eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
691 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🔺 بنده یعنی چه؟ 🔹 اگر مثلاً ما را می‌کرد و به ما غذای نپخته می‌داد، یا می‌گفت فلان کار را باید بکنی، خب معلوم بود ما انجام می‌دادیم. پس ما در آن‌جا در پوشش اسارت بودیم و از خود چیزی نداشتیم، وگرنه اگر از خود چیزی داشتیم این کارها را نمی‌کردیم. هم یک چنین چیزی است، یعنی در برابر خداوند است در زندگی‌اش! از صبح که بلند می‌شود یک اسیر است. اصلاً ، یعنی یک اسیر، یک فرمانبر. اما در ما چیزی که نیست همین حرف‌هاست. ما آدمِ هستیم، برای خودمان مستقل هستیم. این روش ما و این ارتکازات ما که در ما حاکم است و ما را می‌گرداند و می‌چرخاند و حرف می‌زنیم و می‌کنیم و می‌کنیم و در می‌آوریم و پول خرج می‌کنیم و می‌خریم و می‌کنیم، این‌ها تحت پوشش عبودیت نیست!. ، انسان و همیشه باید در حال اسارت باشد و بداند که در کشور خودش نیست، این لباسی که من پوشیده‌ام، برای خودم نیست، این غذایی که از نانوایی می‌خرم، همه‌اش در حال اسارت خداست. نان خورم، بنده‌ام، بنده اصلاً یعنی همین چیزها. یعنی کسی که هیچ چیز مال خودش نیست، هر چیزی که به او می‌دهند، این مدام می‌کند که خوب من این را باید چه کارش بکنم؟ الآن یک نفر هم من است که من این را چه کار می‌کنم؟ این پول مال من نیست، این ، این عبا، این عمامه، این‌ها همه‌اش صاحب دارد و من بنده و او هستم! ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 حفاظت زینب کبری سلام الله علیها از ثقلین 🔺 «إنی تارك فيكم الثقلين ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا بعدی: كتاب الله، وعترتی أهل‌بيتی، وإنهما لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض» و ؛ این دو از هم جدا شدنی نیستند و همیشه با هم هستند. بعد از رحلت (صلی‌الله علیه وآله) عترت این وظیفه‌ی خودش را نشان داد. حضرت سلام‌الله‌علیها و حضرت علیه‌السلام تا توانستند به خود کردند تا نوبت رسید به وجود مقدس کبری علیهاالسلام که ایشان در مجالسی که فرصتی یافت این وظیفه را که جدّش معین کرده بود انجام داد. می‌گوید: عیال علیه‌السلام را نزد علیه‌اللعنة آوردند. حالا این یعنی چه؟! این چیزی است که همه‌ی می‌دانند. این جریان سال ۶۱ قمری است. یعنی پیامبر برای بشر آمده است و برای آتیه هم یک چنین مرکز و امانی به نام قرآن و عترت گذاشته و از رفته، تقریباً ۵۰ سال طول کشیده فرزند پیغمبر را آوردند در ؛ همان کوفه‌ای که حاکمش بوده به نام وارد کرده‌اند در مجلس ابن‌ زیاد!. ابن‌ زیاد چه کسی است؟ باید بیان کند و نسبش را بگوید. در تاریخ آمده که حضرت زینب لباسی نپوشید که به مجلس بیاید که کسی کند که او یک خانم متمایز است. بلکه لباس کهنه‌ای که کسی او را اعتنا نکند، پوشید. ناشناس با جامه‌های کهنه بودند. کنیزها آمدند اطراف‌شان نشستند. ابن زیاد گفت: او چه کسی بود که رفت آن گوشه نشست؟ سه دفعه پرسید او کیست؟ یکی از آن زن‌ها گفت: زینب دختر بنت رسول‌الله است. ببینید این جهان ما چه جهانی است و این دنیا چه دنیایی است؟ چه بشری است؟ چقدر زحمت و و می‌خواهد؟! ابن زیاد دید فرصت خوبی است و باید زخم زبانش اثر بدهد!. گفت: «الحمدُلله الذی فَضَحکُم!»؛ خدا شما را رسوا کرد! یعنی شما خاندان ثقلینی که پناه و بشریت بودید، رسوا شدید؛ چون دروغ‌گو هستید!. شما به چه روشن شد؟ به این‌که نتوانستید کاری بکنید. این را در جایی گفتند که این‌ها در راه بین و کوفه هستند و در این حال این زن و بچه چه کار می‌توانستند بکنند؟! -همه می‌دانند که کاری نمی‌توانستند انجام دهند- که تو می‌گویی که چون کاری نتوانستید بکنید، خدا رسوای‌تان کرد. این‌ها چه کاره بودند؟! چه خلافی داشتند؟! این خانم چند نفر کشته بود که خدا رسوایش کرد؟! ولی این بانوی پاسخ داد: «الحمدُلله الذی اَکرَمنا بِنَبیّهِ مُحمدٍ صلی‌الله علیه وآله» نه فضحنا؛ خدا ما را گرامی داشت، یعنی در تمام تاریخ بشر و آینده کسی مثل جدّ ما نیست! تو یک پیغمبر بیاور که پیغمبریِ این پیغمبر بدون کتاب قرآن جدّ ما بشود ثابت کرد! چنین چیزی نیست. اصلاً مدرکی برای نیست. پس ما مکرّم خدایی هستیم. «اَکرَمنا و طَهّرَنا مِنَ الرّجسِ»؛ یعنی ما بشریت را که در و و غرق‌اند، کنار می‌گذاریم. ما پاکیم و ما در بین آن‌ها نیستیم. بنابراین این فضاحت و رسوایی برای ما نیست، برای است. قبلاً قسمت‌هایی از مقدمه‌ی کتاب مرحوم را خواندیم. مرحوم مشکینی می‌فرماید من کتابی برای شما نوشتم و و شما را نشان دادم که اگر انجام ندهید، فاسق می‌شوید. می‌فرماید: «اِنّما یَفتَضِحُ الفاسِقُ»؛ رسوایی برای فاسق و است که خدایش را می‌کند و دروغ برای فاجر و بی‌پروا و بی‌تقواست و ما از این‌ها به دور هستیم. غیر ما دروغ‌گو هستند الحمدلله. دو تا الحمدلله گفت؛ یعنی یکی برای این‌که خدا ما را حفظ کرده و مکرم و معظم کرده، باعث این شده‌ایم که و ادیان سندیت پیدا کنند. ما چنین مقامی است که در تمام بشر نظیر ندارد و نخواهد داشت. یک الحمدلله هم برای این‌که غیر از ما هر که با ما است، فاسق، فاجر، گنه‌کار، روسیاه و ناپاک است. این ملعون گفت: کار خدا را با خود چگونه دیدی؟! ببینید می‌خواهد مَغْلطه کند. اما با کسی که مغلطه‌شناس است. می‌کند خدا با شما چنین کرد! خدایی که می‌گویید ما را مطهر کرد. فرمود این‌ها که تو می‌گویی به سرشان چه آمد، این‌ها بود. این‌ها شهادت را خواسته بودند و نصیب‌شان شد. سوی آرام‌گاه خود شتافتند. یا به روایت : جز نیکی ندیدم! هرچه بود اگر از طرف خدا بود، نیک بود. خداوند میان تو و این‌ها جمع فرماید و با آن‌ها محاجّه و خصومت‌خواهی خواهد کرد. در آن روز ببین چه کسی است و چه کسی است پسر مرجانه! (اسم مادرش بود و به کارهای ضد معروف بود) ۱۵ المرجب ۱۴۳۵=۹۳/۲/۲۵ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺خدایا به آبروی حضرت #زینب کبری از آن #ایمان، از آن #یقین، از آن حلاوت و شیرینی #اسلام و #ایمانی که
🏴 حفاظت زینب کبری سلام الله علیها از ثقلین 🔺 «إنی تارك فيكم الثقلين ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا بعدی: كتاب الله، وعترتی أهل‌بيتی، وإنهما لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض» و ؛ این دو از هم جدا شدنی نیستند و همیشه با هم هستند. بعد از رحلت (صلی‌الله علیه وآله) عترت این وظیفه‌ی خودش را نشان داد. حضرت سلام‌الله‌علیها و حضرت علیه‌السلام تا توانستند به خود کردند تا نوبت رسید به وجود مقدس کبری علیهاالسلام که ایشان در مجالسی که فرصتی یافت این وظیفه را که جدّش معین کرده بود انجام داد. می‌گوید: عیال علیه‌السلام را نزد علیه‌اللعنة آوردند. حالا این یعنی چه؟! این چیزی است که همه‌ی می‌دانند. این جریان سال ۶۱ قمری است. یعنی پیامبر برای بشر آمده است و برای آتیه هم یک چنین مرکز و امانی به نام قرآن و عترت گذاشته و از رفته، تقریباً ۵۰ سال طول کشیده فرزند پیغمبر را آوردند در ؛ همان کوفه‌ای که حاکمش بوده به نام وارد کرده‌اند در مجلس ابن‌ زیاد!. ابن‌ زیاد چه کسی است؟ باید بیان کند و نسبش را بگوید. در تاریخ آمده که حضرت زینب لباسی نپوشید که به مجلس بیاید که کسی کند که او یک خانم متمایز است. بلکه لباس کهنه‌ای که کسی او را اعتنا نکند، پوشید. ناشناس با جامه‌های کهنه بودند. کنیزها آمدند اطراف‌شان نشستند. ابن زیاد گفت: او چه کسی بود که رفت آن گوشه نشست؟ سه دفعه پرسید او کیست؟ یکی از آن زن‌ها گفت: زینب دختر بنت رسول‌الله است. ببینید این جهان ما چه جهانی است و این دنیا چه دنیایی است؟ چه بشری است؟ چقدر زحمت و و می‌خواهد؟! ابن زیاد دید فرصت خوبی است و باید زخم زبانش اثر بدهد!. گفت: «الحمدُلله الذی فَضَحکُم!»؛ خدا شما را رسوا کرد! یعنی شما خاندان ثقلینی که پناه و بشریت بودید، رسوا شدید؛ چون دروغ‌گو هستید!. شما به چه روشن شد؟ به این‌که نتوانستید کاری بکنید. این را در جایی گفتند که این‌ها در راه بین و کوفه هستند و در این حال این زن و بچه چه کار می‌توانستند بکنند؟! -همه می‌دانند که کاری نمی‌توانستند انجام دهند- که تو می‌گویی که چون کاری نتوانستید بکنید، خدا رسوای‌تان کرد. این‌ها چه کاره بودند؟! چه خلافی داشتند؟! این خانم چند نفر کشته بود که خدا رسوایش کرد؟! ولی این بانوی پاسخ داد: «الحمدُلله الذی اَکرَمنا بِنَبیّهِ مُحمدٍ صلی‌الله علیه وآله» نه فضحنا؛ خدا ما را گرامی داشت، یعنی در تمام تاریخ بشر و آینده کسی مثل جدّ ما نیست! تو یک پیغمبر بیاور که پیغمبریِ این پیغمبر بدون کتاب قرآن جدّ ما بشود ثابت کرد! چنین چیزی نیست. اصلاً مدرکی برای نیست. پس ما مکرّم خدایی هستیم. «اَکرَمنا و طَهّرَنا مِنَ الرّجسِ»؛ یعنی ما بشریت را که در و و غرق‌اند، کنار می‌گذاریم. ما پاکیم و ما در بین آن‌ها نیستیم. بنابراین این فضاحت و رسوایی برای ما نیست، برای است. قبلاً قسمت‌هایی از مقدمه‌ی کتاب مرحوم را خواندیم. مرحوم مشکینی می‌فرماید من کتابی برای شما نوشتم و و شما را نشان دادم که اگر انجام ندهید، فاسق می‌شوید. می‌فرماید: «اِنّما یَفتَضِحُ الفاسِقُ»؛ رسوایی برای فاسق و است که خدایش را می‌کند و دروغ برای فاجر و بی‌پروا و بی‌تقواست و ما از این‌ها به دور هستیم. غیر ما دروغ‌گو هستند الحمدلله. دو تا الحمدلله گفت؛ یعنی یکی برای این‌که خدا ما را حفظ کرده و مکرم و معظم کرده، باعث این شده‌ایم که و ادیان سندیت پیدا کنند. ما چنین مقامی است که در تمام بشر نظیر ندارد و نخواهد داشت. یک الحمدلله هم برای این‌که غیر از ما هر که با ما است، فاسق، فاجر، گنه‌کار، روسیاه و ناپاک است. این ملعون گفت: کار خدا را با خود چگونه دیدی؟! ببینید می‌خواهد مَغْلطه کند. اما با کسی که مغلطه‌شناس است. می‌کند خدا با شما چنین کرد! خدایی که می‌گویید ما را مطهر کرد. فرمود این‌ها که تو می‌گویی به سرشان چه آمد، این‌ها بود. این‌ها شهادت را خواسته بودند و نصیب‌شان شد. سوی آرام‌گاه خود شتافتند. یا به روایت : جز نیکی ندیدم! هرچه بود اگر از طرف خدا بود، نیک بود. خداوند میان تو و این‌ها جمع فرماید و با آن‌ها محاجّه و خصومت‌خواهی خواهد کرد. در آن روز ببین چه کسی است و چه کسی است پسر مرجانه! (اسم مادرش بود و به کارهای ضد معروف بود) ۱۵ المرجب ۱۴۳۵=۹۳/۲/۲۵ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 توکل حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها 🔹 یکی از گل‌های درخت طوبای #توکل این است که #انسان در مواردی که مسئله‌ی #ترویج_اسلام در میان است، تکیه‌اش دیگر بر #پول و #مال نیست؛ و حضرت #خدیجه (علیهاالسلام) یک چنین مقامی داشت که آن همه #ثروت -که هر مردی را ذلیل می‌کند، #اسیر می‌کند، گرفتار می‌کند- نتوانست او را اسیر کند، گرفتار کند که دست به مالش نزند، چه رسد به این‌که بخواهد مالش را به وسیله‌ی دین #اسلام اضافه کند!. ۸۰٫۹٫۱۰ ☑️ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 غربت‌زدایی از اسلام 🔹 #پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله: «إن الاسلام بدأ غريبا وسيعود غريبا»، [ #بح
⬆️ ص۲ کسی را در این بزم ساغر دهند که داروی بی‌هوشی‌اش در دهند منظور از پیمانه‌ای‌ست که اگر در قلب جا بگیرد، یک حالت مستی و از خود بیگانگی به انسان دست می‌دهد که در دیدگانش، طلا با کاه هیچ فرقی ندارند. برای این مستی باید با خدا مشغول شویم. در ، در حجره و… با خدا ببندیم که قدم در راه او برداریم، اگر تاکنون بنده‌ی خودمان بودیم، از این به بعد خواسته‌های‌مان را طبق خواسته‌های او کنیم. به این می‌گویند جراحی قلب و که در هیچ بیمارستانی و زیر تیغ هیچ پزشکی امکان‌پذیر نیست. کسی ره سوی گنج قارون نبُرد وگر بُرد، ره باز بیرون نبرد اصطلاحی است. در درون هر کدام از ما خدا چنین گنجی را قرار داده که هر کسی به آن پیدا کند، و پابست آن می‌شود. اگر را آب ببرد او را خواب می‌برد. اصحاب (علیهم‌السلام) در شب این‌چنین حالی داشتند و حتی با هم شوخی می‌کردند. اگر طالبی کین زمین طی کنی نخست اسب باز آمدن پی کنی معمولاً سوارکاران با اسب‌هایی به می‌روند که اگر نتوانستند در برابر مقاومت کنند، بتوانند سریعاً خود را از مهلکه دهند. ولی برای پیمودن این راه باید با یک راسخ و خدائی و جدیتی استوار، تمام راه‌های بازگشت از مسیر و متابعت از را به روی خود مسدود کنیم. تأمل در آئینه‌ی دل کنی صفائی به تدریج حاصل کنی ( ) با این حساب، ما در طول شبانه‌روز دو نوع تحصیل باید داشته باشیم: ۱) دروس رسمی که باید بخوانیم و امتحان دهیم. ۲) تحصیل . به حاصل می‌شود و این‌گونه نیست که همین‌که مشغول نفس شدیم، بتوانیم در مدت کوتاهی آن‌را تحصیل کنیم، بلکه شستشوی قلب، می‌خواهد، منتها نه ، بلکه ، بدین‌گونه که باید درب ورودی قلب را که هر لحظه توسط و و سایر اعضاء و جوارح تغذیه می‌شود، کنترل کرد که مبادا مثل حوضی که از راه‌های مختلف ممکن است لجن وارد آن شود، آلوده شویم. حتی اگر ما کفاف نداد و نتوانستیم این راه را به پایان برسانیم، از دنیا رفته‌ایم. ۸۸٫۸٫۳ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 منزل اراده 🔹 دو قسم بر ترک و اتيان بايد را بکشاند و مثل باشد و او را رها نکند. چنين ارده‌ای تنها از و پيدا می‌شود، و جلسات تفکری و آموزشی و و سازی لازم است، که اين کاری است، و به نقل از استادشان مرحوم فرموده‌اند: «اراده جوهره‌ی انسانيت است» و انسانی‌که ندارد، اصلاً وارد نشده، مثل گوسفند که تصميمی ندارد و اساساً تصميم برای او معنا ندارد. کسانی‌که این اراده را پیدا نکرده‌اند، در حکم گوسفندان هستند، چون در هيچ‌کدام از آن‌ها اين مطلب پيدا نشده که شما انسان‌زاده هستيد، و شما بودند، شما مسلمان بوده‌اند و آن‌ها در راه جان‌فشانی کرده‌اند، اين تصميمی که در به‌وجود آمد و اين همه خون داده شد، اين همه و مفقود پيدا شد، همه‌ی اين‌ها در اثر اين بود که خداوند کرد و تصميم و اراده‌ای به جوان های ما مرحمت فرمود، اما اين تصميمات موقتی است؛ چون ساخته شده نيست و اين‌ها از ناحیه‌ی است که يک‌مرتبه پيدا می‌شود؛ از باب «إذا جاءَ نَصرُ الله و الفتح (۱) و رَأيتَ الناسَ يَدخُلُونَ فِی دين الله أفواجاً»¹؛ است، خدا وقتی‌که می‌خواهد مطلبی را به پيش ببرد، يک‌مرتبه عده‌ای را صاحب تصميم می‌کند، اما اين تصميم‌ها، تصميمات با و تعقل نيست؛ فلذا خدای نکرده در جنگ‌ها شرکت می‌کند، ولی بعد وقتی‌که به او نمره خوبی ندادند و از او قدردانی نکردند، يک‌مرتبه می‌بينيد که عوض می‌شود!. بنابراين این اراده و تصميمی بر اتيان واجبات و ترک محرمات پيدا می‌شود، بسيار مهم است. ۸۷٫۵٫۱۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی _____ ۱) [ :۲] @seyedololama
🔺 دشمنی‌های نفس! 🔹 فرموده‌اند که مثل دشمنان‌تان از خودتان بر حذر باشید. در روایت فرمایش مولا علیه‌السلام: «إِنَ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُم إثنتان»؛ به تحقیق ترسناک‌ترین چیزها که من بر شما می‌ترسم، دو چیز است: «اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ»¹؛ خوب این نترس‌ترین دنیا است؛ حضرت علی (علیه‌السلام) نترس‌ترین بود، شجاع‌ترین بود، با او دشمنان نتوانستند آزار و اذیت و شکنجه‌ها را انجام دهند و از ترس او این آزارها را ترک کردند. شجاع‌ترین آدم‌ها می‌فرماید: من بر شما بیشتر از هر چیز از پیروی شما می‌ترسم. پس مسئله اوج گرفت. فرمودند مانند ، از خودتان بترسید‌ حالا و نترس‌ترین بشر، شجاع‌ترین بشر می‌فرماید: من فقط برای شما، از درون‌تان، از خواهش‌های تان می‌ترسم. آن‌وقت (رحمةالله‌علیه) این جمله‌ها را توضیح می‌دهد. می‌فرماید: امیر مؤمنان، ، ، ، متکفل ، راهنمای عائله‌ی از این دارد و ترس‌ناک است. بلکه استادش هم همین‌طور است. روح مکرم اکرم و هدی (صلی‌الله‌علیهم‌اجمعین) و وجود اقدسِ اقدسِ مبارکِ مبارکِ حضرت (علیه‌السلام) که آخرین آن‌هاست، این‌ها همه از این برای ما می‌ترسند!. همه هم شجاع‌اند، هیچ‌کدام هم از هیچ جنگی نمی‌ترسند، از هیچ دشمنی نمی‌ترسند؛ ولی از این مسئله در اضطراب و وحشت هستند. چرا؟ برای این‌که خداوند یک آفریده: ریشه‌ی آن، ساقه‌ی آن، این بزرگواران هستند: اکرم و حضرت علی، و شاخه‌های آن ائمه، برگ‌های آن ما هستیم. می‌ترسم درخت‌شان خزان شود و برگ‌هایش بریزد. در روز مانند خزانِ سرد هوای طوفانی، مردم ریختند!. این‌ها همه با آشنا بودند. اگر مانند و این‌ها می‌کردند، نمی‌افتادند. این‌ها به‌خاطر ، به‌خاطر چند من گندم و جو، که وقتی به خانه بر می‌گردند، دست‌خالی بر نگردند، این برگ‌ها از ریخت و همه زیر پای رفتند. مبادا برگ‌های و ولایت ریخته شود و خزان گردد. مگر چه خبر است؟ مگر درخت ولایت چه می‌گوید؟ می‌فرمایند: حدیث است - موقع و موقع صیغه‌ی عقد را مگر نشنیده‌اید؟ـ از قول پیامبر: «تَنَاكَحُوا تَنَاسَلُوا» ای من! بگیرید، نمانید تا پیدا کنید. چرا؟؛ «فَإِنِّی أُبَاهِی بِكُمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَوْ بِالسِّقْطِ»². من دفتر آن‌قدر بزرگی دارم که از اولادهای سقط شما تا بزرگ‌ترها و انسان‌های رشید و کامل، همه در آن ثبت می‌شوند. و من افتخار می‌کنم که یک پیامبری هستم که درخت من این همه برگ دارد. خب وقتی این‌طور شد، اگر ما دنبال خود رفتیم، از این درخت فاصله می‌گیریم، زیر پای شیاطین می‌رویم، زیر پای ها می‌رویم، زیر پای یی‌ها می‌رویم، زیر پای ها می‌رویم!؛ دشمنان بشریت هم در داخل هستند، و هم در خارج. وسیله‌اش هم فعلاً همین ها و همین ها و همین چیزهایی است که دست بچه‌های‌مان است که معلوم نیست چه به ها نشان می‌دهد که این‌ها از که می‌آیند، آن‌ها را به دست می‌گیرند و آن‌ها می‌شوند و دیگر نمی‌فهمند که آیا کسی در اتاق هست یا نیست! دراز می‌کشند و این را در دست می‌گیرند و نگاه می‌کنند. این وسائل آن‌ها را از پیامبر دور می‌کند، از علی دور می‌کند، از عاشورا دور می‌کند، باید را، مملکت را ترساند، باید را، را از این ترسانید که این وسیله بشود که اولادهای ما از خاندان رسالت دور بیفتند!. شیاطین بشوند. خدایی نکرده در خیابان‌ها بر ضد ما بدهند، بر ضد ، بر ضد و شعار بدهند!. این‌ها همه دنباله‌ی این چیزهاست. کنید تا آورید، پس همانا من فخر می‌کنم به واسطه‌ی شما به امت‌های دیگر، گرچه به بچه‌ی ساقط شده باشد. پس دفتر خیلی بزرگی است و در عالم برای پیامبر و امتش حساب بزرگی باز است که اگر این امت سالم بمانند و به دست آن حضرت، به آن حضرت برسند، لیاقت‌شان از بین نرود، این‌ها پیدا می‌کنند. ۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) [ ح۱۰ص۱۶۷] ۲) [ همان صص۱۷۱-۱۷۲] @seyedololama
🏴 حفاظت زینب کبری سلام الله علیها از ثقلین 🔺 «إنی تارك فيكم الثقلين ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا بعدی: كتاب الله، وعترتی أهل‌بيتی، وإنهما لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض» و ؛ این دو از هم جدا شدنی نیستند و همیشه با هم هستند. بعد از رحلت (صلی‌الله علیه وآله) عترت این وظیفه‌ی خودش را نشان داد. حضرت سلام‌الله‌علیها و حضرت علیه‌السلام تا توانستند به خود کردند تا نوبت رسید به وجود مقدس کبری علیهاالسلام که ایشان در مجالسی که فرصتی یافت این وظیفه را که جدّش معین کرده بود انجام داد. می‌گوید: عیال علیه‌السلام را نزد علیه‌اللعنة آوردند. حالا این یعنی چه؟! این چیزی است که همه‌ی می‌دانند. این جریان سال ۶۱ قمری است. یعنی پیامبر برای بشر آمده است و برای آتیه هم یک چنین مرکز و امانی به نام قرآن و عترت گذاشته و از رفته، تقریباً ۵۰ سال طول کشیده فرزند پیغمبر را آوردند در ؛ همان کوفه‌ای که حاکمش بوده به نام وارد کرده‌اند در مجلس ابن‌ زیاد!. ابن‌ زیاد چه کسی است؟ باید بیان کند و نسبش را بگوید. در تاریخ آمده که حضرت زینب لباسی نپوشید که به مجلس بیاید که کسی کند که او یک خانم متمایز است. بلکه لباس کهنه‌ای که کسی او را اعتنا نکند، پوشید. ناشناس با جامه‌های کهنه بودند. کنیزها آمدند اطراف‌شان نشستند. ابن زیاد گفت: او چه کسی بود که رفت آن گوشه نشست؟ سه دفعه پرسید او کیست؟ یکی از آن زن‌ها گفت: زینب دختر بنت رسول‌الله است. ببینید این جهان ما چه جهانی است و این دنیا چه دنیایی است؟ چه بشری است؟ چقدر زحمت و و می‌خواهد؟! ابن زیاد دید فرصت خوبی است و باید زخم زبانش اثر بدهد!. گفت: «الحمدُلله الذی فَضَحکُم!»؛ خدا شما را رسوا کرد! یعنی شما خاندان ثقلینی که پناه و بشریت بودید، رسوا شدید؛ چون دروغ‌گو هستید!. شما به چه روشن شد؟ به این‌که نتوانستید کاری بکنید. این را در جایی گفتند که این‌ها در راه بین و کوفه هستند و در این حال این زن و بچه چه کار می‌توانستند بکنند؟! -همه می‌دانند که کاری نمی‌توانستند انجام دهند- که تو می‌گویی که چون کاری نتوانستید بکنید، خدا رسوای‌تان کرد. این‌ها چه کاره بودند؟! چه خلافی داشتند؟! این خانم چند نفر کشته بود که خدا رسوایش کرد؟! ولی این بانوی پاسخ داد: «الحمدُلله الذی اَکرَمنا بِنَبیّهِ مُحمدٍ صلی‌الله علیه وآله» نه فضحنا؛ خدا ما را گرامی داشت، یعنی در تمام تاریخ بشر و آینده کسی مثل جدّ ما نیست! تو یک پیغمبر بیاور که پیغمبریِ این پیغمبر بدون کتاب قرآن جدّ ما بشود ثابت کرد! چنین چیزی نیست. اصلاً مدرکی برای نیست. پس ما مکرّم خدایی هستیم. «اَکرَمنا و طَهّرَنا مِنَ الرّجسِ»؛ یعنی ما بشریت را که در و و غرق‌اند، کنار می‌گذاریم. ما پاکیم و ما در بین آن‌ها نیستیم. بنابراین این فضاحت و رسوایی برای ما نیست، برای است. قبلاً قسمت‌هایی از مقدمه‌ی کتاب مرحوم را خواندیم. مرحوم مشکینی می‌فرماید من کتابی برای شما نوشتم و و شما را نشان دادم که اگر انجام ندهید، فاسق می‌شوید. می‌فرماید: «اِنّما یَفتَضِحُ الفاسِقُ»؛ رسوایی برای فاسق و است که خدایش را می‌کند و دروغ برای فاجر و بی‌پروا و بی‌تقواست و ما از این‌ها به دور هستیم. غیر ما دروغ‌گو هستند الحمدلله. دو تا الحمدلله گفت؛ یعنی یکی برای این‌که خدا ما را حفظ کرده و مکرم و معظم کرده، باعث این شده‌ایم که و ادیان سندیت پیدا کنند. ما چنین مقامی است که در تمام بشر نظیر ندارد و نخواهد داشت. یک الحمدلله هم برای این‌که غیر از ما هر که با ما است، فاسق، فاجر، گنه‌کار، روسیاه و ناپاک است. این ملعون گفت: کار خدا را با خود چگونه دیدی؟! ببینید می‌خواهد مَغْلطه کند. اما با کسی که مغلطه‌شناس است. می‌کند خدا با شما چنین کرد! خدایی که می‌گویید ما را مطهر کرد. فرمود این‌ها که تو می‌گویی به سرشان چه آمد، این‌ها بود. این‌ها شهادت را خواسته بودند و نصیب‌شان شد. سوی آرام‌گاه خود شتافتند. یا به روایت : جز نیکی ندیدم! هرچه بود اگر از طرف خدا بود، نیک بود. خداوند میان تو و این‌ها جمع فرماید و با آن‌ها محاجّه و خصومت‌خواهی خواهد کرد. در آن روز ببین چه کسی است و چه کسی است پسر مرجانه! (اسم مادرش بود و به کارهای ضد معروف بود) ۱۵ المرجب ۱۴۳۵=۹۳/۲/۲۵ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 بنده یعنی چه؟ 🔹 اگر مثلاً #صدام ما را #اسیر می‌کرد و به ما غذای نپخته می‌داد، یا می‌گفت فلان کار را باید بکنی، خب معلوم بود ما انجام می‌دادیم. پس ما در آن‌جا در پوشش اسارت بودیم و از خود چیزی نداشتیم، وگرنه اگر از خود چیزی داشتیم این کارها را نمی‌کردیم. #عبودیت هم یک چنین چیزی است، یعنی #انسان در برابر خداوند است در زندگی‌اش! از صبح که بلند می‌شود یک اسیر است. اصلاً #بنده، یعنی یک اسیر، یک فرمانبر. اما در ما چیزی که نیست همین حرف‌هاست. ما آدمِ #آزادی هستیم، برای خودمان مستقل هستیم. این روش ما و این ارتکازات ما که در ما حاکم است و ما را می‌گرداند و می‌چرخاند و حرف می‌زنیم و #شوخی می‌کنیم و #بازی می‌کنیم و #پول در می‌آوریم و پول خرج می‌کنیم و #خانه می‌خریم و #ازدواج می‌کنیم، این‌ها تحت پوشش عبودیت نیست!. #بشر، انسان و #مسلمان همیشه باید در حال اسارت باشد و بداند که در کشور خودش نیست، این لباسی که من پوشیده‌ام، برای خودم نیست، این غذایی که از نانوایی می‌خرم، همه‌اش در حال اسارت خداست. نان خورم، بنده‌ام، بنده اصلاً یعنی همین چیزها. #بنده یعنی کسی که هیچ چیز مال خودش نیست، هر چیزی که به او می‌دهند، این مدام #فکر می‌کند که خوب من این را باید چه کارش بکنم؟ الآن یک نفر هم #مراقب من است که من این را چه کار می‌کنم؟ این پول مال من نیست، این #مقام، این عبا، این عمامه، این‌ها همه‌اش صاحب دارد و من بنده و #عبد او هستم! ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 توکل حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها 🔹 یکی از گل‌های درخت طوبای #توکل این است که #انسان در مواردی که مسئله‌ی #ترویج_اسلام در میان است، تکیه‌اش دیگر بر #پول و #مال نیست؛ و حضرت #خدیجه (علیهاالسلام) یک چنین مقامی داشت که آن همه #ثروت -که هر مردی را ذلیل می‌کند، #اسیر می‌کند، گرفتار می‌کند- نتوانست او را اسیر کند، گرفتار کند که دست به مالش نزند، چه رسد به این‌که بخواهد مالش را به وسیله‌ی دین #اسلام اضافه کند!. ۸۰٫۹٫۱۰ ☑️ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 بنده یعنی چه؟ 🔹 اگر مثلاً ما را می‌کرد و به ما غذای نپخته می‌داد، یا می‌گفت فلان کار را باید بکنی، خب معلوم بود ما انجام می‌دادیم. پس ما در آن‌جا در پوشش اسارت بودیم و از خود چیزی نداشتیم، وگرنه اگر از خود چیزی داشتیم این کارها را نمی‌کردیم. هم یک چنین چیزی است، یعنی در برابر خداوند است در زندگی‌اش! از صبح که بلند می‌شود یک اسیر است. اصلاً ، یعنی یک اسیر، یک فرمانبر. اما در ما چیزی که نیست همین حرف‌هاست. ما آدمِ هستیم، برای خودمان مستقل هستیم. این روش ما و این ارتکازات ما که در ما حاکم است و ما را می‌گرداند و می‌چرخاند و حرف می‌زنیم و می‌کنیم و می‌کنیم و در می‌آوریم و پول خرج می‌کنیم و می‌خریم و می‌کنیم، این‌ها تحت پوشش عبودیت نیست!. ، انسان و همیشه باید در حال اسارت باشد و بداند که در کشور خودش نیست، این لباسی که من پوشیده‌ام، برای خودم نیست، این غذایی که از نانوایی می‌خرم، همه‌اش در حال اسارت خداست. نان خورم، بنده‌ام، بنده اصلاً یعنی همین چیزها. یعنی کسی که هیچ چیز مال خودش نیست، هر چیزی که به او می‌دهند، این مدام می‌کند که خوب من این را باید چه کارش بکنم؟ الآن یک نفر هم من است که من این را چه کار می‌کنم؟ این پول مال من نیست، این ، این عبا، این عمامه، این‌ها همه‌اش صاحب دارد و من بنده و او هستم! ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 بنده یعنی چه؟ 🔹 اگر مثلاً ما را می‌کرد و به ما غذای نپخته می‌داد، یا می‌گفت فلان کار را باید بکنی، خب معلوم بود ما انجام می‌دادیم. پس ما در آن‌جا در پوشش اسارت بودیم و از خود چیزی نداشتیم، وگرنه اگر از خود چیزی داشتیم این کارها را نمی‌کردیم. هم یک چنین چیزی است، یعنی در برابر خداوند است در زندگی‌اش! از صبح که بلند می‌شود یک اسیر است. اصلاً ، یعنی یک اسیر، یک فرمانبر. اما در ما چیزی که نیست همین حرف‌هاست. ما آدمِ هستیم، برای خودمان مستقل هستیم. این روش ما و این ارتکازات ما که در ما حاکم است و ما را می‌گرداند و می‌چرخاند و حرف می‌زنیم و می‌کنیم و می‌کنیم و در می‌آوریم و پول خرج می‌کنیم و می‌خریم و می‌کنیم، این‌ها تحت پوشش عبودیت نیست!. ، انسان و همیشه باید در حال اسارت باشد و بداند که در کشور خودش نیست، این لباسی که من پوشیده‌ام، برای خودم نیست، این غذایی که از نانوایی می‌خرم، همه‌اش در حال اسارت خداست. نان خورم، بنده‌ام، بنده اصلاً یعنی همین چیزها. یعنی کسی که هیچ چیز مال خودش نیست، هر چیزی که به او می‌دهند، این مدام می‌کند که خوب من این را باید چه کارش بکنم؟ الآن یک نفر هم من است که من این را چه کار می‌کنم؟ این پول مال من نیست، این ، این عبا، این عمامه، این‌ها همه‌اش صاحب دارد و من بنده و او هستم! ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama