eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
692 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 نکاتی پیرامون نماز یک‌شنبه ماه ذی‌القعدة الحرام 🔹 حضرت روز در ماه تشریف آورد نزدیک . فرمود: مردم! کدام‌یک می‌خواهید کنید پیش خدا؟ عرض کردند که همه‌ی ما. فرمود: غسل کنید، وضو بگیرید، چهار رکعت نماز و در هر رکعت سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحة‌الکتاب... بعد می‌فرماید: حالا اگر از من کسی چنین عملی را انجام داد، یک توبه کرد و این مختصر را هم انجام داد، از طرف (که باید معنا بشود که آسمان یعنی چه؟) به او خطاب می‌شود که: «یا عبدَالله» از سر بگیر زندگی خودت را. تا حالا هرچه بود پاک شد. توبه‌ی تو مورد خدا قرار گرفت و تو آمرزیده شد. از ناحیه‌ی خداوند «مِن تحت العرش» فرشته‌ای خطاب می‌کند که بر تو، بر خاندانت، بر فرزندانت. منادی دیگری می‌گوید: روز آن‌هایی که بر گردن تو حقی داشته باشند، تو را می‌بخشند. از همه مهم‌تر این‌که یک فرشته می‌گوید: ای بنده‌ی خدا تو بر خواهد بود و تو از تو گرفته نخواهد شد. دیگری می‌گوید و از تو راضی خواهند شد. پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده خواهند شد. فرشته‌ی وحی، می‌فرماید: من با ملک‌الموت می‌آییم و درباره‌ی تو به او سفارش می‌کنم. عرض شد که (حالا این عرض خیلی حرف خوبی بوده): اگر در ماه غیر ذی‌القعدة هم کسی چنین توبه‌ای کرد؟ می‌فرماید: همین‌ها برایش هست. پس بنابراین در مقام توبه، یک عمل بیست دقیقه‌ای یا یک ربع ساعتی این قدر ارزش دارد. ببینیم توبه چیست و چقدر مهم است که این همه آثار دارد. نقل شده که حضرت علیه‌السلام شنید که کسی گفت: استغفرالله. حضرت گویا درباره‌ی او داشت که این حرف است که دارد می‌زند، خلاصه فرمود: داغت به جگر مادرت بنشیند!. نمی‌دانی که چه خبر است که این‌طور استغفار می‌گویی. درجه‌ی مردمانی است که اهل می‌باشند و شش معنی در او خوابیده. اول آن‌ها است. پشیمانی دست خود نیست؛ وقتی انسان یک معامله‌ای کرده با کسی، خانه‌ای داشته، در اختیار او گذاشته، مال‌التجاره‌ای، سرمایه‌ای بانکی، چیزی داشته، در اختیار او گذاشته، او هم فرار کرده رفته ، مال هم به گردن این افتاده، باید ببرندش ، این پشیمان می‌شود از آن شرکتی که با این کرد. این را می‌گویند: پشیمانی!، که و درون ناراحتی پیدا می‌کند. از چشم انسان گرفته می‌شود. تمام در کام او زهر می‌شود. این را می‌گویند: ، این را می‌گویند پشیمانی، وإِلّا با نمی‌شود پشیمانی برای خود تحصیل کرد. خب با زبان که نمی‌شود، قلب هم که در ما نیست، پس چگونه ما توبه کنیم؟ راهش را عرض می‌کنم. راه مهمش کردن درباره‌ی خداوند جهان و ناچیزی و و پستی گنه‌کار است. این دو موضوع اگر خیلی درباره‌اش فکر شود آن حال پیدا می‌شود. مثلاً یک کودکی با پدرش می‌رسند خدمت یک بزرگی؛ آن بچه نمی‌داند که این کیست. شروع می‌کند به بازی‌گری و بی‌تربیتی و بی‌ادبی. بعد پدر به او حالی می‌کند که تو در حضور فلان بزرگی بوده‌ای که همیشه ما امید داشته‌ایم خدمتش ولو یک دقیقه برسیم، حالا که رسیده‌ایم، تو چنین حرکاتی کرده‌ای!، وقتی حالی‌اش می‌کند، این بچه به گریه می‌افتد که چرا من چنین کاری کردم، به سر و سینه‌ی خودش می‌زند. این به قدر فکر و فهم این بچه می‌شود توبه، می‌شود ، می‌شود پشیمانی. پس هر کسی به قدر خودش درباره‌ی بزرگواری پروردگار و ناچیزی و حقارت و بدبختی خودش فکر کند، این حال پشیمانی در او پیدا می‌شود. تا وقتی فکر نکرده، -مخصوصاً درباره‌ی که اگر مرگ من رسید و قلب من هنوز به خود نیامده و از معاصی پشیمان نشده، چه خواهد شد؟!- حالت پشیمانی در او به وجود نمی‌آید. این چیزها را که یک‌قدری تأمل کند، فکر کند و درباره‌ی این‌ها فرو برود واقعاً، کم‌کم ممکن است آن حالت پشیمانی درونش پیدا شود. وگرنه انسانی که از راه سودی می‌برد، نفعی می‌برد، درآمدی دارد، لذتی دارد، چگونه از این عیش و نوشی که داشته، از این حرامی که گیرش افتاده، از هر گناهی که کرده، پشیمان می‌شود؟!. تا مادامی‌که در درون انسان، خوب و قاطعانه وارد نشده، توبه هم به آسانی پیدا نمی‌شود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 دشمنی‌های نفس! 🔹 فرموده‌اند که مثل دشمنان‌تان از خودتان بر حذر باشید. در روایت فرمایش مولا علیه‌السلام: «إِنَ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُم إثنتان»؛ به تحقیق ترسناک‌ترین چیزها که من بر شما می‌ترسم، دو چیز است: «اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ»¹؛ خوب این نترس‌ترین دنیا است؛ حضرت علی (علیه‌السلام) نترس‌ترین بود، شجاع‌ترین بود، با او دشمنان نتوانستند آزار و اذیت و شکنجه‌ها را انجام دهند و از ترس او این آزارها را ترک کردند. شجاع‌ترین آدم‌ها می‌فرماید: من بر شما بیشتر از هر چیز از پیروی شما می‌ترسم. پس مسئله اوج گرفت. فرمودند مانند ، از خودتان بترسید‌ حالا و نترس‌ترین بشر، شجاع‌ترین بشر می‌فرماید: من فقط برای شما، از درون‌تان، از خواهش‌های تان می‌ترسم. آن‌وقت (رحمةالله‌علیه) این جمله‌ها را توضیح می‌دهد. می‌فرماید: امیر مؤمنان، ، ، ، متکفل ، راهنمای عائله‌ی از این دارد و ترس‌ناک است. بلکه استادش هم همین‌طور است. روح مکرم اکرم و هدی (صلی‌الله‌علیهم‌اجمعین) و وجود اقدسِ اقدسِ مبارکِ مبارکِ حضرت (علیه‌السلام) که آخرین آن‌هاست، این‌ها همه از این برای ما می‌ترسند!. همه هم شجاع‌اند، هیچ‌کدام هم از هیچ جنگی نمی‌ترسند، از هیچ دشمنی نمی‌ترسند؛ ولی از این مسئله در اضطراب و وحشت هستند. چرا؟ برای این‌که خداوند یک آفریده: ریشه‌ی آن، ساقه‌ی آن، این بزرگواران هستند: اکرم و حضرت علی، و شاخه‌های آن ائمه، برگ‌های آن ما هستیم. می‌ترسم درخت‌شان خزان شود و برگ‌هایش بریزد. در روز مانند خزانِ سرد هوای طوفانی، مردم ریختند!. این‌ها همه با آشنا بودند. اگر مانند و این‌ها می‌کردند، نمی‌افتادند. این‌ها به‌خاطر ، به‌خاطر چند من گندم و جو، که وقتی به خانه بر می‌گردند، دست‌خالی بر نگردند، این برگ‌ها از ریخت و همه زیر پای رفتند. مبادا برگ‌های و ولایت ریخته شود و خزان گردد. مگر چه خبر است؟ مگر درخت ولایت چه می‌گوید؟ می‌فرمایند: حدیث است - موقع و موقع صیغه‌ی عقد را مگر نشنیده‌اید؟ـ از قول پیامبر: «تَنَاكَحُوا تَنَاسَلُوا» ای من! بگیرید، نمانید تا پیدا کنید. چرا؟؛ «فَإِنِّی أُبَاهِی بِكُمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَوْ بِالسِّقْطِ»². من دفتر آن‌قدر بزرگی دارم که از اولادهای سقط شما تا بزرگ‌ترها و انسان‌های رشید و کامل، همه در آن ثبت می‌شوند. و من افتخار می‌کنم که یک پیامبری هستم که درخت من این همه برگ دارد. خب وقتی این‌طور شد، اگر ما دنبال خود رفتیم، از این درخت فاصله می‌گیریم، زیر پای شیاطین می‌رویم، زیر پای ها می‌رویم، زیر پای یی‌ها می‌رویم، زیر پای ها می‌رویم!؛ دشمنان بشریت هم در داخل هستند، و هم در خارج. وسیله‌اش هم فعلاً همین ها و همین ها و همین چیزهایی است که دست بچه‌های‌مان است که معلوم نیست چه به ها نشان می‌دهد که این‌ها از که می‌آیند، آن‌ها را به دست می‌گیرند و آن‌ها می‌شوند و دیگر نمی‌فهمند که آیا کسی در اتاق هست یا نیست! دراز می‌کشند و این را در دست می‌گیرند و نگاه می‌کنند. این وسائل آن‌ها را از پیامبر دور می‌کند، از علی دور می‌کند، از عاشورا دور می‌کند، باید را، مملکت را ترساند، باید را، را از این ترسانید که این وسیله بشود که اولادهای ما از خاندان رسالت دور بیفتند!. شیاطین بشوند. خدایی نکرده در خیابان‌ها بر ضد ما بدهند، بر ضد ، بر ضد و شعار بدهند!. این‌ها همه دنباله‌ی این چیزهاست. کنید تا آورید، پس همانا من فخر می‌کنم به واسطه‌ی شما به امت‌های دیگر، گرچه به بچه‌ی ساقط شده باشد. پس دفتر خیلی بزرگی است و در عالم برای پیامبر و امتش حساب بزرگی باز است که اگر این امت سالم بمانند و به دست آن حضرت، به آن حضرت برسند، لیاقت‌شان از بین نرود، این‌ها پیدا می‌کنند. ۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) [ ح۱۰ص۱۶۷] ۲) [ همان صص۱۷۱-۱۷۲] @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆 سال‌روز نزول سوره انسان؛ (۲۵ #ذی_الحجة) 🔺 مجاهدت‌ها و دل‌سوزی‌های حضرت #زهرا سلام‌الله‌علیها برای امت اسلامی؛ «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا»¹ 🔹 احیای مکتب دل‌سوزی به حال #امت اسلامی و #خانواده همانند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 🔸 کسب #علم به‌منظور فاطمی و علوی شدن 🔺 یادی از مرحوم علامه #طباطبایی و مرحوم آیت‌الله #بهجت به‌عنوان شاگردان واقعی مکتب حضرت زهرا علیهاالسلام 🔹 شروع فعالیت‌های مکتب #تعلیم و #تربیت از خانواده‌ها توسط تمام #مسئولین 🔸 ضرورت #الگو برداری #زنان از تعالیم تربیتی حضرت زهرا علیهاالسلام ۹۳٫۱٫۲۱ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی _________ ۱) [ #انسان :۸] @seyedololama
📆 سال‌روز نزول سوره‌ی مبارکه‌ی انسان در شأن امام علی و زهرای اطهر و حسنین علیهم‌السلام؛ (۲۵ ) 🔺 تذکری پیرامون علت دلسوزی‌های زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها برای امت اسلامی 🔹 همه باید ملتفت شوند که ما نمی‌توانیم مساجد خود را مانند مساجد اول داشته باشیم. در اول اسلام مساجد، یک مرکزی برای شد (یعنی مسجدی برای تجمع و مخالفین علیهم‌السلام)، برای جلوگیری از انوار حضرت علیهاالسلام و جلوگیری از نفوذ و آن حضرت در آن که پدرش زحمت کشیده بود و تهیه کرده بود، و این داغ، دل آن حضرت را خیلی می‌سوزاند و ناراحت می‌کرد و برای این‌که حضرت می‌دانست آتش به این‌جا ختم نمی‌شود، بلکه در اسلام فتنه‌ای پیش‌آمد کرده که این همه از صدر اسلام تا حالا از آشوب‌ها، جنگ‌ها در شرق و غرب، جنگ‌های تا زمان ما که جنگ‌آفرینان در صدد ایجاد و خون‌ریزی و فروش و آتش و بمب هسته‌ای و غیره هستند، به‌خاطر این است. همه‌ی این‌ها را حضرت زهرا می‌دید و می‌سوخت و ناراحت بود؛ چون در واقع بود و مادر امت پدرش بود. بود برای ما و همه‌ی . همه‌ی مسلمان‌ها مورد عنایتش بودند. دلش می‌سوخت که این زحماتی که پدرش کشید و این جراحاتی که شوهرش و پسرعمویش به خود تحمل کرده و این گرسنگی‌ها و ریاضت‌ها که کشیدند؛ «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا»¹؛ و آن‌چه روزها که گرفتند و که شد، افطار نصیب خودشان نشد، نصیب و ها شد. بچه‌هایشان را گرسنگی دادند، روزه گرفتند و کردند، آخرش چه شد؟! این باید شود. این مکتب، چه مکتبی است؟ مکتب دل‌سوزی به حال و به حال . الآن ما نمی‌دانیم ما و خانواده‌ی ما وارد چه هایی می‌شوند و با چه هایی روبه‌رو می‌شوند. درس‌های آن‌ها بیشتر درس‌های است!. یعنی را تنها برای اصلاح فکر کرده‌اند نه برای و و و شدن. چند نفری که ما خدمت‌شان رسیدیم مانند مرحوم علامه و مرحوم آیت الله ، این‌ها واقعاً شاگرد مکتب زهرای مرضیه علیهاالسلام بودند و از دست ما گرفته شدند. حالا باید ها، ، ، محترم تصمیم بگیرند که مکتب، باشد. جای باشد و این کار ممکن نیست مگر این‌که از خانواده‌ها شروع بشود. مسئولین ، شورای اسلامی، و و حوزه‌ها از منازل خود شروع کنند و را استفاده از علوم و تربیت‌های حضرت زهرا علیهاالسلام قرار بدهند که در نتیجه مطابق با پیشوای و خانم‌ها؛ حضرت زهرا علیهاالسلام باشد. ۹۳٫۱٫۲۱ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱) [ :۸] @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#محرم 🏴 🔺 عواقب شوم فقدان #غیرت و بی‌اعتنایی #امت اسلامی در عمل به دستور #پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مورد قتل #معاویه¹ (لعنه‌الله) 🔹 عاقبت ننگین اهالی #مدینه² در یاری نرساندن #سیدالشهداء (علیه‌السلام) و مبتلا شدن به ظلم #یزید (لعنه‌الله) 🔸 ریشه‌ی #داعش و #صهیونیست کجاست؟! ۹۳٫۷٫۲۴ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ____________ ۱ و ۲) [ #امام_حسین (علیه‌السلام): «اِنَا للَّهِ وَاَنّا اِلَیْهِ راجِعُون وَعَلَی اْلإسْلامِ السَلامُ اِذا بُلِیَتِ اْلاُمَّةُ بِراعٍ مِثْل یَزیدَ وَلَقَدْ سَمِعْتُ جَدِّی رَسُولَ‌اللَّه صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم یَقُولُ: اَلْخِلافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلی آلِ ابی سُفْیان فَاِذا رَاَیْتُمْ مَعاوِیَة عَلی مِنْبَرِی فَابْقَرُوا بَطْنَهُ وَقَد رَآهُ اَهْلُ الْمَدِینَة عَلَی الْمِنْبرِ فَلَمْ یَبْقَرُوا فَابْتَلاهُمُ اللَّه بِیَزِیدَ الْفاسِقِ»؛ #سخنان_حسین_بن_علی_علیهماالسلام_از_مدینه_تا_کربلا تألیف آقای محمد صادق #نجمی رحمه‌الله] @seyedololama
🏴 حفاظت زینب کبری سلام الله علیها از ثقلین 🔺 «إنی تارك فيكم الثقلين ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا بعدی: كتاب الله، وعترتی أهل‌بيتی، وإنهما لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض» و ؛ این دو از هم جدا شدنی نیستند و همیشه با هم هستند. بعد از رحلت (صلی‌الله علیه وآله) عترت این وظیفه‌ی خودش را نشان داد. حضرت سلام‌الله‌علیها و حضرت علیه‌السلام تا توانستند به خود کردند تا نوبت رسید به وجود مقدس کبری علیهاالسلام که ایشان در مجالسی که فرصتی یافت این وظیفه را که جدّش معین کرده بود انجام داد. می‌گوید: عیال علیه‌السلام را نزد علیه‌اللعنة آوردند. حالا این یعنی چه؟! این چیزی است که همه‌ی می‌دانند. این جریان سال ۶۱ قمری است. یعنی پیامبر برای بشر آمده است و برای آتیه هم یک چنین مرکز و امانی به نام قرآن و عترت گذاشته و از رفته، تقریباً ۵۰ سال طول کشیده فرزند پیغمبر را آوردند در ؛ همان کوفه‌ای که حاکمش بوده به نام وارد کرده‌اند در مجلس ابن‌ زیاد!. ابن‌ زیاد چه کسی است؟ باید بیان کند و نسبش را بگوید. در تاریخ آمده که حضرت زینب لباسی نپوشید که به مجلس بیاید که کسی کند که او یک خانم متمایز است. بلکه لباس کهنه‌ای که کسی او را اعتنا نکند، پوشید. ناشناس با جامه‌های کهنه بودند. کنیزها آمدند اطراف‌شان نشستند. ابن زیاد گفت: او چه کسی بود که رفت آن گوشه نشست؟ سه دفعه پرسید او کیست؟ یکی از آن زن‌ها گفت: زینب دختر بنت رسول‌الله است. ببینید این جهان ما چه جهانی است و این دنیا چه دنیایی است؟ چه بشری است؟ چقدر زحمت و و می‌خواهد؟! ابن زیاد دید فرصت خوبی است و باید زخم زبانش اثر بدهد!. گفت: «الحمدُلله الذی فَضَحکُم!»؛ خدا شما را رسوا کرد! یعنی شما خاندان ثقلینی که پناه و بشریت بودید، رسوا شدید؛ چون دروغ‌گو هستید!. شما به چه روشن شد؟ به این‌که نتوانستید کاری بکنید. این را در جایی گفتند که این‌ها در راه بین و کوفه هستند و در این حال این زن و بچه چه کار می‌توانستند بکنند؟! -همه می‌دانند که کاری نمی‌توانستند انجام دهند- که تو می‌گویی که چون کاری نتوانستید بکنید، خدا رسوای‌تان کرد. این‌ها چه کاره بودند؟! چه خلافی داشتند؟! این خانم چند نفر کشته بود که خدا رسوایش کرد؟! ولی این بانوی پاسخ داد: «الحمدُلله الذی اَکرَمنا بِنَبیّهِ مُحمدٍ صلی‌الله علیه وآله» نه فضحنا؛ خدا ما را گرامی داشت، یعنی در تمام تاریخ بشر و آینده کسی مثل جدّ ما نیست! تو یک پیغمبر بیاور که پیغمبریِ این پیغمبر بدون کتاب قرآن جدّ ما بشود ثابت کرد! چنین چیزی نیست. اصلاً مدرکی برای نیست. پس ما مکرّم خدایی هستیم. «اَکرَمنا و طَهّرَنا مِنَ الرّجسِ»؛ یعنی ما بشریت را که در و و غرق‌اند، کنار می‌گذاریم. ما پاکیم و ما در بین آن‌ها نیستیم. بنابراین این فضاحت و رسوایی برای ما نیست، برای است. قبلاً قسمت‌هایی از مقدمه‌ی کتاب مرحوم را خواندیم. مرحوم مشکینی می‌فرماید من کتابی برای شما نوشتم و و شما را نشان دادم که اگر انجام ندهید، فاسق می‌شوید. می‌فرماید: «اِنّما یَفتَضِحُ الفاسِقُ»؛ رسوایی برای فاسق و است که خدایش را می‌کند و دروغ برای فاجر و بی‌پروا و بی‌تقواست و ما از این‌ها به دور هستیم. غیر ما دروغ‌گو هستند الحمدلله. دو تا الحمدلله گفت؛ یعنی یکی برای این‌که خدا ما را حفظ کرده و مکرم و معظم کرده، باعث این شده‌ایم که و ادیان سندیت پیدا کنند. ما چنین مقامی است که در تمام بشر نظیر ندارد و نخواهد داشت. یک الحمدلله هم برای این‌که غیر از ما هر که با ما است، فاسق، فاجر، گنه‌کار، روسیاه و ناپاک است. این ملعون گفت: کار خدا را با خود چگونه دیدی؟! ببینید می‌خواهد مَغْلطه کند. اما با کسی که مغلطه‌شناس است. می‌کند خدا با شما چنین کرد! خدایی که می‌گویید ما را مطهر کرد. فرمود این‌ها که تو می‌گویی به سرشان چه آمد، این‌ها بود. این‌ها شهادت را خواسته بودند و نصیب‌شان شد. سوی آرام‌گاه خود شتافتند. یا به روایت : جز نیکی ندیدم! هرچه بود اگر از طرف خدا بود، نیک بود. خداوند میان تو و این‌ها جمع فرماید و با آن‌ها محاجّه و خصومت‌خواهی خواهد کرد. در آن روز ببین چه کسی است و چه کسی است پسر مرجانه! (اسم مادرش بود و به کارهای ضد معروف بود) ۱۵ المرجب ۱۴۳۵=۹۳/۲/۲۵ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 عواقب شوم فقدان #غیرت و بی‌اعتنایی #امت اسلامی در عمل به دستور #پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مورد قتل #معاویه¹ (لعنه‌الله) 🔹 عاقبت ننگین اهالی #مدینه² در یاری نرساندن #سیدالشهداء (علیه‌السلام) و مبتلا شدن به ظلم #یزید (لعنه‌الله) 🔸 ریشه‌ی #داعش و #صهیونیست کجاست؟! ۹۳٫۷٫۲۴ ☑️ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی _________ ۱ و ۲) [ #امام_حسین (علیه‌السلام): «اِنَا للَّهِ وَاَنّا اِلَیْهِ راجِعُون وَعَلَی اْلإسْلامِ السَلامُ اِذا بُلِیَتِ اْلاُمَّةُ بِراعٍ مِثْل یَزیدَ وَلَقَدْ سَمِعْتُ جَدِّی رَسُولَ‌اللَّه صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم یَقُولُ: اَلْخِلافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلی آلِ ابی سُفْیان فَاِذا رَاَیْتُمْ مَعاوِیَة عَلی مِنْبَرِی فَابْقَرُوا بَطْنَهُ وَقَد رَآهُ اَهْلُ الْمَدِینَة عَلَی الْمِنْبرِ فَلَمْ یَبْقَرُوا فَابْتَلاهُمُ اللَّه بِیَزِیدَ الْفاسِقِ»؛ #سخنان_حسین_بن_علی_علیهماالسلام_از_مدینه_تا_کربلا تألیف آقای محمد صادق #نجمی رحمه‌الله] @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر، در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد؛ این یک مطلب است که گفت: این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، تاجر باشد، زارع باشد، صنعت‌گر باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و مطلب دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک حزب مهم یا یک مملکت، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شد که بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ دولتی نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیلات هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین تلویزیون خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند، روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید مدرک باشد، مدرک دولتی باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی وزیر می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی اجتماعی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺حکمت ذکر مطالب توحیدی توسط حضرت زهرا سلام الله علیها 🔹 «المُمتَنِعُ مِنَ الاَبصارِ رُؤیَتُهُ و مِنَ الاَلسُنِ صِفَتُهُ و مِنَ الاَوهامِ کِیفِیَّتُهُ اِبتَدَعَ الاَشیاءَ لا مِن شَیءٍ کانَ قَبلَها و أَنشاَها بِلَا احْتِذَاءِ اَمثِلَةٍ امتَثَلَها کَوَّنَها بِقُدرتِهِ و ذَرَئَها بمشیَّتِهِ.» 🔺 این‌جا شروع می‌کند به مطالبی در این خطبه که جایش این‌جا نیست. اگر کسی‌که آمده جایی می‌خواهد مرافعه و دعوایی را راه بیندازد و یک حقی را بگیرد، اگر درس بگوید، به او می‌گویند: این‌ها را بگذار موقع بحث و جلسه!. ⁉️ اما این چه معنا دارد؟! با چه می‌خواهد بگوید؟! به کسانی‌که این جلسه برای‌شان نقل می‌شود، می‌خواهد چه بگوید؟ می‌خواهد بگوید که بعد از پدر من دیگر یاد را آن طوری‌که پدر من می‌کرد، کسی نمی‌کند. نه قلبی به کار است، نه به کار است، نه به کار است، همه‌اش بازیگری شده و دین دارد معکوس می‌شود، دارد سرنگون می‌شود، ظرف دارد خالی می‌شود، چاه دین دارد خشک می‌شود، ابر دین دیگر نمی‌بارد، که رفت همه چیز را دارد به دنبال خودش می‌برد!. ❗️و شاید هم اشاره است به آیه‌ای که درباره‌ی وارد شده: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا» ای عرب‌های بیابانی! گرچه آن‌جا است و از و در هستند، اما به خاطر این بیانات، روشن می‌کند که این‌ها همان عرب‌های بیابانی حساب می‌شوند که خدا را نمی‌شناسند! ؛ «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا»؛ چرا را به خود نسبت می‌دهید؟!؛ «وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِی قُلُوبِكُمْ»؛ ( :۱۴) کجای شما جایگاه ایمان به خداست؟! 🔺 این‌جا هم صحبت از می‌کند: «و ضَمَّنَ القلوبَ مَوصُولَها و اَنارَ فی التَّفکُّرِ معقولَها» ☑️ مرحوم آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🌺 گرامی‌باد یاد و خاطره شهدای عزیز در روز گرامیداشت شهدا؛ (۲۲ ) 🔺این همه خون جوان‌ها ریخته شده... آدم می‌خورد و می‌کشد که ما چنین سعادتی پیدا نکردیم که قدر خدای خودمان را بدانیم! *چگونگی محافظت از ارزش‌ها و خون شهدا* 🔹 اسلام صلی الله علیه و آله بر اساس امتی عظیم و مقتدر را به وجود آورد. و اگر ما واقعاً بخواهیم از این باشیم باید به سی سال پیش برگردیم و از جمله و شویم که به می‌رفتند و تازه داماد بودند، تازه دانشگاهی گرفته بودند یا تازه می‌خواستند بگیرند، همه‌ی این‌ها را رها کردند. 🔺 این علامت این است که خداوند این تأسیس [تربیت اسلامی] را در دل‌شان آورده بود نه این‌که شده باشند، یک انقلابی بود که خداوند لطف کرد ولی باقی‌اش با ماست و ما نباید بگذاریم این نهال خشک شود. باید آبیاری کنیم تا این کار درست شود. در هر محله‌ای مرکز تعلیم و سخنان توحیدی و زن و مرد و دوشیزه و جوان از همه‌ی امور مهم‌تر باشد و مورد علاقه‌تر باشد. اگر است در مسجد، اگر است در حسینیه، اگر هیچ‌کدام نیست در جای دیگر. 🔸 بالأخره ما ناچاریم برای این‌که این خون‌هایی که ریخته شده را از دست ندهیم در این باشیم که دل‌های ما کجاست و جای چیست و علاقه‌ی ما به چیست و برای چه داریم می‌کنیم و اکسیژن هوا را مصرف می‌کنیم؟ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 نکاتی پیرامون نماز یک‌شنبه ماه ذی‌القعدة الحرام 🔹 حضرت روز در ماه تشریف آورد نزدیک . فرمود: مردم! کدام‌یک می‌خواهید کنید پیش خدا؟ عرض کردند که همه‌ی ما. فرمود: غسل کنید، وضو بگیرید، چهار رکعت نماز و در هر رکعت سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحة‌الکتاب... بعد می‌فرماید: حالا اگر از من کسی چنین عملی را انجام داد، یک توبه کرد و این مختصر را هم انجام داد، از طرف (که باید معنا بشود که آسمان یعنی چه؟) به او خطاب می‌شود که: «یا عبدَالله» از سر بگیر زندگی خودت را. تا حالا هرچه بود پاک شد. توبه‌ی تو مورد خدا قرار گرفت و تو آمرزیده شد. از ناحیه‌ی خداوند «مِن تحت العرش» فرشته‌ای خطاب می‌کند که بر تو، بر خاندانت، بر فرزندانت. منادی دیگری می‌گوید: روز آن‌هایی که بر گردن تو حقی داشته باشند، تو را می‌بخشند. از همه مهم‌تر این‌که یک فرشته می‌گوید: ای بنده‌ی خدا تو بر خواهد بود و تو از تو گرفته نخواهد شد. دیگری می‌گوید و از تو راضی خواهند شد. پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده خواهند شد. فرشته‌ی وحی، می‌فرماید: من با ملک‌الموت می‌آییم و درباره‌ی تو به او سفارش می‌کنم. عرض شد که (حالا این عرض خیلی حرف خوبی بوده): اگر در ماه غیر ذی‌القعدة هم کسی چنین توبه‌ای کرد؟ می‌فرماید: همین‌ها برایش هست. پس بنابراین در مقام توبه، یک عمل بیست دقیقه‌ای یا یک ربع ساعتی این قدر ارزش دارد. ببینیم توبه چیست و چقدر مهم است که این همه آثار دارد. نقل شده که حضرت علیه‌السلام شنید که کسی گفت: استغفرالله. حضرت گویا درباره‌ی او داشت که این حرف است که دارد می‌زند، خلاصه فرمود: داغت به جگر مادرت بنشیند!. نمی‌دانی که چه خبر است که این‌طور استغفار می‌گویی. درجه‌ی مردمانی است که اهل می‌باشند و شش معنی در او خوابیده. اول آن‌ها است. پشیمانی دست خود نیست؛ وقتی انسان یک معامله‌ای کرده با کسی، خانه‌ای داشته، در اختیار او گذاشته، مال‌التجاره‌ای، سرمایه‌ای بانکی، چیزی داشته، در اختیار او گذاشته، او هم فرار کرده رفته ، مال هم به گردن این افتاده، باید ببرندش ، این پشیمان می‌شود از آن شرکتی که با این کرد. این را می‌گویند: پشیمانی!، که و درون ناراحتی پیدا می‌کند. از چشم انسان گرفته می‌شود. تمام در کام او زهر می‌شود. این را می‌گویند: ، این را می‌گویند پشیمانی، وإِلّا با نمی‌شود پشیمانی برای خود تحصیل کرد. خب با زبان که نمی‌شود، قلب هم که در ما نیست، پس چگونه ما توبه کنیم؟ راهش را عرض می‌کنم. راه مهمش کردن درباره‌ی خداوند جهان و ناچیزی و و پستی گنه‌کار است. این دو موضوع اگر خیلی درباره‌اش فکر شود آن حال پیدا می‌شود. مثلاً یک کودکی با پدرش می‌رسند خدمت یک بزرگی؛ آن بچه نمی‌داند که این کیست. شروع می‌کند به بازی‌گری و بی‌تربیتی و بی‌ادبی. بعد پدر به او حالی می‌کند که تو در حضور فلان بزرگی بوده‌ای که همیشه ما امید داشته‌ایم خدمتش ولو یک دقیقه برسیم، حالا که رسیده‌ایم، تو چنین حرکاتی کرده‌ای!، وقتی حالی‌اش می‌کند، این بچه به گریه می‌افتد که چرا من چنین کاری کردم، به سر و سینه‌ی خودش می‌زند. این به قدر فکر و فهم این بچه می‌شود توبه، می‌شود ، می‌شود پشیمانی. پس هر کسی به قدر خودش درباره‌ی بزرگواری پروردگار و ناچیزی و حقارت و بدبختی خودش فکر کند، این حال پشیمانی در او پیدا می‌شود. تا وقتی فکر نکرده، -مخصوصاً درباره‌ی که اگر مرگ من رسید و قلب من هنوز به خود نیامده و از معاصی پشیمان نشده، چه خواهد شد؟!- حالت پشیمانی در او به وجود نمی‌آید. این چیزها را که یک‌قدری تأمل کند، فکر کند و درباره‌ی این‌ها فرو برود واقعاً، کم‌کم ممکن است آن حالت پشیمانی درونش پیدا شود. وگرنه انسانی که از راه سودی می‌برد، نفعی می‌برد، درآمدی دارد، لذتی دارد، چگونه از این عیش و نوشی که داشته، از این حرامی که گیرش افتاده، از هر گناهی که کرده، پشیمان می‌شود؟!. تا مادامی‌که در درون انسان، خوب و قاطعانه وارد نشده، توبه هم به آسانی پیدا نمی‌شود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر، در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد؛ این یک مطلب است که گفت: این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، تاجر باشد، زارع باشد، صنعت‌گر باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و مطلب دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک حزب مهم یا یک مملکت، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شد که بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ دولتی نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیلات هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین تلویزیون خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند، روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید مدرک باشد، مدرک دولتی باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی وزیر می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی اجتماعی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، باشد، باشد، باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک مهم یا یک ، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیل هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید باشد، مدرک باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 رحلت جان‌گداز و جانسوز رحمة للعالمین، پیامبر عظیم الشأن اسلام، مولای خلائق اولین و آخرین، حضرت محم
▪️ بیان روایتی از صبر نبی مکرم اسلام حضرت محمد صلی الله علیه وآله در برابر مصائب (قسمت دوم و پایانی) 🔹 اما سوم آن‌چه که به تو می‌رسد بر کُشت و کشتار و یکی‌یکی این‌ها بلاهایی که بر سرشان می‌آوردند!. این‌جا بود که عرض کردم استاد شهید فرموده که یک عظیمی را آن حضرت با "لا اله الا الله" نقطه حساس را تصرف کرد. کدام امت؟ امتی که فقط چند نفری بیش نبودند. تا زمان و بعد زیاد شدند. زیاد شدند، فداکاران زیاد شدند، امثال و این‌ها پیدا شدند. امت در زمان آن حضرت نبود که این پیش آمد. اما برادرت یعنی ، پسر عمت دچار ، دچار کلمات رکیک می‌شود!. سال‌ها در به عنوان اسلامی، به او جسارت می‌کردند!. توبیخ می‌شود، و آخر هم او را می‌کشند!. عرض کرد: «يَا رَبِّ قَبِلْتُ وَ رَضِيتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ». اما دخترت، مقداری از مسائل ذکر می‌شود. تا آن‌جا می‌رسد که می‌فرمایند: از شوهرش، از برادر و داماد تو دو فرزند دارد؛ یکی را از راه و حیله و دغل‌کاری در فشار قرار می‌دهند به طوری‌که حتی بر سر و روی او می‌ریزند! لباس و جامه او را می‌کَنند و او را مورد ضرب خنجر قرار می‌دهند!. همین امت با او این‌طور می‌کنند!. عرض کرد: «قَبِلْتُ يَا رَبِّ و إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون و سَلَّمتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ». 💔 اما پسر دیگرش را امت تو برای دعوت می‌کنند که بیا، ما در رکاب تو می‌خواهیم جهاد در راه خدا انجام بدهیم!. بعد هم همان امت او را در محاصره قرار می‌دهند و به می‌رسانند!. اما نه تنها شهادت، بلکه قتل ، یعنی کشتن در حال ناتوانی!. کسی را ضعیف کرده‌اند، مجروح کرده‌اند، بی‌حال کرده‌اند، دورش را گرفته‌اند، هر که هر چه دارد به او می‌زند؛ از سنگ و تیر و شمشیر و نیزه!. چنین قتلی هیچ کجا نبوده. و فرزندانش را می‌کشند و اهل‌بیتش را بعد هم حرمش را غارت می‌کنند! او از من کمک می‌خواهد ولی قضای من به این جاری شده که یاری او را آن‌موقع انجام ندهم. بگذارم تا از فرزندانش یک شخصی پیدا شود که همه‌ی آرزوهای او به دست او جاری می‌شود؛ فرزندش حضرت علیه‌السلام. این کسی است که او در شده و حضرت علیه‌السلام این جریان را رسانده و بیان کرده و از و حضرت صادق علیهم‌السلام هم برای ما در بهترین کتاب‌های ما وارد شده. بنابراین ما در زمانی هستیم که منتظر هستیم؛ یعنی منتظر خون‌خواهی مظلوم و سالار شهیدان هستیم. خدایا به آبروی آن فرزند صغیر و کودک شش ماهه‌اش، به آبروی آن خون‌های پاک، شُرور اعدایش را به خودشان برگردان. مخصوصاً ، مخصوصاً علما و بزرگان در هر کجا هستند بر پیروز بفرما. سلام ما را به محضر آن بزرگوار برسان. توفیق بده که اقامه جدش را هیچ‌گاه فراموش نکنیم. ، رفتگان ما را به برکات آن جناب ببخش و بیامرز. حوائج شیعه و حوائج علماء و معظم را به برکات اقامه‌ی عزای آن حضرت به همه حوائج‌شان برسان. و صلی الله علی محمد وآله الطاهرین ۹۴.۱.۲۸ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز شهادت مرحوم آیت الله سید حسن مدرس؛ ۱۰ ۱۳۱۸ ش) 🔺 خطر اصحاب نفاق و منافقین 🔹 ... این آیات ببینید چه می‌گوید: «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوٓا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ (۱۱) أَلَآ إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِنْ لَا يَشْعُرُونَ (۱۲) وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَآ آمَنَ النَّاسُ قَالُوٓا أَنُؤْمِنُ كَمَآ آمَنَ السُّفَهَآءُ ألَآ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَآءُ وَلَٰكِنْ لَا يَعْلَمُونَ»؛ ( :۱۳)؛ معلوم است که این‌ها نمی‌فهمند و تاریک‌اند و روشن نیستند. «أَلَآ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَآءُ وَلَٰكِنْ لَا يَعْلَمُونَ (۱۳) وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوٓا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ (۱۴)؛ یک شیاطینی دارند این‌ها؛ در ، گروه ما داشتیم، ولی که رحلت می‌کند مثل این‌که نعوذ بالله این شیطنت‌ها و این چیزها برای دوره‌ی ایشان بوده، که بعد دیگر به طور کلی خبری ازش نیست!. «وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوٓا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ (۱۴) اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ (۱۵) أُولَٰٓئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ (۱۶)؛ چند مثال بعد می‌آید برای‌شان و شرح داده می‌شود. و این آیات علاوه بر این‌که این‌ها و مصداق پیدا کردن این‌ها و کردن درباره‌ی این‌ها [ بعد از رحلت پیامبر اسلام صلی‌الله علیه وآله] تعطیل شد، بعدها هم در دوره‌های بعد، همین بلا سر آمد، یعنی مثلاً در دوره‌ی که گفتند ما می‌خواهیم به حساب، یک را شرش را از سر اسلامی و کنار بزنیم به نام و این‌ها، خب گفتند: می‌خواهید چی‌کار کنید؟ گفتند: می‌خواهیم درست کنیم، ولی چیزی درست شد ازش که در خود مشروطه‌ای که جلوگیر جائر قاجاریه قرار بود، بیاید و را به دست بگیرد، سیلی به صورت زدند! مدرسی که آن‌جور مقامات داشت در و و و ‌سادگی و مردانگی و قاطعیت و این فضائل در وجود ایشان جمع شده بود، آن هم علناً نه ناپیدا، علناً!. شما می‌توانید تاریخش یا فیلمش یا این‌ها را ببینید که بله سیلی به گوش ایشان زدند. همین‌ها که انتخاب شده بودند برای دادن !. پس معلوم می‌شود که مسئله گروه سوم مردم [یعنی منافقین] شوخی‌بردار نیست. ۸۹/۹/۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺حکمت ذکر مطالب توحیدی توسط حضرت زهرا سلام الله علیها 🔹 «المُمتَنِعُ مِنَ الاَبصارِ رُؤیَتُهُ و مِنَ الاَلسُنِ صِفَتُهُ و مِنَ الاَوهامِ کِیفِیَّتُهُ اِبتَدَعَ الاَشیاءَ لا مِن شَیءٍ کانَ قَبلَها و أَنشاَها بِلَا احْتِذَاءِ اَمثِلَةٍ امتَثَلَها کَوَّنَها بِقُدرتِهِ و ذَرَئَها بمشیَّتِهِ.» 🔺 این‌جا شروع می‌کند به مطالبی در این خطبه که جایش این‌جا نیست. اگر کسی‌که آمده جایی می‌خواهد مرافعه و دعوایی را راه بیندازد و یک حقی را بگیرد، اگر درس بگوید، به او می‌گویند: این‌ها را بگذار موقع بحث و جلسه!. ⁉️ اما این چه معنا دارد؟! با چه می‌خواهد بگوید؟! به کسانی‌که این جلسه برای‌شان نقل می‌شود، می‌خواهد چه بگوید؟ می‌خواهد بگوید که بعد از پدر من دیگر یاد را آن طوری‌که پدر من می‌کرد، کسی نمی‌کند. نه قلبی به کار است، نه به کار است، نه به کار است، همه‌اش بازیگری شده و دین دارد معکوس می‌شود، دارد سرنگون می‌شود، ظرف دارد خالی می‌شود، چاه دین دارد خشک می‌شود، ابر دین دیگر نمی‌بارد، که رفت همه چیز را دارد به دنبال خودش می‌برد!. ❗️و شاید هم اشاره است به آیه‌ای که درباره‌ی وارد شده: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا» ای عرب‌های بیابانی! گرچه آن‌جا است و از و در هستند، اما به خاطر این بیانات، روشن می‌کند که این‌ها همان عرب‌های بیابانی حساب می‌شوند که خدا را نمی‌شناسند! ؛ «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا»؛ چرا را به خود نسبت می‌دهید؟!؛ «وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِی قُلُوبِكُمْ»؛ ( :۱۴) کجای شما جایگاه ایمان به خداست؟! 🔺 این‌جا هم صحبت از می‌کند: «و ضَمَّنَ القلوبَ مَوصُولَها و اَنارَ فی التَّفکُّرِ معقولَها» ☑️ مرحوم آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ، وَ عَمَلَ‏ الْخائِفِينَ‏ مِنْكَ‏، وَ يَقِينَ الْعابِدِينَ لَكَ، ابتدای این دعا این چند جمله‌ای بود در سفر معراج پیامبر اکرم به او الهام شده بود که ما تو را در سه چیز امتحان خواهیم کرد. یکی امتحان در گرسنگی و نیازمندی در عین حال ایثار دیگران و به دیگران بخشیدن غذا و خوراک خود و خانواده؛ دوم برخورد دشمنان خشن با ضرب و جراحت و مبارزه؛ سوم ورود مصایب و بلا به خانواده. یکی یکی وصی‌ات را خواهند کشت، مصایبی برای دخترت خواهد آمد، فرزندانش هم به سم و به شمشیر و نیزه و تیر به شهادت می‌رسند. 🔸 پس بنابراین این دعا یک محتوای فراگیری دارد برای اولین شخص تا مثل ماها جُهال و نادان‌ها مفید است. هر کس در زندگی خودش به یک نحو نیازی به این دعای شریف دارد. ممکن است هر سه‌گونه (ایثار خود و خانواده خود و بلا) بلا برای کسی نباشد. ولی هرکسی یک مقدار گرفتاری برایش خواهد بود. آن گرفتاری‌ها اگر همراه با بردباری و صبر و تحملی بود ناشی از شکرگذاری، آن‌وقت آن امتحان نمره‌اش خوب است. 🔹 شاكرين خواستن از خداوند یعنی اين دنيا، دنيای ترقی و صعود نفسانی است. كار ما در اين دنيا نيست بلكه است. بندگی هم حالاتی برای انسان می‌آورد كه صعود و عروج دارد. انسان و کسی که خداست، در این دنیا مدام ترقی می‌کند و به عالی می‌رسد. وقتی در يک يک يا دو بنده پيدا ‌شد، خدا به خاطر وجود آن‌ها افراد ديگر را هم حفظ می‌کند و بر آن‌ها نازل نمی‌کند. انسان كه به اين شكل ترقی كرده و اصلاح شده و عروج كرده، منشأ خيرات می‌شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 به مناسبت معراج پيامبر اسلام صلی‌الله علیه وآله وسلّم؛ ( ۱۷ رمضان المبارک ۱۲ ه‍‌ق) 💠 وقتی که حضرت به معراج رفتند، به او از طرف پروردگار متعال گفته شد که خداوند تو را در سه چیز سنجش و اختبار و می‌کند!؛ تا ببیند تو را. پیامبر عرض کرد: خدا من هر چه دارم مال توست، من تسلیم توام. اما این صبرم را تو می‌دهی، نه این‌که من صبر داشته باشم. خب این سه چیز چیست؟ اول مصیبت گرسنگی کشیدن است. در چه بابی؟ ایثارگری. یک عده‌ای مسلمان می‌شوند، گرسنه‌اند و تو لقمه‌ی دهان خودت و عزیزان و خانواده‌ات را به دهان آن‌ها می‌گذاری. به این می‌گویند: . عرض کرد: قبول کردم. «وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصبر. اما آن دومی این است که وقتی تو پیامبری خود را با معجزه و این‌ها بیان می‌کنی؛ یک خوف و ترسی از طرف مخالفین بر تو پیدا می‌شود. از ناحیه‌ی مخالفت و تکفیرگری و دروغ نشان دادن‌ها به راستی‌های تو و گفته‌های صحیح تو!. در این‌جا دیگر از خود خدا نقل شده. این جانت را، عزیزت را، هر چه هست درباره‌ی من می‌دهی!، بر اهل کفر محاربه پیدا می‌کنی. مالت، جانت همه چیزت در معرض تلف شدن قرار می‌گیرد!. مجروح می شوی، خون‌آلود می‌شوی، شکستگی داری. از تو صبر برسد ان‌شاءالله صبر می‌کنم. اما سوم آنچه که به اهل‌بیت تو می‌رسد بر کشت و کشتار و یکی‌یکی این‌ها بلاهایی که مردم بر سرشان می‌آورند!. این‌جا بود که عرض کردم استاد شهید مطهری فرموده که: یک امت عظیمی را آن حضرت با "لا اله الا الله" نقطه‌ی حساس دل‌شان را تصرف کرد. کدام ؟ امتی که فقط چند نفری بیش نبودند. تا زمان غیبت و بعد زیاد شدند. علماء زیاد شدند، فداکاران زیاد شدند، امثال مرحوم امام و این‌ها پیدا شدند. امت در زمان آن حضرت نبود که این پیش آمد. اما برادرت یعنی وصی‌ات، پسر عمت دچار فحش، دچار کلمات رکیک می‌شود!. سال‌ها در نماز جمعه به عنوان نماز اسلامی، به او جسارت می‌کردند!. توبیخ می‌شود، و آخر هم او را می‌کشند!. عرض کرد: «يَا رَبِّ قَبِلْتُ وَ رَضِيتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ»؛ اما دخترت، مقداری از مسائل ذکر می‌شود، تا آن‌جا می‌رسد که می‌فرمایند: از شوهرش، از برادر و داماد تو دو فرزند دارد؛ یکی را از راه مکر و حیله و دغل‌کاری در فشار قرار می‌دهند به طوری‌که حتی بر سر و روی او می‌ریزند! لباس و جامه او را می‌کَنند و او را مورد خنجر قرار می‌دهند!. همین امت با او این‌طور می‌کنند!. عرض کرد: «قَبِلْتُ يَا رَبِّ و إِنَّا لِلَّهِ‏ وَ إِنَّا إِلَيْهِ‏ راجِعُون‏ و سَلَّمتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ». اما پسر دیگرش را امت تو برای دعوت می‌کنند که بیا، ما در رکاب تو می‌خواهیم جهاد در راه خدا انجام بدهیم!. بعد هم همان امت او را در محاصره قرار می‌دهند و به می‌رسانند!. اما نه تنها شهادت، بلکه قتل صبر، یعنی کشتن در حال ناتوانی!. کسی را ضعیف کرده‌اند، مجروح کرده‌اند، بی‌حال کرده اند، دورش را گرفته‌اند، هر که هر چه دارد به او می‌زند؛ از سنگ و تیر و شمشیر و نیزه!. چنین قتلی هیچ کجا نبوده. و فرزندانش را می‌کشند و اهل‌بیتش را بعد هم حرمش را غارت می‌کنند. او از من کمک می‌خواهد، ولی قضای من به این جاری شده که یاری او را آن موقع انجام ندهم. بگذارم تا از فرزندانش یک شخصی پیدا شود که همه‌ی آرزوهای او به دست او جاری می‌شود؛ فرزندش حضرت مهدی علیه‌السلام. این کسی است که ذکر او در معراج شده و حضرت صادق علیه‌السلام این جریان را رسانده و بیان کرده و از ائمه و حضرت صادق علیهم‌السلام هم برای ما در بهترین کتاب‌های ما وارد شده. بنابراین ما در زمانی هستیم که منتظر ظهور هستیم؛ یعنی منتظر خون‌خواهی مظلوم کربلا و سالار شهیدان هستیم. خدایا به آبروی آن فرزند صغیر و کودک شش ماهه‌اش، به آبروی آن خون‌های پاک، شرور اعدایش را به خودشان برگردان. مسلمانان مخصوصاً شیعه، مخصوصاً علما و بزرگان در هر کجا هستند بر دشمنان پیروز بفرما. سلام ما را به محضر آن بزرگوار برسان. توفیق بده که اقامه‌ی عزای جدش را هیچ‌گاه فراموش نکنیم. اموات، رفتگان ما را به برکات عزاداری آن جناب ببخش و بیامرز. حوائج شیعه و حوائج علماء و رهبر معظم را به برکات اقامه‌ی عزای آن حضرت به همه حوائج‌شان برسان. و صلی الله علی محمد وآله ۹۴٫۲٫۲٫۲۸ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، باشد، باشد، باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک مهم یا یک ، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیل هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید باشد، مدرک باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺حکمت ذکر مطالب توحیدی توسط حضرت زهرا سلام الله علیها 🔹 «المُمتَنِعُ مِنَ الاَبصارِ رُؤیَتُهُ و مِنَ الاَلسُنِ صِفَتُهُ و مِنَ الاَوهامِ کِیفِیَّتُهُ اِبتَدَعَ الاَشیاءَ لا مِن شَیءٍ کانَ قَبلَها و أَنشاَها بِلَا احْتِذَاءِ اَمثِلَةٍ امتَثَلَها کَوَّنَها بِقُدرتِهِ و ذَرَئَها بمشیَّتِهِ.» 🔺 این‌جا شروع می‌کند به مطالبی در این خطبه که جایش این‌جا نیست. اگر کسی‌که آمده جایی می‌خواهد مرافعه و دعوایی را راه بیندازد و یک حقی را بگیرد، اگر درس بگوید، به او می‌گویند: این‌ها را بگذار موقع بحث و جلسه!. ⁉️ اما این چه معنا دارد؟! با چه می‌خواهد بگوید؟! به کسانی‌که این جلسه برای‌شان نقل می‌شود، می‌خواهد چه بگوید؟ می‌خواهد بگوید که بعد از پدر من دیگر یاد را آن طوری‌که پدر من می‌کرد، کسی نمی‌کند. نه قلبی به کار است، نه به کار است، نه به کار است، همه‌اش بازیگری شده و دین دارد معکوس می‌شود، دارد سرنگون می‌شود، ظرف دارد خالی می‌شود، چاه دین دارد خشک می‌شود، ابر دین دیگر نمی‌بارد، که رفت همه چیز را دارد به دنبال خودش می‌برد!. ❗️و شاید هم اشاره است به آیه‌ای که درباره‌ی وارد شده: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا» ای عرب‌های بیابانی! گرچه آن‌جا است و از و در هستند، اما به خاطر این بیانات، روشن می‌کند که این‌ها همان عرب‌های بیابانی حساب می‌شوند که خدا را نمی‌شناسند! ؛ «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا»؛ چرا را به خود نسبت می‌دهید؟!؛ «وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِی قُلُوبِكُمْ»؛ ( :۱۴) کجای شما جایگاه ایمان به خداست؟! 🔺 این‌جا هم صحبت از می‌کند: «و ضَمَّنَ القلوبَ مَوصُولَها و اَنارَ فی التَّفکُّرِ معقولَها» ☑️ مرحوم آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
♻️ در ماه رجب دعاهايي وارد شده كه بندگان خداوند، روزه داران، شب زنده داران، آن ها را تكرار مي‌كنند.
🔺 اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ، وَ عَمَلَ‏ الْخائِفِينَ‏ مِنْكَ‏، وَ يَقِينَ الْعابِدِينَ لَكَ، ابتدای این دعا این چند جمله‌ای بود در سفر معراج پیامبر اکرم به او الهام شده بود که ما تو را در سه چیز امتحان خواهیم کرد. یکی امتحان در گرسنگی و نیازمندی در عین حال ایثار دیگران و به دیگران بخشیدن غذا و خوراک خود و خانواده؛ دوم برخورد دشمنان خشن با ضرب و جراحت و مبارزه؛ سوم ورود مصایب و بلا به خانواده. یکی یکی وصی‌ات را خواهند کشت، مصایبی برای دخترت خواهد آمد، فرزندانش هم به سم و به شمشیر و نیزه و تیر به شهادت می‌رسند. 🔸 پس بنابراین این دعا یک محتوای فراگیری دارد برای اولین شخص تا مثل ماها جُهال و نادان‌ها مفید است. هر کس در زندگی خودش به یک نحو نیازی به این دعای شریف دارد. ممکن است هر سه‌گونه (ایثار خود و خانواده خود و بلا) بلا برای کسی نباشد. ولی هرکسی یک مقدار گرفتاری برایش خواهد بود. آن گرفتاری‌ها اگر همراه با بردباری و صبر و تحملی بود ناشی از شکرگذاری، آن‌وقت آن امتحان نمره‌اش خوب است. 🔹 شاكرين خواستن از خداوند یعنی اين دنيا، دنيای ترقی و صعود نفسانی است. كار ما در اين دنيا نيست بلكه است. بندگی هم حالاتی برای انسان می‌آورد كه صعود و عروج دارد. انسان و کسی که خداست، در این دنیا مدام ترقی می‌کند و به عالی می‌رسد. وقتی در يک يک يا دو بنده پيدا ‌شد، خدا به خاطر وجود آن‌ها افراد ديگر را هم حفظ می‌کند و بر آن‌ها نازل نمی‌کند. انسان كه به اين شكل ترقی كرده و اصلاح شده و عروج كرده، منشأ خيرات می‌شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 به مناسبت معراج پيامبر اسلام صلی‌الله علیه وآله وسلّم؛ ( ۱۷ رمضان المبارک ۱۲ ه‍‌ق) 💠 وقتی که حضرت به معراج رفتند، به او از طرف پروردگار متعال گفته شد که خداوند تو را در سه چیز سنجش و اختبار و می‌کند!؛ تا ببیند تو را. پیامبر عرض کرد: خدا من هر چه دارم مال توست، من تسلیم توام. اما این صبرم را تو می‌دهی، نه این‌که من صبر داشته باشم. خب این سه چیز چیست؟ اول مصیبت گرسنگی کشیدن است. در چه بابی؟ ایثارگری. یک عده‌ای مسلمان می‌شوند، گرسنه‌اند و تو لقمه‌ی دهان خودت و عزیزان و خانواده‌ات را به دهان آن‌ها می‌گذاری. به این می‌گویند: . عرض کرد: قبول کردم. «وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصبر. اما آن دومی این است که وقتی تو پیامبری خود را با معجزه و این‌ها بیان می‌کنی؛ یک خوف و ترسی از طرف مخالفین بر تو پیدا می‌شود. از ناحیه‌ی مخالفت و تکفیرگری و دروغ نشان دادن‌ها به راستی‌های تو و گفته‌های صحیح تو!. در این‌جا دیگر از خود خدا نقل شده. این جانت را، عزیزت را، هر چه هست درباره‌ی من می‌دهی!، بر اهل کفر محاربه پیدا می‌کنی. مالت، جانت همه چیزت در معرض تلف شدن قرار می‌گیرد!. مجروح می شوی، خون‌آلود می‌شوی، شکستگی داری. از تو صبر برسد ان‌شاءالله صبر می‌کنم. اما سوم آنچه که به اهل‌بیت تو می‌رسد بر کشت و کشتار و یکی‌یکی این‌ها بلاهایی که مردم بر سرشان می‌آورند!. این‌جا بود که عرض کردم استاد شهید مطهری فرموده که: یک امت عظیمی را آن حضرت با "لا اله الا الله" نقطه‌ی حساس دل‌شان را تصرف کرد. کدام ؟ امتی که فقط چند نفری بیش نبودند. تا زمان غیبت و بعد زیاد شدند. علماء زیاد شدند، فداکاران زیاد شدند، امثال مرحوم امام و این‌ها پیدا شدند. امت در زمان آن حضرت نبود که این پیش آمد. اما برادرت یعنی وصی‌ات، پسر عمت دچار فحش، دچار کلمات رکیک می‌شود!. سال‌ها در نماز جمعه به عنوان نماز اسلامی، به او جسارت می‌کردند!. توبیخ می‌شود، و آخر هم او را می‌کشند!. عرض کرد: «يَا رَبِّ قَبِلْتُ وَ رَضِيتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ»؛ اما دخترت، مقداری از مسائل ذکر می‌شود، تا آن‌جا می‌رسد که می‌فرمایند: از شوهرش، از برادر و داماد تو دو فرزند دارد؛ یکی را از راه مکر و حیله و دغل‌کاری در فشار قرار می‌دهند به طوری‌که حتی بر سر و روی او می‌ریزند! لباس و جامه او را می‌کَنند و او را مورد خنجر قرار می‌دهند!. همین امت با او این‌طور می‌کنند!. عرض کرد: «قَبِلْتُ يَا رَبِّ و إِنَّا لِلَّهِ‏ وَ إِنَّا إِلَيْهِ‏ راجِعُون‏ و سَلَّمتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ». اما پسر دیگرش را امت تو برای دعوت می‌کنند که بیا، ما در رکاب تو می‌خواهیم جهاد در راه خدا انجام بدهیم!. بعد هم همان امت او را در محاصره قرار می‌دهند و به می‌رسانند!. اما نه تنها شهادت، بلکه قتل صبر، یعنی کشتن در حال ناتوانی!. کسی را ضعیف کرده‌اند، مجروح کرده‌اند، بی‌حال کرده اند، دورش را گرفته‌اند، هر که هر چه دارد به او می‌زند؛ از سنگ و تیر و شمشیر و نیزه!. چنین قتلی هیچ کجا نبوده. و فرزندانش را می‌کشند و اهل‌بیتش را بعد هم حرمش را غارت می‌کنند. او از من کمک می‌خواهد، ولی قضای من به این جاری شده که یاری او را آن موقع انجام ندهم. بگذارم تا از فرزندانش یک شخصی پیدا شود که همه‌ی آرزوهای او به دست او جاری می‌شود؛ فرزندش حضرت مهدی علیه‌السلام. این کسی است که ذکر او در معراج شده و حضرت صادق علیه‌السلام این جریان را رسانده و بیان کرده و از ائمه و حضرت صادق علیهم‌السلام هم برای ما در بهترین کتاب‌های ما وارد شده. بنابراین ما در زمانی هستیم که منتظر ظهور هستیم؛ یعنی منتظر خون‌خواهی مظلوم کربلا و سالار شهیدان هستیم. خدایا به آبروی آن فرزند صغیر و کودک شش ماهه‌اش، به آبروی آن خون‌های پاک، شرور اعدایش را به خودشان برگردان. مسلمانان مخصوصاً شیعه، مخصوصاً علما و بزرگان در هر کجا هستند بر دشمنان پیروز بفرما. سلام ما را به محضر آن بزرگوار برسان. توفیق بده که اقامه‌ی عزای جدش را هیچ‌گاه فراموش نکنیم. اموات، رفتگان ما را به برکات عزاداری آن جناب ببخش و بیامرز. حوائج شیعه و حوائج علماء و رهبر معظم را به برکات اقامه‌ی عزای آن حضرت به همه حوائج‌شان برسان. و صلی الله علی محمد وآله ۹۴٫۲٫۲۸ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، باشد، باشد، باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک مهم یا یک ، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیل هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید باشد، مدرک باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، باشد، باشد، باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک مهم یا یک ، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیل هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید باشد، مدرک باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 طلب کاغذ و دوات توسط پیامبر صلی‌الله علیه وآله؛ ( ۲۵ المظفر ۱۱ ه ق) 🔹 حضرت (صلی‌الله علیه وآله) در هنگام رحلت می‌خواستند مسئله‌ی خم را به کتبی تأیید کنند، با این‌که در حضور هفتاد هزار یا بیشتر در غدیر خم بهترین تأییدها را کرده بودند، با وجود این‌ها می‌خواستند وصیت را کتبی هم قرار بدهد که مؤکَّد شده باشد. در آن‌جا اهل مخالفت کرد و کلمه‌ای گفت که حالا مریدهایش می‌خواهند آن کلمه را تفسیر کنند که با گفته‌ی یک مسلمان بسازد. این یک مطلب است که گفت این آدم تب‌داری است و تب بر او غالب شده و آدمی که تب شدید دارد، سخنش را چه می‌گویند؟ هذیان می‌گویند!. این یک مطلبی است که در هیچ کجای در هیچ فکر نمی‌کنم که پیدا شود، که یک کسی حالا آن شخص، باشد، باشد، باشد، سرمایه‌دار باشد و بخواهد دم رفتن، یک وصیتی بکند و جلویش را بگیرند. چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده. و دیگر این‌که کسانی که از مطالب دینی باخبر نیستند، می‌گویند حضرت فرمود تا این‌که من یک جمله‌ای بنویسم که را از خطر باز دارد؛ مگر حضرت می‌توانست بنویسد؟ این را عنوان می‌کنند در حالی‌که این یک مغالطه‌ای بیش نیست. نوشتن سران برای سران، هیچ‌وقت با قلم و دوات که خودشان استعمال کنند نبوده. همیشه کاتب، دبیر و یا افرادی بوده‌اند که منصوب بوده‌اند برای همین کار که نامه‌ها را می‌گرفتند و جواب می‌دادند و خودشان ضبط و بایگانی می‌کردند، نه این‌که یک نفر بزرگ و صاحب یک مهم یا یک ، این خودش قلم و دوات جلویش بگذارد و نامه‌نویسی بکند. چنین چیزی نبوده. از این جهت این است. در جریان هم وارد شده که نامه‌ای است از حضرت پیامبر خدا، به نجران فرستاده شدکع بعد از ذکر این مطلب می‌گویند که ممکن است حضرت پای نامه امضا بفرماید. بنابراین این یک مطلب این‌که هیچ‌وقت سران هیچ نویسنده‌ی فرمان‌ها و نامه‌ها نیستند. و این خودش یک قسمت خاصی در دربار آن‌ها تشکیل هست که آن‌ها می‌نویسند، آن‌ها جواب می‌گیرند، آن‌ها می‌خوانند، آن‌ها از رئیس امضا می‌گیرند. الآن هم ما دیده‌ایم در همین خیلی نشان می‌دهد که وزرایی که می‌خواهند با هم توافق کنند روبروی هم نشسته‌اند و یک نفر هم همراه آن‌هاست که این مدارک را می‌گیرد و جلوی‌شان می‌گذارد، می‌گوید امضا کنید، نه این‌که خودش بگوید و بنویسید مطالب را. نه، مطالب توافق شده را قبلاً ماشین‌نویسی می‌کنند و می‌نویسند، در شکل یک دفتری که این باید باشد، مدرک باشد. بعد می‌آیند آن را جلوی می‌گذارند یا جلوی هر مسئولی که باید امضا کند، او فقط امضا می‌کند. آن‌وقت از دستش می‌گیرند. بنابراین در قضیه‌ی نامه‌نویسی، این مغلطه در آن است که بعضی‌ها می‌گویند حضرت که فرمود من نامه بنویسم که نجات در آن باشد، مگر حضرت چیزی می‌نوشت؟ پس معلوم می‌شود این حدیث اصلاً درست نیست! نه، بلکه معلوم می‌شود که شما در هستید، و شما نمی‌توانید وارد مطالب تحقیقی بشوید که به علت این است که یا شما هستید یا بسیار ساده‌اید که حرف مغرضین را قبول کرده‌اید. ۲۴ الحرام ۱۴۳۶=۹۴/۷/۱۶ ☑️ حضرت آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی @seyedololama