eitaa logo
💙 شیدایی 💙
4 دنبال‌کننده
318 عکس
4 ویدیو
0 فایل
آرشیو مطالب من صفحه اینستگرام من استفاده از مطالب آزاد مطالب مربوط به سقیفه و فاطمیه در کانال دوم @moolaalii مطالب با #شیدایی دلنوشته خودم هستن در صورت استفاده تغییری در اون ایجاد نکنید ممنونم
مشاهده در ایتا
دانلود
. بعد از اون اتفاق نرجس در عالم خواب دید جدّش شمعون همراه حضرت «علیه‌السلام» و عدّه‌ای از یاران مخصوص حضرت (ع) وارد كاخ شدند ‌. ناگهان منبری بسیار با به جای تخت گذاشته شد . سپس دید نفر كه مردانی بسیار خوش سیما و نورانی و زیبا بودند وارد كاخ شدند . . در عالم خواب به نرجس گفته شد اینها كه وارد شدند، (ص) و علی، حسن و حسین، امام سجاد، امام باقر، امام صادق، امام كاظم، امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام حسن عسكری(ع) هستند . . ناگهان مشاهده كرد كه پیامبر اسلام(ص) به حضرت مسیح(ع) رو كرد و گفت: . ما به اینجا آمده‌ایم تا «ملیكه» را از شمعون برای فرزندم «حسن عسكری» خواستگاری كنیم حضرت مسیح(ع) به شمعون گفت: سعادت به تو رو كرده، خود را با دودمان محمد«صلی الله علیه و آله» پیوند بده . شمعون از این پیشنهاد بسیار خوشحال شد . آنگاه حضرت محمد(ص) به منبر رفت و خطبة عقد را خواند و «ملیكه» را به عقد امام حسن عسكری «علیه‌السلام» در آورد . و سپس حضرت مسیح و شمعون و یاران مسیح(ع) به این گواهی دادند. . .: از خواب بیدارشدم ولی ماجرای خواب را به هیچ كس و حتّی جدم امپراطور روم، نگفتم، تا مبادا به من آسیبی برسانند، ولی شب و روز در فكر این خواب عجیب بودم، . و با خود می‌گفتم من در اینجا، و امام حسن عسكری(ع) در شهری بسیار دور از اینجا، . چگونه به خانة ‌او راه می‌یابم، محبّت امام حسن عسكری(ع) سراسر دلم را گرفته بود تنها به او می‌اندیشیدم . تا اینكه و رنجور شدم . تمام پزشكان روم را به بالین من آوردند، ولی معالجه آنها بی‌نتیجه ماند، چرا كه بیماری من . بیماری جسمی نبود! . تا با معالجة آنها خوب شوم. @sheydayiiiii
. . به جرأت مى توان گفت كه بزرگ ترين سعادتى كه نصيب ابوطالب و همسر باوفايش فاطمه بنت اسد (س) گرديد، تولّد اميرالمؤمنين على (ع) بود. . . ماجراى تولّد على (ع)، آن يگانه مولود كعبه، به قدرى زيباست كه بيشتر منابع روايى و تاريخى آن را به شكل واحدى ذكر كرده اند. . . ميلاد اين يگانه مولود عالم هستى به همراه خود، واقعه شگرف شكافتن ديوار كعبه را به همراه داشت. . . اين شكاف در كنار دربى كه به باب المستجار معروف بود، ايجاد شد. . . اين قضيه بعد از واقعه حمله فيل سواران كه منجر به نابودى آنها شد، . مهم ترين واقعه اى بود كه عرب به چشم خود ديده بود. . يكى از كسانى كه اين قضيه را نقل كرده، ابن قعنب است كه از دوستان عباس بن عبدالمطلب بود. . . وى مى گويد: به همراه عباس و جمعى ديگر، در كنار خانه كعبه نشسته بوديم. . ناگاه زنى را ديديم كه با شدّت و اضطراب، نزديك باب المستجار شد. . . وى فاطمه بنت اسد، همسر ابوطالب بود كه در مقابل باب المستجار ايستاده و در حالى كه دست هاى خويش را به سمت كعبه دراز كرده بود، گفت: . . پروردگارا، من به تو و پيامبران و كتاب هاى ايشان و همچنين به كلمات جدّم ابراهيم خليل كه بانى اين خانه است، ايمان دارم . . پس به حقّ جدّم ابراهيم و به حقّ اين خانه اى كه بنا كرد و به حقّ كودكى كه در رحم خويش دارم، اين وضع حمل را بر من آسان گردان. . . ابن قعنب مى گويد: ناگاه همه ديدند كه ديوار كنار باب المستجار شكافته شد و فاطمه بنت اسد (س) به درون كعبه رفت و آن قسمت به طور شگفت انگيزى دوباره به هم وصل شده و فاطمه (س)، داخل كعبه قرار گرفت. . . اين خبر در مكه پيچيد و همگان به سمت كعبه آمده و با توجه به آگاهى اى كه از خاندان عبدالمطلب (ع) و ايمان طايفه حنفا- كه بر آيين حنيف و شريعت فطرى حضرت ابراهيم (ع) عمل مى كردند- داشتند و اينكه به بصيرت و صحّت عمل فاطمه بنت اسد (س) و همسرش ابوطالب (ع) ايمان داشتند . . در كنار كعبه، به انتظار نشستند. يكى از كسانى كه به اين جمع پيوست، حضرت محمد (ص) بود كه در آن هنگام، يعنى رجب سال سى‌ام عام الفيل، در سن سى سالگى به سر مى برد. . . بعدی @sheydayiiiii
. . پس هنگامی که خداوند برای پیامبرش، خانه پیامبران و جایگاه برگزیده برگزیدگانش را انتخاب کرد در بین شما کینه و نفاق آشکار و جامه دین فرسوده گشت، . افراد گمراه خموش به نطق آمدند و فرومایگان پست به صحنه درآمده، . سرکردگان تبهکار نعره کشیدند و در میدانها جولان دادند. . . شیطان سرش را از گریبان برآورد و شما را به سوی خود فرا خواند و شما را اجابت کننده دعوت خود یافت که گول او را خورده‏اید. . . سپس در آزمایش خود، شما را بی‏وزن و ناچیز دید و چون تحریکتان کرد و به خشم آمدید و بر غیر شتر خود داغ زدید (شتر دیگران را به نام خودتان غصب کردید) و به آبشخور دیگری وارد شدید! بله . . . هنوز چیزی از رحلت رسول خدا نگذشته بود و زخم و جراحت فقدان او هنوز به هم نیامده و بهبود نیافته بود، . بلکه هنوز جسد رسول خدا دفن نشده بود که شما از ترس اینکه فتنه‏ ای به پا شود شتاب کردید ‌. و خلافت را ربودید. ‌. آگاه باشید که با این عمل در فتنه و آشوب سقوط کرده و جهنم را که بر کافران احاطه دارد برای خود برگزیدید. ‌ @sheydayiiiii
. . به روایت سید بن طاووس و دیگران روایت شده است که: . بعد از آن که اسراء و سرهای مقدس شهداء را در شهر کوفه گرداندند . ابن زیاد در کاخ اختصاصی خود نشست و بار عام(اجازه ورود عوام به مجلس) داد. . . سر امام حسین(ع) را آوردند و در برابرش گذاشتند و زنان و کودکان امام حسین(ع) را به مجلس آوردند. . . حضرت زینب به طور ناشناس در گوشه ای نشست و کنیزان دورش را گرفتند. . ابن زیاد پرسید: این زن کیست؟ زینب پاسخ نداد. . دوباره پرسید، یکی از کنیزان گفت: این زینب، دختر (علی و) فاطمه، دختر رسول خداست. . . ابن زیاد ملعون رو به زینب نموده، گفت: . سپاس خدائی را که شما را رسوا کرد و کشت و در آنچه شما آورده بودید دروغتان را آشکار کرد. . حضرت زینب(ع) فرمود: سپاس خداوندی را که ما را به وسیله پیامبرش محمد(ص) گرامی داشت و ما را به خوبی از پلیدی پاکیزه گردانید . . همانا فاسق رسوا می شود و بدکار و تبهکار دروغ می گوید و او دیگری است نه ما. . ابن زیاد گفت: دیدی خدا با برادر و خاندانت چه کرد؟ . حضرت زینب فرمود: از خداوند جز خوبی ندیدم، اینان افرادی بودند که خداوند سرنوشتشان را شهادت تعیین کرده بود. . . لذا آنان به خوابگاه های ابدی خود رفتند و به همین زودی خداوند میان تو و آنان جمع کند، تا تو را به محاکمه کشند. . . بنگر تا در آن محاکمه پیروزی از آنِ کیست؟ . مادر به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه» . ابن زیاد خشمگین شد، گویی قصد کشتن زینب را کرد . عمرو بن حریث گفت: بر گفته زنان مواخده ای نیست. . ابن زیاد گفت: خداوند از حسین و سرکشان و نافرمایان خاندان تو دل مرا شفا داد. . زینب گریست آن گاه فرمود: به جان خودم قسم، که تو بزرگ فامیل مرا کشتی و شاخه های مرا بریدی و ریشه های مرا کندی، اگر شفای تو در این است، باشد. . . ابن زیاد گفت: این زن چه با قافیه سخن می گوید، و به جان خودم همانا پدرش نیز قافیه پرداز و شاعر بود. . . حضرت زینب فرمود: ای پسر زیاد، زن را با قافیه پردازی چه کار؟ . . ... . ۹۹ @sheydayiiiii
. . هان مردمان! . فرزندان هرپیامبر از نسل اویند و فرزندان من از صلب و نسل امیرالمؤمنین علی است . . هان مردمان! . به راستی که شیطانِ اغواگر . آدم را با حسد از بهشت رانده مبادا شما به علی حسد ورزید که کرده هایتان نابود و گام هایتان لغزان خواهدشد . . آدم به خاطر یک اشتباه به زمین هبوط کرد و حال آن که برگزیده ی خدی عزّوجلّ بود. . پس چگونه خواهید بود شما و حال آن که شما شمایید و دشمنان خدا نیز از میان شمایند. . . آگاه باشید! . که با علی نمی ستیزد مگر بی سعادت. . و سرپرستی او را نمی پذیرد مگر رستگار پرهیزگار. و به او نمی گرود مگر ایمان دار بی آلایش. . . و سوگند به خدا که سوره ی والعصر درباره ی اوست: . «به نام خداوند همه مهر مهر ورز. قسم به زمان که انسان در زیان است.» . . مگر علی که ایمان آورده و به درستی و شکیبایی آراسته است. . . هان مردمان! . . خدا را گواه گرفتم و پیام او را به شما رسانیدم. . و بر فرستاده وظیفه ی جز بیان و ابلاغ روشن نباشد! . هان مردمان! . تقوا پیشه کنید همان گونه که بایسته است. و نمیرید جز با شرفِ اسلام . . هان مردمان! . . «به خدا و رسول و نور همراهش ایمان آورید پیش از آن که چهره ها را تباه و باژگونه کنیم یا چونان اصحاب روز شنبه [یهودیانی که بر خدا نیرنگ آوردند] رانده شوید. . . «به خدا سوگند که مقصود خداوند از این آیه گروهی از صحابه اند که آنان را با نام و نَسَب می شناسم لیکن به پرده پوشی کارشان مأمورم . . آینک هر کس پایه کار خویش را مهر و یا خشم علی در دل قرار دهد [و بداند که ارزش عمل او وابسته به آن است.] . . مردمان! . نور از سوی خداوند عزّوجل در جان من، . سپس در جان علی بن ابی طالب، . آن گاه در نسل او تا قائم مهدی - . که حق خدا و ما را می ستاند - پیش گرفته. . چرا که خداوند عزّوجل ما را بر کوتاهی کنندگان، ستیزه گران، ناسازگاران، خائنان و گنهکاران و ستمکاران و غاصبان از تمامی جهانیان دلیل و راهنما و حجت آورده است. . . هان مردمان! . هشدارتان می دهم: . همانا من رسول خدایم. پیش از من نیز رسولانی آمده و سپری گشته اند. . . آیا اگر من بمیرم یا کشته شوم، به جاهلیت عقب گرد می کنید؟ . . آن که به قهقرا برگردد، هرگز خدا را زیانی نخواهد رسانید و . خداوند سپاسگزاران شکیباگر را پاداش خواهد داد. . . بدانید که علی و پس از او فرزندان من از نسل او، داری کمال شکیبایی و سپاسگزاری اند. . . @sheydayiiiii