eitaa logo
خاطرات و کرامات شهید عاملو
2هزار دنبال‌کننده
842 عکس
350 ویدیو
21 فایل
مؤلف: @alirezakalami صاحب ۱۲ عنوان کتاب ازخاطرات #شهدا نویسنده سه کتاب از شهید عاملو با عناوین #سه_ماه_رویایی و #رویای_بانه و #شهید_کاظم_عاملو 👈برای دسترسی سریع به #فهرست مطالب کانال، ابتدا پیام «سنجاق‌شده» را کلیک کنید، سپس به سراغ #هشتک‌ها بروید 🫡
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام خدمت اعضای محترم و عزیزی که تازه وارد کانال شده‌اند؛ توصیه می‌کنم برای شروع مطالعه مطالب کانال، از که در مورد انتخاب سوژه یا موضوع و یا است شروع کنید. در صورتی که سوژه یا موضوع مورد نظر از قبل انتخاب شده، می‌توانید به سراغ رفته و سپس مطالبی را که مربوط به است دنبال کنید. لازم به یادآوری است موضوع کانال گام‌به‌گام جمع‌آوری و نگارش کتاب از و است؛ کاری که یک دهه، تجربه فعالیت در آن زمینه را داشته‌ام. در واقع مدتی بود به این فکر می‌کردم که بصورت فردی نمی‌توان در برابر حجم انبوهی از خاطراتی که هر لحظه ممکن است دستخوش تغییر و تحریف و فراموشی گردد، فعالیت کرد؛ و لازمه این نگرش، راه‌اندازی نهضتی بود که شاید از سال‌ها قبل باید شروع می‌شد؛ نهضتی ملی که شعارش است و هدفش دنبال کردن رسالتی است که هر کسی که اندک آشنایی و دغدغه‌ای در مورد زندگی شهدا دارد، آن را حس می‌کند. با این اوصاف و پس از نگارش چندین جلد کتاب، تصمیم گرفتم تا کانالی را ولو با عده و عده کم راه‌اندازی کنم؛ تا شاید اندکی بتواند این عقب‌ماندگی و خسارت را جبران کرد. که نمی‌توان! 👈 «هر که دارد هوس کرببلا ...»👉 @shahid_ketabi
🔹 مادر شهید را در هواپیما دیده بود. وقت پیاده شدن، با اینکه خیلی عجله داشت، ساک مادر را گرفت و با خودش آورد. پای مادر درد می‌کرد، با این حال پله‌ها را یکی‌یکی هم‌پای مادر پایین آمد و تا کنار ماشین همراهی‌اش کرد. @shahid_ketabi
گاهی رنج و زحمت زنده نگه‌داشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست! دیدار با خانواده شهدا ۱۳۷۶/۲/۱۷ @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این چند دقیقه از سلیمانی محشر است؛ نامش را چه بگذاریم؟ الهیات، عرفان یا مناجات نمی‌دانیم؛ شاید توصیفی عاشقانه از دفاع مقدس بهترین عنوان باشد حاج‌قاسم سلیمانی: «آمد، اورکتش روی دوشش بود و جوراب نداشت. یک نگاهی به او انداختم و لبخندی زدم. گفت: "داشتم با این حال نماز می‌خواندم. گفتند که با من کاری دارید. می‌خواستم جورابم را بپوشم، با خودم گفتم که حسین پسر مش غلامحسین تو اینجوری رفتی پیش خدا، حالا میخای پیش فلانی یه‌جور دیگه بری؟!"» 🆔 @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاجی می‌گفت: این انقلاب، آن‌قدر تلاطم و سختے دارد ڪه یڪ روزی آرزو مےڪنند زندہ شوند و براۍ دفاع از انقلاب دوبارہ شوند.... (راوی: حاج مهدی سلحشور) ❤️ @shahid_ketabi
🔴 هیئت فقط برای خوبها نیست. 🌹به گفتم، اینا کی‌ان که می‌آری هیئت و بهشون مسئولیت می‌دی؟ گفت: وقتی تحویلشون بگیری و بهشون بها بدی، جذب همین راه میشن ... 📅 به مناسبت سالگرد شهادت سید مجتبی علمدار 🌹 🕊🍃 @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ دیروز آقا با چشم اشکبار خاطره‌ای از حاج قاسم روایت کرد. جزئیات بیشتر ماجرا از این قرار است؛ مهدی مغفوری از رزمندگان لشکر41 ثارالله بود و در کربلای4 پرکشید. از او 3 فرزند به یادگار ماند. یکی فاطمه که آن زمان 3 ساله بود. فاطمه خانم با علی تهامی-فرزند شهید- ازدواج می‌کند و صاحب دو فرزند می‌شوند؛ زینب و حسین. پدر در ماموریت است و زینب نیاز به عمل جراحی پیدا می‌کند. خبر به حاج قاسم می‌رسد و او سریع خود را به بیمارستان می‌رساند. عمل با موفقیت به پایان می‌رسد و مادر از حاج قاسم تشکر می‌کند و... می‌خواهد برود و به کارش برسد. حاج قاسم می‌گوید؛ «من بابات را به جای خودم فرستادم و حالا به جای او اینجا هستم.» می‌ماند تا دخترک به هوش بیاید و خیالش راحت شود. برای فاطمه خانم پدری می‌کند و برای زینب پدربزرگی. * حاج قاسمی که من می‌شناسم/خاطرات علی شیرازی تکمله؛ شهید عبدالمهدی مغفوری عارف و به نوعی اهل کشف و کرامات بود. دائم الوضو بوده و در قنوت دعای کمیل را می‌خواند. احترام خاص به والدین از دیگر ویژگی‌های او -همچون فرمانده‌اش حاج قاسم-بود. @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«من به دنبال قاتلم می‌گردم و چقدر مشتاق دیدارشم، او مرا به قله سعادت خواهد رساند. بیا! خواهش می‌کنم بیا! تحملم تمام شد بیا! بیا با تیغ برهنه برنده، گلوی من آماده‌ بریدن و خون من آماده جهیدن از جسم بیا مرا از این زندان رها کن، ای کلید قفل اسارتم، بیا بیا بیا ... من مقلد آن آزاده‌ام که گفت قسم به خدا اگر مرا شهید کنی شفاعتت می‌کنم.» ۹۳/۷/۱ پ.ن: دست‌نوشته عجیب سردار سلیمانی که چند روز قبل تقدیم رهبر معظم انقلاب شد، کلمات مرد عارفی‌ست که به کنه «من طلبنی وجدنی...» رسیده بود... 📝 @shahid_ketabi
💢 اقامه نماز در کاخ «کرملین» روسیه 🔶 زدیم بغل؛ وقت نماز بود. گفتم: «حاجی قبول باشه.» ‌گفت: «خدا قبول کنه ان‌شاءالله.» نگاهم کرد، گفت: «ابراهیم!» نگاهش کردم. ــ نمازی خوندم که در طول عمرم توی جبهه هم نخوندم. ــ حاج‌آقا! شما همه نمازهاتون قبوله. 🔷 قصه‌اش فرق ‌می‌کرد؛ رفته بود کاخ «کرملین». قرار داشت با «پوتین». تا رئیس‌جمهور روسیه برسد، وقت اذان شد. حاجی هم بلند شد، اذان و اقامه‌اش را گفت. صدایش ‌پیچید توی سالن. بعد هم ایستاد به نماز. همه نگاهش ‌می‌کردند. می‌گفت در طول عمرش همچین لذتی از نماز نبرده است. 🔶 پایان نماز، پیشانی‌اش را گذاشت روی مهر. به خدای خودش ‌گفت: «خدایا این بود کرامت تو، یه روزی توی کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه ‌می‌کشیدند، حالا منِ قاسم سلیمانی اومدم اینجا نماز خوندم.» 📚 سلیمانی عزیز، ص 109. به نقل از ابراهیم شهریاری، دوست و همرزم حاج قاسم 📎 @shahid_ketabi
💌خداوندا عاشق دیدارتم 🔹(ره): آخر مطلب است و وصول به لقاءالله و حضور در محضر حضرت سیدالشهدا و امثال او، و این غایت آمال اشخاصی است که به خدا دارند. @shahid_ketabi
🌷 پیام رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت تشییع گمنام در روز حضرت زهرا (س) 🔻 بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔹 سلام بر گمنام، در میان خاکیان و معروف در عرصه‌ی افلاکیان. فداکارانی که پس از گذشت سالیان دراز از لحظه‌ی شهادتشان کشور را با رائحه‌ی معنویت و جهاد، معطّر میسازند و پرچم افتخار به خونهای ریخته شده در راه اسلام و قرآن را، بیش از پیش به اهتزاز در میآورند. 🔹 تقارن تشییع پیکر این مسافرانِ به خانه‌ برگشته، با روز شهادت صدیقه‌ی طاهره سلام‌الله‌علیها مبشّر ابدیّت یاد و خاطره‌ی آنان و مژده‌بخش خیر کثیری است که از ناحیه‌ی آنان برای کشور امام زمان روحی‌فداه فراهم خواهد آمد ان‌شاءالله. 🔹 به ارواح طیبه‌ی این شهیدان و به چشمها و دلهای منتظر پدران و مادران و همسران آنان سلام و درود میفرستم و فضل و رحمت فزاینده‌ی پروردگار را برای همه‌ی آنان مسألت میکنم. سید علی خامنه‌ای ۱۴۰۰/۱۰/۱۵ @shahid_ketabi
🔺 در یکی از مغازه‌ها مشغول کار بود. یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم. دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود. جلوی یک مغازه کارتن‌ها را روی زمین گذاشت. وقتی کار تحویل تمام شد جلو رفتم و سلام کردم. بعد گفتم: آقا ابرام برای شما زشته، این کار باربرهاست نه کار شما! نگاهی به من کرد و گفت: کار که عیب نیست، بیکاری عیبه، این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم. جلوی غرورم رو می‌گیره! گفتم: اگه کسی شما رو اینطوری ببینه خوب نیست! شما ورزشکاری و... خیلی‌ها می‌شناسنت. ابراهیم خندید و گفت: ای بابا، همیشه کاری کن که، اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم! @shahid_ketabi
شهیدان زنده‌اند! ✍ پیکرش را با دو شهید دیگر تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه می‌گفت : یکی‌شان آمد به خوابم و گفت : «جنازه‌ی منو فعلاً تحویل خانواده‌ام ندید!» از خواب بیدار شدم. هر چه فکر کردم کدام یک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛ گفتم ولش کن خواب بوده دیگه. فردا قرار بود جنازه‌ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت. این‌بار فوراً اسمشو پرسیدم. گفت: «امیرناصر سلیمانی.» از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازه‌ها. روی سینه یکی‌شان نوشته بود «شهید امیر ناصر سلیمانی». بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده‌اش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره.😔 شهید امیرناصر سلیمانی فرمانده، فرمان قهقهه، ص۳۶ @shahid_ketabi
«کاری کنید که وقتی کسی شما را ملاقات می‌‌کند احساس کند که یک ‌شهید را ملاقات کرده است...» @shahid_ketabi
در مدتی که در حلب بود، زبان عربی را دست و پا شکسته یاد گرفته بود، اگر نمی‌توانست کلمه‌ای را بیان کند با حرکات دست و صورتش به طرف مقابل می‌فهماند که چه می‌خواهد بگوید، یک‌روز به تعدادی از رزمنده‌های نبل و الزهراء درس می‌داد، وسط درس دادن ناگهان همه دراز کشیدند! به عربی پرسید: چتون شده؟! گفتند: شما گفتید دراز بکشید! به جای این که بگوید ساکت باشید، کلمه‌ای به کار برده بود که معنی‌اش می‌شد دراز بکشید، به روی خودش نیاورد، گفت: می‌خواستم ببینم بیدارید یا نه! بعد از کلاس که این موضوع را برای دوستانش تعریف کرد، آن‌قدر خندید و خندیدند که اشک از چشمانشان جاری شد. 🌷 🌷 📎راوی: همرزم شهید @shahid_ketabi
هشتمین حقیر که زندگینامه و خاطرات است به روایت همسر(کاری از ) تاریخ : ۱۴۰۰/۱۰/۲۵ بعدازنمازعشا در حسینیه شهدای شهر سرخه (به همراه برنامه تجلیل از مادران و همسران در شب وفات ام‌البنین(س)) @shahid_ketabi
🔰 چهارده که در بیست و یکم دی ماه به فیض عظیم شهادت نائل آمدند: 🕊شهیدمدافع حرم حسین امیدواری 🕊شهیدمدافع حرم مصطفی چگینی 🕊شهیدمدافع حرم امیر علی محمدیان 🕊شهیدمدافع حرم مجید قربانخانی 🕊شهیدمدافع حرم مرتضی کریمی 🕊شهیدمدافع حرم عباس آسمیه 🕊شهیدمدافع حرم محمد آژند 🕊شهیدمدافع حرم میثم نظری 🕊شهیدمدافع حرم رضا عباسی 🕊شهیدمدافع حرم علیرضا مرادی 🕊شهیدمدافع حرم مهدی حیدری 🕊شهیدمدافع حرم محمد اینانلو 🕊شهیدمدافع حرم عباس آبیاری 🕊شهید مدافع حرم فرزاد زنگنه 🕊و سالروز شهادت دانشمند هسته ای " مصطفی احمدی روشن " 💐 شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 📡 @shahid_ketabi
❇️ روایتی از پدر : 🔸«داخل گوشی همراه پسرم، دو اسم به نام دخترانم ذخیره شده بود. گویا او دو خانواده را تحت پوشش قرار داده بود و به آن‌ها کمک می‌کرد. یکی از این خانواده‌ها دو دختر داشتند که پسرم آن‌ها را با نام دخترانم ذخیره کرده بود... یک عمر همه‌ی تلاشم را کردم تا نان حلال بگذارم سر سفره‌ی همسر و فرزندانم؛ مجید، با لقمه حلال بزرگ شد. به همین خاطر، اگر هم خطا و شیطنت و اشتباهی داشت، ولی به لطف خدا و عنایت اهل‌بیت(ع) سرانجام عاقبت به خیر شد..» 🌹 به مناسبت بیست و یکم دی‌ماه سال روز شهادت حر شهدای مدافع حرم شهید مجید قربانخانی🌹 📡 @shahid_ketabi
‏آرزو دارم که حکومت اسلامی تشکیل بشود و آن زمان بزرگترین افتخارم این است که رفتگر خیابان‌هایش باشم. شهید سید مجتبی ‎ ۲۷ دی ماه ۱۳۳۴ تیرباران - بدست رژیم پهلوی غیرت دینی نوابم آرزوست... @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 ابراهیم همیشه در مقابل بدی دیگران گذشت داشت. بارها به من می‌گفت: «طوری زندگی و رفاقت کن که احترامت‌و داشته باشن.» می‌گفت: «این دعواها و مشکلات خانوادگی رو ببین، بیشتر به خاطر اینه که کسی گذشت نداره! بابا دنیا ارزش این همه اهمیت دادن رو نداره. آدم اگه بتونه توی این دنیا برای خدا کاری کنه، ارزش داره.» @shahid_ketabi