eitaa logo
شهید صیاد شیرازی
131 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
9 فایل
👈به ڪانال#شهید_صیاد_شیرازی خوش آمدید @Shahidsayaad @esmaili422
مشاهده در ایتا
دانلود
میزان است.. ‌ ‌
🔴سردار قاآنی: بزودی یک اجلاس بین المللی با حضور نمایندگان ۶۲ کشور در کنار حرم امام حسین(ع) برگزار می شود که اصلی ترین محور آن موضوع فلسطین عزیز است. پ.ن : راه از میگذرد.. @shahidsayaad
🔴 خدا رحمت کند آقای مشکینی را؛ یکبار قبل از انتخاباتی در خطبه هایش انتخابات را تشبیه می کرد به و می‌فرمود: 🔻صحنه انتخابات است. ▪️کسی که در انتخابات شرکت نمی کند گویا دارد یزید را می‌کند. ▫️کسی که در انتخابات شرکت می کند ولی رای سفید می دهد انگار در کربلا است ولی تیر به سوی هدف خاصی نمی‌اندازد. 🔸کسی که به غیر صالح رأی می دهد گویا دارد علیه امام حسین شمشیر میزند. 🔹کسی که می گردد و اصلح را انتخاب می کند گویا دارد از امام حسین دفاع می‌کند. 🔺رأی مسئولیت آور است. با دقت و بصیرت رأی دهیم.🙏 @shahidsayaad
شهید صیاد شیرازی
#شریان_های_اصلی و #شاهرگ ، #عصب_ها ، #تارهای_صوتی ، #حنجره ، #سیستم_بلع و #لاله_گوش به شدت آسیب دیده
هم پس از گذشت حدود 8 ماه از حادثه! در شعبه 1033 مجتمع قضایی شهید قدوسی برگزار شد و قاضی دادگاه متهم ردیف اول پرونده را به سه سال حبس و پرداخت 35 میلیون تومان دیه محکوم کرد. البته این حکم مورد اعتراض طلبه ناهی از منکر و خانواده اش قرار گرفت ولی نهایتاً به همراه پدرش برای رضایت به دادگاه مراجعه کرده و رضایت خود را از پرونده شکایت اعلام کرد. شاید گفتنش خالی از لطف نباشد که بگوییم ، واقعاً 3 سال زندان و 35 میلیون تومان دیه برای کسی که چاقو دست گرفته و به عمد شاهرگ یک نفر را در ملاء عام و به قصد کشتن ، بریده و بعد هم پا به فرار گذاشته ، کافیست؟ یعنی با این حکمی که آقای قاضی زحمت آن را کشید فرد ضارب یا همنوعانش متنبه شده و حکم جاری شده بازدارنده بوده است؟ بگذریم... از وقتی که حال عمومی اش بهتر شده بود ، درسش را هم شروع کرده بود ، بعد از یک سال و اندی از مدرسه امام خمینی (ره) به حوزه علمیه امام محمد باقر (ع) رفت. در اردوی مشهدی که قبل از ضربت خوردن رفته بودند به بچه گفته بود دعا کنید کربلای ما هم جور شود. بعد از ضربت خوردن در طی این 2 سال (ع) هم نگاه ویژه ای به علی کرده بود و 5 مرتبه به مشرف شد و پاسپورت فقط مهر کربلا خورده بود و بس! آخرین بار هم همین اربعین سال 92 بود. خاطرات نقل شده از کربلا هم بسیار دارد که بماند... بعد از آخرین سفر کربلا ، در 21 دی ماه 1392 بود که با دل درد شدید راهی بیمارستان الغدیر شد و یکی دو روزی در آن بیمارستان بستری شد و سپس مجدداً به بیمارستان عرفان که در آنجا پرونده پزشکی داشت منتقل شد. هزینه های درمان این دوره نیز بسیار کمرشکن بود و دولت جدید هم تعهدی نسبت به موضوع تقبل نکرد و حساب و کتاب هزینه های درمان در دولت قبل را سلیقه و خواست وزیر قبلی عنوان کرد. از آن بعضی هایی هم که 2 سال پیش با عکس یادگاری می‏گرفتند دیگر خبری نبود. به هر حال با تشخیص پزشک ، مرخص شد و به خانه برگشت. خانه ای در افسریه. به شدت به (س) و (ع) حساس بود و تا نامی از می‏شنید، اشک از چشمانش جاری می شد. این آخری ها چله گرفته بود ، . بعد از روضه با اینکه حالش خیلی بد بود به سختی روی پاهاش می ایستاد. اصرار داشت باید چایی روضه را خودم بریزم. دستمال اشک هم که بین دوستانش شهرت داشت. یکی از هم حوزه ای هایش می گفت : دو روز بود معده‌ش درد شدیدی گرفته بود ... یه روز دیدم داخل حجره نشسته و دارد گریه می کند گفتم علی چیزی شده؟ درد معده اذیتت کرده؟ گفت دو سه روزی میشه که دل درد گرفتم، ولی گریه‌ام برای این نیست. دارم برای (علیه السلام) گریه می کنم. قربون آقا برم که روی خاک افتاده بود به خودش می‌پیچید. علاقه ی خیلی شدیدی به داشت ، عکس های بیمارستان و خانه ی را که ببینید همیشه یا بالای سرش یا کنارش بود. این اواخر در بیمارستان یک عکس تخته شاسی کوچک از را گذاشته بود بر روی جایی که معمولاً بیمارها غذایشان را می‏خورند ، که عکس دائما جلوی چشمانش باشد. نزدیک عید نوروز بود که به گفتند از تماس گرفته اند و جویای احوالت شده اند. گفته اند شاید بعد از سفر مشهد که به تهران برگشتند بتوانیم ببریمت پیش شان. دیگر سر از پا نمی شناخت و با لبخند می گفت اگر آقا را از نزدیک ببینم شوکه می‏شوم! کلی توی فکر بود که اگر آقا را ببینم چه کار کنم؟ چه بگویم؟ به هم گفته بود که مبادا نامه ای ، دست خطی ، چیزی برای آقا بنویسید و از مشکلات من برایشان بگویید ، یعنی نمی خواست خدای نکرده ، به خاطر معضلات و آلام ، لحظه ای ناراحت شوند. معتقد بود آقا خیلی است و ما باید از بار مشکلات شان کم کنیم نه اینکه... @shahidsayaad
‌═‌══‌ ‌ೋ❅﷽ ❅ೋ═‌═‌═‌‌‌‌‌ و خبر پیدا شدن پیکر درست زمانی پخش می شود که در قرار داشت، یعنی شب اول در (ع) تهران برای او مراسم برگزار می شود، همزمان با مراسم، اعلام کرد برای چهار مراسم برگزار می شود. شده! کرده بود را در ، ، و دهنده. این بعید اجرا شد. که عراقی‌ها خود را فقط به یکی از می‌برند و بعد از آن می‌کنند؛ اما در مورد باز هم شرایط تغییر می‌کند، ابتدا او را به و بعد به بردند. سپس در و پیکر او شد. بعد از هم به بردند و مراسم اصلی برگزار شد. در تمام حرم ها نیز برایش خواندند! نیز بر روی این ، حرف های زیادی با خود داشت. این که مردم ما، خود را رها نمی کنند. در بسیار باشکوه بود. چنین جمعیتی حتی در و دیده نشده بود. ( ) هم در بر نماز خواند. در آخر هم تمام جمعیتی که برای تشییع پیکر آمده بودند برای تدفین به سمت رفتند. می‌گویند عراقی‌ها در برای چند تشییع خوبی در حرم‌ها راه می‌اندازند، ولی بعد از آن که می‌خواهند را دفن کنند، همه می‌روند و فقط یک نفر. می ماند. ولی در همه چیز فرق کرد. صدها نفر وارد شدند. خود عراقی‌ها هم از این جمعیت در تعجب کرده بودند و می‌گفتند این است. اما دیگر اینکه در ، از (ع) فاصله زیادی دارد اما به (ع) بسیار نزدیک است. این متعلق به یکی از بود که او هم را برای در نظر داشت، اما قبل از اعزام با او صحبت کرد. او هم مادرش راضی کرد تا مزار را برای قرار دهد. دست آخر درست در و ، در همان مزار (کمی جلوتر از قبر ) به سپرده شد. وصیت‌های عجیبی برای داشت که مشکلش بود، اما به خواست خدا همه‌اش پیدا شد. اما همه دوستان و آشنایان، بر این باورند که شاید دلیل این ، به (س) بوده است. چون وقتی او با این تأخیر چند روزه پیدا شد، بود. که او به سپرده شد، بود. دوستانش می‌گویند بعد از وقتی به خانه‌اش رفتیم دیدیم حتی پهن بود. انگار که او بعد از برای و به قدر جمع‌کردنی هم درنگ نکرده است.   •❥ @shahidsayaad ═‌‌‌═‌══‌═‌‌‌‌ೋ❅🦋❅ೋ═‌═‌═‌═‌‌‌═‌‌‌
اینجانب وصیت می کنم که من را در دفن نکنند. اگر شد، ببرند (ع) بدهند و برگردانند و در و و و طواف بدهند و در دفن کنند. دوست دارم نزدیک (ع) باشم و همه ی مستحبات انجام شود. در و من بزنند و و ... مثل بگذارند. داخل مثل شود و اگر شد جایی که می خورد به ، یک اسم (س) بگذار که اگر خورد به آن ، و بگویم (س)، بالای سر من و بگیرید و موقع ، قرار بگیرید و در من را کنید. زیاد (ع) تشکیل و برای من نگیرید، چون من به چیزی که می خواستم رسیدم. برای (ع) و (س) را بگیرید و گریه کنید. من را رو به درستی طدفن کنید ... روی اسم من را نزنید و بنویسید که اینجا قبر یک است یعنی؛ و یا مثل این. هم . •❥ @shahidsayaad ═‌‌‌═‌══‌═‌‌‌‌ೋ❅🦋❅ೋ═‌═‌═‌═‌‌‌═‌‌‌
به دنیا آمد. در در جبهه شد. یکی به دست در در سال۶۰ و یکی . از همان زمان وقتی پنج سال داشت چیزهای جنگی بود. اسباب بازی‌هایش بیشتر بود. حدود سه سالی که در اطراف زندگی می‌کردند، برای بازی به باغ می‌رفت دو تکه چوب بر می‌داشت با آنها درست می‌کرد. و همین روحیه را داشت تا اینکه بزرگ شد. کلاس پنجم بود که در ساکن شدند. آن زمان هنوز ساخته نشده بود. یک کانتینر بود که بچه‌ها در آنجا می‌خواندند و جمع می‌شدند، کلاس‌های و می‌گذاشتند تا اینکه کم‌کم به لطف مسجد تأسیس شد. و بچه‌های شهرک مثل و که به‌تازگی شدند کنار هم جمع شدند. این بچه‌ها از همان دوران باهم و را گذراندند. بچه درس‌خوانی بود، بدون تجدیدی قبول می‌شد. با این که بیشتر اوقات در بود، اما نمرات خوبی می‌گرفت. درسش را در همان مدرسه می‌گرفت چون در خانه وقت درس خواندن نداشت. بیشتر وقتش در بسیج بود. در کانتینرهایی که پایگاه بچه‌ها بود کلاس دایر می‌کردند. شیطانی‌های شیرین بود. مثل تنها که عین است. شیطان و شر به معنایی که در ذهن عموم است نه، ولی برای و می‌توانم بگویم عیناً شر بود، یعنی از هیچ چیزی نمی‌ترسید. یک بار تصادف کرد. یک بار در باشگاه کشتی به او زد. تا که راه باز شد و به همراه چندتن از برای به عراق رفتند. همان سال بمب‌گذاری شد و در بود همه نگران بودند. روزهای بسیاری بدی برای خانواده بود، نه تلفن، نه هیچ راه ارتباطی دیگری. سال ۸۹ یا ۹۰ یک دوره‌ای دانشگاه رفت. مدیریت بازرگانی دوباره انصراف داد و رشته حسابداری دانشگاه رفت. گفت مسیر اصفهان دور است. دوباره آزمون داد و تنکابن قبول شد. چند ترمی درس خواند، بعد هم کرد. بعد از چندبار دیگر به رفت. دو مرحله برای با و یک بار برای رفتن به . بود که خیلی تلاش کرد به برود و توانست از راه وارد شود. •❥ @shahidsayaad ═‌‌‌═‌══‌═‌‌‌‌ೋ❅🦋❅ೋ═‌═‌═‌═‌‌‌═‌‌‌
🌼روز عرفه ✍ نهم ذیحجه را روز عَرَفه میگویند. این روز از روزهای مهم برای مسلمانان و از جمله شیعیان است. اگرچه عید نامیده نشده اما همچون عید خوانده شده است. از سوی دیگر از آنجا که امام حسین( ع) حرکت خود را بسوی پس از مراسم حج آغاز کرد این روزبرای شیعیان از اهمیت بسزایی برخوردار است. «دعای امام حسین در روز عرفه» از مهمترین اعمال این روز است که پس از نماز ظهر و عصر خوانده میشود. عید قربان پس از روز عرفه قرار دارد. در باره نامگذاری این روز به عرفه در برخی روایات آمده است: جبرائیل علیه السلام هنگامی که مناسک را به ابراهیم میآموخت چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت؟» (فهمیدی؟) و او پاسخ داد «آری» لذا به این نام خوانده شد. و نیز گفته اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف میکنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی میدانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است. خدای خوبم در روز عرفه دلم می‌خواهد برای همه بنده‌هایت دعا کنم الهی .. شادکن دلی را که گرفته و دلتنگ است بی ‌نیاز کن کسی را که به درگاهت نیازمند است امیدوار کن کسی را که به آستانت آمده بگیر دستانی را که اکنون بسوی تو بلند است مستجاب کن دعای کسی که با اشکهایش دارد تو را صدا می‌زند حامی آن دلی باش که تنهاشده و راه چاره اش باش دستگیرِ دستی باش که درمانده شده و رو به آسمانت دراز 🌹خدای نازنین من ، عزیز قلب من سلامتی و شادی را مهمان دائمی دلهای عزیزان و دوستانم گردان . (آمین يا رب العالمین) @shahidsayaad
شهید صیاد شیرازی
هر کس می خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند .. شهید اهل قلم
‌ هر کس می خواهد ما را بشناسد داستان را بخواند .. شهید اهل قلم سید مرتضی آوینی 》چهارم محرم‌الحرام سال ‌۶۱ هجرى قمرى 》لشگريزيد به سوى كربلا هنوز آفتاب روز چهارم محرم از منتهي‌اليه افق برنخاسته بود كه كنانه بن ‏عتيق به كاروان امام حسين(ع) ملحق شد. كنانه بن عتيق پيرمردي از شهداي كربلاست كه در حمله نخست به ‏شهادت رسيد و از عابدان و قاريان آن شهر بود و در ايامي كه سيدالشهداء(ع) به كربلا ‏رسيد، خود را به آن حضرت رساند. كنانه يكي از اصحاب امام علي(ع) بود كه در ركاب آن ‏حضرت يك پاي خود را از دست داده بود.‏ همچنين در اين روز عبيدالله ‏بن زياد مردم را در مسجد كوفه گردآورد و خود به منبر رفت و گفت: اي مردم! شما آل ابي ‏سفيان را آزموديد و آنها را چنان كه مي‌خواستيد يافتيد، يزيد را مي‌شناسيد كه دارا سيره ‏و طريقه‌اي نيكو است و به زيردستان احسان مي‌كند و عطاياي او بجاست. پدرش نيز ‏چنين بود و اينك يزيد دستور داده است كه بهره شما را از عطايا بيشتر كنم و پولي نزد ‏من فرستاده است كه در ميان شما قسمت نموده و شما را به جنگ با دشمنش حسين ‏بفرستم! اين سخن را به گوش جان بشنويد و اطاعت كنيد.‏ سپس از منبر به زير آمد و براي مردم شام نيز عطايايي مقرر كرد و دستور داد تا در تمام ‏شهر ندا كنند كه مردم براي حركت آماده باشند و خود و همراهانش به سوي نخيله ‏حركت كرد و حصين بن نمير، حجاربن ابجر، شبث بن ربعي و شمر بن ذي‌الجوشن را به كربلا ‏گسيل كرد. عمربن سعد را در جنگ با حسين كمك كنند. پس از اعزام عمربن سعد به ‏كربلا، شمربن ذي‌الجوشن اولين فردي بود كه با چهار هزار نفر سپاهي آزموده براي جنگ ‏با (ع) اعلام آمادگي كرد و بعد يزيد بن ركاب كلبي با دو هزار نفر، حصين بن ‏نصير با چهارهزار نفر، مضايربن وهينه با سه هزار نفر و نصربن حرثه با دو هزار نفر ‏كه جمعاً بيست‌هزار نفر مي‌شدند به سوي كربلا رفتند. ما را از دعای خیرتان فراموش نکنید .. التماس۲آ @shahidsayaad
10.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | تو خودروسازی از ما جلوتره؟ 🍃🌹🍃 🔹 که بعد دیدن ماشین‌های لوکس بین زائرای زیاد پیش میاد @shahidsayaad
🌹 سجـــ‌ده بـ‌ر آب . ▪️در عملیات سه، وقتی دچار مد و امواج متلاطم آب شده بودیم، نگران و متحیر، ستون در حال حرکت در آب را کنترل می‌کردم. وقتی دیدم که یکی از بچه‌ها سرش را بدون حرکت در آب قرار داده است، بیشتر نگران شدم. شانه‌ ایشان را گرفتم و تکان دادم، سرش را بلند کرد و با نگرانی و تعجب پرسیدم:‌ چی شده؟ چرا تکان نمی‌خوری؟ خیلی خونسرد و بدون نگرانی گفت:‌ مشغول شب بودم و ضمناً با طناب متصل به ستون، بقیه را همراهی می‌کردم. اطمینان و آرامش خاطر بسیجی « غلامرضا(اکبر) تنها» زبانم را بند آورده بود گفتم: «اشکالی نداره، ادامه بده! التماس دعا» صبح روز بعد، روی سکوی الامیه اولین شهیدی بود که به دیدار معشوق نایل آمد. ▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭ ☫ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌐 @shahidsayaad ▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭
هدایت شده از اندیشه جوان
در نقشه‌ی خیالی حکومت صهیونیست‌ها، شهر مقدس را هم تحت می‌خواهند! آیا به خود می‌آیند یا سکوت پیشه می‌کنند؟ جمله معروف امام موسی صدر برای امروز بعضی ها: «من حسینیه را حسینیه نمی‌دانم مگر آنکه دلاورانی را برای نبرد با دشمن اسرائیلی فارغ‌ التحصیل کند.» اندیشه جوان 🌱 || 👇👇 https://eitaa.com/andishenvin