eitaa logo
💙 شیدایی 💙
4 دنبال‌کننده
318 عکس
4 ویدیو
0 فایل
آرشیو مطالب من صفحه اینستگرام من استفاده از مطالب آزاد مطالب مربوط به سقیفه و فاطمیه در کانال دوم @moolaalii مطالب با #شیدایی دلنوشته خودم هستن در صورت استفاده تغییری در اون ایجاد نکنید ممنونم
مشاهده در ایتا
دانلود
. . در آینه کلام براي شـناختن افراد توجه به در مورد آنـان اهمیت شایانی دارد. . نرجس بانویی است که صـفات والا ي او حکایت از شخصـیت برجسته و وارسته او میکند ولی آشنایی با او در آینه روایات عظمت این بزرگ بانو را بیش از پیش بر ما نمایان میسازد . درکتاب منتخب الاثر نُه در این باره ذکر میکند . در این احادیث با واژه هاي (خیره الاماء) و (سـیده الاماء) از پاك بانوي ، نرجس، یادشده است. مدائنی در ینابیع الموده ص512 مینویسد: (ع) بعداز خطبه خوانـد و در قسـمتی از آن فرمود . . پس اي فرزنـد بهترین کنیزان تا چه زمان منتظر می مانی؟ و امام صادق(ع) در پاسخ ابابصـیرکه پرسـید شـما اهلبیت کیست؟ . . فرمود: ؛ اي ابابصـیر! قائم ما پنجمین فرزند پسرم موسی است، پسر بهترین کنیزان و در روایتی است که از امـام بـاقر(ع) پرسـیدند آیـا منظور (ع) ازجمله (بـابی یـابن خیره الامـاء) حضـرت فـاطمه است؟ ایشان فرمود: فاطمه خیر الحرائر فـاطمه بهترین زنان آزاده است. یعنی مراد مادر حضـرت است نرجس و نیز در تاریـخ ذکرشـده است که امام (ع) پس ازصلح با درجمع بیعت کنندگانش فرمود: . . چه میدانیدکه من چه کردم! آنچه کردم بهتر است براي شیعیان ما ز آنچه که خورشـید بر آن طلوع و غروب میکند. آیا من امام شـما نیسـتم و طاعتم برشما واجب نیست؟! . پس خداوند متعال ولادت (قائم) (او) را نگاه داشـته و او را غایب میکند او نهمین فرزند برادرم و پسر سیده زنان (سیده الاماء نخ) است . . . . پ.ن: پاراگراف آخر روضه ی غریبی امام حسن مجتبی هدیه به امام کریم یک صلوات بفرستین @emamhasani_ha @sheydayiiiii
. . وقتی پدر ام البنین به نزد همسر و دخترش برگشت . دید همسرش موهای ام البنین را شانه می زند و او از خوابی که شب گذشته دیده بود برای مادر سخن می گوید. . . «مادر خواب دیدم که در باغ سرسبز و پردرختی نشسته ام نهرهای روان و میوه های فراوان در آنجا وجود داشت . ماه و ستارگان می درخشیدند و من به آن ها چشم دوخته بودم و درباره عظمت آفرینش و مخلوقات خدا فکر می کردم... . . در این افکار غرق بودم که ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت . و نوری از آن ساطع می شد که چشمها را خیره می کرد . در حال تعجب و تحیر بودم که سه ستاره نورانی دیگر هم در دامنم دیدم . . نور آنها نیز مرا مبهوت کرده بود. . هنوز در حیرت و تعجب بودم که هاتفی ندا داد و مرا با اسم خطاب کرد من صدایش را می شنیدم ولی او را نمی دیدم گفت: . .      «فاطمه مژده باد تو را به سیادت و نورانیت. به ماه نورانی و سه ستاره درخشان پدرشان سید و سرور همه انسانهاست بعد از پیامبر گرامی و اینگونه در خبر آمده است.» . . پس از خواب بیدار شدم در حالی که می ترسیدم. . مادرم! تاویل رؤیای من چیست؟! . مادر به دخترک فهیمه و عاقله خود گفت: «دخترم رؤیای تو صادقه است ای دخترکم به زودی تو با مرد جلیل القدری که مجد و عظمت فراوانی دارد ازدواج می کنی. . . مردی که مورد اطاعت امت خود است . از او صاحب چهار فرزند می شوی که اولین آنها مثل ماه چهره اش درخشان است . و سه تای دیگر چونان ستارگانند . . «پس از صحبتهای دوستانه و صمیمانه مادر و دختر، حزام بن خالد وارد اتاق شد و از آنها در مورد پذیرش علی(علیه السلام) سؤال کرد و گفت: آیا دخترمان را شایسته همسری امیرالمؤمنین(علیه السلام) می دانی؟ . . بدان که خانه او خانه وحی و نبوت و خانه علم و حکمت و آداب است اگر (دخترت را) اهل و لایق این خانه می دانی - که خادمه این خانه باشد - قبول کنیم و اگر اهلیت در او نمی بینی پس نه؟ . . مادر گفت : «ای حزام ! به خدا سوگند من او را خوب تربیت کردم و از خدای متعال و قدیر خواستارم که او واقعا سعادتمند شود و صالح باشد برای خدمت به آقا و مولایم امیرالمؤمنین(علیه السلام) پس او را به علی بن ابیطالب، مولایم، تزویج کن.» . عقیل عقد بین این دو بزرگوار را اجرا کرد با مهریه ای که سنت رسول اللّه بود . و برای دختران و همسران خود معین کرده بود و آن 500 درهم بود در حالی که پدر او می گفت: . او هدیه ای است از سوی ما به پسرعموی رسول خدا و ما طمع به مال و ثروت او ندوخته ایم.» . . @sheydayiiiii
. . ازدواج با حسین بن علی(ع) . . ابن عساکر در کتاب تاریخ مدینة دمشق، ماجرای ازدواج امام بـا ایـشان را بدین صورت نقل کرده است: . در زمان عمر، امرءِ القیس به مسجد آمد و اسلام آورد. وقتی از مجلس به سمت منزل خود بیرون رفت . . امام علی(ع) نیز با حسنین از مسجد بیرون شد. بـه او فـرمود: . من علی بن ابی طالب پسرعموی پیامبرم(ص) و این دو فرزندان من اند. می خواهیم با تو پیوند خویشاوندی برقرار کنیم. . او هم دخترش محیاه را به حضرت علی(ع) تزویج نمود؛ . . دخترش سلمی را به امام حـسن . . و رباب(ع) به امام حسین(ع) تزویج کرد. . . از ماجرای ازدواج می توان فهمید که اسلام آوردن امـرء القـیس از روی شـناخت و بینش واقعی بوده که بـا یـک پیـشنهاد از سوی امام علی(ع)، . . سه دختر خود را به این خانواده داد. . . درباره رباب(ع) نیز نقل شده است که از زنان نام دار، فاضل و وفادار عـصر خـود بـود . . بنابراین در همان سال 14 یا 16 هجری - که تـاریخ اسـلام آوردن امرؤالقیس است . . رباب(ع) به ازدواج حضرت سیدالشهداء(ع) درآمد؛ چنان که مشهور بین مورخان نیز همین است. . . ایشان نخستین زنی اسـت کـه بـه حباله نکاح حضرت سیدالشهداء(ع) درآمده است . . شیخ مـفید در ذکر اولاد امام حسین(ع)، رباب را جزو همسران امام می شمارد . . بنابر نقلی، امرؤالقیس سه فرزند خود را از فرط علاقه و ارادت بـه حـضرت علی(ع) به عقد ازدواج امیرالمؤمنین، امام حسن و امام حسین(ع) درآورد . . پ.ن: ازدواج های ائمه و جزییاتش هر کدوم دلیلی داشتن که بیانش در اینجا نمیگنجه . . ‌
. عبدالمطلب برخاست و خطبه عقد اين دخترعمو و پسرعمو را كه هر دو بر شريعت حنيف ابراهيمى بودند، خواند. . وى پس از حمد و ثناى الهى و درود بر اجداد خويش كه به اسماعيل و ابراهيم (عليهما السلام) ختم مى شد، برادرزاده اش را به عقد فرزندش درآورد و به همگان تبريك گفت؛ . سپس به رسم شادى و سرور، به جمع حاضر تهنيت گفت و پس از آن، بوسه اى بر پيشانى عروس و برادرزاده اش زده و به وى تبريك گفت. . . در واقع اين ازدواج، . اوّلين ازدواج دخترعمو و پسرعمويى بود كه بدون واسطه . هر دو، نوه هاشم بن عبد مناف بودند كه لقب بطحا و سيد قريش را داشت. . پس از چند روز و بعد از آماده شدن خانه داماد، در شبى مبارك، عروس را به خانه داماد بردند. . . اين ازدواج، بركات فراوانى داشت. عشق و علاقه زياد اين دو به يكديگر، زبانزد هاشميان بود. . اولين ثمره اين ازدواج، تولد فرزندى به نام «طالب» بود. . تولّد اين نوزاد، علاوه بر اين كه دل اين زن و شوهر جوان را شاد كرد، باعث خوشحالى فراوان عبدالمطلب، اسد و همسران ايشان گرديد. . اين نوزاد، پس از رسيدن به سنّ جوانى، يار و ياور برادران، پدر و مادر و خويشان و نزديكانش بود. . . آنچه از زندگى طالب (ع) به ما رسيده اين است كه وى پس از بعثت پيامبر (ص) به خاطر سياست دينى، اسلام خود را آشكار نكرد و همراه مهاجرين به سوى مدينه نرفت، امّا در دل، عاشق اسلام بود. . ابن سعد در اين مورد مى نويسد:وقتى كه مشركين مكّه، در غزوه بدر عزم نبرد با مسلمانان را داشتند، . او را به اجبار با خود همراه كردند. وى قبل از حركت، شروع به سرودن اشعارى نمود و گفت: . . پروردگارا! اگر طالب بجگند در ميان سپاهى از اين سپاهيان، در برابر آن سپاه چيره جنگجوى، چنان كن كه جامه اش را ببرند ولى او جامه كس نبرد و مغلوب گردد ولى او بر كسى غالب نشود. . . اين حركت باعث شد كه گروهى به وى اعتراض كرده و بگويند: «تو در دل، با محمد و ياران او هستى. اين گفت وگو باعث شد كه طالب به مكّه بازگردد و به همراه ايشان نرود». علاوه بر اين، نعمان بن محمد تميمى اشعارى را كه وى در مدح و ستايش پيامبر (ص) سروده را آورده كه از جمله آن، اين ابيات است: . . عظمت و عزّت بنى هاشم به همراه نعمت هاى فراوان و آبروى آنها، از احمد (پيامبر (ص) است . كه پس از دوران طولانى غيبت رسولان الهى، ظهور نمود. . اينها همه دلائلى است كه طالب به پيامبر (ص) ايمان داشت و به عللى كه بر ما معلوم نيست، نتوانست به مدينه برود. . . به همين دليل، برخى از منابع معاصر به مسلمان بودن وى تصريح كرده اند @sheydayiiiii
و اشهد ان ابی محمدا عبده و رسوله و گواهی می‏دهم که پدرم محمد (صلی الله علیه و آله) و سلم بنده و رسول خداست و خداوند او را برگزید قبل از اینکه به او ماموریت دهد . و او را نام نهاد قبل از آنکه او را در ظاهر پدید آورد و او را انتخاب کرد قبل از اینکه پیامبرش کند؛ چه، آفریدگان در علم غیب خدا مستور و در پرده ترسها نگه داشته شده و با عدم، دست به گریبانند و خداوند پی‏آمد کارها را می‏داند و بر رویدادهای روزگار احاطه دارد و به جایگاه کارهای شدنی آشناست. . خداوند رسولش را فرستاد تا فرمان خود را تمام و کامل کند و اراده حتمی‏اش را در مورد اجرای احکامش ظاهر سازد و تقدیرات قطعی‏اش را نافذ فرماید. و چون دید امتها فرقه فرقه شده و دینهایشان پراکنده گشته، هر دسته به دور آتشی جمع و به بت‏ پرستی مشغولند و با اینکه خدا را می‏ شناسند منکر او شده‏اند، لذا ظلمت‏ها را با نور محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) روشن کرد و تیرگی قلبها را زدود و موانع را از جلو چشم‏ها برداشت و مردم را هدایت فرمود و از گمراهی رهانید و کوری‏ها را به بینایی تبدیل کرد و آنها را به دین قویم خود هدایت و به راه مستقیم دعوت فرمود. . سپس خداوند آن حضرت را به مهربانی و اختیار و خواست و رغبت و ایثار خویش قبض روح کرد و از رنج و زحمت این دنیا آسوده نمود و ملائکه ابرار اطرافش را گرفته، به رضوان پروردگار غفارش رساندند و در مجاورت خداوند فرمانروای مقتدر جای دادند.  @sheydayiiiii
. .   عبدالله‏ بن ضرار در ستایش عبدالله‏ مى گوید: . اى فرزند جعفر، تو بهترین جوان مردان هستى و براى هر كس كه در خانه‏ ات رابزند و فرود آید بهترین میزبانى . . میهمانانى بسیار در نیمه شب به خانه تو آمدند . هر غذایى كه خواستند آماده بود وچه سخنان شیرینى از تو شنیدند . و چه گشاده رویی هایى از تو دیدند . . ابن قتیبه در عیون‏ الاخبار نقل میکند . . كه هنگامی که معاویه از مكه باز میگشت . به مدینه آمد و هدایا ومال بسیارى براى حسن (ع) و حسین(ع) و عبدالله‏ بن‏ جعفر و محترمان‏ دیگر قریش فرستاد. . . به فرستادگان سفارش كرد كه پس از رسانیدن مال، قدرى درنگ كنند و ببینندهركدام با هدایاى خود چه میكنند. . . وقتى كه فرستادگان رفتند كه هدایا را برسانند، . . معاویه به اطرافیان خود روى كرده، چنین گفت: . . اگر بخواهید، . به‏ شما میگویم كه هر كس با هدیه‏ اش چه خواهد كرد. . . اما حسن، مقدارى از عطریات هدیه‏ اش را به زنان خود داده و بقیه را به هر كس‏ كه نزد او بود، میبخشد . اما حسین، از كسانى كه پدرانشان در صفین كشته شده و یتیم شده‏ اند، شروع‏ میكند، اگر چیزى بماند . شترهایى قربانى كرده و تقسیم میكند و شیر تهیه كرده‏ به مردم میدهد. . . اما عبدالله‏ بن جعفر، به غلام خود میگوید: بدیح، قرض‏ هاى مرا ادا كن و اگرچیزى ماند وعده‏ هایى كه به مردم داده‏ ام انجام بده. و اما فلان.... . . فرستادگان كه بازگشتند و هر چه دیده بودند گزارش دادند، همان‏طور بود كه‏ معاویه گفته بود. عبدالله در بخشش‏ هاى خود اسراف میكرد، و از آن كه مالش از میان برود و یابه‏ دشمنانش برسد ابایى نداشت. . اگر در كفش به‏ جز جانش نباشد، همان را خواهد بخشید . . حاجتمند باید از خداى‏ بپرهیزد كه آن را تقاضا نكند. . . زینب دختر زهرا (س) براى عبدالله بن جعفر چهار پسرآورد: . . على، محمد، عون اكبر، عباس، . هم چنان كه دو دختر آورد كه یكى از آن دو ام‏كلثوم است كه معاویه با زیركى سیاسى خود مى‏خواست او را به همسرى یزید در آورد، تا از پشتیبانى بنی هاشم استفاده كند. . . عبدالله، اختیار دختر را به‏ دست‏ امام حسین داد . آن حضرت هم دختر را به پسر عمویش قاسم‏ بن محمدبن‏ جعفربن‏ ابیطالب تزویج كرد . . ازدواج زینب میان او و پدر و برادرانش جدایى نینداخت، . . محبت امام علی به دختر و برادر زاده‏ اش به اندازه‏اى بود كه آن دو را هم‏چنان نزد خود نگاه داشت تاوقتى كه على زمام‏دار مسلمانان شد و كوفه را پایتخت قرار داد . . آن دو با آن حضرت‏ به كوفه آمدند و در مركز خلافت زیر سایه امیرالمؤمنین میزیستند @sheydayiiiii
. . و اکنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواهی می دهم. . و وظیفه خود را در آن چه وحی شده انجام می دهم . مباد که از سوی او عذابی فرود آید که کسی یاری دورساختن آن از من نباشد. . هر چند توانش بسیار و دوستی اش (با من) خالص باشد . . - معبودی جز او نیست - چرا که اعلام فرموده که اگر آن چه (درباره ی علی) نازل کرده به مردم نرسانم، وظیفه رسالتش را انجام نداده ام؛ . . و خداوند تبارک و تعالی امنیت از [آزار] مردم را برایم تضمین کرده و . البته که او بسنده و بخشنده است . پس آنگاه خداوند چنین وحی ام فرستاد: . «به نام خداوند همه مهرِ مهرورز. . ای فرستاده ما! آن چه از سوی پروردگارت درباری علی و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن، . وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای؛ . و او تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.» . . هان مردمان! . آنچه بر من فرود آمده، در تبلیغ آن کوتاهی نکرده ام و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان می کنم: . . همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی سلام، پروردگارم - که تنها او سلام است - . فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب برادر، وصی و جانشین من در میان امّت و امام پس از من بوده. . . جایگاه او نسبت به من به سان هارون نسبت به موسی است، . . لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود او (علی)، صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است؛ . . و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که: «همانا ولی، صاحب اختیار و سرپرست شما . خدا و پیامبر او و ایمانیانی هستند که نماز به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند.» . و هر آینه علی بن ابی طالب نماز به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خداخواه است . و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این مأموریت معاف فرماید. . . زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسی ملامت گران و مکر مسخره کنندگان اسلام را می دانم؛ . . همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده: . . «به زبان آن را می گویند که در دل هایشان نیست و آن را اندک و آسان می شمارند حال آن که نزد خداوند بس بزرگ است.» . . @sheydayiiiii
ـ. . امام ادامه دادند: . و خداوند می فرماید: . «مساوی نیستند آنان که پیش از فتح مکه اِنفاق کرده و جنگیده اند . بلکه آنان درجات برتری را دارا هستند.» (الحدید: 10) . . پس پدرم اولین کسی بود که اسلام آورد و مؤمن شد  و اولین فردی بود که به سوی خدا و رسولش هجرت کرد  و به رسول خدا ((صلی الله علیه و آله)) ملحق گردید و اولین فردی بود که از سرمایۀ خود انفاق نمود . . خداوند می فرماید: . . «و آنان که بعد از ایشان آمدند، گویند: . . پروردگارا! ما و برادرانی را که پیش از ما ایمان آورده اند، ببخشای  و در قلوب ما از کسانی که ایمان آورده اند، کینه ای قرار مده. پروردگارا! تو بارأفتی و مهربانی.»(الحشر: 10) . . پس مردم از تمامی امت ها -به جهت آنکه پیش از آنان به پیامبر ایمان آورده- برای او استغفار می کنند . چرا که هیچ کس پیش از او ایمان نیاورده است  و خداوند می فرماید: . . «و پیشی گیرندگان از مهاجرین و انصار و کسانی که با نیکی، آنان را پیروی کردند.»(التوبة: 100) . . پس او پیشتازترین پیشی گیرندگان است. پس همچنانکه خداوند پیشتازان را بر بازماندگان و عقب ماندگان برتری داد، همینگونه پیشتازترین پیشتازان را بر پیشی گیرندگان برتری داد. . . . و خداوند می فرماید: «آیا آب دادن به حجاج و ساختن مسجد الحرام را همپایۀ ایمان به خدا و روز قیامت و جهاد در راه خدا قرار می دهید؟»(التوبة: 19) . . پس او -به تحقیق- مجاهد راه خدا بود  و این آیه در حق او نازل گشت. . . از کسانی که گفتار پیامبر را اجابت کردند، عمویش «حمزه» و پسر عمویش «جعفر» می باشند  که هر دویِشان در میان بسیاری از اصحاب پیامبر به شهادت رسیدند . . خداوند از آن دو خشنود باد. خداوند از بین آن شهدا «حمزه» را سیدالشهدا قرار داد .  و برای «جعفر» دو بال نهاد که با آن به همراه فرشتگان هر گونه که بخواهد پرواز می کند . و این، بخاطر جایگاه و منزلت و ارزش ایشان و نزدیکی آنان به پیامبر خدا است . .  و پیامبر ((صلی الله علیه و آله)) در بین شهدایی که همراه حمزه به شهادت رسیدند، تنها بر حمزه هفتاد نماز گزارد. . . و همینگونه خداوند برای زنان پیامبر برای نیکوکارانشان دو پاداش و برای بدکارانشان دو عذاب را قرار داد . و این افزایش پاداش و عذاب بخاطر نزدیکی ایشان به پیامبر است .