eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
619 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌مباهله، از اجزای رکنی ولایت ما یک سلسله واجبات رکنی و داریم، یک سلسله اجزای غیر رکنی. اجزای غیر رکنی ولایت، آن و های فلان روز که امام (سلام الله علیه) کرده است؛ اینها جزو اجزای غیر رکنی ولایت است. یک سلسله اجزای رکنی ولایت است، مثل ( ). غدیر که با آن روزی که حضرت ازدواج کرده یکسان نیست! ( ) هم از همین جریان است. وقتی از وجود مبارک سئوال می کند: به چه دلیل افضل است و است؟ به چه دلیل علی، بلافصل است؟ فرمود: به آیه (اَنفُسَنا)، خدا فرمود که علی است. پس در حقیقت نمرد، جان پیغمبر باید جای او بنشیند؛ چرا بیاید جای او بنشیند؟! 🔷️ ر.ک سوره آل عمران / آیه ۶۱ و الفصول المختاره / صفحه ۳۸ ✅ درس خارج تفسیر قرآن کریم _ قم ؛ ۱۳۹۵/۰۷/۰۵ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 نور واحد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom 👇👇👇
📌 نور واحد ▫ اسلام گذشته از اینکه یک سلسله احکام فقهی برای ظاهر دارد، گاهی هم آن اسرار باطنی را در فقه هم می‌ آورد. «بِهال» یک تضرّع و زاری است که «دعای ابتهال، دعای ابتهال» می ‌گویند یعنی تضرّع و زاری. در این بِهال، لعان هم مطرح است و اصلاً لعان را قسمی از مباهله دانستند و این لعان گاهی در اصول دین است و گاهی در فروع دین. در اصول دین همان جریان مباهله معروف با نصارای نجران است که همین لعان است و غیر از لعان چیز دیگری نبود. در فروع دین همین مسئله «نفی ولد» است. ▫ قرآن کریم هر دو را مطرح کرده است؛ در سوره مبارکه «آل عمران» و سوره مبارکه «نور»[1] این دو بخش مطرح شده است؛ در سوره مبارکه «آل عمران» لعان و مباهله‌ای که به اصول دین برمی‌گردد، در سوره مبارکه «نور» بِهال و لعانی که به حکم فقهی برمی‌گردد. در سوره مبارکه «آل عمران» آیه شصت و 61 این است: ﴿الْحَقُّ مِن رَبِّكَ فَلاَ تَكُن مِنَ الْمُمْتَرِینَ ٭ فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ﴾ در همین حق، ﴿مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْم﴾ برای تو مطلب مسلّم است، ﴿فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِل﴾ با ابتهال و تضرّع ـ چه ما و چه شما ـ منکر حق را لعنت می ‌کنیم، ﴿ثُمَّ نَبْتَهِل﴾ با تضرّع از خدا می ‌خواهیم که منکر حق را لعنت کن! ﴿ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ﴾؛ آن‌ قدر این بِهال اثر دارد که نمی‌ گوییم خدایا تو او را لعنت کن! وقتی ما به جایی رسیدیم که دعای ما مستجاب است، خود ما لعنت را بر آن شخص قرار می ‌دهیم، نه «نَسئَلُ اللهَ أن یلعَنَهُ»! حالا این مطلب در خصوص این ذوات قدسی است و نمی‌ شود این را به همه جا سرایت داد. نفرمودند ما از خدا می‌ خواهیم که خدایا او را لعنت کن، ما با ابتهال به جایی می ‌رسیم که کلید لعنت به دست ماست! ما آنها را لعن می ‌کنیم و لعن یعنی طرد، این کم حرفی نیست! ﴿ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَی الْكَاذِبِینَ﴾. بعد هم فردا شد و آن ذوات قدسی را آوردند. ▫ به عرضتان رسید که این جریان «حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین»[2] (سلام الله علیهما)، انسان خیال می‌کرد به اینکه «حُسَینٌ مِنِّی» (سلام الله علیهما) برای اینکه نوه اوست؛ «أَنَا مِنْ حُسَین» برای اینکه به وسیله کربلا و عاشورا و شهادت این خاندان، دین زنده شد، این توجیهی بود که قبلاً می‌ کردند. بعد معلوم شد که این حرف درباره وجود مبارک امام حسن (سلام الله علیه) هم هست،[3] یا این دو تعبیر درباره وجود مبارک حضرت امیر (سلام الله علیه) هم هست: «عَلِی‏ مِنِّی‏ وَ أَنَا مِنْ عَلِی‏»،[4] این یک قدری توجیه می‌ خواست. وقتی شما به آیه «مباهله» برمی ‌خورید می ‌بینید که خیلی روشن و شفاف است؛ وقتی می ‌فرماید: ﴿وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ﴾،[5] این ذات همان ذات است، «عَلِی‏ مِنِّی‏ وَ أَنَا مِنْ عَلِی‏»، این نیازی به توجیه ندارد؛ چون اینها «مِنْ نُورٍ وَاحِد»[6] هستند، «حَسَنٌ‏ مِنِّی‏ وَ أَنَا مِنْه‏»،[7] «حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین»، «فَاطِمَةُ مِنِّی‏»[8] (سلام الله علیهما)، ﴿وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ﴾! ▫ بنابراین آنها برکات دیگری است؛ دین را یاری کردند، جانشین او بودند، امامت را حفظ کردند، اینها سر جایش محفوظ است؛ اما مصحّح این دو جمله ﴿وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ﴾ است، «عَلِی‏ مِنِّی‏ وَ أَنَا مِنْ عَلِی‏» یا «فَاطِمَةُ مِنِّی‏»، اینها یکی هستند. [1]. سوره نور، آیات4 الی 10. [2]. كامل الزیارات، النص، ص52. [3]. بشارة المصطفی لشیعة المرتضی (ط ـ القدیمة)، النص، ص156؛ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَسَنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْه‏». [4]. الأمالی (للصدوق)، النص، ص9. [5]. سوره آل عمران، آیه61. [6]. علل الشرائع، ج1، ص134. [7]. بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج43، ص306. [8]. وسائل الشیعة، ج‏20، ص232. 📚 درس خارج فقه نکاح _ جلسه 308 تاریخ: 1396/11/25 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
. 🔰 چرا فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، لیله القدر است؟ 💠 در صحنه * که قلّه معارف قرآنی است که می خواهند با یک دعا وضع را یکسره کنند، حضور دارد. در جریان * ، فاطمه حضور دارد. در جریان (انّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت)*، فاطمه حضور دارد. و در جریان * که مربوط به همین بخش است، فاطمه حضور دارد. آنگاه چگونه درباره (سلام الله علیها) وارد نشود که او * است؟! این نکته هم مخصوص کبری (سلام الله علیها) نیست، هر انسان کاملی وقتی به دنیا می آید، میلادش لیله قدر است؛ منتها درباره صدیقه کبری (سلام الله علیها) وارد شده، و درباره وجود مبارک (ارواحنا فداه) وارد شده که لیله قدر است*. فرقی بین این مقدّس نیست، زیرا همه اینها عِدل قرآنند، یک؛ هر وقت نازل شد، شده ، دو؛ اینها هم هر وقت از آن عالم نازل شدند، به عالم طبیعت آمدند، متولد شدند می شود لیله قدر، سه. چرا شب قدر محترم است؟ برای اینکه قرآن از یک عالمی به این عالم آمد. نیمه شعبان چرا مقدّس است؟ برای اینکه وجود مبارک ولی عصر از آن عالم به این عالم آمد. هم برای ما لیله قدر می شود، بیستم جمادی الثانیه که میلاد وجود مبارک (سلام الله علیها) است برای ما لیله قدر می شود. هر وقت یک انسان کاملی از یک عالمی به عالم ما تنزّل کرده، تجلّی کرده؛ لیله قدر می شود. چرا؟ چون اینها نور واحدند، یک. همتای قرآن کریم اند برابر حدیث ثقلین*، دو. اگر ظرف نزول قرآن لیله قدر می شود، اینها هم ظرف تنزّل شان لیله قدر می شود! این را ( ) می گویند‌. -------------------------------------------------- 📌 ر.ک سوره آل عمران / آیه ۶۱ 📌 ر.ک سوره انسان / آیات ۸ و ۹ 📌 سوره احزاب / آیه ۳۳ 📌 ر.ک احقاق الحق / جلد ۲ / صفحه ۵۵۴ ، عوالم / جلد ۱۱ / بخش دوّم / صفحه ۹۳۰ 📌 ر.ک تفسیر فرات الکوفی / صفحه ۵۸۱ ، بحار الانوار / جلد ۴۳ / صفحه ۶۵ 📌 ر.ک الامالی للطوسی / صفحه ۲۹۷ 📌 ر.ک مستدرک الوسائل / جلد ۳ / صفحه ۳۵۵ 📋 درس اخلاق 📆 قم ؛ خرداد ۱۳۸۶ 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💠 مباهله 🔸 دهه آخر ذی الحجه از پُر فضیلت ترین ایام سال است! 🔸 اصلی است که «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِی أَیامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا»؛ یعنی همه ایام شب و روز یکسان نیست، برخی از ایام، ایام پُر فیض و پُر برکت است که است. در فرصت هایی که لطف خدا فراوان است، سعی کنید خود را در معرض آن قرار دهید و هرگز اعراض نکنید. ▫️ مباهله یک است... . ▫️ مباهله الیوم هم هست! ▫️ مباهله بالاصالة برای اهل بیت (علیهم السلام) بود، اما بالتبع برای شاگردان آنان نیز هست، این هست! 📚 سخنرانی در روز عید غدیر خم تاریخ جلسه: 1401/04/27 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌از غريب ترين ايام زندگي ما ايام است! جزء واجبات ركني ولایت است ، با سالروز ازدواج فرق مي ‌كند. در حالی که نه رسانه‌ ها از او نام مي ‌برند و نه حوزه‌ ها خبري هست. 🔸 خيلي از ما عالمانه حرف مي‌زنيم و عوامانه فكر مي‌كنيم در نتیجه آن را تقريباً از دست مي ‌دهيم در حالی که آن اجزاي غير ركني را خيلي محترم مي‌شمريم مانند اول ذيحجه که سالروز ازدواج وجود مبارك حضرت امير با فاطمه زهرا(سلام الله عليهما) است اينها جزء واجبات غير ركني است. 🔸 در نماز يك داريم يك واجب غير ركني، در خصوص امامت و ولایت نیز همين طور است؛ جزء واجبات ركني امامت است، جزء واجبات ركني ولایت است ، با سالروز ازدواج فرق مي‌كند. در حالی که نه رسانه ‌ها از او نام مي ‌برند و نه حوزه‌ ها خبري هست! آن وقت آن مسائل واجبات غير ركني را خيلي دامن مي‌زنيم، آنها هم واجب هست اما مثل اجزاي نماز است لکن حمد و سوره كجا، ركوع و سجود كجا؟! حمد و سوره واجب غير ركني است اما ركوع و سجود واجب ركني است. 🖍وقتي مأمون (علیه من الرحمن ما یستحق) ، به وجود مبارك امام رضا (سلام الله علیه) عرض مي‌ كند به چه دليل علي بن ابيطالب (سلام الله عليه) افضل است؟ ایشان ديگر نفرمود غدير، فرمود با آيه ﴿أَنْفُسَنا﴾ ، خدا وقتي وجود مبارك حضرت امير علیه السلام را مي‌ داند از اين بالاتر فضيلت فرض مي ‌شود؟! «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ» كه گفته ی خود پيغمبر است هر چند آن هم از طرف خداست، کجا؛ و اینکه ذات اقدس اله خود فرموده علي جان پيغمبر است، کجا؟! و وجود مبارك امام رضا علیه السلام به اين استدلال كرد . 📚 سوره مبارکه حجرات جلسه 2 تاریخ جلسه: 1395/07/04 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
. 🔰چرا علی (ع)، جان پیامبر (ص) است؟ 💠 همین بیان نورانی (ص) درباره سیّدالشهداء (( حسین منّی و انا من حسین ))*، درباره امام حسن هم هست. انسان خیال می کند که اینها چون نوه های حضرت هستند، پیامبر فرمود: (حسن منّی و انا منه)*، یا (حسین منّی و انا من حسین)! امّا همین بیان نورانی درباره هست: (( علی منّی و انا من علی ))*. پیامبر با چه مجوزی می فرماید که علی من است و من علی هستم؟ با مجوز ( ). خدا فرمود: (و انفسنا و انفسکم)*، لذا پیامبر بعد از نزول آیه به صورت صریح و شفاف فرمود: علی منّی و انا من علی. پس این اختصاصی به وجود مبارک سیّدالشهداء ندارد تا ما بگوئیم نوه آن حضرت است! ---------------------------------------- 📌 کامل الزّیارات / صفحه ۵۲ 📌 بحار الانوار / جلد ۴۳ / صفحه ۳۰۶ 📌 الامالی للصدوق / صفحه ۹ 📌 سوره آل عمران / آیه ۶۱ 📆 درس اخلاق 📆 قم ؛ ۱۳۹۶/۰۱/۳۱