#امام_عسکری_شهادت
#امام_زمان
تنها نه اینکه بر تن تو جامه ی عزاست
حتی سیاه پوش غمت سرّ من رئاست
غم، واژه ای که بیشتر از هر کس دگر
با چشم های دائم الاشک تو آشناست
تنها، غریب، گوشه ی سرداب خانه ات
بر گونه هایت اشک عزای پدر رهاست
انگار ماتم تو تمامی ندارد و
هر روز، سینه ی تو به یک داغ مبتلاست
تو سوگوار خانه ی آتش گرفته ای
اما شکستن تو در این داغ، بی صداست
مثل همیشه آخر شعرم رسید و باز
دستم به دامن تو و امضای کربلاست
#محمدعلی_بيابانی
@raziolhossein
#امام_زمان
#هذا_یوم_الجمعه
#دوبیتی
هر آینه از غیب ندا می آید
از ماذنه ی فَرَج صدا می آید
ای منتظران گناه را ترک کنید
ارباب خودش پیش شما می آید
#امیر_عظیمی
@raziolhossein
#امام_زمان
#حضرت_زینب_ولادت
#دوبیتی
سوگند بہ هر ڪلام زینب… یا رب
بر ذڪر علے الدوام زینب… یا رب
از ڪار فَرَج گِره گشایے فرما
امشب تو بہ احترام زینب… یا رب
#سیدمجتبی_شجاع
@raziolhossein
#امام_زمان
#دوبیتی
در پیکر این زمانه ؛ جان می آید
خیر و برکت ؛ از آسمان می آید
هر منتظری که رفته از این دنیا…
در دولت صاحب الزمان می آید
#سیدمجتبی_شجاع
@raziolhossein
#حضرت_زینب_ولادت
#حضرت_زینب_مدح
شروع با خطاب به #امام_زمان
ای آرزوی عشق، تمنا کنم تو را
در شاه بیت عاطفه انشا کنم تورا
پرسند اگر تجلی حسن تو را ز من
با آفتاب و آینه معنا کنم تورا
تو راز سر به مهری و در سجده از خدا
خواهم به آه و ندبه که افشا کنم تو را
وقتی اسیر غربت دنیایی خودم
در کنج دل بگردم و پیدا کنم تو را
شرمنده ام که در اثر روسیاهیم
خیمه نشین خلوت صحرا کنم تورا
(این دیده نیست قابل دیدار روی تو
چشمی دگر بده که تماشا کنم تورا)
تا مست فیضتان شوم و مستفیض لطف
دعوت به جشن (بزم) زینب کبری کنم تو را
روشن ز نور عصمت او عالمین شد
تفسیر شادی و غم زینب حسین شد
حیدر که بوده زینت هستی عبادتش
زینب ز عرش آمده گردیده زینتش
زینب، چه زینبی؟ که شده در طفولیت
آغوش پنج حجت حق مهد عصمتش
زینب، چه زینبی؟ ز همان خردسالگی
خواندند صابرین، جبل استقامتش
جبریل خاکبوس اتاق جلالتش
روح القدس ملازم روح قداستش
جایی برای عالم دیگر نمانده است
آنجا که هست زینب و علم و فقاهتش
هرجا سخن به یاد حسین است لاجرم
آید کلام زینب و عشق و محبتش
چشمی به سمت سایه ی او هم نرفته است
سوگند میخورم به حیا و نجابتش
زیبا سروده شاعر دلداده ای که گفت:
(زینب عفیفه ای است که در راه عفتش)
(عباس می دهد نخ معجر نمی دهد)
یک لحظه چادر شرف از سر نمی دهد
جز مصطفی که نام علی بی وضو نگفت
تفسیر نام او احدی مو به مو نگفت
تفصیل شان زینب کبری نگفتنی است
چون عارفی که قصه رازِمگو نگفت
از چهار سالگی غم زینب شروع شد
دنیا به جز حدیث جدایی به او نگفت
می خواست از حکایت محسن کند سوال
آمد میان حنجره بغض گلو نگفت
مادر! دلیل روی کبودت چه بوده است؟
هر قدر کرد دخترکش پرس و جو، نگفت
مادر دلش گرفت و زبان باز کرد و گفت:
(می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت)
(زن را کسی مقابل شوهر نمی زند)
(مادر کسی مقابل دختر نمی زند)
وقتی سخن ز گرمی فردای محشر است
زینب به فرق فاطمیون سایه گستر است
او ابر رحمت است به دریای کربلا
ماییم قطره ای که به دریا شناور است
در ماجرای زندگی زینب و حسین
یک روح عاشقانه ولی در دو پیکر است
رحمت به روح شاعر دلخسته ای که گفت:
ابیات ناب را که چنان درّ و گوهر است
(احکام ارث در همه جا چون بیان شود
سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است
این امتیاز در خور زینب بود که او
میراث عشق را به برادر برابر است)
جان ها فدای زینب و قلب صبور او
از صبر و از غریبی او دیده ها تر است
زینب چه دید روز دهم بین قتلگاه
کز گفتن و شنیدن آن قلب، مضطر است
آن حنجری که بوسه بر آن داد مصطفی
حالا نشان بوسه شمشیر و خنجر است
آن سینه ای که مخزن اسرار عشق بود
دردا که زیر چکمه شمر ستمگر است
( "والشمرُ جالسُُ" نفس مادرش گرفت)
(سر را برید و روبروی خواهرش گرفت)
#سید_روح_الله_موید
@raziolhossein
#امام_زمان
#هذا_یوم_الجمعه
#دوبیتی
در غیبت تو دربدری ها باشد
ما را زغمت خونجگری ها باشد
شاید که همین جمعه بیایی شاید
تا باشد از این خوش خبری ها باشد
#سید_مجتبی_شجاع
@raziolhossein
#امام_زمان_فاطمیه
#امام_زمان
بیت وحی و شعله های نار أَینَ المُنتَقِم
سوخت در آتش گل و گلزار أَینَ المُنتَقِم
این صدای ناله زهراست می آید به گوش
از میان آن در و دیوار أَینَ المُنتَقِم
مادر و شش ماهه باهم پشت در افتاده اند
کار شد بر خادمه دشوار أَینَ المُنتَقِم
خون محسن میچکد از آن درِ آتش زده
خون زهرا ریزد از مسمار أَینَ المُنتَقِم
با چهل نامرد شد در کوچه زهرا رو به رو
وایِ من از این همه آزار أَینَ المُنتَقِم
در کنار قبر زهرا نیمه شبها تا به صبح
ناله میزد حیدر کرار أَینَ المُنتَقِم
دید تا طشت پر ازخونِ حسن را خواهرش
گفت با چشمان گوهر بار أَینَ المُنتَقِم
نیزه داران آنقدَر بر پیکر اکبر زدند
شد تنش مانند نیزه زار أَینَ المُنتَقِم
با عمود آهنین افتاد آخر بر زمین
با سر آن سر لشکر و سردار أَینَ المُنتَقِم
خون اصغر را که می پاشید سمت آسمان
گفت جدّت با دل خونبار أَینَ المُنتَقِم
کرد با خون دلش مویِ سفیدش را خضاب
بین مقتل سیدالاحرار أَینَ المُنتَقِم
در میان قتلگه که دست و پا میزد حسین
در حرم شد کار زینب زار أَینَ المُنتَقِم
از حرم تا قتلگه میزد صدا (أَینَ الحسین)
تا تنش را دید میزد زار أَینَ المُنتَقِم
زجر ملعون دختر از قافله جا مانده را
میکشد با زجر روی خار أَینَ المُنتقم
زینبی که سایه اش را چشم نامحرم ندید
شد تماشایی سرِ بازار أَینَ المُنتَقِم
@raziolhossein
#حضرت_زهرا
#امام_زمان
#تبری #رباعی
یافاطمه، ای مَلَک ارادتمندت
ای باغ بهشتِ علوی لبخندت
ایکاش که باشیم و ببینیم آنروز ...
با آن« دو نفر» چه می کند فرزندت
#سیدمجتبی_شجاع
@raziolhossein
#امام_زمان_فاطمیه
#امام_زمان #کوچه
#حضرت_اباالفضل
خبری می رسد از راه خبر نزدیک است
آب و آیینه بیارید سحر نزدیک است
طبق آیات و روایات رسیده ای قوم!
جمعۀ آمدن او به نظر نزدیک است
عاقبت فصل زمستان به سر آید روزی
باز هم گل دهد این باغ ثمر نزدیک است
قطره چون رود شود راه به جایی ببرد
به دعای فرج جمع اثر نزدیک است
با ظهورش حرم فاطمه را می سازیم
بار بر بند برادر که سفر نزدیک است
راه دور دل ما تا به در خیمۀ او
از در خانۀ زهرا چقدر نزدیک است
آه گفتم که در خانه و یادم آمد
غربت مادر و اندوه پدر نزدیک است
گر چه از آتش در سوخته جانم اما
بیشتر روضۀ کوچه به جگر نزدیک است
باز کابوس سراغ پسری آمده است
باز می لرزد و انگار که شر نزدیک است
مادرت را ببر از رهگذر نامردان
کوچه بند آمده از کینه خطر نزدیک است
تا که افتاد زمین زلزله در عرش افتاد
هاتفی گفت: قیامت به نظر نزدیک است
دو قدم رفته نرفته نفسش بند آمد
پسرش گفت بیا، خانه دگر نزدیک است
.
.
داغ مادر به جگر می رسد اما انگار
اثر داغ برادر به کمر نزدیک است
#محسن_عربخالقی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_ولادت
#امام_زمان
#رباعی
الگوی همیشه باورت آمده است
سرچشمۀ نور اطهرت آمده است
گر عیدی خویش را ز تو می طلبیم
ای صاحب عصر مادرت آمده است
#سیدهاشم_وفایی
@raziolhossein
#امام_زمان
#دوبیتی
یکروز قشنگمیرسد عشق از راه
روز است ولی به جلوه میآید ماه
فرمود ، شناساندن مهدی ، مردم
صد سال عبادتست ، پس بسمالله
#روح_الله_قناعتیان
@raziolhossein1
#امام_زمان_مناجات
صد حیف این زخم کهنه..
دارو و درمان نخورده
نور جمال نگارم
برچشم گریان نخورده
من ایستادم ته صف
ای نوح دل دارم آخر
جایی به من هم بده تا
کشتی به طوفان نخورده
دستی بکش بر سر من
تا سر به زیر تو باشم
سر سبز بودن ندارد
خاکی که باران نخورده
ای سفره خالی ات سبز
با تو نشستن چه خوب است
ما در کنار تو خوردیم
نانی که سلطان نخورده
عاشق شدن کار من نیست
عشق است و آواره بودن
من که پی تو گذارم
سمت بیابان نخورده!
ای یوسف بی گناهم
زنجیر پای تو از ماست
شاکی اسیر است و مجرم
شلاق زندان نخورده
کی دعوتم میکنی تو
پس دیر شد کربلایم
راه گدا تا به حالا
هرگز به هجران نخورده
پیراهنش روی نیزه
انگشترش دست قاتل
زخمی نمانده که دیگر
بر جسم عریان نخورده
#امام_زمان
@raziolhossein
#امام_باقر_ولادت
#امام_زمان
#دوبیتی
برما نظری اگر نمایی کافیست
ازکارم اگر گره گشایی کافیست
عیدی ولادت امام باقر
در مجلس ما اگر بیایی کافیست
#سیدمجتبی_شجاع
@raziolhossein
#امام_زمان
#هذا_یوم_الجمعه
#رباعی
بنویس که هرچه نامه دادم نرسید
بنویس که یک نفر به دادم نرسید
بنویس قرار من و او هفته بعد
این جمعه که هرچه ایستادم نرسید
#حسین_رستمی
@raziolhossein
#امام_زمان
#حضرت_زینب
#دوبیتی
داغ است و گرفتاری و اشکِ ناگاه
روز و شبمان میگذرد با غم و آه
درگیر بلائیم! بحق الزینب-
عجل لولیک الفرج یاألله!
#م_عاطفی
@raziolhossein1
#امام_زمان
#حضرت_زینب_شهادت
زبانحال حضرت صاحب الزمان
شد غرق در غم روزگارت عمه جانم
خیلی دلم شد بیقرارت عمه جانم
در پیش چشمت زیر خنجر دست و پا زد
در خاک و خون دار و ندارت عمه جانم
بر روی تل، در غربتِ شام غریبان
ایکاش بودم در کنارت عمه جانم
تنها و بی محرم شدی دیگر ندیدی
مرهم برای حال زارت عمه جانم
جانم فدایت! عصرِ عاشورا به سختی
دیدم گره خورده به کارت عمه جانم
مانند قلبت چند جای چادرت سوخت
در شعله هایِ پُر حرارت عمه جانم
چشم عمو عباسمان را دور دیدند
شد پیش چشمت خیمه غارت عمه جانم
لعنت بر آنکه بست دست خسته ات را
در بین آتش؛ با جسارت...عمه جانم
بین تمام داغ هایی را که دیدی
می سوزم از داغ اسارت عمه جانم
#م_عاطفی
@raziolhossein
#امام_زمان
#حضرت_زینب
#دوبیتی
سوگند به هر کلام زینب، یارب
بر ذکر علی الدوام زینب، یارب
از کار فرج گره گشایی فرما
امشب تو به احترام زینب، یارب
#سیدمجتبی_شجاع
@raziolhossein
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
#امام_کاظم_شهادت
#امام_زمان
امان از ظلم هارون ستم کردار مهدی جان
که از بیداد او خون شد دل اخیار مهدی جان
برو در شهر بغداد و بگو بر سندی شاهک
که بر زندانیش کمتر کند آزار مهدی جان
برای این که راحت جان به جانانش کند تسلیم
غل و زنجیر را از گردنش بردار مهدی جان
ندیده دیده گیتی به عالم روزه داری را
که با سیلی کند جای غذا افطار مهدی جان
@raziolhossein
#پیامبر_اکرم
#امام_زمان
جهان شب زده بیدار می شود آن روز
کویر پهنه ی گلزار می شود آن روز
امام ما که بیاید زمانه خواهد دید
محمد است که تکرار می شود آن روز
#حسن_شیرزاد
@raziolhossein
#مناجات
#امام_زمان
#حضرت_رقیه
جا دارد اگر از غم دلدار بمیرم
در گریه رهایم کن و بگذار بمیرم
مجموعه ای از درد و مصیبات گران است
هر جمعه که در حسرت دیدار بمیرم
حالا که در وصل به رویم شده بسته
سر بگذارم بر سر دیوار بمیرم
از حسن کمالش بنویسم همه ی عمر
اصلا چه خیالی که سر دار بمیرم
یا رب سببی ساز ببینم گل رویش
مگذار که با دیده خونبار بمیرم
یک بار اگر قرعه وصلش به من افتد
نزد پسر فاطمه صدبار بمیرم
ماه رمضان روزی من کن که کنارش
یا وقت سحر یا دم افطار بمیرم
ای کاش که لب تشنه ، گرسنه ، دم افطار
در روضه ی آن پای پر از خار بمیرم
جان های دو عالم همه قربان رقیه
میگفت که من پای غم یار بمیرم
بابای من از راه میآید به خرابه
حیف است که در کوچه و بازار بمیرم
کعب نی و زنجیر و لگد ، ضربه سیلی
حق دارم از این هجمه ی آزار بمیرم
تب کرده ام از دوری تو ، عشق همین است
اصلا گله ای نیست که بیمار بمیرم
بی وقفه صدایت زدم و شمر مرا زد
از لذت شیرینی تکرار بمیرم
من در حرم ستر سه سال است نهانم
سخت است که در مرکز انظار بمیرم
در طول مسیر عمه سپر بود برایم
شرمنده از این شدت ایثار بمیرم
خیلی به سرت زخم نشسته است ، شمردم
میخواهم از این غصه ی بسیار بمیرم
حالا که سرت آمده و پیکر تو نیست
در گریه رهایم کن و بگذار بمیرم
#محمدعلی_بقایی
@raziolhossein
#مناجات
#امام_زمان
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
ماه رحمت شده پس حال بکا را برسان
نفس اهل مناجات و دعا را برسان
سال نو شد غم ما کهنه تر از هرسال است
بده عیدی به همه، صاحب ما را برسان
ما رساندیم دل بی سر و پا را به حرم
دلمان تنگ شده! صحن رضا را برسان
نرسان مرگ مرا تا که علی هم برسد
زودتر صاحب ایوان طلا را برسان
کار به فاطمه باشد همه را می بخشند
لحظهء بخشش دلسوخته ها را برسان
هرکسی نوکر زهراست گدای حسن است
تا در خانه ارباب، گدا را برسان
سرِ ما را بِشِکن این دل ما را نَشِکن
بیقرار حرمم، کرببلا را برسان
نسخهء درد همه تربت اعلاست حسین
بی جهت نیست مریضیم! شفا را برسان
وای از آنجا که حسین بن علی ناچاراً
گفت زینب به من آن کهنه عبا را برسان
خواهرم پاشو کمک کن به جوانان حرم
به حرم این تن انگشت نما را برسان
#رضا_دین_پرور
@raziolhossein
#امام_زمان
#عید_فطر
#رباعی
یک ماه اگر خدا خدا می کردیم
ما بهر ظهور تو دعا می کردیم
ای کاش نماز عید فطر خو د را
در پشت سر تو اقتدا می کردیم
#سيدهاشم_وفايی
@raziolhossein
#امام_زمان
#دوبیتی
عمریست در انتظار نورت هستیم
دلواپس لحظه ی حضورت هستیم
خورشیدی و ما چراغ در دست هنوز
دنبال علائم ظهورت هستیم
#ایوب_پرندآور
@raziolhossein
#امام_زمان
#هذا_یوم_الجمعه
#دوبیتی
با اينكه خسوف ،قسمت خورشيد است
در آينه ى چشم فلك ،امّيد است
در بين تمام جمعه هايم اى عشق
آن جمعه كه از سفر بيايى عيد است
#محمدمهدى_عبدالهى
@raziolhossein
#امام_زمان
#رباعی
بر سینه ما قرار برمیگردد
حال خوش روزگار برمیگردد
از خواب زمستانی خود برخیزیم
با آمدنش بهار برمیگردد
#عباس_جواهری_رفیع
@raziolhossein