eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ياد پدر و مادر در نمازهاى يوميه‏ قسمت دوم 📜 معمر بن خلّاد گفت: به امام رضا عليه السلام عرض كردم: هر گاه پدر و مادرم مذهب حق را نشناسد دعايشان كنم؟ حضرت فرمود: براى آنها دعا كن و از جانب آنها صدقه بده و اگر زنده باشند و مذهب حق را نشناسند با آنها مدارا كن؛ زيرا رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خدا مرا به رحمت فرستاده، نه نافرمانى و نامهربانى. بنابراين دعا و مناجات و طلب مغفرت براى پدر و مادر، توفيق معنوى و ذخيره آخرتى براى هر انسان است كه بسيارى از اين راه به درجات بالاتر رسيده‏اند. در روايت است كه شخصى به امام صادق عليه السلام عرض كرد: پدرم بسيار كهن سال و ناتوان شده است و ما او را براى برآوردن نيازهايش به دوش مى‏گيريم. امام صادق عليه السلام فرمود: اگر توانستى چنين كن و لقمه غذا را با دست خود به او بده كه فرداى قيامت سپر و نگهبان تو خواهد بود. محمّد در باب حقوق، حق پدر و مادر را چنين وصف مى‏كند: «يكى به نزديك رسول صلى الله عليه و آله آمد و گفت: مرا پدر و مادر مرده‏اند، چه حق مانده است ايشان را بر من تا بگذارم؟ گفت: برايشان نماز كنى و آمرزش خواهى و عهد وصيت ايشان بجاى آرى و دوستان ايشان را گرامى دارى، و خويشاندان ايشان را نيكو دارى و گفت: حق مادر دو چند حق پدر است.» زرارة از امام باقر عليه السلام نقل مى‏كند كه حضرت فرمود: تَقُولُ: فى‏ قُنُوتِ الْفَرِيضَةِ فِى الأَيَّامِ كُلِّها إِلَّا فِى الْجُمُعَةِ: «الَّلهُمَّ إِنِّى أَسْالُكَ لى‏ وَ لِوالِدَىَّ وَ لِوُلْدى‏ وَ أَهْلِ بَيْتى‏ وَ إِخْوانى‏ فِيكَ، الْيَقينَ وَ الْعَفْوَ وَ الْمُعافاةَ وَ الرَّحْمَةَ وَ الْعافِيَةَ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ ... مى‏گويى در دعاى دستِ نمازهاى واجب، در همه روزها مگر در : خدايا! از تو براى خودم و پدر و مادرم و خانواده‏ام و برادران ايمانيم، باور استوار، بخشايش، آسايش و دلسوزى و مهربانى و سلامتى در دنيا و آخرت طلب مى‏نمايم. دعای 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
✳️ 2 قسمت 2 🔴 در حقيقت نكوهش غرور مى‏نويسد: «هر چه درباره ارزش دانش و معرفت و نكوهش جهل و نادانى گفته شده دليل بر نكوهيدگى غرور مى‏شود؛ زيرا غرور يكى از انواع جهل است؛ چون جهل عبارت از اين است كه انسان به چيزى برخلاف آنچه در عالم واقع هست باور داشته باشد. و غرور نيز همان جهل است. ولى هر جهلى غرور نيست، بلكه غرور مستلزم وجود دو چيز است: يكى آنچه انسان فريفته آن مى‏شود و ديگر عامل فريبنده است. بنابراين، اگر مجهول مورد اعتقاد ما، چيزى باشد كه با هوس و خواهش نفس سازگار باشد و عامل جهل هم يك شبهه و خيال نادرست باشد و ما گمان كنيم كه آن دليل است. حال آن كه در عالم واقع چنين نباشد، جهل برگرفته از اين امر، غرور نام دارد. پس غرور، عبارت است از اعتماد و تكيه كردن نفس به آنچه مطابق هوا و هوس باشد و طبيعت آدمى به خاطر شبهه افكنى و فريب شيطان به آن گرايش يابد. با توجه به اين برداشت، كسى كه بر اثر يك شبهه نادرست، معتقد باشد كه در دنيا يا در آخرت از خير و خوبى برخوردار است. چنين كسى مغرور و فريب خورده است. بيشتر مردم خيال مى‏كنند كه آدمهاى خوبى هستند، در صورتى كه در اين پندار خويش دچار خطا هستند. پس بيشتر مردم مغرور و فريب خورده‏اند؛ گرچه كه انواع غرور آنها متفاوت است و درجاتشان در اين مورد فرق مى‏كند و غرور و فريب خوردگى بعضى روشنتر و شديدتر از ديگران مى‏باشد.» صاحب كتاب معراج السعادة، اهل غرور و غفلت را به چند گروه دسته‏بندى نموده است، كه در اينجا به چكيده‏اى از آنها اشاره مى‏شود: «1- گروه كفّار و صاحبان مذاهب فاسد كه شيطان آنان را به غفلت و تكبّر انداخته و با شبهات بى‏پايه آنها از راه حق بيرون كرده است. و آنان خود را حق‏دار مى‏پندارند. 2- گروه فساق و معصيت‏كاران كه برخى از آنان گمان مى‏كنند دنيا نقد و آخرت نسيه است با فرورفتن در شهوات و لذّت‏هاى دنيايى نفس و جان خويش را دچار مرض روحى مى‏كنند. برخى از آنان گمان مى‏كنند لذّت‏هاى دنيايى امرى يقينى است ولى لذّت‏هاى آخرتى احتمالى و حدسى است و انسان عاقل امر يقينى را به اميد امر احتمالى رها نمى‏كند. اينان در حقيقت مسأله معاد را انكار مى‏كنند و از زمره كفّار محسوب مى‏شوند و خداوند درباره آنان مى‏فرمايد: الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَوةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَيهُمْ كَمَا نَسُواْ لِقَآءَ يَوْمِهِمْ هذَا وَمَا كَانُواْ بَايتِنَا يَجْحَدُونَ آنان كه دينشان را سرگرمى و بازى گرفتند و زندگى دنيا آنان را فريفت، پس ما امروز از ياد مى‏بريمشان، همان گونه كه آنان ديدار امروزشان را از ياد بردند وهمواره آيات ما را انكار مى‏كردند. برخى از آنان مغرور به الطاف بى‏نهايت الهى شده، چون كه خداوند فرموده است: وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمَانِىُّ حَتَّى‏ جَآءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ و آرزوها [ى دور و دراز و بى پايه،] شما را فريفت، تا فرمان خدا [به نابودى شما] در رسيد و [شيطان‏] فريبنده، شما را فريب داد. دنيا به آنان روى كرده و از نعمت‏هاى زيادى بهره‏مند شده‏اند و بسيارى از مؤمنان فقير و دردمند را مى‏بينند و مى‏گويند: خداوند به ما لطف و مرحمتى كرده و لطف او به ما بيشتر بوده، پس در آخرت هم ما با احسان و مرتبه برترى برخوردار هستيم اما خيالى باطل است؛ زيرا زيادى مال و فرزند و فراوانى نعمت دنيايى و رفاه مادى دليل بر بزرگى مقام و برترى شخصيتى نيست، بلكه دامى بر شيطان و آزمودن ظرفيّت آنهاست. خداوند منّان درباره آنان مى‏فرمايد: وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِى لَهُمْ خَيْرٌ لِاَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِى لَهُمْ لِيَزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ و كسانى كه كافر شدند، گمان نكنند مهلتى كه به آنان مى‏دهيم به سودشان خواهد بود، جز اين نيست كه مهلتشان مى‏دهيم تا بر گناه خود بيفزايند، و براى آنان عذابى خوار كننده است. أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ‏مِن مَّالٍ وَ بَنِينَ* نُسَارِعُ لَهُمْ فِى الْخَيْرَ تِ بَل لَّا يَشْعُرُونَ آيا گمان مى‏كنند افزونى و گسترشى كه به سبب مال و اولاد به آنان مى‏دهيم، * در حقيقت مى‏خواهيم در عطا كردن خيرات به آنان شتاب ورزيم؟ [چنين نيست‏] بلكه [آنان‏] درك نمى‏كنند [كه ما مى‏خواهيم با افزونى مال و اولاد، در تفرقه، طغيان، گمراهى و تيره‏بختى بيشترى فرو روند.] 👈 ادامه دارد ... 🔗کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 7 2 🔴 در قسمتى از مقاله چهارم كتاب «سِرُّالْعالَمَيْن» آمده است كه صحابى بودن مانع از دچار شدن به هوا و هوس و انحراف از جاده حق و حقيقت و بريدن از واقعيت‏ها و چشم پوشى از حقايق نيست. در آن مقاله مى‏گويد: «نسبت به خلافت، اتّفاق فريقين است بر اين كه حجاب از صورت دليل برداشته شده، همه كس واقع و حقيقت را با كمال وضوح و آشكارا فهميده است و از اين رو هر گونه شك زايل و ترديد مرتفع و به طور قطع و يقين امام على عليه السلام جانشين و خليفه بلافصل شناخته شده. چه، آن كه اجماع گروههاى مختلف و جماهير مسلمين بر صحّت وقوع قضاياى غدير خم و شمول خطبه آن روز نسبت به مورد بحث منعقد است و به اين ملاك هر اشكالى بى‏مورد و هر اعتراضى لغو و باطل است؛ زيرا همين كه رسول خدا صلى الله عليه و آله سخن فرسائى خود را به پايان برد، فورى عمر مبادرت به تظاهر نموده تبريكات‏ لازمه را ضمن بيان «بَخٍّ بَخٍّ لَكَ يا عَلِىُّ» «1» تقديم نمود. بديهى است اين نحوه تبريك گفتن تسليم در برابر صدور فرمان جديد و رضايت به وقوع خلافت على عليه السلام است. با اين كه او و دوستانش و عدّه‏اى ديگر با كمال طوع و رغبت سر تسليم پيش آورده تشريفات بيعت و تبريك را فراهم نمودند، اما پس از وفات پيامبر، نفس امّاره بر آنها غالب و حبّ رياست و جاه‏طلبى، عواطف و مزاياى انسانى را از آنها سلب، خرگاه خلافت سازى را بالا برده، سازمان سياست مذموم خليفه تراشى را در سقيفه تهيه نمودند. چرا كه شهوتشان به حركت آمد، اشتياق مفرط پيدا نمودند كه پرچم‏هاى نيرو را در اهتزاز و صفوف سواره و پياده را زير فرمان خويش مشاهده نمايند. توسعه كشور و فتح بلاد كنند تا نام خود را به صفحات تاريخ به وديعه بگذارند، لذا جام شراب هواى نفسانى را نوشيدند و به قهقرا برگشتند. قرآن را پشت سر و احكام و سنّت رسول الهى را ملعبه خود نموده، دين را به دنيا فروختند. چه معامله زشتى با خدا كردند كه جز پنهان كردن حق و ورشكستگى در آخرت نتيجه ديگرى نداشت. اگر چنين نبود چرا به انكار حقّ على برخاستند و در مرض موت پيامبر وقتى براى نوشتن آنچه لازم بود كاغذ و دوات طلبيد در پاسخش: إنَّ الرَّجُلَ لَيَهْجُرُ. همانا اين مرد هذيان و نامربوط مى‏گويد. گفتند؟ اگر در امر خلافت خود حربه اجماع به كار برند، بدون شك اين حربه‏ قابل نقض است چه آن كه عبّاس و پسرانش و على با زن و فرزندانش و گروهى از اهل ايمان در آن اجماع شركت نداشتند، همچنين بعضى از حاضران در سقيفه با آن اجماع مخالفت نموده، از آن جمع خارج شدند و پس از آنهم انصار به مخالفت برخاستند.» «1» شما اگر به كتاب‏هاى «الغدير»، «عبقات»، «مراجعات» و «نص در برابر اجتهاد» مراجعه كنيد، وضع ناهنجار بعضى از صحابه را نسبت به خلافت، بيت المال، اخلاق و حقوق مردم خواهيد ديد، كه تمام آن قضايا در آن كتب از معتبرترين روات و حفّاظ حديث و مؤلّفان عظيم القدر اسلامى نقل شده است. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 294 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 2 ⏺ پاداش بيش از عمل‏ 1 جزا و پاداش خداوند نه تنها زياده بر اعمال ما است، بلكه اعمال ما در مقابل فضل و احسان او چيزى به حساب نمى‏آيد، چرا كه اگر يك لحظه خداوند نظر لطف و عنايتش را از ما بردارد و با نگاه عدالتِ بدون تفضّل، به اعمال ما رسيدگى كند، ديگر چيزى از هستى باقى نمى‏ماند، تفضّل و احسان او به خاطر اعمال ما نيز نمى‏باشد، جه عمل داشته باشيم چه نداشته باشيم، هميشه مرهون عنايت او هستيم، از ابتداى خلقت كه انسان پا به عرصه وجود مى‏گذارد، يا بهتر بگوييم از ابتداى خلقت هستى، حالا چه خلقت انسان، چه خلقت ديگر موجودات، خداوند تمام نعمت‏هاى مادّى و معنوى را بدون هيچ گونه چشمداشت و توقّعى در اختيار انسان و باقى موجودات گذاشته، چون او نياز به عمل ما ندارد، ماييم كه محتاج به لطف و كرامت او هستيم او حتّى احتياج به شكرگزارى ما ندارد چون او بى‏نياز مطلق است، احسان و تفضّل او به خاطر تشكّر بندگان از او نيست كه منتظر تشكّر بنده‏اش باشد. به قول دانشمند معروف: «تفضّل فرماينده به جاى همه اصناف خلق، خداى تعالى است: در مرتبه اوّل: به هست كردن ايشان، در مرتبه دوّم: به كامل گردانيدن ايشان به عضوها و سبب‏ها كه ايشان را ضرورى بود، در مرتبه سوّم: بدانچه ايشان را در نعمت و رفاهيت دارد، به آفريدن سبب‏ها كه محتاج باشد، اگر چه حاجتشان بدان ضرور نبود، در مرتبه چهارم: بدانچه ايشان را بيارايد، به مزيّت‏ها [و زوايد] كه آرايش ايشان باشد و بيرون است از ضرورات و حوايج. مثال ضرورى، از عضوها سر است و دل و جگر و مثال حاجت، چشم و دست و پاى و مثال زينت، خميدگى ابرو و لعلى لب و بادام چشمى وجز آن، از چيزهايى كه بدان ضرورت و حاجت نباشد، و مثال ضرورت از نعمت‏هايى كه بيرون تن آدمى‏ است نان و آب، و مثال حاجت دوا و گوشت و ميوه‏ها و مثال مزيّت‏ها و زوايد، سبزى درختان و خوبى شكوفه‏ها و ميوه‏ها و طعام‏هاى لذيذ كه بدان حاجتى و ضرورتى نيست، و اين سه قسم هر حيوانى را موجود است، بلكه هر نباتى را، بلكه هر صنفى را از اصناف خلق، از ذروه عرش تا حضيض ثرى، پس محسن اوست و غير او چگونه محسن باشد.» ترجمه احياء العلوم: 4/ 523- 524. آرى، خداوند نه تنها به اعمال ناقص ما چندين برابر پاداش مى‏دهد و خودش اهل احسان و تفضّل است، بلكه علاوه بر اين به انسان‏ها و مؤمنان نيز امر مى‏كند كه اهل احسان و فضيلت باشند، از اينرو در سوره نحل مى‏فرمايد: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسنِ وَ إِيتَآىِ ذِى الْقُرْبَى‏ وَ يَنْهَى‏ عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنكَرِ وَ الْبَغْىِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» به راستى خدا به عدالت و احسان و بخشش به خويشاوندان فرمان مى‏دهد، و از فحشا و منكر و ستم‏گرى نهى مى‏كند. شما را اندرز مى‏دهد تا متذكّر [اين حقيقت‏] شويد [كه فرمان‏هاى الهى، ضامن سعادت دنيا و آخرت شماست.] و نيز مى‏فرمايد: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ امْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى الّا مِثْلَها وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ» هر كس كار نيك بياورد، پاداشش ده برابر آن است، و آنان كه كار بد بياورند، جز به مانند آن مجازات نيابند و ايشان مورد ستم قرار نمى‏گيرند. از اميرمؤمنان على عليه السلام در توضيح آيه فوق سؤال شد، ايشان فرمودند: الْعَدلُ الْانْصافُ وَ الْاحْسانُ التَّفَضُّلُ عدل آن است كه حق مردم را به آنها برسانى و احسان آن است كه بر آنها تفضّل كنى. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 11 ، ص: 227 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
5 2 ✳️ «ابوحامد در علّت وجوب براى همگان و در همه حال مى‏نويسد: «و امّابيان وجوب توبه به طور مستمر و هميشگى اين است كه هيچ بشرى خالى از معصيت نيست، يا با اعضا و جوارح خود نافرمانى خدا مى‏كند، يا اگر در برخى حالات از معصيت با جوارح خالى باشد؛ نيت گناه در دل او راه پيدا مى‏كند و اگر از آهنگ گناه خالى باشد از وسوسه‏هاى شيطان كه افكار گوناگون و غافل كننده از ياد خدا در دل او مى‏افكند، به دور نيست و اگر از اين هم به دور باشد از غفلت و قصور در شناخت و صفات و افعال او خالى نيست؛ اينها همه نقص است. و اين نقص اسبابى دارد و رها كردن اين اسباب با پرداختن به عوامل ضد آنها و بازگشت از يك راه است به راهى مخالف آن و مراد از توبه بازگشت است. به هر حال خالى بودن آدمى از اين نقص قابل تصوّر نيست ولى اندازه اين نقص در انسان‏ها تفاوت مى‏كند ولى اصل آن گريزناپذير است. به همين دليل پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرموده است: گاه دلم را غبارى مى‏گيرد تا جايى كه در شبانه روز هفتاد مرتبه از خدا آمرزش مى‏طلبم. و خداوند آن حضرت را گرامى داشته است به آيه: لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَ مَا تَأَخَّرَ تا خدا [با اين پيروزى آشكار] آنچه را [به وسيله دشمنان از توطئه‏ها و موانع و مشكلات در راه پيشرفت دعوتت به اسلام‏] در گذشته پيش آمده و آينده پيش خواهد آمد از ميان بردارد. تا خداوند گناهان قبل و بعد تو را ببخشايد. وقتى پيامبر خدا چنين حالى داشته باشد، ديگران چه حالى خواهند داشت؟!» «3» به اين جهت اميدوارى به توفيق توبه هم انگيزه‏اى براى توبه كردن است. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 192 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
36 4 ✳️ همانگونه که قبلا گفته شد پیامبر اکرم صل الله علیه و آله وسلم در حديث نبوى مى‌فرمايد: 🙏بار خدايا! با نيازمندى به خودت مرا بى‌نياز گردان و با بى‌نيازى از خودت مرا نيازمند مگردان. 👈 در شرح اين حديث مى‌نويسد: «زيرا توأم با اضطرار به چيزى كه از آن چاره‌اى نيست آدمى را در پرتگاه كفر قرار مى‌دهد، چرا كه موجب حسادت به توانگران مى‌شود و حسد هم حسنات و خوبى‌ها را از بين مى‌برد و باعث شود كه انسان فقير در برابر ثروتمندان اظهار ذلت و خوارى كند كه اين خود به آبرو و دين او لطمه مى‌زند و سبب ناخشنودى به قضاى الهى و ناراضى بودن از روزى مى‌شود و اين جهت اگر كفر نباشد به كفر مى‌كشاند به اين دلايل است كه پيامبر مصطفى (صلى الله عليه و آله) از فقر به خدا پناه برده است به اين جهت پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: مَنْ أَرادَ أَنْ يَكُونَ أَغْنَى النّاسِ فَلْيَكُنْ بِما فى يَدِ اللّهِ أَوْثَقَ مِنْهُ بِما فى يَدِ غَيْرِهِ. هر كه مى‌خواهد توانگرترين مردم باشد، بايد به آنچه در دست خداست‌ اطمينان بيشترى داشته باشد تا به آنچه در دست غير اوست. لقمان حكيم به فرزندش فرمود: قالَ لُقْمانُ لابنِهِ، اعْلَمْ أَيْ بُنَيَّ إِنّي قَدْ ذُقْتُ الصَّبْرَ وَ أَنْواعَ المُرِّ فَلَمْ أَرَ أَمَرَّ مِنَ الْفَقْرِ فَإِنِ افْتَقَرْتَ يَوْماً فَاجْعَلْ فَقْرَكَ بَيْنَك وَ بَيْنَ اللّهِ. لقمان به فرزندش فرمود: بدان اى فرزندم! كه من صبر را و نيز انواع تلخى‌ها را چشيدم، اما تلخ‌تر از فقر نديدم. پس اگر روزى فقير شوى، نيازت را ميان خود و پروردگارت نگه دار و از ناداريت با مردم سخن مگوى كه نزد آنان خوار و بى‌مقدار مى‌شوى .... امام زين العابدين (عليه السلام) سرور عارفان به حقيقت، از اثرات فقر مى‌فرمايد: طَلَبُ الحَوائجِ إلى النّاسِ مَذَلَّةُ لِلحَياةِ و مَذْهَبَةٌ لِلحَياء وَ اسْتِخْفافٌ بِالوَقارِ وَ هُوَ الفَقْرُ الحاضِرُ وَ قِلّةُ طَلَبِ الحَوائِجِ مِنَ النّاسِ هُوَ الغِنَى الحاضِرُ. نياز خواهى از مردم مايه خوارى در زندگى و از بين برنده شرم و حياست و از و شكوه آدمى مى‌كاهد و آن، فقر حاضر است و كمتر نيازخواهى، ثروت حاضر است. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏6، ص: 185 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
5 هاى يوميه 4 ✳️ از اين رو بايد در برابر زحمت‏ها و رنج‏هاى فراوان كه پدرو مادر متحمل شده‏ اند و از خوشى‏ها و لذت ‏هايى كه محروم شده ‏اند، از درگاه حق طلب آمرزش و رحمت براى آنان نمود. معمر بن خلّاد گفت: به امام رضا عليه السلام عرض كردم: هر گاه پدر و مادرم مذهب حق را نشناسد دعايشان كنم؟ حضرت فرمود: براى آنها دعا كن و از جانب آنها صدقه بده و اگر زنده باشند و مذهب حق را نشناسند با آنها مدارا كن؛ زيرا رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خدا مرا به رحمت فرستاده، نه نافرمانى و نامهربانى. بنابراين دعا و مناجات و طلب مغفرت براى پدر و مادر، توفيق معنوى و ذخيره آخرتى براى هر انسان است كه بسيارى از اين راه به درجات بالاتر رسيده‏اند. در روايت است كه شخصى به امام صادق عليه السلام عرض كرد: پدرم بسيار كهن سال و ناتوان شده است و ما او را براى برآوردن نيازهايش به دوش مى‏گيريم. امام صادق عليه السلام فرمود: اگر توانستى چنين كن و لقمه غذا را با دست خود به او بده كه فرداى قيامت سپر و نگهبان تو خواهد بود. محمّد در باب حقوق، حق پدر و مادر را چنين وصف مى‏كند: «يكى به نزديك رسول صلى الله عليه و آله آمد و گفت: مرا پدر و مادر مرده ‏اند، چه حق مانده است ايشان را بر من تا بگذارم؟ گفت: برايشان نماز كنى و آمرزش خواهى و عهد وصيت ايشان بجاى آرى و دوستان ايشان را گرامى دارى، و خويشاندان ايشان را نيكو دارى و گفت: حق مادر دو چند حق پدر است.» زرارة از امام باقر عليه السلام نقل مى‏كند كه حضرت فرمود: تَقُولُ: فى‏ قُنُوتِ الْفَرِيضَةِ فِى الأَيَّامِ كُلِّها إِلَّا فِى الْجُمُعَةِ: «الَّلهُمَّ إِنِّى أَسْالُكَ لى‏ وَ لِوالِدَىَّ وَ لِوُلْدى‏ وَ أَهْلِ بَيْتى‏ وَ إِخْوانى‏ فِيكَ، الْيَقينَ وَ الْعَفْوَ وَ الْمُعافاةَ وَ الرَّحْمَةَ وَ الْعافِيَةَ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ ... مى‏گويى در دعاى نمازهاى واجب، در همه روزها مگر در : خدايا! از تو براى خودم و پدر و مادرم و خانواده‏ ام و برادران ايمانيم، باور استوار، بخشايش، آسايش و دلسوزى و مهربانى و سلامتى در دنيا و آخرت طلب مى‏نمايم. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 283 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام احمد روزی در مجلس وعظ گفت: ای مسلمانان، هرچه من در چهل سال از سر این منبر شما را می‌گویم، در دو بیت گفته است اینجا اگر بر آن عمل کنید رستگار خواهید شد: ز روز گذر کردن اندیشه کن پرستیدنِ دادگر پیشه کن به نیکی گرای و میازار کس ره رستگاری همین است و بس 👈 به نقل از مرزبان نامه 👤دکتر https://www.aparat.com/v/l865d9i ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2