ آنان فرستاد و لشگر او را از پای درآوردند و پشه ای هم به درون مغز نمرود رفت و پس از چهل روز شکنجه و ناراحتی ، سرانجام توسط این پشه کشته شد ؛ ( . . . فَاعْتَبِرُواْیا اءُوْلِی الاَْبصارِ). ((شعبی را پرسیدند که هیچ چیز از حکمت خالی نیست در آفرینش آن ، در این پشه و عنکبوت آفریدن چه حکمت است ؟ جواب داد که حکمت اندر آفرینش آن اگر خود آن بودی که نمرود طاغی به پشه ای هلاک کرد و مصطفی را به خانه عنکبوت که بر در غار ساخت از دشمن برهانید اگر همین بودی حکمت اندر آفرینش آن ، کفایت بودی )) . 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✅اصل ششم 📜قرآن منبع نور، هدایت و علم است برای کسی که از آن بهره ببرد. ▫️عن أبي عبد الله علیه السلام قال: كَانَ فِي وَصِيَّةِ أَمِيرِ المُؤمِنِينَ علیه السلام أَصحَابَهُ اعلَمُوا أَنَّ القُرآنَ هُدَى النَّهَارِ وَ نُورُ اللَّيلِ المُظلِمِ عَلَى مَا كَانَ مِن جُهدٍ وَ فَاقَة ▫️امام صادق علیه السلام فرمودند: در سفارش اميرالمؤمنين علیه السلام به يارانش بود كه: بدانيد همانا قرآن براي هر كوشش و فقر، راهبري براي روز و نوري براي شب تار است. ⏪بعد از خواندن این روایت: ☑️از زبان امیرالمومنین شنیدم که قرآن بخوانم. ☑️بدانم اگر قرآن را راهگشای روز و شب خود می دانم به امیرالمومنین نزدیک شده ام. ☑️هم در سختی ها و در خوشی ها قرآن می خوانم. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب ادب فنای مقربان حضرت آیت الله جوادی آملی ج6 در تفسیر کبیره (13) 🔅🔅🔅 ⏪3. نمونه هايي از نمازهاي كامل ▫️نماز امام مجتبي (عليه‌السلام): امام مجتبي (عليه‌السلام) نيز در حالتي مشابه اميرمؤمنان (عليه‌السلام) در پاسخ علت آن فرمود: سزاوار است كسي كه مي خواهد در برابر خداي تعالي بايستد رنگش تغيير كند: و كان الحسن (عليه‌السلام) إذا فرغ من وضوئه تغيّر لونه. فقيل له في ذلك فقال: حقٌّ علي مَن أراد أن يدخل علي ذي العرش أن يتغيّر لونه. [عدة الداعي، ص 185؛ المحجة البيضاء، ج 1، ص 351.] ▫️و هنگامي كه به در مسجد مي رسيد سرش را به طرف آسمان مي گرفت و مي گفت: خدايا! مهمان تو بر در خانه توست. اي محسن! بنده زشت كارت نزد تو آمده است، به حق زيبايي هايي كه نزد توست از زشتي هاي او درگذر: كان (عليه‌السلام) إذا بلغ باب المسجد رفع رأسه و يقول: إلهي ضيفك ببابك، يا محسن! قد أتاك المسي ء فتجاوز عن قبيح ما عندي بجميل ما عندك يا كريم. [مناقب آل ابي طالب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 17.] ▫️همواره پس از نماز صبح كاري جز ذكر گفتن نمي كرد و سخني نمي گفت: إنّ الحسن (عليه‌السلام) كان إذا فرغ من الفجر لم يتكلّم حتّي تطلع الشمس. [مناقب آل ابي طالب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 17.] 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
معنا شناسی خشیت در قرآن.pdf
197.8K
17 💢 موضوع:معنا شناسی خشیت در قرآن 📜 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم و از قرآن کمک بگیریم 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
هدایت شده از انقلابِ قَلم
انس با قرآن اینکه فرمود: اِنَّ هذَا القُرءانَ یَهدى لِلَّتی هِیَ اَقوَم؛ این قرآن «اقوَم» را -«اَقوَم» یعنی استوارتر، بهتر، قوی‌تر، باقوام‌تر- به شما نشان میدهد، شما را به سمت «اقوَم» راهنمایی [میکند]؛ «اقوَم» در چه چیزی؟ «اقوَم» در زندگی دنیایتان، «اقوَم» در کسب عزّتتان، «اقوَم» در ایجاد حکومتتان و «اقوَم» در زندگی حقیقی و حیات اخروی‌تان که آن حیات حقیقی است -لَهِیَ الحَیَوان-معارف قرآنی وقتی همه‌گیر بشود، این جوری میشود. البتّه امروز ما بحمدالله خیلی پیشرفت کرده‌ایم؛ امّا کم است؛ نسبت به آنچه باید باشد کم است، با اینکه نسبت به گذشته بسیار زیاد است؛ لکن بیشتر از این [باید باشد.] باید جوری بشود که جامعه‌ی ما، مرد و زن ما، جوانهای ما با معارف قرآنی اُنس بگیرند؛ اصلاً معارف قرآنی حاکم بر ذهنها باشد. اگر این شد، قدرت استدلال به وجود می‌آید، قوّت دفاع به وجود می‌آید، ایمانها کامل میشود، حرکتها [به نتیجه میرسد]. بیانات در محفل انس با قرآن کریم،۱۳۹۸/۰۲/۱۶ #ما_و_قرآن
برداشت از آيه ۶ 📌 ديگران الی بايد نسبت به کسانی که می خواهند در کنار او باشند تا شوند باشد ولو اينکه باشند، آنها را در کنار خود جای دهد تا کلام را بشنوند و از اعمال، رفتار و گفتار خدا درس بگيرند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(91) 🔅🔅🔅 ✅آیه 3 - الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلوه و مما رزقنهم ينفقون 💢تفسير ▫️يومنون: واژه ايمان از ريشه امن است و سر اطلاق ايمان بر عقيده آن است كه مومن اعتقاد خود را از ريب، اضطراب و شك، كه آفت اعتقاد است، مى رهاند و آن را ايمن مى كند. از اين رو رسوخ و استقرار عقيده در قلب را ايمان مى گويند و براى رسيدن به آن، علم به تنهايى كافى نيست، گاهى انسان به چيزى عالم است ولى به آن مومن نيست: (وجحدوا به واستيقنتها انفسهم). ▫️اعتقاد علمى بايد با جان و قلب انسان معتقد و عالم عجين شود و در اوصاف نفسانى و اعمال بدنى او جلوه كند تا اطلاق ايمان بر آن درست باشد و بر اين اساس، اطلاق مومن بر كسى كه عقيده حق را تنها بر زبان مى راند درست نيست: (من الذين قالوا امنا بافواههم ولم تومن قلوبهم)، (احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا امنا و هم لا يفتنون)، عقد علمى كه قضيه ذهنى و معقول است تا با جن عالم عقد و گره ديگر نيابد، ايمان نيست. 🔅🔅🔅 ▫️غيب: غيب چيزى است كه با هيچ يك از حواس عادى و يا حواس مسلح قابل درك نباشد و در مقابل حضور و شهادت است و مصاديق فراوانى دارد و اگر در بحث روايى مفسران شيعه عنوان غيب، بر حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف) تطبيق شده است، از قبيل بيان مصداق است، نه تفسير مفهوم، و از باب نمونه است، نه حصر. و مستند آن نص مورد قبول اماميه است، گرچه ديگران آن را نپذيرند. بنابراين، آنچه آلوسى به پيروى از امام رازى گفته است: زعمت الشيعه انه القائم وقعدوا عن اقامه الحجه على ذلك ؛ ناصواب است. ▫️ايمان به غيب يا به استناد برهان عقلى است و يا به استناد دليل نقلى (مواردى كه نقل حجت است) و گاهى به استناد (وجدان كشفى) و همان طور كه براى ارزيابى برهان عقلى يا نقلى، معيار خاصى است كه صحت برهان مزبور با آن معيار سنجيده مى شود، براى مشاهده نيز معيار ويژه اى است كه صحت كشف ياد شده، با آن ارزيابى مى شود. ▫️برخى از صاحب دلان، برهان نظرى را همواره در معرض دخل، قدح و عيب و نقص دانسته اند. از اين رو مى گويند: كسى كه اهل برهان است (نه عرفان و وجدان) هرگز ايمان مخلوط دل او نخواهد شد؛ ليكن اطلاق چنين پندارى ناصواب است ؛ زيرا گرچه برهان حصولى، همتاى عرفان صحيح حضور نيست، ولى چنين نيست كه همه براهين در معرض نقد و قدح باشد. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
💢درون مرزی و برون مرزی ⏪در برابر بيگانه‌ها فرمود: =رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاء=؛ـ اين بيان نوراني حضرت امير است ـ فرمود: هر سنگي که چه از شرق و چه از غرب آمد آن را به همان‌جا برگردانيد! يک ملت ستم‌پذير نباشيد! ◽️عفو و اينها جاي خاص خودش را دارد، عفو برای درون‌مرزي است، در برون‌مرزي اگر کسي تجاوزي به گوشه‌اي از مرزهاي شما کرد، =رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاء=؛ فرمود: مبادا گوشه‌اي از گوشه‌هاي مملکت شما سنگي بيايد و شما آرام باشيد! ▫️عفو و احسان و مانند اينها برای برون‌مرزي نيست، در کشورتان بايد با عزّت و استقلال زندگي کنيد، امّا در درون مرز با بدي بجنگيد، نه با بد! ﴿وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ﴾، نه =السيّئ=! نه آدم بد! بدي را برداريد! ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ﴾، اين آيه غير از آن آيه اوّلي است، دستوري هست که شما با خوبي بدي و اختلاف را برطرف کن، نه طرف مختلِف را! طرفي که با شما اختلاف دارد، سعي مي‌کنيد او را از پا دربياوريد؟! اينکه کار اسلامي نيست! سعي بکن اختلاف را از بين ببر! ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ﴾، آن وقت ﴿فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ﴾؛ آن وقت آن دوست خوبي براي شما خواهد شد! دوبار که شما گذشت کنيد، او دوست =حَمِيم= خواهد شد! =حَمِيم= مثل =حمّام=؛ يعني دوست گرم، =صَميم= يعني پُر، اين سنگ سخت را که سبک نيست مي‌گويند صخرهٴ صمّاء، کسي که =ثقل سامعه= پيدا کرده و چيزي در گوش او نفوذ ندارد را مي‌گويند =أصم=، دوست صميمي يعني دوستي که درون‌پُر است و چيز خلاف در او نيست. فرمود اگر شما بدي را از پا درآورديد، ﴿فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ﴾، قبلاً =عَدُو= بود، الآن مي‌شود =وَلِيّ=، =حَمِيم= هم هست، =حمّام= هم هست، گرم هم هست و دوست گرمي مي‌شود. ▫️پس وظيفه ما در درون‌مرزي برداشتن اختلاف و بدي است و رسالت ما در برون‌مرزي دفاع است. بين =رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاء= و بين ﴿وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ﴾، همان فرق بين درون‌مرزي و برون‌مرزي است. ▫️حضرت امير فرمود: =لَا يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيل‌= همين است! =ضَيم= يعني ستم‌پذيري، هيچ ملت آزاده و عزيزي ستم‌پذير نيست! فقط ملتِ ذليل و زبون است که زير بار ظلم مي‌رود... 🗓فرازی از درس تفسیر سوره شوری جلسه 32 آیت الله 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌صدقه عقد لازم 🔹يک بيان نوراني از حضرت امير است که فرمود: =إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَة=؛فرمود اگر شما يک وقت گرفتار شديد، دَيني داريد و مشکل مالي داريد، صدقه بدهيد که اين ده برابر مي‌آيد! ما اينها را باور نکرديم که کار به دست ديگري است. 🔹فرمود هر وقت کمبودي داريد و وضع شما قدري ضعيف شد، فوراً صدقه بدهيد. صدقه غير از هديه است، صدقه غير از هبه است، صدقه غير از بخشش رايگان است، صدقه عقد است! ايجاب دارد، قبول دارد، قصد قربت دارد و مثل نماز است! صدقه نظير مال دادن و کمک کردني که فلانی بيچاره است، از آن سنخ نيست و تا قصد قربت نشود، صدقه نيست؛ مثل نماز، تا در نماز قصد قربت نشود که نماز نيست! صدقه عقد =واجب الوفاء= است و گرفتن جايز نيست، اين نظير هبه نيست که بشود پس گرفت. 🔹صدقه عقد است، يک؛ عقد لازم هم هست، دو؛ مثل هبه نيست که عقد جايز باشد، سه؛ در هبه قصد قربت شرط نيست، چهار؛ اين عبادت است و مثل نماز است؛ خدايا! به فرمان تو و =قُرْبَةٌ إِلَی اللَّه‌= دارم صدقه مي‌دهم. شما گفتي صدقه بده، من هم مي‌گويم چشم! اين مي‌شود صدقه! 🔹وجود مبارک حضرت امير فرمود: ==إِذَا أَمْلَقْتُمْ=؛ وقتي مشکل مالي پيدا کرديد، مگر نمي‌خواهيد تجارت کنيد و سود ببريد؟! بهترين تجارت، تجارت با خداست =فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَة=. ✅اين نهج‌البلاغه بايد حداقل در کفِ دست ما باشد، حالا آن شروح دقيق آن از خيلي‌ها توقع نيست؛ ولي يک دور نهج‌البلاغه باشد در دست همه ما باشد، چون آداب زندگي به ما ياد مي‌دهد! فرمود اين کار را بکنيد، ما هم بايد بگوييم چشم! 🗓فرازی از درس تفسیر سوره شوری جلسه 32 آیت الله 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
اعراف 31.mp3
12.82M
31 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین.التماس دعا 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
(34) 🔆🔆🔆 💢 راهبردهای فرهنگی 3. پویایی و حرکت آفرینی درجهت تحقق عدالت لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ (25/حدید) ترجمه:ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها كتاب (آسمانى) و ميزان (شناسايى حقّ از باطل و قوانين عادلانه) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند و آهن را نازل كرديم كه در آن نيروى شديد و منافعى براى مردم است، تا خداوند بداند چه كسى او و رسولانش را يارى مى‏كند بى‏آنكه او را ببينند خداوند قوىّ و شكست‏ ناپذير است! ☑ ناسازگارى دین الهى، با ظلم و بى عدالتى (و أنزلنا معهم الکتب و المیزان) ☑ استثمار و بى عدالتى اقتصادى، از مشکلات عمده و اساسى جوامع در طول تاریخ (لقد أرسلنا رسلنا ... و أنزلنا معهم الکتب و المیزان) با توجه به این که «میزان» (ترازو) ابزارى است که در مبادلات اقتصادى به کار مى رود و با آن کالاها را توزین مى کنند; مى توان گفت که: این واژه در آیه شریفه استعاره از خصوص عدالت اقتصادى است. ☑ دین و عدالت، مایه قوام و سلامت جامعه است. (و أنزلنا معهم الکتب و المیزان لیقوم الناس بالقسط) ☑ نقش بنیادین عدالت اقتصادى در قوام، سلامت و بالندگى جامعه (و أنزلنا معهم ... و المیزان لیقوم الناس بالقسط) «قسط» به معناى عدل است و مراد از آن - به قرینه «المیزان»- عدالت در روابط و مناسبات اقتصادى است. ☑ عدالت در تمام ابعاد مطلوب است. «بِالْقِسْطِ» مطلق آمده كه شامل همه چيز مى‌شود. «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» ☑ اول كار فرهنگى و تربيتى، بعد اعمال قدرت و تنبيه. أَنْزَلْنا ... الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ‌ ... 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت17: نکته های تفسیری آیات 18تا 20سوره تکویر ✳️و الصُّبْحِ‌ إِذَا تَنَفَّسَ 18 ۱ - سوگند خداوند به بامداد; زمانى که سپیده صبح در آسمان گسترده مى شود. (و الصبح إذا تنفّس) «تنفّس روز» به معناى توسّع و گسترده شدن آن است. (مفردات راغب) ۲ - سوگند خداوند به سپیده دم; زمانى که نفس تازه کند. (و الصبح إذا تنفّس) از معانى «تنفّس» وارد ساختن نفس به درون و خارج ساختن آن است (مصباح). نفس تازه کردن صبح، کنایه از رفع موانع نور خورشید است; به گونه اى که گویا روز از حبس شب رها شده و در هواى آزاد نفس مى کشد. ۳ - هنگام دمیدن صبح، لحظه اى جالب و رضایت بخش (و الصبح إذا تنفّس) سوگند خداوند، حاکى از عظمت چیزى است که به آن یاد مى شود. عظمت صبحدم در رابطه با انسان ها، فرحناک و به کام بودن آن است. ۴ - تحوّل روز به شب و شب به روز، تحوّلى بزرگ در نظام جهان (و الّیل إذا عسعس . و الصبح إذا تنفّس) 🔅🔅🔅 ✳️إنَّهُ‌ لَقَوْلُ‌ رَسُولٍ‌ کَرِيمٍ 19 ۱ - قرآن، کلام خداوند است. (إنّه لقول رسول) عنوان «رسول» گویاى آن است که او ابلاغ کننده قول است; نه گوینده آن. ۲ - خداوند براى ابلاغ قرآن، فرستاده اى را به سوى پیامبر(ص) گسیل داشت. (إنّه لقول رسول) ضمیر «إنّه» - به قرینه سیاق آیات - به قرآن برمى گردد. مراد از «رسول» - به قرینه مقابله این آیه با جمله «و ما هو بقول شیطان» در آیات بعد - مأمور ابلاغ قرآن به پیامبر(ص) است که در بعضى از سوره ها، جبرئیل عهده دار این وظیفه معرفى شده است. ۳ - فرستاده خداوند براى ابلاغ قرآن به پیامبر(ص)، واجد تمام کمالاتى است که براى پیام رسان ضرورى است. (رسول کریم) هر چیز که در زمینه مربوط به خود، والا مرتبه باشد با وصف «کَرَم» توصیف مى شود. (مفردات راغب) ۴ - جبرئیل، داراى ویژگى ها و رفتارى پسندیده و فرستاده اى بزرگوار براى ابلاغ قرآن (رسول کریم) «کرم» واژه اى است که در مورد زیبایى هاى والا و کارهاى پسندیده کاربرد دارد. (مفردات راغب) ۵ - خداوند، در تأکید بر مأموریت جبرئیل در ابلاغ قرآن به پیامبر(ص)، به ستارگان و شب و سپیده دم سوگند یاد کرده است. (فلاأُقسم بالخنّس ... و الّیل ... و الصبح ... إنّه لقول رسول کریم) ۶ - ارتباط پیامبر(ص) با فرشته وحى (إنّه لقول رسول کریم) ۷ - نزول قرآن، به صورت گفتار بوده است. (إنّه لقول) 🔅🔅🔅 ✳️ذي‌ قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي‌ الْعَرْشِ‌ مَکِينٍ‌ 20 ۱ - جبرئیل، فرشته اى نیرومند و پرقدرت (ذى قوّة) نکره بودن «قوّة»، بر عظمت آن دلالت دارد. ۲ - جبرئیل، به دور از هرگونه نقص و ناتوانى در ابلاغ پیام خداوند به پیامبر(ص) (ذى قوّة) مراد از «قوّة» ممکن است نیروى لازم براى انجام رسالت باشد. در این صورت به معناى فراموش کار نبودن و توانمندى جبرئیل بر دریافت کامل قرآن و حفاظت از آن، تا مرحله رساندن به پیامبر(ص) است. ۳ - جبرئیل، نزد خداوند، داراى قدر و منزلتى والا است. (عند ذى العرش مکین) «مکین»، به معناى جا افتاده و داراى قدر و منزلت است. (مفردات راغب) ۴ - عرش (جهان هستى)، مملوک و در اختیار خداوند است. (ذى العرش) «عرش»; یعنى، تخت فرمانروایى (مقاییس اللغة). مالکیت عرش، کنایه از سلطه بر اداره و تدبیر نظام عالم است. ۵ - سلطه خداوند بر عرش، پشتوانه اقتدار جبرئیل (ذى قوّة عند ذى العرش مکین) وصف «ذى العرش»، مى تواند این نکته را برجسته سازد که منزلت والاى جبرئیل، نزد کسى که عرش مقهور او است، اتصاف او را به «ذى قوّة» تضمین مى کند. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آيه ۱۱ 📌 الی بايد بداند که نبايد هيچ کس را از خدا کند. زيرا تعالی درباره مشرکين که بدترين خدا هستند می فرمايد اگر کنند، را بپا دارند و بدهند برادران دينی شمايند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
33 🔅🔅🔅 💢مَثَل 5 (وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لاَیَسْمَعُ إِلا دُعَآءً وَنِدَآءً صُمُّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَیَعْقِلُونَ) . (40) ((مثال (تو در دعوت ) کافران مثال کسی است که (گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر) صدا می زند ؛ ولی آنها چیزی جز سر و صدا نمی شنوند ؛ (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمی کنند . این کافران ، در واقع ) کر و لال و نابینا هستند ؛ از این رو چیزی نمی فهمند ! )) . بر مثل این کافران بر داعیند(41) آنچنان که هر رمه (42) بر راعیند(43) مر بهائم (44) را کند ناعق صدا بشنوند امّا نفهمند آن ندا بل ز حیوانند بی ادراک تر خواندن ایشان بود دور از ثمر زان که آنها بشنوند آواز را لیک نتوانند فهم راز را وین گُرُه را غیر از آن که نیست هوش هم زبهر استماعی نیست گوش از حجر در عقل و دانش کمترند نه همین گنگ اندیا کور و کرند با بتانی که پرستند از غلط گوییا هم دانش اند و هم نَمَط(45) (46) =========== 40-بقره / 171. 41-((داعی )): دعوت کننده ، خواهنده . 42-((رَمَه )): گلّه گوسفند و یا گاو. 43-((راعی )): چوپان . 44-((بهائم )): چهار پایان ، جمع بهیمه . 45-((نمط)): روش . 46-تفسیر صفی ، ج 1، ص 80. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✅اصل هفتم 📃سزاوار است تا پایان عمر به یاد دادن و یادگرفتن قرآن اهتمام داشت. ▫️قال الصادق علیه السلام قال: يَنبَغِي لِلمُؤمِنِ أَن لَا يَمُوتَ حَتَّى يَتَعَلَّمَ القُرآنَ أَو يَكُونَ فِي تَعلِيمِه‏. ▫️امام صادق علیه السلام فرمودند: براى مؤمن شايسته است كه نميرد تا قرآن را ياد بگيرد يا در كار ياد گرفتنش باشد. ⏪این روایت برایم گفت: ☑️قرآن همیشه چیزی برای یاد دادن به من دارد. هیچ وقت از قرآن بی نیاز نمی شوم. ☑️علوم قرآن بی نهایت است. ☑️دانسته های خود از قرآن را به دیگران بگویم. ☑️هر وقت برای دیگران از قران گفتم یا سر سفره قرآن نشستم، خوشحال باشم که امری از امامم را انجام داده ام. 👈🏾این کلام امام چه علم را به شما عطا کرد؟ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
بالاترین مخلوق.mp3
1.92M
🔹 بالاترین مخلوق ☘️☘️☘️ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب ادب فنای حضرت آیت الله جوادی آملی ج6 در تفسیر کبیره (13) 🔅🔅🔅 ⏪3. نمونه هايي از نمازهاي كامل ◽️ نماز امام حسين (عليه‌السلام): ابن اثير امام حسين (عليه‌السلام) را به عنوان كثير الصوم، كثير الصلاه، كثير الحج، كثير الصدقه و... ستوده است: كان الحسين» فاضلاً كثير الصوم و الصلاة و الحجّ و الصدقة و أفعال الخير جميعها[اسد الغابه، ج 2، ص 27، ش 1173، الحسين بن علي[عليه‌السلام].]، به گونه اي كه امام سجاد(عليه‌السلام) مي فرمود كه پدرم پيوسته در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مي خواند: إنّه كان يصلّي في اليوم و الليلة ألف ركعة.[ ترجمه تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 184.] 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
بدگمانی به خدا و خلق 57.mp3
4.97M
(56) مرحوم آیت الله (رضوان الله علیه) 🌿🌿🌿 📼بد گمانی به خدا و خلق 3 🕑 زمان:41دقیقه ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom