#شب_ضربت_خوردن_امیرالمومنین
#غزل
کو شب قدر که قرآن به سر از تنگ دلی
هی بگویم بعَلیّ بعلیٍّ بعلی
مطلعُ الفجر شب قدر، سلام تو خوش است
اُدخلوها بسلامٍ ابدیٍ ازلی
اولین پرسش میثاق ازل را تو بپرس
تا الستانه و مستانه بگوییم بلی
همه قدقامتیان را به تماشا بنشان
تا مؤذن بدهد مژدۀ خیر العملی
ای خوشا امشب و بیداری و الغوث الغوث
خوشترش خواب تو را دیدن و بیدار دلی...
کسی آن سوی حسینیّه نشسته است هنوز
همه رفتند، شب قدر تمام است؛ ولی-
باز قرآن به سرش دارد و هی می گوید
بحسین بن علیٍ بحسین بن علی
#مهدی_جهاندار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#شب_ضربت_خوردن_امیرالمومنین
#غزل
میان قبله محراب ناله ها کردم
به هرقنوت برای همه دعا کردم
برای اینکه به وصل حبیبه ام برسم
به قلب سوخته هر شب خداخدا کردم
گرفته مسجد کوفه شمیم تو زهرا
ببین چه محشری از عاشقی به پا کردم
میان گودی محراب تا زمین خوردم
عجیب یاد تو و داغ کوچه را کردم
تو گیر کردی و نام مرا صدا کردی
ببین به صورت خونین تورا صدا کردم
عزیز من به تو گفتم که بی تو می میرم
ببین به عهد چهل ساله ام وفا کردم
دلم زبس نگران نگاه زینب بود
دوشانه حسینین خودم رها کردم
محارمند کنون دور دخترم اما
اشاره جانب گودال کربلا کردم
تمام شاخه گلانش به نیزه چیده شود
به پیش دیده زینب گلو بریده شود
#قاسم_نعمتی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مناجات
#شب_قدر
#چارپاره
بازم شب قدره و بیقراری
غلْط میخوره رو گونه های خیسم
بازم شب قدره و حاجتام و
یکی یکی با گریه می نویسم
حاجتایی که نزدیک یه ساله
تو خاطرم مرور میشه همیشه
ولی تموم حاجتای عمرم
اندازه یه حاجتم نمیشه
حاجتم اینه آقام و ببینم
کاشکی که آرزو به دل نمونم
دوس دارم از خجالتش در بیام
خدا کنه ازش خجل نمونم
بازم شب قدره و جات خالیه
فقط غمه که جات و پُر میکنه
فقط نگاه مهربون توئه
که این دل سنگیم و در میکنه
باز شب قدره و خودم میدونم
که قَدرت و نمیدونم آقاجون
من امشب اومدم بگم که دیگه
پشیمونم پشیمونم آقاجون
تو جامعه کبیره خوندم این و
لطف خدا بسته به لطفتونه
اگه تو از گناه من بگذری
دیگه خدا من و نمی سوزونه
کِی میشه از کعبه خبر بیاد و
صدا اذونت بپیچه تو گوشم
برای انتقام بریم مدینه
کنار تو لباس رزم بپوشم
نمیدونم کوفه ای یا کربلا
نمیدونم کجا عزا گرفتی
به یادمون باش آقا هر کجا که
به آسمون دست دعا گرفتی
#محمد_بیابانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#شب_ضربت_خوردن_امیرالمومنین
#شب_نوزدهم
#دوبیتی
ای تیغ مرا لبالب از یارب کُن
ای تیغ بیا و راحتم امشب کُن
بشتاب و سرِ مرا شکاف اما باز
رحمی به دلِ سوخته ی زینب کُن
*
ای تیغ زمان زمانهی نیرنگ است
بشکاف سَرَم که سینهام خون رنگ است
یکبار نشد که سیر رویَش بینم
بشتاب دلم برایِ محسن تنگ است
*
ای تیغ پَرِ پر زدنش را بزنند
آن مرغ که قیدِ ماندنش را بزنند
ای تیغ ندیدی که چه حالی دارد
مردی که به پیشِ او زنش را بزنند
*
امروز نه آن دَم علی از پا اُفتاد
تا خانمِ من زیرِ قدمها اُفتاد
یک شهر برای بُردنم رد میشد
از رویِ دری که رویِ زهرا اُفتاد
*
ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز
او خورد زمین و من بُریدم آن روز
از پهلویِ میخ کوبِ زهرا آن روز
با دستِ خودم میخ کشیدم آن روز
#حسن_لطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#شب_قدر
#مناجات
#غزل
خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن
نده جواب مرا لااقل جواب مکن
تمام خواسته هایم برای نفسم بود
دعای من که دعا نیست مستجاب مکن
صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم
مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن
همین که ترس برم داشته خودش کافی ست
تو با عتاب دلم را پر اضطراب مکن
عتاب کردن تو بدتر از جهنم هست
جهنمم ببر اما دگر عتاب مکن
چقدر جار زدم من که "دوستم داری"
بیا مقابل مردم مرا خراب مکن
خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم
زیاد روی من و توبه ام حساب مکن
اگر که عبد نبودم نجف نمی رفتم
مرا به خاطر شاه نجف عذاب مکن
سوا نکن که همه با همیم جان حسین
همه غلام حسینیم، انتخاب مکن...
#علی_اکبر_لطیفیان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مولا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#شب_نوزدهم
#غزل_پیوسته
در خون شناور شد پَرَش محراب
گلگون شد از خون سرش محراب
جان نماز آن روز جان می داد
حتی نمی شد باورش محراب
در خون مولا روضه خوانی کرد
رفته به روی منبرش محراب
بغض علی یعنی که «قتلگاه »
بودست نام دیگرش «محراب»
وقت تولد خانه ی کعبه
وقت شهادت سنگرش محراب
درس شهادت را از او تنها
آموخت با چشم ترش محراب
آن کاسه های شیر می گفتند:
از چه نبودی! یاورش محراب
کاری نمی آمد ز دستش پس
بی چاره شد در محضرش محراب
شمشیر بر اسلام می آورد
از این جهت شد کافرش محراب
ضربت اگر
روز«قیامت» بود
می دید روز «محشرش»محراب
اول علی سجده نمود اما
سجده کنان شد آخرش محراب
فزت به
#ازدواج_حضرت_علی_حضرت_زهرا_علیهاسلام
#مسمط_مخمس
عشق علی نماز علی کوثر علی
آمد نشست امّ ابیها برِ علی
کُفواً أحد بخوان و بگو همسر علی
"پهلوی توست گوهر انگشتر علی
یار همه علی و تویی یاور علی"
گیرم که دست های یدُ الله بسته است
گیرم غرور فاتح خیبر شکسته است
گیرم که ذوالفقار به ماتم نشسته است
"لبخند تو بشارت دل های خسته است
ای شادمانی دل غم پرور علی"
ای چشم بسته بر همه دنیا و هست و نیست
پلکی بزن که چشم خداوند خون گریست
"این کشتۀ فتاده به هامون حسین کیست"
"در آینه خداست و غیر از خدای نیست
چشمان توست آینۀ دیگر علی"
از إنّما یُرید صدای کرم رسید
افلاک را ز قصۀ لولاک دم رسید
آیات شاد سورۀ رحمان به غم رسید
"در یک طلوع گرم دو دریا به هم رسید
دریاترت علی و تو دریاتر علی"
ساقی کنار باده و باده به ساغر است
ساغر در انتظار قدوم پیمبر است
پیغمبری که عاشق لبخند دختر است
"چشمان تو زلال تر از حوض کوثر است
این اشک کیست می چکد از کوثر علی"
آیا بهار سوخته ام را مزار نیست
در سینه های غم زدۀ بی قرار نیست
در قلب های خستۀ چشم انتظار نیست
"در این دیار گشتم و در این دیار نیست
کو ای نسیم عطر گل پرپر علی"
#مهدی_جهاندار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
#@shia_poem
#امام_علی_علیه_السلام
#غدیر
#غزل
علی بجنگ، حسن صلح کن، حسین فدا شو
غدیر معنیاش این است عبد محض خدا شو
هدف خداست، امیر و شهید هر دو بهانه است
اگر به کوفه میسّر نبود، کرب و بلا شو
غدیر صحن غریبیست ای مسافر مشهد
از این مسیر بیا زائر امام رضا شو
پر از سؤال بیا تا غدیر را بشناسی
ولی به او که رسیدی بدون چون و چرا شو
علی خداست؟ نه آیینۀ تمام نمایش
برای آینه آیینۀ تمام نما شو...
#مهدی_جهاندار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین
#غزل
این محبّت آسمانی است یا زمینی است؟
این کشش فقط خیالی است یا یقینی است؟
این که می کِشد مرا به سوی تو چه جذبه ای ست؟
حال و روز عاشقان همیشه اینچنینی است
تاول شکفته زیر پای زائر تو را
بوسه می زنم که موسم ستاره چینی است
کاش تاولی به پای زائر تو می شدم
تا نوازشم کنی که اوج نازنینی است
از نجف پیاده سوی کربلا روان شدن
مثل اشک های الغدیری امینی است
کربلا چه قرن ها بر او گذشته و هنوز
از معلمان مهربان درس دینی است!
از کلاس عقل تا کلاس آخر جنون
سطری از کتاب إن قَطعتُموا یمینی است
عشق عشق عشق عشق عشق عشق عشق عشق
این صدای پای زائران اربعینی است
#مهدی_جهاندار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج_مناجات
#غزل
یوسف، ای گمشده در بیسروسامانیها!
این غزلخوانیها، معرکهگردانیها
سر بازار شلوغ است، تو تنها ماندی
همه جمعاند، چه شهری، چه بیابانیها
چیزی از سورۀ یوسف به عزیزی نرسید
بس که در حق تو کردند مسلمانیها
همه در دست، ترنجی و از این میرنجی
که به نام تو گرفتند چه مهمانیها...
«این چه شمعیست که عالم همه پروانۀ اوست؟»
این چه پروانه که کردهست پرافشانیها؟
یوسف گمشده! دنبالۀ این قصه کجاست؟
بشنو از نی که غریباند نیستانیها
بوی پیراهن خونین کسی میآید
این خبر را برسانید به کنعانیها
#مهدی_جهاندار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem2
#امام_باقر_علیه_السلام
#مدح
#غزل
آفتاب بن علی بن حسين بن علی
راوی نور، شكافندۀ علم ازلی
مادرش آينه، فرزند فرستادۀ عشق
بندۀ خوب خداوند، خداوند علیّ
آدم و جنّ و ملَك پيش تو زانو زدهاند
خانۀ كوچك تو با دو سه ديوار گِلی
همه سُبحانكَ لا علمَ لنا میگویند
گاهِ تفسير تو از آيۀ اللهُ ولی
ناگهان روز الست از همه پرسيد خدا
دوست داريد علی را؟ همه گفتند بلی
شعر من جابر عبدالله انصاری شد
كه سلامی برساند به تو با تنگدلی
#مهدی_جهاندار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#مدح
#مسمط_مخمس
به صبح واقعه در خیل دوست دارانش
به ظهر حادثه در جمع بی قرارانش
غروب بر سر نی باز بین یارانش
"به ذکر و زمزمه چاووش سربدارانش
امیر لشکر انبوهِ نی سوارانش"
چه باک اگر سر نی زلف او رها مانده است
چه باک اگر که سر از پیکرش جدا مانده است
قرار بود خدا مانَد و خدا مانده است
"سری به شیوه رها از تنی که جا مانده است
کنار پیکر معدودِ بی شمارانش"
کسی که روح قدُس کرده بود تأییدش
همه ملائکه شاگرد درس توحیدش
غروب، زینب از آنسوی دشت می دیدش
"به سعی و هروله در پیش، ماه و خورشیدش
به اشک و آه به دنبال، باد و بارانش"
اگرچه تشنه ولی تشنگان سقّایند
اگرچه خسته ولی سربلند و والایند
که اهل بیت خدا وارثان زهرایند
"به پای تاول و لب های تشنه می آیند
پیاده در غل و زنجیر یادگارانش"
هزار سال گذشته است و آشکار و نهان
هزار سال گذشته است و پیرمرد و جوان
هزار سال گذشته است و کودکان و زنان
"چو روشنای اذان از چهارسوی جهان
به گوش می رسد آوای سوگوارانش"...
حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است
حسین کیست که عشق از حسین دم زده است
حسین کیست که بر نون و والقلم زده است
قیامتی که به مدحش خدا رقم زده است
قصیده ای به بلندای روزگارانش
#مهدی_جهاندار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#مدح
#اعیاد_شعبانیه
#مسمط_مخمس
به صبح واقعه در خیل دوست دارانش
به ظهر حادثه در جمع بی قرارانش
غروب بر سر نی باز بین یارانش
"به ذکر و زمزمه چاووش سربدارانش
امیر لشکر انبوهِ نی سوارانش"
چه باک اگر سر نی زلف او رها مانده است
چه باک اگر که سر از پیکرش جدا مانده است
قرار بود خدا مانَد و خدا مانده است
"سری به شیوه رها از تنی که جا مانده است
کنار پیکر معدودِ بی شمارانش"
کسی که روح قدُس کرده بود تأییدش
همه ملائکه شاگرد درس توحیدش
غروب، زینب از آنسوی دشت می دیدش
"به سعی و هروله در پیش، ماه و خورشیدش
به اشک و آه به دنبال، باد و بارانش"
اگرچه تشنه ولی تشنگان سقّایند
اگرچه خسته ولی سربلند و والایند
که اهل بیت خدا وارثان زهرایند
"به پای تاول و لب های تشنه می آیند
پیاده در غل و زنجیر یادگارانش"
هزار سال گذشته است و آشکار و نهان
هزار سال گذشته است و پیرمرد و جوان
هزار سال گذشته است و کودکان و زنان
"چو روشنای اذان از چهارسوی جهان
به گوش می رسد آوای سوگوارانش"...
حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است
حسین کیست که عشق از حسین دم زده است
حسین کیست که بر نون و والقلم زده است
قیامتی که به مدحش خدا رقم زده است
قصیده ای به بلندای روزگارانش
#مهدی_جهاندار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#مدح
#اعیاد_شعبانیه
#ترکیب_بند
مستی از جام تو سرمنزل هوشیاری ماست
بیدل از عشق شدن شیوة دلداری ماست
مبتلای تبِ عشقیم و تجلی داریم
دردبیچارة این لذت بیماری ماست
بیدلی اول راه است خدارا عشق است
دل ز ما دلبری از یار ز همکاری ماست
هو کشان قد علم اندر صفِ رندان کردیم
چوبة دار فقط مسند سرداریِ ماست
هرکجا جلوة یاراست همانجا عرش است
نمک خانه اش اسباب گرفتاری ماست
دل ما میکده و صاحبِ میخانه حسین
می حسین باده حسین ساغروپیمانه حسین
هنرِ عشق به تصویر کشیده آهی
دلِ مارا به حریم تو نموده راهی
نوکر خانة تو عارفِ بالله شود
علی اکبربشود «جُونِ» سیاهی گاهی
نوکرت پیر که شد دلبری اش بیشتر است
ماجرایی شده این قصة خاطرخواهی
زلف ِ خود پهن نمودی و شکارم کردی
به هدایت برسد صید تو از گمراهی
خاطرم نیست چه شد دل به تو دادم آقا
بی سر و پا چو منی در ره تو شد راهی
دردل کردنِ با تو چقَدَر می چسبد
چون کریمی و زاحوال گدا آگاهی
خون من نذر نگاهت لک لبیک حسین
شاهِ عاشق کُشی و حضرت ثارالهی
چه کسی فکر غلام است به غیر از ارباب
پسرِ فاطمه این سائل خودرا دریاب
اثر بارش باران به چمن می ماند
عشق بازی که سر افتاد ،سخن می ماند
از گل تربت تو بوی حرم می آید
عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند
خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم
چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند
چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدن
بشود دوستی آن دم که کهن می ماند
با گنهکاری من دیدن تو ممکن نیست
بر ترانی دلم پاسخ لن می ماند
بوی سیب از همه ی کرببلا می آید
اشک مادر اثرش روی بدن می ماند
هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود
پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند
صدهزاران چواویس ،خاک ره زینب نیست
عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند؟؟
(به عشق مدافعان حرم:
گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق
چه بدن هاست که بی غسل وکفن می ماند)
یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت
بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت
گریه دار است عجب نام اباعبدالله
جان فدای عطش کام اباعبدالله
هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم
چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله
هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست
چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله
خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر
با شهادت به سرانجام اباعبدالله
غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم
ما که جلدیم سر بام اباعبدالله
کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من
می شود حوله ی احرام اباعبدالله
نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد
زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله
مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد
غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله
#قاسم_نعمتی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#غزل
غم بزرگ، غم مهربان، غم متفاوت
حدیث زخم و نمک، سوز و مرهم متفاوت
تمام آینهها اسم اعظمند خدا را
تو ای شکستهترین اسم اعظم متفاوت
میان اینهمه افسون و غمزهی متشابه
کرشمههای تو آیات محکم متفاوت
کسی که عشق تو را دارد و کسی که ندارد
دو آدمند ولی در دو عالم متفاوت
صفوف سینهزنانت مُنظمند و مشوّش
منظمند و پریشان، منظم متفاوت
تو با تمام جهان فرق میکنی، تو که هستی؟
ضریح و تربت و آیین و پرچم متفاوت
چگونه میکشی و زنده میکنی، دل و جانم
فدای چشم تو، عیسی بن مریم متفاوت
تو آمدی که جهان را از این ستم برهانی
خوش آمدی به جهان ای محرّم متفاوت
#مهدی_جهاندار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#شهدا
#ایران
#غزل
این قوم، مرامش علوی بوده همیشه
از بسکه علی گفته، قوی بوده همیشه
ترک و لر و کرد و عرب و شیعه و سنّی
در دین محمّد اخوی بوده همیشه
با مغز جوان دشمنیاش دست خودش نیست
ضحّاک، پی مغزجَوی بوده همیشه!
هشدار که افراط به تفریط میافتد
با تندروی کندروی بوده همیشه
دعوا سر بنزین و حجاب و صف نان نیست
دعوا سر ایران قوی بوده همیشه
"ما زنده به آنیم که آرام نگیریم"*
این قصّه اگر میشنوی، بوده همیشه
#مهدی_جهاندار
* کلیم کاشانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مسمط_مخمس
ای وای از آن حدیث به دفتر نیامده
ای وای از آن شروع به آخر نیامده
ای وای از آن یقین به باور نیامده
ای وای از آن مزار کبوتر نیامده
ای وای از آنکه رفته و دیگر نیامده
ای دل حدیث دختر طاها شنیدهای؟
یَرضی شنیدهای لِرضاها شنیدهای؟
هنگامۀ نماز دعاها شنیدهای؟
حتی تَوَرَّمَت قَدَماها شنیدهای؟
أمّن یُجیب این همه مضطر نیامده
یاللعجب، فصلّ لربّک ولادتش
واحیرتا لِیُذهِبَ عنکم شرافتش
طوبی لهُم وَ حُسن مَآب است مدحتش
جبریل با تمام بزرگی و رتبتش
از عهدۀ ستایش او برنیامده
اما چه سود حرمت قرآن شکسته شد
یکباره قلب سورۀ انسان شکسته شد
در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد
نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد
فصل غریبی تو چرا سر نیامده؟
زهرا هنوز گریۀ بیگاه میکند
مولا هنوز سر به دل چاه میکند
پاییز ادعای أنا الله میکند
صبح بهار از آمدن اکراه میکند
آیا هنوز وقت مقرّر نیامده؟
#مهدی_جهاندار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
#مسمط_مخمس
حاج قاسم رفت اما داستانی مانده است
حاج قاسم رفت و راه بیکرانی مانده است
در تنور سینهها آتشفشانی مانده است
مکتبش را دوستان و دشمنانی مانده است
حاج قاسم رفت اما امتحانی مانده است
تازگیها هرطرف رو میکنی روز خداست
مالک اشتر زمین افتادنش هم ماجراست
حاج قاسم راز و رمز فتح خرّمشهرهاست
با علی همراه شو، میزان علی مرتضاست
غیرت صفّینیان را نهروانی مانده است
ای خمینیباوران! دنیا جمارانی شدهست
ای مسلمان! وقت تجدید مسلمانی شدهست
شهر را یکروز میبینی چراغانی شدهست
کربلا تا قدس لبریز سلیمانی شدهست
منتظر باش اتفاق ناگهانی مانده است
نور پنهان، ماه پشت ابرها، ظلمت زیاد
دشمنی بسیار و فتنه بیحد و بدعت زیاد
بزدل و کجفهم و سازشکار و بیغیرت زیاد
کوفیان! ما اهل ذلت نیستیم! عزّت زیاد!
در دل ما قاب عکس پهلوانی مانده است
حاج قاسم کربلایی بود و سرتاپا حسین
خوش به حال آنکه تا آخر بماند با حسین
لِلذینَ آمَنوا فی هذهِ الدنیا... حسین
هرکه عزم کربلا دارد بگوید «یا حسین»
بار سنگینی به دوش کاروانی مانده است
#مهدی_جهاندار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
#امام_باقر_علیه_السلام
#مدح
#غزل
آفتاب بن علی بن حسين بن علی
راوی نور، شكافندۀ علم ازلی
مادرش آينه، فرزند فرستادۀ عشق
بندۀ خوب خداوند، خداوند علیّ
آدم و جنّ و ملَك پيش تو زانو زدهاند
خانۀ كوچك تو با دو سه ديوار گِلی
همه سُبحانكَ لا علمَ لنا میگویند
گاهِ تفسير تو از آيۀ اللهُ ولی
ناگهان روز الست از همه پرسيد خدا
دوست داريد علی را؟ همه گفتند بلی
شعر من جابر عبدالله انصاری شد
كه سلامی برساند به تو با تنگدلی
#مهدی_جهاندار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
کو شب قدر که قرآن به سر از تنگدلی
هی بگویم بِعلیٍّ بِعلیٍّ بِعلی
مطلعُ الفجر شب قدر، سلام تو خوش است
اُدخلوها بسلامٍ ابدیٍ ازلی
ای خوشا امشب و بیداری و الغوث الغوث
خوشترش خواب تو را دیدن و بیداردِلی
کسی آن سوی حسینیّه نشستهست هنوز
همه رفتند، شب قدر تمام است؛ ولی،
باز قرآن به سرش دارد و هی میگوید
بحسین بن علیٍ بحسین بن علی
#مهدی_جهاندار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#غزل
"دختری از اهل بیت آفتاب"
دختر لبخندهای مستجاب
از تبار لا فتی إلّا علی
وارث مَن عندَه علمُ الکتاب
نورِ نور نور نور نور نور
نابِ ناب ناب ناب ناب ناب
ناب یعنی خالص و پاک و طهور
سورهی کوثر، شراب اندر شراب
نور یعنی خواهر شمس الشموس
"بوی گل را از که جوییم از گلاب"
دختر "وَالکاظمینَ الغَیظ" اوست
"آفتاب آمد دلیل آفتاب"
ای دل من در پناه کوی تو
مثل بال کفتران بیاضطراب
مریما از نزد جبرائیل، عشق
هاجرا از بهر اسماعیل، آب
مهربان باران تندِ بیدریغ!
بیکران آیینهی پُر آب و تاب!
هم به جان خستهی زینب، ببخش
هم به نام نامی زهرا، بتاب
#مهدی_جهاندار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
#@shia_poem