هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#یهود_و_عرفانهای_کاذب
#مریمیه:
از فریتیوف شوان تا #سیدحسین_نصر
🔶🔸آغاز سخن
🔶🔸رنه گنون - ترادیشنالیسم - تئوسوفیسم
🔶🔸تئوسوفیسم و بهائیت
🔶🔸پارلمان جهانی ادیان و احیای باستانگرایی
🔶🔸رنه گنون، اسلام و شاذلیه
🔶🔸فریتیوف شوان ؛ مریدی که زود مراد شد!
🇵🇸🔸🌺🔸--------------
📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#یهود_و_عرفانهای_کاذب
#مریمیه:
از فریتیوف شوان تا #سیدحسین_نصر (۷)
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24631
◀️ قسمت ۲۵م:
🔶🔸فرقهسازی فریتیوف شوان
🔸علاویه شوان در اروپا
شوان پس از بازگشت از سفر دوم مستغانم، بر اساس نامهای که از شیخ عَده بن تونس گرفته بود، و درباره مناقشات در پیرامون آن سخن گفتیم، بهعنوان «مقدّم»، پایههای فرقه خود را بنا نهاد
شوان از همان آغاز اسلام را غایت نمیدانست بلکه غایت او «حکمت خالده» (خرد جاویدان) یا «دین خالده» بود.
در سال ۱۹۳۴، که شوان فرقهسازی را آغاز کرد، ۲۷ ساله بود. او بهعنوان نماینده علاویه در بال سوئیس علاقمندان را به طریقت میپذیرفت. ابتدا تیتوس بورکهارت و هارالد فن مینبرگ، دوست صمیمی بورکهارت که بعداً از طریق وصلت، خویشِ نزدیک بورکهارت شد، پذیرفته شدند. شوان مجلس ذکر هفتگی را در آپارتمان خود به راه انداخت. جمع میشدند، به شکل حلقه مینشستند و ذکر میگفتند. از هشت بعدازظهر آغاز میشد و گاه تا یک صبح ادامه مییافت. صدای ذکرشان چنان بلند بود که همسایگان سایر طبقات شاکی بودند. چندی بعد فن مینبرگ ساختمان کوچک دو طبقهای در حاشیه رود راین پیدا کرد و محل «زاویه» به آنجا منتقل شد. در این مکان حلقه ذکر منظم شد، و شرکتکنندگان لباس عربی میپوشیدند و عمامه میبستند.
بهنوشته سجویک، شوان هدایت ترادیشنالیستهای بال را به دست گرفت نه به دلیل شخصیت فردی بلکه به دلیل «اجازه» شیخ عَده بنتونس و نیز کمک بورکهارت به او. بورکهارت عربی را خوب میدانست و با فرهنگ اسلام و مغرب آشنا بود.
پس از بازگشت شوان به سوئیس، رابطه با مادلین از سر گرفته شد ولی به دلایلی نامعلوم مادلین این رابطه را قطع کرد. ناکامی در عشق مادلین، شوان را به شدت آزرد. او به محل قرار با مادلین در کنار دریاچه لمان میرفت و برای مادلین شعر میگفت و دعا میخواند به این امید که مادلین به سویش بازگردد. گزیدهای از این اشعار در «خاطرات و تألمات» شوان منتشر شده است. سجویک مینویسد: شوان احساس نیاز میکرد که پیروانش در غصه این عشق نافرجام با او شریک شوند. شوان غالباً تکرار میکرد: «هر کس مادلین را دوست ندارد عضو طریقت نیست». [۲]
در نوشته سید حسین نصر، در سوگ شوان، نامی از عشق به مادلین و «شعرهای زمینی» شوان برای مادلین نیست؛ همانگونه که نام رساله شوان درباره وحدت یهودیت و مسیحیت و اسلام تحریف شده، و همانگونه که دیدار با «بودای طلایی» در «خلوت» مستغانم به دیدار با خضر (نبی سبز) تبدیل شده. در اینجا نیز نصر ماجرا را چنان مبهم روایت میکند که خواننده گمان میبرد اشعار شوان «فرازمینی» و برای شیخ احمد العلاوی بوده است. نصر مینویسد:
«چهارمین کتاب از تأملات عمیق و پرمغز او… در سال ۱۹۳۵ تحریر شد. این کتاب در شهر مستغانم نوشته شده و به شیخ العلاوی اهدا شده بود درحالیکه مجموعه اشعار او به زبان آلمانی، یعنی کتاب روز و شب، نیز چندین شعر با عناوین عربی را در بر میگرفت و به موضوعات صوفیانه میپرداخت.» [۳]
دستاوردهای شوان در جلب عدهای به اسلام در نامههایی که دوستان گنون به قاهره میفرستادند به گنون گفته میشد ولی گنون از مکاشفات عجیب و فرا-اسلامی [۴] شوان مطلع نبود. گنون به شوان علاقمند شد؛ نه تنها خود علاقمندان به اسلام را به شوان ارجاع میداد، بلکه به دوست نزدیکش، ژان ریور [۵] نوشت که علاقمندان را به نزد شوان بفرستد. ژان ریور ساکن پاریس و تا سال ۱۹۶۱ سردبیر مجله مطالعات ترادیشنالیستی [۶] بود.
به این ترتیب، طریقت علاویه شوان در اروپا گسترش یافت. ریور زاویهای در پاریس تأسیس کرد و بورکهارت زاویهای در لوزان. لویی کودران [۷] اولین «مقدّم» شوان بود که رهبری زاویه شهر آمینس فرانسه را به دست گرفت. [۸] نام مسلمانی کودران «محمود» بود. او بعداً، که اختلافات گنون با شوان آشکار شد، بهطور کامل از اسلام کناره گرفت. [۹]
در سال ۱۹۳۹ در زاویه شهر بال حدود ۳۰ تا ۴۰ نفر ذکر میگفتند. در این زمان شوان در آلزاس (فرانسه) ساکن بود و هنوز تابعیت آلمانی داشت، ولی هر هفته برای مراسم ذکر به بال میرفت. [۱۰] در سال ۱۹۴۰ شوان «پیروانی متنفّذ» در سوئیس داشت که به سادگی توانستند تابعیت سوئیس را برایش فراهم کنند. [۱۱]
شیخ، نقاش، سرخپوست
در سال ۱۹۳۷ شوان دومین رؤیای خود را دید: نام تبارک و تعالی بر او ظاهر شد و از خواب بیدار شد. «از خواب بیدار شدم در حالی که یقین داشتم شیخ شدهام.» اندکی بعد به روشی که روشن نمیکند چگونه بود رسالههای «شش اصل مراقبه» و «مرگ و زندگی» و «آرامش و عمل» و «دانش و هستی» به او الهام شد. این دو الهام را باید آغاز رسمی جدایی فرقه شوان از علاویه الجزایر دانست.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24702
🔸🌺🔸--------------
"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📚@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#صهیونیسم_مسیحی
🗞 پروتستانتیزم، روشنگری و میستیسیزم عبرانی
🗞 پروتستانتیزم، عهد عتیق و مارتین لوتر
🗞 پیوریتانها یا یهودیان انگلیس
🗞 پیوریتانها در آمریکا
🗞 ماسونها و جریان روشنگری
🔗 ادامه دارد ...
🇵🇸🔸🌺🔸--------------
📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#صهیونیسم_مسیحی
بنیاد یهودیگری خداباوری نیست
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24633
◀️ قسمت یکم:
🔶🔸رنسانس، عقل، جهانبینی انسانمحور و قرآن یهودیگری
پاسخ به این که ارتباط ایجاد شده بین روشنگری و کابالا توسط یهودیان بر چه مبنای فلسفیای تکیه دارد، امری ضروری است. جهت پاسخ به این سؤال ابتدا باید منطق روشنگری را مورد بررسی قرار دهیم. روشنگری تا آن زمان عبارت بود از جایگزینی «جهانبینی انسانمحور» به جای «جهانبینی خدامحور»، یعنی روشنگران مخلوق بودن انسان، «بنده» و مسئول بودن او در قبال خالق خود و حقیقت اینکه او بعد از مرگ باید در مقابل خالق خود حساب پس داده و پاسخگو باشد را انکار نمودند. به نظر اغلب آنها انسانها خالقی دارند اما او فاقد تسلط بر انسانهاست و به همین دلیل انسانها مجبور نیستند که خود را مطابق میل او بسازند. هیچ ضرورتی بر کمک و استعانتخواستن از او وجود ندارد. آنها میتوانستند مسائل و مشکلات خود را به تنهایی (و بدون نیاز به خدا) حل و فصل نمایند. آنها همچنین نیاز انسان به پیامهای آمده از جانب خداوند را برای یافتن حقیقت و راستی مردود دانستند. به زعم آنها انسان در ذات خود یک وجود متعالی است و خداوند در درجه دوم اهمیت قرار دارد.
روشنگران ضمن تلاش جهت ارتقاء جایگاه انسان بزرگترین نیرو و قدرت او را «عقل» عنوان نمودند. این سخن راست بود. از نظر اسلام نیز بزرگترین صفت انسان عقل اوست، به طوری که هدف از نزول قرآن دعوت انسانها به عقل و خرد بوده است.
«…. و خداوند آیات خود را بر شما این چنین بیان میدارد، باشد که تعقل کنید.» (۱)
«ما این کتاب را قرآنی عربی قرار دادیم باشد که به عقل دریابید.» (۲)
قرآن در بسیاری از موارد انسانها را به استفاده و بهرهوری از عقل و اندیشه دعوت مینماید مثل این مفاهیم: آیا هیچ نمیاندیشید؟ (۳) چرا تعقل نمیکنید؟ (۴) و صدها آیه مشابه دیگر که انسانها را به تفکر، تعقل و اندیشه دعوت مینماید و باز هدف قرآن دعوت انسان به اندیشیدن است.
«و ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه بر مردم نازل شده است برایشان بیانی کنی. باشد که بیندیشند.» (۵)
اما عقلی که اسلام میگوید با توصیفی که روشنگران از عقل دارند بسیار متفاوت است جایگاه عقل مورد نظر اسلام «قلب» است. قرآن در جاهای بسیار از «قلبهای متعقل» و به تعبیر دیگر از عقل حقیقی سخن میگوید که با آنچه که به عنوان کارکرد مغز شناخته میشود بسیار متفاوت است. عقل در قلب است جایی که وجدان نیز در آنجا قرار دارد. آیات قرآن به وضوح بیان میدارد که جایگاه عقل در قلب است و قلب کسانی که عقل ندارند قفل شده و مهر خورده است و نمیتوانند بیندیشند. (۶) بعضیها دارای قلبی هستند که محل استقرار عقل است و بعضیها نیز فاقد آنند! قرآن تنها کسانی را که قلب دارند نصیحتپذیر میداند و به تعبیر دیگر آنها را مستعد ایمان آوردن میداند. (۷) به تعبیر دیگر عقل حقیقیای که قرآن از آن سخن میگوید به طور مستقیم با قلب و وجدان در ارتباط است.
آنچه جالب توجه است رشد و یا کاهش عقل است. ذکاوت به عنوان فانکسیونی مغزی به جز با بیماری و با صدمهای شدید افزایش یا کاهش پیدا نمیکند. IQ هر کسی ثابت است اما عقل میتواند رشد یا کاهش یابد. این افزایش یا کاهش عقلی با وجدان انسان در رابطه است. در صورتی که وجدان قوی شده و پرهیز و تقوای الهی افزایش یابد امکان تفکیک درست از نادرست به وجود میآید. این سرّ که یک امر ماورا طبیعی است در قرآن چنین بیان میگردد:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از خدا بترسید، او میان شما و کافران فرقهایی نهد و گناهانتان را بزداید و شما را بیامرزد، که صاحب فضل و کرمی بزرگ است.» (۸)
هرکس که از خدا نترسد و تقوی نداشته باشد نمیتواند بین درست و نادرست تمیز قایل شود. او میتواند یک فیزیکدان، جامعهشناس خوب و یا صاحب هر حرفه دیگر بوده و فردی قابل احترام باشد. اما فاقد وجدان حقیقی و به تعبیر دیگر عقل حقیقی باشد. او میتواند شخصیت علمی خوبی داشته باشد، و اسرار ناپیدای وجود خود را کشف و عیان سازد اما فاقد وجدان و درک فهم خالق این وجود خواهد بود. او از کمال چیزی که کشف کرده به حیرت افتاده و به جای آنکه به سمت خالق آن هدایت شود و حمد و ثنای او را بگوید از کشف خود مغرور شده و به حمد و ثنای خود خواهد پرداخت. این «شخصیت علمی و دانشمند» هوس خود را به جای خدا مورد ستایش و پرستش قرار داده و به انحراف میافتد و «یقیناً که قلب آنها مهر شده است.»
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24706
🇵🇸🔸🌺🔸 --------------
"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
سوم رمضان؛
رحلت فقیه و متکلم شیعی، #شیخ_مفید
🔹محمد بن محمد بن نُعمان (۳۳۶ - ۴۱۱ق)، مشهور به شیخ مُفید،
در قريه سويقه در ده فرسنگى شمال بغداد، دیده به جهان گشود.
وی از علمای برجستهی امامیه است که مکتب کلامی شیعه، در عصر او به اوج کمال رسید.
🔹از مسائل بسیار مهم در خصوص شیخ مفید که نشان از جایگاه رفیع او در بین عالمان شیعه دارد آن است که:
در طول سه سال، مشرف به دریافت سه نامه از محضر امام زمان عجلاللهتعالیفرجه شده است.
🔹امام زمان عجلاللهتعالیفرجه در این نامهها او را اینگونه خطاب میکند:
للاخ الاعز السدید الشیخ المفید:
برادر عزیز و استوار شیخ مفید.
سلام علیک ایها العبد الصالح الناصر للحق الداعی الیه.
سلام بر تو ای بنده شایسته خدا و ای یاریدهنده حق و دعوتکننده بسوی آن.
🔹شیخ مفید شاگردان بسیاری تربیت نمود. که سید رضی و سيد مرتضی علم الهدی، شيخ طوسى و نجاشی از جمله آنانند.
🔹بنابر نقل شيخ طوسى، شاگرد برجستهی شيخ مفيد؛ وى بالغ بر ۲۰۰ عنوان كتاب تأليف نموده است.
نجاشی ۱۷۱ جلد كتاب از تالیفات شیخ را ذكر كرده است.
🔹شیخ مفید در سال ۴۱۳ در بغداد، پس از ۷۷ سال تلاش و خدمت ارزنده درگذشت.
سید مرتضی علم الهدی بر او نمازگزارد
و در حرم مطهر امام جواد علیهالسلام پائین پای آن حضرت و نزدیك قبر استادش ابن قولویه مدفون گردید.
♾♾♾♾♾♾♾♾
📚منابع:
فقهاي نامدار شيعه، ص۵۳.
رجال نجاشی، ص۴۰۰ تا ۴۰۳.
مفاخر اسلام، علی دوانی، ج۳، ص۲۴۱
🇵🇸🔸🌺🔸 --------------
"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📚 @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
✡️ #مغضوبین_ارض
🔶🔸مقدمه
🔶🔸مقدمه ۲.
🔶🔸ای مومنان
🔶🔸یهود و یائسگی ذهن
🔶🔸حرص؛ جزای یاس
🔶🔸معجزه قرآن در یهودشناسی
🔶🔸یهودیان و چالش مرگ
🔶🔸امر به مخالفت با یهود
🔶🔸نهی از موالات یهود
🔶🔸تغلیظ و وجوب مجانبت
🔶🔸نوع برخورد خدای سبحان با یهود
🇵🇸🔸🌺🔸--------------
📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
✡️ #مغضوبین_ارض [۳۷]
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24636
✳️ قسمت ۳۷م؛
🔶🔸نوع برخورد خدای سبحان با یهود [۵]
💥 مَسخ، پاداش انهماک در معاصی
▫️۳. وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِیرَ [مائده : ۶٠] ؛
و از آنان گروهی را به میمون و خوک مسخ نمود.
🔹زمانیکه خدای متعال ماجرایِ مسخ جمعی از همکیشان شما را به پیشینیانتان خبر داد و از آن زمان مسلمانان شما را، اِخوانُ القِرَدَة و الخَنازیر، برادرهای میمون و خوک خواندند، تنها نخواست اسباب رسوایی و بیآبرویی شما را مهیّا سازد؛ و تنها نخواست بگوید:
از آنان، میمونها در تلوّن اخلاقی، و خوکان در بیغیرتی و شهوترانی، قرار داده است.
خوب است بدانید که مَسخ به میمون و خوک، مسخ جسمانی بود که از سیرتِ حیوانی آنان حکایت میکرد.
شما یهودیان به آنانی که مَسخ را تنها مَسخ معنوی و روحانی میدانند، توجّهی نداشته باشید.
🔹از این آیات قرار است عبرت منتشر شود.
و پُر واضح است که بدون مَسخ جسمانی علاوه بر اینکه قدرت خدای بزرگ نادیده گرفته میشود و با ظاهر آیه سازگاری ندارد، عبرتی برای آیندگان وجود نخواهد داشت.
🔹خدای قادر متعال یهودیان را بهواسطهٔ مَسخ درونی و دگرگونی اخلاقی که حاصل استمرار در کُفر است به مَسخ عینی، جسمی و ظاهری مجازات میکند.
مَسخ خُلقی برخاسته از نفْسِ پلیدِ بنیاسرائیل، منشأ داخلی دارد و از صفات پلشت و اخلاق پلید یهودیان سخن میگوید.
برخلاف مَسخ خَلْقی و تبدیل شدن به میمون و خوک که منشأ خارجی و از جانب خدای حکیم بهعنوان مجازات، عارض بر تن و جسم یهودیان گردیده است.
🔹صدرالمتألهین شیرازی در تبیین چگونگی تحقّق و تحوّل صورت انسانی به صورت حیوانی و علت امکان آن مینویسد:
"بدنها تابع نُفوساند و شکلها و صورتها از مبدأ بهواسطهٔ نُفوس بر بدنها متجلّی میشوند.
به همین جهت زمانیکه نفس بهواسطهٔ شهوت، غضب، ترس، شادی و مانند آن تغییر کند، بدن تغییر میکند؛
بنابراین بعید نیست که بعضی نفوس به درجهای از پَستی و اصرار بر آن برسند که بدن را تحت تأثیر خود قرار دهند؛
بهگونهای که بدن همشکل و متناسب با آن خُلق درآید.
در نتیجه ظاهر نیز به تَبَعِ باطن به نحو اتصال دچار مسخ شود."
[تفسیر القرآن الکریم، ج٣، ص۴٧٣]
🔹و نیز می دانید که مَسخِ یهودیان به میمون و خوک به هدفِ آفرینشِ میمون و خوک نبود، خدای حکیم قرار است یهودیان را مجازات کند، نه اینکه با استفاده از بدن آنها میمون و خوک را بیافریند.
یعنی اینکه یهودیان بعد از مَسخ همچنان میفهمند، میشناسند و درک میکنند که دچار دگرگونیِ جسمانی شدهاند.
اشک میریزند و لال هستند، اما با حرکت سر اسمشان و اینکه فرزند چه کسی هستند را تأیید میکنند.
شدّت تنزّل روح و روان گرچه باعث مَسخ جسمی و ظاهری در یهودیان شده است، اما روح همچنان باقی است و در کار و فعالیت است.
🔹علامه مجلسی در جمعبندی روایات، با طرح ابتداییِ این مسأله که وجه امتیاز انسان از حیوانات را چه میدانیم، مینویسد:
"اگر امتیاز نوعِ انسان را به هیکل و شکل و هیئت او بدانیم و معتقد شویم مَسخ جسمانی محقّق شده است، انسانِ مَسخشده پس از مَسخ دیگر انسان نخواهد بود، بلکه میمون و خوک است؛
اما در صورتیکه امتیاز انسان از سایر حیوانات را به روح مجرد یا ساری در بدن او بدانیم (که علامه همین دیدگاه را صحیح میداند) در این فرض، انسانیّتِ مَسخشدگان با مَسخ باقی خواهد ماند و از بین نمیرود.
ایشان مستند این تفسیر را دو روایت میداند که در روایت اول میخوانیم:
"از امام باقر علیهالسلام روایت شده است: «گروهی از اهل یهود که از آنها جدا شده بودند، هنگامی که پس از مَسخ وارد منطقهٔ خود شدند، مَسخشدگانْ نزدیکانِ خویش را که انسان بودند، شناختند، اما انسانها اقوام خود را که به میمون تبدیل شده بودند، نمیشناختند.
پس به قوم خود گفتند: آیا شما را نهی نکردیم».
🔹چنانکه گذشت، علامه مجلسی بر این باور است که این دو خبر دلالت میکنند بر اینکه گروهِ مَسخشده از بنیاسرائیل، انسانیّتِ خویش را - که عقل و شعور نشانهٔ آن است - از دست ندادند، گرچه قادر بر تکلّم هم نبودند.
[بحار الانوار، ج۵٨، ص١١٣و١١۴]
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24713
🇵🇸🔸🌺🔸 --------------
"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📚 @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن ۲ - صهـبا.mp3
19.21M
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
سلسله جلسات
آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب،
با موضوع اندیشه اسلامی در قرآن
در ماه رمضان سال ۱۳۵۳
● جلسه دوم
● موضوع: ایمان
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن
🔸🌺🔸--------------
"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📚@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
4تصویر جزء چهارم.pdf
9.17M
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
تصویر جزء چهارم قرآن کریم
🇵🇸🔸🌺🔸--------------
📚@salonemotalee