💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_پنجم (آخر)
#قسمت_سیزدهم
با همه خستگی طی #مسافت طولانی بندر تا مرز #شلمچه، ازدحام غیر قابل تصور عبور از مرز و پس از #ساعتها پیمودن مسیر مرز تا ورودی شهر نجف، باز هم شوری #شیرین در تمام رگهایم میدوید که هنوز مرقد #امام_علی(ع) را ندیده و نمیتوانستم #منظره رؤیایی اش را #تصور کنم.
حالا تا #دقایقی دیگر بر کسی #میهمان میشدم که این #روزها با آهنگ کلماتش #خو گرفته و با مطالعه #مداوم نهج البلاغه اش، بیش از #پیش شیفته کمالاتش شده بودم.
در تمام طول مسیر از مرز تا شهر نجف، روی سرِ #شیعیان میهمان #نواز و بی ریای عراق قدم میگذاشتیم که با #ماشینهای شخصی خودشان، زائران را در طول مسیر منتقل میکردند و با همان #زبان خودشان و کلماتی که از زبان فارسی #آموخته بودند، #رهسپاریمان را در مسیر زیارت امام حسین(ع) میستودند و مدام خوش آمد میگفتند.
در هر #روستا و کنار هر خانه ای #بساط پذیرایی بر پا کرده تا به #استکانی چای عراقی و خرما و یا هرچه در دسترسشان بود، #خستگی را از تن #مردم به در کنند و #خدا میداند با چه اخلاص و #محبتی از زائران #پذیرایی میکردند که انگار میزبان #عزیزترین عزیزان خود بودند تا جایی که وقتی در #کنار یکی از موکبها برای تجدید #وضو و اقامه نماز مغرب توقف کردیم، هر کدام از اهل طایفه برای ارائه خدمتی، مشتاقانه به سمتمان آمدند.
#پیرمرد خانواده به سمت #وضوخانه راهنماییمان میکرد و بانوی #خانه با تشت و پودر آمده بود تا لباسهایمان را بشوید و هنوز #نمازمان تمام نشده، سفره شام را پهن کرده و بی توجه به تعارفهای ما، با نهایت #مهربانی غذای #لذیذشان را آوردند.
و شاید #خدا میخواست اوج خدمتگذاری این بندگان #مخلصش را به #رخ ما بکشد که #برق هم رفت تا در تمام طول مدت صرف #غذا، پیرمرد #خانواده با چراغ قوه بالای سر
ما به خدمت بایستد و دست آخر با چه #محبتی ما را بدرقه کردند.
و باز موکبهای دیگر دست بردار نبودند که هر کدام سرِ راهمان را میگرفتند تا #میهمان خانه آنها شویم و هر کدام میخواستند #افتخار پذیرایی از میهمانان امام حسین(ع) را از آن #خودشان کنند و ما #شرمنده این همه مهربانی #بی_منت، از کنارشان عبور میکردیم.
ادامه دارد...
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
ذهن آدمی مانند حوض است که پنج راه ورود آب دارد که همان حواس پنجگانه است. اگر از این پنج راه آب آلوده وارد این حوض شود، تمام سرمایهی انسان آلوده میشود. اگر بخواهیم ذهن را پاک کنیم فقط باید آب پاک وارد آن کنیم. اگر گاهی هم آب آلوده وارد شود، پاکی حاصل نمیشود. با این واردات به ذهن، شخصیت ما ساخته میشود. همهی آنچه توبه میگویند کارهایی است که من برای تخلیهی #آبهای_آلوده از ذهنم میکنم و باید اینقدر آب پاک وارد شود و آب آلوده اصلا وارد نشود تا آلودگی از بین برود و این به این زودیها محقق نمیشود. اما اگر زود #توبه کنیم (تا هفت ساعت بعد از معصیت) اصلا آب آلوده وارد نمیشود. راههایی برای پاک کردن مخزن ذهن گفتهاند مثل گریه بر حضرت اباعبدلله -علیهالسلام- و زیارت ایشان.
اینکه در نماز ذهنمان جمع نمیشود، ثمرهی بی بند و باری واردات ذهن است.نماز میزان است، اگر میخواهیم بدانیم که اخلاق و اعمال و ... ما خوب است، باید به #نمازمان نگاه کنیم.
در محضر علما| آیت الله جاودان
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊