🌸حضرت امام #حسین علیه السلام🌸
هرکس که رنج واندوهی را از مؤمنی
برطرف سازد، خداوند متعال غمهای
دنیا و آخرت را از او دور می سازد.
📙مستدرک الوسایل ج۱۲ ص۲۰۹
@sangareshohadababol
💢 صدام کجاست که ببیند سربازان روح الله و فرماندهان سپاهش چگونه با عزت و احترام در خاک عراق به زیارت اباعبدالله میروند...
.
💢 حضور #سردار حاج جابر جعفری #فرمانده #گردان صاحب الزمان #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا در #حرم امام #حسین ( #اربعین ۱۴۰۲ _#کربلا)
#زیارت_قبول_عمو_جابر
.
کانال شهدایی #هفت_تپه_ی_گمنام
💠 @hafttapeh
@sangareshohadababol
#سلام_امام_زمانم
ای منتقم خون #حسین ادرکنی😔
حضرت مهدی(عج) فرمودند:
«همانا من دعا می کنم برای هر مؤمنی که به یاد آورد مصیبت جد شهیدم را و سپس دعا کند برای تعجیل فرج و تاییدم.»
(مکیال المکارم ، جلد۲ ، صفحه۷۵)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@sangareshohadababol
حرمی باشد و من باشم
و اشکی کافی ست
سرمان گرم #حسین است
همین ما را بس...♥️
#صبحتون_حسینی
🇮🇷 @sangareshohadababol
🌸حضرت امام #حسین علیه السلام🌸
🍃هرکس که رنج واندوهی را از مؤمنی
برطرف سازد، خداوند متعال غمهای
دنیا و آخرت را از او دور می سازد.
📙مستدرک الوسایل ج۱۲ ص۲۰۹
🆔 @sangareshohadababol
💥خدایا
💠به حق امام #حسین علیه السلام
🌼تمام مریضها راشفا
🍀تمام قلبهارا جلا
🌼تمام مشکلات راحل
🍀تمام دعاها را مستجاب
🌼تمام خانه هارا غرق در
🍀شادےو سرورکن
الهی آمین 🙏
#صبحتون_حسینی
🇮🇷 @sangareshohadababol
#حسین_جـان❤️
تا بگیرد زندگانے ام صفا،گفتم حسین
با همہ بے بندوبارے بارهاگفتم #حسین
دست هایم راگرفتے هرڪجا خوردم زمین
تا نهادم دسٺِ خود را روے پا گفتم حسین
#خدا_را_شڪر_گریان_حسینم🌷
#صبحتون_حسینی
🇮🇷 @sangareshohadababol
#شعری_که_روی_سینه_شهید_چهاره_ساله_نوشته_شده_بود
.
▪️محمد مصطفی پور ؛نوجوان چهارده ساله ی نحیفی از شهرستان بابل مازندران که با دست کاری در شناسنامه، خود را به جبهه رسانده، شیرمرد عاشق و عارفی از لشکر ویژه ۲۵ کربلا که با یک بیت شعر آسمانی شد.
.
▪️ یک شب محمد همین طور که دراز کشیده بود، نگاهش را به بالا دوخت و با صدایی ملایم گفت:«رضا! دوست دارم موقع شهادت، تیر درست بخورد به قلب ام درست همین جایی که این شعر را نوشتهام.»کنجکاو شدم. سرم را بالا گرفتم. در تاریک روشن سنگر به پیراهنش نگاه کردم. این بیت نوشته بود:
.
🔸آن قدر غمت به جان پذیرم #حسین
🔸تا قبر تو را بغل بگیرم #حسین ...
.
▪️موقع عملیات، ما باید از هم جدا میشدیم. والفجر 8 با رمز مقدس یا فاطمه الزهرا(س) آغاز شد. چند روز از عملیات گذشت. وقتی به مقر برگشتم، رفتم سراغ بچههای امدادگر. دلم برای محمد شور میزد. پرسیدم: « محمد مصطفیپور را دیدین یا نه؟» برای توضیح بیشتر گفتم: «روی سینه اش هم یک بیت شعر نوشته بود.» تا این را گفتم، یکی جواب داد: «آهان دیدمش برادر! او شهید شده...» پرسیدم: «شهادت او چه طور بود؟»امدادگر گفت: «تیر خورد روی همان بیتی که روی سینه اش نوشته بود.»
🌷🌷🌷🌷🌷
راوی: رضا دادپور «از رزمندگان لشکر ویژه 25 کربلا»
.
#یا_حسین
#شهید_محمد_مصطفی_پور
#شهیددانش_آموز
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
@sangareshohadababol
...
هرکه میگوید #حسین
#مادر به او رو میکند...
#صلےاللهعلیکیااباعبدالله
#شبتون_حسینی
🇮🇷 @sangareshohadababol
🏴امشب شب شهادت مادر ادب بی بی ام البنین هست ،این شعر را تقدیم می کنیم به شما عزیزان ، ما رو هم دعا کنین
▪️بدون #ماه قدم می زنم سحرها را
گرفته اند از این آسمان #قمر ها را
▪️چقدر#خاک سرش ریخته است، معلوم است
رسانده است به خانم کسی خبرها را
▪️نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده
گرفته اند از این #قد_کمان پسرها را
▪️چه مشکل است که از چهار تا پسرهایش
بیاورند برایش فقط سپرها را
▪️نشسته است سر راه و #روضه می خواند
که در بیاورد #آه آه رهگذرها را
▪️ندیده است اگر چه ولی خبر دارد
سر عمود عوض کرده شکل سرها را
▪️کنار #آب دو تا دست بر روی یک دست
رسانده است به ما خانم این خبرها را
▪️بشیر آمد و گفتی که از حسین بگو
ز#عون دم زد و گفتی که از #حسین بگو
▪️ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی
برای خانه مولا که انتخاب شدی
▪️به خانه ولی الله اعظم آمدی و
دلیل عزت قوم #بنی_کلاب شدی
▪️به جای اینکه شَوی مُدعیه همسری اش
کنیز حلقه به گوش #ابوتراب شدی
▪️تنور خانه #حیدر دوباره گرم شد و
برای چرخش دستار انتخاب شدی
▪️چهار تا پسر آوردی برای #علی
که جای #فاطمه ام البنین شدی
▪️دلت همیشه چنین شوهری دعا می کرد
تو مثل #حضرت_صدیقه مستجاب شدی
▪️اگر چه ضرب غلافی به بازویت نگرفت
میان #کوچه به #دیوار زانویت نگرفت
▪️تو را به قصد جسارت کسی اسیر نکرد
به #چادر عربیه تو #خار گیر نکرد
▪️تو را که فرق عــلی دیده ای و خون حسن
به غیر کرب و بلا هیچ چیز پیر نکرد
▪️به احترام همان تکه بوریا دیگر
زمین خانه تو نیت حصیر نکرد
▪️از آن زمان که شنیدی خزان گلها را
هوای کوی تو باغ دلپذیر نکرد
▪️چه خوب شد که نبودی #کربلا بینی
که دست دشمن دون رحم بر صغیر نکرد
▪️به نعل تازه گرفتند تا بدنها را
به ضرب دست لگد میزدند زن ها را
🇮🇷 @sangareshohadababol
🌷🌹ملاقات عشایر عرب با امام خمینی ره در جماران🌹🌷
✴️ با شروع #تبلیغات گسترده عراق و رهبر آنها، #صدام_حسین ،علیه ایران در ارتباط با اعلام تمایل عشایر عرب خوزستان برای پیوستن به عراق، حسین علم الهدی بر این عقیده بود که به دنیا بفهماند مردم این منطقه به #روحالله_خمینی وفادار هستند، از این رو در پی تدارک ملاقات عشایر عرب با امام خمینی در حسینیه #جماران تهران بود علم الهدی این موضوع را با آیت الله خامنهای که در آن زمان در اهواز حضور داشت در میان گذاشت.
🔹سماجت حسین مسئولان را کلافه کرده بود، وی در مدت زمان کوتاهی منطقه #هویزه را زنده کرده و بعضی که قصد مهاجرت از آن مناطق را داشتند پشیمان شده بودند، رئیس جمهور بنی صدر خواستار تخلیه این مناطق و اعلام آنجا به عنوان منطقه جنگی بود اما حسین با این امر مخالفت میکرد.
🔹حسین #علم_الهدی برای این ملاقات با بزرگان #عشایر صحبت کرده بود، آنها برای این دیدار بسیار مشتاق و لحظه شماری میکردند. تا زمان تعیین وقت از سوی دفتر #امام_خمینی، حسین مرتباً پیگیر این مسئله بود، بعد از مشخص شدن زمان ملاقات، حسین از #استاندارخوزستان درخواست یک قطار برای بردن #عشایر عرب به تهران کرد جدیت حسین استاندار را متقاعد کرد و یک قطار فوقالعاده برای این امر اختصاص یافت.
🔹جمعآوری مردم از روستاهای اطراف هویزه که در دید مستقیم #عراقیها بود به سختی انجام میگرفت؛ حسین بعضی از آنها را در دل شب جمع میکرد.
همه آماده این ملاقات بودند اعم از سپاهیان، مردم، حتی جمعی از خواهران بسیج که مادر حسین علم الهدی در میان آنان بود.
🔹همگی با قطار راهی تهران شدند، #عشایر عرب لباس محلی یک دست پوشیده بودند، با رسیدن قطار به ایستگاه تهران خیل عظیم جمعیت و شعار دادن آنها غوغایی در سالن راه آهن به وجود آورده بود.
اتوبوسهایی که توسط یکی از دوستان حسین در تهران مهیا شده بود در جلوی راه آهن آماده بودند صف اتوبوسهای در حال حرکت در خیابان ولیعصر به سمت شمال تهران چشم همگان را خیره کرده بود، با رسیدن به #جماران، حسین علم الهدی، عشایر را با مشت های گره کرده، شعار (ما همه سرباز تواییم خمینی__گوش به فرمان تواییم خمینی) سر میداد.
🔹در آنجا به #حسین گفتند : ( امام در رابطه با مردم منطقه و جنگ تبلیغاتی صدام سخنرانی خواهد کرد، گزارش شما را آقای خامنهای به دفتر منتقل کردند ) .
حسین علم الهدی دوستی نزدیکی با #صادق_آهنگران داشت و در واقع حسین بود که آهنگران را برای اولین بار، برای اجرا معرفی کرد که این اجرا در خلال همین دیدار بود و ( ای #شهیدان به خون غلتان #خوزستان درود ) نام داشت.
#_ملاقات_عشایر
#_امام_خمینی
@sangareshohadababol
🌷نحوه شهادت شهید علم الهدی
نبرد تن با تانک
🌴صدای #تانکهای آن طرف جاده به گوش می رسید. #تیراندازی لحظه ای متوقف نمی شد. راه افتادیم، با اینکه می دانستیم امید برگشت نیست، ولی رساندن «آر. پی. جی» به «علم الهدی» ما را مصمم به پیش می برد. به جاده که رسیدیم، توانستیم #تانکهایی را ببینیم. به جز چند تایی که در حال سوختن بودند، بقیه غرش کنان به پیش می تاختند. چشمم به حسین (علم الهدی) که افتاد، خستگی از تنم در آمد. آر. پی. جی بر دوشش بود و پشت خاکریز دراز کشیده بود.
🔹در امتداد خاکریز غیر از حسین حدود ده نفر دیگر هنوز زنده بودند واز همه گروه همین ده نفر مانده بودند. حتی یک جسد بر زمین نمانده بود. پیدا بود که بچه ها با گلوله مستقیم تانک ها از پای در آمده بودند. تانک های سالم از کنار تانک های سوخته عبور می کردند و به طرف خاکریز علم الهدی پیش می آمدند. حسین و افرادش هیچ عکس العملی نشان نمی دادند. «روز علی» که حسابی نگران شده بود، آر. پی. جی را از من گرفت و به تانک ها نشانه رفت. دست روز علی را نگه داشتم و گفتم: کمی دیگر صبر کن، شاید بچه ها برنامه ای داشته باشند و او پذیرفت.
🔹 #تانکها به حدود پنجاه متری خاکریز رسیده بودند که یکباره حسین از جا بلند شده و نزدیک ترین تانک را نشانه گرفت. #گلوله درست به وسط تانک خورد و آن را به آتش کشید. غیر از #حسین دو نفر دیگر که آر. پی. جی داشتند، دو تانک دیگر را نشانه رفتند و هر دو را به آتش کشیدند. بقیه تانک ها سر جایشان ایستادند و ناگهان #خاکریز را به گلوله بستند. خاکریز یکپارچه دود شد و بعید بود کسی سالم مانده باشد.
🔸روز علی بلند شد و نزدیک ترین تانک را نشانه رفت و با اینکه فاصله کم بود، تانک را از کار انداخت. قامت حسین دوباره از میان دود و گرد غبار پشت #خاکریز پیدا شد و یک تانک دیگر با #گلوله حسین به آتش کشیده شد. پیدا بود که از همه افراد گروه فقط روز علی و حسین زنده مانده اند. حسین از جا کنده شد و خود را به خاکریز دیگر رساند. تانک ها هنوز ما را ندیده بودند. پیشروی تانک ها دوباره شروع شد. #حسین پشت خاکریز خوابیده بود. تانک به چند متری خاکریز که رسید، حسین گلوله اش را شلیک کرد. دود غلیظی از تانک بلند شد. تانک دیگری با #سماجت شروع به پیشروی کرد.
🔹علی که آر. پی. جی را آماده کرده بود، از خاکریز بالا رفت و آن را هدف قرار داد. تانک به آتش کشیده شد و چهار تانک دیگر به ده متری حسین رسیده بودند. حسین از جا بلند شد و آخرین گلوله را رهاکرد. سه تانک باقیمانده در یک زمان به طرف حسین #شلیک کردند. گلوله ها خاکریزش را به هوا بردند. گردو خاک کمی فرو نشست، توانستیم اول آر. پی. جی و سپس حسین را ببینیم. جسد حسین پشت #خاکریز افتاده بود و #چفیه صورتش را پوشانده بود. یکی از تانک ها به چند متری حسین رسیده بود و می رفت که از روی پیکر حسین عبور کند.
#_نحوه_شهادت
#_شهیدسیدحسین_علم_الهدی
@sangareshohadababol
#حدیث_مهدوی
🍃🌺امام حسن علیه السلام فرمودند:
🍃🌺خداوند #ولادت او را مخفي و شخصيت او را نهان ميدارد تا
هنگامي كه به دستور او ظهور كند، بيعت قدرت مداري را به گردن نداشته و تحت حاكميت ظالمي زندگي نكند.
او نهمين امام معصوم، از نسل برادرم #حسين است
و فرزند بهترين زنان، خداوند در پشت پرده غيبت عمر او را به بلنداي آفتاب طولاني ميسازد
و آنگاه به قدرت خويش او را در چهره جواني، كمتر از چهل سال ظاهر ميسازد تا همگان بدانند كه خداوند بر هر كاري تواناست.
#یاایهاالعزیز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@sangareshohadababol
💢 #شهید روح الله کریمیان بهنمیری.
تو #گردان امام #حسین لشگر ۲۵ #کربلا بود.
۷ مرحله بعنوان #بسیجی عازم جبهه ها شد.تو #جبهه بچه ها روح الله رو به سه
چیز میشناختند : پرهیز از حرف های بیهوده، خوش رویی و ساده زیستی.سرانجام روح الله تو سن ۱۹ سالگی تو عملیات کربلای پنج ( ۲۲ دی ۱۳۶۵) تو #شلمچه بر اثر اصابت تیر مستقیم بشهادت رسید.شادی روحش #صلوات.🇮🇷
.
#سالروز_شهادت
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
💠 @hafttapeh
@sangareshohadababol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صحنه ای زیبا از مداحی شهید سید علی سادات زواره ای قبل از عملیات |
🔹️ بر مشامم میرسد از کربلا بوی حسین
ببین زینب ات تنهاست مادر
غریبانه ماندم در بیابان مادر
سراسر داغ دوران است مادر
🔹️ #فرازهایی_از_وصیتنامه
#شهیدسیدعلی_سادات_زواره_ای:
◇ ای عزیزانم شادمان باشید که لااقل از این خانواده هم یک خار رفت ولی با رفتن این خار شما در آن دنیا سربلند هستید.
◇ آری #کربلا رفتن خون می خواهد، هر چیزی به آسانی به دست نمی آید باید زحمت کشید و ما اگر (می خواهیم) زیارت آقایمان امام حسین «ع» برویم باید خون بدهیم.
◇ به شما بگویم که در بوته آزمایش الهی هستیم ، برای اینکه خوب از آن بیرون بیاییم باید صبور و بردبار و شکیبا باشیم تا رسالت مولایمان #امام_حسین «ع» را خوب به مقصد برسانیم.
◇ از همه شما تنها خواسته ای که دارم این است که از #راه_امام جدا نشوید ، پیرو امام باشید. از امام و روحانیت جدا نشوید، اگر جدا شوید خیانت به قرآن و اسلام کردهاید .
◇ ما #حسین وار وارد جنگ شدیم و باید حسین وار به شهادت برسیم.
◇ ای خدا امکان دارد مرا جز شهیدان به حساب بیاور..
◇ از شما عزیزان می خواهم که #بازوی پر توان #ولایت_فقیه باشید.
🔹️ #شهید_سیدعلی_سادات_زواره_ای
◇ ولادت: ۱۳۴۴/۰۱/۰۱
◇ شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۲
◇ عملیات والفجر هشت
◇ مزار مطهر: بهشت زهرا - قطعه ۵۳
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈
🌴 کانال #دفاع_مقدس
✅ @sangareshohadababol
♡به نام قرار بی قراران♡
فتوا صادر شد:
«مولف کتاب آیات #شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم، چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به #اعدام میباشند. از #مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود #شهید است انشاءالله.»
🍃و این بار #جوانی برخواسته از سرزمین سدرهای سبز، مظلومانه فدا می شود.
🍃در این درگه، زمان و مکان معنا ندارند، تفاوتی میان ایران، لبنان، آفریقا و حتی انگلستان یافت نمیشود. مگر نه اینکه "محور هدایت و گمراهی، #قلب و افکار انسان است؟"
🍃آری! اینگونه است که مصطفی محمود، از خیابان های سرد #لندن، چشم میپوشد و به آرام خانهی عشق حسین(ع)، پناه میجوید. او راه نگاه به سوی #خمین دارد، به سوی پیر غلام #حسین(ع).
🍃مصطفی محمود، لندن را به #کربلای خویش مبدل می سازد و از خونش، رایحه ی #بهشت متصاعد می شود.
آری! اینگونه است
🍃ما نیز باید کربلای وجودمان را بیابیم و آن دم که ولی اشارتی کرد، فرمانش را به جان پذیریم.
🌺به مناسبت سالروز تولد #شهید #مصطفی_محمود_مازح
✍نویسنده : #زهرا_مهدیار
📅تاریخ تولد : ۱۲ فروردین ۱۳۴۷ گینه کوناکری
📅تاریخ شهادت : ۲ محرم ۱۳۶۸ لندن
🥀مزار شهید : جنوب لبنان
#استوری_شهدایی #لندن #شهادت
🌐 @sangareshohadababol
🌸🍃🌸🍃🌸
#پيامبر_اکرم صلى الله عليه و آله :
🍃به وسيله من هشدار داده شديد
🍃 به وسيله على "ع" هدايت مى يابيد
🍃 به وسيله حسن "ع" احسان می شويد
🍃و به وسيله حسين "ع" خوشبخت مى گرديد و بدون او بدبخت.
بدانيد كه #حسين "ع" درى از درهاى بهشت است.
👈هر كس با او دشمنى كند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام میكند.
📗البرهان فی تفسیر القرآن ، ج3 ، ص232
@sangareshohadababol
بسمِ ربِّ شهدا
متولد بهاری و مثل #بهار،سبز، زیبا، با نشاط و جاودان.
وارثِ نامِ عموی #شهیدت شدی، علیرضا
و همیشه غبطه به سنگی که نامِ عمو را بر #سینه حک کرده است.
به همسرت میگفتی؛ "فکر کن روزی اسم مرا روی سنگ مزار حک کنند" و مستانه میخندیدی.
میگویند؛شهدا در قهقهه مستانه شان"عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونند"
و تو از همان ابتدا جای خود را بر سفره پروردگارت مشخص کرده بودی...
موقع رفتن به همسرت گفتی؛
"اینجا کربلاست...امروز #عاشوراست و #حسین (ع)،ندای "هل مِن ناصِر..." سر داده است و تو چه زیبا به این ندا #لبیک گفتی...
تو و رفقایت بی شباهت به ارباب و یارانش نیستید...چون ۷۲ تن به عشق #حسین جنگیدید و همچون آنها در #کربلای_خانطومان سر بر زانوی #ارباب سلام آخر را زمزمه کردید...
بدن مطهر اربابتان، چند روز زیر آفتابِ سوزان کربلا بود و بدن شما چند سال زیر آفتابِ #خانطومان...
حالا دیگر همه با شنیدن نامِ خانطومان به یاد شما و رشادتهای شما میافتند.
چند سال بعد محض آرامشِ قلبِ مادرت، دلگرمی همسر و پسرت #پیکرت به آغوش خانواده بازگشت و چه سخت بود آخرین دیدار محمدامین و پدر
از #محمد_بلباسی اگر خبر داری،سلامِمان را به او برسان بگو #زینب بزرگ شده است و چشمانِ همسرش ، هنوز خیره به راهِ بی بازگشتش به #انتظار نشسته
جاودانی،چون آسمانی شدنت هم در بهار است...در ماه عاشقان،#اردیبهشت
#تولدت_مبارک ، بابایِ محمدامین
✍ #زهرا_قائمی
☘️به مناسبت تولد شهید #علیرضا_بریری
📅تاریخ تولد : ۳۰/فروردین/۶۶ .بابلسر
📅تاریخ شهادت : ۱۷/اردیبهشت/۹۵ .کربلای خانطومان
🗺مزار: گلزار شهدای بابلسر
@sangareshohadababol
🍃در سپیده دمی که نوای دلنشین اذان، بشارت صبحی مستانه را می داد، محمد حسین در گلستانی که پیرو خط #انقلاب حسینی بود شکفته شد. نهالی که سالیانی بعد سروی طناز و #سرداری سرافراز شد.
نامش را محمد حسين گذاشتند به اين اميد كه بتواند ياور حسين، سرور و سالارشهيدان #اسلام باشد.و چه نیک که براستی با افعال حسن انگیزش یاوری برای #حسین زمانش شد.
قلب سلیمِ محمدحسین با شنیدن ندای #امام_خمینی که :اي شبانيان كه قرن هاست در زنجيرستم شاهان اسيريدبه پا خيزيد و طومار حكومت جلادان را به هم بپيچيدلرزید.لحظه ای درنگ نکرد و آگاهانه علیه طاغوت برخواست و به خیل عظیم انقلابیون قبل از انقلاب پیوست.
🍃قهرمان قصه ی ما هیچگاه سنگر انقلاب را خالی نگذاشت.و همواره در پاسداری از #جبهه انقلاب اسلامی کمک میکرد.
پس از چندسال شروع #جنگ_تحمیلی و سالها تلاش و مجاهدت، سرانجام این گل شکفته شده ی انقلابی،دریکی از روزهای دفاع از این آب و خاک، در پاسگاه زید #عراق لبیک گویان به دیار محبوب پرواز کرد.
#شهید #محمدحسین_غیب_پرور
تولد : ٢ مرداد ۱٣۴۰
شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱٣۶٣
محل شهادت : پاسگاه زید
'گلزار: زیارتگاه اسلام آباد سرفاریاب
@sangareshohadababol
#خاطرات_شـهید
💠نحوه شهادت شهیدی که قبل از اعزام به سوریه حضرت_زینب را در خواب دید و به او گفت که شما هم انتخاب شدید.
🌷شهیدمجیدسلمانیان در #کربلای خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد... تا آخرین ساعات مقاومت کرد...موقع #عقب نشینی داشت از خاکریز رد میشد که روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یازهرااا...و با صورت از بالای #خاکریز زمین افتاد...
🌷تیر خورده بود توی شش...
و #سینه اش خیلی خس خس میکرد و یا #حسین و یا زهرا میگفت...بهم گفت #آب داری گفتم نه...گفت پس جیب خشاب رو بازکن داره رو سینهام سنگینی میکنه
🌷جیب خشاب رو که باز کردم شروع کرد #شهادتین گفتن...گفتم شیخ مجید من میرم #کمک بیارم ببرمت...گفت نمیخواد...و لحظاتی بعد شهید شد...پیکر مطهرش هم همونجا موند...
#شهید_مجید_سلمانیان🌷
@sangareshohadababol
هَلْ يُمْكُنْ أنْ أنْظُر إلي...؟!؟
میــشه نِگــاهم کنــی..؟؟ #حسیــن...🌱
#صبحتون_حسینی
🇮🇷 @sangareshohadababol
#دعا_نوشت_یک_شهید_پشت_لباس_نوزاد
#شهید_ابراهیم_امیر_صادقی
.
🎙روایت زیبای ذیل از «شهید ابراهیم امیرصادقی» اعزامی از لشکر 25 کربلا، به زبان «نادر قلی زاده» است که خواندن آن خالی از لطف نیست.
.
▪️با ابراهیم تصمیم گرفتیم تا یک روز قبل از رفتن به جبهه ی مهران، برای تفریح و هواخوری بیرون برویم؛ چون ابراهیم تازه دایی شده بود، اصرار کرد که به جای رفتن به مناطق تفریحی به منزل خواهرش برویم تا او قبل از رفتنش به جبهه، بتواند خواهرزاده جدیدش را ببیند.مخالفت من فایده نداشت و به اجبار به خانه ی خواهرش رفتیم.
.
▪️ابراهیم همین که بچه را دید، فوراً آن را از گهواره بیرون آورد و شروع کرد به بوسیدن. رو به خواهرش کرد و گفت:
- «آبجی! اسم این کوچولو را چی گذاشتی؟!»
خواهرش گفت:- «#حسین!»
ابراهیم بلند شد، رفت یک ماژیک قرمز پیدا کرد و برگشت. پشت پیراهن سفید نوزاد با آن ماژیک قرمز نوشت:
«یا #حسین #شهید! ما را #بطلب.»
همه شروع کردیم به خندیدن.
به ابراهیم گفتم:- «ابراهیم! این چه جمله ای بود که نوشتی؟!»
ابراهیم با حالت خاصی گفت:
«از آنجایی که دوست دارم به کربلای حسین(ع) بروم و آرزو دارم که به دیدارش نائل شوم، برای همین این جمله را پشت پیراهن این طفل پاک که گناهی نکرده ۱نوشتم تا شاید خدا دعایش را زودتر اجابت کند و به آبروی این نوزاد، امام حسین(ع) مرا بطلبد...»
.
⚜ #شهید ابراهیم امیر صادقی اهل #تنکابن و عضو لشکر ویژه ۲۵ #کربلا بود که در سال ۱۳۶۵ #عملیات کربلای ۱ بشهادت رسید.شادی روحش #صلوات...🌷🇮🇷
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
@sangareshohadababol
•••
بیـــچاره ای دیدم نشســـته به این راه...
بیـچاره که جز این جایی را بلد نیست...
ای عهده دار مردم بی دست و پا #حسین💔
#صبحتون_حسینی
🇮🇷 @sangareshohadababol
🌹 غریب نوازی از گلزار شهدای خرمشهر
تا گلزار شهدای بهشت زهرا (س)
مادری از بین ما رفت
#مادر_شهیدان_حاجی_شاه
🔷 مادری که دختر شهیدش #شهناز_حاجی_شاه در اولین روزهای حمله ی دشمن به خرمشهر در مهر ماه 59 در حالیکه شهر را ترک نکرد و کنار مردان ، مردانه جنگید به شهادت رسید و حکایت دفن غریبانه توسط مادرش خواندنی که خودتون پیدا کنید و بخوانید و بخوانید و بخوانید و حیران شوید..
فقط بدانید #آخرین کلام شهید شهناز علی شاه که وقت شهادت شنیده شد این بود #چادرم..... #چادرم..... #چادرم
🔷 فرزند دیگر این مادر حسین نام داشت که یکماه بعد از شهادت خواهرش به شهادت رسید... او جزء آخرین نیروهایی بود که خرمشهر را بعد از مقاومتی دلیرانه ترک کرد و در این راه با آتش کینه توزانه دشمن برای همیشه از زمین خداحافظی کرد و پیکرش برنگشت و سالهای طولانی مادر دلخوش به قبر یادبودی در کنار مزارش خواهرش بود
🔷 و ناصر هم با بمباران دشمن در خرمشهر شهید شد و در کنار خواهرش مهمان خاک شد.
شهدای #حاجی_شاه در گلزار شهدای خرمشهر عزیز، چون مروارید میدرخشند
و اما پیکر مطهر مادر قهرمانشان در #گلزار_شهدای_تهران غریبانه دفن شد.
این ظاهر امر بود..... این غربا در آسمان ها شهره هستند اما اهل زمین به فیض نرسیدند
🔹به لطف خدا زمان دفن کسی با اسم و رسم نبود
سردار و امیر و دکتر فلان و مهندس فلان نبود
چون روز جمعه بود
مادر قهرمان #شهناز، #حسین،#ناصر در قطعه 19 بهشت زهراء(س) در روز جمعه 9 شهریور حوالی ظهر میهمان خاک شد./وارثین
@sangareshohadababol