🌺 حکایتی از مرحوم #نراقی
📋 مرحوم نراقی و دیگران نوشتند قریب به این مضامین است. یک نفر انگشترساز بود، میگوید یک نگینی داشت، حکمای عجم و عرب و ترک جمع شدند و گفتند این قیمت ندارد، نمیشود برای آن قیمت بگذاریم آنقدر مهم است. آن انگشتر را داد که انگشترساز برای آن رکاب بسازند. این انگشتر از دست انگشترساز افتاد و چهار تکه شد، این احجار کریمه، سنگهای قیمتی هم بشکنند از قیمت آنها کاسته میشود. گفت: ای وای بچّهها یتیم شدند و من را اعدام میکنند. این واقعیّت دارد. در کوچه قدم میزد خدایا چه کار کنم. به کسی رسید گفت: «أَرَاکَ مَغْمُوماً تو را غصّهدار میبینم؟ چه شده است؟ گفت: برو بگذار در همین غم و غصّه بمانم، تو که نمیتوانی کاری انجام دهی فقط بر ثقل میافزایی. گفت: حالا بگو بلکه کاری انجام دادم. اصرار کرد گفت: واقعیّت امر این است، انگشتر اینطور شده است و نگین چهار تکه شد. گفت: به خانهی خود برو و این ابیات را با جان خود بخوان. مشکل ما فقط جان است. این جان است که ما خطا میکنیم.
این دعاها یا هر چیزی که میگوییم باید با جان خواند شود اگر عوام بازی کنید هیچ چیز نمیشود.
گفت: به خانهی خود برو و این ابیات که منصوب به امیر المؤمنین (سلام الله علیه) است را تکرار کن.
وَ كَـمْ للهِ مِـن ْ لُطْفٍ خَـفيٍّ
يَدُقُّ خَفاهُ عَنْ فَهْم الزَّكيِّ
وَ كَمْ يُسْرٍ أتَي مِنْ بَعدِ عُسْرٍ
وَ فَرَّج كَرْبَةُ القَلبِ الشّجيِّ
وَ كَمْ أمرٍ تُساءُ بِهِ صَـباحـاً
وَ تَأتيـكَ المُسْفَرَّةُ بِالعَشيِّ
إذَا ضَاقَتْ بِكَ الأحوالُ يَـوماً
فَثِقْ بِالوَاحِـدِ الفَردِ الـعَليِّ
تَوَسَّلْ بِالنَّبِيّ فَكلُّ خَطَبٍ
يُهَونَ إذَا تَوَسُّلَ بِالنَّبِيٍّ
وَ لا تَجزَع إذَا مَا نَابَ خَطبٌ
وَ كَم لله مِن لُطْفٍ خَفِيٍّ
دو، سه بار مأمور سلطان سراغ انگشتر آمد. گفت: حالا ما اینها را خواندیم ببینیم چه میشود. او هم گفت: حال تو چطور است؟ انگشتر چه شد؟ -پدرم میگفت دروغ گفتن حرام است، راست گفتن هم واجب نیست- سلطان سلام رساند گفت: زنان من سر آن انگشتر دعوا میکنند آن نگین را چهار تکّه کن. دیگر نگفت آن را چهار تکّه کردم، گفت: چشم. اگر میگفت اتّفاقاً چهار تکّه کردم، میگفت چرا چهار تکّه کردی، چه کسی به تو گفته بود چهار تکّه کنی. پس راست گفتن حرام نیست، دروغ گفتن حرام است. او گفت: چشم. گفت: زحمت تو را هم جبران میکنیم. آن را چهار تکّه کرد و چهار انگشتر ساخت، این قطرهای از دریا است، دنیا پر از این موارد است.
#فرج
📌آیت الله #فاطمی_نیا
👁کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق
#عظمت_آفرینش
#عجايب_انسان 13
#شگفتیهاى_باطن_انسان 3
🔴 ملا مهدى #نراقى كه از اعاظم فقها و دانشمندان و فيلسوفى بزرگ و عارفى كم نظير و عاشقى واله و محبّى صادق است، در مقدمه كتاب «جامع السعادات» در عظمت معنوى انسان مىفرمايد:
«سپاس و ستايش خداى را كه انسان را بيافريد، و وى را در زمره كاينات در مرتبه برين قرار داد، و او را رونوشتى ساخت از عوالم امكان كه پديد آورده است.
شگفتىهاى قدرت فراگير و بى پايان، و عجايب عظمت آشكار و نمايان خود را در او ظاهر ساخت. در وجود او ناسوت را به لاهوت پيوند داد، و در هستى او حقايق عوالم مُلك و ملكوت را به وديعت نهاد. طينت وى را از نور و ظلمت بسرشت، و در ذاتش انگيزههاى خيرات و شرور بهم آميخت. خميره هستيش را از مواد ناهمگون عجين كرد، و نيروها و صفتهاى متضاد را در او گرد آورد، آنگاه وى را به تربيت و تهذيب اين قوا و صفات به نحو قوام و تعادل فرا خواند، و بعد از آن كه راه تهذيب آنها را برايش هموار ساخت وى را به نيكوداشتِ آنها برانگيخت.»
آنچه را از واقعيتهاى باطنى و حقايق ملكوتى نسبت به انسان دانستى، به صورت قوّه و استعداد در آدمى جاى دارد، كه به هدايت وحى و اتّصال به نبوّت انبيا و امامت امامان بايد به فعليت برسد، تا انسان از مقامات بسيار بلندى كه برايش مقرّر شده بهرهمند گردد. در اين نقطه است كه جايگاه تربيت و تزكيه و نقش انبيا و امامان، معلوم مىشود.
در معارف الهيّه آمده:
اگر قواى ظاهر و باطن را هماهنگ با مسائل الهى نمودى از فرشته برتر مىشوى و چنانكه از صراط المستقيم حق روى گرداندى از حيوانات و درندگان پستتر مىشوى.
جايگاه خود و حالات و نفسانيّات خويش را در بين موجودات توجّه كن و مواظب باش كه دزدان راه انسانيّت سرمايههاى الهيّه را كه مجانى به تو عنايت شده و وسيله اعتلاى تو به مقام قرب و وصل است از تو نربايند، و مايههاى سعادتت را به غارت و دزدى نبرند.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 268
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق
#عظمت_آفرینش
#عجايب_انسان 13
#شگفتیهاى_باطن_انسان 4
🔴 مرحوم #نراقى به عنوان موعظه و نصيحت در كتاب گران قدرش «جامع السعادات» مىگويد:
«اكنون كه دانستى كه انسان در لذّت عقلى با فرشتگان انباز است و در ديگر لذايذ حسّى و متعلّق به سه قوه ديگر، يعنى قواى سَبُعى و بهيمى و شيطانى، مشارك درندگان و چارپايان و شياطين است، اين را نيز بدان كه هر كس يكى از اين لذّات چهارگانه بر او غلبه كند، مشاركت او با آن قوّهاى كه بدان منسوب است بيشتر خواهد بود تا آنجا كه وقتى اين غلبه تامّ و كامل شد او عين همان قوه خواهد بود.
پس اى دوست من، بنگر كه نفس خود را در كدام جهت قرار مىدهى، اگر غلبه با قوّه شهوت تو باشد تا آنجا كه بيشتر همّ و انديشه تو متوجه شهوات حيوانى، مانند خوردن و آشاميدن و آميزش و ديگر شهوات بهيمى باشد يكى از چهارپايان خواهى بود. و اگر غلبه و چيرهگى با قوّه غضب تو باشد و ميل تو بيشتر به مناصب و رياستطلبى و آزار مردم و ضرب و شتم و ديگر حركات درنده خويى باشد به منزله درندگان خواهى بود. و اگر غلبه با قوه شيطانى «قوه وهم» باشد تا آنجا كه غالب سعى و كوشش تو صرف يافتن مكر و حيله براى رسيدن به مقتضيات دو قوه شهوت و غضب باشد و به انواع نيرنگها و تزويرهاى وهمى دست يازى، در حزب شيطان داخل شدهاى. و اگر غلبه با قوه عقل تو باشد تا آنجا كه جدّ و جهد تو مقصور بر فرا گرفتن معارف الهى و پيروى از فضايل اخلاقى باشد به مرتبه و افق فرشتگان راه يافتهاى.
پس هر كه عاقل باشد، و با خود دشمنى نكند بر او واجب است كه بيشتر همّت و كوشش خود را در تحصيل سعادت علمى و عملى و در زايل ساختن نقايص و كمبودهاى نفس خويش صرف كند، و از امور شهوانى و لذّات جسمانى به اندازه ضرورت اكتفا كند.
از غذا به آنچه مايه اعتدال مزاج و حفظ حيات است بس كند و قصدش از آن لذّت جويى نباشد، بلكه رفع نياز ضرورى و دفع الم باشد، و وقت و عمر خويش را در به دست آوردنِ زيادتر تباه نكند، و اگر از اين مقدار بيشتر خواهد، بارى به قدرى باشد كه مقام و رتبه انسانيش حفظ شود و موجب پستى و ذلّت نگردد. و از لباس به مقدار ضرورى و دفع گرما و سرما بهره گيرد و اگر از اين بيشتر خواهد به قدرى باشد كه به حقارت و خوارى نكشاند و موجب اتّهام سقوط از طرف اقران و همكاران نشود. و از آميزش به اندازهاى كه نوع حفظ شود و نسل باقى بماند بس كند و اگر بيش از اين خواهد از حدّ سنّت خارج نشود و از اين كه در مقتضيات شهوت و غضب فرو رود بپرهيزد، زيرا چنين سقوطى مايه شقاوت هميشگى و هلاك ابدى است.
خدا را خدا را، اى برادران! مواظب و مراقب جانها و نفوس خود باشيد و پيش از آن كه در درياى تباهى و مهلكه غرق شويد آنها را دريابيد، و قبل از آن كه راهها بر شما بسته شود از خواب غفلت بيدار شويد و پيش از آن كه خوىها و ملكات مُهلك و عادات تباه كننده جايگير و استوار گردد به تحصيل سعادت پردازيد، زيرا زايل كردن رذايل بعد از محكم و استوار شدن آنها در نهايت دشوارى است، و مبارزه با حزب شيطان بعد از بزرگسالى كمتر مؤثّر است، و غلبه بر نفس امّاره پس از سستى و ضعف پيرى بى اندازه مشكل است لكن به هر حال يأس و نااميدى از لطف و رحمت خداوند روا نيست و بايد به قدر توانايى كوشيد، كه اين كار البته از به سر بردن در باطل بهتر است، شايد خداوند با رحمت عظيم خود شما را دريابد.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 268
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_2
#قدرت_بی_انتهای_خدا
#رهايى_از_ننگ_دنيا_و_عذاب_آخرت 5
طريق تحصيل سعادت از نظر ملا مهدى #نراقى 1
🔴 عالم ربّانى، حكيم صمدانى، فقيه الهى، ملا مهدى نراقى، در اين كه انسان چگونه مىتواند از نقمت محفوظ بماند و خير دنيا و آخرت خود را تأمين كند مىفرمايد: «اين مسأله به چند چيز بستگى دارد:
از جمله، انتخاب و اختيار همنشينى ملكوتى و مصاحبت با نيكان و معاشرت با كسانى كه داراى فضايل اخلاقىاند و فرا گرفتن نحوه رفتار آنان با خالق و مخلوق؛ و همچنين اجتناب از همنشينى با اشرار و بدكاران و صاحبان اخلاق زشت و ناپسند و نشنيدن داستانها و حكايتهاى مربوط به آنان و كارها و مزخرفاتى كه از آنها صادر مىشود، زيرا مصاحبت و معاشرت با هر كسى قوىترين انگيزه براى خو گرفتن به صفات و اخلاق اوست.
طبع آدمى آماده گرفتن نيك و بد ديگران است؛ سرّ اين مطلب اين است كه:
نفس انسان داراى قوايى است كه بعضى به نيكىها و فضايل مىخوانند و برخى متمايل به بدىها و رذايلاند و هر گاه براى يكى از اين دو كمترين انگيزهاى كه مناسب و در خور طبع و سرشت اوست پديد آيد به آن ميل مىكند و بر صاحب آن چيره مىشود. و چون انگيزههاى بدى و شرّ براى قوا، بيشتر از انگيزههاى خير است، تمايل به شرّ و بدى زودتر و آسانتر از تمايل به خير و نيكى رخ مىنمايد، و از اينرو گفتهاند: تحصيل فضايل به منزله صعود به قلّههاى مرتفع است و كسب رذايل به مثابه نزول از آنهاست؛ و قول پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به همين مطلب اشاره دارد كه:
حُفَّتِ الْجَنّةُ بِالْمَكارِهِ، وَحُفَّتِ النّارُ بِالشَّهَواتِ.
بهشت با ناملايمات همراه است، و جهنّم با خواستنىها قرين است.
و از جمله، به كار بردن قوا در راه كسب صفات شريف و مواظبت بر افعالى است كه آثار و نتايج آن فضايل و ملكات است، و واداشتن نفس بر كارهايى كه مقتضى و در خور اخلاقى است كه حفظ آن مطلوب است. چنانكه كسى كه مىخواهد ملكه جود و سخاوت را حفظ كند، همواره بايد به انفاق مال و بذل و بخشش بر مستحقّان ادامه دهد و بر نفسِ خويش هنگامى كه به امساك و بخل تمايل دارد مسلّط باشد. و آن كه مىخواهد ملكه شجاعت را حفظ كند بايد از اقدام به كارهاى خطرناك و هولانگيز به شرط اشاره به فرمان عقل روى نگرداند و بر نفس خود هنگامى كه احساس جبن مىكند خشم ورزد و سخت گيرد، و حال به همين منوال است در مورد ديگر صفات؛ و اين كار به منزله رياضت جسمانى در بهداشت بدنى است.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 308
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_8
#دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هشتم_1
#44_مسأله_دعای_هشتم 1
#هیجان_حرص 6
✳️ #حرص در كلام #نراقى
فقيه بزرگ، ملّا مهدى #نراقى در باب حرص مىفرمايد:
«حرص حالت و صفتى است نفسانى كه آدمى را بر جمع آوردن آنچه بدان نياز ندارد برمىانگيزد، بىآن كه به حدّ و مقدار معيّنى اكتفا كند. و آن نيرومندترين شاخههاى دوستى دنيا و مشهورترين انواع آن است و شكى نيست كه خُلق و خويى هلاكآور و صفتى گمراه كننده است، بلكه بيابانى است تاريك و بيكران و درّهاى بس عميق كه ژرفاى آن ناپيداست. هر كه در آن گرفتار آمد گمراه و نابود شد و هر كه در آن افتاد به هلاكت رسيد و بازنگشت.
از مشاهده و تجربه و اخبار و آثار آشكار است كه حريص هرگز به حدّى كه در آن جا توقّف كند منتهى نمىشود، بلكه پيوسته در گردابهاى دنيا فرو مىرود تا غرق شود و از سرزمينى ديگر مىافتد تا سرانجام به هلاكت رسد.
رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
لَوْ كانَ لْابْنِ آدَمَ وادِيانِ مِنْ ذَهَبٍ لْا بْتَغى وَراءَ هُما ثالِثاً، وَ لايَمْلأَ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ إلَّا التُّرابُ، وَ يَتُوبُ عَلى مَنْ تابَ.
اگر براى فرزند آدم دو وادى طلا باشد وادى سوّمى مىطلبد و جز خاك چيزى شكم اين انسان را پر نمىكند و خداوند توبه هر كه را توبه كند مىپذيرد.
و نيز فرمود:
مَنهُومانِ لايَشْبَعانِ: مَنْهُومُ الْعِلْمِ وَ مَنْهُومُ الْمالِ.
دو گرسنهاند كه سير نمىشوند: گرسنه دانش و گرسنه ثروت.
و فرمود:
يَشيبُ ابْنُ آدَمَ و تَشِبُّ فيهِ خَصْلَتانِ: الْحِرْصُ وَ طُولُ الْأَمَلِ.
آدميزاد پير مىشود و دو خصلت در او جوان مىگردد: حرص و آرزوى دراز.
امام باقر عليه السلام فرمود:
مَثَلُ الْحَريصِ عَلَى الدُّنْيا كمَثَلِ دُودَةِ الْقَزِّ كُلَّما ازْدادَتْ مِنَ الْقَزِّ عَلى نَفْسِها لَفّاً كانَ أبْعَدَ لَها مِنَ الْخُرُوجِ حَتّى تَمُوتَ غَمّاً.
حريص بر دنيا مانند كرم ابريشم است، هر چه بيشتر برگرد خود مىپيچد راه بيرون آمدنش دورتر و بستهتر مىشود تا از غصّه بميرد.
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 351
👌 #دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#هشتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_8
#دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هشتم_1
#44_مسأله_دعای_هشتم 3
#چيرگى_حسد 2
#حسد_جامع_السعادت_نراقی 1
✳️ مرحوم ملّا مهدى #نراقى در كتاب پرقيمت «جامعالسعادت» كه براى استفاده عموم مردم تحت عنوان «علم اخلاق اسلامى» ترجمه شده مىفرمايد:
«حسد، آرزوى زوال نعمت از برادر مسلمان است، از نعمتهايى كه صلاح او باشد. البته اگر زوال نعمت را از او نخواهد، بلكه مثل آن را براى خود آرزو نمايد «غِبطه و منافسه» است و اگر زوال چيزى را از كسى بخواهد كه صلاح او نيست آن را «غيرت» خوانند.
بيان تفصيلى آن، اين است كه اگر انگيزه حسد صرفاً حرص بر اين باشد كه آن نعمت به تو برسد، اين از پستى و زبونى قوه شهويّه است و اگر انگيزه آن تنها رسيدن مكروهى به محسود باشد از رذايل قوه غضبيّه است و از نتايج كينه توزى است و اگر باعث آن تركيبى است از هر دو، اين از پستى و زبونى هر دو قوه است. و ضدّ حسد «خيرخواهى» است، يعنى درخواست دوام نعمت از حضرت حق بر برادر مسلمان كه صلاح او در آن است.
و شكّى نيست كه حكم قطعى به اين كه اين نعمت صلاح است يا فساد، ممكن نيست. چه بسا كه چيزى در آغاز و در نظر اول نعمت شمرده شود و سرانجام بر صاحب خود وبال و فساد باشد. پس ملاك و مناط در اين امر ظنّ و گمان غالب است، بنابراين اگر ظنّ غالب اين است كه به صلاح اوست، خواستن زوال و نابودى آن «حسد» است و تمنّاى دوام آن خيرخواهى است و آنچه گمان رود كه موجب فساد باشد، خواستن زوال آن «غيرت» است.
اما آنچه صلاح و فساد آن بر تو مشتبه است، نظرى و حالتى نسبت به آن نداشته باش تا از حسد در امان بمانى و در طريق خيرخواهى قرار بگيرى. معيار و ميزان در خيرخواهى اين است كه آنچه را براى خود مىخواهى براى برادر خود نيز بخواهى و آنچه را براى خود نمىخواهى و نمىپسندى براى او نيز نخواهى و نپسندى.
و معيار در حسد اين است كه آنچه براى خود نمىخواهى براى او بخواهى و آنچه را براى خود مىخواهى براى او نخواهى.
حسد، سختترين و دشوارترين بيمارىهاى روانى و بدترين و پليدترين رذايل است و صاحب خود را به عقوبت دنيا و عذاب آخرت گرفتار مىسازد؛ زيرا در دنيا لحظهاى از حزن و الم خالى نيست و به هر نعمتى كه در دست ديگران مىبيند رنج مىبرد و نعمتهاى خداى بزرگ نامتناهى است و هرگز از بندگان بريده و منقطع نمىشود، پس حسود پيوسته در اندوه و رنج است و وبال و سرانجامِ بد آن گريبانگير خود او خواهد شد و اصلًا به محسود ضررى نمىرساند، بلكه موجب ازدياد حسنات و بالارفتن درجات او مىشود، از اينرو كه حسود بر او عيب مىگيرد و آنچه در شرع جايز نيست درباره او مىگويد.
پس نسبت به محسود، ظالم است و قسمتى از وزر و وبال محسود را بر دوش خود مىگيرد و اعمال شايسته خود را به دفتر اعمال او منتقل سازد، بنابراين حسد وى براى محسود جز خير و نفع اثرى ندارد.
و با وجود اين در مقام عناد و ضدّيت با آفريدگار بندگان است؛ زيرا اوست كه نعمتها و خيرات را بر بندگان چنانكه اراده فرموده به مقتضاى حكمت و مصلحت خود ارزانى داشته است. پس حكمت حق و عنايت و مصلحت او چنين اقتضا كرده كه آن نعمت بر آن بنده حاصل و باقى باشد و حسود بيچاره زوال آن را مىخواهد و آيا اين چيزى جز ناخشنودى از قضاى الهى در برترى دادن بعضى بندگان بر بعض ديگر است؟ و اين نيست مگر آرزوى قطع فيوضات الهى كه بر حسب حكمت بالغه مقدّر و صادر شده و خواستنِ خلاف آنچه خداوند به مقتضاى مصلحت اراده فرموده است.
بلكه حسود طالب نقص بر خداى سبحان است و نمىخواهد خدا را متّصف به صفات كماليّه بداند؛ زيرا افاضه نعمتها از سوى خداوند در وقت شايسته و در جاى مستعد، از صفات كماليّه خداى تعالى است كه عدم آنها نقص است بر او و حسود ثبوت اين نقص را مىخواهد.
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 6 ، ص: 8
👌 #دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#هشتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_8
#دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هشتم_1
#44_مسأله_دعای_هشتم 8
#تعصب_بیجا 4
حميّت و عصبيّت در كلام #نراقی
✳️ حميّت و عصبيّت در صورتى كه در مسير حق به كار گرفته شود از نظر اولياى دين ممدوح است.
ملّا مهدى نراقى مىفرمايد: غيرت و حميّت عبارت است از سعى در محافظت آنچه نگاهبانى آن لازم است.
و آن نتيجه شجاعت و بزرگى و قوّت نفس و از ملكات شريفه است و مردانگى به آن تحقّق مىيابد و فاقد آن از مردان به شمار نمىرود.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:
إنَّ اللَّهَ يَغارُ، وَ الْمُؤْمِنُ يَغارُ، وَ غَيْرَةُ اللَّهِ أنْ يَأْتِىَ الرَّجُلُ الْمُؤْمِنُ ما حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ.
خداوند غيرتمند است و مؤمن داراى غيرت است و غيرت خدا اين است كه مؤمن مرتكب كارى شود كه خدا حرام كرده است.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
إنَّ اللَّهَ تَعالى غَيُورٌ وَ يُحِبُّ الْغَيْرَةَ، وَ لِغَيْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَواحِشَ ظاهِرَها وَ باطِنَها.
خداى تعالى غيرتمند است و غيرت را دوست دارد و از سرِ غيرت اوست كه تمام گناهان ظاهرى و باطنى را حرام نموده است.
و از جهت مقتضاى حميّت در دين اين است كه در نگهدارى آن از بدعتهاى مبتدعان و دعوى اهل باطل بكوشد و آنان را كه مرتد شوند، قصاص نمايد و اهانت اهل اهانت را به دين و همچنين شبهات اهل انكار را دفع نمايد و در ترويج احكام دين مجاهدت نمايد و در بيان حلال و حرام خدا سعى بليغ كند و در امر به معروف و نهى از منكر مسامحه ننمايد.
و مقتضاى غيرت و حميّت در حرم و ناموس اين است كه از مقدمات و موجبات انحراف ناموس خود غفلت نكند و اهل خود را از مردان بيگانه و رفتن به مراكزى كه بيم فساد آنان مىرود، حفظ نمايد.
و مقتضاى حميّت نسبت به اولاد اين است كه از زمان حمل تا آن جا كه لازم باشد از همه شؤونش اعم از شير خوردن از زن شايسته و تأمين غذاى حلال و انتخاب نام نيكو و تربيت شايسته و گرفتن همسر خوب براى او محافظت كند.
و حميّت نسبت به مال اين است كه از حلال كسب كند و در راه مشروع بدون افراط و تفريط و اسراف و تبذير خرج نمايد
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه جلد 6
👌 #دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#هشتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🙏 فإِنَّكَ مَلِيءٌ بِالْعَفْوِ مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَةِ مَعْرُوفٌ بِالتَّجَاوُزِ
خداوندا تو مسلماً به #عفو و گذشت از گنهكار قدرت داشته و براى آمرزش ، مورد #رجا و#اميد و به بخشيدن معصيت معروف هستی
🍀« مرحوم ملا احمد #نراقى در فصل بيان صفت رجا مىنويسد: طريقه تحصيل آن اين است كه در اسباب اميدوارى تأمل كند و آنها را بر دل خود نقش كند و تكرار كند و پيوسته متذكر آنها بوده باشد، پس ملاحظه نمايد در نعمتهاى فراوان و كرامتهاى بىپايان كه در دنيا به بندگان خود نموده.»
👤استاد حسین #انصاریان
#دوازدهم #دعا_دوازدهم_15
#امید_به_خدا
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_14
#دعای_چهاردهم_صحیفه_سجادیه
#دعا_چهاردهم_7
#خدایا_من_هم_ظلم_نکنم !!! 1
#انواع_ظلم 3
❇️ ضد #ظلم به معناى #عدالت خاصى است كه ظلم ستيزى دو جانبه مىباشد.
مرحوم ملا احمد #نراقى در بيان #عدالت با مردمان مىفرمايد:
... “و مخفى نماند كه ضد ظلم به اين معنى ، عدالت به معنى اخص است.
و آن عبارت است از :
بازداشتن خود از ستم به مردمان
و دفع ظلم ديگران به قدر امكان از ايشان
و نگاهداشتن هر كسى را بر حق خود " ( معراج السعادة: 370، صفت سوم، #ظلم. )
👈ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج7 ، ص: 105
#چهاردهم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🙏 اللهم وَ اعْصِمْنِي مِنْ مِثْلِ أَفْعَالِهِ وَ لَا تَجْعَلْنِي فِي مِثْلِ حَالِهِ
خداوندا مرا از دست زدن به كارهايى مانند كار #ظالم ها حفظ كن، و در حالتى مانند حال او قرار مده.
#خدایا_من_هم_ظلم_نکنم !!!
🍀« مرحوم #نراقى مىفرمايد: #عدالت (ضد #ظلم) عبارت است از :
بازداشتن خود از ستم به مردمان
و دفع ظلم ديگران به قدر امكان از ايشان
و نگاهداشتن هر كسى را بر حق خود »
👤استاد حسین #انصاریان ( اینجا)
#چهاردهم #دعا_چهاردهم_7
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2