eitaa logo
خط سبز
107 دنبال‌کننده
278 عکس
28 ویدیو
2 فایل
گاه نوشت های "محمدرضا اخضریان کاشانی" دانش جوی اندیشه و سیاست و جامعه
مشاهده در ایتا
دانلود
کارآمدی یا مشروعیت ؟! لایحه عفاف و حجاب به شورای نگهبان ارسال شد. نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس از اتمام رسیدگی به لایحه عفاف و حجاب در این کمیسیون و ارسال آن به شورای نگهبان خبر داد. پی نوشت : یکی از ماندگارترین و اثرگذارترین سکانس های مناظرات انتخاباتی سال ۹۲ زمانی بود که روحانی مشت آخر را به قالیباف زد و گفت: من حقوقدان هستم، سرهنگ نیستم. شاید تاثیر تمام مناظرات و برنامه های دو طرف به اندازه این تک جمله نبود و کار قالیباف را که پیش از این بخت جدی برای ریاست جمهوری داشت یکسره کرد. در عرصه جامعه شناسی سیاسی همواره میان مفاهیم بنیادینی چون کارآمدی، مشروعیت، مشارکت و... پیوستگی و ارتباط ساختاری درنظر گرفته می شود به نحوی که نمی توان تحقق موفق یکی را بدون ملاحظه دیگری تصور کرد. «مشروعیت» -به معنای توان جلب حمایت عمومی از مجرای قانونی- با «کارآمدی» به معنای رسیدن ایده به نتیجه یا محصول و توان دستیابی به دستاورد ملموس، ارتباط و پیوند دارد بویژه وقتی که در «عرصه عمومی» -شرایطی که افراد یک جامعه درباره نیازهای همگانی خود اندیشه می کنند- بروز یابد. قانون حجاب، یکی از مهمترین جلوه های حضور قانونی در عرصه عمومی است که به سبب فراگیری و چالش های حقوقی و اجتماعی و فرهنگی و امنیتی آن گفتگو در یک عرصه عمومی همچون صحن مجلس با وجود نزدیکی دیدگاه های نمایندگان مجلس انقلابی منجر به باز شدن شکاف های تازه و تاخیر احتمالی در دستیابی به یک محصول قانونی مصوب پیش از پایان کار مجلس کنونی می شود. برگزیدن راهکار استناد به اصل ۸۵ و تصویب مواد قانون حجاب توسط مجلس، در واقع انتخاب روش سریع دستیابی به کارآمدی به جای گفتگو در عرصه عمومی و جلب حمایت و مشروعیت است. نتیجه چنین انتخابی افزایش چالش مشروعیت در عرصه عمومی است که با توجه به پیوستگی ارگانیک کارآمدی و مشروعیت منجر به ناکارآمدی همان قانون خواهد شد چنانکه در قوانین ویدئو و ماهواره چنین شد حتی اگر بسان قانون ماهواره حرکات محیرالعقولی چون راپل را هم شاهد بودیم. شایسته است نمایندگان محترم بویژه رییس ارجمند مجلس به این نکته عنایت ویژه داشته باشند که شرط اجرای یک قانون عمومی، مسوولیت پذیری خود قانونگذار است نه صرف تصویب آن به هر وجه ممکن. قانونی که باید در عرصه عمومی اجرا شود را نمی توان در محفل خصوصی تصویب کرد و تبعاتش را به گردن مجریان قانون و موکلان انداخت و سهم مجلس و آقای قالیباف را در کیفیت اجرا و تبعات فراوان اجتماعی و سیاسی آن در آینده نادیده گرفت. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
ایران به بریکس پیوست. بریکس نام گروهی به رهبری قدرت‌های اقتصادی نوظهور است که از به هم پیوستن حروف اول نام انگلیسی کشورهای عضو برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تشکیل شده‌است.  هیچ کشور اروپایی و آمریکای شمالی عضو این گروه نیست و آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی کشورهای تشکیل دهنده این گروه هستند که به تنهایی سه پنجم جمعیت دنیا محسوب می‌شوند. به لحاظ منابع نیز بزرگترین دارنده منابع گاز و نفت در جهان است و در زمینه دسترسی به سایر منابع نیز موقعیت مناسبی دارند. اگر دنیای آینده را دنیای رقابت دو چند قطبی، یکی با عضویت اروپا به رهبری آمریکا و دیگری قدرت های نو به رهبری چین بدانیم، پیوستن ایران به بریکس را می توان برجام جدید ایران دانست که حاصل چرخش از غرب در دولت روحانی به شرق در دولت رییسی و یک پیروزی سیاسی و اقتصادی برای این دولت است. آینده نزدیک، دوران جنگ ترکیبی متحدان آمریکا و متحدان چین و چالش اساسی میان دلار و یوان و گسترش روند دلار زدایی خواهد بود. ایران به شکل آشکاری پیوستن به قطب چین محور را پذیرفته و طبیعی است که در مناسبات آتی باید برای حضور ناتو در کنار مرزهایش و افزایش شدید انواع فشارهای سیاسی و اقتصادی از سوی اروپا و آمریکا بر ساختارش راهکارهای تازه تری بیندیشد. طبعا باید انتظار داشت پیمان های سیاسی و اقتصادی با چین و سایر متحدان جلوه های تازه تری یافته و بازار ایران صورت بندی متفاوتی پیدا کند. در عرصه داخلی نیز باید منتظر چالش دوقطبی غربگرایان و شرق گرایان و افزایش تعارضات اجتماعی حاصل از این قطب بندی باشیم. کانال گاه نوشت های خط سبز. https://eitaa.com/sabzkhat
گسل ترامپ انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا را می توان سرآغاز تبدیل شکاف اجتماعی موجود در آمریکا به گسل اجتماعی دانست که ابعادش هرروز گسترده تر شده و بعید است به پیش از آن بازگردد. این روزها و با تسلیم چند دقیقه ای ترامپ به زندان بابت ادعای تقلب در انتخابات، عکس او به نماد انتخاباتی آینده ترامپیست ها تبدیل شده و حامیان او را که نزدیک به نیمی از جمعیت آمریکا را می تواند درگیر کند امیدوار و مصمم تر از گذشته نموده است. شکاف های اجتماعی، تجارب عظیم و عمدتا تلخی اند که به سرعت هر رویدادی را به یک دو قطبی تازه تبدیل کرده و شکاف را عمیق تر می کنند و با گذشت زمان نیز بر دامنه آن افزوده می شود چنانکه حوادث پس از سال ۸۸ در ایران چنین شد. آمریکا با جمعیت متنوع و فراوان و‌ وسعتی گسترده و داشتن احزاب قدرتمند و فراگیر بی تردید زمان بیشتری برای رسیدن به یک بحران عمیق نیاز دارد؛ بحرانی که بتواند ادعای فروپاشی درونی آمریکا را تقویت کند. پیچیدگی های درونی آمریکا آنقدر زیاد هست که نتوان به سادگی ادعا کرد که ماجراهای ترامپیست ها و مخالفان، به یک بحران عمیق یا فروپاشی درونی منجر شده و مخالفان آمریکا در سراسر جهان را شادمان خواهد کرد یا با ورود تسهیلگرانه احزاب و نهادهای مدنی به یک فرایند تازه مردم‌سالاری خواهد انجامید، اما می توان با جرأت ادعا کرد که آمریکای پس از ۲۰۲۰ و تداوم آن در ۲۰۲۴ هرگز به پیش از آن باز نخواهد گشت. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
دانشگاه، عقلانیت، رادیکالیسم تجربه تاریخی جنبش های متنوع دانشجویی در دهه های ۳۰ تا ۵۰ اعم از ملی یا مذهبی یا چپ، حاوی یک عنصر مشترک است: هر زمان که فعالیت های سیاسی نظام مند جوانان منتقد، محدود و ممنوع می شود، راه ورود به گروه های رادیکال و مسلحانه هموار می شود. تجربه گروه های فعال مارکسیستی یا اسلامی تابعی از همین عنصر رواداری نظام مند یا مواجهه سخت با آنهاست. سازمان مجاهدین خلق یکی از نمونه های مثال زدنی در چنین فضای سیاسی است که از دل یک حزب سیاسی خارج و به ترور و کنش زیرزمینی روی آورد. یکی از مهمترین عوامل شکست جنبش های رادیکال در دو دهه اخیر فقدان عقلانیت راهبردی و گروه نخبه مرجع در میانه این جنبش هاست که بقای نظام حاکم را بر تغییر آن ترجیح داده و تغییر برای تغییر را عاقلانه نمی دانند؛ شرایطی که در ناکامی چهل ساله اپوزیسیون برانداز کاملا موثر بوده و از آنان تعدادی دلقک نادان ساخته است. اگر جنبش اعتراضی پاییز ۱۴۰۱ نیز با وجود فعالیت چشمگیر در دانشگاه، ناکام ماند یکی از علل اصلی آن را باید در نپیوستن نخبگان فکری سطح بالا یعنی اساتید و چهره های شناخته شده علمی دانست که ترمز حرکت دانشجویان شدند. بخش مهمی از تلاش دشمنان جمهوری اسلامی، گرفتن مرجعیت از استادان و تقویت رادیکالیسم در بدنه جوان تجدیدنظر طلب بوده است. ویژگی بارز نخبگان هوشمند چه در سطح استاد چه دانشجو، بیش فعالی سیاسی و کنش‌گری فعالانه در عرصه های مورد علاقه است و طبیعی است که چنین ویژگی هایی به مراتب بیشتر از نخبگان یا متفکران غیرفعال در معرض تحرکات غیرهمسو با هنجارهای رایج سیاسی و اجتماعی باشند. حضور این نخبگان در دانشگاه علاوه بر افزایش پویایی علمی زمینه ساز تحرک خردمندانه و نظام مند جنبش دانشجویی و مانع رادیکالیزه شدن آنهاست. حذف استادان و نخبگان پرتحرک حتی در شرایط عدم همسویی با هنجارهای سیاسی نظام، تسریع در فرایند حذف مرجعیت نخبگان و کمک به رادیکالیزه شدن تحرکات دانشجویی از یکسو و فربه سازی حلقه متفکر جنبش های اعتراضی با حضور اساتید نخبه ناراضی و ایجاد حلقه متفکر برای براندازی است. هوشمندی نظام امنیتی در عرصه نرم علمی در خرسندی از چند اخراج و منع از تدریس چند استاد کنشگر خارج از چارچوب و افتادن در تله رادیکال های انقلابی به نام دفاع از انقلاب نیست بلکه در نگاه بلندمدت به منافع ملی و پرهیز دادن کنش‌گران سیاسی بویژه معترض از رادیکالیزه شدن فعالیت ها و عدم اجماع نخبگان فکری برای تغییر ساختار است. این روزها که گاه و بیگاه نام اساتید مختلفی که در شمار کنش‌گران فعال سیاسی و مرجع اجتماعی بخشی از جامعه دانشگاهی بویژه دانشجویان به حساب می آیند در فهرست افراد ممنوع از فعالیت دانشگاهی منتشر می شود توجه به منافع بلندمدت ملی و پرهیز از رادیکال سازی کنش های اعتراضی و عدم عقلانی سازی تجدیدنظر طلبی رادیکال یک ضرورت حیاتی برای جامعه دانشگاهی بویژه در آستانه سال تحصیلی است. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://ble.ir/sabzkhat
انقلاب شریف خبر : امیرحسین ثابتی مجری شبکه افق و سجاد صفار هرندی مدرس درس انقلاب اسلامی در دانشگاه شریف شدند. پی نوشت : ۱) من در کنار درس های تخصصی ام بیش از ۲۰ سال است انقلاب اسلامی هم درس می دهم. ۲) درس انقلاب از دید بیشتر دانشجویان یک درس عمومی اجباری است که فقط باید پاس کرد یا معدل را بالا کشید. ۳) جذابیت درس انقلاب عمدتا به توان مدرس و ظرفیت های تبادل نظری است که او در کلاس فراهم می کند. ۴) بسیاری از استادان درس انقلاب کمترین ارتباط عاطفی یا عقلانی با دانشجو برقرار نمی کنند. ۵) به دلیل متن محوری درس انقلاب، جذابیت کلاس به توان استاد در پاسخ به پرسش های دانشجویان بویژه در حوزه مسایل روز وابستگی تام دارد. ۶) حضور ثابتی و صفار هرندی در کلاس های انقلاب یک فرصت برای دانشجویان است که از آدم های باانگیزه سوالات سخت بپرسند. ۷) حضور ثابتی در مقابل سوالات سخت، فرصتی برای رسانه است تا سوالات سخت را از کلاس به سوژه های برنامه سازی تبدیل کند. ۸) حضور ثابتی و صفار فرصتی است برای محک زدن این ایده که دانشجویان نیاز به تبیین دارند و اگر به خوبی برایشان توضیح داده شود به انقلاب و ارزشهای آن گرایش خواهند داشت. ۹) با وجود هیاهوی زیاد علیه این خبر، به سهم خود از حضور این دو عزیز و سایر عزیزان تبیین گر در کلاس های درس انقلاب اسلامی استقبال می کنم و آن را به فال نیک می گیرم. https://eitaa.com/sabzkhat
اطلاع رسانی ۱) وزارت کشور در خصوص برخورد با برخی استادان دانشگاه بیانیه داد. ۲) منطق کار در دستگاه های اجرایی این است که در خصوص مسایل مرتبط با حوزه سازمانی شان اطلاع رسانی کنند. ۳) طبق قانون، هر وزیر نسبت به کار همه وزارتخانه ها مسوول است با این حال، منطق کار سازمان ها این نیست که در مورد مسایل مرتبط با سازمان های دیگر اطلاع رسانی کنند. ۴) اینکه وزارت علوم نسبت به برخورد با استادان بیانیه ای نداده و اطلاع رسانی نکرده خودش نوعی اطلاع رسانی است. ۵) اینکه وزارت کشور که ریاست شورای امنیت کشور را هم برعهده دارد به جای وزارت علوم، اطلاع رسانی کرده خودش نوعی اطلاع رسانی است. ۶) در هر اطلاع رسانی، سه عنصر پیام دهنده، پیام و پیام گیرنده نقش اساسی دارند. باید دید پیام از سوی پیام دهنده به گیرنده پیام رسیده است یا خیر. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استعمار توسعه ای حرفهای مهم مهدی غضنفری رییس صندوق توسعه ملی ایران به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
یک گزارش آماری قابل تامل رشته های دانشگاهی مقطع کارشناسی رو به رشد و رو به افول در آمریکا
بهارات؛ همگرایی یا واگرایی؟ شنبه و در نشست جی ۲۰، «نارندرا مودی» نخست‌وزیر هند در پس زمینه یک ماکت دقیق از چرخ کنارک (Konark) طی سخنرانی آغازینش برای نام بردن از کشورش به‌جای کلمه انگلیسی هند (India)از نام باستانی «بهارات» استفاده کرد. روی پلاک مقابل او نیز به جای هند از واژه «بهارات» استفاده شد. در نشان رسمی نشست گروه ۲۰ هم به انگلیسی هند و به زبان هندی، بهارات نوشته شده بود. در حالیکه تا پیش از این تنها از واژه هند استفاده می‌شد. «بهارات»، «بهاراتا» و «هندوستان» نام‌های پیش از دوران استعمار هستند که عامه مردم در زندگی روزمره خود از آن‌ها استفاده می‌کنند اما در مراودات و مکاتبات رسمی دولتی عموما تاکنون از واژه هند استفاده می‌شده است. دولت هند اعلام کرده بزودی لایحه ای برای تغییر رسمی نام این کشور به «بهارات» به پارلمان ارائه خواهد کرد. رئیس‌جمهور «دروپادی مورمو» نیز دعوت نامه‌های شام اجلاس جی ۲۰ را با نام «بهارات» ارسال کرده بود. نام هند از زمان هرودوت در قرن پنجم قبل از میلاد در یونان استفاده می‌شده و از اوایل قرن نهم در بریتانیا رایج شد. نام بهارات از مهابهاراتا، یکی از دو حماسه بزرگ هند گرفته شده و گفته می‌شود که پادشاه بهارات جد همه هندی‌ها بوده است. بنابراین «بهارات» نماد ملتی از فرزندان این پادشاه افسانه‌ای‌ است. در مقام نظر، شاید بتوان بهارات را با جمشید، پادشاه افسانه ای ایرانیان مقایسه کرد. این تلاش دولت هند با دو تفسیر متفاوت روبرو شده است: یک دیدگاه، تلاش دولت برای ایجاد همگرایی ملی در سایه ناسیونالیسم تاریخی را مدنظر قرار داده آن را مثبت ارزیابی نموده اند. از دید این دسته، پیوند تاریخی هندی ها می تواند هفتاد و دو ملت هندی را به یک ملت واحد و همگرا نزدیک کند و اختلافات عقیدتی را به حاشیه براند و دولت را به یک دولت ملی فراگیر بدل نماید. در مقابل، مخالفان، این اقدام دولت را نوعی پاکسازی حکمرانی و واگرایی میان حزب حاکم بهاراتا جاناتا -که رییس جمهور و نخست وزیر و‌ کابینه از آن برآمده اند- با سایر احزاب و گروه ها و عقاید موجود در جامعه هندی و تصفیه سیاسی و حزبی تلقی نموده و آن را حرکتی غیرملی قلمداد کرده اند. این اقدامات هندی ها چه با نیات داخلی همگرایانه یا واگرایانه باشد در عرصه بین المللی و در کنار حضور فعالانه در بریکس و سایر پروژه های منطقه ای و جهانی نشان از یک حضور تازه و پویاست که با گذر از تاریخچه استعماری خود و در کنار قدرت های تازه ای چون چین در صدد سهم یابی تازه در معادلات جهانی است. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
نبرد من محمد بن سلمان: من باور دارم خاورمیانه اروپای جدید خواهد بود. پنج سال دیگر عربستان کشوری کاملا متفاوت است. این جنگ سعودی است. این جنگ من است. می‌خواهم قبل از آنکه از دنیا بروم، خاورمیانه را در صدر دنیا ببینم. پی نوشت : نوروز ۱۳۵۵ زمانی که محمدرضا پهلوی از کتاب «به سوی تمدن بزرگ» خود -که به اعتراف هویدا، توسط شجاع الدین شفا نوشته بود- رونمایی می کرد و آینده کوتاه مدت و بلند مدت توسعه در ایران را ترسیم می کرد و هدف خود برای آینده ایران را «جاه طلبانه و بلندپروازانه» و آن را رسالت و «آرزو» ی خود می دانست هرگز گمان نمی کرد کمتر از سه سال بعد نوروز ۵۸ را در آوارگی و بیماری تجربه خواهد کرد. رویای توسعه ایران که از عصر صفوی آغاز شد و دوره های مختلف را در عهد قاجار و پهلوی اول از سرگذراند با انقلاب سفید به مرحله نوینی وارد شد که رویای جلو زدن از اروپا و آمریکا در سر داشت. این فرایند توسعه تک بعدی اقتصادی که شاخص های آماری پیروزمندانه ای نشان می داد زمانی دچار بن بست جدی شد که با ارتقای شاخص های دانش و اطلاعات، مردم علاوه بر تغییر شاخص های اقتصادی خواهان اختیار تعیین حاکم و شیوه حکمرانی هم شدند و دولت سلطنتی پاسخی برای آن نداشت. ناهمگونی توسعه در ابعاد گوناگون سیاسی و اقتصادی و فرهنگی عاملی است که هر رشد اقتصادی بلندپروازانه را به چالش می کشد. عربستان بن سلمان هم از این قاعده مستثنی نیست. بزودی زمانی خواهد رسید که بن سلمان باید بین حکومت و مردم یکی را انتخاب کند، چنانکه مردم نیز چنین انتخابی خواهند داشت. آن زمان است که معنای واقعی «جنگ من» بهتر درک خواهد شد. خوب است کسانی که از این بیانات بن سلمان ذوق زده شده اند، دو کتاب «به سوی تمدن بزرگ» محمدرضا پهلوی و «نبرد من» آدولف هیتلر را خوانده و با سرنوشت هر دو که رویاهای بزرگ داشتند مقایسه کنند. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
داغ صفر مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب شهر مدینه را به جگر، داغ مصطفاست خون گریه کن مدینه! کز این ماتم عظیم گر آسمان خراب شود بر سرت رواست گشتند انبیا همه چون فاطمه یتیم زیرا عزای قافله سالار انبیاست خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست رحلت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) و شهادت حضرت امام حسن مجتبی (ع) و امام رضا (ع) تسلیت باد.
ابن بابویه معمولا سالی چندبار توفیق زیارت حرم عبدالعظیم حسنی ع فراهم می شود. زیارتگاهی دل انگیز و روحبخش که صفای قلب را زیاد و محبت اهل بیت ع را افزون می کند. امروز (پنجشنبه) نیز در سالروز رحلت پیامبر اسلام ص و شهادت امام حسن مجتبی ع به نیت زیارت، روانه ری شدیم و بسان همیشه لذت معنوی برده و بر آرامگاه برخی اساتید و بزرگان فاتحه ای نثار کردیم. با وجود تعدد سفر به ری در طی این سالها امروز برای نخستین بار توفیق زیارت آرامگاه شیخ صدوقی (ابن بابویه) فراهم شد. عالمی از سلسله علمای بزرگ شیعه که بر هر مومنی حق بزرگی دارد. جز آرامگاه ایشان و امامزادگان نزدیک شان مجموعه، مخروبه ایست که یا متولی مشخصی ندارد یا تلاشی برای احیا و ساماندهی آن صورت نمی دهد. انبوه مقابر نامنظم و مخروبه با سنگ های شکسته و ویران شده که یاد قبرستان وادی السلام نجف را زنده می کند. قبرستان، سرزمینی از ستارگان این سرزمین است که در آسمان زیر خاک، هر یک بر اقلیمی حکمرانی می کنند : غلامرضا تختی رحیم مؤذن‌زاده اردبیلی، علی‌اکبر دهخدا، حسین فاطمی، محمدعلی فروغی، رجب‌علی خیاط، میرزاده عشقی، مرشد چلویی، نسیم شمال، غلامحسین صدیقی، تنها برخی از نامهایی است که در این آسمان می درخشند. اگر به مقایسه باشد، اسامی ساکنان آرامستان ابن بابویه دست کم با مقبره الشعرای تبریز یا بخش نام آوران بهشت زهرا قابل قیاس است اما آشکارا از کمترین بذل توجهی بی بهره مانده است. آرامستان این بابویه گرچه شاید آگاهانه در کنار حرم حضرت عبدالعظیم به یک قطب معنوی و زیارتی تبدیل نشده اما قطعا لیاقت تبدیل شدن به یک قطب فرهنگی و هویتی در منطقه ری را دارد. دیدن و توجه به این سرمایه هویتی در جوار حرم و برج تاریخی و هویت ساز طغرل که متاسفانه در سایه یک ساختمان مدرن بی قاعده به نام مجموعه فرهنگی، جلوه هویتی اش در حال زوال است، ظرفیت های تهران و ری را بویژه برای بسیاری از جوانان و اهل علم و فرهنگ دوچندان می کند. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي  و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ. شهادت هشتمین ستاره تابناک امامت، امام رووف، حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام تسلیت باد.
جن شناس یک یادداشت غیرمتعارف این روزها با ادعاهای برخی مقامات نظامی آمریکا و رونمایی از اجساد مومیایی موجودات فضایی در مکزیک بار دیگر موضوع فرازمینی ها از مسایل ممنوعه امنیتی وارد ادبیات رسانه های عمومی شد و هیجان را در میان عوام افزایش داد. این هیجان زدگی را می توان از گستره تولیدات رسانه ای در کشورهای مختلف و واکنش مقامات این کشورها دریافت. مسأله فرازمینی ها برای برخی جوامع ازجمله آمریکایی ها آنقدر واقعی و عینی است که در برخی مناظره های ریاست جمهوری آمریکا نیز می توان ردپای آن را دید. اخیرا یکی از کارشناسان مذهبی در ایران، با ارایه مقایسه کوتاهی، فرازمینی ها را به اجنه تشبیه کرده و اصل وجود آنان را حقیقت های پنهان از چشم مردم دانسته بود. وی این فرازمینی ها را اجنه به بند کشیده شده در زمان حضرت سلیمان دانسته بود که درک حضورشان می تواند درک جامعه بشر در حوزه اعتقادات را توسعه دهد. من نه در عرصه فرازمینی ها تخصصی دارم و نه در حوزه جن و مسایل اعتقادی فراتر از دانش محدودم اما مقایسه دو نوع مواجهه در جوامع مختلف با یک پدیده قابل تامل است. در حالی که آمریکایی ها و اروپایی ها مدعیان وجود فرازمینی ها را با عنوان «یوفولوژیست» به رسمیت شناخته و حوزه معرفتی آنان را یک حوزه دانشی تلقی نموده و با وجود حساسیت های اجتماعی و امنیتی، امکان ابراز نظر و عرضه یافته های مختلف را برای آنان حتی در کنگره آمریکا فراهم می کنند در این سوی جهان، در حالی که دستکم از نظر مستندات دینی اعم از آیات و روایات مختلف، تردیدی در وجود جن و موجودات غیرانسانی وجود ندارد، چنین افرادی را به خرافه گویی و یاوه گویی متهم می کنند. من قطعا مدافع توسعه خرافه و مظاهر آن نیستم اما تساهل در شرایط شناختی علوم و معارف غیرمادی را از لوازم آزاداندیشی معرفتی می دانم. امروزه این تصور که بتوان یک گروه مطالعات جن شناسی و علوم غریبه در دانشگاه تهران یا حوزه علمیه قم راه اندازی نموده تنها چند استاد و دانشجوی پژوهشگر جن شناس را تربیت نموده سالانه چند مقاله و یک نمایشگاه دستاوردهای پژوهشی در حوزه اجنه و شیاطین و... برگزار کرد شاید یک تصور غیرممکن یا از منظر بسیاری از افراد، مضحک، مبتذل و بستری برای هدر دادن پول تلقی شود اما همچنان معتقدم ورود به این عرصه ها حتی اگر کاربردهای عینی نداشته باشند اما کارکردهای ضمنی برجسته ای در عرصه های معرفتی و آزاداندیشی خواهند داشت. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
۱) رئیس بانک مرکزی:  ۵ میلیارد و ۵۷۳ میلیون یورو به حساب ۶ بانک ایرانی در دو بانک الاهلی و الدخان در قطر واریز شد. ۲) کاروان ورزشی النصر عربستان پس از چند سال محرومیت برگزاری مسابقه در ایران با حضور رونالدو وارد تهران شد. پی نوشت : منصف باشیم. اگر این دو اتفاق چند سال پیش همزمان در یک روز رخ می داد، دولت فردایش را تعطیل رسمی اعلام می کرد.
در باب لایحه حجاب و عفاف سرانجام پس از چالش های گوناگون، لایحه «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» و به اختصار، لایحه عفاف و حجاب که با آرای اولیه نمایندگان مجلس در قالب اصل ۸۵ بررسی و تصویب شده بود، روز چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۲ در صحن علنی به رای گذاشته شد و اجرای آن به مدت سه سال به تایید مجلس انقلابی رسید. لایحه را می توان خلاصه وار چنین توصیف کرد: متن لایحه عفاف و حجاب ۲۸ صفحه، ۴ فصل و ۷۲ ماده است. تقریبا نیمی از مواد لایحه (تا ماده ۳۱) که حجم غالب متن (۱۸ صفحه) را در برمی گیرد، شامل موارد ایجابی و برنامه های دستگاه های اجرایی است. فصل چهارم مجازات هاست که تقریبا نیمی از کل مواد لایحه را شامل می شود. موارد ایجابی بارها در قالب سیاست های شورای عالی انقلاب فرهنگی و دستگاه های مرتبط بیان شده اند و اجرای مناسب آنها که قطعا ارزشمند می باشند، بودجه ای به اندازه بودجه سال کشور می طلبد. مجری قانونی لایحه، وزارت کشور تعیین شده که عملا امکان ورود و نظارت بر سایر سازمان های کشور اعم از وزارتخانه های دولتی یا نهادهای ملی همچون صداوسیما و سازمان تبلیغات و... ندارد. اجرای مواد ایجابی به دلیل نیاز گسترده به بودجه و نیز نداشتن ضمانت اجرای لازم عملا ممکن نبوده بسان طرح ها، لوایح و سیاست های مصوب پیشین، به اجرای بخش سلبی لایحه منجر خواهد شد-شرایطی که در مصوبات گذشته نیز به اجرای طرح گشت ارشاد بدون اجرای مواد ایجابی منتهی گشت-. فصل مجازات ها روشن و عملیاتی است و بسیاری از عرصه های احتمالی تخلف را در برمی گیرد. حجم تخلفات احصا شده به قدری است که یا اساسا امکان اجرای کامل آن برای قوه قضاییه و فراجا ممکن نباشد یا احتمالا طی مدت آزمایشی اجرای آن کمتر خانواده ای باشد که حداقل یک فرد متهم یا محکوم نداشته باشد یا مجبور به شکایت از افراد دیگری نشده باشد. این شرایط، در کلان شهرها می تواند تراکمی از پرونده های قضایی علیه افراد ایجاد کند. در یک جمع بندی کلان و البته صریح و منتقدانه می توان چنین تصور کرد که این لایحه، از اساس یا برای اجرا نشدن به شکل مناسب طراحی شده به نحوی که می توان از عدم تحقق نیمه ایجابی آن اطمینان نسبی داشت، یا شاهد عزم جزم یکایک اجزای نظام اجرایی و قضایی کشور در تحقق بند بند مواد لایحه خواهیم بود که در این صورت، تا پایان دوره آزمایشی لایحه، کمتر خانواده ای خواهیم داشت که یکی از بستگانش با اتهامات قضایی و انتظامی و اجتماعی در فضای حقیقی مثل خودرو و تاکسی و غذاخوری و فروشگاه و... یا مجازی روبرو نباشد. قطعا تصور خوشبینانه از این مصوبه که طراحان و حامیان آن را قانع نموده این است که شرایط فرهنگی و اجتماعی در پایان دوره آزمایشی از شهریور ۱۴۰۲ بهتر یا حداقل مشابه همین وضعیت خواهد بود. چنین تصوری نیازمند سنجش وضعیت اجتماعی امروز و مقایسه آن با وضعیت جامعه طی سال های اجرای لایحه است. هر نتیجه ای جز توفیق مردم محور این لایحه ابزاری برای نقد ناکارآمدی مدیران و دستگاه های جمهوری اسلامی در اجرای سیاست های فرهنگی و عاملی برای کاهش سرمایه اجتماعی نظام خواهد بود. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat